eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَ جَاءَتْ سَکرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِک مَا کنتَ مِنْهُ تَحِیدُ . و سرانجام سکرات (و بیخودی در آستانه) مرگ به حق فرامی‌رسد (و به انسان گفته می‌شود) این همان چیزی است که تو از آن می‌گریختی . ، مرگ سنتی همگانی و از قوانین فراگیر جهان هستی است که طی آن روح آدمی از بدن جدا و وارد عالم برزخ (عالمی میان دنیای مادی و فرا مادی) می‌شود. روح آدمی در آنجا به زندگی ابدی خود پس از مرگ تا روز قیامت ادامه می‌دهد. روح انسان پس از مرگ هوشیار است و بر حوادث درک دارد؛ مرسوم است که آدمی تا زمانی که زنده است خواب و پس از مرگ بیدار و هوشیار می‌شود؛ برخی از واقعیت‌ها در زمان حیات بر انسان پوشیده است و لحظه مرگ آشکار می‌شود. در لحظه مرگ رابطه انسان با اطرافیان و اطرافیانش با او قطع می‌شود و نمی‌تواند حالات و مواردی را که می‌بیند، برای اطرافیانش توضیح دهد. هنگام مرگ برخی از چیز‌هایی که آدمی قادر به دیدن آن نبوده مانند شیطان و فرشتگان در برابر دیدگانش ظاهر می‌شوند. انسان با مشاهده ملک الموت و دنیای ناآشنای اطرافش، متوجه پایان زندگی دنیایی خود می شود. نیکوکاران، فرشتگان قبض روح را به شکل زیبا و همراه با بشارت، سلام و تحیت مشاهده می‌کنند و کافران و ستمکاران، فرشتگان را بیم دهنده و با چهره‌های ترسناک می‌بینند. هر انسانی پس از مرگ، فرشتگان ثبت اعمال را می‌بیند و بلافاصله از وضع خود، بهشتی و اهل سعادت یا جهنمی و اهل عذاب بودن خود آگاه می‌شود. در اولین مراحل انتقال یا مرگ و زندگی در برزخ، روح آدمی فرشتگان مامور رزق و روزی را مشاهده می‌کند. بر اساس برخی روایات، هنگام مرگ شیطان با فرزندان و یاران خود سوره قاف ،#امام_حسین#امام_رضا#امام#امام_حسن#حضرت_زینب#حضرت_زهرا#قیامت#امام_زمان#مذهبی#سیروسلوک##حضرت_معصومه http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💠 🌸آزاد شده حضرت امام حسین علیه السلام مرحوم آیت الله اصفهانی رحمه الله این عالم ربّانی از شیفتگان خاندان رسالت و امام حسین علیه السلام بود. هرسال دهه ی محرم درمنزل خود مجلس روضه برپا می کرد وشب شام غریبان نیز مجلس روضه داشت وبسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین علیه السلام بسیار برایش جگرسوز بود، به طوری که امام حسین علیه السلام او را گریان می کرد. نقل کردند وقتی که ازدنیا رفت یکی از بزرگان او را درعالم خواب دید و احوال او را پرسید، اوگفت: وقتی که مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند از توحید و نبوت سوال کردند، جواب دادم تا این که از امامان علیه السلام پرسیدند: نام امیر مومنان علی علیه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن علیه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده، گریه می کردند.سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا (نخودکی) با امام حسین علیه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست. مرا آزاد نمودند و رفتند واینک می بینی که شاد وخرسند درجایگاه خوبی هستم. 📚فرازهایی جذاب وخواندنی از زندگانی امام حسین علیه السلام – امیرحسین علیقلی صفحه36و37 بهترین مطالب و داستانهای عاشورایی در کانال 🔻 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️ : مداومت بر یکی از بزرگان می فرماید: آیت الله حاج آقا حسین خادمی و حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان را در خواب دیدم که در اتاقی از اتاق های بهشت نشسته بودند. از آیت الله خادمی احوال پرسی کردم و گفتم: با هم بودن شما یک آیت الله، یک محدث و یک روضه خوان امام حسین علیه السلام چه مناسبتی دارد ؟ جواب داد: ما همگی بر زیارت عاشورا مداومت داشتیم و در تعداد خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیدم. 📚طوبای کربلا @hal_khosh
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸حکایت تاجر یزدی که چکی را برای مجلس علیه‌السلام بدون نگاه کردن به مبلغ آن امضاء کرد. 🎙 به روایت حاج غلامرضا سازگار بهترین مطالب و داستانهای عاشورایی در کانال 🔻 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🔰 توسل به شهدای کربلا 🔸 علیه‌السلام فرمودند: «وقتی نام شهدا می‌آید اگر جمع هستید بگویید: «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکَم» و اگر تنها هستید بگویید: «یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم.» 🔹 با این سخن از شهدای کربلا بخواهید رزق اربعین و زیارت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام را برای ما بگیرند و هم‌چنین با قرآن یا زیارت عاشورا، یا اگر به زیارت امام رضا علیه‌السلام می‌روید و صلوات می‌فرستید به این بزرگواران هدیه بدهید و یادشان باشید. 🔸، مدتی بود که به جناب حر توسل می‌کرد. خواب ایشان را دید. جناب در خواب به ایشان گفتند: «آقای من فرمود تو آقای تهران خواهی شد» که در واقعیت هم اتفاق افتاد. ❇️ توسلات به شهدا خیلی اثر دارد. 📍برگرفته از «جلسات و علی اصحاب الحسین» @Aminikhaah
✍️ : برداشته شدن عذاب از اهل قبرستان به برکت حضور حضرت علیه السلام یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند: همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام» چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟» گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟» قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟ او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم. پرسیدیم: این چه بویی است؟ شیخ فرمود: وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد. بهترین در کانال حال خوش🔻 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا شدیدا جای ارامش و اسایش نیست ، پرسیدند: یا امیرالمومنین احمق‌ترین انسان کیست؟! فرمود: آنکه بی وفایی و بی ارزشی دنیا را می‌بیند، و باز هم دلبسته‌ی آن میشود... معانی‌الاخبار،ص۱۹۹ کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
غسالخانه ی زنان 💅 منبع خاطرات خانم غساله👇👇👇👇 @neiynava313 من وحسین داشتیم تو حیاط خونه قایم موشک
ادامه ی پست قبلی منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 یا زهرا یاریم کن😞 چادرم رو آویز کردم به چوب لباسی داخل سالن غسالخونه,صدای مداحی گوشیمو زیاد کردم و گوشی رو داخل طاقچه بالا گذاشتم، رفتم سمت عروسم دستام میلرزیدن زیپ کاور رو باز کردم.... کاور رو کشیدم پایین ،لباس هارو با کمک رفیقم دراوردم،صورتش سمت مخالف من بود و سعی میکردم چشمم بهش نیفته، صدای یا زهرا یا زهرا گفتن همسرش رو پشت درب میشنیدم، برام سنگین بود کار کردن تو اون ساعت و لحظه انگار همه چی دست به دست هم داده بودن تا من عاجز از کار بشم اماااا نه خستگی وعاجزی تو این مسیر باید بمونه بعداز.ش.ه.ا.دت، انتظار داشتم با یه صورت پر خون و بدنی سوراخ سوراخ روبه رو بشم چون هفته ها تو کما بود😞 اما الحمدلله اون چیزی ک تصور میکردم نبود، وقتش بود صورتش رو ببینم ،فلانی سرش رو بگیر تا خوب حمومش بدیم بعد غسلش روبجا بیاریم، رفیقم سرش عروسم رو گرفت تو دستاش چشمم به چشم های بسته ش خورد💔 چشمم به صورت قشنگ و نورانیش خورد.. اه عزیزم ،اه جوانم، اه مادر.... صدای خواندن قران میاد امشب چ شبی شده ،تو کی هستی! چرا اینقدر رفتنت قشنگ شده امشب.... مشتم رو پر سدر کردم ریختم روی سر و صورتش و شروع کردم به شستنش.... دستم خورد به گلوش.... سوراخ بود 💔 هفته ها بود غذا خوردنش از طریق گلوش بود ‌... چشم هامو بستم و شستم و شستم‌.. دوباره رسیدم به زخم های دیگه ‌... نگاه به رفیقم کردم 🥺اینا چین‌😭 سرمون رو انداختیم پایین و گفتیم استغفرالله ربی و اتوب الیه😔 خدایا ازمن بگذر ...‌ بنده ی خوبی برات نبودم💔 شست و شو تمام شد شروع کردیم به غسل دادن.... غسل های اخر دنیاش بود 🥺 باید جوری غسل میدادم که اون دنیا اگه اومد برا م شهادت بده ازم رضایت داشته باشه😭 اخه دختر حضرت زهرا بود. ادامه دارد.. با ذخیره کردن و ن.شر دادن این پست کمک میکنید تا دست بقیه هم برسه پس ان شاالله کاری کنید بیشتر انگیزه برای نوشتن داشته باشم♥️ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
