eitaa logo
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
3.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
سلام به کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند خوش آمدید. مطالب کانال صرفا جهت اطلاع واستفاده شما عزیزان می باشد. تبلیغ کسب و کار کانال و گروه ----------------------------------------------------- آیدی مدیر @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
چت و سرگرم بودن با گوشی همیشه مقدمه خیانت نیست! خلأ عاطفی و کم‌توجهی به همسر، عامل اصلی گرایش زیاد به تلفن همراه است. بجای مشاجره این خلا رو پر کنید...! کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد بنابراین باید👇👇 برنامه ریزی کنید تا مدت زمان بیشتری در کنار همسر خود باشید کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
✨﷽✨ یک شب! یکی از دوستانم یه قانونِ جالب واسه خودش داشت! قانونش این بود کـه: باوجودِ داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کارِ پر مسئولیت «ماهی یک شب باید خونه پدر و مادرش باشه!» می گفت کـه کارهای بچه‌ها رو انجام میدم‌ و میرم خودم تنهایی، مثل دورانِ بچگی و نوجوانی … چندین ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم! می گفت: خیلی وقت‌ها هم کار خاصی نمیکنیم! پدرم تلویزیون نگاه می‌کنه و من کتاب می‌خونم، مادرم تعریف می‌کنه، من گوش می‌دم، من حرف میزنم و مـادرم یا پدرم چرت میزنند و شب میخوابیم… صبح صبحانه‌اي می خوریم، بعد برمیگـردم بـه زندگی! دیروز متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده. براش پیام دادم کـه بابتِ درگذشت مادرت متاسفم و همیشـه ماهی یک شبی رو کـه گفتـه بودی بـه یاد دارم… جواب داد، تشکر کرده و نوشته کـه: «مادرم توی خاطراتِ محدودش، از اون شب‌ها بـه عنوانِ بهترین ساعتهای سالها و ماه‌هاي‌ گذشته ‌اش یاد کرده» و اضافه کرد کـه: اگه راستش رو بخوای بیشتر از مادرم برای خودم خوشحالم کـه از این «فرصت و شانس» نهایتِ استفاده رو برده‌ام…!! قوانینِ خوب رو دوست دارم… برای خودتون؛ دلتون؛ حالتون و خانوادتون قانون هاي‌ قشنگ بذارید؛ بعداً حسرت قانون هاي‌ گذاشته نشده رو نداشته باشید! کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
🔵يك ي هميشگي باشيد يك تابلوي و ايده ال از خودتان تهيه كنيد ،در نظر بگيريد دوست داريد خانواده ي چه تصور هميشگي از شما داشته باشند . مثلا موهاي همواره سشوار شده و شيك لباس هاي همواره شيك و تميز چهره ي همواره بشاش متين و ارام و.... بسيار است. هر كدام ازين ها در شما وجود دارد سعي بر تقويت آن داشته باشيد و هر كدام وجود ندارد سعي كنيد اداي آن را در بياوريد .شك نكنيد بزودي همه ي اين ويژگي ها در شما ميشود. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 #تاپــــروانگی 🕊🕊 قسمـت #شصت_ویک ترانه سینی غ
