#خاطرات_اربعین
#به_سوی_جاده_آرزوها_7
در جاده عشق رنگ و نژاد معنایی نداشت. همه جا پر از مردان و زنان عاشقی بود که دل به دریای عشق حسین (ع) داده بودند و با قصد یکی شدن به سمت هدفیخاص در حرکت بودند. شاید بتوان گفت این حرکت تمرینی برای برای چگونه زیستن در زمان ظهور بود. همه با انگیزه واحد و بخاطر مهر اهل بیت (ع) بود که در مسیر این سیل عظیم قرار گرفته بودند.
ناخودآگاه قدمهایمان تندتر شده بود گویی باید میدویدیم تا از این حرکت هدفمند عقب نمانیم! پرچم کشورهای مختلف از ابتدای مسیر کنار جاده دیده می شد و تصاویر رهبران شیعه آیتالله حکیم، آیتالله سیستانی، سید حسن نصرالله و مقام معظمرهبری، در بنرهای بزرگ در جادههای مسیر نصب شده بود. شماره عمودها به نوعی خط نشان حرکت بود، اغلب گروهها و کاروانها، عمودهای پنجاه، صد و...را برای وعده دیدار، نشان میگذاشتند.
نزدیک اذان ظهر خادمین زائران را برای خواندن نماز دعوت میکردند و فریاد میزدند "هلابیکم زوار سجاد "هلابیکم "عجلوا بالصلاه". در موکبی که برای نماز ایستادیم، خانمی بعد از نماز ایستاد و برای بانوان، طریقه صحیح غسل، تیمم و وضو را آموزش میداد، پیدا بود از همکاران ام حیدر است! در سالهای قبل ضعف اجرای احکام را در بین بانوان دیده بودم ولی اگر تذکری میدادم به یک یا چند نفر بود اما این حرکت جدید آنها عالی بود. فاطمه با دقت حرکاتش را نگاه میکرد با آنکه عربی متوجه نمیشد با حرکات و اشارات او غسل را به خوبی یاد گرفت و اجرا کرد و آن بانو فاطمه را بوسید و جایزهای به او داد!
✍️نجمه صالحی
#ادامه_دارد
#اربعین
#کربلا
#یاحسین
@javal60
#خاطرات_اربعین
#به_سوی_جاده_آرزوها_8
سرعت گامهایمان بهخاطر فاطمه کندتر شده بود. سالهای اول پیادهروی برای فاطمه کالسکه میآوردیم تا زیاد خسته نشود ،حتی بعدها تکالیف کلاس اولش را روی کلاسکه انجام میداد و زائرین از این کار او عکس هم میگرفتند! ولی دو سالی بود که همپای ما شده بود!
روی صندلیهای کهنه پلاستیکی مینشستیم تا هم استراحت کنیم و هم زائران حریم یار را نظاره کنیم. آهنگ صدای پای خسته آنها و گرد و غباری که به آسمان بلند میشد، واقعا تماشایی بود!
حال و هوای آنجا دیدنی بود؛ پیرمردی با وجود معلولیت در یکی از پاهایش، سریع، شاد و سبکبال با فاصله از روی زمین سمت آسمان کربلا پرواز میکرد و زیر لب زمزمه زیارت عاشورا داشت. انگار اثری از پیری و معلولیت در وجودش حس نمیکرد! کمی آن طرفتر جوانی با لهجه شیرین اصفهانی، برای دوستانش از خاطرات زیبای پیادهروی میگفت.
آن طرفتر دسته عزاداران عربزبان هروله کنان در جاده حرکت میکردند و پاهایشان را محکم به زمین میکوبیدند. مشغول تماشا بودیم که خادمی چند استکان چای عراقی آورد. غلیظ و پررنگ اما شیرین شده با شکر. استکان کمر باریک و قاشق کوچک داخل آن! خوشمزهترین و خاطرهانگیزترین چای جهان!
و دوباره کالسکه، کودکی در کالسکه نشسته بودو سرش را به سمت جاده کج کرده بود، یک نوع شعف عجیبی در وجودش حس میشد! چند سال قبل کاربرد کالسکه برای ما چند منظوره بود. هم وسیله حمل و نقل و هم وسیله استراحت و گهواره و هم میز تحریر فاطمه! برای رفع خستگی در کالسکه مینشست و مشقهایش را مینوشت! با کالسکه داستانها داشتیم.
✍️نجمه صالحی
#کربلا
@javal60
#خاطرات_اربعین
#به_سوی_جاده_آرزوها_9
کالسکه دوست همراه ما در جاده بود، با وجود اینکه فاطمه قد کشیده بود اما هنوز توان سه روز پیادهروی نداشت! سالی که کلاس اول بود معلمش خیلی سفارش کرد حتما تمرین کند، پانزده روز از درس و مدرسه فاصله گرفتن به یادگیریاش صدمه میزند، پس باید حروف الفبا را تمرین میکرد! در کالسکه با سر و صدا مشق مینوشت و صحنه تماشایی ای درست کرده بود! خانمهای عراقی، وقتی از کنارمان عبور میکردند کتابش را میگرفتند به تصویر و حرف "م" اشاره میکردند "م" مادر و به زبان عربی میگفتند یوماااا و لبخند میزدند. فرقی نمیکند چه زبانی یا چه آوایی باشد، «مادر»را همه میشناسند! «مادر» یا زهرا!
دستانم از شدت سرما سرخ شده بود و میلرزید. ناگهان خانمی با یک بسته دستکش بلند مشکی سمتم آمد و آن را به من داد. در دستانش کیسهای پر از دستکش بود که بین بانوان توزیع میکرد. بیاختیار اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: اربابم حسین جان! اینجا الحق جادهی بهشتی است و مما یشتهون نصیبمان میشود. کمی جلوتر خانمهای دیگر به دخترکان گل سر و کلاه و آب نبات و شکلات هدیه میدادند. اینجا به کودکان احترام و توجه خاصی میشد. احساس کردم قلبم سنگین شده و اشکم جاری شد. احترام دختران این جاده کجا و مظلومیت دختران اباعبدالله (علیه السلام) در جاده اسارت کجا؟!
کاروان اسرا با تازیانه و توهین در بیابان پر خار و خاشاک با دلی پر از اندوه راه میرفتند. عقیله بنی هاشم، کوه صبر و استقامت مأمن کودکان وحشتزدهی کربلا بود. امان از دل زینب!
✍️نجمه صالحی
#یاحسین
#محرم
#اربعین
#کربلا
@astanehmehr
#خاطرات_اربعین
#به_سوی_جاده_آرزوها_10
در طول مسیر علاوه بر مداحی، تعزیه خوانی و حرکات نمادین و ماکتهایی از حادثه عاشورا به وفور دیده میشد. به عنوان نمونه گهواره نمادین به یاد علی اصغر (علیه السلام) گذاشته بودند و هر کس رد میشد دستی بر آن میکشید و یا سلامی به اباعبدالله (علیه السلام) میداد، انگار لحظه به لحظه و آن به آن عاشورا تداعی میشد. کودکان، زنان، گهواره....
جوانی با زنجیر به دست و پایش به سختی راه میرفت، صحنهی اسارت زین العابدین پیام رسان عاشورا را ترسیم میکرد.
سر و صدای کاروان تعزیهخوانی بزرگی به گوش میرسید. بانوانی روی شتر نشسته بودند و عدهای قرمز پوش و شلاق به دست میان کاروان حرکت میکردند. مداح هم به عربی تعزیه میخواند، کودکان نقاب زده، به دنبال کاروان میدویدند و زائران ارباب، همزمان از کنار کاروان عبور میکردند و اشک میریختند. صدای روضه و آواهای عربی در هم آمیخته بود! خادمین با صدای بلند و اصرار زیاد زائرین را دعوت به استراحت میکردند."هلا بیکم بزوار"" ایرانیون" "ایرانیات" "اهلا و سهلا تفضل"
در برخی موکبها، خادمین باماساژورهای برقی آماده زدودن خستگی از تن زوّار بودند؛ حوضچههای آهنی با آب ولرم و داروخانههای سیار، همه و همه برای خدمترسانی کنار جاده قرار داشتند. اینجا خدمت به زوّار، افتخار خادمین است؛ گویی آنان در میدان مسابقه خدمتگزاری بودند و حضور زائران در مواکبشان تاج افتخار و گذر از خط پایان !
✍️نجمه صالحی
#کربلا
اربعین_94
#امام_حسین
#خاطرات_اربعین
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
خداحافظ محرم اربابم حسین!
من را ببخش اینقدر دلمشغولیهای دنیا زیاد بود که نفهمیدم چطور آمدی و چطور داری میروی!
امشب شب فراق از توست! شب جدایی شد و هجران از تو! با چشم بر هم زدنی سفره عزای اربابت جمع شد! عمر است دیگر! دنیاست دیگر!
یا حسین! تازه چشمان خشک از اشکمان به گریهات رسید، تازه با حرارت عشقت وجودمان گرم شد! اصلا غمت هر سال برایمان تازهتر میشود!
یاحسین! محرم بهار گریهات بود، این بار میگریم اما بوی جدایی میدهد این گریههایم!
یاحسین! من را ببخش بخاطر کمکاریهایم...
#خداحافظ_محرم
#یاحسین
#ماه_صفر
#اربعین
#بازنشر
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🥀ماه صفر ادامه ی ماه محرّم است
شکر خدا که از غم آقای بی کفن
چشمم شبیه چشمهی جوشان زمزم است🥀
#صفر_المظفر
#خداحافظ_محرم
#اول_ماه_صفر
#اربعین
#کربلا
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60