.......:
در امامت
متن حديث
فى الإمامة الصدوق قال: حدّثنا تميم بن عبد الله بن تميم القرشى رضى الله عنه قال: حدّثنى أبى قال: حدّثنا أحمد بن علىّ الأنصارى عن الحسن بن الجهم قال: حضرت مجلس المأمون يوماً و عنده علىّ بن موسي الرضا عليه السلام و قد اجتمع الفقهاء و أهل الكلام من الفِرَق المختلفة فسأله بعضهم فقال له: يا بن رسول الله بأىّ شى ء تصحّ الإمامة لمدّعيها؟ قال: بالنصّ و الدليل، قال له: فدلالة الإمام فيما هى؟ قال: فى العلم و استجابة الدعوة، قال: فما وجه إخباركم بما يكون؟ قال: ذلك بعهد معهود إلينا من رسول الله صلّي الله عليه و آله، قال: فما وجه إخباركم بما فى قلوب الناس؟ قال عليه السلام: له أما بلّغك قول الرسول صلّي الله عليه و آله: اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ينظر بنور الله؟! قال: بلى، قال: و ما من مؤمن إلّا و له فراسة ينظر بنور الله علي قدر إيمانه و مبلغ استبصاره و علمه و قدجمع الله للأئمّة منّا ما فرّقه فى جميع المؤمنين، و قال عزّوجلّ فى محكم كتابه (إِنَّ
فِى ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ) فأوّل المتوسّمين رسول الله صلّي الله عليه و آله ثمّ أميرالمؤمنين عليه السلام من بعده ثمّ الحسن و الحسين و الأئمّة من ولد الحسين عليه السلام إلي يوم القيامة، قال: فنظر إليه المأمون، فقال له: يا أبا الحسن زدنا ممّا جعل الله لكم أهل البيت، فقال الرضا عليه السلام: إنّ الله
عزّوجلّ قدأيّدنا بروح منه مقدسّة مطهّرة ليست بملك لم تكن مع أحد ممّن مضي إلّا مع رسول الله صلّي الله عليه و آله و هى مع الأئمّة منّا تسدّدهم و توفّقهم و هو عمود من نور بيننا و بين الله عزّوجلّ، قال له: المأمون يا أبا الحسن بلغنى أنّ قوماً يغلون فيكم و يتجاوزون فيكم الحدّ، فقال الرضا عليه السلام: حدّثنى أبى موسي بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمّد عن أبيه محمّد بن علىّ عن أبيه علىّ بن الحسين عن أبيه الحسين بن علىّ عن أبيه علىّ بن أبى طالب عليه السلام قال: قال: رسول الله صلّي الله عليه و آله لاترفعونى فوق حقّى فإن الله تبارك تعالي اتّخذنى عبداً قبل أن يتّخذنى نبيّاً، قال الله تبارك و تعالي (ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ الله الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثمّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِى مِنْ دُونِ الله وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ*وَ لايَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) قال علىّ عليه السلام: يهلك فىّ اثنان و لاذنب لى محبّ مفرط و مبغض مفرط و أنا أبرأ
إلي الله تبارك و تعالي ممّن يغلو فينا و يرفعنا فوق حدّنا كبراءة عيسي بن مريم عليه السلام من النصاري قال الله تعالي (وَ إِذْ قالَ الله يا عيسي بن مريم أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِى وَ أُمِّى إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ الله قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِى أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِى بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِى نَفْسِى وَ لاأَعْلَمُ ما فِى نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ*ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا الله رَبِّى وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِى كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ علي كُلِّ شى ء شَهِيدٌ) و قال عزّوجلّ (لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ و لاالْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ) و قال عزّوجلّ (مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ) و معناه أنّهما كانا يتغوّطان فمن ادّعى للأنبياء ربوبيّة و ادّعى للأئمّة ربوبيّة أو نبوّة أو لغير الأئمّة إمامة فنحن منه برآء فى الدنيا و الآخرة، فقال المأمون: يا أبا الحسن فما تقول فى الرجعة؟ فقال الرضا عليه السلام: إنّها لحقّ قد كانت فى الأمم السالفة و نطق به القرآن، و قد قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: يكون فى هذه الأمّة كلّ ما كان فى الأمم السالفة حذو النعل بالنعل و القذّة بالقذّة قال عليه السلام: إذا خرج المهدىّ من ولدى نزل عيسي بن مريم عليه السلام فصلّى خلفه، و قال عليه السلام: إنّ الإسلام بدأ غريباً و سيعود غريباً فطوبى للغرباء،
قيل: يا رسول الله ثمّ يكون ما ذا؟ قال: ثمّ يرجع الحقّ إلي أهله، فقال المأمون: يا أبا الحسن فما تقول فى القائلين بالتناسخ؟ فقال الرضا عليه السلام: من قال بالتناسخ فهو كافر بالله العظيم مكذّب بالجنة و النار، قال المأمون: ما تقول فى المسوخ؟ قال الرضا عليه السلام: أولئك قوم غضب الله عليهم فمسخهم فعاشوا ثلاثة أيام ثمّ ماتوا و لم يتناسلوا فما يوجد فى الدنيا من القردة و الخنازير و غير ذلك مما وقع عليهم اسم المسوخية فهو مثل ما لايحل أك
لها و الانتفاع بها، قال المأمون: لاأبقانى الله بعدك يا أبا الحسن، فوالله ما يوجد العلم الصحيح إلّا عند أهل هذا البيت و إليك انتهت علوم آبائك فجزاك الله عن الإسلام و أهله خيراً، قال الحسن بن جهم: فلمّا قام الرضا عليه السلام تبعته فانصرف إلي منزله فدخلت عليه و قلت له يا بن رسول الله الحمد لله الّذى وهب لك من جميل رأى أميرالمؤمنين ما حمله علي ما أرى من إكرامه لك و قبوله لقولك، فقال عليه السلام: يا ابن الجهم لايغرّنّك ما ألفيته عليه من إكرامى و الاستماع منّى فإنه سيقتلنى بالسم و هو ظالم لى أعرف ذلك بعهد معهود إلىّ من آبائى عن رسول الله صلّي الله عليه و آله، فأكتم هذا ما دمت حيّاً، قال الحسن بن الجهم: فما حدّثت أحداً بهذا الحديث إلي أن مضي عليه السلام بطوس مقتولاً بالسمّ و دفن فى دار حميد بن قحطبة الطائى فى القبّة الّتى فيها قبر هارون الرشيد إلي
جانبه.
در امامت صدوق گفت: تميم بن عبداللّه بن تميم قرشي (رض) از پدرش، از احمد بن علي انصاري، از حسن بن جهم روايت كرده است كه گفت: روزي وارد مجلس مأمون شدم و علي بن موسي الرضا (ع) آن جا بود و فقها و متكلمين از فرق مختلف نيز همگي جمع بودند. يكي از آنها از حضرت رضا (ع) پرسيد: يابن رسول اللّه! راه اثبات امامت براي كسي كه ادعاي آن را دارد چيست؟ فرمود: نصّ و دليل، عرض كرد: از چه راه ميتوان امام را شناخت؟ فرمود: از طريق علم او و
مستجاب الدعوه بودنش، عرض كرد: چگونه از حوادث آينده خبر ميدهيد؟ فرمود: به واسطه عهد نامه اي كه از رسول خدا (ص) به ما رسيده است، عرض كرد: چگونه از آنچه در دلهاي مردم ميگذرد خبر ميدهيد؟ فرمود: آيا اين سخن رسول خدا (ص) به تو نرسيده است كه فرمود: از فراست مؤمن بترسيد كه او با نور خدا نگاه ميكند؟ عرض كرد: چرا، حضرت فرمود: هيچ مؤمني نيست مگر آن كه فراستي دارد، به قدر ايمان خود و به اندازه بينش و دانشي كه دارد، با نور خدا مينگرد، خداوند فراستي را كه در ميان همه مؤمنان پخش كرده در ما ائمه يكجا گرد آورده است، خداوند عزّوجلّ در كتاب محكم خود فرموده است (همانا در اين نشانههايي است