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 🕊🕊 قسمـت ترانه چهار زانو نشست و با ذوق گفت: _من سراپا گوشم _مثلا رفته بودم مغازه ی عمو تا آینده ی طاها رو خراب نکنم، اما با ناغافل سر رسیدن عمو و حرف های مجبوری طاها باعث شده بودم وجهه ش خراب بشه. اون شب مثل مرغ سرکنده بودم، انقدر ناخنام رو از استرس جویدا بودم که صدای خانوم جانم در اومده بود... می ترسیدم از پیشامدای بعدی. اینکه خب حالا عمو و زنعمو در مورد پسرشون چه فکری می کنند؟ اصلا کاری که کرده بودم عاقلانه بود یا بچگانه؟ دلم مثل سیر و سرکه می جوشید... برای مامان همه چی رو تعریف کرده بودم و حالا اونم دست کمی از من نداشت. غصه ی طاها رو می خورد که بعد این همه سال برای اولین بار از باباش کتک خورده و خورد شده بود... اصرار کردن برای اینکه مامان زنگ بزنه خونه ی عمو و مثلا چاق سلامتی بکنه هم کار درستی نبود، در واقع تابلو بود! این بود که ما تو بی خبری موندیم و بنا رو بر این گذاشتیم که هر اتفاق جدی بیفته بالاخره به گوش ما هم می رسه دیگه. دو روز بعد بود دقیقا، آماده شده بودم برم دکه ی روزنامه فروشی که زنگ خونه رو زدن... خانوم جون در رو باز کرد و با تعجب گفت: " پناه بر خدا! طاهاست..." به دلم بد افتاده بود، همون چادر مشکی که تو دستم بود رو انداختم روی سرم و ایستادم کنار در اتاق. سابقه نداشت که تنها بیاد آخه... از پله ها اومد بالا، صدای احوالپرسیش رو می شنیدم جالب بود که خودش به خانوم جون گفت: _زنعمو ببخشید که این وقت روز و بی خبر مزاحم شدم، میشه چند دقیقه بیام داخل؟ _چه حرفیه پسرم، مگه ادم برای رفتن خونه عموش باید اجازه بگیره؟ بفرما تو خیلیم خوش اومدی تقریبا دیگه مطمئن شدم برای حرف زدن اومده اونم بدون اطلاع خانوادش! رو نداشتم که باهاش چشم تو چشم بشم.. وارد شد و مثل همیشه سلام کرد، آروم جوابش رو دادم. انگار پارانوئید شده بودم، بیخودی فکر می کردم دیگه اون طاهای سابق نیست... اما بود! خانوم جون گفت: _بشین طاها جان، برم یه چایی بیارم برات بعدم به عادت لبه ی چادرش رو داد زیر دندون و رفت سمت آشپزخونه. نشست و تکیه داد به پشتی، من اما هنوز یه لنگه پا وایساده بودم... _خوبی دخترعمو؟ هنوز به گل های لاکی رنگ قالی نگاه می کردم. _جایی می خواستی بری؟ بد موقع اومدم _نه... _حرف دارم باید می اومدم خانوم جون با سینی چای اومد بیرون و گفت: _بفرمایید، ریحانه جان مادر حواست به غذا باشه ته نگیره، ترانه هم تو اتاق خوابه. من برم پیش ملک خانوم پیغام فرستاده کار واجب داره و با اشاره چیزی گفت که نفهمیدم. طاها به احترامش وایساد و بعد از رفتنش دوباره نشست. مطمئن بودم تمام وقتی که در نبود خانوم جون برای صحبت داریم پنج تا ده دقیقه ست... خودم پیش دستی کردم: _چیزی شده؟ دستی به صورتش کشید و جواب داد: _من نمی تونم ریحانه ادامه دارد... کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
