برای #شهید_بهشتی و یارانش
#حبیب
..............
سخت است که #خدمت کنی و #غریب باشی
دلواپس #مردمانِ_خودفریب باشی
سخت است #شعار ملتی #مرگ تو باشد
اما تو هنوز #بهترین_طبیب باشی
صد مرده کنی زنده به لطف نفْس گرمت
آخر به امید خلق، بر #صلیب باشی
سخت است که با این همه #اختیار و #امکان
از هرچه رفاه و وام، بینصیب باشی
سخت است که در پاسخ گستاخی #احزاب
لبخند به لب داشته و نجیب باشی _
از پنجرهی سینهی تو نور ببارد
#خورشیدِ_جهانِ_ظلمتِ_رقیب باشی
یک عمر گرفتارِ لب دوست شوی تا
در سایهی خالی، نفسی #ادیب باشی
با ذکر توسل به #علی میشود آری
هم #قاضی و هم #واعظ و هم #خطیب باشی
#نزدیک بیا تا که تو را خوب ببینم
یا حق بده از دور کمی عجیب باشی!
در #باغِ_بهشتی که تو را #سرخ سرودند
گفتند که صد پنجره، #عطر_سیب باشی
مربع
ای آنکه دم از #شهیدِ_مظلوم زدی باز
او رفته و باید پس ازین شکیب باشی
#هفتاد_و_دو_آیه پر کشیدند به یک آن
تا #کربوبلایی شوی و #حبیب باشی!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#روز_قوه_قضاییه
#شهادت_بهشتی_و_یارانش
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak_15
🌷🙏 تقدیم به #امام_حسین (ع)
برای آنها که #جنون را نمی فهمند
#حبیب
.............
در پی معنایم و سرگرم ظاهر نیستم
دوستت دارم! #حبیب_بن_مظاهر نیستم!
گاه دارم خلوتی کنج شبستانِ لبت
آنقدَرها هم که می گویند شاعر نیستم
مِی زدم از چشم هایت تا که روشن تر شوم
می پرستم آیه هایت را و... کافر نیستم
واژگان، هر بار می افتند دنبالم به راه
شعر، طولانی اگر شد! من مقصر نیستم
با جنونِ نام تو، افلاک را طی می کنم
شکر مثل دیگران، اهل مخدّر نیستم
می کِشم گاهی عدم را با عصایم روی بوم
من نه موسایم، نه فرعونم، نه ساحر؛ «نیستم!»
کوچه های شهر، تنها... آه من را پاسخند
درددل ها دارم و... ولگرد و عابر نیستم
دلخوشم #شب_های_جمعه، یک #حرم دارد دلم
#زائر_شش_گوشه_ام اما مجاور نیستم
گیر کردم در همان #روز_دهم، در #قتلگاه
بارها گفتم: «هنرمند معاصر نیستم!»
عده ای افسرده ام خواندند و جمعی سینه سرخ
من گذشتم از همه، آزرده خاطر نیستم
چیده ام از باغِ روضه، سیبِ لبخند تو را
در هوایت یک پرستوی مهاجر نیستم
تا #مُحرم می رسد دلتنگی ام گل می کند
با خودم می گویم: «آقاجان مسافر نیستم!؟»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 به #کربلا_و_کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
#پرچم اوست که بالاست هنوز از #غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از #رحمت
او #علی بود و به دنبال #عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از #غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
ساقی اش #درس_وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد #خون_خدا تا که نمیرد #ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر #پست_و_قدرت!؟
#درد_اصحاب، فقط #دین_خدا بود و #خدا
ما عطش داشته ایم آه... به #مسئولیّت
می توان بود #حسینی و #شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از #ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی_نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ_بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
#حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط #یک_فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻😭✌🏻 به پیشگاه #حبیب_بن_مظاهر_اسدی
دومرتبه
................
#علی نشسته در #اذان، بگو #اذان دومرتبه
که مست میشود از او لب و دهان دومرتبه
#صحابی_پیمبرم، مرید نام #حیدرم
اگر که ذکرش آمده سرِ زبان دو مرتبه
#قنوت من کبوتری که شد رها به دست او
#نگاه من دریچهای به آسمان، دو مرتبه
به جان باغ شد تبر، #یزید: نخل بیثمر
پس از بهار تو #علی، شده خزان دومرتبه
#حیات رفته از #قنات و مرده کوزهی #فرات
بیا که #جیرهبندی است، آب و نان دومرتبه
#حسین، راهیِ #طَف است، نفْس جامعه خفهست
شدهست دین برای عدهای #دُکان دومرتبه
ببین مرا که با دلم، چه کرده عشق کهنهات
#حبیب سالخوردهات شده جوان دومرتبه
چه #دشمنان_احمقی که پیش چشم #زینبت
شبانه آمدند و دادهاند #امان، دو مرتبه
#شهادتم مبارکم، خوش آمدی به پیکرم
نگاه کن مرا #حسین، همچنان دومرتبه
چنان که بر تو خیره شد، دهانِ چشم مانده وا
چه صحنهها ندیدم و نشد عیان دومرتبه
#سهشعبه شد #گلوی_طفل_شیرخوار و... #حرمله
نهاده #تیر در دهانهی #کمان دومرتبه
که قصد کرده سینهی تو را و... آه میکشد
ولی گرفته تیرِ آن، تو را #نشان دومرتبه
نبود غیر یک #حسین، قسمتِ #حبیبها
اگر که آفریده میشد این جهان دومرتبه
بگو کجاست #پیرهن، #حسین من #حسین من!؟
چرا به #قتلگاه رفته #ساربان، دو مرتبه!؟
بگو #حبیبِ_مبتلا، چه بود #راز_کربلا!؟
بگو چرا غروب کرد آسمان دو مرتبه!؟ -
چه کردهای که اینچنین #حسین عاشقت شده!؟
تو را #سلام میدهند #زائران دو مرتبه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🖤 به #کربلا و #کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا، نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا، نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا، نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
پرچم اوست که بالاست هنوز از غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از رحمت
او #علی بود و به دنبال عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_ی_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
#ساقی_اش درس وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، #سرآغازِ_لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد خون خدا تا که نمیرد ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر پست و قدرت!؟
درد اصحاب، فقط دین خدا بود و خدا
ما عطش داشته ایم آه... به مسئولیّت
می توان بود #حسینی و شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ #بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط یک فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🌷🙏 تقدیم به #امام_حسین (ع)
برای آنها که #جنون را نمی فهمند
#حبیب
.............
در پی معنایم و سرگرم ظاهر نیستم
دوستت دارم! #حبیب_بن_مظاهر نیستم!
گاه دارم خلوتی کنج شبستانِ لبت
آنقدَرها هم که می گویند شاعر نیستم
مِی زدم از چشم هایت تا که روشن تر شوم
می پرستم آیه هایت را و... کافر نیستم
واژگان، هر بار می افتند دنبالم به راه
شعر، طولانی اگر شد! من مقصر نیستم
با جنونِ نام تو، افلاک را طی می کنم
شکر مثل دیگران، اهل مخدّر نیستم
می کِشم گاهی عدم را با عصایم روی بوم
من نه موسایم، نه فرعونم، نه ساحر؛ «نیستم!»
کوچه های شهر، تنها... آه من را پاسخند
درددل ها دارم و... ولگرد و عابر نیستم
دلخوشم #شب_های_جمعه، یک #حرم دارد دلم
#زائر_شش_گوشه_ام اما مجاور نیستم
گیر کردم در همان #روز_دهم، در #قتلگاه
بارها گفتم: «هنرمند معاصر نیستم!»
عده ای افسرده ام خواندند و جمعی سینه سرخ
من گذشتم از همه، آزرده خاطر نیستم
چیده ام از باغِ روضه، سیبِ لبخند تو را
در هوایت یک پرستوی مهاجر نیستم
تا #مُحرم می رسد دلتنگی ام گل می کند
با خودم می گویم: «آقاجان مسافر نیستم!؟»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🌷🙏 تقدیم به #امام_حسین (ع)
برای آنها که #جنون را نمی فهمند
#حبیب
.............
در پی معنایم و سرگرم ظاهر نیستم
دوستت دارم! #حبیب_بن_مظاهر نیستم!
گاه دارم خلوتی کنج شبستانِ لبت
آنقدَرها هم که می گویند شاعر نیستم
مِی زدم از چشم هایت تا که روشن تر شوم
می پرستم آیه هایت را و... کافر نیستم
واژگان، هر بار می افتند دنبالم به راه
شعر، طولانی اگر شد! من مقصر نیستم
با جنونِ نام تو، افلاک را طی می کنم
شکر مثل دیگران، اهل مخدّر نیستم
می کِشم گاهی عدم را با عصایم روی بوم
من نه موسایم، نه فرعونم، نه ساحر؛ «نیستم!»
کوچه های شهر، تنها... آه من را پاسخند
درددل ها دارم و... ولگرد و عابر نیستم
دلخوشم #شب_های_جمعه، یک #حرم دارد دلم
#زائر_شش_گوشه_ام اما مجاور نیستم
گیر کردم در همان #روز_دهم، در #قتلگاه
بارها گفتم: «هنرمند معاصر نیستم!»
عده ای افسرده ام خواندند و جمعی سینه سرخ
من گذشتم از همه، آزرده خاطر نیستم
چیده ام از باغِ روضه، سیبِ لبخند تو را
در هوایت یک پرستوی مهاجر نیستم
تا #مُحرم می رسد دلتنگی ام گل می کند
با خودم می گویم: «آقاجان مسافر نیستم!؟»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 به #کربلا_و_کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
#پرچم اوست که بالاست هنوز از #غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از #رحمت
او #علی بود و به دنبال #عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از #غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
ساقی اش #درس_وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد #خون_خدا تا که نمیرد #ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر #پست_و_قدرت!؟
#درد_اصحاب، فقط #دین_خدا بود و #خدا
ما عطش داشته ایم آه... به #مسئولیّت
می توان بود #حسینی و #شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از #ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی_نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ_بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
#حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط #یک_فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🙏🏻😭✌🏻 به پیشگاه #حبیب_بن_مظاهر_اسدی
دومرتبه
................
#علی نشسته در #اذان، بگو #اذان دومرتبه
که مست میشود از او لب و دهان دومرتبه
#صحابی_پیمبرم، مرید نام #حیدرم
اگر که ذکرش آمده سرِ زبان دو مرتبه
#قنوت من کبوتری که شد رها به دست او
#نگاه من دریچهای به آسمان، دو مرتبه
به جان باغ شد تبر، #یزید: نخل بیثمر
پس از بهار تو #علی، شده خزان دومرتبه
#حیات رفته از #قنات و مرده کوزهی #فرات
بیا که #جیرهبندی است، آب و نان دومرتبه
#حسین، راهیِ #طَف است، نفْس جامعه خفهست
شدهست دین برای عدهای #دُکان دومرتبه
ببین مرا که با دلم، چه کرده عشق کهنهات
#حبیب سالخوردهات شده جوان دومرتبه
چه #دشمنان_احمقی که پیش چشم #زینبت
شبانه آمدند و دادهاند #امان، دو مرتبه
#شهادتم مبارکم، خوش آمدی به پیکرم
نگاه کن مرا #حسین، همچنان دومرتبه
چنان که بر تو خیره شد، دهانِ چشم مانده وا
چه صحنهها ندیدم و نشد عیان دومرتبه
#سهشعبه شد #گلوی_طفل_شیرخوار و... #حرمله
نهاده #تیر در دهانهی #کمان دومرتبه
که قصد کرده سینهی تو را و... آه میکشد
ولی گرفته تیرِ آن، تو را #نشان دومرتبه
نبود غیر یک #حسین، قسمتِ #حبیبها
اگر که آفریده میشد این جهان دومرتبه
بگو کجاست #پیرهن، #حسین من #حسین من!؟
چرا به #قتلگاه رفته #ساربان، دو مرتبه!؟
بگو #حبیبِ_مبتلا، چه بود #راز_کربلا!؟
بگو چرا غروب کرد آسمان دو مرتبه!؟ -
چه کردهای که اینچنین #حسین عاشقت شده!؟
تو را #سلام میدهند #زائران دو مرتبه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
برای #شهید_بهشتی و یارانش
#حبیب
..............
سخت است که #خدمت کنی و #غریب باشی
دلواپس #مردمانِ_خودفریب باشی
سخت است #شعار ملتی #مرگ تو باشد
اما تو هنوز #بهترین_طبیب باشی
صد مرده کنی زنده به لطف نفْس گرمت
آخر به امید خلق، بر #صلیب باشی
سخت است که با این همه #اختیار و #امکان
از هرچه رفاه و وام، بینصیب باشی
سخت است که در پاسخ گستاخی #احزاب
لبخند به لب داشته و نجیب باشی _
از پنجرهی سینهی تو نور ببارد
#خورشیدِ_جهانِ_ظلمتِ_رقیب باشی
یک عمر گرفتارِ لب دوست شوی تا
در سایهی خالی، نفسی #ادیب باشی
با ذکر توسل به #علی میشود آری
هم #قاضی و هم #واعظ و هم #خطیب باشی
#نزدیک بیا تا که تو را خوب ببینم
یا حق بده از دور کمی عجیب باشی!
در #باغِ_بهشتی که تو را #سرخ سرودند
گفتند که صد پنجره، #عطر_سیب باشی
مربع
ای آنکه دم از #شهیدِ_مظلوم زدی باز
او رفته و باید پس ازین شکیب باشی
#هفتاد_و_دو_آیه پر کشیدند به یک آن
تا #کربوبلایی شوی و #حبیب باشی!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#روز_قوه_قضاییه
#شهادت_بهشتی_و_یارانش
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak_15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 به #کربلا و #کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا، نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا، نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا، نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
پرچم اوست که بالاست هنوز از غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از رحمت
او #علی بود و به دنبال عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_ی_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
#ساقی_اش درس وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، #سرآغازِ_لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد خون خدا تا که نمیرد ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر پست و قدرت!؟
درد اصحاب، فقط دین خدا بود و خدا
ما عطش داشته ایم آه... به مسئولیّت
می توان بود #حسینی و شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ #بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط یک فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
برای #اصحابامامحسین_علیهالسلام و #حبیببنمظاهر در #شب_عاشورا
#حبیب
................
برای ما معنا کن #حبیب بودن را
نمی از آن دریای غریب بودن را
عجب شبی بود آن شب، #شبِ_دهُم که #حسین
نشانتان داد #انگور و #سیب بودن را
#شهادت اینجا #شیرینتر_از_عسل باشد
کسی نمیخواهد بینصیب بودن را
کجاست آنکه بفهمد میان این مردان
برای #میدان رفتن #رقیب بودن را
کجاست آنکه بپرسد برای #سر دادن
دلیلِ این میزان #ناشکیب بودن را
کجاست آنکه ببوسد #رگ_گلویت را
همینکه دم میگیری #خطیب بودن را
کجاست آنکه ببیند به زانوان #امام
سرِ رضا دادن را، نجیب بودن را
(چقدر دلتنگیم ای خدا! به حق #رضا
نگیری از ما #یٱبنَشبیب بودن را)
بگو #حبیب که از روی نیزههای غروب
«چگونه» دیدی #شیبالخضیب بودن را!؟
#مسیحِ تو #قرآن خوانده روی #منبرِ_نی
بگو دمی با ما بر #صلیب بودن را
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15