😭🤦🏻 قصیده ای در باب #حق و #حقخواهی
و #چرایی و #چگونگی_عاشورا
تقدیم به پیشگاه #اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام
#حکومت_علوی
......................
حرامزاده، عرق خور، دروغگو، تنبل
یزید را بنویسید رأس این جدول
حکومت علوی، از #غدیر... والی بود
#حسین باشد و... باشد خلیفه این انگل!؟
سکوت مردم یعنی توهم نادان!
عوام را بنویسید مشکل و معضل
سکوتِ بالادستان، خیانت محض است!
خواص را بنویسید مست لایعقل
رسید قافله ی عشق از میانه ی حج
که وا کند گرهی را که بود لاینحل
ولی چه بر سر دین آمد و چه کرد آدم
نمی کند حیوان این قبیل در جنگل!
هزار گرگ به دنبال بچه آهویی
میان تاریکی ها... به دستشان مشعل
از اینکه معجر افتاد بگذریم... آن شب
#رقیه بود و لگدهای یک قوی هیکل
بیا که برگردیم... اینچنین نباید گفت
که سکته های قبیح افتاد به جان غزل
برو به ظهرِ عطش، آن زمان که می رفتند
کبوترانِ خدا یک به یک به سِیر اَجَل
دلاورانه #حسن بود #قاسم و... گل کاشت
چه مرگ شیرینی داشت! مرگِ مثل عسل
به #کربلا همه را محو هیبت خود کرد
نبود اگرچه که #عبدالله به جنگ جمل!
صدای حرمله آمد... دل #رباب گرفت
سه شعبه رفت و شد آغوش یک پدر، مقتل
به سمت خیمه رَود یا که پشت خیمه، کجا!؟
#حسین، چاره ی عالم! شده ست مستأصل
هر آنچه را می شد با امام بعدی گفت
حساب او که جدا بود از همان اول
تن زنان حرم مثل بید می لرزید
محارمش را با اشک و ناله کرد بغل
شروع رزمش طوفان ترسناکی بود
ولی می اندیشید این میانه او به علل
هزار مرتبه خواند آیه و... دلیل آورد
اگرچه گفت #علی، بهتر است «قَلَّ و دَل»
ولی چه سود! شکم ها، حرام نوشیدند
وگرنه نیست در اندیشه ی امام، خلل
زدند تیر به قلبی که بارها بوسید
به روی منبر و در جمع، احمدِ مُرسل
و #شمر آمد و خنجر گرفت بر دندان
دوید #زینب و خود را رساند تا که به تل
تبر به دست به جان #حسین افتادند
تمام نه! که شد آغاز... تازه جنگ و جدل
به ده نفر گفتند این شما و این تن او
حیا نکردند از بچه هاش حداقل
حدود نیم تُنی هست وزنِ اسب عرب
«تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»
چهار نعل فرو رفت در بدن، در گوشت
چهار نعل که خورده به سنگ ها صیقل
رسید #زینب و دید آنچه را نباید... آه!
شکسته سینه و از جا درآمده مَفصل
غریب گیر آوردند امامِ بر حق را
چه کارها که نکردند با سرِ آن یل
کشید کِل، به حرم حمله ور شد آن ملعون
که داشت با سرباز سپاه دیگر، کَل
#رقیه خار ندیده! #سکینه خواری را!
ببین ولی حالا پایشان زده تاول
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 پیشکش به ساحت #حجةبنالحسنالعسکری #امام_زمان (عج)
#راز_مگو
...............
خلاف آنچه گفتیم از خروجش، #صلحجو باشد
که او مثل تمام شاعران، #آیینهخو باشد
غزل دارد به لبهایش، پر است از ماه... شبهایش
کلامش آن رطبهایش، جهان را آرزو باشد
ببین کار خدا را که #مسیحیزادهای_در_بند
کسی را با خود آورده که عالم، #بند او باشد
نباشی غافل از #احیا و #قدر_نیمهی_شعبان
بگو که چشمهای خشکت امشب #با_وضو باشد
#شب_ذکر و #مناجات و #کمیل و #جعفرطیار
چه خوب است آدمی با خویش گرم گفتگو باشد
به ما گفتند یاد از #جد_عطشانش کنید امشب
تصور کن #سیاهی با #سفیدی روبرو باشد
تصور کن جلوی چشم خواهر، #شمر بنشیند
و #خنجر با تمام کندیاش روی گلو باشد
تصور کن زنی را که خودش #مادرْشهید است و
میان نیزه و شمشیرها در جستجو باشد
چگونه می شود که #آبروی_عالم_و_آدم
گرفتار و اسیر مردمی بیآبرو باشد!؟
میان #قتلگاه و #مرقدش، این #فاصله از چیست!؟
بمیرم...! نحوه جان کندنش #رازی_مگو باشد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
😭🤦🏻 به پیشگاه #پیرغلامان_اباعبداللهالحسین_علیهالسلام که عمری در هیئتها نفس زدند و برکت مجالس حسینی بودند
#پیرغلام
...................
#نوکرت بودم و دادم به تو هر روز، #سلام
پای تو ماندم و خواندند مرا #پیرغلام
در جوانی چه به ما داد #محرّم!؟ #غیرت
که همان بود دلیل #عطش ما به #قیام
مأمن و ملجأ ما بود در این شهر غریب
#جمکران و #حرم_فاطمه و #بیت_امام
پخش #اعلامیه، ما را چقدَر #مسلِم کرد
در شب کوفهی آن روز، در آن #کوفهی_شام
#روح_ساواک به کابوس همه سر میزد
رگمان بود به دستان #بتی_خونآشام
ناخن پای مرا یک شبَهِ زشت، کشید
#شمر بود و... شکمش سفرهای از #مال_حرام
کارمان بود کماکان دم از #ارباب زدن
صبح و شب، نقل حدیث از لب #آیات_عظام
مشتمان شد گره و جرأتمان #طوفان شد
رد شدیم از شب صحرای سکون، گام به گام
انقلابی که #خمینی به دل کاه انداخت
کوه شد داشت برای همهی دشت، پیام
او نشان داد که ما #زنده_به_عاشوراییم
مرگ بر تیغِ زبان، باشد اگر وقف نیام!
رود خون، خشک نخواهد شد و #جریانساز است
خاک، میخانه شود! دستی اگر باشد جام
تا که آمد دلمان شاد شود، #جنگ رسید
#شمر، #صدّام شد و قسمت ما شد صد دام
#قاسم و #اکبر و #عباس به میدان رفتند
همگی گوش به فرمان و مریدان #امام
مقتدا بود «#ولی»، مقصدمان: #کربوبلا
اینچنین بود اگر #مکتبمان یافت دوام
سالها میگذرد از شب «#والفجر» و دلم
میشود تنگ #جنوب و #شهدای_گمنام
کو!؟ کجا رفت #شهودی که در آن دوران بود
کو!؟ کجا رفت #شهادت، نفسِ حق عوام
#اختلاس آمده و گم شده #اخلاص، دریغ!
قشر مستضعفمان دربدر کوچهی وام
عدهای مستِ دلارند و به #اسراف، دچار
عدهای دلخوشِ مفهوم #عدالت به سهام
#کودکِکار، نگاهش گل سرخیست هنوز
کاش قرمز بشود هرچه چراغ است مدام
#مادری تا کمرش خم شده در سطل کثیف
#پدری خسته نرفتهست دو ماهی، حمّام
ما چه بودیم و چه شد #عاقبتِ_قصهیمان
ما کدامیم کدامیم کدامیم کدام!؟
با همهْ مسئلهها #اهل_ولاییم_ولا
با همهْ فاصلهها #پای_نظامیم_نظام
اول راه که گفتیم #علی، پیدا بود
که چه سخت است بمانیم و بماند #اسلام
وسط راه که گفتیم #حسین، این یعنی
راهیِ #کربوبلاییم و نبینیم #احرام
آخر راه که گفتیم #فرج، یعنی که
#مهدیِ_فاطمه بودهاست همان #حُسنختام
نگران نیستم آقا... که تو را میبینم
#مرگ میآید و من #خیره به چشمان شمام
نگران نیستم آقا... که مزاری دارم
میگذارند رفیقان دمِ #تشییع، مرام
نوکران تو میآیند و نخواهند گذاشت
که مرا خاک کنند #اهل_قُریٰ مثل #غلام
#نوکران تو میآیند، وَ خواهند گذاشت
بر #مزار منِ دلسنگ، شبی سنگِ تمام
#تربتش را بگذارید به کامم مردم
این زبانبسته مبادا که بماند #ناکام
#یاحسین است دوای من و #یاسین، درمان.
#ختم_قرآن کن و بگذار مرا، ختم کلام!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🤦🏻 قصیده ای در باب #حق و #حقخواهی
و #چرایی و #چگونگی_عاشورا
تقدیم به پیشگاه #اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام
#حکومت_علوی
......................
