«مجله زن روز ـ شماره ۲۷۶۲ ـ شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/116125
#ینگه_دنیا
دعوای صاحبان سگ ها!
این دیگه آخرشه!
تو آلمان دوتا خانوم با سگ هاشون در حال پیاده روی بودن که باهم دعواشون میشه! تو دعوا خانوما همدیگه رو گاز میگیرن در حالی که سگ ها فقط داشتن نگاشون میکردن!
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#جیک_جیکستان
خانمم یه ساعته داره از فهم و شعور و کمالاتم تعریف میکنه. خدا رحم کنه...
🔹اقا محمد
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مجازیست
وزن هر تکه ابر معادل وزن ۱۰۰ فیل بالغ است
به گزارش سرویس جامعه جوان آنلاین؛ تا حالا کسی ندیده است که یک تکه ابر یک دفعه سقوط کند و با صدای بلندی به زمین بخورد. همه ما می دانیم آب سنگین تر از هواست و باز هم بدیهی است ابر از قطرات ریز آب تشکیل شده است. پس چرا پایین نمی افتد؟
هرقطعه ابر کوچک حدود ۵۵۰ تن وزن دارد، یعنی تقریبا معادل وزن ۱۰۰ رأس فیل بالغ... اما اگر چگالی آب بیشتر از هواست و هر تکه ابر هم اندازه یک گله ۱۰۰ تایی فیل جرم دارد و گرانش زمین هم سرجایش باقی است، پس چرا ابر ها سقوط نمی کنند؟
ابر ها از قطرات بسیار کوچک آب تشکیل شده اند. ابعاد هریک از این ذرات قطری معادل یک تا ۱۰۰ میکرون دارند. هرتوده ابر از ذرات جداگانه ای در این ابعاد ساخته شده است. در واقع بین هر دو ذره فاصله بزرگی حدود یک میلی متر فاصله وجود دارد. این یک میلی متر چیزی حدود ۱۰۰ برابر قطر ذرات است. بسیاری از این ذرات در جریان حرکت توده ابر حتی به هم نزدیک هم نمی شوند و برخوردی با هم ندارند. اگرچه جرم کل ابر بسیار عظیم است، اما جرم تک تک ذرات سازنده آن بسیار پایین و ناچیز بوده به طوری که باید اثر جریانات هوایی و مقاومت هوا را روی آن محاسبه کرد...این ذرات تشکیل دهنده ابر بر جریان هوایی شناور می مانند و به این ترتیب کل ابر از سقوط باز می ماند، البته می توان این توضیح را دقیق تر هم کرد. با کوچک شدن قطر ذرات، میزان درگیری آن با محیط اطرافش بیشتر می شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
شبی در جوار ماه
سلاله سادات حجازی
احمد به قفسه کتاب هایش نگاه کرد. کتاب لمعه را برداشت و پشت میزش نشست. هنوز کتاب را باز نکرده بود که صدای «بابا... بابایی...» دخترکش را شنید. ثنا با ذوق برگه ای را نشانش داد و گفت: «بابایی اینو خانم معلمم بهم جایزه داده. ببین چقدر قشنگه.» احمد موهای بافته شده دخترکش را نوازش کرد و بدون توجه به آنچه در دست زهراست، گفت: «آره خیلی قشنگه. دست خانم معلم تون درد نکنه.» ثنا دست احمد را تکان داد و گفت: «واسم بخونش... خواهش می کنم باباجونم.» احمد سرش را از روی کتاب لمعه بلند کرد و با تعجب پرسید: «بخونمش؟!» ثنا خندید، برگه را رو به احمد گرفت. در برگه کنار یک نقاشی مطالبی نوشته شده بود. احمد با یک نگاه گذرا خیلی زود متوجه شد خانم معلم خوش ذوق، برای هدیه به شاگردانش داستان کوچکی را به این صورت زیبا آماده کرده است...
شما میتوانید این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
به نام خدای روزی دهنده...
