♨️دومین علامت از علائم ظهور 👈یمانی
بخش دوم
درست است که در روایات اسمی و مشخصات یمانی به طور دقیق نیامده ولی ویژگی های آمده که قابل تامل و تطبیق است👇👇
✅1⃣شکننده چشم سفیانی: در سخنی از امام ششم شیعیان نقل شده است که آن حضرت(علیه السلام) ضمن اشاره به جایگاه قیام یمانی، از او به عنوان شکننده چشم سفیانی ـ دشمن امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ یاد می کنند: «سفیانی کجا خواهد بود؟ و حال آنکه هنوز شکننده چشم او از صنعای یمن خروج نکرده است».
✅2⃣هدایت بخش ترین پرچم ها: در ادامه روایت پیشین، امام صادق(علیه السلام ) می فرمایند: «در میان درفش ها (پرچم ها)، هدایت گرتر از درفش یمانی وجود ندارد، چون درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند». غیبت نعمانی
✅3⃣تخلف از او، جایز نیست: در روایتی که ذکر شد، امام صادق(علیه السلام ) در ادامه سخن بیان می فرمایند که، «وقتی یمانی قیام می کند، فروش اسلحه به مردم حرام است. پس به سوی او بشتابید که درفش او درفش هدایت است. بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او جایز نیست و اگر کسی چنین کند، اهل آتش است، زیرا او مردم را به حق دعوت می کند» غیبت نعمانی
✅4⃣دعوت و فراخوان یمانی به سوی مذهب حقّه اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ): در روایتی صحیح از امام صادق(علیه السلام ) نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که یمانی قیام کرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد زیرا او به حق و راهی مستقیم فرا می خواند» منظور از دعوت به حق در سخنان اهل بیت(علیهم السلام )، دعوت به امامت است.
کتاب الغیبـه، نعمانی، ص 171، بحارالأنوار، ج 52، ص 232
#مهدویت
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: لحظههای بحران صحبتها ادامه دارد و یک روح حماسی به بچهها میدهد. آن دو نفر دست از عقیده ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
راه زیادی نیست. چند خیز بلند ما را به داخل میکشاند وای کاش هیچ گاه نمی کشاند!؟ خون بر روی خون. نعش در کنار نعش. شهید غرق در خون. اگر چه
[صفحه ۱۵۳]
آسمان تاریک است، ولی نورانیت بسیجیهای شهید، چشم را خیره میکند. خیلی از دوستان بر روی زمین افتاده اند. ساکت و بی حرکت. دست به یک سو و پا به سوی دیگر. اگر بتوانیم گریه کنیم، صدایمان تا عرش بالا میرود. اما چه کنیم که باید بدون صدا گریه کنیم. حتی انعکاس نور اشک خطرناک است.
آخر آن ناله از که بود؟ چه کسی ما را هدایت کرد؟ ای عزیزان کدام یک از شما هنوز جان در بدن دارید؟ چرا سخن نمی گویید؟ ای هادی، ای منجی، ای مأمور، ای مجروح و ای بسیجی! فایده ای ندارد. جستجو در میان پیکر پاک شهیدان برای یافتن آن ناله بی ثمر است. همه به شهادت رسیده اند.
بدن عده ای از عزیزان هنوز گرم است و خون مقدسشان در شیار خنده شان، نقش بسته. بعضی از آنها پیشانیشان با تیر خلاصی سوراخ شده و آثار درد و فشار در چهره شان هنوز مشهود است. هر کس به گونه ای با خدا که بهترین خریدار این جانهاست معامله کرده است. همه ی آنها برای آخرین لحظه رقص ملکوت کرده اند و در بهترین نقطه، جان از بدن خارج شده و به همان شکل بر روی زمین افتاده اند.
بوی خون بر همه چیز غلبه دارد. هنوز دود از میان کانال به هوا میرود، ولی آتش تانکهای نیم سوخته دشمن هنوز شعله ور است.
