5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از هیچ کس و هیچ چیز
انتظاری نداشته باش…
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
بعضی روزها
حال آدم یک جور عجیبی خوب است
خوب که می گویم
نه اینکه مشکل نباشد ها ، نه!!
خوب یعنی خدا دستت را می گیرد
مقابل غم ها..
میگوید " امروز بنده ام باید خوشحال باشد ،سراغش نیایید "
و تو هی ذوق میکنی،
از خوشی های کوچک زندگی ات!
از اتفاقاتی که انتظارش را نداری و میشود!
گفتم انتظار ،یادم آمد
هر روزی که بی انتظار و شاکر چشم گشودم" حالم خوب بود "
خوب که می گویم
نه اینکه به تمام آرزوهایم رسیده باشم ها ! نه!
خوب یعنی خدا را راس آرزوهایم قرار دادم و همه چیز را به او سپردم …
و امروز حال من خوب است...
حال دل همتون عالی👌
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی جمعه میشه و همگی جمع هستیم 😉😉
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_رعنا
#تاوان_سادگی
#پارت_صد_هفده🌺
اون شب بامامانم خیلی راجع به سعیدحرف زدیم وقرارشدباپدرم صحبت کنه ویه روز رو مشخص کنه تامن به سعیداطلاع بدم..دو روز ازبرگشتن من گذشته بود وپدرم همچنان باهام حرف نمیزد..ولی به مامانم گفته بودبگواخرهفته بیان،،باسعیدصحبت کردم وگفت ماپنج شنبه شب میایم..باسیمارفتیم خریدومن یه تونیک وشلوارشال خیلی خوشگل خریدم..بعدازمدتهایه اصلاح دخترونه کردم که کلی تغییرکردم وباکمک مامانم خونه روحسابی تمیزکردیم...مادرم برادربزرگم وخانومشم که همسایه مابودن رودعوت کرده بودکه اون شب برای خواستگاری باشن..خلاصه همه چی اماده بودونزدیک ساعت۸شب خانواده سعیدامدن..ازقیافه سعید میشد فهمید بخاطر رانندگی خیلی خسته است،مادرسعیدحرفی نمیزد..بعد از پذیرایی وحرفهای مقدماتی که بین برادرم و پدر سعید زده شد،بابای سعیدبه پدرم گفت شماچراساکت هستیداگرحرفی دارید بفرمایید..صاحب اختیاررعناخانم شماهستید..پدرم گفت حرفی ندارم، جز اینکه بگم به رعنا کوچکترین جهیزیه ای نمیدم چون برای من مرده....
ادامه...
🖌#کانال _زندگی شیرین 💞
@maryam_sfri
💫@zendegiishirinn💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مخصوص فرزند ارشد♥️
فرزند اول و ارشد برای اولین بار نعمت پدر و مادر شدن رو
به زن و مرد میده ...
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانه_داری ᭄🏡
با این ترکیب هر نوع جرم، رسوب، اهک از بین ببر
┈┈•°.✤🍃🌼🍃✤.°•┈┈
.🐹.⬿ایدھ هاے ڪاࢪبࢪدے
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ایده
کادو دسته_گل
┈┈•°.✤🍃🌼🍃✤.°•┈┈
.🐹.⬿ایدھ هاے ڪاࢪبࢪدے
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
🎀 #سیاستهای_همسرداری 🎀
#خانــم_هــا_توجــه_کننــد
💌بعضی از مردها به دلیل #عرف_خانواده و محیطی که در آن رشد کرده اند،انجام بعضی از کارها و رفتارها برایشان #سخت است.
💌اگر همسر شما برای انجام برخی امورات کراهت دارد، #هرگز با وادار کردنش به انجام آن #غرورش_را_نشکنید
💌اطمینان داشته باشید با #گذشت_زمان هر امر شایسته ای جایگاهش را پیدا میکند و هر دوی شما رفتارهای #پسندیده را به یکدیگر منتقل خواهید کرد👌
💠 #عجله_نکنید،آرام و با اطمینان پیش بروید.
#همسرداری 🥀
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
23.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣حس زیبای زندگی در روستا و
آشپزی به سبک میجان بانو
بفرمایید کوکو بادکوبه😋
آشپزی در طبیعت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_رعنا
#تاوان_سادگی
#پارت_صد_هجده🌺
بعدازحرف پدرم انگاریه پارچ اب یخ ریختن روم...دوستداشتم زمین دهن بازکنه من برم توش،،مامانم طفلک بدترازمن بود
بابای سعیدباحرف بابام گفت این چه حرفیه میزنید..مگه رعناخانم چکارکرده!نگاه من وسعیدبهم بودوهردومون میترسیدیم که بابام ازگذشته حرفی نزنه.داداشم پیش دستی کرد گفت پدرم حالش خوب نیست ویه کم ازدست رعنا دلخوره..چون قراربود رعنا با پسرعموم ازدواج کنه..ولی مخالفت کرد.وبین پدرم وعموم یه کم اختلاف به وجودامده..وهمین باعث ناراحتیه پدرم از دست رعناشده..اون لحظه دوستداشتم دستهای داداشم روببوسم و پدرمم بعد از حرف داداشم دیگه حرفی نزد.هرچند معلوم بودمادرسعیدحرف داداشم روباورنکرده ..اون شب حرف خاصی دیگه زده نشدومادرسعیدبرای شناخت بیشتردوتاخانواده وقت خواست..سعید و خانواده اش رفتن روستا ..انقدرازدست پدرم ناراحت بودم که رفتم تواتاق شروع کردم گریه کردن احساس سرشکستگی میکردم....
ادامه...
🖌#کانال _زندگی شیرین 💞
@maryam_sfri
💫@zendegiishirinn💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---