eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
462 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
193 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭 تقدیم به (ع) و (ع) در (ع) پدر و پسر ................ در تو پسرت را فرستادی و خوارج هم پسرشان را پسر تو بود و پسر خوارج، لعنت بر این و که خون به دل و کردند ، همان بود که بر ، خون گریست ، همان که بر گلوی خندید! قم المقدسه 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
🙏🏻🌷 پیشکش به ساحت (عج) ............... خلاف آنچه گفتیم از خروجش، باشد که او مثل تمام شاعران، باشد غزل دارد به لبهایش، پر است از ماه... شبهایش کلامش آن رطبهایش، جهان را آرزو باشد ببین کار خدا را که کسی را با خود آورده که عالم، او باشد نباشی غافل از و بگو که چشم‌های خشکت امشب باشد و و و چه خوب است آدمی با خویش گرم گفتگو باشد به ما گفتند یاد از کنید امشب تصور کن با روبرو باشد تصور کن جلوی چشم خواهر، بنشیند و با تمام کندی‌اش روی گلو باشد تصور کن زنی را که خودش است و میان نیزه و شمشیرها در جستجو باشد چگونه می شود که گرفتار و اسیر مردمی بی‌آبرو باشد!؟ میان و ، این از چیست!؟ بمیرم...! نحوه جان کندنش باشد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak15
😭 تقدیم به (ع) و (ع) در (ع) پدر و پسر ................ در تو پسرت را فرستادی و خوارج هم پسرشان را پسر تو بود و پسر خوارج، لعنت بر این و که خون به دل و کردند ، همان بود که بر ، خون گریست ، همان که بر گلوی خندید! قم المقدسه 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
😭🖤🤦🏻 نثار و .................... با آمد کنار و یک کشید در ، کشید چشم خود را بست و گرداگرد با هرچه شد کشید را روی دوش یک خیمه‌ای را غرق در و کشید شد؛ رفت و گلویی تازه کرد و اشک ریخت زد را به چشمش، چند کشید تا که برگشت... آسمان از خون دل، لبریز بود جسم او را چون ، کشید تا نرنجد بیش از این از پس آمد به دستش کشید ساعتی نگذشت... آن را در دل گودال با یک و کشید هم دلش لرزید و هم دستش، جهانش تار شد مثل آهسته، را روی کشید بود تقریباً که در رفت روح او بود از تن پرکشید لحظه جان‌کندنش غرق تماشا بود و دید از تشنگی، را سر کشید قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15