eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.7هزار دنبال‌کننده
66.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
229 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 کارهای افراطی....‼️ ✅ دامن زدن به در اداره‌ی ، مصداقِ روشنِ است. @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 🍃 📌 قصه به اینجا رسید که رقیه را با به قعر "جهنم‌ رفتن" یکی می دانست و به مهری که با همسرش به سینما می‌رفت، می‌گفت: "حقّا که نوه‌ی شهربانو کافر هستی" بخوانیم ادامه‌ی ماجرا..... 🍃 از این حرف‌ها بی‌خبر بود. مهری به او گفت می‌خواهد خواهرانش را به ببرد آقارضا خواهرزن‌ها، باجناغ‌ها و بچه‌ها را به سینما دعوت کرد. وانت برادرش را قرض گرفت و همه را سوار کرد. دوازده نفر نشستند داخل ماشین، همه به رفتند. سینمایی تابستانی که با ماشین می‌شد به داخل محوطه‌ی آن رفت. 🍂 تازه شهرها داشت دو شقّه می‌شد. از نظر فضای کالبدی، به وجود آمده بود. محله‌ای مدرن با زیرساخت‌ها و فضاهای مدرن و مردمی شبه مدرن با و مصرف‌های مدرن و با تفکری شبه مدرن. با ساختاری کالبدی_فضایی متفاوت از بافت سنتی شهر. 🍃اما مهم آن بود که هم داشت دو شقّه می‌شد. بین خانواده‌های هم محله‌ای ما داشت می‌افتاد. خانواده‌ای که در محله‌ای سنتی زندگی می‌کرد، اما می‌خواست با پدیده‌ها و فکر جدید زندگی کند. هنوز پولش نمی‌رسید که به بافت جدید کوچ کند، ولی آرزوی را داشت. 🍂 در ظرف چهار یا پنج‌ سال، از شب‌نشینی چند هزارساله‌ی زن‌ها در کنار کوچه، به سینمای آقای پاچه رسید(قبلاً شرح آن در کانال ذره‌بین رفته است) اما ظرف چهار سال از سینمای آقای پاچه به "درایو این سینما" رسید. 🍃 ، آدم‌های سنتی را با وانت قرضی به "درایو این سینما" می‌برد نه با ماشین BWM. آن‌ها که به "درایو این سینما" رفته‌اند، می‌دانند که چه می‌گویم. 🍂 متوجه شده بود که بچه‌ها و نوه‌هایش نیستند، ولی دیده بود آن‌ها به کجا رفته‌اند. شب دیروقت همه به خانه برگشتند. وقتی رقیه فهمید آن‌ها به رفته‌اند، قیامت به پا کرد. دعوای‌ رقیه سر سینما رفتن را من هم به یاد دارم. ساعت ۱۰ شب فریاد می‌زد، نعره می‌کشید، بددهانی می‌کرد. تمام مردم فهمیدند که خانواده‌ی به سینما رفته‌اند. 🍃 زن‌های دو دسته شده بودند. عده‌ی زیادی مخالف سینما رفتن بودند. آن‌ها می‌گفتند "آقای‌ پیشنماز" گفته سینما است آن‌ها به رقیه حق می‌دادند که سر و صدا کند. برعکس، دو سه نفری می‌گفتند آن‌ها هم می‌خواهند به سینما بروند. چند شب بعد بتول همراه شوهر و خواهرش به سینما رفتند. 🍂 بی‌بی هاجر می‌گفت یک دارد نظم کوچه را به هم می‌زند. نمی‌دانست که دارد به هم‌ می‌خورد. نمی‌دانست که "مدرنیته" آمده است تا نظم شهرها را به هم بزند. نمی‌دانست آمده است تا جهان را دگرگون کند. بی‌بی‌هاجر گناه نداشت. 👇👇👇👇
