eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
402 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 تقدیم به ☀️خورشید اهل بیت و 🌙ماه بنی هاشم آن ................... نام او را گفت آدم، صورتِ انسان گرفت نام او را گفت خاتم، معنیِ یزدان گرفت ما مسلمانیم اما آنچنان تسلیم نه درس ها باید که پای مکتب سلمان گرفت تاک بر پای جهان پیچید و ساقی شد مرده از این باده خورد و تا همیشه جان گرفت ای به قربان ، آن سیّد بخشنده که شهر با دستان پر مِهرش، کمی سامان گرفت ای به قربان امامی که نشد حجش تمام از طوافش باد اما... هیئت طوفان گرفت ای به قربان نگاهی که دل از حر برد و رفت لشکری آماده را با ابرو و مژگان گرفت چشم او «آن» است و این آن را نباید ساده دید باید از این آن، برای این و آن هم، آن گرفت ، ست - آن زمان که روی دست خسته اش گرفت لحظه ی گودال را تصویر کردن مشکل است با صدای خس خسی، قلب جهان یک آن گرفت از هر کس که در دل کینه داشت آمد جلو ابن ملجم شد به محراب، از پسر تاوان گرفت ای به قربان تنی که شکل آن تغییر کرد زیر پای اسب ها، امضا شد و پیمان گرفت ای به قربان سری که شمعِ روی نیزه بود قطره قطره آب شد تا عمر جاویدان گرفت ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز و را باید از گرفت هر که جامانده بگوید و را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت ، میخانه ی عشاق آل مصطفاست باید از این سرزمین، آرامش و ایمان گرفت ازدحام ، وحدت در عین کثرت است با بصیرت می توان از چشم ها عرفان گرفت ای بنازم آن غیوری را که گفت مرگ را باید شبیه زندگی آسان گرفت رخصت از گرفتم تا که سقایی کنم او که از دستش زمین و آسمان ها نان گرفت آه از آن ساعت که دریای حرم را خشک دید آه از آن ساعت که آمد اذن بر میدان گرفت آه از آن ساعت که مشکش را پر از امّید کرد آه از آن ساعت که راهش را به نخلستان، گرفت آبِْ روی آب بود و آبرویش در خطر دست هایش پر کشید و مشک بر دندان گرفت تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه ابر، پیراهن درید و بعد از آن، باران گرفت قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به قمرالعشیره عباس بن علی (ع) از بام ............... پیداست اگر چه او کمالش از بام- دادند مگر دمی مجالش از بام!؟ سنگی که به آیینگی اش ایمان داشت زد بوسه به چشمان زلالش از بام قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷تقدیم به علمدار بی دست عباس بن علی (ع) 🚩 پرچم ........................‌‌ آب می ریخت و عمرِ نفسش کم می شد دل دریاییِ سقا، نمِ شبنم می شد عَلَم افتاد ولی پرچم او بالا بود دست او در نظرِ علقمه پرچم می شد تبری بوسه به دستان بلندش زد و رفت کمر باغ از این داغ ولی خم می شد دشمن از چشم تو ترسید... ولی تیر رسید! هر چه چشمان تو می رفت مصمم می شد از نگاه چپِ دشمن به خیامِ حَرَمت غارت اهل تو... در ذهن، مجسم می شد بعد از آنکه همه ات، بر سر تو ریخت به هم تن صد چاک تو با نیزه منظم می شد گرد و خاکی به هوا رفت، حرم می لرزید هر چه رفتند جلو... منظره مبهم می شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخ که اگه امشب عباس (ع) کفیل ما بشه😭✋🏻 👌 برای یکه تاز میدان کربلا ابوالفضل العباس (ع) یا کفیل .................. آه، در وصف تو تنها می نویسم «یا جمیل» ای که مَشکت، زمزمی از کوثر است و سلسبیل گیسوانت، ساحل امن است و من غرقم در آن چشم هایت دُرّ نایابی ست ای بحر طویل خواستم حاجت بگیرم از قنوت اشک تو بر ضریح چشمت ای ساقی شبی بستم دخیل کیستی تو!؟ کیستی تو!؟ کیستی!؟ دار السبیل کیستم من!؟ کیستم من!؟ کیستم!؟ ابن السبیل تو پناه کودکان بودی و بی خود نیست که گوش تا گوش حرم دیدم نوشته: «یا کفیل» شانه ی ایران تکان خورد از غمت، دل مویه کرد شمعم و می سوزم از روز نهم در اردبیل ۱ هر کجا صحبت شد از آزادگی، گفتم حسین از وفا هر کس که دم زد از تو آوردم دلیل حاجیان گرم طوافند و به دنبال همند ما دخیل اشک را بستیم بر یک مستطیل صالحِ بن صالح است و ساقیِ بن ساقی است وصف او را گفته در عرشِ مُعلّیٰ جبرئیل زنده شد عیسای بی جان در کنار خیمه گاه - حضرت موسی عصایش را که زد بر قلب نیل این شفاعت می کند! آن بر دل آتش می زند پس تفاوت می کند دست ابوالفضل و عقیل او که افتاد، آتش نمرودها گُل کرد و آه... سوخت این بار از تب آتش، گلستانِ خلیل سنگ بارید از دهانِ آسمان و زنده شد در نگاهم ماجرای کعبه و اصحاب فیل غارتش کردند و چیزی بر تنش باقی نماند پس ندادند آنچه را بردند، این قوم بخیل! قم المقدسه .............................................. ۱. «شمع پایلاما» یا «شمع‌گردانی» از صبح روز تاسوعا آغاز شده و تا غروب ادامه می‌یابد، بدین طریق که عزاداران به‌صورت جمعی و گاه با پای پیاده به ۴۱ مسجد شهر اردبیل در محلات مختلف رفته و به یاد ۴۱ منزل اسرای کربلا که در جریان اسارت خود و سفر از کربلا تا شام در تاریکی گذرانده‌اند با روشن کردن شمع که در حقیقت نذری آنها محسوب می‌شود، عشق خود را به علمدار امام حسین (ع) ثابت می‌کنند. به گفته ریش سفیدان قدیمی اردبیل آئین شمع‌گردانی در اردبیل بیش از هزار سال قدمت دارد و آیین مختص گروه یا سنین خاصی نیست. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭 برای عباس بن علی (ع) پیوند خورشید خراسان و ماه کربلا دریا ............. از آب سقاخانه، خاکم گشت دریا از پیش چشمم ناگهان بگذشت دریا نام تو آمد بر لبم ای ماه کامل چشمان من مَد کرد و ساحل گشت دریا کوبنده تر از موج، زد بر قلب صخره هر بار اما خسته تر برگشت دریا آمد برادر بر سر بالین سقا از اشکِ دامنگیرِ او شد دشت دریا او بی خبر بود از خودش در مجلس شام دیدند جا شد در دل یک تشت، دریا با روضه اش از کربلا تا مشهد آمد دریا به دریا، چشم من... تا هشت دریا قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوغاتی .............. در طلوع روضه، عطر یاس چیزی دیگر است در غروب علقمه، احساس... چیزی دیگر است از میان این همه سوغاتیِ زیبا و خاص آبِ دورِ مرقد عباس، چیزی دیگر است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭 تقدیم به قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس (ع) کمال ................. زندگی کردیم عمری با خیالش بیشتر از کمالش غافل و محو جمالش بیشتر چشم هایش سال ها ما را به خود مشغول کرد جای عشقش گفته ایم از خط و خالش بیشتر او کمالش در شکستن بود و... در چشم فرات ماه بود و با عمودی شد هلالش بیشتر تا به معراج شهادت، سربلند از خود شود با خدایش دست داد و شد وصالش بیشتر علقمه او را برای خود جدا کرده ست و او رنگ و بوی خیمه دارد حس و حالش بیشتر بر زمین افتاد و یک چشمش به سمت خیمه بود با هجوم نیزه داران شد سوالش بیشتر قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚🏻 به ساحت ابوالفضل (ع) «عین» ..... صحبت از مردی ست مردی در سیادت، دلپذیر صحبت از مردی ست مردی در سیاست، کم نظیر گیسویش را دیدم و درجا مسلمانش شدم دست هایش را نگو، هر جا که باید! دستگیر «چِشم» او معروف بود و «چَشم» او معروف تر ای به قربانش که چشمانش بشیر است و نذیر می دهد نانِ تمام خلق را با دست خویش سفره دار است و گدایش از صغیر است و کبیر جلوه ای از نور حق بود و علی و فاطمه (س) آن امیری که امیری داشته... نعم الامیر! تابعیت از ولی را او بجا آورد و بس لحظه ای خارج نشد از پیچ و خم های مسیر دستِ ساقی را علی بالا گرفت از ساق عرش کربلا در خود غدیری داشت! او بود این غدیر نابجا گفتیم اگر گفتیم او لب تشنه است او خودِ دریاست آری... ما ترک های کویر آهویی شرمنده اش خواندیم بین گرگ ها در رجزهایش ولی او گفت از شیرِ بْنِ شیر کودکان آتش گرفتند از عطش، عباس سوخت! یک نفر باید که ساقی می شد آنجا