eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
415 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
119 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🤦🏻✋🏻🌹 در پاسداشت مقام که همواره زنده است و زندگی می بخشد .............. بی جلیقه، بی محافظ، خاکریزی را قدم زد رعد و برقی شد همینکه ابر ابرو را به هم زد نقشه‌ی نابودی ، گذشت از ذهن قلبش با سرانگشتش به خاک مرده، نقشی از عدم زد شیر میدان بود و نامش بر لب آمد ناخودآگاه هرکجا هرکس به جمعی، حرفی از یک جو جنم زد ذوالفقارش در غلاف صبر و تدبیر و حیا بود هر زمان گفت ای ، می زنم... زد! گاه، شد به عشق و سرها هوا رفت گاه، مضطر شد کنار و سر به حرم زد روستایی‌زاده‌ای بود و دمادم گفت از ولایت بود و عمری از نیز دم زد بارها دیدند چون ارگ‌بمی در خود فرو ریخت هر کجا اما کم آورد او، دم از زد در میان سیل آتش، زلزله در دل بپا کرد خنده‌های گاهگاهش، دست رد بر هرچه غم زد او بود دست‌هایش را قلم کرد و به عَلم زد دست‌های میوه دارش، ریشه زد یک بار دیگر شاعری نقاش آمد بال هایش را قلم زد دست‌هایش... دست‌هایش، شانه‌هایم را تکان داد چشم‌هایش... چشم‌هایش، سرنوشتم را رقم زد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15