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 🍃 📌 قصه به اینجا رسید که مادر مهری روی زمین نشست و گریه کنان گفت: "دخترم از دست رفت! دخترم کافر شد! زنِ پاسبان شد، کتابخوان هم شد، سینمارو هم شد، پس جایش در جهنم است." بخوانیم ادامه‌ی ماجرا را.... 🍂 چند ماه بعد از شوهرش اجازه خواست تا متفرقه امتحان بدهد و بگیرد. مثل اینکه کفر گفته بود. اولین بار بود که ، عصبانی شد و هر چه بد و بیراه بود به دخترهای دیپلمه نسبت داد و گفت: "دیپلم پروانه‌ی روسپیگری است!" 🍃 به دیدن مادربزرگش رفت. با او درد دل کرد. گفت: آقارضا دیپلم ندارد. کجا اجازه می‌دهند زن‌ها از خودشان سر باشند؟ که اجازه دهند همسرشان از آن جلو بیفتد، ." شهربانو به نوه‌اش گفت: "مردها همیشه از زن‌ها می‌ترسند. به خصوص از درس‌خواندنِ آن‌ها. وقتی درس بخوانند واردِ اجتماع می‌شوند. وقتی وارد اجتماع شدند حقِّ خودشان را طلب می‌کنند. وقتی درس بخوانند می‌فهمند کمتر از مردها نیستند. وقتی درس بخوانند، تمام حرف‌ها در طول تاریخ درباره‌ی آن‌ها زده شده، "دروغ‌" است. 🍂 با درس خواندن می‌فهمند در طول تاریخ چه حقّی از آن‌ها ضایع شده اشت. چنان حقشان ضایع شده که منکر حقوق خودشان هستند‌. وقتی "باسواد" شوند، می‌خواهند رئیس، وزیر و مجتهد شوند. آن ‌وقت جایِ مردها را می‌گیرند. معمولاً هم بهتر از مردها کار می‌کنند. آن وقت ده هزارسال برتری‌جوییِ مردها توی چاه آشغال ریخته می‌شود. آن وقت یک می‌شود. 🍃 به مهری گفت: فکر نکن فقط مردها هستند که از باسوادیِ زن‌ها می‌ترسند. عده‌ی زیادی از خود زن‌ها از باسواد‌شدنِ هم‌جنسانِ خود می‌ترسند. بزرگ‌ترین دشمنِ زن‌ها، خودِ آن‌ها هستند. که دائم خودشان دنبال از بین بردن حقوق خودشان هستند. زن‌هایی که تفسیر و تعبیرهای نادرستِ ده‌هزارساله، در تضییع حقوق خودشان بر مردها پیشی می‌گیرند. 🍂 باید با حقوقِ خود آشنا شوند. برای این کار باید . باید کار کنند. باید درآمد داشته باشند. باید از جیب خودشان خرج کنند. زن وقتی در خانه ماند و درآمد نداشت، کم‌کم استقلالش را از دست می‌دهد. کم‌کم می‌شود. 🍃 تا وارد اجتماع نشوند، پیش نمی‌رود. جامعه در جا می‌زند. تو باید درس بخوانی و بیرون از خانه کار کنی. باید کاری کنی که اول خودِ آقارضا دیپلم بگیرد. به او بگو کمکش می‌کنی بگیرد. وقتی شوهرت درس‌خواندن را شروع کرد و دیپلم گرفت شاید اجازه بدهد تو هم دیپلم بگیری. من با شوهرت حرف می‌زنم. وقتی مادرت نیست او را پیش من بیاور." 🍂 همان کار را کرد. به اتاقِ شهربانو رفت. مهری نمی‌دانست مادربزرگش به شوهرش چه گفت. اما بعد از آن دیدار آقارضا شد. آقارضا بعد از چند جلسه دیدار با شهربانو، به مهری گفت: "کاش او را زودتر شناخته بودم!" 🍃 نوه‌اش را نصیحت کرد که با آقارضا مهربان باشد. آقارضا کم‌کم دستش به می‌رفت. کمی کتاب و روزنامه می‌خواند. مهری چند جلد از کتاب‌های مادربزرگش را به خانه‌ی خودش برد. ✅ قصه‌ی آقارضا پاسبان به پایان رسید از هفته‌ی آینده با داستان جدیدی از آقارضا و مهری، را همراهی کنید. 📚 شازده‌حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... 💠 نقشِ زن....⁉️ ✅ استحکام‌ بخشی به که بر عهده‌ی گذاشته شده یک است؛‌ خدمت به "مَرد" نیست! خدمت به است. ✍ 🗓 تاریخ: 1970/4/24 @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