راه تقریبا مشخص است. باید از دیواره ی شمال کانال بالا به سمت عقب برویم.
یاران شهید را با خدایشان تنها میگذاریم و به عقب بر میگردیم. باز هم سینه خیز. آهسته و بدون صدا. در بین راه به تعدادی از شهدای دیگر بر میخوریم که غروب دیروز و هنگام عقب نشینی مورد هدف عراقیها قرار گرفته و به روی زمین افتاده اند. نمی توان کاری کرد. فعلا باید به عقب برگشت و برای آوردن این اجساد برنامه مناسبی در نظر گرفت.
آتش گلولههای دشمن در اینجا زیاد است. خمپارههای زیادی بر زمین مینشیند. حاصل هر انفجار جرقه بزرگ و خشنی است که تکههای مذاب آهن را با شدت هر چه تمامتر به اطراف پرتاب میکند. شعاع ترکش هر خمپاره
[صفحه ۱۵۴]
متفاوت است، ولی گاهی اوقات این ترکشها تا ۲۰۰ متر آن سوتر پرتاب میشود.
کمی جلوتر سینه را از زمین جدا میکنیم و به صورت دو لا دولا و سریعتر حرکت میکنیم تا هر چه زودتر به نیروهای خودی برسیم. هنوز باور نداریم که توانسته
باشیم از میان عراقیها بگریزیم، آن هم با این وضعیت. ولی صدای یک ایست با لهجه ی اصفهانی یعنی، آزادی. دستور ایست و یک رگبار کلاش با هم توأم میشود. باز هم زمین را گاز میگیریم. به زمین میچسبیم. این دفعه آتش گلولههای خودی. یک جوان دلاور بسیجی روی خاکریز و آماده دفاع از خط رزمندگان اسلام. حاج ناصر صدا میزند:
-... آهای، اخوی، خودی هستیم... شلیک نکن. ایرانی هستیم. مجروح داریم.
-... همونجا بمون. تکون نخور. واسه من فارسی حرف میزنی... بچهها آماده باشین
یا حضرت عباس. این بسیجی فکر میکند هر چه آن طرف خاکریز باشد، عراقی است و حالا قصد دارد دشت و بیابان را به گلوله ببندد. ناگهان دهها کله از روی خاکریز سرک میکشد. همه دنبال ما میگردند.
-... بابا جون اشتباه کردی، این جلو کسی نیست؛ شبه دیدی.
-... آهای اخوی، ما ایرانی هستیم. شلیک نکنید. ما جا مونده بودیم. صبر کنید من بیام جلو.
-... بچهها نزنید خودیه... بیا جلو. دستها تو بگیر بالا بیا جلو
حاج ناصر میرود. اما هر لحظه امکان دارد یک نفر دیگر، شلیک کند. تقصیر هم ندارند. غروب، عقب نشینی شده و اینها آماده اند تا هر گونه حرکت عراقیها را سرکوب کنند. به خاطر همین، میترسند این کار یک فریب باشد.
به کمک میآیند. ما را در آغوش میگیرند و به پشت خاکریز میبرند. اول آب، بعد بیسکوییت. دیگر توانی برای حرکت باقی نمانده.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🎊🌹
عید قربان آمده🎊
ای دوستان شادی کنید🌹🍃
یادی از پیغمبر🎊
توحید و آزادی کنید🌹🍃
او که در راه خدا❤️
از مال و فرزندش گذشت🌹🍃
بنده ی پاک خدا و پیرو الله شد🎊
نامش ابراهیم بود اما خلیله الله شد🌹🍃
عید سعید قربان مبارک باد🌹🎊🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
میکند حافظ دعایی، بشنو، آمینی بگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 103.mp3
1.78M
ای صبا با ساکنانِ شهرِ یزد از ما بگو
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اعتراف همچنین فرمود: خندانی که اعتراف به گناه دارد بهتر است از گریانی که کوتاهی در حقوق پروردگارش م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرای نیکو
دعای حکیمی این بود: خدایا توبه به سوی خودت و حمد و ثنا و اطمینان به آنچه نزد توست و رسیدن به قرب خودت را به ما عطا کن. خدایا بر ما آسان گردان کوچ کردن از این دنیای تنگ و فضای گرفته و مقام پست و عرصه ی پر اندوه و میدان بدور از آسایش و بدور از سود، به سوی خودت؛ چه اینکه خود گفته ای فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ جایگاه سعادتمندان، درست و نزد خدای متعال هست. و ساکنان آن مکان در آسایش و آرامش زندگی میکنند و میگویند: خدایا تو را حمد که از ما غصه را برداشتی. نیز ای خدا طمع ورزی به آفریدگانت را از ما بگیر و از قلب ما میل به غیر خودت را دور کن. و چشم ما را از دیدن زیور دنیا برگردان. به رحمت و فضل خودت ای کریم.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_212
و قال عليهالسلام
عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ.
