eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.4هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 معنویت چیست....⁉️ ✅ معنویت چیست؟ ، یک چیزِ و خیال پرستانه نیست. نیز، مانند تمدن و احتیاج به تمدن، قدرت، و آگاهی دارد. جامعه یی که در آن وجود دارد، همانطور که زندگیِ ندارد، حتماً زندگیِ هم ندارد. 📚 اسلامیات @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
#شیخ‌بهایی 🌷 حکیم،فقیه و عالم عصر صفوی 👇👇👇👇 @zarrhbin
🌷 (۱۰۳۰_۹۵۳ ه.ق) حکیم، فقیه و عالم عصر صفوی ✅ نامش بهاءالدین محمد بن حسین عاملی بود و در به دنیا آمد. در آن زمان پادشاهان صفوی، را از دور و نزدیک به دعوت می‌کردند، پدرِ نیز با خانواده به ایران مهاجرت کرد. ✅ در قزوین و مشهد تحصیل کرد به سببِ نبوغ و هوش فوق‌العاده به سرعت مراحل علمی را طی کرد و در وارد دستگاه شد. شاه‌عباس، شیخ‌بهایی را بسیار محترم می‌داشت و منصبِ را به او داد و در سیاست نیز با این عالمِ بزرگ مشورت می کرد. ✅ نبوغی چندجانبه داشت. فقیه، عارف، ادیب، ریاضی‌دان و منجم بود. از علم کیمیا و علوم غریبه آگاه بود و در فیزیک و و مهندسی نیز دست داشت. ✅ شاگردان برجسته‌ای چون ، پدر علامه‌ مجلسی و تربیت کرد که هر یک از آنان خود عالمان بزرگی، تربیت کردند. ✅ ده‌ها رساله و نوشت که بسیاری از آن‌ها هنوز مورد استفاده است. کتاب‌های اربعین، جامع عبّاسی، نان و پنیر، نان و حلوا و کشکول از اوست. ✅ در زمینه‌ی ، آب زاینده‌رود را از طریق حفرِ نهرهایی که در اصفهان نامیده می‌شوند، به زمین‌های اصفهان تقسیم کرد که تقسیم‌نامه‌ی آن به نام هنوز باقی است. ✅ او در اصفهان ساخت که بدون استفاده از سوخت‌های معمولی، همیشه آبِ گرم داشت. این کارهای شیخ سبب شده که مردم، او را شخصیتی بدانند و افسانه‌هایی را به او نسبت دهند. نام و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد... 📚 فرهنگ نامه‌ی نام آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 📌 چهاربیتی را به یادگار از داشته باشیم؛ صد سال ره مسجد و میخانه بگیری عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری بشنو از پیر خرابات تو این پند، هر دست که دادی به همان دست بگیری 💠 و حُسن ختام، در به نقل از سقراط اینچنین آمده است: "تمام مهربانی خویش را یک‌باره برای دوستت نمایان نکن؛ زیرا وقتی احساس کند مهربانی تو اندکی تغییر کرده است، با تو دشمن خواهد شد." @zarrhbin
‌🔘هیچ وقت دیر نیست ... 💠ادامه‌ی داستان مسیر یک مهاجر _علی بِن صالح نجیب (Ali Ben Saleh Najib) 💢استخدام به عنوان مدرسه 💭سال بعد علی در کلاس ثبت‌نام کرد. عصرها از ساعت پنج تا هشت به کلاس می‌رفت و در کنار آن با کمک خانم همسایه ، کتاب های کلاس را هم می‌خواند . همان خانمی که او چند لحظه از روی ناآگاهی در اتاق خانه‌اش جا خوش کرده بود. مثل این‌که آن خانم خود را مسئول ناراحتی در بدو ورود علی به می‌دانست. او همیشه علی بود. حالا علی کلاس چهارم ابتدایی بود. دوستانش کم‌کم او را جدی دیدند . کمتر او را مسخره می‌کردند. روزی یکی از دوستانش ماسک او را دور انداخت و با خودش گفت : "راستی راستی مثل اینکه این پسر قصد دارد درس بخواند !" 💭روزی برف بسیار سنگینی آمده بود‌ . جلوِ مدرسه و صحن حیاط پوشیده از برف بود‌ . علی پس از پایان کلاس ، پارو را برداشت و برای رفت و آمد دانش‌آموزان و معلمان ، راه را باز کرد . برف‌های داخل حیاط را هم داخل باغچه مدرسه ریخت . ساعت یازده شب کارش تمام شد . روز بعد ، مدیر مدرسه علی را صدا زد و از او پرسید :" مایلی به‌عنوان در مدرسه استخدام شوی؟ " علی بلافاصله پاسخ مثبت داد. سپس با صاحب رستوران تسویه حساب کرد و مستخدم مدرسه شد. البته ، صاحب رستوران از او قول گرفت روزهای تعطیل ، علی به کمک او برود . 💭در مدرسه ، یک اتاق برای مستخدم در نظر گرفته شده بود. چند روز بعد ، علی وسایلش را با کمک دوستانش جمع کرد و در مدرسه مستقر شد . حالا هم مستخدم مدرسه بود و هم شاگرد شبانه‌ی آن . 💭او دیگر نگرانی اجاره و پول آب و برق و سوخت زمستان را نداشت. می‌توانست بیشتر کند. بیشتر هم پول برای پدربزرگش بفرستد. 💭معلم‌ها به علی از هر لحاظ می‌رسیدند؛ هم از نظر و هم از نظر ، علی در ۲۶ سالگی وارد کلاس دهم شد. یک ماه از سال تحصیلی گذشته بود. خبر رسید که پدربزرگش مرده است. سخت غمگین بود. مدیر مدرسه او را راهی مراکش کرد‌ . برایش رفت و برگشت هواپیما گرفتند . مقداری هم به او پول دادند. وقتی علی به زادگاهش رسید ، فهمید نزدیک به شش‌ماه قبل مادربزدگش هم‌ مرده است. خبر مرگ مادربزرگ را به او نداده بودند. چند روز در روستا ماند. از پیشرفت درسی او خوشحال شد . 💭علی در راه بازگشت به سوئد ، احساس غریبی داشت . احساس می‌کرد چون درختی است که ریشه‌هایش خشکیده است. احساس می‌کرد ریشه های عاطفی اش در مراکش خشکیده است. دلش برای هیچ‌کس در مراکش نمی‌گرفت. حالا دلش برای هیچ آدم مراکشی نمی‌تپید . از پنجره هواپیما به بیرون نگاه می‌کرد. یک لحظه احساس کرد دلش در مراکش است. دلش برای شن‌ها ، خورشید ، آفتاب‌سوزان ، شترها ، بزها و کوچه های خاکیِ روستا تنگ شد . 💭هواپیما به رسید.. علی احساس کرد متعلق به این سرزمین است . دلش برای اوپسالا ، مدرسه ، معلم‌ها ، مدیر و خانواده‌هایی که می‌شناخت، تنگ شده بود. 💭علی ۲۸ ساله بود که دیپلم گرفت. ظرف هفت سال ، کلاس را با نمره‌های عالی خواند... به بسیار مسلط شده بود . یکی از درس‌های مدرسه انگلیسی بود . علی در زبان انگلیسی پیشرفت کرده بود . حالا ماه به ماه به زبان عربی و فرانسه حرف نمی‌زد. تسلطش به زبان سوئدی بیشتر از زبان فرانسه و حتی عربی بود . حالا احساس دیگری به سوئد داشت . آیا او متعلق به این سرزمین است . او متعلق به کجاست ؟ ادامه دارد... 📚شازده‌حمام‌ جلد ۴ ✍ @zarrhbin
🍃 ▪🍃▪🍃 ❓در حضرت زهرا(س) آمده ای کسی که قبل از آفرینش شده ای، چگونه خداوند یک انسان را قبل از خلقت میکند؟ ▪ السلام عليك يا ، امتحنك الذي خلقك قبل ان يخلقك و كنت لما امتحنك به صابرة ❓ منظور از امتحان قبل از چیست؟ 🌹 امام مجمد باقر(ع)فرمود: هرگاه کنار فاطمه سلام الله علیها قرار گرفتی بگو؛ « ای آزموده ، خدایی که تو را آفرید قبل از تو را آزمود و تو را بر آنچه آزمود یافت ...» 📚التهذیب ج6 ص10 🔸در این که مراد از امتحان قبل از چیست دو احتمال است ؛ ▪ امتحان در زمان خلقت است؛ طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🌹 پیامبر(ص) فرمود: « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 🌹 امام محمد باقر (ع) فرمود: « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚بحار الانوار ج25 ص4 🔸بنابراین محتمل است که مذکور در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها در همان زمان خلقت قبل از خلقت صورت گرفته باشد. ▪احتمال دوم آن است که این امتحان همان امتحان عالم ذر باشد که خداوند انسان ها را قبل از خلقت دنیوی و جسمانی درعالمی که در روایات عالم نامیده شده است امتحان نمود و درجات انسانها در این الهی مشخص شد و در این عالم اول کسانی که ندای توحید را لبیک گفتند و از امتحانهای الهی سربلند بیرون آمدند ، ارواح طیبه معصوم بود. 🌹 امام علیه(ع) فرمود: « زمانی که خداوند اراده خلقت آدمیان را کرد آنان را از آدم خارج ساخت و از آنان سوال کرد که پرودگار شما کیست ؟ اول کسی که پاسخ داد رسول خدا و امیر مومنان و بودند ...» 📚 ج1 ص133 @zarrhbin