eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
ketab-islam-monazerat-tarikhi-imam-reza.pdf
1.21M
📚📚📚 📗 مناظرات امام رضا ع 📝 آیت الله مکارم شیرازی 📖 71 صفحه پی دی اف https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش می شد به عالم بگویم: من خدا را در سخن گفتن با تو، در دخیل به پنجره فولادت، در طواف به دور ضریحت، در اشک زائرانت و در صدای نقاره خانه ات یافتم. السلام علیک یا ضامن آهو(ع) 🍃🌸🍃 https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 همیشه شنیدم شناخت علائم حتمی از واجبات هست و انسان را از فتنه ها دور میکنه و جای دیگه میبینم میگن که ظهور امری کاملا ناگهانی است و خودتون رو درگیر علائم نکنید. منظور چی هست؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 🔆علائم ظهور ناگهانی است یعنی ممکن است ناگهانی رخ بدهد، نه اینکه اصلا نشناسیدش! علائم را بشناسید. ❌ خودتان را درگیر تطبیق نکنید که فلانی سفیانی هست و فلانی... خودتان را درگیر تطبیق نکنید، شناخت که باید بشناسیم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
✍ تمام هراسم این است ؛ در همان باشکوه_لحظه‌ای که ؛ قرار است تو؛ که | تمامِ جانِ کعبه‌ای | ... درکنارش بایستی و از همانجا سرنوشت تاریخ را عوض کنی ؛ 🧮 آیا ؛ من در خیل کسانی که به یاری‌شان امیدواری؛ هستم ... یا تماشاچی‌اَم ... شبیه خیلی‌ها !!!
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
🌷 ٢٧٩٩ .... 🌷امیر فرزند بزرگم بود و علاقه عجیبی به او داشتم و در قبال این خواسته درونی هرگز نمی خواستم که او را برنجانم. آرزوی امیر آرزوی من بود، هر چند بر خلاف میلم بود. یک روز که از کار روزانه منزل و خرید بیرون خسته شده بودم، پیش پدر امیر گلایه و خستگی­ ام را اظهار کردم. با صحبت من پدر امیر عصبانی شد و گفت: شما دو پسر داری و هر دوی آن­ها را به جبهه فرستاده اى و هیچ گله­ای نداری، اما از خرید نان شکایت می­کنی! 🌷همین که اعتراض پدر امیر را شنیدم، گفتم: من شهامت این را دارم که حتی تو را نیز راهی میدان جنگ کنم. مدتی از این موضوع گذشت. تا این که این صحبت به گوش امیر رسید. او هم از این که فرصتی به دست آمده تا آرزوی قلبی خودش را به من تفهیم کند، این گفته­ را وسیله قرار داده بود تا بدین صورت مرا امتحان کند. 🌷روزی با همسنگران و دوستان خود جمع شده و خود را به صورت شهیدی در آورده بود که به کفنی پیچیده شده و پلاکی به گردن دارد. روی برگ بزرگی هم نوشته بود "شهید امیر پیرنظر" و آن را روی سینه ­ی خودش قرار داده بود و از دوستانش خواهش کرده بود که از او عکس بگیرند. چند روز بعد امیر به مرخصی آمد و همان عکس را به من نشان داد و گفت: مادر این شهید را می شناسى؟ 🌷خوب دقت کردم و با دو دست بر سرم زدم و گفتم: وای امیر! خدا مرگم بدهد، این که خودت هستی. امیر از روی شوق خنده ­ی معنا­داری کرد و گفت: مادر این بود روحیه ­ای که از آن صحبت می­ کردی؛ این بود شهامت تو؟ احساس مادرانه، طاقت دیدن چنین صحنه ­ای را از من گرفته بود، از طرفی ایمان درونی ­ام و هدف والای امیر، باعث شد مکثی کنم و بعد گفتم:... 🌷....گفتم: باز هم می­ گویم روحیه­ اش را دارم. امیر از این که هدف خود را در قالب چنین موضوعی بیان کرده بود و امان ­نامه گرفته بود، بسیار خوشحال شد و از من تشکر کرد. همین صحنه در آینده ­ای نه چندان دور به واقعیت پیوست. آری این آخرین­ باری بود که به مرخصى مى آمد؛ او رفت و شهید شد. 🌹خاطره اى به ياد شهید معزز امیر پیرنظر •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
✨﷽✨ عمر واقعی وقتى اسكندر جهت فتح ممالك به شهرى رسيد كه در آب و هوا و نعمت و صفا نظير آن را نديده بود فرمان داد تا در آن حوالى سراپرده بر پا نمايند. ناگاه به قبرستانى رسيدند ديد بر قبر يكى نوشته شده او يكسال عمر كرده و بر ديگرى نوشته سه سال و بر ديگرى پنج سال و خلاصه هيچيك را عمر از پانزده سال و بيست سال بيش نبود در حيرت شد كه چگونه در چنين آب و هواى خوب عمر اندك باشد. فرستاد جمعى از اعيان شهر را حاضر كردند و همه را معمّر و كهنسال يافت، از معماى عمر كم قبرها پرسيد گفتند: اموات ما نيز مانند ما عمر زياد كرده اند ولى روش ما اين است كه از ايام زندگى خود آنچه براى تحصيل علم و دانش و تكميل نفس گذرانديم از عمر خود شماريم و بقيه را باطل و بيهوده دانيم پس هر كه از ما درگذرد آن مقدار زمان را حساب كنند و بر روى قبر او نويسند كه با علم و دانش بوده است. اسكندر را اين سخن و عادت بسيار پسنديده آمد وآنها را تحسين كرد. منبع 📚: داستانهایی از فضیلت علم علی میرخلف زاده ص۴۵