eitaa logo
ضرب المثل
31.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
935 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان مثل بد است بدتر نیاید🕊🤍 ✍اين مثل را درموقعي به كار ميبرندكه شخص، يك گرفتاري ومصيبتي برايش پيش آمده و ازآن چنان آزرده است كه ديگر تحمل بدبختي ديگر را ندارد اما با اين حال به خود اميد و تسلي مي دهد كه الهي! بده بدتر نشه. درباره ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﺜﻞ 《 ﺑﺪﺍﺳﺖ ﺑﺪﺗﺮ ﻧﯿﺎﯾﺪ 》ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ چند ﺭﻭﺍﯾﺖ هست که ما دوسه تا از آنها را میگوییم : ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺍﻭﻝ : ﻳﻜﻲ ﻟﺐ ﺟﻮیی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻳﺪﻩﺍﻱ ﻣﻲﺁﻳﺪ. ﮔﻔﺖ: ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺗﺮ ﻧﻴﺎﻳﺪ. یکی که آن اطراف بود،شنید و گفت: ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺪﺗﺮ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ؟ ﺻﺒﺮﻛﺮﺩﻧﺪ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﺳﺮ ﺑﺮﻳﺪﻩای ﺩﺍﺭﺩ ﻣﻲﺁﻳﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻗﺒﻠﻲ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺳﺖ. دوباره مرد گفت: ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺗﺮ ﻧﻴﺎﻳﺪ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺍﺯ ﺗﻌﺠﺐ ﺧﻨﺪﻩﺍﺵ ﮔﺮﻓﺖ وگفت: ‏ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺑﺪﺗﺮ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؟… ﺑﺎ ﺍﯾﻦ فکر وﺧﯿﺎﻝ ﺑﻪﺩﻧﺒﺎﻝ آن ﺳﺮﺑﺮﯾﺪﻩ رفتند ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩندﮐﻪ ﺩﯾﺪند ﺳﺮﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﻪﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﺏ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﻨﻮﺭﻩﯼﺁﺳﯿﺎﺏ ﺷﺪﻭ ﻻﯼچرﺥﺁﺳﯿﺎﺏ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺧﺮﺩﺷﺪ! ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ، ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ : ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺪ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. 🤍🕊 @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت ابتهاج🤍🕊 ‌ ‌ ‌ @zarboolmasall
17.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جایِ کوچک کردنِ دیگران ؛ خودت بزرگ شو ! به جایِ آرزویِ شکست ، برایِ افرادِ موفق ؛ خودت هم تلاش کن و موفق شو ! و به جایِ نشستن و حسرت خوردن ؛ بلند شو و برایِ آرزوهایت بجنگ فراموش نکن ؛ کسی که توهین می کند، خودش را زیرِ سوال برده ! کسی که تحقیر می کند ؛ خودش را خوار کرده ! و کسی که می رنجاند ؛ دیر یا زود ، تاوان خواهد داد ! نه خرافاتی ام ، نه سطحی نگر ! اما لا به لایِ این سیلِ منطق و روشنفکری ؛ به چوبِ انتقامِ خدا بدجور اعتقاد دارم ،بدجور ! ‌ ‌ @zarboolmasall
داستان یادمانه دوزاریش افتاد؛ دوزاریش کجه💙🦋 ✍‍ کیوسک‌های زردرنگ تلفن عمومی در کنار بوق آزادی که داشتند برای تعدادی از شهروندان اشتغال‌آفرینی هم می‌کرد. اطراف این اتاقک‌ها مردانی نشسته بودند که سکه‌های دو ریالی و پنج ریالی می‌فروختند و یک لقمه نان حلال به خانه‌هایشان می‌بردند. آنها سکه‌ها را به چند برابر قیمت می‌فروختند و مردمی که دربه‌در دنبال سکه می‌گشتند با رضایت کامل محصولشان را خریداری می‌کردند. لحظه‌ای که سکه دو ریالی داخل صندوق تلفن می‌افتاد و صدای بوق آزاد به گوش می‌رسید لبخند رضایت بر لبان فرد داخل کیوسک نقش می‌بست. اصطلاح «دوزاریش افتاد» در آن زمان خیلی کاربرد داشت. افتادن دوزاری به معنای فهمیدن و ارتباط برقرار کردن بود. ضرب‌المثل «طرف دوزاریش کجه» هم دقیقا به معنای کندذهن بودن فرد به کار می‌رفت. یادمان باشد خیلی وقت‌ها دوزاری دستگاه نمی‌افتاد و دست ما از بوق آزاد تلفن کوتاه می‌ماند. در عوض تلفن‌های عمومی مهربان و بخشنده بود و وقتی تماس را برقرار نمی‌کرد سکه انداخته‌شده را پس می‌داد. بعضی وقت‌ها هم سخاوت را به حد اعلا می‌رساند و سکه نفرات قبلی را هم می‌ریخت پایین! این تلفن‌ها با مشت و لگد رابطه خوبی نداشت. ریزش سکه‌ها معمولا پس از آن اتفاق می‌افتاد که چند مشت جانانه نثار بدنه تلفن می‌کردی. بعضی از خرده کلاهبرداران هم سکه‌ها را سوراخ می‌کردند و نخی را به آن می‌بستند. پس از آن که تماسشان تمام می‌شد نخ را می‌کشیدند و لذت یک تماس رایگان را تجربه می‌کردند. @zarboolmasall
