eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.4هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️واکنش تند به حواشی شورای شهر بابل 🔹️روحانی امام جمعه بابل در خطبه‌های نمازجمعه این شهرستان نسبت به حواشی شورای شهر بابل واکنش نشان داد. 🔹او با قرائت آیه نسب به اینکه افرادی رذل بر مسند‌ها قرار گرفته‌اند ابراز تاسف کرد. ◼️انا لله و انا الیه راجعون 🔹گر حکم کنند که مست گیرند خیلی از افراد شورا را گیرند 🔹فردی را به کشاندند 🔹عده‌ای از بیرون شورا با کمک عناصری از با استفاده از یک شورا را به فحشا کشاندند 🔹برای هم و گرفتند 🔹اعضای شورا به هم رحم نکردند 🔹یکی ٣٧٠ میلیون، یکی ۴۵٠ میلیون تومان و یکی دیگر یک میلیارد و دویست میلیون تومان برای فیلم هزینه دادند. این پول‌ها از کجا آمد؟ جانورهایی این چنین در این مسئولیت‌ها نفوذ کردند. @zarrhbin
💠 دکتر شریعتی: اگرپرنده آفریده میشد، حتما بود. اگرچهار پا بود، حتما بود. اگرحشره بود، حتما بود. او آفریده شد، تا خواهر و مادر باشد و ... چنان بزرگ است که موجودات . تا حدی که یک ، او را راضی میکند، و یک ، او را به کشتن میدهد. پس ای ، مواظب باش، زن ازسمت چـــپ، نزدیک به قلبت ساخته شده، تا او را در جا دهی. شگفت انگیز است! درکودکی درهای را به روی میگشاید، در دین را میکند، و هنگامی که 💚 میشود، زیر پای . قدرش را بدانیم...✋ 🍃تقدیم به تمام بانوان و خواهران دیارم🌹 📩 سمیّه خیرزاده اردکان @zarrhbin
🔘 آنها که نمی توان توصیفشان کرد..‼️ 🍃 شاید به آنها بگویم مقاوم ترین ، چون همانند کوه در استوار بودند. می گویند درِ دروازه را می شود بست اما در مردم را نمی توان بست. هر چه کوچک تر و هر چه سنتی تر باشد، و حدیث، غیبت و تهمت، افترا و حسادت هم است. 🍂 در کتاب بینوایان وقتی می خواهد از کشیش پیری که ژان والژان نقره هایش را دزدیده است ولی وی به ژاندارم ها می گوید که نقره ها را خود به ژان والژان داده است، تعریف کند، می گوید: "آقای میریل باید سرنوشت همه آدم هایی که در شهرهای کوچک می کنند را تحمل کند. در شهرهایی که دهان های بسیاری برای حرف زدن و بسیار کمی برای وجود دارد." 🍃 آنها دست به زده بودند. دست به کاری که سالهای سال و تا زنده بودند برخی از مردم آنها را می کردند. در دعواها، کارشان را به رخشان می کشیدند و را به آنها نسبت می دادند که نبودند. آن ها با یک که به هر دلیل در خرابه ها جسمش را در اختیار این و آن گذاشته بود کرده بودند و او را داده بودند. من تا ۱۸ سالگی ۵ نفر آنها را از نزدیک می شناختم. عباس آقا، خلیل آقا، حسینعلی، اکبرآقا، آقارضا. یک نفر از آنها ماشین دار بود یک نفر آپاراتی، دو نفر کارمند گاراژ و یکی مسگر بود. معلوم است که خود آنها روزی و روزگاری به خراب خانه ها رفت و آمد داشته اند. حالا چرا با یکی از آن زنها ازدواج کرده بودند، من نمی دانم. 🍂 عاشق و شیدا شده بودند؟ به گفته ی عده ای تحت تاثیر سحر و جادو قرار گرفته بودند؟ نمی دانم! اما می دانم وقتی من این مردان را سالها بود که با آن زنها زندگی می کردند و تا آخر عمر هم با آنها کردند. در سال ۱۳۸۷ از ۵ نفری که اسم بردم فقط یک نفرشان زنده است و بقیه در سنین ۸۵_۷۵ سالگی مُردند.این یکی هم حدود ۸۰ سال دارد. یعنی بیش از ۵۰ سال است که با زنش زندگی می کند. وقتی این مردان را با آن مردی که حداقل چند زن را روانه خراب خانه کرده است مقایسه می کنم می بینم این ها چه کرده اند. 🍃 تصورش را بکنید در که مردم فقط به خاطر یک ناموسی آدم می کشند. یک ، زنی هر جایی را به زنی بگیرد و به اصطلاح آب بر سر آن بریزد و او را بنشاند. چه کار بزرگ و پر دردسری است. می گفتند: وقتی عباس آقا دست آن زن را گرفت وپیش برد تا به اصطلاح آن روحانیِ بزرگوار آب توبه بر سر آن بریزد و او را به عقد او در آورد، حاج شیخ گفت: تو از همه ی آسمان است. اما مادر و خواهرهای عباس آقا آن قدر کردند که همه فهمیدند که چه افتاده است. او دست زنش را گرفت و از آن محله رفت؛ اما شهر کوچک بود، اخبار زود پخش می شد. زن های محله دهانشان را باز کردند و گفتند توبه گرگ مرگ است. این دخترهای ما را به می کشد و آن تواب را آزردند. 🍂 در محل کار انواع متلک ها را نثار عباس آقا می کردند و هرگاه دعوا می شد مردانِ ادعا می کردند که آنها هم با زن او بوده اند. اما عباس آقا، خلیل آقا و...چون استوار بودند. دو نفر از آنها بالاخره دست زن هایشان را گرفتند و برای همیشه از یزد کردند. یک نفر هم در همان یزد شغلش را عوض کرد. یک نفرشان خود آنچنان فحاش شد که هیچ کس جرات نداشت کوچک ترین اشاره ای از این بابت به او بکند. اگر کسی کوچک ترین اشاره ای به او می کرد آنچنان فحش های رکیک دریافت می کرد که پشیمان می شد که چرا چنین اشاره ای کرده است.... @zarrhbin 👇👇👇👇
🔘 نقش زن در تاریخ از دیدگاه آیت الله مطهری....🍃 ☑️ در سه گونه نقش داشته است و یا می توانسته است داشته باشد یکی اینکه بوده و گرانبها و در نتیجه منفی محض و در ردیف بوده، بی نقشی بوده در ردیف اشیاء گرانبها و آن همان کُنج خانه و خدمت به مرد و زائیدن و شیر دادن، آنکه او رشد کند، بدون آنکه تعلیم و تربیت بیابد و پیدا کند [می باشد که] هر چه دست و پا شکسته تر بهتر و گرانبهاتر، هر چه بهتر و گرانبهاتر، هر چه گرانبهاتر و بهتر، هر چه بی اراده تر بهتر، هر چه ناآگاه تر بهتر، و هر چه منفعل تر و بی هنرتر بهتر. از سه اصلی که انسانیِ انسان را تشکیل می دهد: ، ، ؛ هر چه باشد، بهتر. ولی در این نقش، ملعبه ی مرد هست اما جامعه ی مردان . ☑️ نقش دوم اینست که اساساََ مرد و زن را بگیریم، و هرگونه را که احترام زن بسته به او است و زن را مورد دستمالی و بهره برداری کامل قرار دهیم، و حریم را بکلی از میان ببریم. در این ، زن، شخص بوده و عامل اما بی بها و نقشش در تاریخ بیشتر در جهت بوده است، به عبارت دیگر در آن تا حدی عزیز و محبوب و گرانبها بود، اما ضعیف، یک بود و یک گرانبها بود و