براي نشانه شناسان) ۱ نخستين نشانه شناسان (اهل فراست) رسول خدا (ص) است و سپس اميرالمؤمنين (ع) و آن گاه حسن و حسين و امامان از نسل حسين (ع) تا روز قيامت. راوي گويد: مأمون به حضرت نگاهي كرد و گفت: يا اباالحسن! از چيزهايي كه خداوند به شما اهل بيت اختصاص داده است، بيشتر برايمان بگوييد، حضرت رضا (ع) فرمود: خداوند عزّوجلّ ما را به روح مقدس و پاكي از جانب خود مؤيد ساخته است كه آن روح فرشته نمي باشد، اين روح با هيچ يك از گذشتگان نبوده است، اين روح با رسول خدا (ص) و با امامان از ما خاندان نيز هست و آنها را در مسير حق راهنمايي و كمك ميكند، اين روح ستوني از نور است ميان ما و خداوند عزّوجلّ. مأمون گفت: يا اباالحسن! شنيدهام كه عده اي درباره شما غلّو ميكنند و از حدّ فراتر ميروند؟ حضرت رضا (ع) فرمود: پدرم موسي بن جعفر، از پدرش، از جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن الحسين، از پدرش حسين بن علي، از پدرش علي بن ابي طالب (ع) برايم نقل فرمود كه: رسول خدا (ص) فرمود: مرا از اندازهام فراتر نبريد؛ چه خداوند تبارك و تعالي پيش از آن كه مرا پيامبر قرار دهد بنده قرار داده است، خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد (هيچ
بشري را نسزد كه خدا به او كتاب و حكمت و نبوت دهد و آن گاه او به مردم بگويد كه به جاي خدا بندگي من كنيد، بلكه (گويد) همان گونه كه كسان را كتاب ميآموزيد و خود نيز ميخوانيد، خدا پرست باشيد) ۲. علي (ع) هم فرمود: در رابطه با من دو گروه به ورطه هلاكت ميافتند و من تقصيري ندارم، يكي دوست افراطي و ديگر دشمن افراطي، من از كسي كه درباره ما غلّو كند و ما را از حدّمان فراتر برد بيزام همان طور كه عيسي بن مريم (ع) از نصاري بيزاري جست، خداوند تعالي ميفرمايد (آن گاه كه خدا گفت: اي عيسي بن مريم! آيا تو به مردم گفتي كه به جاي خدا من و مادرم را به خدايي گيريد؟ عيسي گفت: پاكا تو! مرا چه سزد كه چيزي را بگويم كه در شأن من نيست، اگر گفته بودم قطعاً تو خود از آن آگاه بودي، آنچه در دل من است تو ميداني، و آنچه در دل توست من نمي دانم. داناي نهانها تو هستي، من چيزي جز آنچه تو مرا امر كردي كه بگو، به آنان نگفته ام، فرمان دادي كه بگويم: تنها خدا را بپرستيد كه پروردگار من و شماست، من خود گواه آنان بوده تا زنده بودم، و چون مرا بردي تو خود نگهبان و ناظر اعمالشان بوده و تو بر هر چيزي گواهي) ۳ و فرموده است (عيسي
خود هرگز ابا نمي كند از اين كه خدا را بنده باشد، و همين طور فرشتگان مقرّب) ۴ و نيز فرموده است (مسيح پسر مريم پيامبري بيش نبود كه قبل از او نيز انبيايي بودند و مادرش نيز زني راستگو و مومنه بود و هر دو هم غذا ميخوردند (يعني بشر بودند) ) ۵ يعني اين كه قضاي حاجت ميكردند. بنابر اين هر كس كه براي انبيا ادعاي ربوبيّت
كند، يا در حقّ امامان مدّعي ربوبيت يا نبوت شود، و يا براي كساني كه امام نيستند ادعاي امامت كند در دنيا و آخرت از او بيزاريم. مأمون گفت: يا اباالحسن! درباره رجعت چه ميگوييد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: رجعت حقيقت دارد و در ميان امتهاي پيشين نيز بوده است و قرآن از آن سخن گفته است، رسول خدا (ص) نيز فرموده است: تمام چيزهايي كه در ميان امتهاي پيشين رخ داده عيناً و مو به مو در ميان اين امت نيز به وقوع خواهد پيوست، همچنين فرموده است: آن گاه كه مهدي از نسل من ظهور كند عيسي بن مريم (ع) فرود ميآيد و پشت سر او نماز ميخواند، و فرموده است: اسلام غريبانه آغاز شد و بزودي نيز غريب خواهد شد، پس خوشا به حال غريبان، عرض شد: يابن رسول اللّه! بعد چه اتفاقي ميافتد؟ فرمود: بعد حقّ به صاحب آن بر ميگردد، مأمون گفت: يا اباالحسن! در باره معتقدان به تناسخ
چه ميگوييد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: كسي كه قايل به تناسخ باشد به خداي بزرگ كافر شده و بهشت و دوزخ را تكذيب كرده است، مأمون گفت: درباره موجودات مسخ شده چه ميگوييد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: آنان قومي بودند كه خداوند بر آنان خشم گرفت و مسخشان كرد، سه روز در آن حالت زنده بودند و بدون آن كه زاد و ولد كنند مردند، پس حيواناتي مانند ميمون و خوك و غيره كه در اين جهان يافت ميشوند و به آنها موجودات مسخ شده ميگويند اينها از قبيل حيواناتي هستند كه خوردن و استفاده كردن از آنها حلال نيست (نه اين كه مسخ شده باشند). مأمون گفت: خداوند مرا بعد از شما زنده نگذارد يا اباالحسن! به خدا سوگند كه دانش درست و واقعي جز در نزد شما اهل بيت در جايي ديگر يافت نمي شود، علوم پدرانت به شما رسيده است، خداوند از جانب اسلام و مسلمانان جزاي خيرتان دهد. حسن بن جهم گويد: چون حضرت رضا (ع) برخاست من هم در پي ايشان به راه افتادم، وارد منزلش كه شد خدمت ايشان رسيدم و عرض كردم: يابن رسول اللّه! خدا را سپاس كه نظر مثبت اميرالمؤمنين را نسبت به شما چنان جلب كرد كه آن گونه شما را گرامي داشت و سخنانتان را پذيرفت. حضرت فرمود: اي پسر جهم! آن احترام و پذيرش كه از او نسبت
به من ديدي فريبت ندهد؛ زيرا او بزودي
مرا با زهر ستم خواهد كشت، من اين را از صحيفه اي كه توسط پدرانم از رسول خدا (ص) به من رسيده است ميدانم، و تو هم تا زماني كه زندهام اين مطلب را پوشيده نگه دار. حسن بن جهم گويد: من هم تا زماني كه حضرت در طوس با زهر كشته و در سراي حميد بن قحطبه طائي در كنار قبر هارون الرشيد به خاك سپرده شد، اين مطلب را به احدي نگفتم۶.
منبع حديث
۱- حجر / ۷۵. ۲- آل عمران / ۷۹ - ۸۰. ۳- مائده /۱۱۶ - ۱۱۷. ۴ - نساء /۱۷۲. ۵- مائده / ۷۵. ۶- عيون اخبار الرضا ۲/ ۲۰۰ - ۲۰۲.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥 سلسله کلیپهای #جهاد_تببین_عملکرد_دولت 11 ✅ بررسی نقاط قوت و ضعف دولت و آسیب شناسی رفتار برخی انقل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله کلیپهای #جهاد_تببین_عملکرد_دولت 12
✅ بررسی نقاط قوت و ضعف دولت و آسیب شناسی رفتار برخی انقلابی ها در نقدهای تخریب گونه و حمله به #دولت_انقلابی
🎬 جلسه دوازدهم 2️⃣1️⃣
👈 جواب به برخی شبهات درباره ضعیف بودن دستگاه های امنیتی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه
👈 چرا گاهی با وجود محرز شدن خطا ، برخوردی صورت نمی گیرد⁉️
👈 نمونه ای از شاهکارهای دستگاه های اطلاعاتی در زمینه های مختلف
🎤 #احسان_عبادی
🌀 دیدن همه کلیپهای #عملکرد_دولت با کیفیت های بالاتر در 👈 اینجا
#جهاد_تبیین
#دولت_انقلابی
ادب ماه شعبان 5.mp3
3.93M
🔰 سلسله جلسات #ادب_حضور 17
💠 رعایت بیشتر #ادب_ماه_شعبان 5
✅ تدریس کتاب ادب حضور
👈 بیان مراحل 3 و 4 و 5 مراقبات باطنی در ماه #شعبان
🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت
👌ماه شعبان امسال با ادب بیشتری در محضر خدا حضور پیدا کنیم.
🔰انقلابی باید قوی شود🔰
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📻📻📻 #دفاع_مقدس #شهدا #کتاب_صوتی 📚 #نخلها_و_آدمها ✍ نعمت الله سلیمانی 2⃣ فصل دوم (۲) 📚 از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻📻📻
#دفاع_مقدس
#شهدا
#کتاب_صوتی
📚 #نخلها_و_آدمها
✍ نعمت الله سلیمانی
3⃣ فصل سوم (۳)
📚 از رمانهای بلند دفاع مقدسی که در سال ۸٠ برنده جایزه بهترین کتاب شد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این فیلم را صد بار باید دید!
