هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: على بن اسماعيل ميثمى وى از خاندان ميثم تمّار، صحابى بزرگوار امام على (ع) بوده است و خود از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فضالة بن ايوب ازدى
وى از اصحاب موسى بن جعفر (ع) و امام رضا (ع) است. فضالة از ثقات روات شيعه و جزو كسانى است كه به نوشته كشى، رواتشان را گرچه به طور ارسال نقل كرده باشند، اصحاب ما در شمار صحاح به حساب آورده اند و به فقه و مرتبت علمى آنان اتفاق نظر دارند، منتهى بعضى به جاى فضالة، عثمان بن عيسى را جزو اين كسان (يعنى اصحاب اجماع) نوشته اند. نجاشى از آثار او كتابهاى « الصلوة » و « النوادر » را نام برده است.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
عمویت نمی میرد!
یحیی بن محمد بن جعفر میگوید:
«پدرم مریض شد. حضرت رضا علیه السلام به عیادت او آمد. عمویم اسحاق نشسته بود و خیلی گریه میکرد. امام رضا علیه السلام به من فرمودند:
"عمویت چرا گریه میکند؟ "
گفتم: "به خاطر برادرش که دارد میمیرد، گریه میکند".
امام فرمودند: "عمویت قبل از پدرت خواهد مرد! "
پدرم خوب شد و مدتها زندگی کرد و عمویم پیش از پدرم مرد». [۱]
----------
[۱]: . همان، ج ۱، ص ۲۲۳
یک قمقمه دریا....
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥آیا وظیفه ما در عصر غیبت مدارا است یا قیام برعلیه دشمنان؟ #استاد_کلباسی #گامی_به_سوی_ظهور 🔶🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥استخاره برای اثبات امامت حجت دارد؟
#استاد_شهبازیان
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر
تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر
در کتاب قبسات در شرح حال زندگی مرحوم آیه الله نجفی مرعشی آمده است که این بزرگوار سه مرتبه خدمت باهر النور حضرت صاحب الزمان علیه السلام مشرف شده اند. به عنوان تیمن و تبرک، ترجمه یکی از تشرفات معظم له را که حاوی نکاتی جالب و آموزنده است، برای خوانندگان عزیز نقل میکنیم. ایشان فرموده اند: در ایام تحصیل در نجف اشرف شوق زیادی به دیدار جمال مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم - عجل الله تعالی فرجه الشریف - داشتم. با خویش عهد بستم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله مشرف شوم، به این نیت که جمال نورانی حضرت صاحب الامر علیه السلام را زیارت کنم
[صفحه ۳۵]
و به این فوز بزرگ نائل شوم. شب چهارشنبه سی و پنجم و یا سی و ششم بود، در آن شب رفتنم از نجف اشرف
به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم، بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت، مخصوصا از جهت ازدیاد دزدها و قطاع الطریقها. ناگهان صدای پایی از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم شد. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید، سلام علیکم. تا صدای او را شنیدم، ترس و وحشتم برطرف شد و سکون و آرامش خاطر پیدا کردم. برایم تعجب آور بود که چگونه آن شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد، و در آن لحظه از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن میگفتیم و میرفتیم. از من سوال کرد: قصد کجا داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه نیت؟ گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر علیه السلام. مقداری که رفتیم، به مسجد کوچکی که به مسجد زید بن صوحان شهرت دارد و در نزدیکی مسجد سهله است، رسیدیم. داخل مسجد شده نماز خواندیم. بعد از نماز، دعایی خواند، کان دیوارها و سنگها آن دعا را با او زمزمه میکردند. احساس انقلاب عجیب در خود نمودم که از وصفش عاجزم. بعد از دعا،
سید فرمود: سید، تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری. سپس سفره ای را که زیر عبا داشت، بیرون آورد و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود که گویی تازه از باغ چیده بودند، و آن وقت وسط زمستان بود
و سرمای زننده ای بود و من متوجه به این معنا نشدم که این آقا خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است. [۱].
طبق دستور مولا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن بزرگوار انجام وظیفه میکردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آن عزیز اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست. بعد از آن که اعمال تمام شد، آن نازنین فرمود: ای سید، آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه میروی یا در همین جا میمانی؟ گفتم: میمانم. در وسط مسجد در مقام امام صادق علیه السلام نشستیم. به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟ در جواب، کلام جامعی را
فرمود که در اعماق وجودم اثر گذاشت به گونه ای که هر گاه یادم میآید، ارکان وجودم میلرزد. فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این
[صفحه ۳۷]
فضولات دوریم. به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره میکنم:
۱ - در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سید عرب فرمود: ای سید، با تسبیح چگونه استخاره میکنی؟ گفتم: سه مرتبه صلوات میفرستم و سه بار میگویم: استخیر الله برحمته خیره فی عافیه. پس قبضه ای از تسبیح را گرفته میشمارم، اگر دو تا ماند، بد
است و اگر یکی ماند، خوب است. فرمود: برای این استخاره مطلبی هست که به شما نرسیده و آن مطلب این است که هر گاه یکی ماند، فورا حکم به خوبی استخاره نکنید، بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد، کشف میشود که استخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد، کشف میشود که استخاره اول میانه است. به حسب قواعد علمیه باید دلیل میخواستم زیرا به جای دقیق و باریکی رسیده بودیم، ولی به مجرد این قول، تسلیم و منقاد شدم و در عین حال غافل بودم که این آقا کیست.