🔵باید خاص باشید. 🔵یک مرد به دنبال زنی می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. 🔵زنی که اهل نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. 🔵مردها یک زن و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگیشان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. 🔵از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد خانواده و اطرافیانشان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاهشان آن را داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند . کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
‌ ❌فرزندان خود را نازپرورده بار نیاورید❌ ✅فرزندان خود را از گزند روزگار حفظ کنید، اما از حمایت بیش از اندازه هم اجتناب کنید چرا که حمایت بیش از اندازه می تواند مانع رشد و ترقی فرزندان شما شود. ✔️شما می خواهید همه چیزهایی را که خوب است به فرزندان خود بدهید، اما گاه اتفاق می افتد که این امکان پذیر نیست. ✔️بیاموزید که در وقت لزوم به فرزندان خود نه بگوئید چرا که گاه یک نه گفتن می تواند فرزندان شما نجات دهد. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
گاهي قهر كردن با كودك اثار سو بيشتري نسبت به تنبيهات فيزيكي دارد. وقتي ما با كودكمان قهر مي كنيم در حقيقت به او اين پيام را ميدهيم كه تو بي ارزش و بي مقدار هستي. انقدر بد و دوست نداشتني هستي كه حتي ترا تنبيه نميكنم چون از شدت نفرتم به تو نميتوانم به تو نگاه كنم يا با تو حرف بزنم. اين كودكان از شدت وحشت از طرد شدن، رها شدن، دوست داشته نشدن هميشه از خواست خود ميگذرند تا پذيرفته شوند و تاثيرات سو اين رفتار در بزرگسالي باعث وحشت از طرد شدن ميشود كه يا فرد به بقيه ميچسبد يا به كسي نزديك نميشود تا درد طرد شدن او را از پا نيندازد.🌹 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
كودكان كتك مي زنند چون نميدانند خشم خود را چگونه نشان دهند، به علاوه آنها رابطه برابر را دوست ندارند. ⚪️كودكي كه كتك ميزند به خودش بيشتر اسيب ميزند تا طرف مقابل، شما حتما بايد مرتبا مراقب باشيد وقتي ميخواد اقدام به زدن كند دستش را بگيريد نه محكم بگوييد خودتان را ناراحت نشان دهيد. انقدر اين كار را تكرار كنيد تا مايوس شود. اگر كودكان ديگر را ميزند بايد مدتي او را با كودكان ديگر در تماس نگه نداريد تا رابطه را ياد بگيرد. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 #تاپــــروانگی 🕊🕊 قسمـت #شصت_ودو ترانه چهار ز
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 🕊🕊 قسمـت دستی به صورتش کشید و جواب داد: _من نمی تونم ریحانه _چی رو نمی تونی؟ _همه ی این چند روز ذهنم درگیر حرفای شوکه کننده ای بود که تو مغازه زدی، آخه مگه میشه؟ ببین... منو تو امروز و دیروز نیست که باهم آشنا شدیم، نکنه از سمت زنعمو خدایی نکرده اجباری بوده برات؟ بهت حق میدم؛ شاید من اول باید نظر خودت رو می پرسیدم اما پیش خودم گفتم از سمت خانواده مطرح کردن مزیت داره. حداقلش اینه که حرمت تو به عنوان یه دختر حفظ میشه... یعنی اصلشم همینه؛ اما خدا شاهده که حتی یه درصدم فکرم به این سمت نرفت که ممکنه اذیت بشی یا نخوای! سرش رو پایین انداخت و همونجوری که با سوییچ توی مشتش بازی می کرد گفت: _نمی دونم چرا اطمینان داشتم به این مثل معروفه دل به دل راه داره... حالام... نمی خوام که اگه حتی ذره ای ناراضی هستی به قول معروف رای تو رو بزنم! نه... اما اومدم ازت بپرسم که چرا؟ به چه قیمتی؟ هان ریحانه؟ اگه دلم براش تا اون موقع می سوخت حالا کباب بود ترانه، چقدر با خودش کلنجار رفته بوده و چه جاها که نرفته بوده فکرش! خیال می کرد نمی خوامش که آسمون به ریسمون بافتم و نقشه ریختم! انگار همین دیروزه، تلخی یه چیزایی تا ابد زیر دندون آدم باقی می مونه! نفس بلندی کشیدم و گفتم: _متاسفانه همه ی صحبت هام عین حقیقت بود پسرعمو! من بهانه تراشی نکردم چون در واقع هیچ دروغی نگفتم! کپ کرد! سوییچ از دستش افتاد روی فرش، خیره نگاهش کرد، با تعلل خم شد و برداشتش، بعد از چند ثانیه مکث و جوری که انگار می خواد جون بکنه پرسید: _اگه دروغ نیست پس چیه؟ مگه... مگه بچه دار نشدن تا قبل ازدواجم معلوم میشه؟ بنده خدا حتی برای پرسیدنم شرم داشت، نمی دونم اون روز چرا من انقدر رک شده بودم! شاید چون می دونستم باید قال قضیه رو بکنم تا فکرش آزاد بشه... هرچند که از تو داشتم له می شدم. _معلوم میشه... حالا که شده و یه قطره اشک که حتی حسشم نکرده بودم چکه کرد روی صورتم. دوباره پرسید: _خب اصلا مگه همه تو تقدیرشون چهار پنج تا بچه ی قد و نیم قده؟ نیست حالا عمه که یه عمر دوا درمون کردو بچه دار نشد چرخ زندگیش نچرخید؟ نمی فهمیدم می خواد منو دلداری بده یا جفتمونو آروم کنه و امیدوار برای ادامه دادن بحث ازدواج! دهن باز کردم و تند گفتم: _چرخ زندگیش چرخید اما شوهرش سرش هوو آورد! انگار یهو بادش خالی شد، وا رفت و دست کشید به چشمش. _ببین ریحانه، به همین شیرین کام قسم، به این خدایی که شاهده کلام بین مادوتاست، من اگر اینجا نشستمو می خوام دوباره پیشنهادمو مطرح کنم و ایندفعه به خودت بگم، تا ته همه چیزو ده بار تو مخیله ام رفتمو برگشتم! مطمئنم که دوباره پا پیش گذاشتم... برام مهم نیست، نه که نباشه ها نه! اما خدا بزرگه هزار تا راه هست واسه عیالوار شدن، علم هر روز پیشرفت می کنه بالاخره یا اصلا نه؟ بچه های پرورشگاهی، آدم گناه نمی کنه که یکیشونو بزرگ کنه تو فکراتو بکن و بله رو بده باقیش رو می سپاریم به خدا! مگه اینهمه دختر و پسری که با عشق پای سفره ی عقد میشینن از آیندشون خبر دارن؟ خیال کن که توام چیزی نمی دونی. چادرم را توی دستم فشار دادم، حرفاش قشنگ بود.. اما می شد فهمید که از روی عاشقیه و یا ترحم! تند گفتم: _ ولی من با همه ی اونا این فرقو دارم که می دونم چی میشه! آره خدا بزرگه... ولی زندگی اونی نیست که شما توی مخیله ت دیدی، واقعیت همیشه تلخه! چرا نمی فهمی؟ تو تنها پسره عمویی... کسی چه می دونه پس فردا چی پیش میاد! ده سال بعد که خانوادت نشستن زیر پات تا نوه دار بشن اونوقت منم میشم یکی عین عمه ی بدبختم... ادامه دارد... کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤: 🚫 مراقب تغذیه کودکان باشید برخی از خوراکی ها شاید همان لحظه تاثیر نگذارد ولی در بلند مدت سلامت کودکان را به مخاطره می اندازد، مثلا چیپس سیب زمینی در حالت های مختلف مدت هضمش در معده متفاوت است ✅سیب زمینی که درآتش و زغال پخته می شود حدود نیم ساعت در معده هضم می شود و بهترین حالت است ✅سیب زمینی آب پز حدود 2 ساعت در معده هضم می شود ✅سیب زمینی سرخ کرده 8 ساعت زمان می برد تا هضم شود ✅چیپس اصلا هضم نمی شود هر چقدر از این مواد به کودکان بدهیم و به گوارش آنها فشار بیاوریم از عمر آنها می کاهیم. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae مادری که همه کارها را برای فرزندش انجام می‌دهد، به فرزندش آموزش می‌دهد که حقیر، ناتوان، وابسته، ناکارآمد و غیرمفید است. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae کودک لیوانش از دستش می‌افتد و می‌شکند: در خانواده‌های آشفته این حادثه ممکن است منجر به مشاجره، تنبیه و شاید فرستادن کودک با چشمان اشکی به اتاقش شود. ولی در خانواده بالنده، به احتمال زیاد یک نفر به کودک خواهد گفت : لیوانت شکست؟ ببینم انگشتت را هم بریده‌ای؟ من برایت یک چسب زخم می‌آورم، بعد برو جارو بیاور و تکه‌های شکسته را جمع کنیم. خانواده بالنده می‌داند سلامت روانی و احساسات از هر چیز دیگر مهم‌تر است. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا نشان می دهد که : هر قدر "نه" گفتن برای کودک سخت تر باشد ، احتمال بروز اضطراب و افسردگی در کودک بیشتر است . کودک و نوجوانی که توان «نه» گفتن نداشته باشد ، عزت نفس نخواهد داشت . با ایجاد فرصت و موقعیت های «نه » گفتن برای فرزندتان ، به رشد این مهارت کمک کنید . کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 #تاپــــروانگی 🕊🕊 قسمـت #شصت_وسه دستی به صورت
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 🕊🕊 قسمـت طاها ناراحت بود،.. انگار شنیدن واقعیت هایی که تو تمام چند روز گذشته از زیر بارش شونه خالی کرده و فرار می کرد.. حالا بیشتر باعث ناراحتیش شده بود. برگشت توی جوابم گفت: _یعنی منو اینجور آدمی فرض کردی؟ مثل کریم آقا؟! _من فقط مثال زدم... نفس عمیقی کشید و گفت: _من حتی با همین مساله هم که زیادی بزرگش کردی، کنار میام چون... چون... کرد و نگفت چون دوستم داره! خیره نشد توی چشمم تا دلمو ببره، هیچ وقت ازین کارا نکرده بود. بود! همین که خانوادش رو فرستاده بود جلو یعنی آدم حسابی بود تو ذهن من حداقل. دید که ساکتم بازم خودش سکوت رو شکست: _لااقل یکم فکر کن، زمان بده... بذار از همه طرف بسنجیم. چرا این همه عجله؟ _چون می خواستم تا قبل از اینکه رسمی بیاین خواستگاری همه چیز رو بدونی. برام مهم بود که عجله کردم. به ضرب بلند شد و گفت: _خیله خب گفتنیا رو هم شما گفتی و هم من! حالا بهتره یهو همه چیزو خراب نکنیم. فرصت زیاده... انقدر از زیر چادر ناخنم را توی گوشت دستم فرو کرده بودم که شک نداشتم کبود شده! می خواست بره که گفتم: _من فکرامو کردم پسرعمو منتظر ایستاد تا کلامم کامل بشه: _ما به درد هم نمی خوریم! باید رک می شدم تا بفهمه می خوام دل بکنه! نه؟ دوست داشتن که فقط به وصال نیست ترانه... یه وقتایی همین که بگذری هم عمق احساست رو، رو کردی! من از طاها گذشتم؛ و انقدر مصر بودم که حتی نتونستم آینده ای رو تصور کنم باهاش! دور تخیلاتم رو هم خط قرمز کشیدم. من ناقص بودم ولی اون چیزی کم نداشت، می تونست خیلی زود یکی رو پیدا کنه صد درجه بهتر از من... نباید رو حساب احساس دخترونم آیندش رو تباه می کردم. لکنت گرفته بود انگار _اما من... _تو رو به روح بابام بس کن، من دیگه طاقت دور خودم چرخیدنو ندارم! غصه ی خودم کم نیست... نذار نقل زبون اینو اون بشیم. برو پسرعمو؛ مطمئن باش بیرون از این خونه، بخت بهتری منتظرته... فقط یه لحظه نگاهم کرد، هیچ وقت نتونستم حلاجی کنم معنیشو... بعدم رفت... یعنی هولش دادم دیگه با حرفام! چشم تار شده از اشکم به چایی از دهن افتاده ای بود که حتی بهش دستم نزد و قندون پر قندی که انگار بهم دهن کجی می کرد! صدای قدم های خانوم جون که توی راه پله پیچید فهمیدم زندگی به روال عادی باید برگرده... اون روز که گذشت یکی دوبار دیگه هم غیر مستقیم و دورادور پیغام فرستاده بود که پای همه چی می مونه و بهتره بیشتر فکر کنم اما خانوم جونم موافق نبود که کات نکنیم همین اول کار... می گفت جوانه و خاطرخواه شده، سرش باد داره. پس فردا که دید هم سن و سال هاش دست بچه هاشونو گرفتن اونوقت فیلش یاد هندستون میکنه خب حقم داره! نمیشه زور گفت که... منتها الان عقلش نمی رسه. و اینجوری شد که پرونده ی دوست داشتن ما همون اول کار بسته شد. ادامه دارد... کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 #تاپــــروانگی 🕊🕊 قسمـت #شصت_وچهار طاها ناراح
✨بہ نـــــــامـ خـــــــدای شـــــــہیدان✨ 🕊🕊 🕊🕊 قسمـت فردا همان آخر هفته ای بود که ترانه از او خواسته بود تا دشمن شادشان نکند! یعنی خانه ی عمو دعوت بودند، چون اربعین💚 بود و مثل همیشه بساط نذری به راه بود... می توانست مثل این چند وقت اخیر نباشد و یا تنها برود و بخاطر نبودن ارشیا هزار بهانه بیاورد اما حالا شرایط باهمیشه فرق کرده بود... ارشیا توی همین دو سه روز بارها پیام داده و زنگ زده بود، شبیه قبلترها نبود، بی تفاوت نبود و همین هم ریحانه را خوشحال می کرد و هم نگران! هرچند ریحانه گارد گرفته بود، اصلا برای مجبور بود این پیله ی موقت را دور خودش داشته باشد! امروز گوشی را روی حالت پرواز گذاشته بود چون باید فکر می کرد، بس نبود این آشفتگی ها و مدام دور ماندن از هم؟ حالا که ارشیا با همه ی خطاها باز هم کوتاه آمده و غرورش را کنار گذاشته بود پس تکلیف خود ریحانه چه بود؟ وظیفه ای نداشت در قبال همسر و کودکش؟ اصلا تا کی باید دربه در می ماند؟ بیچاره طفل بی گناهش... تصمیمش را باید می گرفت. حتی شب قبل از خواب برای خودش خط و نشان هم کشید! فردا باید می رفت خانه ی عمو... از همین جا باید تغییرات را شروع می کرد. صبح آماده شد و برعکس ترانه که متعجب بود از رفتارش، خودش با آرامش آماده شد و راهی شدند. نمی دانست چه پیش می آید اما دلش گواهی بد هم نمی داد. وارد کوچه که شدند با دیدن پرچم هیئت و دود غلیظ اسفندی که همه جا را پر کرده بود اشک به چشمش