eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
غزلی تقدیم به آذر ۱۴۰۳ ................. در صفر عاشقی، صدِ من در عراق بود دستم اگرچه سرد، دلم داغِ داغ بود! پیچیده بود دشت به خود یک پتوی زرد ماهِ فلک زده، نفسش در محاق بود «از آستانه راهی این آستان شدم» ۲ چشمم پر از کویر و دلم بین باغ بود در ظلمت از خدا چه بخواهم به غیر نور!؟ شکر خدا که گنبد او چلچراغ بود «آری به اتفاق، جهان می توان گرفت» ۲ یک راز داشت این سفر، آن: اتفاق بود! وقت طواف، دور ضریحت دلم شکست حالم چقدر آینه های رواق بود دستم همینکه بوسه به موهای تو رساند آنچه جوانه زد به دلم اشتیاق بود بال و پرم به لطف تو بهتر شده حالا کبوتر است دلی که کلاغ بود یادش بخیر آن کنار تو سهمم دوباره از تو فراق و فراق بود قم المقدسه ............................................... ۱. همسایه سفره‌دار شد و میهمان شدم از آستانه راهی این آستان شدم امیرحسین آکار ۲. حسنت به اتفاق ملاحت، جهان گرفت آری به اتفاق، جهان می توان گرفت حافظ 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
غزلی تقدیم به آذر ۱۴۰۳ ................. در صفر عاشقی، صدِ من در عراق بود دستم اگرچه سرد، دلم داغِ داغ بود! پیچیده بود دشت به خود یک پتوی زرد ماهِ فلک زده، نفسش در محاق بود «از آستانه راهی این آستان شدم» ۲ چشمم پر از کویر و دلم بین باغ بود در ظلمت از خدا چه بخواهم به غیر نور!؟ شکر خدا که گنبد او چلچراغ بود «آری به اتفاق، جهان می توان گرفت» ۲ یک راز داشت این سفر، آن: اتفاق بود! وقت طواف، دور ضریحت دلم شکست حالم چقدر آینه های رواق بود دستم همینکه بوسه به موهای تو رساند آنچه جوانه زد به دلم اشتیاق بود بال و پرم به لطف تو بهتر شده حالا کبوتر است دلی که کلاغ بود یادش بخیر آن کنار تو سهمم دوباره از تو فراق و فراق بود قم المقدسه ............................................... ۱. همسایه سفره‌دار شد و میهمان شدم از آستانه راهی این آستان شدم امیرحسین آکار ۲. حسنت به اتفاق ملاحت، جهان گرفت آری به اتفاق، جهان می توان گرفت حافظ 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15