حرامزاده، عرق خور، دروغگو، تنبل
یزید را بنویسید رأس این جدول
حکومت علوی، از #غدیر... والی بود
#حسین باشد و... باشد خلیفه این انگل!؟
سکوت مردم یعنی توهم نادان!
عوام را بنویسید مشکل و معضل
سکوتِ بالادستان، خیانت محض است!
خواص را بنویسید مست لایعقل
رسید قافله ی عشق از میانه ی حج
که وا کند گرهی را که بود لاینحل
ولی چه بر سر دین آمد و چه کرد آدم
نمی کند حیوان این قبیل در جنگل!
هزار گرگ به دنبال بچه آهویی
میان تاریکی ها... به دستشان مشعل
از اینکه معجر افتاد بگذریم... آن شب
#رقیه بود و لگدهای یک قوی هیکل
بیا که برگردیم... اینچنین نباید گفت
که سکته های قبیح افتاد به جان غزل
برو به ظهرِ عطش، آن زمان که می رفتند
کبوترانِ خدا یک به یک به سِیر اَجَل
دلاورانه #حسن بود #قاسم و... گل کاشت
چه مرگ شیرینی داشت! مرگِ مثل عسل
به #کربلا همه را محو هیبت خود کرد
نبود اگرچه که #عبدالله به جنگ جمل!
صدای حرمله آمد... دل #رباب گرفت
سه شعبه رفت و شد آغوش یک پدر، مقتل
به سمت خیمه رَود یا که پشت خیمه، کجا!؟
#حسین، چاره ی عالم! شده ست مستأصل
هر آنچه را می شد با امام بعدی گفت
حساب او که جدا بود از همان اول
تن زنان حرم مثل بید می لرزید
محارمش را با اشک و ناله کرد بغل
شروع رزمش طوفان ترسناکی بود
ولی می اندیشید این میانه او به علل
هزار مرتبه خواند آیه و... دلیل آورد
اگرچه گفت #علی، بهتر است «قَلَّ و دَل»
ولی چه سود! شکم ها، حرام نوشیدند
وگرنه نیست در اندیشه ی امام، خلل
زدند تیر به قلبی که بارها بوسید
به روی منبر و در جمع، احمدِ مُرسل
و #شمر آمد و خنجر گرفت بر دندان
دوید #زینب و خود را رساند تا که به تل
تبر به دست به جان #حسین افتادند
تمام نه! که شد آغاز... تازه جنگ و جدل
به ده نفر گفتند این شما و این تن او
حیا نکردند از بچه هاش حداقل
حدود نیم تُنی هست وزنِ اسب عرب
«تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»
چهار نعل فرو رفت در بدن، در گوشت
چهار نعل که خورده به سنگ ها صیقل
رسید #زینب و دید آنچه را نباید... آه!
شکسته سینه و از جا درآمده مَفصل
غریب گیر آوردند امامِ بر حق را
چه کارها که نکردند با سرِ آن یل
کشید کِل، به حرم حمله ور شد آن ملعون
که داشت با سرباز سپاه دیگر، کَل
#رقیه خار ندیده! #سکینه خواری را!
ببین ولی حالا پایشان زده تاول
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🖤🤦🏻 نثار #علمدار_کربلا_ابوالفضلالعباس و #ثارالله_اباعبداللهالحسین_علیهالسلام
#کشید
....................
با #وضو آمد کنار #بوم و یک #مادر کشید
در #کویری_زخمخورده، #چشمهی_کوثر کشید
چشم خود را بست و گرداگرد #دریای_فرات
با #قلمموی_سیاهش هرچه شد #لشکر کشید
#مَشکِ_لبریز_از_عطش را روی دوش یک #عمو
خیمهای را غرق در #انگیزه و #باور کشید
#تشنه شد؛ رفت و گلویی تازه کرد و اشک ریخت
زد #قلممو را به چشمش، چند #چشم_تر کشید
تا که برگشت... آسمان از خون دل، لبریز بود
جسم او را چون #علیاکبر، #علیاصغر کشید
تا نرنجد بیش از این از #زخمهای_غربتش
پس #حسین آمد به دستش #فطرسی_از_پر کشید
ساعتی نگذشت... آن #آقای_مشکیپوش را
در دل گودال با یک #سایه و #خنجر کشید
هم دلش لرزید و هم دستش، جهانش تار شد
مثل #شمر آهسته، #خنجر را روی #حنجر کشید
#ساعت_یک بود تقریباً که در #گودال رفت
روح او #نزدیک_مغرب بود از تن پرکشید
لحظه جانکندنش غرق تماشا بود و دید
#قتلگاه از تشنگی، #خون_خدا را سر کشید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15