📚📙📙 در آستانه هقته #کتاب و #کتابخوانی: #دکترابوالفضل_رزم_آور: تشکل های مردم نهادِ فعال در امور فرهن
📚📙📙 📙📙📕📘📗📚 در آستانه هقته کتاب و کتابخوانی، پژوهشگر برجسته شهری و فعال حوزه کتاب و کتابخوانی در جلسه انجمن کتابخانه های شهرستان اردکان اظهار داشت:توانایی خواندن یکی از مهمترین مهارت‌های اساسی دنیای امروز است و مطالعه برای داشتن ارتباط با جامعه امروز ضروری است.دکتر رزم آور ادامه داد:دسترسی به اطلاعات به صورت آنلاین یا در و مجلات باعث می‌شود؛افراد اطلاعاتی در مورد جهان پیرامون خود کسب کنند تا بتوانند به راحتی با دیگر جوامع ارتباط برقرار کند.او تاکید کرد:مغز انسان نیز نیاز به پیشرفت مستمر دارد و ، فعالیتی برای کمک به این پیشرفت است. و کمک می‌کند تا افراد تخیل فعال‌تری داشته باشند و این تخیل موجب سطح بالاتری از در می‌شود.؛حافظه و تمرکز را بهبود می‌بخشد و همچنین باعث کاهش استرس می‌شود.او اظهار داشت به تجربه دیده شده بزرگسالان و سالمندانی که وقت خود را با می‌گذرانند نشانه‌های کاهش شناختی کمتری دارند و در فعالیت‌های ذهنی بیشتر شرکت می‌کنند.او کتاب‌ها را سرگرمی ارزان‌قیمت آموزشی خواند که به گفته او هم هستند.آقای دکتر رزم آور افزود :مطالعه و خواندن فعالیت باارزشی است که موجب پیشرفت جامعه در زمینه‌های مختلف از جمله فناوری، اقتصادی و می‌شود، اما متاسفانه بسیاری از افراد این مهم را نادیده گرفته و وقت خود را صرف و ارتقای خود و جامعه نمی‌کنند. کتاب منبع باارزشی از اطلاعات غنی بوده و خواندن کتاب موجب افزایش دانش و اطلاعات خواهد شد. کتاب جهان دیگری را به ما می‌آموزد و موجب اجتماعی شدن افراد و بهبود خلاقیت با شیوه خود می‌شود. کتاب خوب را افزایش داده و تاثیرات منفی جهان دیجیتال را ندارد اما متاسفانه در جامعه ایرانی این مهم به شدت نادیده گرفته شده است. که به منظور پیگیری برخی امور مربوط به (ع) ،‌در جلسه انجمن کتابخانه های شهرستان اردکان شرکت کرده بود با اظهار تاسف از پایین بودن نرخ مطالعه در ایران پیشنهاد دادتا تشکل های مردم نهادِ فعال در امور فرهنگی؛ مراسم و در این ایام برگزار نمایند.او ادامه داد:دیر زمانی در بین محققین و پژوهشگران این سوال مطرح است که مشکلات مردم بیشتر هست یا ؟ آیا بدون اقتصاد میشود مشکلات فرهنگی را رفع نمود؟ آیا بی مایه فطیر آید؟آیا در بوجود آمدن مشکلات اقتصادی، هیچگونه دخل و تصرفی ندارد ؟ایشان بیان داشت:برخلاف نظر بسیاری از اندیشمندان مکتب مارکسیسم و لیبرالیسم که معتقدند اقتصاد؛ زیربنای فرهنگ میباشد،‌وی مشکلات جامعه امروز ما را پیش از آنکه اقتصادی بداند ، دانست. بیان داشت: وجه اقتصادی جامعه را اگر بدانیم ،این پدیده زشت پیش از آنکه ریشه در اقتصاد داشته باشد ، ریشه در دارد . این پژوهشگر برجسته شهری و فعال حوزه کتاب و کتابخوانی و نماینده اسبق شورای شهر اردکان در پایان اظهار داشت:در جامعه ای که کمتر از می باشد نباید انتظار معجزه داشت.