.......:
راه زیادی نیست. چند خیز بلند ما را به داخل میکشاند وای کاش هیچ گاه نمی کشاند!؟ خون بر روی خون. نعش در کنار نعش. شهید غرق در خون. اگر چه
[صفحه ۱۵۳]
آسمان تاریک است، ولی نورانیت بسیجیهای شهید، چشم را خیره میکند. خیلی از دوستان بر روی زمین افتاده اند. ساکت و بی حرکت. دست به یک سو و پا به سوی دیگر. اگر بتوانیم گریه کنیم، صدایمان تا عرش بالا میرود. اما چه کنیم که باید بدون صدا گریه کنیم. حتی انعکاس نور اشک خطرناک است.
آخر آن ناله از که بود؟ چه کسی ما را هدایت کرد؟ ای عزیزان کدام یک از شما هنوز جان در بدن دارید؟ چرا سخن نمی گویید؟ ای هادی، ای منجی، ای مأمور، ای مجروح و ای بسیجی! فایده ای ندارد. جستجو در میان پیکر پاک شهیدان برای یافتن آن ناله بی ثمر است. همه به شهادت رسیده اند.
بدن عده ای از عزیزان هنوز گرم است و خون مقدسشان در شیار خنده شان، نقش بسته. بعضی از آنها پیشانیشان با تیر خلاصی سوراخ شده و آثار درد و فشار در چهره شان هنوز مشهود است. هر کس به گونه ای با خدا که بهترین خریدار این جانهاست معامله کرده است. همه ی آنها برای آخرین لحظه رقص ملکوت کرده اند و در بهترین نقطه، جان از بدن خارج شده و به همان شکل بر روی زمین افتاده اند.
بوی خون بر همه چیز غلبه دارد. هنوز دود از میان کانال به هوا میرود، ولی آتش تانکهای نیم سوخته دشمن هنوز شعله ور است.
راه تقریبا مشخص است. باید از دیواره ی شمال کانال بالا به سمت عقب برویم.
یاران شهید را با خدایشان تنها میگذاریم و به عقب بر میگردیم. باز هم سینه خیز. آهسته و بدون صدا. در بین راه به تعدادی از شهدای دیگر بر میخوریم که غروب دیروز و هنگام عقب نشینی مورد هدف عراقیها قرار گرفته و به روی زمین افتاده اند. نمی توان کاری کرد. فعلا باید به عقب برگشت و برای آوردن این اجساد برنامه مناسبی در نظر گرفت.
آتش گلولههای دشمن در اینجا زیاد است. خمپارههای زیادی بر زمین مینشیند. حاصل هر انفجار جرقه بزرگ و خشنی است که تکههای مذاب آهن را با شدت هر چه تمامتر به اطراف پرتاب میکند. شعاع ترکش هر خمپاره
[صفحه ۱۵۴]
متفاوت است، ولی گاهی اوقات این ترکشها تا ۲۰۰ متر آن سوتر پرتاب میشود.
کمی جلوتر سینه را از زمین جدا میکنیم و به صورت دو لا دولا و سریعتر حرکت میکنیم تا هر چه زودتر به نیروهای خودی برسیم. هنوز باور نداریم که توانسته
باشیم از میان عراقیها بگریزیم، آن هم با این وضعیت. ولی صدای یک ایست با لهجه ی اصفهانی یعنی، آزادی. دستور ایست و یک رگبار کلاش با هم توأم میشود. باز هم زمین را گاز میگیریم. به زمین میچسبیم. این دفعه آتش گلولههای خودی. یک جوان دلاور بسیجی روی خاکریز و آماده دفاع از خط رزمندگان اسلام. حاج ناصر صدا میزند:
-... آهای، اخوی، خودی هستیم... شلیک نکن. ایرانی هستیم. مجروح داریم.
-... همونجا بمون. تکون نخور. واسه من فارسی حرف میزنی... بچهها آماده باشین
یا حضرت عباس. این بسیجی فکر میکند هر چه آن طرف خاکریز باشد، عراقی است و حالا قصد دارد دشت و بیابان را به گلوله ببندد. ناگهان دهها کله از روی خاکریز سرک میکشد. همه دنبال ما میگردند.
-... بابا جون اشتباه کردی، این جلو کسی نیست؛ شبه دیدی.
-... آهای اخوی، ما ایرانی هستیم. شلیک نکنید. ما جا مونده بودیم. صبر کنید من بیام جلو.
-... بچهها نزنید خودیه... بیا جلو. دستها تو بگیر بالا بیا جلو
حاج ناصر میرود. اما هر لحظه امکان دارد یک نفر دیگر، شلیک کند. تقصیر هم ندارند. غروب، عقب نشینی شده و اینها آماده اند تا هر گونه حرکت عراقیها را سرکوب کنند. به خاطر همین، میترسند این کار یک فریب باشد.
به کمک میآیند. ما را در آغوش میگیرند و به پشت خاکریز میبرند. اول آب، بعد بیسکوییت. دیگر توانی برای حرکت باقی نمانده.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🎊🌹
عید قربان آمده🎊
ای دوستان شادی کنید🌹🍃
یادی از پیغمبر🎊
توحید و آزادی کنید🌹🍃
او که در راه خدا❤️
از مال و فرزندش گذشت🌹🍃
بنده ی پاک خدا و پیرو الله شد🎊
نامش ابراهیم بود اما خلیله الله شد🌹🍃
عید سعید قربان مبارک باد🌹🎊🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
میکند حافظ دعایی، بشنو، آمینی بگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 103.mp3
1.78M
ای صبا با ساکنانِ شهرِ یزد از ما بگو
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اعتراف همچنین فرمود: خندانی که اعتراف به گناه دارد بهتر است از گریانی که کوتاهی در حقوق پروردگارش م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرای نیکو
دعای حکیمی این بود: خدایا توبه به سوی خودت و حمد و ثنا و اطمینان به آنچه نزد توست و رسیدن به قرب خودت را به ما عطا کن. خدایا بر ما آسان گردان کوچ کردن از این دنیای تنگ و فضای گرفته و مقام پست و عرصه ی پر اندوه و میدان بدور از آسایش و بدور از سود، به سوی خودت؛ چه اینکه خود گفته ای فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ جایگاه سعادتمندان، درست و نزد خدای متعال هست. و ساکنان آن مکان در آسایش و آرامش زندگی میکنند و میگویند: خدایا تو را حمد که از ما غصه را برداشتی. نیز ای خدا طمع ورزی به آفریدگانت را از ما بگیر و از قلب ما میل به غیر خودت را دور کن. و چشم ما را از دیدن زیور دنیا برگردان. به رحمت و فضل خودت ای کریم.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_212
و قال عليهالسلام
عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ.
امام عليه السلام فرمود:
خودپسندىِ انسان يكى از حسودان عقل اوست.