😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه»های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارمهای خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه میبینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی میدهد ما را کفاف
آنچه ما را میرساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را میکشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب دادهام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا میشود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانیام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #تؤبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوهی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاریاند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق میدمد هر روز از لبخند تو
سر برون میآورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کردهاند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازهی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینهها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
میتوان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
میتوان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻🌹 پیشکش به #حضرت_سلطانعلیبنمحمدباقر_علیهالسلام (#مشهد_اردهال) و #مراسم_قالیشویان
#سلطانعلی
...............
رفته بودم تا که با #سهراب بنشینم کمی
شاید از دلتنگی ام کمتر شود اما نشد
بوسه بر آن #چینی_نازک زدم تا نشکند
اشک سردم بر زمین افتاد و از جا پا نشد
#مرگ، پایان جهانم می شود یا مثل او
#شعرهایم می کِشد بیرون، مرا از خاطرات!؟
یک نفر #آبی به دستم داد و گفت: آرام باش!
تا #خدا هست احتیاجی نیست بر #آب_حیات
یا #سپهری باش و شعری #آسمانیتر بکش
یا #زمینی باش و از #عشق_مجازی دم بزن
تا که #تصویر_حقیقت، جلوه گر باشد به شعر
#واژه و #معنا و #مضمون را دمادم هم بزن
فی المثل از #فرش_ایرانی بگیر الهام و عشق
یا بگیر از #گنبد_سلطانعلی وام و دوام
این دو یعنی #نقشه ای از #تاروپود_آسمان
#شاعری یعنی #کبوتر بودن و رفتن به #بام
#قالی دل را بشوی و #چوب بر قلبت بزن
تا #خدا از شانه های ناگهانت گل کند
یک #سماور می تواند غصه ات را بشنود
بر سر ذوق آید و با شعر تو #قلقل کند
#شعر یعنی گوش دادن بر #اذان پنجره
#شعر یعنی #نیّت و #تکبیرةالاحرامِ نور
#شعر یعنی دیدن #تسبیح انگوری سیاه
#شعر یعنی #سجده بر تنهایی خاکی نمور
حرف های پیرمرد از عمق جانش می رسید
رفت تا بنشیند آن سوتر کمی بر صندلی
#نور_خورشیدی که پشتش بود چشمم را زد و
گفتم اسمت چیست آقا!؟ گفت: من!؟ #سلطانعلی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
............................................
۱. آیین سنتی و مذهبی قالیشویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار میشود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا میشود. در این مراسم نمادین، شرکتکنندگان که از منطقه فین برای برگزاری این مراسم آمدهاند، در حالی که چوبهایی به دست دارند که نشان مبارزه با دشمنان دین است، قالی را به عنوان پیکر نمادین علی بن محمد باقر در چشمهای میشویند.
۲. مزار سهراب سپهری در صحن حضرت سلطانعلی در مشهد اردهال می باشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻🌹 پیشکش به #حضرت_سلطانعلیبنمحمدباقر_علیهالسلام (#مشهد_اردهال) و #مراسم_قالیشویان
#سلطانعلی
...............
رفته بودم تا که با #سهراب بنشینم کمی
شاید از دلتنگی ام کمتر شود اما نشد
بوسه بر آن #چینی_نازک زدم تا نشکند
اشک سردم بر زمین افتاد و از جا پا نشد
#مرگ، پایان جهانم می شود یا مثل او
#شعرهایم می کِشد بیرون، مرا از خاطرات!؟
یک نفر #آبی به دستم داد و گفت: آرام باش!
تا #خدا هست احتیاجی نیست بر #آب_حیات
یا #سپهری باش و شعری #آسمانیتر بکش
یا #زمینی باش و از #عشق_مجازی دم بزن
تا که #تصویر_حقیقت، جلوه گر باشد به شعر
#واژه و #معنا و #مضمون را دمادم هم بزن
فی المثل از #فرش_ایرانی بگیر الهام و عشق
یا بگیر از #گنبد_سلطانعلی وام و دوام
این دو یعنی #نقشه ای از #تاروپود_آسمان
#شاعری یعنی #کبوتر بودن و رفتن به #بام
#قالی دل را بشوی و #چوب بر قلبت بزن
تا #خدا از شانه های ناگهانت گل کند
یک #سماور می تواند غصه ات را بشنود
بر سر ذوق آید و با شعر تو #قلقل کند
#شعر یعنی گوش دادن بر #اذان پنجره
#شعر یعنی #نیّت و #تکبیرةالاحرامِ نور
#شعر یعنی دیدن #تسبیح انگوری سیاه
#شعر یعنی #سجده بر تنهایی خاکی نمور
حرف های پیرمرد از عمق جانش می رسید
رفت تا بنشیند آن سوتر کمی بر صندلی
#نور_خورشیدی که پشتش بود چشمم را زد و
گفتم اسمت چیست آقا!؟ گفت: من!؟ #سلطانعلی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
............................................
۱. آیین سنتی و مذهبی قالیشویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار میشود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا میشود. در این مراسم نمادین، شرکتکنندگان که از منطقه فین برای برگزاری این مراسم آمدهاند، در حالی که چوبهایی به دست دارند که نشان مبارزه با دشمنان دین است، قالی را به عنوان پیکر نمادین علی بن محمد باقر در چشمهای میشویند.
۲. مزار سهراب سپهری در صحن حضرت سلطانعلی در مشهد اردهال می باشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه» های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی می دهد ما را کفاف
آنچه ما را می رساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را می کشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب داده ام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا می شود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانی ام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #توبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوه ی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاری اند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق می دمد هر روز از لبخند تو
سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازه ی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینه ها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
می توان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
می توان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه» های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی می دهد ما را کفاف
آنچه ما را می رساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را می کشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب داده ام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا می شود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانی ام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #توبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوه ی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاری اند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق می دمد هر روز از لبخند تو
سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازه ی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینه ها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
می توان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
می توان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
#غزل_هفته_چهاردهم_چله_مهدوی
🙏🏻با اجازه امام زمان (عج) به #نیت_فرج و #گشایش_امور
#جمعههای_بارانی
.......................
چراغ ظلمتیان، #وعدههای_قرآنیست
چرا که راه نجات بشر، #مسلمانیست
بگیر دست دلم را که #نفس_سرکش من
پی رها شدن از فتنههای شیطانیست
نگاه کردن من، با #گناه همراه است
نگاه کردن تو #روزیِ_فراوانیست
#ستارهخیزتر_از_کهکشانِ_چشمت_نیست
که آسمانِ نگاهت همیشه #بارانیست
چنانکه بغض شدم، از زمین کبودترم
#کبوترم کن و #آبی، که این جهان فانیست
همینکه میرسی از جاده، کار #آینهها
نفسنفس زدن است و سکوت و حیرانیست
چه میشود که ببینم که #شاعری که منم
درون خیمهات آمادهی #غزلخوانیست
دلم به #جمعه خوش است و دعا برای #ظهور
اگرچه سهم من از #ندبهها پریشانیست
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه»های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارمهای خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه میبینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی میدهد ما را کفاف
آنچه ما را میرساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را میکشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب دادهام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا میشود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانیام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #تؤبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوهی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاریاند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق میدمد هر روز از لبخند تو
سر برون میآورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کردهاند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازهی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینهها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
میتوان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
میتوان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15