در نقش دوم یک بود اما شخص بی بها. ☑️ نقش و یا مکتب سوم آن است که باشد و آن به دو چیز وابسته است: رشد استعدادهای خاص یعنی علم، اراده، قدرت ابتکار و خلاقیت، و دیگر دوری از و مورد بهره گیری مرد بودن، پس رشد استعدادها در عین نگهداشتن . در این ، حریم و نه محبوسیت و نه اختلاط [است] ☑️ از اینرو ممکن است مذکر محض باشد و تاریخ دیگر ممکن است مختلط باشد و به واسطه ی اختلاط پلید باشد و یک تاریخ ممکن است مذکر مونث باشد اما به این نحو که در مدار خودش و در مدار خودش. پس گاهی زن عامل موثر در تاریخ نیست، گاهی عامل اصلی است اما مختلط و در حقیقت بازیچه ی مرد و گاهی عامل است در مدار خودش. ☑️ زن در تاریخ طبق تلقی قرآن کریم عامل موثر بوده است، یعنی تاریخ مذهبی قرآنی مذکر مونث است، یعنی انسانی است اما با حفظ مدارهای خاص به هریک؛ به عبارت دیگر "مذنّث" است، زوج است. ☑️ حادثه ی نیز یک تاریخ است یعنی تاریخ است نه مذکر و نه مونث، مذکر و مونث است نه مذکر محض. به عقیده ی ما زن تا آنجا که فقط نقش وسیله و چشم چرانی را دارد و نقش خود را در آرایش و در حقیقت رونق بخشیدن به محفل مرد (آنهم عموم مردان) می بیند هرگز نقش مستقل و موثری در تاریخ ندارد. ☑️ البته ما نقش اساسی تاثیر غیرمستقیم زن را در تاریخ منکر نیستیم که گفته زن مرد را می سازد اعم از فرزند و شوهر، و مرد تاریخ را. بحث ما در نقش است. 📚 حماسه حسینی/ جلد ۳/ متفکر شهید استاد مرتضی مطهری 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 📌 و این مبحث را آیت الله مطهری در جواب کسانی دادند که در تاریخ بر امام حسین علیه السلام خُرده گرفتند که چرا ایشان اهل بیت معظم خود را از جمله زنان و کودکان برای مبارزه با ظلم همراه نمودند. که این مبحث مفصل و قابل توجه است. @zarrhbin
🍃 25 نوامبر (4آذر) روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان گرامی باد 👈 در این روز به خود، خانواده، دوستان و دیگران یادآور شویم که #خشونت_علیه_زنان، به‌جا مانده از دوران بربریت و وحشی‌گری است. 👈 #خشونت_علیه_زنان از طرف هر فردی و با هر عنوان و سطح سوادی که باشد، نشان از #ضعف_درونی و نبود #اخلاق و منطق است. 👈 "#زنان تجسم‌کننده ی #امیدها و فرصت‌ها هستند. #حمایت از زنان و دختران در مقابل #خشونت و توانمندسازی آن‌ها، برای ما خانواده‌ها، جوامع و کشورهایی قدرتمندتر را به #ارمغان خواهد آورد." 👈 #دوست_خوب_من بدان #خشونت، همیشه با زخمی شدن و سیاهی و کبودی تنِ رنجورِ یک #زن معنا نمی شود، گاهی #روح یک زن با رفتار و کلام بی منطقِ تو خسته تر و رنجورتر از فیزیک جسمانیش خواهد شد، زن ها #زودرنج نیستند ولی گاهی با یک کلام سرد فرو خواهند شکست. آنها را بهتر و بیشتر دریابیم. #نه_به_خشونت_علیه_زنان @zarrhbin