امام عليه السلام فرمود:
خودپسندىِ انسان يكى از حسودان عقل اوست.
شرح و تفسير
دشمن نيرومند عقل
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آثار سوء خودپسندى اشاره كرده، مىفرمايد:«خودپسندىِ انسان يكى از حسودان عقل اوست»؛ (عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ) .
مىدانيم حسود كسى است كه به نعمتهايى كه به انسان رسيده رشك مىورزد و آرزوى زوال آن را دارد و همين امر سبب مىشود به دشمنى با او برخيزد و هر كارى از دستش ساخته است، در اين راه انجام دهد، چهرۀ او را در جامعه نازيبا نشان دهد، عيوب او را فاش سازد، افراد را از طريق شايعهپراكنى از وى دور كند و حتى به خانواده و فرزندان او دشمنى ورزد، اگر بتواند، كسب و كار و مقام او را از وى بگيرد و اگر نتواند در مسير آن مانعتراشى كند.
اينها كارهايى است كه يك حسودِ عنود انجام مىدهد. خودپسندى در برابر عقل انسان نيز همين كارها را انجام مىدهد؛ قدرت عقل را از انسان مىگيرد و او را به خطا مىافكند، عيب انسان را ظاهر مىسازد، مردم را از او متنفر مىكند، حتى خانوادۀ او را گرفتار مشكلات مىكند، جاه و مقام او را متزلزل مىسازد و گاه اموال و ثروت او را از دستش مىگيرد، چرا كه مردم هرگز حاضر به همكارى با افراد خودپسند و خودخواه نيستند.
بنابراين، اين تعبير كه «خودپسندى يكى از حاسدان عقل انسان است» تعبيرى بسيار رساست كه تمام نكاتى را كه در بالا گفته شد در بر دارد و اين است معناى فصاحت و بلاغت كه انسان در ضمن عبارت كوتاهى حقايق فراوانى را بيان نمايد.
در ضمن تعبير به «أَحَدُ حُسّادِ عَقْلِهِ ؛يكى از حاسدان عقل» نشان مىدهد كه عقل انسان حاسدان ديگرى نيز دارد كه از آن جمله هواى نفس و استبداد به رأى و تكبر است و در عوامل ظاهرى نيز شراب و مواد مخدر دشمن و حسودِ عنود عقلاند.
دربارۀ آثار خطرناك عُجب و خودپسندى در بحثهاى گذشته در گفتار حكيمانۀ ٣٨
(وَ أوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ) و گفتار گرانبهاى حكيمانۀ ١٦٧
(الإعْجابُ يَمْنَعُ مِنَ الْإزْديادِ) نيز مطالب قابل توجهى آمده است. اساساً عُجب و خودپسندى يكى از نشانههاى جهل و نادانى است و طبق ضربالمثل معروف فارسى:«خودپسندى جان من برهان نادانى بود» زيرا انسان با تمام عظمتى كه دارد، موجودى ضعيف است؛ يك پشۀ آلوده به ميكروب ممكن است قوىترين انسانها رااز پاى در آورد و يا به هنگام خوردن و آشاميدن، لقمه و آب گلوگيرش شود و او را خفه كند. بلند مرتبهترين انسانها از نظر مقام ظاهرى ممكن است يك شبه مقام خود را از دست بدهد و برترين ثروتمندان در مدت كوتاهى گرفتار ورشكستگى گردد و به خاك سياه بنشيند. با اين حال آيا خودپسندى و خودخواهى دليل بر نادانى نيست؟ مىدانيم انسان نادان در معرض هرگونه آفت مادّى و معنوى است.
رذيلۀ عُجب و خودپسندى سرچشمۀ رذيلههاى ديگر نيز نظير «تكبر» مىشود كسى كه خويشتن را مىپسندد هنگامى كه در برابر ديگران قرار گرفت تكبر مىورزد و گاه گرفتار رذيلههاى خودمحورى و انحصارطلبى نيز مىشود، زيرا وقتى زياد به خود معتقد شد، همه چيز را براى خود مىخواهد و در هر كارى خويش را محور مىبيند.
در قرآن مجيد و روايات اسلامى نيز بحثهاى آموزنده و گستردهاى دربارۀ اين صفت رذيله آمده است. در آيۀ ٨ سورۀ «فاطر» مىخوانيم: «أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ» ؛آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مىبيند (همانند كسى است كه واقع را آنچنان كه هست مىيابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد هدايت مىكند».
در حديثى از امير مؤمنان عليه السلام در كتاب تحف العقول آمده است:
«الإعْجابُ ضِدُّ الصَّوابِ وَ آفَةُالْألْبابِ ؛خودپسندى ضد واقعبينىاست وآفتىاست براى عقلها». ١
تضاد عُجب با عقل تا آن حد است كه در حديث ديگرى از آن حضرت در غرر الحكم مىخوانيم:
«الْمُعْجِبُ لا عَقْلَ لَهُ» ٢و در حديث ديگرى آمده است:
«العُجْبُ رَأْسُ الْحِماقَةِ» . ٣
در حديث جالب و پرمعنايى كه در ذيل حكمت ٣٨ گذشت اين حقيقت منعكس شده است كه حضرت مسيح مىگويد:«من بيماران غير قابل علاج را درمان كردم و حتى مردگان را به اذن خدا زنده نمودم ولى نتوانستم احمق را درمان كنم و هنگامى كه از حضرت سؤال مىكنند: احمق كيست؟ بارزترين صفت او را عُجب و خودپسندى ذكر مىكند و اين اعجاب سبب مىشود كه تمام فضائل را مخصوص خود بداند و تمام حقوق را ويژۀ خود بشمارد و هيچ حقى براى ديگرى قائل نباشد. در آخر آن حديث آمده است:
«فَذلِكَ الْأحْمَقُ الّذي لا حيلَةَ في مُداواتِهِ ؛اين همان احمقى است كه راهى براى درمان او نيست».
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
.......:
@zandahlm1357
هاورتیا گورخری:
آلوئه گورخری از گیاهان گلدار چندساله در خانواده سریشیان (Xanthorrhoeaceae) و تیره فرعیAsphodeloideae بومی کشور آفریقای جنوبی است. آنها گیاهان کوچکی هستند و به طور معمول حدود 20 سانتی متر ارتفاع دارند و به صورت انفرادی و یا انبوه در آفریقای جنوبی دیده میشوند. بعضی از گونه های این جنس دارای برگ های سفت و محکم به رنگ سبز تیره هستند ولی سایر گونه ها نرم و نیمه شفاف هستند.
گلهای گونه Attenuata بین 6 تا 12 سانتی متر قطر دارند و ارتفاع آن ها به 25 سانتی متر بلندی میرسد و معمولاً تجمعی هستند.
برگ این گونه سبز تیره با خال خال سفید با مقادیر مختلفی از چند رنگ است.
