eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.1هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 بدون لکنت.... ✅ به مقام (مقامي که بشود گفت اين جامعه، جامعه ی است) نمي‌‌‌‌‌رسد؛ مگر آن وقت که وضع به اين باشد که ضعيف را از قوی بگيرد. @zarrhbin
✅ روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر اردکان برگزار می‌کند: 🌈 شادمانه هزار رنگ 🍂 اولین جشنواره دورهمی خانوادگی در پاییزاردکان 📆 جمعه – نهم آذرماه 🕤 ساعت ۹/۳۰ صبح 🎡 باغ ملّی اردکان @zarrhbin
سه‌شنبه خوانی با افتخار برگزار میکند جشن پیامبر رحمت ویژه برنامه ای جهت ولادت پیامبر و امام جعفر صادق سه‌شنبه ۶ آذر ماه ساعت ۱۹:۳۰ سالن آمفی تئاتر دانشکده شهید بهشتی اردکان @zarrhbin
✅ مهدی شمالی ؛معلمی که شوق آموختن را با شیوه های روانشناسی، برانگیخت ابتکار یک معلم پایه اول ابتدایی مدرسه ای در اردکان، شوق آموختن را در میان دانش آموزان یک محله کمتر برخوردار برانگیخته، معلمی که اولین سال تدریس خود را تجربه می کند. مهدی شمالی معلم خوش ذوق که کارشناس ارشد روانشناسی بالینی است با استفاده از شیوه های خلاقانه و روانشناسی، شوق مطالعه روزانه کتاب های متناسب با این پایه تحصیلی را در دانش آموزان موجب شده و آنها را علاوه بر آشنایی با مهارت های زندگی و اجتماعی، به کتاب خوانی نیز علاقه مند کرده است.  @zarrhbin
🔹یکی از سوالات رایج بین مالکانی که دارای کارت سوخت هستند، نحوه بازیابی رمز کارت سوخت است. مدت‌هاست که سوخت‌گیری با کارت سوخت جایگاه‌دار صورت می‌گیرد و بسیاری از افرادی که دارای کارت سوخت هستند، رمز خود را فراموش کرده‌اند و اکنون که بازگشت کارت سوخت قطعی شدن، درباره بازیابی رمز کارت سوخت خود نگران هستند. 🔹زیبا اسماعیلی، سخنگوی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی درباره نحوه بازیابی رمز کارت سوخت به ایسنا توضیح داد: درحال حاضر افرادی که کارت سوخت دارند اما رمز آن را فراموش کرده‌اند، نباید اقدامی انجام دهند. قرار است رمز همه کارت‌ها بازیابی شود و از زمانی که استفاده از کارت سوخت الزامی شد، زمانی که مالک خودرو برای نخستین بار برای سوخت‌گیری به جایگاه مراجعه و کارت خود را وارد نازل کند، پیامی مبنی بر انتخاب رمز روی صفحه نقش می‌بندد و مالک می‌تواند رمز خود را انتخاب کند @zarrhbin
🔈🔈🔈 همشهریان عزیز سلام با توجه به قطع آب انتقالی از امروز 97/09/06 ایستگاه های برداشت آب شیرین در سطح شهر به صورت موقت آبگیری می گردد. روابط عمومی امور آب و فاضلاب اردکان @zarrhbin
آب شرب استان یزد قطع شده است! «صباغيان»، نماينده مردم يزد در مجلس: 🔹هم اکنون که بنده صحبت می کنم آب شرب استان یزد قطع شده است. @zarrhbin
سلام لطفا به اقای محمدعلی مروتی بفرمایید که ایجاد درامد پایدار برای شهرداری که از برنامه ها و طرحهای انتخاباتی ایشون در زمان انتخابات بود ,چه شد؟ وضعیت پرداخت حقوق کارمندان و کارگران شهرداری هیچ تغییری نکرده,واقعا دستشون درد نکنه که تو این وضعیت گرانی و تورم انقدر دلسوزن و همچنان به فکر بازیهای سیاسی خودشون هستن.نمیدونم صندلی و پست چه جاذبه ای داره چون تجربه ای در این زمینه ندارم.فقط میدونم سوال و جواب اخرت رو سخت میکنه.انشالله اعضای شورا درپیشگاه پروردگار سربلند باشن😔 ارسالی @zarrhbin
سلام چرا حقوق کارگران شهرداری پرداخت نمیشود سه ماه هست که حقوق رفتگران شهرداری پرداخت نمیشود چه کسی باید رسیدگی کنه تو این اوضاع گرونی اجناس چرا باید اینجوری بشه والا که گناه دارن امروز خودم به عینه دیدم که یکی از کارگران شهرداری برای قرض به مغازه امد ولی موفق نشد لطفا رسیدگی کنید جناب اقای شهردار جناب اقای مسئول لطفا به فکر اینها هم باشید ایا بلوار ها و خیابان ها مهم تر است یا کارگرانی که نان شب خوردن ندارند. ممنون از کانال خوب و مردمیتون ارسالی @zarrhbin
✅برگزاری جلسه قرآن، مشترک با برادران اهل تسنن به مناسبت هفته #وحدت در حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اردکان @zarrhbin
❌❌❌❌❌ همشهریان عزیز باسلام به اطلاع می رساند ایستگاه های برداشت آب واقع در بلوار آیت ا... خاتمی، خیابان ابوالفضل(ع)، میدان آزادی ، مسجدالرسول دیلم و مسجد امام رضا(ع)قابل برداشت آب نمی باشند. از مابقی ایستگاه های سطح شهر استفاده نمایید. روابط عمومی امور آب و فاضلاب اردکان @zarrhbin
🔘 عاقبت بازنشستگی.... 🍃 در دربند روزی برای گرفتن نان رفته بودم، هنوز جای نانوایی یادم است و هربار که به دربند می روم یاد آن می افتم. منزلی نزدیک نانوایی بود. دیدم دو نفر پلیس دم در یک خانه هستند. مقداری هم اسباب و اثاثیه کنار خیابان ریخته است؛ چندنفری هم دور اثاثیه جمع شده بودند. آن موقع(سال۱۳۳۹) جمعیت خیلی کم بود( جمعیت مملکت حدود ۲۰ میلیون نفر بود) بعد دیدم کارگری یک را پشت کرده و از خانه بیرون آورد و او را در حاشیه ی خیابان اثاث گذاشت. پلیس ها در خانه را بستند و قفل کردند با یکی دونفر دیگر رفتند. 🍂 نانوا و هم با وجودی که تعجب کرده بودند کاری نکردند. من از یکی پرسیدم چه شده است؟ گفتند این پیرمرد دولت است و حدود ۱۵ سال است در این خانه اجاره نشین است؛ او بر اثر سکته فلج شده است مدتی است اجاره ی خانه اش را نداده است. حالا از طرف آمدند او را سر کوچه گذاشتند و خانه را هم خالی کردند و رفتند. از یکی پرسیدم حالا این پیرمرد فلج چه کار می کند؟ نانوا گفت: پیغام داده ایم بی انصافش از شهرستان بیاید و را جمع کند، هنوز نیامده است. نانوا افزود این مرد بوده است و حالا فلج شده است، زنش هم در همین خانه مُرد و تنها فرزندش که ظاهراً مهندس است با او قهر است و سراغش نمی گیرد. این مرد هم هر چه حقوق می گیرد مخارج دکتر و دوا می کند و دیگر چیزی بابت اجاره برایش باقی نمی ماند. 🍃 مردم متفرق شدند. پیش پیرمرد رفتم و سلام کردم او بر اثر سکته درست نمی توانست حرف بزند. آرام آرام از چشمانش فرو می ریخت شماره تلفنی به من داد و حالی ام کرد که به اداره راه همدان تلفن کنم و به پسرش بگویم به تهران بیاید. نانوا به مغازه اش رفته بود و من مسئله ی شماره تلفن را به نانوا گفتم. او گفت من ده بار به پسرش تلفن کردم و آخرین بار گفت شما دیگر زحمت نکشید و به من تلفن نکنید. 🍂 گفتم حالا پیرمرد چه کار باید بکند؛ نانوا گفت: شاطرِ من خودش در خانه ای اجاره نشین است یک اتاق خالی دارد، قرار شده است آخر وقت او را به خانه ی خودش ببرد. از من پرسید تو کجا هستی؟ گفتم اهل و اینجا چند روزی برای استراحت آمده ایم. نانوا گفت همین است که به این مسئله داری. مردم این دوره زمانه مثل شده اند. صاحب این خانه یکی از کشور است و در همین و دربند بیش از ۵۰ دارد؛ حالا وکیلش این بنده ی خدا را سرکوچه گذاشت. این هم کارمندی و . 🍃 من فوری شدم چرا پول هایم را خرج کردم. باید لااقل پول کرایه ی رفتن به یزد را نگه می داشتم. اگر گُم شوم، اگر دعوایم شود و بخواهم فرار کنم و به یزد بروم اگر، اگر پول ندارم‌. البته هر روز به من پول می دادند که کنم ولی آن پول من نبود و حق هم نداشتم از آن پول بردارم. آخر چندین بار آقای پشت باغ گفته بود، اگر کسی پول را بدون اجازه ی آنها بردارد در آن دنیا به می رود و در جهنم چه کار و چه کار با او می کنند. 🍂 من در عالمِ نمی خواستم به جهنم بروم تا در آنجا در حلقم بریزند و گوشتم را کباب کنند و به خورد خودم بدهند یا از موهای سرم آویزان کنند. آخر این حرفها را محل گفته بود و همه می گفتند او هرگز نگفته است. تازه همین حرف ها را پسر آشیخ غلام رضا فقیه خراسانی همان کسی که وقتی در خیابان راه می رفت، مغازه هایی که داشتند از رادیو را می کردند، هم گفته بود. تازه او خیلی بدتر هم می گفت. 🍃 او می گفت: اگر ذره ای از را بدون اذن آنها برداری، باید در آن دنیا به اندازه ی کوهی جریمه پس بدهی؛ چون در آن دنیا پول نداری و پولی نیست پس باید شوی و کیفرهای آشیخ علی خیلی سنگین تر و از کیفرهای آقای پیش نماز مسجد بود. شنیدن کیفرهای آشیخ علی را بر تن آدم سیخ می کرد. حالا با این و حرف ها من که روزی ۵_۴ تومان برای خانه خرید می کردم می توانستم مثلاً ۲ ریال از آن را بردارم یا بگویم جنس ها گران تر بود. امکان نداشت این کار را بکنم. گوشت و مواد خوراکی عمده را خود حاج آقا می خرید. 🍂 خرید نان، ماست، سیب زمینی، پیاز و گاهی بطری لیموناد و غیره به عهده ی من بود و این طور مخارجی برای یک خانواده ۶ نفره در آن زمان ۴ یا ۵ تومان در روز بیشتر نمی شد. جلیل هم برای خودشان خرید می کرد. البته در دربند ما تنها بودیم و خانواده ی پهلوانپور در همان خانه خیابان عباسی مانده بودند. از جهنم چه زمینه ی خوبی را برای بهره کشی انسان ها توسط آدم های فراهم می آورد. @zarrhbin 👇👇👇👇