وی از همه کنشگران فرهنگی خواست معضل مظلومیت کتاب را جدی بگیرند و حرکتی جهاد گونه برای رفع این معضل و باورمندی به حل مشکلات اقتصادی از طریق فرهنگ را تجربه جدید بشر امروز بدانند و در این راه از هیچ کوششی دریغ ننمایند. 📙📙📙📚📚 @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... ✅ اگر می‌خواهی در مورد تکریم و احترام باشی، با به مدارا و برخورد کن، و اگر می‌خواهی با و اهانتِ مواجه شوی، روش تندی و در پیش گیر ... ✍ @zarrhbin
▪️هر چند در زندگی به بیشتر سخت می‌گذشت، بیشتر مصمم می‌شد درس بخواند. شب‌ها تا دیر وقت درس می‌خواند. چون معلمی دلسوز به او درس می‌داد هر چند خودش در درس‌های عربی، بدیع و قافیه مشکل داشت. قرار شد یک معلم در این زمینه‌ها پیدا کنند. آن موقع کلاس‌های آموزشی امروزی نبود. معلم خصوصی هم نبود. اگر هم بود، کم بود. ▫️ با چند نفر صحبت کرد. فردی به اسم محمد کیانی را به او معرفی کردند. کیانی دبیری مشهور بود. آقارضا به او مراجعه کرد. آقای کیانی قبول کرد هفته‌ای چهارساعت به آقارضا درس بدهد. وقتی آقارضا پرسید باید ساعتی چقدر بپردازد، گفت درس دادن به افراد را وظیفه‌ی خودش می‌داند و هیچ پولی را دریافت نمی‌کند. چند جلسه آقارضا به کتابخانه شرف‌الدین علی رفت. آن‌جا آقای کیانی به او درس می‌داد. ▪️فضای کتابخانه برای درس‌ دادن مناسب نبود. روزی آقارضا، آقای کیانی را به خانه‌اش دعوت کرد. کیانی با خوشحالی دعوت آقارضا را پذیرفت و به خانه‌ی او رفت. وقتی فهمید مهری نوه‌ی ، گفت که در بچگی شاگرد ملّاشهربانو بوده است. او از شهربانو بسیار تعریف و گفت که از سال ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۱ فقط با سه نفر دیگر پیش شهربانو درس خوانده است. در آن سالها شهربانو به تعداد کمی درس می‌داد. ▫️ گفت از دانشگاه تهران لیسانس ادبیات فارسی گرفته است و در دوره‌ی دانشجویی گهگاه برای پرسیدن بعضی از اشکال‌های درسی‌اش درباره‌ی اشعار عرفانی، به شهربانو مراجعه می‌کرده است. بعد ادامه داد: "بعضی سئوال‌ها را که استادان دانشگاه تهران در پاسخ به آن‌ها مشکل داشتند، به راحتی پاسخ می‌داد. تقریباً تمام اشعار سنایی، عطار، مثنوی و دیوان شمس، حافظ، عراقی و شیخ محمود شبستری را حفظ بود، به علاوه، همه آیات و سوره‌های قرآن را از حفظ می‌خواند. او تطبیق اشعار را با آیات و روایات و احادیث، به خوبی می‌دانست." ▪️به همین جهت، آن دبیر شریف احترام بیشتری برای مهری و آقارضا قایل بود. آقای کیانی گفت تمام تلاشش را خواهد کرد تا آقارضا امسال در متفرقه‌ی اول دبیرستان قبول شود‌. بالاخره هم چنین شد. در خرداد، کلاس اول دبیرستان قبول شد. ▫️ هم تصمیم گرفت دیپلم بگیرد. خانم رئیس دبیرستان ایراندخت بود. مهری به او مراجعه کرد و از آن بانوی فرهیخته کمک خواست دیپلمش را به طور متفرقه بگیرد. خانم نشاط وقتی فهمید مهری قصد دارد ادامه تحصیل دهد خوشحال شد و او را تشویق به آن کار کرد. همه اعلام آمادگی کردند که به مهری درس بدهند