ضرب المثل 🕊🤍 تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد. شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد. صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است. به نزد قاضی شهر رفت و گفت : خانه خراب شدم . قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را .  قاضی گفت:به کسی مشکوک نشدید؟ ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم. قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند. قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟ تاجر پنبه گفت به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت: ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند. ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .  قاضی گفت: دزد همین است. تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد. از آن به بعد می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند : «پنبه دزد ، دست به ریشش میکشد»🦋💙 @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روی زخم‌هایت را خوب بپوشان... گاهی همین زخم‌ها، دوستانت را از تو دور می‌کند و قند در دلِ دشمنانت را آب؛ گاهی همین زخم‌ها، از تو آدمی می‌سازد که یا باید همیشه سرش پایین باشد و یا همیشه به دنبال توضیح بگردد! دیگرانی که نمی‌توانند درمانت کنند، دیگرانی که با حرف‌ها و زخم زبان‌هایشان آتش به جانت می‌زنند و پشت سرت می‌گویند: خودش مقصر است. روی زخم‌هایت را بپوشان تا کسی دردی روی دردهایت نگذارد و زخم زبانی برای گفتن نداشته باشد؛ می‌دانی... بعضی‌ها همدرد نیستند، "خودِ درد" هستند... @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 در این صبح زیبا آسایش روح، آرامش دل، تقدیر بلند و لبخند قشنگ،☺️ برایتان آرزومندم ❣️ لحظه ها میگذرند گرم باشیم پر از فکر و امید عشق باشیم و سراسر خورشید☀️ صبحتون پر از انرژی‌ مثبت 💜 ‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@zarboolmasall
از آب گل آلود ماهی گرفتن🤍🕊 •• این ضرب‌المثل بیشتر دلالت بر افراد سودجو و منفعت‌طلب دارد. داستان این ضرب‌المثل از این قرار است که: مرد ماهیگیری، در حال ماهیگیری از رودخانه‌ای بود. تور ماهیگیری خود را به میان جریان آب قرار داده بود. همزمان ریسمانی را هم در آب قرار داده بود که تکه سنگی به آن وصل بود. آن ریسمان را تکان می‌داد و آب را گل‌آلود می‌کرد. رهگذری او را در این حال می‌بیند و ‌به ماهیگیر می‌گوید: این چه کاری است که می‌کنی؟ این آب آشامیدنی است و تو با این کار آن را آلوده می‌کنی و دیگر برای ما قابل استفاده نیست؟! ماهیگیر اما در جواب می‌گوید: من هم مجبورم، می‌خواهم ماهی بگیرم که از گرسنگی نمیرم. با این کار و تکان دادن این ریسمان آب گل‌آلود می‌شود، و ماهیان راه خود را گم می‌کنند و در دام من گرفتار می‌شوند. این ضرب‌المثل کنایه از افرادی است که از موقعیتی خراب و آشفته سوءاستفاده می‌کنند و منفعت خود را می‌طلبند.•• @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«پدر بزرگ»🕊🤍 ✨پيرمردی تصميم گرفت تا با پسر، عروس و نوه چهار ساله خود زندگي کند. دستان پيرمرد مي لرزيد و چشمانش خوب نمي ديد و به سختی مي توانست راه برود. هنگام خوردن شام، غذايش را روی ميز ريخت و ليوانی را بر زمين انداخت و شکست. پسر و عروس از اين کثيف کاری پيرمرد ناراحت شدند: بايد درباره پدربزرگ کاری بکنيم، و گرنه تمام خانه را به هم می ريزد. آنها يک ميز کوچک در گوشه اتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهايي آنجا غذا بخورد. بعد از اينکه يک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، ديگر مجبور بود غذايش را در کاسه چوبي بخورد. هروقت هم خانواده او را سرزنش مي کردند، پدربزرگ فقط اشک مي ريخت و هيچ نمي گفت. يک روز عصر، قبل از شام، پدر متـوجه پسر چهـار ساله خود شد که داشت با چند تکـه چوب بـازي مي کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم، داري چي درست مي کني؟ پسر با شيرين زباني گفت: دارم براي تو و مامان کاسه هاي چوبي درست مي کنم که وقتي پير شديد، در آنها غذا بخوريد! و تبسمي کرد و به کارش ادامه داد. از آن روز به بعد همه خانواده با هم سر يک ميز غذا مي خوردند.🦋💙 @zarboolmasall
ضرب المثل گیلکی🤍💠 خواخوری مرد خواستی خو برارَ گفتی زن نَخَه ایی » مفهوم ؛ خواهره خودش شوهر دلش میخواست به برادرش میگفت زن نمی خوای ببری . « عروس سقره کفش وازنَ نشتی گفتی مردَ پِرَ صحرا چرا پستی بلندی دَره مفهوم ؛ مشکل از خود طرف میگه اطرافیان تقصیر دارن .🌿 @zarboolmasall