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃
🌼سلام! صبح سه شنبه تون به خیر و شادی. روزتون پر روزی و نورانی🌼
امیرالمومنین امام علی علیه السلام میفرمایند: «خداشناس ترین مردم پر درخواست ترین آنها از خداست.» (تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص ۱۹۲، ح ۳۷۳۴)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
من، کلام آسمانی و دنیای واژگان زمینی (۱)
فاطمه اقوامی
«فاطمه ناظریان»، حافظ قرآن و مسلط به چند زبان زنده دنیا، مهمان این هفته مجله ما بود. او در روزگار خوش جوانی به سر می برد و متولد سال ۱۳۷۶ است... او ابتدا سراغ کلام الهی رفته و گوهر های ناب آن را به صندوقچه ذهن خویش سپرده است سپس در دنیای واژگان زمینی خود را غرق ساخته و چند زبان زنده دنیا را به محفوظات خویش افزوده است... این تنها بخشی از فعالیت های اوست اما بگذارید بیش از این شرح و تفصیل ندهم و زودتر برویم سراغ اصل مطلب. در بخش اول این گفتگو میخوانیم:
در دوران کودکی آرام و در عین حال خیلی کنجکاو و پر انرژی بودم. یادم می آید به محض اینکه بیکار می شدم، راه می افتادم و می گفتم حوصله ام سر رفته. مادرم هم خیلی زود یک کار و فعالیتی برای من پیدا می کردند تا مشغول باشم. برخی از این فعالیت ها آموزشی بود مثل شرکت در کلاس مفاهیم قرآن و حفظ موضوعی آیات قرآن. برخی هم فعالیت های هنری بود. مادرم هنرمند فوق العاده ای هستند و ما با هم کارهای هنری مثل نقاشی یا سفال گری انجام می دادیم یا کاردستی های مختلف در کنار هم می ساختیم. حدود دو ساعت در روز را هم در محیط پارک بزرگ نزدیک خانه می گذراندیم. مادرم در طول روز خیلی برای من وقت می گذاشتند و مدام با من صحبت می کردند که این در رشد شخصیت من بسیار مؤثر بود. صحبت های بیهوده هم نمی کردند مثلا مدتی که در پارک بودیم درباره حکمت آفرینش گل ها و درخت ها و حیواناتی که در محیط می دیدیم برایم می گفتند و از من هم می خواستند که تحلیل خودم را مطرح کنم.
یکی از خاطراتی که از آن دوران در ذهنم به یادگار مانده این است که شب ها وقتی واقعا خسته می شدیم و کار و فعالیتی هم برای انجام دادن باقی نمانده بود و من هم چنان می گفتم حوصله ام سر رفته مادرم نخود و لوبیاها را با هم قاطی می کردند و به من می گفتند این نخودها حق هستند و لوبیاها باطل، تو باید حق و باطل را از هم جدا کنی چون حق و باطل نباید درهم باشند. شاید در عالم بچگی خیلی متوجه این حرف ها نبودم اما حالا که بزرگ شدم و به این کارها و حرف های مادرم فکر می کنم متوجه می شوم چه کار حکیمانه ای می کردند و واقعا ایشان خیلی انسان عمیق و حکیمی هستند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#در_محضر_خورشید
عیادت از مریض
حسنی احمدی
زیدبن ارقم در بستر بیماری بود. علی که خبر را شنیده بود برای عیادت راهی خانه ارقم شد. علی که وارد خانه شد عرق شرم بر چهره زید نشست. هر بار علی را می دید شرمسار می شد روزی که علی به سراغش آمده بود و از او خواسته بود گواهی دهد در روز غدیرخم چه شنیده است اما زید از ترس حکومت سکوت کرده بود و هیچ نگفته بود را هیچ وقت از یاد نمی برد.