تلنگر ساعت مرگ
ادامه پست قبلی قسمت سوم منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 اخه دختر حضرت زهرا س بود💔 مگه میشد براش کم بزارم ،ببین دم غسالخونه چقدر براش شلوغ شده با اینکه شبه اما ببین چقدر عزیز بوده که دارن اینجور براش زجه میزنن، صدای دعای کمیل میاد.... میشنوی! خانوادت دارن برات دعای کمیل میخونن... یکی برات ال یاسین گذاشته،ماهم برات روضه ی وداع مادر رو گذاشتیم عزیز نورانیم💔 غریب مادر غریب مادر😭 شب و غسل و روضه.... صدای ناله های بلند ،چی تجسم میکنی😭 دختر مادر تو چقدر شبیه مادر ی💔 پنبه ها رو گلوله گلوله کردم گذاشتم روی زخم های تنش ،عزیز جوونم چقدر زجر کشیده ای اخه ،میدونی پهلوی مادرمون زهرا هم ....😭💔 اخ خدا💔 گلوشو ببندم؟ یا حسین💔 پهلوشو ببندم💔 صدا میزد از بیرون تورخدا تربت بزارید زیر زبونش،رفتم بیرون تربت کربلا رو اوردم، دهنش باز کردم گذاشتم زیر زبونش، پشت گوشاش، روی پشونیش، روی گلوش😭 امام حسین به دادت برسه خواهرم... یادت نره شب اول قبرت هرچی پرسیدن بگو حسین💔😭 منو هم یادت کنی هاااا، این دوستای مجازیمم خیلی التماس دعا گفتن خودت اون دنیا براشون واسطه شو دختر حضرت زهرا س😭💔 روسری رو بده ،ببندم روی سرش... آماده ش کنم تا همسرش بیاد داخل وداع اخر رو کنه غریبم حسین😭 عزیزم حسین... اقا بیا عروست امادس بیا ببینش دیگه تحمل دیدن اون صحنه رو نداشتم رفتم تو رختکن نشستم زمین... همسرش بالای سر جنازه وایساده بود میزد تو سرش و باش حرف میزد.... تو الان وقت رفتنت نبود💔 با ذخیره و نشر این پست کمک کنید دست بقیه برسه #قران #روح #شیعه کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
یادآور مرگ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
غسالخانه ی زنان💅 منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 لباس تر تمیز تنم کردم ،خودمو تو آینه نگاه کردم روسریمو مرتب کردم، چادر مو از روی سیم حیاط اوردم و سرم کردم انگشتر دستم رو نگاه کردم،کیفمو چک کردم که ببینم پول کرایه دارم یانه,خدا رو شکر به اندازه ی بود که منو تا دم غسالخونه ببره و برگردونه‌... زنگ زدم رفیقم گفتم تو برو تا منم خودمو برسونم، از درب حیاط که زدم بیرون شروع کردم به سوره ی توحید خوندن ایه الکرسی خوندن برای ارامش دلم،قدم که برمیداشتم روی زمین هم سبک بودم هم سنگین..... سبک از اینکه تو مسیریم که هر روز منو یاد خدا و اعمالم میندازه سنگین که قراره برم حمام اخرت جوانی رو انجام بدم😔 اما چاره چیه!!! مسیری هست که جلوی پای همه ی ما هست،هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه مانع و جلو دارش باشه فقط این اعمال خوب ماست که میتونه کمک ما کنه به راحتی از این دنیا دل بکنم و بریم اون دنیا تا زندگی اصلی مون رو شروع کنیم. ۲۰ دقیقه ای زمان برد تا رسیدم غسالخونه، درب باز کردم دیدم رفیقم اون بالای حوض وایساده دستکش هاشو پوشیده ومیخندید می‌گفت : زهرااااا مرده زنده شد پس کی میخاستی بیایی!!! بهش نگاه کردم گفتم چقدر غساله شدن برازندته سعی کن تا اخرش غساله بمونی ،خندید گفت آی اگه بابام بفهمه دیگه رام نمیده خونه.... وسایلم رو گذاشتم گوشه ی از غسالخونه و رفتم تو رختکن بووووو ،همون بوی مرطوب ،بوی نم،بوی کافور می اومد، بوی ترس از رفتن وتنها شدن می اومد😔 چکمه ها سایز پام نبودن ،اما به زور پام کردم ،کج و معوج راه می‌رفتم ،رفتم نشستم روی حوض بزرگ کنار دوستم ،گفتم پس کو عروسم؟! حین حرف زدن یه اقای در زد رفتم پشت در💔 خواهرم رو میخان بیارن اینجا غسل بدن، حوض تمیزه؟! گفتم بله نگران نباشید،جنازه رو اوردن همه دور جنازه جمع شده بودن و جیغ میزدن🥺 منم زیر لب صلوات میفرستادم تا عروسم با صدای جیغ ها اذیت نشه💔 زیپ کاور رو باز کردن، یهو دستش از کاور زد بیرون خورد به حوض، برگشتم نگاه کردم وای کاش نمیدیدم🥺😭 ناخن های کاشت شده💔 غم تو دلم موج زد و افکارم ..... نماز! روزه! غسل! پاکی! نجاست! بوی عجیبی به بینیم خورد ،بوووووو نگاه کردم به رفیقم ابرو انداخت بالا که نمیدونست بم چی بگه😰 میدونم فقط دستم گرفتم جلو دهنم بدو بدو زدم بیرون (کاشت ناخن زمانی که برای درمان باشه اونم شرایط خاص باشه و مرجع اجازه بده میشه گذشت،مثلا کسی ناخن نداره، بجاش کاشت میکنه اما برای زینت نمیشه گذاشت) #خدا#صلوات کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
غسالخانه ی زنان💅 منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع ح
ادامه‌ی پست قبلی منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 زیپ کاور رو باز کردن، یهو دستش از کاور زد بیرون خورد به حوض، برگشتم نگاه کردم وای کاش نمیدیدم🥺😭 ناخن های کاشت شده💔 غم تو دلم موج زد و افکارم ..... نماز! روزه! غسل! پاکی! نجاست! بوی عجیبی به بینیم خورد ،بوووووو نگاه کردم به رفیقم ابرو انداخت بالا که نمیدونست بم چی بگه😰 میدونم فقط دستم گرفتم جلو دهنم بدو بدو زدم بیرون😞 اون روز ۵ تا عروس شسته بودیم روز سختی بود دیگه توان موندن نداشتم مطمن بودم بیشتر این از بدنم کار بکشم بیهوش میشدم، دلم میخواست هرچی زودتر غسالخونه رو ترک میکردم بخودم گفتم زهرا تو ۵ تا عروس شستی دیگه بسه ،بقیه رو بزار همکارا بشورن... دوستم بالای سر جسد نشسته بود... فکر میکردم با نگاهش داره التماس میکنه زهرا نرو بمون و تنهام نزار،راستش رو بخواین از دیدن کاشت ناخن و تصور اینکه باید چطور اونا رو از دست جنازه جدا کنم برام سخت بود😞 گفتم ببین خووو کاشت داره من دلم نمیاد در بیارم دلم داره زیر رومیشه گفت کاشت بامن فقط بمون... تمام تنش جای زخم بستر بود بقدری زخم داشت که فضای غسالخونه رو به زور تحمل میکردم ،دلم میخاست اون روز فرارمیکردم ‌‌...بو تو مغزم بود ،حتی به زور صحبت میکردم ، نگاه کردم به خواهر عروسم، داشت یه گوشه گریه میکرد،گفتم اخه این چ کاریه!!!! این مگه بیمار نبوده! ببین تنش رو پر از زخمه.... پس چطور شما براش کاشت انجام دادید!!! گفت برای دلخوشیش! گفتم کدوم دلخوشی! مگه میشه مخالف شرع خدا رفت و بگیم دلخوشی..گناه ولذت آنی شده دلخوشی!! بیا ببین الان ما با چ سختی و کمر بریدگی باید این کاشت رو در بیاریم😭 بخودتون رحم نمیکنید باشه ولی به ما غساله ها رحم کنید بخدا ما طاقت دیدن این تصاویر رو نداریم ،ما دلمو نمیاد اون جسم بی روح وسرد 😭 اذیت شه.... یکی از غساله ها گفت نمیخاد ولش کنید همینجور غسلش بدیم،بهش نگاه کردم گفتم نه!! به هیچ عنوان انجامش میدیم ،اینا غافل شدن... ماها که غافل نشدیم ماهااا که میدونیم تهش چیه😣 دستشو گرفتم دستم ،شروع کردم به سابوندن ناخن هاش‌... دختر چی بخودت کردی... ادامه داره‌.. کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از مخزن غسالخونه
✍️ : برداشته شدن عذاب از اهل قبرستان به برکت حضور حضرت علیه السلام یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند: همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام» چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟» گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟» قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟ او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم. پرسیدیم: این چه بویی است؟ شیخ فرمود: وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد. بهترین در کانال حال خوش🔻 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92