به نام خدای یکتای مهربان
💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕
همراهان گرامی سلام!✋😊
🍃صبح شنبه تابستانیتون بخیر🍃
امام علی علیه السلام میفرماید: «کسى که بدون بصیرت عمل کند، مانند کسى است که به دنبال سراب بیابان راه پیماید. او هر چه تندتر رود دورتر مى افتد.» (امالی مفید: ص۴۲، ح۱۱)
🌼این هفته هم با ما همراه باشید🌼
@zane_ruz
#ج_مثل_جوان
روضههای خانگی
نیلوفر حاج قاضی
روضه های ساده و بی تکلف خانگی باعث تقویت روابط میان اهل محل و خانواده می شود. مخصوصا در خانه های آپارتمانی این روضه ها می تواند باعث آشنایی بیشتر همسایه ها با یکدیگر شود. یکی دیگر از محاسن برگزاری روضه های خانگی ایجاد ارتباط صمیمانه بین مؤمنین و روحانیت است. در این مجالس مردم می توانند مسائل دینی و سؤالات شرعی خود را با روحانی مراسم در میان گذاشته و به صورت مستقیم پاسخ سؤالات خود را دریافت کنند. از خوبی های سادگی روضه های خانگی این است که نیازی به چهره ها ندارد و خیلی اوقات مداحان و سخنرانان گمنام و ناشناس باصفا و اخلاص شان می آیند، روضه نابی می خوانند و سخنرانی خوبی انجام می دهند. شما می توانید با خواندن زیارت عاشورا یا حدیث کساء، یاد و ذکر اهل بیت را در خانه زنده نگه دارید؛ همچنین سازمان تبلیغات اسلامی با راه اندازی سامانه درخواست مداح برای روضه های خانگی، شرایطی فراهم کرده تا هر خانه ای که اعلام نیاز کند و بخواهد که با اعضای خانواده روضه برگزار کند؛ در این سامانه بدون پرداخت وجه، درخواست مداح کند. این سامانه برای هر شهر و استان شماره ای دارد که با ارسال پیام می توانید درخواست خود را مطرح کنید.
@zana_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#کدبانوگری
خورشت بامیه جنوبی با لپه
👩🍳مواد لازم:
۲۵۰ گرم گوشت خورشتی
۲۵۰ گرم بامیه
۱/۳ پیمانه لپه
۸۰ الی ۱۰۰ گرم تمبر هندی
۱ عدد پیاز
۱ قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی
۳ حبه سیر
۳۰ گرم کره
نمک، فلفل و زردچوبه به مقدار کافی
👩🍳طرز تهیه:
برای تهیه این خورشت لذیذ جنوبی باید ابتدا گوشتش رو بپزیم. پس پیاز رو رنده یا خرد کرده و با مقدار کافی روغن تفت میدیم تا کمی سبک بشه. وقتی پیاز کمی سبک شد سیر خرد شده و فلفل و زرچوبه رو اضافه میکنیم و مواد رو با هم تفت میدیم تا پیاز خوب طلایی بشه. بعد رب گوجه رو هم اضافه میکنیم و باز با هم تفتشون میدیم تا رب هم از خامی دربیاد و سرخ بشه. حالا گوشت خورشتی رو که قیمهای خرد کردیم رو به مخلوط رب و پیاز اضافه کرده و کمی تفتشون میدیم تا گوشت تغییر رنگ بده. برای گوشت این خورشت میتونین از گوشت گوسفندی یا گوساله به سلیقه خودتون استفاده کنین. وقتی گوشت تغییر رنگ داد لپههایی که شستیم و برای دو الی سه ساعت خیس کردیم رو هم اضافه میکنیم. احتیاجی به پختن لپه از قبل نیست، چون همراه گوشت کاملا میپزه. حالا به اندازه کافی آب به موادمون اضافه میکنیم و میذاریم تا گوشت و لپه بپزن. تا گوشت میپزه تمبر هندی رو با نصف لیوان آب جوش مخلوط کرده و هم میزنیم و اجازه میدیم تا برای ۱ ساعت بمونه تا در انتها بتونیم به راحتی تمبر هندی رو با صاف کردن از هسته هاش جدا کنیم. بعد از گذشت یک ساعت مایع مخلوط تمبر هندی رو از صافی رد میکنیم تا مواد اضافیشون جدا بشه. بامیهها رو هم با کره تفت میدیم تا تغییر رنگ بده. وقتی گوشت پخت، بامیه تفت داده شده و تمبر هندی صاف شده رو به خورشت اضافه میکنیم. بهتره تمبر هندی رو کم کم اضافه کنیم تا وقتی خورشت به ترشی مورد نظرمون رسید دیگه نریزیمش. حالا اجازه میدیم تا بامیهها هم خوب بپزه و مزه بگیره و خورشت جا بیوفته و تنگ آب بشه. در نهایت خورشت بامیه خوشمزه و لذیذمون حاضره. نوش جان.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
خودت را اسیر لذتهای کم نکن!
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان
بیدینی یعنی: «من آن لذتِ خیلی بالا را نمیخواهم؛ همین لذتِ کوچک برایم بس است!» استغفار هم یعنی: «خدایا من نتوانستم از زندگیام خوب لذت ببرم، عاشق نشدم، در خودپرستی ماندهام، اخلاقم بد شده و لذت نمیبرم...»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#پزشکی
چند نکته درباره شیر پاستوریزه
پاستوریزه شدن به معنای از بین رفتن همه میکروبها در شیر نیست. میکروب های موجود در شیرهای پاستوریزه اگرچه بیماری زا نیستند اما با نگهداری نامناسب، فعالیت این میکروب ها، موجب فساد شیر خواهند شد که در این صورت، شکل، طعم و مزه آن تغییر می کند و به صورت دلمه می شود. در صورتی که تاریخ مصرف شیر گذشته باشد و در ظاهر سالم باشد، می توان با گرم کردن آن، از سالم یا فاسد بودن آن اطمینان حاصل کرد. معمولا اگر در حال فاسد شدن باشد، با گرم کردن آن حالت دلمه ایجاد می شود. چنانچه پس از گرم کردن، شیر بریده نشود بهتر است آن را تا دمای جوش حرارت داد و سپس با اطمینان کامل آن را مصرف کرد. البته شیر فاسد مسمومیت ایجاد نمی کند، بلکه ممکن است در افرادی که مشکلات و ناراحتی گوارش دارند ایجاد دل درد و یا ناراحتی معده کند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#سرگرمی
طوطی نماد سرزندگی
ندرت می توان در پرچم کشورها رنگ های شاد و سرزنده را پیدا کرد. اما پرچم کشور دومینیکا متفاوت است. در این پرچم یک طوطی بنفش سیسرو به چشم می خورد که از پرندگان بومی دومینیکا محسوب می شود و نماد سرزندگی کشور است. رنگ زرد در این پرچم به ساکنان بومی دومینیکا اشاره دارد، رنگ سیاه نمادی از خاک حاصلخیز کشور بوده و سفید نشانی از آب های تمیز دومینیکا است. ۱۰ ستاره در وسط پرچم نیز نمادی از ۱۰ بخش این جزیره هستند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#دردانه
دوبرقی در حرم
عاشق «دوبرقی» بود، در لغت نامه پسرم معنای جاروبرقی می داد. نوزده ماهه بود که چشمان ماجراجویش به گنبدطلای امام رضا افتاد. چنان بی اعتنا به پشت سر، آزاد و یله در حیاط حرم می دوید که مرا در امواج خروشان خوف و رجا غوطه ور می کرد. یاد آموزه های تربیتی استادی افتادم که بی پروایی و استقلال بچه در این سن در محیط های بزرگ را علامت ارضای کامل عاطفی در شش ماهه نخست تولد می دانست. در حالی که به مادری ام امتیاز می دادم و بادی به غبغب می انداختم با پسرکم خودم را نزدیک ضریح یافتم. داشتم سلام می دادم که ناگهان متوجه غیبتش شدم.
چندین بار اطرافم را پاییدم؛ مسیرهای تکراری را مثل پاندول ساعت می رفتم و برمی گشتم. انگار آب شده بود... چند ثانیه توسل کردم. اتفاقات محیط را در لحظات گم شدن پسرکم مرور کردم. به خاطر آوردم که در آن دقایق جاروبرقی ای در اطراف ما در حال کار بود... مثل فشنگی پریدم و از خادم حاضر مقصد بعدی جاروبرقی را جویا شدم. درست حدس زده بودم در حالی او را یافتم که میله های پشت چرخ دستی«دوبرقی» را
نگه داشته بود و هیکل نحیفش پشت آن گم شده بود، همراه خادم مثل یک کمک کار هلش می داد و بین رواق ها جابه جا می شد.
به آغوش خدا پریدم و خادم کوچولویم را همان جا نذر قدوم بزرگ ترین گمشده دنیا کردم. گمشده ای که حتی یک بار برایش اینچنین ملتهب نشده بودم.
▪️م_فلاح زاده
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
نخل بلند تنگستان
فاطمه ابراهیمی
طول و عرض اتاق سه در چهارش را طی می کرد. کلمات را دوباره زیر لب زمزمه کرد: «چنان چه بر ضد دولت انگلستان قیام و اقدام کنید، مبادرت به جنگ می نماییم، در این صورت خانه هایتان ویران و نخل هایتان را قطع خواهیم کرد.» باز هم روی نخل ماند. قبلا مشورت ها را کرده و تصمیم گرفته شده بود؛ اما این تهدید آخر انگلیسی ها ذهنش را مشغول کرده بود. کسی که خانه اش را ویران کنند دیگر نخل به چه کارش می آمد؟ خاطره ای ذهنش را قلقلک می داد اما خودش را رو نمی کرد. کنار پنجره ایستاد. همسرش خرماها را ریخته بود توی سفره حصیری و رطب و خارک ها را از هم جدا می کرد. نگاهش به بالا کشیده شد روی خوشه های نخل. «نخل» مثل ورد از زبانش جاری بود...
از شما دعوت میکنیم این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97