و مشکلات درسی‌اش را برطرف کنند. ▪️هنوز رابطه‌ی میان معلم و شاگرد نشده بود. هیچ معلمی حرف از پول نزد، یا از او پول و کادو نخواست. هنوز مثل امروز پولی نشده بود. مهری از تشویق‌های خانم نشاط و معلم‌ها خوشحال شده بود. در راه بازگشت از مدرسه به خانه، مثل این که بال درآورده بود. درست مثل زمانی که دختربچه‌ی ۸_۷ ساله بود شادی‌کنان در کوچه می‌دوید. ▫️دو گوشه‌ی چادرنمازش را از بالای کتف‌هایش گرفت و دوید. باد در چادرنمازش افتاد. چندنفر از زن‌های اهل محل او را دیدند. متعجب مانده بودند. خبر به سرعت در کوچه پخش شد. زن آقارضا پاسبان مثل دختربچه‌های ۷_۶ ساله توی کوچه می‌دوید. چادر نمازش را باد می‌داد. حالا ، آقارضا را بیشتر از همیشه دوست داشت. همسرش؛ هم مرد درستکاری بود و هم به او اجازه داده بود درس بخواند. شادیِ مهری وصف ناپذیر بود. ✅ ادامه دارد... 📚 شازده حمام، جلد۴ ✍ @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
‍ #فارابی، ابونصر🌷 (۳۲۹_۲۶۰ ه.ق.) دانشمند ایرانی معروف به #معلم‌ثانی 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
، ابونصر🌷 (۳۲۹_۲۶۰ ه.ق.) دانشمند ایرانی معروف به ✅ در ، از شهرهای ترکستان، که امروز به تاجیکستان تعلق دارد، به دنیا آمد. در زادگاهش علم آموخت و به کار قضاوت مشغول شد. اما در ۴۰ سالگی قضاوت را رها کرد و به عشقِ آموزشِ بیشتر، راه را در پیش گرفت. ✅ در آن‌جا زبان عربی آموخت و نزد ابوبشر متّی فلسفه و را فرا گرفت و بعدها به حرّان رفت. در حرّان با آثارِ آشنا شد و با مطالعه‌ی آنها، بزرگ‌ترین استاد زمان خود در این رشته شد تا حدی که او را مؤسسِ می‌دانند. ✅ "فارابی" را نیز در حد کمال فرا گرفت و کتابِ را نوشت که از کتاب‌های مشهور است. فارابی همه‌ی علوم زمان خود را می‌دانست و درباره‌ی بسیاری از آنها کتاب نوشت. ✅ ، "فارابی" را استاد خود شمرده و گفته است که: "من کتاب مابعدالطّبیعه‌ی ارسطو را چهل‌بار خواندم و نفهمیدم؛ تا به کمک کتابی که از فارابی خواندم، مشکلات آن برایم حل شد." را بعد از ارسطو، که معلم اول بود، لقب داده‌اند. ✅ از دیگر کتابهای‌ او می‌توان به "آراءاهل‌المدینة‌الفاضله" و "احصاءُ‌العلوم" اشاره کرد. فارابی گرایش‌های شیعی‌اثنی‌عشری داشت و این موضوع در آثارش آشکار است. در اواخر عمر به شام نزدِ رفت و در همان‌جا درگذشت. نام و یادش جاویدان و راهش پر رهرو باد...🥀 📚 فرهنگ‌نامه‌ی نام آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📆 چاپ‌پنجم: آذر ۱۳۹۲ (ویرایش سوم) 🍃 فرارسیدن دوازدهم اردیبهشت، بر همه‌ی معلمان عزیز و محترم، تبریک و تهنیت‌ باد؛ موفق و سلامت و سربلند باشید.