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: سوء رفتار و شرم از ملائکه موکّل وَ لاَ تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا. یعنی: ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
درخواست حفظ و مصونیت الهی در دنیا
قوله علیه السلام: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِینَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَیْمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیَتِکَ.
یعنی أوّلاً: به واسطه تبرّک و توسّل جستن به درود بر محمّد صلی الله علیه و آله وسلم و آل او استعانة و استغاثه به خدا مینماید، که خدایا حفظ کن ما را از این جهات اربعه مذکوره که مورد وساوس شیطان است بر بنی آدم، کما قال تعالی حکایة عن الشیطان: « لاَتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمَآئِلِهِمْ وَ لاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ [۱] ».
قال المعصوم علیه السلام: « لاَتِیَنَّهُمْ [۲] مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ » یعنی: شیطان به وساوس خود أهونَ و اَفسدَ علیهم أمر آخرتهم التی فی قدامهم ؛ لأنّ توجه النفوس بالفطرة إلیها
فهی إمامهم [۱] .
« وَ مِنْ خَلْفِهِمْ»، یعنی: ترغیب و تحریص نماید انسان را به وسوسه خود بر جمع احمال و اثقال و تعمیر عمارات و حفر قنوات و غرس اشجار و تحصیل
بساتین، لعیش الدنیا التی یقع فی خلف الانسان و بالمآل یکون معرضاً عنه مقبلاً علی الآخرة، کما قال علی علیه السلام: « الدنیا دار ممرّ، و الآخره دار مقرّ ؛ فخذوا من ممرّکم لمقرّکم » [۲] .
قال تعالی: « إِنَّمَا هذِهِ الْحَیاةُ الدُنْیَا مَتاعٌ وَ إِنَّ الاْخِرَةَ هِی دَارُ الْقَرَارِ « [۳] » وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ [۴] »، أی الشیطان أفسد بخطراته علیهم أمر دینهم بالقاء الشبهات فی إبطال عقاید الحقة و عن شمائلهم، أی یوسوس علیهم بترغیبهم علی حبّ الشهوات و اللذات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة، بأنّ هذه اللذات نقد عاجل، و الآخرة مظنون أجل، والعاقل لایترک العاجل المحقّق لأمر موهوم موقّت.
پس چون این جهات اربعه مذکوره مورد هواجس و خطرات و القاءات شیطان است، لهذا بر قلب هر فردی از افراد ناس لازم است که لیلاً و نهاراً از خدا استعانت در حفظ نماید.
قوله علیه السلام: هَادِیاً إِلَی طَاعَتِکَ.
هدایت: به معنای ارشاد و تعریف و دلالت بر مطلوب است.
و طاعت: از طوع که اذعان و انقیاد باشد، و اسم فاعل او مطیع است.
یعنی: حفظ نما ما را یک نوع حفظی، و أرشدنا و اعرفنا و دللّنا بما فیه رضاک
و رغبتک.
----------
[۱]: ۱ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷.
[۲]: ۲ - اصل: لآتین.
[۱]: ۳ - تفسیرالصافی، ج ۲، ص ۱۸۴.
[۲]: ۱ - بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۴۶ ؛ غررالحکم، ص ۱۴۹ ؛ مجموعة ورام، ج ۲، ص ۲۱۸.
[۳]: ۲ - سوره مبارکه غافر، آیه ۳۹.
[۴]: ۳ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷.
و فی الدعاء: « اللهم ارحمنا بطواعیتی إیّاک و طواعیتی رسولک » [۱]، چه « هادی المضلّین » از اسماء اللّه است، و ارشاد بما فیه مصالح الدینیة و الدنیویة مخصوصاً له به مقتضای: « إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا [۲] »، کما حکاه عن قول الخلیل: « الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ [۳] »، و عن موسی علیه السلام: « قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کُلَّ شَیْ ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی [۴] »، و فی حقّ محمد صلی الله علیه و آله وسلم: « سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الاْءَعْلَی
الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدَی [۵] ».
و سرّ او این است که مقصود از خلق جسد، هدایت روح و ارتسام علوم و معارف است در او به ارشاد حقّ - سبحانه و تعالی - وی را که طرق منحرفه کثیره و الظنون و الأغالیط غیر محصورة، فتحصیل طریق الوسط المعبّر عنها بالمستقیم لایمکن إلاّ بتوفیقه و هدایته.
