هرروز صبح شروع یک صفحه،
از داستــان زنــدگی شمـاست
بهتــرینش رو بســـاز ...!
سلام صبح بخیر🤍🕊
@zarboolmasall
آش اینجا لواش انجا کجا برم به از اینجا🤍💭
روزی پسر بیکاری بود که دنبال کار می گشت
اما این پسر خیلی تنبل بود
به مغازه های آهنگری، کفاشی، نانوایی سر زد تا شاگردی کند
اما کارها خیلی به نظرش سخت می آمد
برای همین تصمیم گرفت دزد شود
اما دزدی هم چندان آسان نبود
در یکی از این دزدی ها به دلیل تنبلی گیر افتاد و به زندان افتاد
پسر زندان را بهترین جا برای خودش یافت
چون همه امکانات را در ازای هیچ زحمتی به او می دادند
برای همین وقتی زمان حکمش رو به اتمام بود، افسردگی گرفت و مدام می گفت: اینجا هم آش به من می دهند و کنار آش نان لواش است، جایی بهتر از اینجا پیدا نمی کنم
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند از مکانی که در آن حضور دارند بسیار راضی هستند و قصد ترک آن را ندارند و بیشتر مناسب آدم های تنبل است
در واقع می خواهند بگویند که تمام امکاناتی که برای یک زندگی خوب لازم است را در اختیار دارند و از بودن در اینجا لذت می برند.
#آش
@zarboolmasall
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید
این ضربالمثل در مورد افرادی به کار میرود که قدر هر چیزی را که دارند ندانسته، و هنگامی که ان را از دست بدهند و یا در خطر از دست دادنش قرار بگیرند، آنگاه متوجه ارزش آن دارایی میشوند. حال این دارایی ثروت باشد یا دوستان و نزدیکان ارزشمند و یا سلامتی و آرامش و ......تفاوتی نمیکند و نیز فرقی ندارد که مقدار آن چه میزان باشد.
ریشه ضربالمثل در این حکایت "سعدی" میباشد:
پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری درنهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان که ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیش ملک از او منغص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایت لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند. به دو دست در سکان کشتی آویخت. چون بر آمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد. پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن نچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمیدانست. همچنین: "قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید".
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است
حوران بهشتی را، دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پُرس که اعراف بهشت است
فرق است میان آن که یارش در بر
تا آن که دو چشم انتظارش بر در
#عافیت
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#مرغی_که_تخم_طلا_میگذاشت_مرد
این ضربالمثل را معمولا افرادی به کار میبرند که روزگاری در حقشان اجحافی شده و آنها به دلیل نداشتن پشتوانهای در برابر آن اذیت و آزار سکوت کردند و هیچ نگفتند.
دست روزگار اما به این افراد ستمدیده، توانایی میدهد که در برابر دیگران میایستند و دیگر از خواسته حق خودشان کوتاه نمیآیند.
در واقع این توانمندی به دست آمده حالا به هر شکل و نوعی که باشد، به آنها این قدرت را میدهد که به دیگرانی که روزی به ناحق اجحافی در حقشان کردند، میفهمانند که دیگر آن آدم سابق نیستند و در برابر تضییع حقشان سکوت نمیکنند.
#مرغ
@zarboolmasall
گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت
از این ضربالمثل در مواردی استفاده میشود که بداقبالی و بدشانسی در زندگی پیش بیاید و یا فردی در زمینهای شکست خورده باشد به نحوی که روال عادی و خوش و خرم زندگیش عوض شده و دچار غم و ناامیدی شود، و یا در اوج پیروزی با شکستی مواجه شود.
در چنین مواردی هم برای همدردی و هم برای دادن امیدواری که اوضاع دنیا همیشه در حال تغییر است، از این ضربالمثل استفاده میشود. یعنی روزگار همیشه بر وفق مراد انسان نیست و گاهی تمام کارها به خوبی پیش میرود و خوشحال و موفق میشود، گاهی نیز هرچه تلاش میکند، با در بسته مواجه میشود.
احتمالا این ضربالمثل ریشه در یکی از داستانهای منتسب به شاهنامه فردوسی دارد:
همی گشت، چون بارگی را نیافت
سراسیمه سوی سمنگان شتافت
چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت
رستم، پهلوان نامدار شاهنامه، وقتی در نبرد با افراسیاب پیروز شد، مدتی به استراحتگاهی رفت تا خستگی از تن به در کرده و حیوانی نیز برای غذا شکار کند. سپس به خوابی سنگین رفته و سربازان دشمن وقتی میبینند رستم در خواب است تصمیم میگیرند اسب او (رَخش) را ربوده و از این طریق هم از او انتقام گرفته و هم از قدرت جنگاوری او کم کنند، زیرا بخشی از موفقیت رستم را در داشتن آن اسب میدیدند.
با سعی بسیار در نهایت توانستند رخش رستم را گرفته و با خود ببرند. رستم وقتی از خواب بیدار شد و رخش را نیافت، آشفته و مضطرب به دنبال رد پای اسب رفت.
در طی مسیر، رستم زین اسب را بر پشت خود انداخته و در پی اسب خویش روانه شده بود. یک لحظه به خود آمد و دید خیلی وقت است که زین اسب بر پشت اوست. در این هنگام با خود گفت:
گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت!
(البته لازم به ذکر است که این شعر به فردوسی نسبت داده شده است و بسیاری آن را از فردوسی نمیدانند.)💚🌾
#زین
#پشت
@zarboolmasall
💢اسب سوار و مرد چلاق
✍ اسب سواری ، مرد چلاق و افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست . مرد سوار دلش به حال او سوخت . از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند .
مرد چاق وقتی بر اسب سوار شد ، دهنه ی اسب را کشید و گفت : ...
اسب را بردم ، و با اسب گریخت! اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد : تو ، تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم! مرد چلاق اسب را نگه داشت . مرد سوار گفت : هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی ؛ زیرا می ترسم که دیگر « هیچ سواری » به پیاده ای رحم نکند!
#الاغ
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
#پند_لقمان_به_فرزندش
لقمان حکیم به فرزند فرمود :
ای جان فرزند ، هزار حکمت آموختم که از آن چهارصد انتخاب کردم و از چهارصد ، هشت کلمه برگزیدم که جامع جمیع کلمات حکمت است.
فرزندم دو چیز را هیچ وقت فراموش مکن :
· خدا را مرگ را
دو چیز را همیشه فراموش کن :
· خوبی که به هر کسی کردی
· بدی که هرکس با تو کرد
و چهار چیز را نگهدار :
· در مجلسی که وارد شدی زبان را
بر سر سفره ای که وارد شدی شکم را
· بر در خانه ای که وارد شدی چشم را
· بر نماز که ایستادی دل را 🦋💙
#لقمان
@zarboolmasall
اشک تمساح میریزد💙🦋
قدیم معتقد بودند كه غذا و خوراك تمساح به وسیله اشك چشم تامین می شود.
بدین طریق كه هنگام گرسنگی به ساحل می رود و مانند جسد بی جانی ساعت ها متمادی بر روی شكم دراز می كشد.
در این موقع اشك لزج و مسموم كننده ای از چشمانش خارج می شود كه حیوانات و حشرات هوایی به طمع تغذیه بر روی آن می نشینند.
پیداست كه سموم اشك تمساح آنها را از پای در می آورد. فرضا نیمه جان هم بشنود و قصد فرار كنند به علت لزج بودن اشك تمساح نمی توانند از آن دام گسترده نجات یابند.
خلاصه هربار كه مقدار كافی حیوان وحشره در دام اشك تمساح افتند، تمساح پوزه ای جنبانیده به یك حمله آنها را بلع می كند و مجددا برای شكار كردن طعمه های دیگر اشك می ریزد.
#تمساح
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣❣️ ❣️ ❣️ ❣️ ❣️
زندگی را تکرار نکنیم،زندگی کنیم🥰
بی بهانه هر صبح آغاز شویم
دوباره مهربان شویم❤️
دوباره ببینیم
دوباره ببوییم 😇
دوباره لمس کنیم
زندگی را
بودنمان را🍃🍃
سلام 🌾💚
صبح زیباتون بخیر❤️
@zarboolmasall