🌹 📌 ، معلم ثانی را بیشتر بشناسیم... ، متفکر اسلامی، معتقد بود که تأثیر و تأثّر متقابل جوامع و تبادل فرهنگها موجب رشد و پویائی آنها می‌گردد. و توجه فارابی به "سیاست" به صرف سیاست نیست بلکه غایت اصلی او در فلسفه، تحصیلِ است، ولی از آنجا که انسان به تنهایی قادر به کسب سعادت نیست بلکه احتیاج به یاری و مشارکت دیگران دارد. و اینجا است که اهمیت می‌یابد. از نظرِ میل به "اجتماع" برای انسان وسیله است نه غایت. «بشر برای بقای خود و برای آنکه به برترین کمالات انسانی خود برسد، نیازمند چیزهای بسیاری است که به تنهایی از عهده‌ی انجام آنها برنمی‌آید؛ بلکه نیازمند به گروهی است که هر یک نیازی از نیازهای او را برآورد. و هر فردی از افراد این گروه را چنین حالتی است. از اینروست که آدمی به کمال فطری خود نخواهد رسید، مگر به مددِ اجتماعات که در امور مددکارِ یکدیگر باشند، و در رفع نیازهای یکدیگر اقدام کنند، تا هم بر پای باشد و هم به برسد. از اینجاست که افراد انسان افزون شدند و در جایی آباد از زمین زندگی کردند و ازین افراد جامعه‌های انسانی پدید آمد.» مدینه‌ی فاضله‌اش را به بدن انسان تشبیه می‌کند، و این تشبیه در اصل از افلاطون است. او می‌گوید همچنان که اعضای یک بدنِ کامل و سالم با هم همکاری و هماهنگی دارند تا سلامت موجود زنده محفوظ بماند، به همان نحو نیز برای حفظ سلامت و سعادت جامعه باید با یکدیگر همراه و همگام باشند. و همان‌طور که در بدن انسان بعضی از اعضا خدمتگزار اعضای دیگر هستند همین‌طور هم در مدینه‌ی فاضله بعضی از افراد تابع و فرمانبردار افراد دیگر می‌باشند. و نکته‌‌ی پایانی اینکه طبق منابعی که در دست است از جمله تحقیقاتِ "پروفسور دیویدسون"، بنیانگذارِ است. @zarrhbin
📜 اندیشه‌های ناب... 💠 اشارت هفتم...⁉️ ✅ تکرار را نمی‌پسندد؛ اما تکرار را دوست دارد. تکرار را دوست دارد، به تکرار نیازمند است. ✅ را از تکرار ساخته‌اند، با تکرار نیرومند می‌شود. با تکرار جان می‌گیرد و "نوروز" داستان زیبایی است که در آن، طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست اندرکارند. 📚 حرف‌هایی برای نگفتن ✍ @zarrhbin
📜 اندیشه‌های ناب... 💠 بخوانیم چند حدیث زیبا و قابل تأمل و تفکر از ✅ اِذَا کَانَ زَمانُ العَدلِ فیهِ أَغلَبَ مِنَ الجَورِ فَحَرامٌ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءً حَتّی یَعلَمَ ذالِکَ مِنهُ و اِذَا کَانَ زَمانُ الجَورِ أَغلَبَ فیهِ مِنَ العَدلِ فَلَیسَ لِأَحَدٍ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ خَیراً ما لَم یَعلَم ذالِکَ منهُ ♡ هرگاه در ، رعایت عدالت بیشتر از جور و ستم باشد؛ بد گمانی به مردم حرام است، مگر آن که از راه یقین محرز باشد؛ و، امّا اگر در برهه‌ای از زمان، ظلم و جور بر غلبه پیدا کند، خوش گمانی به همگان شایسته نیست جز آنجا که آدمی به نیک بودن شخصی علم و یقین دارد. 📚 مستدرک‌الوسائل، جلد ۹، صفحه ۱۴۶ 🌸🍃🌸🍃🌸 ✅ أَلدُّنیا سُوقٌ رَبحَ فی‌ها قَومٌ وَ خَسِرَ اَخَرُونَ ♡ بازاری است که پاره‌ای از مردم در آن سود برند و پاره‌ای دیگر زیان کنند. 📚 مستدرک‌الوسائل، جلد ۹، صفحه ۵۱۲ 🌸🍃🌸🍃🌸 ✅ ألحِکمَةُ لاتَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ ♡ و دانش در دل‌های فاسد اثر ندارد. 📚 بحارالانوار، جلد ۷۸، صفحه ۳۷۰ 🍃🌸🍃🌸🍃 ✅ اَلحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ وَ الزَّهوُ جالِبُ المَقتِ ♡ ، کار‌های خوب را از بین می‌برد و ، دشمنی می‌آورد. 📚 بحارالانوار، جلد ۶۹، صفحه ۲۰۰ 🌸🍃🌸🍃🌸 ✅ اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ ♡ به جای حسرت و اندوه برای عدم موفقیت‌های گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده‌ی قوی کن. 📚 میزان‌الحکمه، جلد۷، صفحه ۴۵۴ 🌸🍃🌸🍃🌸 ✅ مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّه ♡ کسی که و شخصیت خود را پست شمارد، از شرّ او آسوده مباش. 📚 میزان‌الحکمه، جلد۳، صفحه ۴۴۱ 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃فرارسیدن میلاد با سعادت دهمین پیشوای شیعیان عالَم، حضرت ، هادی آل طاها بر همگان فرخنده و مبارک‌باد🌹 🎉 @zarrhbin
📜 اندیشه‌های ناب... 💠 برای همه هست حتی مسیحیت... ✅ دکتر "جورج جرداق" که بزرگترین انسانی است که "علی" را به بشریت امروز شناسانده است در کتاب "الامام علی، صورت العدالة الانسانیة " می‌گوید: ای روزگار کاش می‌توانستی همه‌ی استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می‌کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می‌دادی. نویسنده‌ی این کتاب یک طبیبِ مسیحی است و این نشان می‌دهد که "علی" تنها در چهارچوب یک فرقه ارزیابی نمی‌شود بلکه هر انسانی که به معتقد است به معتقد است و هر عصری و هر نهضتی که به این ارزش‌ها معتقد است و برای این هدف‌ها مبارزه می‌کند، به شناختِ علی نیازمند است و مسلماً وقتی که او را شناخت به او عشق می‌ورزد و این عشق بزرگترین نیروی محرک و بزرگترین قدرت نجات دهنده‌ی انسان می‌شود. 📚 چه نیازی است به علی؟، صفحه ۴ 🍃🌸🍃🌸🍃 💠 بدون شناخت و فهم دقیقِ ، عدالت و آزادی نابود می‌شود... ✅ کسانی که مردم را به نام محبت علی و عشق به مولا، بدون شناختنِ مولا و فهمِ دقیق و درستِ سخن و راه و هدفِ او، را معطل و سرگردان می‌کنند، نه تنها انسانیت و آزادی و عدالت را نابود می کنند، بلکه خود این را نیز تباه می‌سازند و شخصیت خود "علی" را در زیر این تحلیل‌های بی‌ثمر، مجهول نگه می‌دارند‌ و باعث می‌شوند کسانی که تا آخر عمر در محبت‌ مولا وفادار می‌مانند، هرگز از سخن و راهنمایی‌های او بهره‌ای نگیرند و متوقف و منحط بمانند و آن‌هایی هم که کمی آگاه می‌شوند و با جهان امروز آشنا، اصولاً این‌گونه علیِ بی‌ثمر را و این محبتِ بی‌نتیجه را رها می‌کنند و به دنبال شخصیت‌های دیگر، الگوهای دیگر، رهبران دیگر می‌روند. 📚 چه نیازی است به علی؟، صفحه ۳ 🍃🌸🍃🌸🍃 💠 یا علی‌پرستی؟!.... ✅ اگر می‌بینیم کسی که قلبش پر از محبتِ علی است و از محبتِ علی اشک می‌ریزد و سرنوشتِ ، آن سرنوشت خوبی نیست و دردناک است. این نشان دهنده‌ی آنست که را نمی‌شناسد. این علی شناسی نیست، علی پرستی است. علی را نشناختن و محبتِ علی داشتن مساوی است با محبت همه ملتها بر پیامبر و معبودشان، نه چیزی بیشتر...  ✍ 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃 فرارسیدن ، عیدِ ولایتِ امیرالمومنین بر همه‌ی علی‌شناسان، تبریک و تهنیت باد🌹 🎉🎊🎉 @zarrhbin
🎙 اگر نمی خواهیم یا نمی توانیم تقاضاهای نسل جدید را برآورده کنیم، دست کم ذهنیت، و آنها را بفهمیم 📌سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از خیراندیشان مطلع و علاقمند به مسائل خاطرنشان کرد: 🇮🇷 ایران عزیز این روزها حال خوشی ندارد و جسم مجروح و روح آزردهٔ  آن چشم به بهتر دوخته است. ⚫️ افسوس و درد و دریغ از جان باختن دهها انسان که در میان آنها کودک و نوجوان کم نیست و آنچه این روزها بر میهن و ملت می گذرد! ⚫️ عرض به ملت شریف، بخصوص بازماندگان و آرزوی سلامتی برای آسیب دیدگان 🔘 بر مسؤولان فرض است که علاوه بر تحلیل ها و گزارش هایی که از مجاری رسمی می رسد از طریق مجاری بی‌طرف و خیرخواه گزارش‌های جامع و آسیب شناسانه را هم دریافت کنند 🔘 در مورد سیستان و بلوچستان مظلوم و عزیز در برخورد با مقصران هم سرعتی به خرج داده شود که متأسفانه در برخورد با معترضان شد و همه مسببان و برنامه ریزان و تخلف کنندگان مورد بازخواست و برخورد قرار گیرند. 🔘 در وطن خواهی و نجابت مردم بزرگوار سیستان و بلوچستان و بخصوص قوم اصیل و محترم بلوچ تردیدی نیست و لازم است هرچه زودتر مردم مورد استمالت قرار گیرند 🔘 ریشهٔ حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد و آنرا ناشی از سازوکار و شیوه پر اشتباه و نادرست حکمرانی دانست و چاره کار شناخت ویژگی های حکمرانی خوب و تن دادن به آن است 🔘 از جمله مهمترین ویژگی های حکمرانی خوب به رسمیت شناختن حقوق ملت و رعایت آزادی های اساسی بخصوص زمینه سازی اعمال حقوق شهروندی است 🔘 ندیدن یا انکار وضع بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل می شود نارضایتی را از بین نمی برد! 🔘 اینکه هر اعتراضی، اغتشاش معرفی شود و برخورد خشن و سخت با آن توجیه گردد مشکل را بیشتر می کند 🔘 براندازی نه ممکن است نه مطلوب؛ ولی ادامهٔ وضع کنونی هر لحظه زمینه های فروپاشی اجتماعی را پهن تر و بیشتر می کند 🔘 کم هزینه ترین و پرفایده ترین راه کار که نتیجه آن ثبات و پیشرفت و بازسازی از دست رفته بخش مهمی از از حکومت است، خود اصلاحی نظام است، هم در ساختار، هم رویکرد و هم رفتار؛ امری که همواره از سوی خیرخواهان گفته و پیشنهاد شده است ولی ظاهراً حتی نیاز به شنیده شدن آن احساس نمی شود چه رسد به عمل کردن آن. 🔘 در اخیر آنچه چشم گیر است حضور ، و حتی معترض در عرصه است. 🔘 بخش بزرگی از جامعه در اصل نارضایتی با معترضان شریکند و دل نخبگان و انبوهی از نیروهایی که بر خشونت پرهیزی و اعتراض مدنی تاکید داشته اند با آنها همراه است 🔘 اعتراض گرچه با مرگ ناگوار خانم آغاز شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیه طلبی از آن شنیده نشد. 🔘 نسل جدید که جهان ویژه خود را دارد سرمایه بزرگ امروز و فردای ایران است. اگر نمی خواهیم یا نمی توانیم تقاضاهای او را برآورده کنیم دست کم ذهنیت، امید و اعتراض او را بفهمیم. فهمیدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوی همدلی و اقناع متقابل است. @zarrhbin