----------
[۱]: ۴ - تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۱۴۳.
[۲]: ۵ - سوره مبارکه انسان، آیه ۳.
[۳]: ۶ - سوره مبارکه شعراء، آیه ۷۸.
[۴]: ۷ - سوره مبارکه طه، آیه ۵۰.
[۵]: ۱ - سوره مبارکه اعلی، آیه ۱ - ۳.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: بلیغ بلیغ کسی است که کلام را مطابق با خواست قلبی خود به زبان آورد و الفاظ را به اندازه معن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
حرف واو
ابوبکر بر کسی که پارچه ای در دست داشت، گذشت و به او گفت: پارچه را میفروشی؟ گفت؛ لا یرحمک اللّٰه (این جمله با وقف بعد از لا و بدون وقف دو معنا دارد، خیر، خدا تو را رحم کند، خدا تو را رحم نکند) ابوبکر گفت: اگر پایدار شوید زبان شما را راست خواهم کرد چرا نگفتی لا و یرحمک اللّٰه (تا اینکه فقط جمله دعاییه باشد).
البته اعتراض ابوبکر وارد نیست چرا که چون ممکن است قصد وی از لا یرحمک اللّٰه معنایی بوده که محتاج واو نبوده است!
*
مأمون از یحیی بن اکتم چیزی پرسید، یحیی ضمن پاسخ گفت: لا و ایداللّٰه الامیر، مأمون گفت: این «واو» چقدر ظریف و به موقع قرار گرفته است.
*
صاحب بن عباد هم گفته است این «واو»از موهای به شکل واو در کنار گوش برتر است.
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 35 💠 جلسه 5️⃣3️⃣ 🔰پاسخ به شبهات ولایت فقیه چرا رهبری دور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 36
💠 جلسه 6️⃣3️⃣ ( پایان دوره ، الحمدلله)
🔰پاسخ به شبهات ولایت فقیه
اکثریت مردم ، حکومت را نمی خواهند، چرا هنوز برقرار است؟
آیا اوامر رهبری فقط در حیطه کشور ایران است؟
🎤 #استاد_احسان_عبادی
🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است
👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: شوراى تعيين خليفۀ سوم اشاره عمر پيش از مرگ، به اجتهاد خود تصميم گرفت با تشكيل شورايى كه ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
تركيب شورا
عمر شش تن از اصحاب پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) را كه به زعم او، رسول خدا پيش از رحلت از آنها راضى بود و اهل بهشت خوانده بود، اعضاى شورايى تعيين كرد كه آنها بايد خليفه سوم را از بين خود انتخاب كنند.
اين شش تن عبارت بودند از: على (عليه السّلام)، عثمان، عبدالرحمن بن عوف، سعد وقاص، طلحه و زبير.
عمر، ابوطلحۀ انصارى را به فرماندهى ۵۰ مرد مسلح تعيين كرد و مأمور مراقبت از افراد شورا نمود كه مى بايست در اتاقى به مدت سه روز مشورت كرده و خليفۀ جديد را انتخاب كنند. دستورالعمل كار شورا طبق نظر عمر از اين قرار تعيين شد:
۱. خليفۀ جديد بايد يكى از اعضاى شورا باشد و با رأى اكثريت انتخاب شود.
۲. در صورتى كه دو نامزد رأى مساوى به دست آورند، شخصى به خلافت انتخاب مى شود كه عبدالرحمن بن عوف از او حمايت كند! (به تعبير ديگر عبدالرحمن در اين شوراى شش نفره داراى دو رأى است).
۳. اگر هر يك از اعضا از شركت در شورا خوددارى كند، گردن زده خواهد شد.
۴. پس از انتخاب خليفه توسط اكثريت، چنانچه اقليت با وى مخالفت كنند و او را به رسميت نشناسند، گردن زده خواهند شد.
۵. چنانچه پس از سه روز، شورا نتوانست خليفۀ جديد را انتخاب كند، ابوطلحه و افرادش هر شش تن را خواهند كشت و مردم، خود براى تعيين خليفه اقدام كنند. [۱]
----------
[۱]: . نگاه كنيد به: تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۲۲۸ و الامامة و السياسة، ج ۱، ص ۲۹ و تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۶۰ و شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد، ج ۱، ص ۱۸۵ و اجتهاد در مقابل نص، ص ۳۷۵.
#تاریخ تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357