نشست. چقدر امسال از این فضاهای دوست داشتنی دور مانده بود. عمو با دیدنش لبخند دندان نمایی زد و مثل همیشه گرم و صمیمی خوش آمد گفت و بعد هم زنش را صدا زد... زنعمو هم که حسابی دلتنگش بود دو سه باری در آغوشش کشید و کلی قربان صدقه اش رفت. خوشحال بود از قرار گرفتن در جمع اقوامی که این چنین از حضورش استقبال می کردند و دوستش داشتند. ده دقیقه ای از توی حیاط بودنشان گذشته بود که زنعمو گفت: _ریحانه جان، پاشو بیا بریم سر دیگ. یه همی بزن حاجت بگیری، می دونی که این شله زرد ما خوب حاجت میده و چشمکی حواله ی ترانه کرد، ترانه با خنده گفت: _وا! خاک بر سرم زنعمو... حالا نوید اگه بشنوه فکر می کنه راست میگین _مگه دروغ میگم گل دختر؟ _نه نه، منظورم این نبود ولی خب به این شوری نبوده که. حالا هر دختر مجردی که بره پای دیگ واسش حرف درمیارن،.. وگرنه من که تا بیام دست راستو چپمو بشناسم این نوید پاشنه ی خونه رو از جا کند و ما رو برد... همه هم شاهدن!😁😜 زنعمو که انگار از اداهای ترانه به وجد آمده بود خندید😃 و بعد بین انگشت اشاره و شصتش را گاز گرفت و گفت: _خدا خفت نکنه دختر... همیشه ی خدا جواب تو آستین داری. بسه دیگه نخند دهنت کج میشه روز اربعینی... استغفراله چادرش را جمع کردو دست ریحانه را گرفت و رفتند کنار دیگ. ملاقه ی دسته بلند را برداشت، با بسم الله شروع کرد به هم زدن و بعد به او داد. ریحانه زیرلب صلوات فرستاد و به حاجت هایش فکر کرد. کاش ارشیا هم بود، کاش بچه شان صحیح و سلامت به دنیا می آمد، هنوز هم بخاطر که شده بود شاکر خدا و امام حسین بود... کاش خدا لطف را در حقش تمام می کرد و این روزهای بلاتکلیف انقدر کش نمی آمدند. ترانه با آرنج به پهلویش زد و از حال و هوای خوبی که داشت درآوردش. با اخم برگشت و پچ پچ کنان گفت: _هوی، چته تو؟ پهلوم دراومد _خب بابا ببخشید هول شدم _چه خبره مگه؟ _اونجا رو... ببین کی اومده _کی اومده؟ لابد عمه ی خدابیامرزه _خوشمزه جان! طاهاست... اوناهاش جلوی در با بهت سرش را چرخاند و نگاه کرد به آن طرف، راست می گفت. بعد از چند سال می دیدش؟ طاها آمده بود اما تنها نه! ادامه دارد... کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیب زمینی متری خفن و خوشمزه😋 هر سیب زمینی = ۱ ق نشاسته ذرت مواد لازم : سیب زمینی نشاسته ذرت نمک و فلفل . 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیمه با مرغ😍 مواد لازم : نصف سینه مرغ پیاز ۱ عدد رب گوجه ۲ ق غ پوره ۲ عدد گوجه لیمو عمانی ۳ عدد پودر هل نوک ق چ گلاب حدود ۵-۶ قطره زعفران زردچوبه لپه . 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کوفته شکم پر✨ مواد لازم: بلغور ریز گندم ۳ فنجان رب گوجه فرنگی ۱ق.غ سس چیلی یا رب فلفل ۱ ق.غ تخم مرغ ۱ عدد آرد گندم نصف لیوان نمک، فلفل، فلفل قرمز، زیره سبز آرد سمولینا نصف لیوان بلغور رو با 1.5 پیمانه آب جوش خیس می کنیم. کمی صبر کنید و همه مواد به جز تخم مرغ و آرد رو با هم مخلوط کنید و خوب ورز بدین. وقتی خمیر به غلظت آدامس رسید، آرد و تخم مرغ رو اضافه کنید و دوباره خوب ورز بدین. خمیر باید خیلی خوب ورز داده شه. اگر سینی با وارد کردن انگشتان به خمیر بلند شد، خمیر ما آمادس. برای داخل کوفته: گوشت چرخ کرده ۶۰۰ گرم کره ۲ ق.غ روغن زیتون ۲ ق.غ پیاز ۴ عدد نمک، فلفل، پاپریکا یک کاسه گردوی خرد شده کره و روغن زیتون رو در تابه بریزید و آب کنید. پیازها رو اضافه کنید و تفت دهید تا نرم شوند. گوشت چرخ کرده رو اضافه کنید و خوب تفت دهید تا آب آن تمام شود. نمک و سایر ادویه ها رو اضافه می کنیم و حرارت رو خاموش می کنیم. اونارو تو یک کاسه بزرگ قرار می دهیم و گردوها را که درشت خرد شده اضافه می کنیم و مخلوط می کنیم. کیسه فریزر را از وسط برش می دهیم و یک تکه به اندازه گردو از هاون برداشته و گرد می کنیم. روی کیسه می گیریم، کمی خیس می کنیم و کیسه را روی آن می بندیم. به صورت گرد باز می کنیم، دستمان را کمی خیس می کنیم، تو دست می گیریم و وسط آن را از مواد پر می کنیم و درست می بندیم. در این بین می توانید کمی دست خود را خیس کرده و به راحتی فرم دهید. و در آخر در روغن داغ سرخ کنید همیشه با لیمو سرو کنید 🍃 . 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
🌸🌿🌴🌸🌿🌴🌸🌿🌴🌸🌿🌴 🌿 🌴 ⭕️ : پودر غوره، پودر لیمو، زردچوبه، فلفل سیاه، شنبلیله خشک و پودر رازیانه ⭕️ : تخم گشنیز، دارچین، هل، میخک، زنجبیل، آویشن، فلفل سیاه، جوز هندی، ادویه‌کاری و فلفل پاپریکا ⭕️ : پودر دارچین، پودر زیره سیاه، و پودر گل محمدی به اندازه یک قاشق غذاخوری و از پودر هل، ففل سیاه و پودر جوز هندی ⭕️ ( لوبیاپلو، عدس‌پلو، باقالی پلو و… ): از ترکیب پلوی ساده با ادویه‌جاتی مانند پودر میخک به اندازه نصف قاشق مرباخوری و زنجبیل به اندازه یک قاشق مرباخوری استفاده کنید ⭕️ :پودر فلفل سیاه، زیره سیاه، پودر تخم گشنیز، پودر لیمو عمانی، مرزه، پودر دارچین، زردچوبه و جوز هندی ⭕️ : پودر تخم گشنیز، پودر پیاز، پودر هل، پودر سیر، پودر زیره سبز، پودر دارچین، پودر فلفل قرمز، پودر فلفل سیاه، پودر زنجبیل، پودر نمک دریا و پودر زردچوبه ⭕️ : فلفل سیاه، زعفران، دارچین، زردچوبه، هل، جوز هندی و پودر گل محمدی ⭕️ :پودرخردل، نمک، فلفل سیاه، پودر برگ بو، پودر میخک، زنجبیل، هل و دارچین ⭕️ : پودر پیاز، پودر سیر، ریحان خشک، رازیانه، نمک، ففل سیاه و جعفری ⭕️ : ادویه فلفل سیاه، نعناع خشک، ریحان، مرزه، ترخون خشک و پودر گل سرخ ⭕️ : فلفل سیاه، پودر لیمو عمانی، زردچوبه و سماق ⭕️ : زیره‌سبز، ادویه کاری، پودر زنجبیل، فلفل قرمز، گشنیز و شنبلیله ⭕️ : پونه، ریحان، رزماری، آویشن، فلفل قرمز و مرزنجوش ⭕️ : پودر زیره، تخم گشنیز، رازیانه، دارچین، جوز هندی پودر شده، هل ساییده شده و فلفل سیاه ⭕️ : پودر زیره، زنجبیل، دارچین، جوز هندی ساییده شده، فلفل سیاه، هل سایید شده، میخک پودر شده، زیره سیاه، زیره سبز، تخم گشنیز، رازیانه، فلفل و زردچوبه ⭕️ : پودر فلفل دلمه‌ای قرمز پابریکا، زیره پودر شده، فلفل سایید شده، پودر سیر و پودر میخک 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g