برگ¬های گوشتی و آب¬دار آلوئه گورخری، در کنار یک¬دیگر به صورت به هم چسبیده قرار می¬گیرند
خاک سبک که شامل دو قسمت ماسه و یک قسمت خاک تمیز و ضد عفونی شده (خاکبرگ و خاک رس) باشد برای هاورتیا گورخری مناسب است
هاورتیا گورخری
Haworthia Attenuata ساقه ندارد و برگهای آن ضخیم و نوک تیز و گلهای آن زنگوله ای شکل به رنگ سفید مایل به سبز و به صورت خوشه ای هستند و عموماً به خاطر شرایط آب و هوایی کشور ما در تابستان ظاهر میگردند هرچند ممکن است در هر زمانی به شکوفه بنشینند.
گیاه هاورتیا را با کود مایع به میزان دو گرم در لیتر هر چهار هفته یکبار از اردیبهشت تا شهریور ماه تغذیه نمایید
به آب زیاد احتیاج ندارد، اجازه بدهید خاک خشک شود بعد از خشک شدن کامل خاک به آن آب بدهید.
روشنایی را بسیار دوست دارد. اگر خانه¬ی شما کم نور است در فصول گرم حداقل برای مدت دو هفته گیاه را به خارج از ساختمان ببرید تا از نور کافی بهره¬مند شود سپس آن را به جای خود بازگردانید.
اگر نور کافی ندارید با استفاده از چراغ¬هایی که به رنگ مهتابی هستند روشنایی لازم را فراهم سازید.
بهترین روش برای ازدیاد هاورتیا استفاده از پاجوش¬های آن است. در بهار با کاشت مجدد پاجوش در مخلوطی از ماسه و خاک آن را تکثیر کنید. همچنین با کاشت بذر در بهار در دمای 21 درجه سانتیگراد میتوانید این گیاه را تکثیر نمایید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هرکه در مدح اهل بیت علیهم السلام یک بیت شعر بگوید، حق تعالی برای او خانه در بهشت بنا کند.
در حدیث دیگر فرمود: هرکه در مدح ما بیتی از شعر بگوید، مؤید به روح القدس گردد.
در حدیث دیگر از امام رضاعلیه السلام منقول است: هر مؤمنی که یک بیت شعر در مدح اهل بیت علیهم السلام بگوید، حق تعالی برای او در بهشت شهری بنا کند بزرگ تر از هفت برابر دنیا، و چون در آن شهر آید، هر ملک مقرب و هر پیغمبر مُرسَلْ به دیدن او بیایند.
در حدیث معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: شکم کسی پر از چرک و ریم باشد، بهتر است از آن که پر از شعر باشد.
و در حدیث معتبر منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم نهی فرمود از چیزی خوردن در حال جنابت، و فرمود: مورث پریشانی است.
و نهی فرمود از گرفتن ناخن به دندان و از مسواک کردن در حمام و از آب بینی انداختن در مساجد و از خوردن نیم خورده موش.
و فرمود: مسجدها را راه مکنید که از دری درآیید و از در دیگر به در روید، مگر آن که دو رکعت نماز بگذارید.
و نهی فرمود از آن که بول کنند در زیر درخت میوه دار یا در میان راه.
و نهی فرمود از آن که به دست چپ یا بر پهلو تکیه کرده چیزی بخورند.
و نهی فرمود از گچ مالیدن قبرها و نماز کردن در قبرستان ها.
و فرمود: هرکه در فضایی غسل بکند، باخبر باشد که عورتش گشوده نشود.
و نهی نمود از آب خوردن از پیش دسته کوزه که در آنجا چرک جمع میشود.
و نهی نمود از بول کردن در آب ایستاده که باعث برطرف شدن عقل میشود.
و نهی فرمود از آن که کسی با یک تای نعلین راه رود یا ایستاده نعلین بپوشد.
و نهی فرمود از آن که کسی بول کند و فرجش محاذی آفتاب یا ماه باشد. و فرمود: چون داخل بیت الخلاء شوید اجتناب کنید از نشستن رو به قبله و پشت به قبله.