علی کنار بستر زید نشست. زیدبن ارقم با شرمساری گفت: مرحبا به امیرالمومنان که از من عیادت می کنند با این که می دانم از من دلگیر و آزرده خاطر هستند. دل علی گرفت یاد آن روزها همیشه خاطرش را آزرده می کرد اما با خوشرویی لبخند زد و گفت: آن ناراحتی که برای ما به وجود آوردی هرگز مانع آن نمی شود که شرط انسانیت و حق دوستی را فراموش کنم و تو را در حالت بیماری عیادت نکنم. علی لحظاتی به چهره زار و بیمار زید نگاه کرد و گفت: هرکس مریضی را برای رضای خدا عیادت کند تا هنگامی که در کنار مریض نشسته باشد، در سایه رحمت و لطف الهی خداوند قرار خواهد داشت و چون بخواهد برخیزد و از نزد مریض بیرون برود خداوند متعال هفتادهزار ملک را مأمور می نماید تا برای او درود و تحیت بفرستند و مشمول رحمت الهی قرار می گیرد سپس ادامه داد: من دوست داشتم که چنین فضیلتی شامل حالم گردد و به همین جهت از تو عیادت کردم.
نگاه فرشتگان به بنده مهربانم علی است. فقط من می دانم این مرد چه روح بزرگی دارد.
منبع: بحارالانوار، ج۸۱ ،ص ۲۲۸
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#کدبانوگری
شیرینی پنبهای
👩🍳مواد لازم:
روغن جامد: ۱۵۰ گرم
آرد: ۳۰۰ گرم
روغن مایع: ۳۰ گرم
تخم مرغ: ۱ عدد
شیر: ۱۰۰ گرم
پودر قند: ۱۰۰ گرم
وانیل: به مقدار کافی
👩🍳طرز تهیه:
برای تهیه شیرینی خوشمزه به صورت پنبه ای در ابتدای کار، یک کاسه برداشته و روغن جامد و آرد سفید را درون آن می ریزیم و با هم مخلوط می کنیم تا سبک و پوک شود. سپس روغن مایع را به آن اضافه کرده و کمی دیگر هم می زنیم. در این مرحله در ظرف دیگری، تخم مرغ و وانیل و پودر قند و شیر را با هم می ریزیم و با همزن به خوبی هم می زنیم تا مخلوط شود. این نکته قابل ذکر است که حتما در دستور باید از روغن جامد قنادی استفاده شود. به جای شیر می توان از آب و گلاب استفاده کرد. مواد دو ظرف را با هم ترکیب کرده و درحد مخلوط شدن می زنیم. بعد از آن، مواد را درون قیف با ماسوره آچاری (شکوفه) می ریزیم. روی یک سینی فر، کاغذ روغنی پهن می کنیم و داخل سینی با فاصله شیرینی ها را با ماسوره می زنیم. روی شیرینی ها را با سیاه دانه تزیین کرده و در فر با دمای ۱۷۵ درجه سانتی گراد به مدت ۱۰ دقیقه قرار می دهیم تا بپزد و زیر شیرینی ها طلایی شود. سپس از فر خارجکرده و می گذاریم تا از حرارت بیفتد. کاغذ روغنی را جدا کرده و در ظرف موردنظر سرو می کنیم. می توان بعد از پخت، بین شیرینی ها را مربای لیمو ترش زده و به صورت دوتایی به هم بچسبانیم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#یار_مهربان
موسسه تکیه با یاری انتشارات شهید کاظمی و محتوای شنیداری قناری برگزار میکند...
جشنواره ویژه فروش کتاب | با موضوع مادران و همسران شهدا
____
به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س) موسسه تکیه، با یاری انتشارات شهید کاظمی و محتوای شنیداری قناری و به جهت ترویج فرهنگ جهاد در بین بانوان گرامی، جشنواره وِیژه فروش کتاب با تخفیف ویژه و ارسال رایگان را برگزار می کند.
کتاب ها با موضوع مادران و همسران شهدا بوده و با استفاده از کد تخفیف: tekyemedia می توان تا ۷۰% تخفیف خرید کتاب و ارسال رایگان بهرهمند شد.
این جشنواره از ۳ بهمن آغاز شده و تا ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ ادامه دارد.
مشاهده لیست کتاب و لینک خرید:
🔗 https://tekye.net/books