ناگزیر! شانه اش گهواره ی مَشکی شد و باران گرفت هق هقش را هیچکس نشنید جز یک نخل پیر خیمه ها غرق دعا بود و یکی از کودکان گفت عمه! تشنه ام اما عموجان کرده دیر تیرِ آخر را «عمود»ی زد که بر فرقش نشست او زمین افتاد و دشمن در سجودش شد دلیر یک شهادت داشت او... اما هزاران بار... آه چون سرش بر نیزه بود و دید خواهر را اسیر وحدتش را گریه کردم! کثرتش را بیشتر! کربلا پُر بود از عباس... آن خیرِ کثیر دست های او قلم شد تا که بنویسی از او ای قلم از بی وفایی در قلمدانت بمیر! خوشنویس آمد که بنویسد شبی، «عباس» را بعدِ ساعت ها نوشت او: «عین» را با چند تیر قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak_15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭🖤 برای (ع) ماه غریبستان ......... مثل مولا در دل میدان، هیاهو می کنی تیغ می چرخانی و از شوق، هوهو می‌کنی در میان گرد و خاکی که به پا شد در هوا پرچمت را آیه ی «ثمّ الستقاموا» میکنی ۱ پیش پایت، لشکری از کافران افتاده اند پلک بر هم میزنی هرگاه؛ جادو میکنی! جذبه ی چشمت برای عاشقان، آرامش است شیری و در بیشه ی دل، صید آهو میکنی ماهیان، دل را به دریای جنونت می زنند لحظه ای که شانه را در موج گیسو میکنی آنچه خوبان با هزاران چشم گفتن می کنند ماهتابا...! با اشارت های ابرو میکنی دلخوشی های تو ای ماه غریبستان چه بود!؟ اینکه عمرت را تماماً، وقف محرومی کنی چون کبوتر می پرند از پیش چشمت، کاسبان ابرویت را تا که شاهینِ ترازو میکنی ، معراج دستان بلندت می شود آسمان را با خودت همراه و همسو میکنی با رجزهای بلندت چون مسیح بر صلیب دست دشمن را برای دوستان رو میکنی و است هر جا که تویی مومنی و وقت مرگ، انگار... گُل بو میکنی تیرها و نیزه ها را در نیاور از تنت - ای عزیز ؛ چون درد پهلو میکنی قم المقدسه ....................... ۱. سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰ إِنّ الّذينَ قالوا ربّنا اللّهُ ثُمّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ علَيهِمُ الملائكةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأبشِروا بِالجَنّةِ الّتي كُنتم توعدون﴿۳۰﴾ به یقین کسانی که گفتند:«پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که:«نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به پیشگاه عباس بن علی (ع) کعبه ........... شده چون کعبه عباس و... به گِرد او طوافی بود تمام تیرها و نیزه ها... حاجی! مطافی بود! اگر با بغض و کینه می زدند او را... دلیلی داشت بلی...! از نهروان، دشمن به دنبال تلافی بود عجب باران سنگینی گرفت از علقمه تا او میان تیرها و مشکِ بی جانش، مصافی بود گره افتاد در کار حسین از اَبروی عباس به هم پیچید و... اوضاعش، کلافی بود... نمی دانم چرا اینقدر آشوب است بعد از او چه می گویم!؟ برای او همین یک داغ کافی بود ادب کرد و وفا کرد و نگفت از خویشتن چیزی اگر گفتیم حرفی غیر از این، حرفی اضافی بود بصیرت از نگاهش جاری است و از تولّی مست سرودن از لب و چشمش، نکات انحرافی بود به لطف سجده ی این واژگانِ مست بر دفتر مرا در گوشه ی چشمان او خوش اعتکافی بود همینکه نام زیبایش به لب آمد دلم پر زد دل عاشق به شوق دیدن او بُشر حافی بود قم المقدسه ................................................ ۱. «بُشر حافی» هم عصر امام کاظم (ع) و پدرش به دست امام علی (ع) مسلمان شده بود. او پس از سال ها لهو و لعب با نگاه امام هفتم، توبه کرد و به این دلیل که کفش نمی‌پوشید به «حافی» (پابرهنه) مشهور شد. او را به دلیل زهد فراوان از مشایخ صوفیه دانسته‌اند. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تیر و کمان ................ خورشید به قلب آسمان رفت پیشانیِ ماه را نشان رفت خم شد کمرش کنار ساقی چون تیر رسید و چون کمان رفت قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا