🌷 #شهیدانه
✿ دایی تلفن کرد, گفت: "حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده، شما همین طور نشستید؟
گفتم: نه خودش تلفن کرد.
گفت: دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه میاد.
گفت: شما نمی خواد بیاین. خیلی هم سرحال بود.
دایی گفت: چی رو پانسمان میکنه؟ دستش قطع شده.
✿ همان شب رفتیم یزد،به دستش نگاه می کردم.
گفتم: خراش کوچیک؟
خندید...
گفت:دستم قطع شده، سرم که قطع نشده.
📚زندگی نامه شهید حاج حسین خرازی
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهید_خرازی #دفاع_مقدس #ایثار #خانواده #الگو #سردار #عباس_علیه_السلام #مقاومت #همراهی