🍂 بچه های بسه بزرگ شده بودند، پدر و مادرش هم مردند. بالاخره اکبر هم صاحبِ شد. یعنی در موقعِ او راننده ی یکی از وایت های ۱۸ چرخه بود که معروف بود مال شاهپور غلام رضا است. می گفتند که شاهپور غلام رضا صاحبِ است که چند هزار ماشین دارد. راست و دروغ بودن این موضوع را من نمی دانم ولی اکبر صاحب ماشینی شد که راننده اش بود. کار و بارش شد. سن و سالش حدود ۵۵ سال رسیده بود و دیگر دنبال زن گرفتن نبود. هم باعث شده بود که ظاهراً اصلاح شود. گاهی که از مسافرت می آمدبرای بچه ها مقداری هندوانه و خربزه می آورد. 🍃 بسه هنوز در همان اتاق اجاره ای با بچه هایش زندگی می کرد. عراق علیه ایران ادامه داشت. پسر اکبر سیاه از زن سومش راهی جبهه شد و در جنگ شد. اکبر سیاه پدر شهید و وابسته به شهید شد. او پدر شهیدی بود که شاید در تمامِ برایش یک ماه هم نکرده بود. وقتی پسرش شهید شد او هم واقعاً یا ظاهراً، آن را خدا می داند، داد. مشروبش را کنار گذاشت و به می رفت. 🍂 در یک تصادف در جاده ی تریلی اکبرسیاه داغون شد. او در سن ۶۰ سالگی دوباره راننده ی مردم شد. ماشین مجانی ۵ سالی بیشتر وفا نکرد. بسه دوباره گریه می کرد و سر ماه چند تومانی از حقوقش را به اکبر می داد که او حالا است و خرجش زیاد است. بازهم بسه سالی چند بار به مشهد می رفت و پشت پنجره فولاد گریه می کرد که امام رضا(ع) اکبر را به او برگرداند. 🍃 پسر بسه بزرگ شد و در یکی از ارگان های دولتی مشغول به کار شد. دخترش عروس شد و اکبر ، ولی بسه هر شب سر کوچه منتظر اکبر می نشست. بسه آنقدر گریه کرد که چشم هایش شد. کم کم از کارخانه شد. دیگر اکبر سال به سال هم احوال او را نمی پرسید، روزی هم باخبر شدیم که اکبرآقا بر اثر سکته به لقاءالله پیوست و تمام مراسمی که باید برای پدر یک شهید به عمل آید برای او هم به عمل آمد. 🍂 بسه سالهاست هر هفته به می رود و را بغل می گیرد و به سختی می گرید و می گوید حالا مال خودم هستی. بسه حالا (۱۳۸۷) هفتاد و پنج سال دارد، بچه هایش سر وسامانی دارند ولی او هنوز در یک اتاق اجاره ای زندگی می کند. روزها و شب ها به یاد شوهرش است هنوز اگر شما جرات دارید به او بگویید اکبر خودش هم بود‌ بسه می گوید اکبر خودش خیلی خوب بود، خواهر و مادرش بد بودند که دائم می خواستند او را داماد کنند. بسه با اکبر سیاه زنده است. از این در همه ی دنیا می شود. 📚 شازده حمام، جلد۱، دکتر محمد حسین پاپلی یزدی 📩 سمیّه خیرزاده اردکان @zarrhbin
✅ در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از داریم؛ 💠 یکی چهره‌ی است و مقدس‌مأب. یکی چهره‌ی و اروپایی‌مأب، که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است. و یکی هم چهره‌ی فاطمه و زنانِ که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهره‌ای به‌نام زن سنتی ندارد. 💠 سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه‌ی ما تصویر شده است، با سیمای همان‌قدر دور و بیگانه است که با چهره‌ی زن مدرن… 💠 این زن سوم، زنی است که می‌خواهد کند، زنی است که نه چهره ی را می‌پذیرد و نه چهره ی را؛ 💠 هر دو را است و هر دو را هم می‌داند. آنکه به نام سنت تحمیل می‌شد و در جریان آن به وراثت می‌رسید، مربوط به نیست. مربوط به سنت‌های دوره ی است و حتی آنچه امروز از غرب می‌آید، نه علم است، نه بشریت است، نه آزادی است، نه انسانیت است و نه مبتنی بر است. مبتنی بر حیله‌های حقیر قدرت‌های انحرافی بود. 📚 مجموعه آثار، به نام زن @zarrhbin
....🌷 امروز سالروز وفات بانو‌ ، مادر حضرت ابوالفضل العباس است، امروز روز تکریم و گرامیداشت مقام مادران و همسران شهداست، آنهایی که عشق را به سکوت وا می دارند و صبردر مقام عظمتشان، زانوی ادب به زمین می زند. نمی دانم به عربستان سعودی رفته اید یا نه، اما اگر رفته باشید در شهر مدینه قبل از اینکه گیرایی گنبد خضرای پیامبر، شما را بگیرد سکوت و غربت قبرستانی در جوار حرم‌ پیامبر تو را به عمق تاریخ و واقعه ای بزرگ و آشنا فرو می برد‌. قبرستانِ با همه ی سادگی اش که سرین قبرها تکه سنگی بیش نیست، تو را به عظمت و بزرگی مقام زن و مادر رهنمون می سازد، قبرستانی که حتی توی اجازه ی ورود به آن را نداری! و فقط پشت میله ها و حصارها باید به دنبال گمشده ی خود باشی، که ناگهان صدای مردی از داخل قبرستان که راهنمای زائران است به گوشت می نشیند که می گوید: "این قبرِ مادر عباس است‌‌‌." و تو شاد از اینکه در غربت بقیع و پشت میله ها، قبر مادر ادب را زیارت می کنی. و تاریخ کشور ما پُر است از که امروز بدون هیچ ادعایی، روزگار را بدون عباس هایشان می گذرانند، آری مادرهایی که با داشتن داغی سنگین بر دل، خمی به ابرو نمی آورند و زیارت دلهایشان کارِ هرکسی نیست، دلهایی که با دیدن صحنه هایی از غربتِ ، نمی دانم چه حالی دارند؟ مادرانی که هنوز با گذشت چند دهه از رفتن یَل هایشان، با خاطرات آنها می کنند و شاید نبخشند کسانی را که خون جوانانشان را پایمال می کنند؛ شاید نبخشند کسانی که با خون جوانان آنها، نام و نانی برای خود ردیف کرده اند، شاید نبخشند کسانی را که پشت خون جوانانشان، قصه ی رنج های این مردم را به فراموشی سپرده اند، شاید نبخشند کسانی را که بر دل پاک و بی ریای شان با نیش زبان، زخمی می زنند عمیق.... آری باید در بین این مادران سربلند و همسران مهربان شهدا روزگار را گذرانده باشی و با آنها نفس کشیده باشی تا متوجّه شوی که من در لفافه چه می گویم. آری امروز سالروز وفات مادر یگانه علمدار دشت کربلا خانم است؛ اگر در همسایگی شما مادر و یا همسر شهیدی زندگی می کند، امروز را به حرمت بانو سری به کلبه ی تنهایی شان بزنید و بنشینید پای درددلها و حرف هایشان، که می دانم جنس حرف هایشان و با جنس حرف های مردم این زمانه متفاوت است. 🍃به یاد اونا که رفتن تو بهشت طول عمر مادراشون 🍃 ✍ سمیّه خیرزاده اردکان @zarrhbin
1 ✅ ارزش زن به انسان بودن اوست..! 🔰حامد کمالی اردکانی 🔸اولین و مهمترین برای بانوان این است که به خودشان می دهند. وقتی خانمی با حجاب در اجتماع ظاهر می شود در واقع به همه مردان اعلام میکند که به من داشته باشید نه ...من قبل از آن که زن باشم انسانم! 🔻حقیقت آن است که زن بودن زن یا مرد بودن مرد هیچکدام به تنهایی نیست. ارزش آن است که شخص از زن بودن خود و از مرد بودن خود چقدر در مسیر استفاده کند. بااین نگاه فمنیسم و بحث برتر بودن زن یا مرد اساسا منحل می شود. 🔻اگر کسی نداشته باشد چه زن چه مرد بی ارزش است و اگر کسی انسان باشد باز هم چه زن و چه مرد...فرقی نمی کند. قرآن کریم وقتی برای همه مومنین عالم میخواهد یک الگو معرفی کند آسیه، یعنی یک را مثال می زند. این برای ما درس است. 🔻بنابراین، اولین اثری که حجاب دارد است. زن را از اینکه بازیچه دست مردان هوس آلود شود نجات می دهد. آری! حجاب تاج است و این نکته را زنانی که حجاب دارند بهتر متوجه می شوند. آمد تا بگوید به انسان بودن اوست... خدا نگذرد از کسانی که در داخل و خارج برای بی ارزش شدن زن برنامه ریزی می کنند تا به منافع پست خود دست پیدا کنند! ... @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 🍃 📌 بخوانیم ادامه قصه‌ی آقارضاپاسبان خواستگار مهری.... 🍃 آقارضا ۱۰ سال از بزرگتر بود. مهری هفده سال داشت و ۲۷ سال. او هفت هشت‌سالی بود پاسبان بود، خانه‌ای خریده بود. در آن زمان همسر مرد پاسبان شدن امتیاز چندانی نداشت، عده‌ای "عیب" می دانستند که به پاسبان زن بدهند. آقارضا داشت، ولی خیلی‌ها می‌گفتند حیف این آدم که پاسبان است! دوست داشت آقارضا دامادش شود. 🍂 در تمام عمرش یکبار در مقابلِ کوتاه آمد. او اجازه داد مهری با آقارضا پاسبان ازدواج کند. بالاخره صدای عربونه‌ی از خانه‌ی خلیفه محمدعلی بلند شد. اما به هیچ وجه مایل نبود ازدواج کند. نه با آقا رضا و نه با هیچ‌کسِ دیگر، دلش می‌خواست . 🍃 اواخر مهرماه بود که با چشمِ به اشک نشسته و دلِ شکسته، پایِ نشست. اگر اجازه داده بودند، همان سال می‌گرفت. او به خاطر اصرار مادرش، عروس می‌شد. به خاطر پدر و مادرش، با مردی که دوست نداشت، "ازدواج" می‌کرد. مهری آرزو داشت به برود. در دهه‌ی ۱۳۴۰ دانشگاه رفتن یک رؤيا بود. در این مملکت بزرگ فقط در "دانشگاه" بود. 🍂 در آن زمان در محله‌ی ما حتی نبود که به دانشگاه رفته باشد. بالاخره به خانه‌ی آقارضا پاسبان رفت. او به خانه‌ی پاسبانی رفت که قرار بود علاوه بر حقوق، هم داشته باشد. من عروسی مهری را کاملاً به یاد دارم. در مراسم عروس‌کشان و پاانداز او حضور داشتم. فاصله‌ی خانه‌ی پدرِ عروس تا خانه‌ی داماد حدود سیصدمتر بود. 🍃 خانه‌ی ، ۲۵۰ متر مساحت داشت. قرار شد عمه‌ی آقارضا چند ماه با آن‌ها زندگی کند تا تنها نباشد. آن‌موقع دخترهای ۱۴_۱۳ ساله و گاه ۱۰_۹ ساله را عروس می‌کردند. خانم طلا وقتی عروس شد ۹ ساله بود. حالا (۱۳۹۴) ۳۱ ساله است که شوهرش مُرده است. آن نمی‌توانستند خودشان را اداره کنند، چه برسد به اداره کردن و خانه. 🍂 به همین خاطر، وقتی دختری به خانه‌ی می‌رفت، یک نفر بزرگ‌تر هم همراهش می‌رفت تا او شود. البته، در آن زمان بیشتر دختربچه‌ها که عروس می‌شدند، به خانه‌ی پدرشوهر و مادرشوهر می‌رفتند. خیلی بچه نبود، هفده‌سال داشت، همه کار بلد بود. ولی عمه‌ی ۵۵ ساله‌ی آقارضا به خانه‌ی آن‌ها بیاید. 🍃 این روزها صحبت از است؛ صحبت از تنهایی عروس و داماد و شادی‌های اول زندگی است. آن زمان این ، اسیرانی بودند که از خانه‌ی پدر و مادر کَنده می‌شدند تا به خانه‌ی بروند؛ غریبه‌هایی که در تمام کار آنها می‌کردند. خوابیدن و بیدار شدن، حمام رفتن، غسل کردن، آشپزی، سبزی پاک کردن، از خانه بیرون رفتن، با زنِ همسایه حرف زدنِ آن‌ها تحت کنترل کامل بود. آن‌وقت می‌شد. مادرشوهر می‌گفت بزرگ‌تر است و باید دستور بدهد. عروس نمی‌خواست دستور بگیرد. 🍂 ده‌ها را می‌شناسم که می‌گویند از سال‌های اول زندگی‌شان جز هیچ نفهمیده‌اند. اگر در گذشته تعدادِ کمتر از حالا بود، معنایش آن نبود که مردم خوشبخت‌تر بودند. معنایش . معنایش بیچارگی بود. زندگی همیشه دچار تضاد است. از یک‌سو آرامش است و از سوی دیگر دچار گرفتاری شدن. کدام زندگی همیشه با همراه است؟ من فکر می‌کنم ملکه‌ی انگلیس هم گاه در زندگی‌اش دچار مشکل و نگرانی بود‌ه است. آیا وقتی دیانا طلاق گرفت، ملکه آرام بود؟ 👇👇👇👇
📜 اندیشه های ناب... 💠 نقشِ زن....⁉️ ✅ استحکام‌ بخشی به که بر عهده‌ی گذاشته شده یک است؛‌ خدمت به "مَرد" نیست! خدمت به است. ✍ 🗓 تاریخ: 1970/4/24 @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... 💠 فاطمه سلام‌الله‌علیها....⁉️ ✅ من، را _در طول تاریخ بشریت_ واسطةُ العِقد میان دو دوران در زندگیِ انسان و دو سلسله در رهبری‌ِ مردم و انجام در زمین یعنی"نبوت و امامت" معرفی می‌کنم. ✅ و در جامعه‌ای که از هر فخری محروم است، او را وارثِ همه‌ی که از آدم تا ابراهیم (ع) و از ابراهیم تا محمّد (ص) گرد آمده می‌دانم؛ و از دختر خدیجه و "محمّد"، همسر علی(ع) و مادرِ "حسین" و "زینب"، می‌شمارم. 📚 اسلامیات ✍ @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... 💠 حقِ همسر (زن)...⁉️ ✅ حقِ بر شوهر این است که بدانی: 1⃣ او را منشاءِ آرامش و اُنسِ تو قرار داده است. 2⃣ و او از برای تو است. 3⃣ او را کن. 4⃣ و به او "محبت" نما و با با او رفتار کن. 5⃣ اگر چه حق تو بر او واجب‌تر است، حق او نیز بر تو این است که به او چون او زیردستِ تو است. 6⃣ را فراهم آور. 7⃣ را فراهم آور. 8⃣ و اگر "نادانی" کرد او را . 📚 صحیفه‌ی سجادیه، رساله حقوق ✍ @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 پیشاپیش هفته‌ی گرامیداشتِ مقامِ و روزِ ، تبریک و تهنیت باد.‌🍃 🌹 💚 @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞میلاد با سعادت نور ازلی و تجلی انوار تام الهی حضرت صدیقه الطاهره فاطمه الزهرا سلام الله علیها و مناسبت روز و روز بر همه عزیزان بخصوص مادران و زنان عزیز و محترم مبارک و تهنیت باد❤️ خدایا به حق بنی فاطمه که بر قول ایمان کنم خاتمه اگر دعوتم رد کنی ور قبول من و دست و دامان آل رسول @zarrhbin