و نهی فرمود از گریه بلند و نوحه کردن در مصیبت.
و نهی فرمود از رفتن زنان از پی جنازه ها.
و نهی فرمود از آن که محو کنند چیزی از قرآن را به آب دهان، یا آن که چیزی از قرآن را به آب دهان بنویسد.
و نهی فرمود از خواب دروغ بستن، و فرمود: هرکه چنین کند حق تعالی او را تکلیف میکند که بر جو گره بزند و او نتواند کرد، به این سبب مُعَذّب باشد.
و نهی فرمود از ساختن صورتها و فرمود: هرکه صورتی بسازد حق تعالی او را در قیامت تکلیف کند که جان در آن صورت بدمد و نتواند.
و نهی فرمود از آن که حیوانی را به آتش بسوزانند.
و نهی فرمود از دشنام دادن خروس، زیرا که از برای نماز بیدار میکند. و نهی فرمود از آن که مؤمنی خواهد چیزی بفروشد و یا بخرد و دیگری بیاید و بگوید من متاع بهتر دارم از من بخر یا این متاع را بیشتر میخرم.
و نهی فرمود از بسیار سخن گفتن در وقت جماع، و فرمود: از این میباشد لال بودن فرزند.
و فرمود: خاکروبه را شب در خانه مگذارید و روز بیرون برید که شیطان در آن جا میکند.
و نهی فرمود از آن که در شب کسی بخوابد با دست آلوده به طعام، پس اگر چنین کند و شیطان او را دیوانه کند ملامت نکند مگر خود را.
و نهی فرمود از آن که کسی استنجا کند با سرگین و استخوان.
و نهی فرمود از آن که کسی بی رخصت شوهر از خانه بیرون رود، پس اگر برود، لعنت کنند او را ملائکه آسمانها و هرکه بر او بگذرد از جنیان و آدمیان تا به خانه برگردد.
و نهی فرمود از آن که زن برای غیر شوهر خود زینت کند، پس اگر بکند، بر خدا لازم است که او را به آتش جهنّم بسوزاند.
و نهی فرمود از آن که زن نزد غیر شوهر و نامحرمان خود زیاده از پنج کلمه ضروری سخن بگوید.
و نهی فرمود از آن که زنی در پهلوی زن دیگر بخوابد و جامه در میان ایشان حایل نباشد.
و نهی نمود از آن که زنی با زن دیگر نقل کند آنچه در خلوت میان او و شوهرش گذشته است.
و نهی نمود از آن که کسی با زن خود رو به قبله جماع کند.
و نهی فرمود از آن که در میان راه با زن خود جماع کند پس اگر چنین کند خدا و ملائکه و همه مردمان او را لعنت کنند.
و نهی فرمود از آن که بروند به نزد جماعتی که خبر از آینده میدهند مانند منجّمان و کاهنان و رمّالان و صوفیان کذّاب، هرکه به نزد ایشان رود و تصدیق کند ایشان را، پس او بیزار شده است از چیزهایی که بر حضرت رسالت پناه نازل شده است.
و نهی فرمود از بازی کردن نرد و شطرنج و طبل و تنبک و طنبور و عود.
و نهی فرمود از غیبت کردن و گوش دادن به آن و از سخن چینی و گوش دادن به آن، و فرمود: سخن چین داخل بهشت نمی شود.
و نهی فرمود از رفتن به ضیافت فاسقان.
و نهی فرمود از قسم دروغ، و فرمود: اهل خانهها را از خانهها برمی اندازد. و فرمود: هرکه قسم دروغ بخورد برای آن که مال مسلمانی را ببرد در قیامت خدا با او در غضب باشد مگر آن که توبه کند و مال آن شخص را پس دهد.
و نهی فرمود از نشستن بر خوانی که بر آن شراب خورند.
و نهی فرمود از آن که کسی زن خود را به حمام فرستد، یعنی در بلادی که احتیاج به حم