#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
ketab-islam-monazerat-tarikhi-imam-reza.pdf
1.21M
📚📚📚
#کتاب
📗 مناظرات امام رضا ع
📝 آیت الله مکارم شیرازی
📖 71 صفحه پی دی اف
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش می شد به عالم بگویم:
من خدا را در سخن گفتن با تو،
در دخیل به پنجره فولادت،
در طواف به دور ضریحت،
در اشک زائرانت
و در صدای نقاره خانه ات یافتم.
السلام علیک یا ضامن آهو(ع)
🍃🌸🍃
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد میشه لطفا درباره صحت اینکه مادر امام زمان دختر پادشاه روم بوده اند یان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
همیشه شنیدم شناخت علائم حتمی از واجبات هست و انسان را از فتنه ها دور میکنه و جای دیگه میبینم میگن که ظهور امری کاملا ناگهانی است و خودتون رو درگیر علائم نکنید. منظور چی هست؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
🔆علائم ظهور ناگهانی است یعنی ممکن است ناگهانی رخ بدهد، نه اینکه اصلا نشناسیدش!
علائم را بشناسید.
❌ خودتان را درگیر تطبیق نکنید که فلانی سفیانی هست و فلانی... خودتان را درگیر تطبیق نکنید، شناخت که باید بشناسیم.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٧٩٩
#امان_نامه_اى_كه_از_مادر_گرفت....
🌷امیر فرزند بزرگم بود و علاقه عجیبی به او داشتم و در قبال این خواسته درونی هرگز نمی خواستم که او را برنجانم. آرزوی امیر آرزوی من بود، هر چند بر خلاف میلم بود. یک روز که از کار روزانه منزل و خرید بیرون خسته شده بودم، پیش پدر امیر گلایه و خستگی ام را اظهار کردم. با صحبت من پدر امیر عصبانی شد و گفت: شما دو پسر داری و هر دوی آنها را به جبهه فرستاده اى و هیچ گلهای نداری، اما از خرید نان شکایت میکنی!
🌷همین که اعتراض پدر امیر را شنیدم، گفتم: من شهامت این را دارم که حتی تو را نیز راهی میدان جنگ کنم. مدتی از این موضوع گذشت. تا این که این صحبت به گوش امیر رسید. او هم از این که فرصتی به دست آمده تا آرزوی قلبی خودش را به من تفهیم کند، این گفته را وسیله قرار داده بود تا بدین صورت مرا امتحان کند.
🌷روزی با همسنگران و دوستان خود جمع شده و خود را به صورت شهیدی در آورده بود که به کفنی پیچیده شده و پلاکی به گردن دارد. روی برگ بزرگی هم نوشته بود "شهید امیر پیرنظر" و آن را روی سینه ی خودش قرار داده بود و از دوستانش خواهش کرده بود که از او عکس بگیرند. چند روز بعد امیر به مرخصی آمد و همان عکس را به من نشان داد و گفت: مادر این شهید را می شناسى؟
🌷خوب دقت کردم و با دو دست بر سرم زدم و گفتم: وای امیر! خدا مرگم بدهد، این که خودت هستی. امیر از روی شوق خنده ی معناداری کرد و گفت: مادر این بود روحیه ای که از آن صحبت می کردی؛ این بود شهامت تو؟ احساس مادرانه، طاقت دیدن چنین صحنه ای را از من گرفته بود، از طرفی ایمان درونی ام و هدف والای امیر، باعث شد مکثی کنم و بعد گفتم:...
🌷....گفتم: باز هم می گویم روحیه اش را دارم. امیر از این که هدف خود را در قالب چنین موضوعی بیان کرده بود و امان نامه گرفته بود، بسیار خوشحال شد و از من تشکر کرد. همین صحنه در آینده ای نه چندان دور به واقعیت پیوست. آری این آخرین باری بود که به مرخصى مى آمد؛ او رفت و شهید شد.
🌹خاطره اى به ياد شهید معزز امیر پیرنظر
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
✨﷽✨
عمر واقعی
وقتى اسكندر جهت فتح ممالك به شهرى رسيد كه در آب و هوا و نعمت و صفا نظير آن را نديده بود فرمان داد تا در آن حوالى سراپرده بر پا نمايند.
ناگاه به قبرستانى رسيدند ديد بر قبر يكى نوشته شده او يكسال عمر كرده و بر ديگرى نوشته سه سال و بر ديگرى پنج سال و خلاصه هيچيك را عمر از پانزده سال و بيست سال بيش نبود در حيرت شد كه چگونه در چنين آب و هواى خوب عمر اندك باشد.
فرستاد جمعى از اعيان شهر را حاضر كردند و همه را معمّر و كهنسال يافت، از معماى عمر كم قبرها پرسيد گفتند: اموات ما نيز مانند ما عمر زياد كرده اند ولى روش ما اين است كه از ايام زندگى خود آنچه براى تحصيل علم و دانش و تكميل نفس گذرانديم از عمر خود شماريم و بقيه را باطل و بيهوده دانيم پس هر كه از ما درگذرد آن مقدار زمان را حساب كنند و بر روى قبر او نويسند كه با علم و دانش بوده است.
اسكندر را اين سخن و عادت بسيار پسنديده آمد وآنها را تحسين كرد.
منبع 📚: داستانهایی از فضیلت علم علی میرخلف زاده ص۴۵
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ریشه تاریخی و حکایت ضرب المثل ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭ ﺗﺒﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ! ﻫﺮﮐﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﺎﺩﯼ ﺟﺎﻧ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا