گر دوستان
به علم و هنر
تکیه کرده اند
ما را هنر نداده خدا جز توکلی
#شهریار
شب خوش✋
از نوشتن میترسم در ایـن روزگـار که همه اهل معامله شدهاند ، از سیاستمدار تا روشنفکر ...
راستی تو چقدر گرفتهای که سکوت کنی ؟!
#حسین_پناهی
@zarrhbin
با سلام
پیشنهاد داشتم در شهر حداقل #یک_جای_بنر اختصاص داده شود به مناسب های #معنوی در طول سال. مثلا در رابطه با دحوالارض، نماز یکشنبه های ذی القعده، اعمال شب جمعه، اعمال شبهای عید، اعمال ماه رجب و شعبان و رمضان و سایر اعمال عبادی که در #مفاتیح_الجنان آمده است. هم اعمالش ذکر شود هم ثواب هایی که دارد.
برای #تذکر حداقل یک بنر در شهر لازم است. ضمنا محتوای بنرها هم یک بار مصرف نیست...بنرها را میتوان نگه داشت و دوباره نصب کرد.
#خلأ_معنویت
@zarrhbin
قابل توجه همشهریان عزیز
از فردا کلیه واحدهای قصابی موظفند قیمت گوشت را طبق مصوبه کمیسسون دام استان به زیر قیمت ۵۰۰۰۰ تومان عرضه نمایند و هرگونه سوء استفاده و سر پیچی تخلف محسوب شده و با ما متخلف شدیدا برخورد خواهد شد از فردا همکاران واحد بازرسی کنترل شدید خواهند داشت و تلفن گویا ۱۲۴ و تلفنهای 09134520159 و 09137476679 در طول روز اماده رسیدگی به شکایت همشهریان عزیز میباشند
اتحادیه صنف قصاب شهرستان اردکان
@zarrhbin
🌷۲۵ ذی القعده و روز "دحوالارض🌷
آداب و اعمال معنوے روز دحوالارض{۲۵ ذےالقعدہ}
❶روزه گرفتن
روز دحوالارض از چهار روزی اسٺ ڪہ در تمام سال به فضیلٺ روزه گرفتن، ممتاز اسٺ و در روایتے آمده اسٺ ڪہ روزه اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر ڪفاره هفتاد سال است و هر ڪہ این روز را روزه بدارد و شبش را بہ عبادت بہ سر آورد برای او عبادت صد سال نوشتہ مےشود.
❷شب زنده دارے:
احیا و شب زنده دارے این شب، برابر با عبادت صد سال است.
❸ذڪر فراوان خدا
❹غسل:
انجام غسل مستحبے بہ نیت روز دحوالارض.
❺خواندن دو رڪعٺ نماز، نزدیڪ ظھر بہ این ڪیفیٺ:
در هر رڪعٺ بعد از حمد "پنج مرتبہ سوره الشّمس" بخوانید
و آنگاه بعد از سلام نماز بگویید:
👈«لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم»
سپس این دعا را بخوانید:
👈یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.
معنےدعا:
اے درگذرنده لغزشھا، از لغزشم درگذر! اے اجابت ڪننده دعاها! دعایم را مستجاب ڪن! اے شنواے آوازها! صدایم را بشنو و بہ من رحم ڪن و از بدیھایم و آنچہ نزد من اسٺ درگذر! اے صاحب جلالٺ و بزرگوارے.
❻ خواندن دعایے ڪہ با این عبارٺ شروع مےشود:
اللّهمّ یا داحِی الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه (بہ مفاتیح الجنان، بخش اعمال مربوط بہ دحوالارض مراجعه ڪنید)
❼ زیارت امام رضا (ع):
زیارت حضرت رضا (علیہ السلام) یڪے از بهترین و با فضیلتترین عمل مستحبے این روز است.
التماس دعاے فرج🌹
@zarrhbin
پدرا، پدربزرگا، مادرا، مادربزرگا....🌷
🍃 آغ بابا نجّار بود و همیشه از خاطراتش با دکتر جواد حائریان که با هم نجّاری را آموخته بودند برایمان قصه ها روایت می کرد، اما زمانی که آغ بابا پا به سن گذاشت و دیگر توانایی حرفه ی نجّاری را در خود ندید، تصمیم گرفت که یک مغازه ی کیف فروشی برای خود دست و پا کند و خود را سرگرم مغازه نماید. بنابراین بچّه ها و دانش آموزان او را خوب می شناختند، زیرا هر سال با کیف های رنگارنگی که بر سر در مغازه اش نصب می کرد، نوید پاییزی زیبا و مِهری دلنشین را به آنها می داد.
🍂 صبر و حوصله ی آغ بابا همیشه مثال زدنی بود تا جایی که گاهی نامُرادیهای روزگار در برابر صبر و تحمل او زانو می زدند و سر تعظیم فرود می آوردند. پدربزرگ #روانشناسی_کودک نخوانده بود اما مهربانیش در برابر کودکان زبانزد بود و گاهی پدر ومادرهای جوان از او اصول #رفتار با کودک را می آموختند، راستی شریک زندگی آغ بابا، مادربزرگ نیز چند سالی بود به علت عارضه مغزی از ناحیه یک دست و یک پا فلج شده بود اما خوشبختانه پشتکارش به حدی بود که از پسِ زندگی بر می آمد و تا جایی که می توانست از کسی کمک نمی خواست.
🍃 پدربزرگ و مادربزرگ در #تحکیم_بنیان_خانواده بسیار فعال و کوشا بودند و سعی می کردند که با نظارت، روابط مابین فرزندانشان همیشه حَسنه باشد و اگر گاهی درگیری لفظی بین آنها رُخ می داد، مادربزرگ از آغ بابا می خواست تا #سوره_ی_یاسین بخواند و از این طریق از خدا مدد جویند تا کدورتها برطرف شود و هیچکدام از آنها کینه ای از هم به دل نگیرند.
🍂 روزگار بر همین منوال بر آنها می گذشت که بعد از سکته مغزی که منجر به فلج شدن مادربزرگ گردید اینبار نوبت به قلب مهربانش رسیده بود که درد می گرفت و این درد اَمانش را بریده بود تا اینکه پزشکان تشخیص دادند که قلب نَنه زری به باطری نیاز دارد بنابراین مادربزرگ خود را به تیغ جراحی داد و به سلامت نیز از زیر عمل بیرون آمد.
🍃 بعد از عمل تنها مشکلی که وجود داشت این بود که خانه ی آنها در #بافت_قدیم قرار داشت و امکانات رفاهی آن چندان مضاعف نبود و مادربزرگ بعد از عمل نبایستی زیاد سرما بخورد. اما خانه های قدیمی به دلیل اینکه مطبخ (آشپزخانه) و سرویس بهداشتی بیرون و در فضای باز خانه قرار داشت، و این شرایط برای مادربزرگ مناسب نبود، بنابراین آغ بابا برای رعایت حال شریک زندگیش تصمیم گرفت خانه ی قدیمی به اضافه ی دستگاهها و وسایل نجّاری را بفروشد و یک خانه هال دار که چندین سال از ساختش گذشته بود را خریداری کند.
🍂 اما مادربزرگ چنان دلبسته ی بافت قدیم و خانه ی سنتی اش بود که زیاد از تصمیم پدربزرگ استقبال نکرد، اما مجبور بود به علت بیماری، کلبه ی خاطراتش را ترک کند، چرا که رای و نظر بچّه ها هم همین بود و بالاخره به آن خانه نقل مکان کردند، مادربزرگ علی رغم میل باطنیش سعی کرد با آن فضا کنار بیاید. بنابراین او روزها به درب خانه خیره می شد تا شاید کسی از در وارد شود و تنهایی او را پُر کند.
🍃 زیرا زمانیکه در بافت قدیم زندگی می کرد، صبح های زود بعد از نماز درِ خانه را #آب می پاشید و به مرغ و خروس ها سری می زد و گلدانهای گل نازش را نیز نوازش می نمود و اگر دلش هم می گرفت سری به میدان مسجد حاج محمدحسین می زد و با همسایه ها به گفتگو می نشست و دانه های اخموی پسته را می شکست و گاهی از دور عابران پیاده را در خیابان نظاره گر بود، اما وضعیت جدید چنین نبود، ظهرها چشم به راه همسرش و شب ها چشم به راه فرزندان و نوه هایش بود، خلاصه مادر بزرگ بعد از آن بیماری چند سالی بیشتر دوام نیاورد و آن زمان بود که من به صفا و سرزندگی #مادربزرگم در خانه ی قدیمی که دارای صفه و مطبخ و حوض بود پی بردم و اینکه آدمی با وجود آدمهای دیگر زنده است و نفس می کشد، وقتی مادربزرگ از بافت قدیم رفت، #پژمرد.
🍂 بعد از رفتن مادربزرگ، آغ بابا طعم #تنهایی را چشید چرا که یک عمر مادربزرگ #شریک تلخی ها و شیرینی های زندگیش بود و با داری و نداری او ساخته بود و به خاطر سختی های زندگی هیچ وقت خَم به اَبرو نیاورده بود و آغ بابا تازه فهمید چه #نعمتی را از دست داده است. بعد از رفتن ننه زری، آغ بابا روزها به مغازه می رفت و شبها از ترس تنهایی هفته به هفته خانه ی یکی از فرزندانش بود؛
⬅️ادامه ی داستان در پست بعدی👇👇
🍃 ودر بین اولاد زمانیکه نوبت رفتن به خانه ی دخترش فرا می رسید، روزها را نیز آنجا می ماند چون همیشه با تک دخترش راحت بود و به قول معروف با او رودرواسی نداشت، ملکه خانم هم سعی می کرد همانطور که برای مادر کم نگذاشته بود، برای پدر نیز کم نگذارد، بنابراین هنگامی که پدر مهمان خانه اش بود، با رویی گشاده و لبخندی برلب از حضورش استقبال می نمود و ناهار و شام، هر چه که پدر دوست داشت برایش تهیه می کرد و هنگامی که آغ بابا می خواست خانه ی دختر را ترک کند، #دختر با مهربانی پیشانی پدر را می بوسید و او را بدرقه می کرد.
🍂 چند سالی به همین شیوه گذشت تا اینکه پدربزرگ دیگر توان رفتنِ به مغازه را در خود ندید و به حدی بیماری بر او چیره شد که حتی نتوانست به خانه ی فرزندانش نیز برود و تصمیم گرفت در خانه بماند و از آنها خواست شبها به نوبت به نزد او بیایند؛
🍃 اما متاسفانه پدربزرگ هر روز از نظر جسمانی ضعیف و ضعیف تر می شد و وضعیت موجود، حاکی از از غیر طبیعی بودن بیماری داشت تا اینکه پزشکان تشخیص دادند که #تومورهای_سرطانی، ریه های آغ بابا را درگیر نموده است و این خبر برای ما غیرمنتظره، و باورش بسیار مشکل بود. اما پدربزرگ همیشه در زندگی آنقدر مقاوم بود که ما فکر می کردیم در برابر بیماری نیز طاقت خواهد آورد، ولی #سرنوشت چیز دیگری را رقم زده بود و بیماری به حدّی پیشرفت کرده بود که شیمی درمانی هم جواب نمی داد تا جایی که پزشکان داروهای پدربزرگ را نیز قطع کردند، ولی ما با خود می گفتیم: #معجزه فراتر از داروهای پزشکان است.
🍂 بنابراین آغ بابا را از بیمارستان به خانه آوردیم ولی نمی توانستیم شاهد رنج او باشیم، چرا که از طریق سُرُم به او غذا می دادیم و با دستگاه اکسیژن نفسهایش را می شمردیم، #روزها می گذشت و وضعیت آغ بابا هر روز بدتر می شد، و نیاز او به دستگاههای مختلف بیشتر و بیشتر، از یک طرف نیاز به تختخواب مخصوص و تشک برقی که مانع از زخم بستر می شد و از طرف دیگر به دستگاههایی چون ساکشن و اکسیژن که خوشبختانه بعضی از این وسایل را خود بیمارستان در اختیار بیماران درون منزل قرار می داد اما متاسفانه مدت زمان استفاده از آن محدود و تقاضا کننده زیاد بود.
🍃 پدربزرگ هر روز جلوی چشمان ما ضعیف و ضعیف تر می شد، تا جایی که دیگر نتوانست جلوی بیماری #سرطان دوام بیاورد و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به اصطلاح عوام، خداوند عزیزش نمود.
📌 و امّا ما از مریضی و رفتن آغ بابا #درسهایی آموختیم که شاید برای شما مخاطب محترم و بزرگوار، خالی از پند و اندرز نباشد، اول اینکه همه ی آدم ها در جایگاه خود عزیز و محترمند و در این بین پیر و جوان نداریم و رفتنشان فقدانی است. دوم، حکمت و مصلحت امور به دست خداوند بلند مرتبه است و گاهی رفتن آدمها بر زجر ماندنشان اولویت دارد. سوم اینکه داغ عزیز، آدم ها را به هم نزدیک می کند ولی ای کاش تا هستیم و در کنار هم نفس می کشیم، قدر هم را بدانیم و در برابر مشکلات، پشت هم را خالی نکنیم. چهارم اینکه سنت زیبای #وقف را از یاد نبریم و بدانیم وقف کردن تنها #مختص به زمین و ملک یا مفاتیح الجنان و چادر نماز و ظرف و کاسه نیست. گاهی وقتها با وقف نمودن یک دستگاه اکسیژن یا دستگاه ساکشن یا ویلچر و حتی وسایل تخصصی پزشکی می توانیم جان انسان ها را #نجات دهیم و از این طریق باقیات الصالحاتی را از خود به یادگار بگذاریم.
🌹 آغ بابا رفت اما طنین صدای مهربانش و قصّه های دلنشین شبهای یلدایش و صدای ملکوتیش هنگامی که به تنهایی در خانه برای سیّد و سالار شهیدان در ماههای محرم نوحه سرایی می کرد و عزاداری می نمود، همچنان گوش هایمان را نوازش می دهد و ان شاءالله بهشت برین، جایگاه تمام پدربزرگها و مادربزرگهای مهربان و رفته از این دنیای فانی باشد. آمین
✍ سمیّه خیرزاده اردکان
🔹 این هم قصه ای بود از داستانهای کتابی که اگر #الله کند یاری، چاپ خواهد شد.
@zarrhbin
❌❌❌❌❌❌
♦️قابل توجه صاحبان چک های بلامحل
تمامی حسابها و کارتهای بانکی صاحبان چکهای بیمحل مسدود میشود
در صورتی که موجودی حساب صادرکننده چک نزد بانک کمتر از مبلغ چک باشد، به تقاضای دارنده چک بانک مکلف است مبلغ موجودی در حساب را به دارنده چک بپردازد و دارنده چک با قید مبلغ دریافت شده پشت چک، آن را به بانک تسلیم نماید.
بعد از ثبت غیرقابل پرداخت بودن یا کسری مبلغ چک در سامانه یکپارچه بانک مرکزی، این سامانه مراتب را به صورت برخط به تمام بانکها و مؤسسات اعتباری اطلاع میدهد. پس از گذشت بیست و چهار ساعت تمامی بانکها و مؤسسات اعتباری حسب مورد مکلفند تا پیش از رفع سوء اثر از چک، اقدامات زیر را نسبت به صاحب حساب اعمال کنند:
الف - عدم افتتاح هرگونه حساب و صدور کارت بانکی جدید؛
ب - مسدود کردن تمامی حسابها و کارتهای بانکی و هر مبلغی که صادر کننده تحت هر عنوان نزد بانک یا مؤسسه اعتباری دارد به میزان کسری مبلغ چک به ترتیب اعلامی از سوی بانک مرکزی؛
ج- عدم پرداخت هرگونه تسهیلات بانکی یا صدور ضمانتنامههای ارزی یا ریالی؛
د- عدم گشایش اعتبار اسنادی ارزی یا ریالی./ فارس
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب..
💠 جامعه ی لجن....‼️
✅ بالا بروید یا پایین بیایید، اصلا #قرآن را بر سر جامعه ای پهن کنید، #مادام که در یک #جامعه در یک سو #گرسنه بیچاره از سرما، لرزان وجود دارد و از سوی دیگر #متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است، تمام چهره اش را هم با قرآن بپوشانید باز #لجن است
#شهید_بهشتی
@zarrhbin
‼️اکثر خبرنگاران ایرانی بر اثر تداوم فشارهای کاری دارای مشکلات جسمی و روحی شدهاند
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد:
🔹روز خبرنگار بهانهای برای یادآوری و گرامی داشت جان فشانی های صدها خبرنگار، روزنامه نگار و تصویرگر رسانهها در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
🔸گرامی داشت این روز به معنی ارج نهادن به زحمات و از خود گذشتگی افرادی است که شغل خود را نه یک حرفه که آمیختهای از عقل، درایت و پشتکار توام با عشق میدانند.
🔹خبرنگار نماینده افکار عمومی و دیده بان جامعه است و پرسشگری او از مسئولان به نمایندگی از مردمی است که در سطوح پایینی هرم قدرت در جامعه قرار دارند.
🔰 با اینکه خبرنگاری در دنیا، حرفهای سخت و زیان آور به شمار میرود، اغلب خبرنگاران در کشور ما بر اثر تداوم فشارهای کاری در این حرفه، دارای مشکلات جسمی و روحی شده و با این حال آنچنان که باید و شاید دستگاههای مسئول، حقوق حقه آنها را ادا نمیکنند و قوانین حمایتی از خبرنگاران و نهادهای حمایتی از آنان برای احقاق حقوقشان در حداقلهاست.
@zarrhbin
🔷نشست خبری اصحاب رسانه با شهردار و اعضای شورای شهر اردکان درآستانه روزخبرنگار
🔹قبل از هرگونه گزارشی امیدوارم، اگر کمبود و کاستی در نوشتار بود به بزرگواری خود ببخشید و بگذارید به حساب وقت کم
⬅️ ابتدای امر در مورد ادامه فعالیت شهردار فعلی آقای کمالی در شهرداری با توجه به قانون منع فعالیت بازنشستگان در نهادهای دولتی، که مروتی رئیس شورا فرمودند هنوز دستوری مبنی بر عدم فعالیت ایشان به ما ابلاغ نشده است
⬅️ دوم در مورد پارکینگ مصلی، که خوش خبری به مردم اینکه به زودی کوچه ی جنب مصلی که مسدود شده بود باز گشایی خواهد شد.
⬅️ سوم در مورد ناوگان حمل و نقل، اینکه از ۳۰ دستگاه وعده داده شد ۶ دستگاه به شهرداری تحویل داده شده است.
⬅️ در مورد اِلمان شهدا که بعد از فراخوان طراحی، ۱۰ طرح به شورا فرستاده شده که به گفته ی آقای شاکر طرح ها هیچکدام جامع و کامل نبوده و ساخت اِلمان شهدا به صورت جدی پیگیری خواهد شد.
⬅️ در مورد "شهر کتاب" مصوبه ی آن در شورا به تصویب رسیده و "کافه ی کتاب" نیز در اردکان راه اندازی خواهد شد و ساختمانی به همین نام نیز به مزایده گذاشته شده است اما همکاری ها در این مورد قابل توجه نمی باشد.
⬅️ در مبحث حل جایگاه فاضلاب میبد، به گفته حجت الاسلام حسینی پور، مردم و مسئولین دست در دست هم داده و مشکل را حل نمودند، که این امر قابل توجه است.
⬅️ در مورد زمین مجتمع تفریحی و رفاهی چادرملو فرمودند که زمین خارج از محدوده شهری ما بوده و تصمیم گیری در مورد آن مربوط به امور اراضی اُستانداری است و در حیطه ی اختیارات ما نیست.
⬅️ راستی مجموعه ی بینوای پردیسان نیز بعد از این همه کِش و قوس در حال واگذاری به چادرملو می باشد.
⬅️ در مبحث فاضلاب اردکان که تاکنون حرف و حدیث های فراوان نیز وجود داشته و دارد؛ که اعضای شورای شهر فرمودند که صنعت به تعهدات خود در زمینه ی آسفالت خیابانها عمل نموده است و مِن بعد نیز قول مساعدت و یاری را نیز داده اند و این امر را نیز یادآور شدند که حق انشعاب را باید خود مردم پرداخت کنند و حق وصل انشعاب را صنعت پرداخت خواهد کرد و قابل ذکر است که بخشی از فاضلاب خانگی نیز بعد از تصفیه برای آبیاری فضای سبز و امورات خود شهر به ما برگردانده خواهد شد.
⬅️ در مورد پارک معلولین نیز شهردار گفتند، مکان مناسبی برای این امر به ما اعلام نشده است و در کنار پارک بانوان نیز که مکانی که وجود دارد و گزینه ی مناسبی است اما به دلیل مشکلاتی با اوقاف وجود دارد نمی توان آن را اجرایی و عملیاتی کرد.
⬅️ در مورد زباله و پسماندها که آقای امیری فرمودند طرحی برای مدیریت پسماندها در سال ۸۵ وجود داشت که متاسفانه دیگر به روز نشد و سالانه سه میلیارد هزینه ی جمع آوری زباله های سطح شهر است.
⬅️ و یک خبر قابل توجه در حوزه ی زباله های شهری، خرید ۵۰ سطل زباله و مستقر کردن آنها در جاهایی که دسترسی مردم به آن آسان باشد.
⬅️ در مورد زمین مشهد نیز گفتند که در محله (خیابان) شارستان، شش واحد مسکونی جمعا به متراژ ۱۱۰۰ متر خریداری شده که به یک زمین و به یک سند جامع تبدیل شده و دور آن نیز حصار کشی شده است و به عنوان سرمایه ی اردکانیها در مشهد یاد نمودند.
⬅️ و مردم بدانید، آن یک درصدِ درآمدهای معادن مستقر در شهرها که قرار بود صرف فعالیتهای عمرانی آن شهر شود از قرار معلوم هنوز اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.( پس این هم وعده ی سرخرمنی بود که هنوز عملی نشده است و دستان نماینده ی شهر را می بوسد)
⬅️ در مورد فضای سبز نیز گزارشی از کشت نهال ها و گلها نیز ارائه شد و اینکه در یازده محل مورد نظر جداسازی آب شرب از آب مخصوص آبیاری صورت گرفته است.
⬅️ و امروز با توجه به گفته ها، "پیمانکاری" در شهرداری مشغول به فعالیت نبوده و شهرداری در این اوضاع خراب مالی از امکانات خود نهایت استفاده را می برد
⬅️ و نکته ی قابل توجه دیگر اینکه درآمدهای یک شهر یا سرمایه ای که به یک شهر تعلق می گیرد با توجه به #جمعیت هر شهر محاسبه می شود که امروز این درآمد با توجه به ارزش افزوده اُستانی شده و به یک سوم نسبت به سال گذشته رسیده است.(درآمدهای شهر کم شده است)
⬅️ و یکی دیگر از مباحث مطرح شده بحث درآمدهای شهرداری بود که به میزان قابل توجهی کاهش یافته که از جمله ی آنها ۱_عوارض سوختی که از جایگاههای سوخت سطح شهر به شهرداری تعلق می گرفت، امروز وجود ندارد ۲_جریمه هایی که مردم در سطح یک شهر پرداخت می کردند و بخشی به عنوان درآمد به شهرداری تعلق می گرفت امروز وجود ندارد و همچنین عوارض گمرکی و ارزش افزوده ای که قبلا وجود داشت، امروز دیگر جزء درآمدهای شهرداری محسوب نمی شود و این نهاد در تامین هزینه ها با مشکلاتی روبرو است.
👇👇👇
@zarrhbin