#آثار دعا براي فرج امام زمان علیه السلام
نویسنده:
حسین هاشمی نژاد
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شاید آخرین نماز و آن هم به جماعت. «الحمدلله، شکرا... » خدا بنده نوازی میکند. اجازه میدهد اقامه ی ن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
هوا تاریک شده. گاهی ستارگان را برانداز میکنی و میخواهی آموزشهای رزم شبانه را مرور کنی. ستاره قطبی، دب اکبر، دب اصغر، ملاقه ای. ستارههای ملاقه ای را ده برابر میکنی، میرسی به ستاره ی قطبی. رو به ستاره قطبی که ایستادی شمال است. پشت سرت جنوب. سمت راست مشرق و سمت چپ مغرب...
معلوم نیست چرا وقتی به ستارهها نگاه میکنی، یاد دوستان شهیدت میافتی. به آنها فکر میکنی. حرفهاشان، آخرین ساعتهای زندگی. قبل از حمله. شب عملیات. آنگاه ناخودآگاه دقایقی پیش را به یاد میآوری. بچههای همین گردان را که با یکدیگر وداع میکردند. همدیگر را در آغوش میگرفتند و ازیکدیگر حلالیت میطلبیدند. در همان تاریکی، دوستان خود را مییافتند و از آنها قول شفاعت میگرفتند. به یاد میآوری که چگونه مسئول گردان در نقطه شروع حرکت گردان ایستاده بود و با نیروهایش خداحافظی میکرد. روحانی گردان و قرآن بالای سر. سجدههای طولانی. گریههای مخفیانه. با پوتین و تمام تجهیزات. عده ای هم نمی خواستند از زیارت عاشورا جدا شوند. رو به کربلا... السلام علیک یا اباعبدالله...
تعدادی فیلمبردار هم سعی میکردند در پرتو یک نورافکن کوچک، صحنهها را ثبت کنند. هیچ یک از بسیجیان حاضر نبودند دوربین، قطرات اشک
آنان را ثبت کند. از ترس ریا. میخواستند فقط با خدا معامله کنند. هیچ خریداری را قبول ندارند. بچهها خیلی حرف داشتند. با یکدیگر محبت میکردند. مزاح میکردند. یکدیگر را در بستن تجهیزات کمک میکردند. حبیب بن مظاهرها هم کم نبودند. در آن سیاهی، گاهی سفیدی ریش پیرمردها خوش میدرخشید.
[صفحه ۳۵]
بعضی از آنها خیلی عجله داشتند که زود حرکت کنند. غذا هم نخوردند. میتوان گفت همه بچهها بدون استثنا وضو گرفتند. بعضیها هم نماز شهادت خواندند. تاریک بود. نمی شد همه ی بچهها را از نظر گذراند. ولی خیلی با حال بود. جالب است که بدانی چند ساعت بیشتر زنده نیستی. راستی در این چند ساعت چه خواهی کرد؟ جنگ یعنی این. یعنی تو میدانی به احتمال زیاد به زودی تمام بدنت بر روی زمین خواهد افتاد وروح از جسمت خارج خواهد شد. یعنی شهید میشوی. آنهایی که توانستند چنین آمادگی را در خود به وجود بیاورند، حتما با خدای خود تسویه حساب کرده اند. معذرت خواهی کرده اند. امام زمان را صدا کرده اند.
شب حمله، یعنی شب توبه. یعنی تو خود را کشته ببینی. کشته ی راه خدا. شب عملیات یعنی وداع آخر. یعنی یک امتحان.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. برو. توکل کن به خدا. حواس خود را جمع کن که از ستون عقب نمانی. همه ی نیروها در پشت این چند تپه جمع شده اند. تعدادی سنگر بالای تپهها دیده میشود.
اینها سنگرهای پدافندی منطقه است که از پیش بوده و تا همین امروز در آنها نگهبانی داده میشده؛ ولی قرار است امشب و در همین ساعتها از این تپهها عبور کنیم و به خط عراقیها بزنیم و حمله را شروع کنیم.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدانمشهادت
شرطزیبادیدناست
یادلبهدریازدن؛
ولیهرچههست،جزدریادلان
دلبهدریانمیزنند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دنیا و آخرت یکی از بزرگان گوید: وای بر کسی که آخرتش را به دنیا فاسد میکند، سپس از آنچه که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
سنایی
ای عشق تو را روح مقدس منزل
سودای ترا عقل مجرد محمل
سیاح جهان معرفت یعنی دل
از دست غمت دست بسر پای بگل
*
امر دیرا گرفت مردک مست
پای مزدش دو مرغ داد بدست
چون فشردش بزور کنک درشت
هر دو را مرده دید اندر مشت
کودک از کار خود جریده بماند
دست خالی و... دریده بماند
قصه ی طالب متاع غرور
همچنانست اگر نه یی کر و کور
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357