eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
بند دوم افتاده ................ زنی افتاده بود و قرص ماهش، خوش تماشا داشت که نان می پخت و دستان جوانش بوی زهرا داشت به جارو کردن خانه، اگر مشغول هم می شد غباری از را طوطیا بر چشمِ بینا داشت همینکه بوریایی در حیاط خانه می انداخت برای گوسفندان و خروس و مرغ ها جا داشت به لطف دوک نخ ریسی، عبا و پیرهن می دوخت برای چادرنمازی قد دنیا داشت کمک می کرد تا بخواند درس و مشقش را سوار اسب چوبین کرد را و رویا داشت به می گفت از فنون رزم و جنگیدن - به از ...! از قصه او سخت پروا داشت نگاهش را گره می زد به دستان علمدارش علمداری که دستانی بلند و چشم زیبا داشت حواسش بود در همین خانه زمین افتاد به یادش هر روضه ای جانسوز برپا داشت هی آب می شد شب به شب، هی می پرید از خواب از او طلب می کرد بین خواب هایش آب بند سوم ترک عافیت ........... به خانه آمده، ابراز صدها تسلیت کرده شبیه ، او نیز ترک عافیت کرده در پیش بود و او تمام عمر با تدبیر برای یک سفر، خود را کرده از او یک دیگر بنا کرده، که را میان آن برادرها پر از جذابیت کرده کسی جرأت ندارد سمت آن کوچه بیاید باز که هرکس اینچنین کرده، غلط کرده غلط کرده خدا لعنت کند آن را که حرمت را شکست اینجا همان که بعد از آن ، هزاران کرده تا آخر عمر از پرده برمی‌داشت چرا که او، اظهار بر حقانیت کرده از آنکه با ، کرد باید گفت که تکیه بر مقام و جایگاهی عاریت کرده همانی که از او گرفت الگو به همانی که به ، را بی‌جمعیت کرده لگدها قسمت شد در کوچه ی گودال به قربان تنش که شد به نعل اسب ها پامال بند چهارم بوریای خون ............... تنَش و هر برگی به نعل تازه... تا خورده میان ، شده چون فرش پا خورده تحمل کردنِ بی حرمتی ها سخت دشوار است چه دیده خواهرش بر که اینطور جا خورده چرا نفرین نکردی آه ای به !؟ شنیدم که دهان نیلی ات خیلی خورده شنیدم در آتش را بغل کردی تنم سرخ است از داغت، غمت روح مرا خورده شنیدم دخترت تا آمدی در مجمر شامی - زبان وا کرده و یک لقمه هم با تو غذا خورده اگر چه او میان راه، سیلی نوشِ جان کرده اگر چه مثل ضربه های بی هوا خورده گرفته دست بر پهلو، هوا را تار می بیند از اینها می شود فهمید ضربه از کجا خورده! نپرس از من چرا اینقدر می ریزم به هم با تو دلم گفته ست و مُهر خورده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به حضرت ام البنين(س)؛ وقتی که در ادامه خدا نقطه چین گذاشت خورشید را دومرتبه روی زمین گذاشت برداشت از نگاه علی(ع) اضطراب را بی شک میان سينه تنگش یقین گذاشت دستان مهربان تو عشقی دوباره را بر شانه ی امیر و دل مؤمنين گذاشت مادر نبود و مادری ات اهل خانه را در رحمتی چو رحمت للعالمین گذاشت روزی هزار بار گل از دامنت شکفت دنیا چقدر پشت سرت آفرین گذاشت در دامنت چهار سپیدار سر بلند در سینه ات چهار غم آتشین گذاشت نام تو را خدای پسرهای شیردل با افتخار حضرت ام البنین(س) گذاشت 🆔@Abedi_Aaeini 🆔@maryam_karbasi_najafabadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 قیام اشک اول به زینبش دم در احترام کرد با اذن او ورود به بیت‌الامام کرد تا خاطرات شعله‌ور از یادها رود معروف شد به اُم‌ّ بنین، ترک نام کرد از او سزاست درس بگیرند مادران نامادری که مادری‌اش را تمام کرد حیدر، حسن، حسین، علی، باقرالعلوم عزت ببین که خدمت این پنج امام کرد آمد بشیر و مادر سقا فقط سوال از سرورش حسین علیه‌السلام کرد در امتداد خون شهیدان کربلا با اشک، در مقابل دشمن قیام کرد با چار مصرعی که فدای حسین شد این شاعر آخرین غزلش را تمام کرد 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔@alisalimian_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹احساس مادری🔹 روزی که پا به عرش معلا گذاشتی! بر هر چه داشت نقش «تو» را، پا گذاشتی در هیئت کنیزی اولاد فاطمه این‌گونه پا به خانهٔ مولا گذاشتی می‌ریخت از نگاه تو احساس مادری مرهم به زخم زینب کبری گذاشتی «مولا صدا بزن، نه برادر! حسین را...» این جمله را تو بر لب سقا گذاشتی در کربلا برای دل سنگ کوفیان چار آینه به رسم تماشا گذاشتی با تو بقیع داغ دلش تازه شد که تو پا جای پای غربت زهرا گذاشتی پیش از تو نوحه، شور حماسی نمی‌گرفت رسم خوشی‌ست آنچه که بر جا گذاشتی از خوان نوحه‌خوانی تو آب می‌خورد چشمان خیس ما که بر آن پا گذاشتی 📝 🆔 @Abedi_Aaeini@ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبر این است: سپیدار، کبوتر شده است در شب پر زدنش باغچه پرپر شده است ... خبر این است که تابوت تو ای سبزِ رشید رود سرخی‌ست که در شهر شناور شده است وطن آن‌گونه در آغوش گرفته‌است تو را گوییا بار نخست است که مادر شده است گفته بودی که به چشمان خدا نزدیکی به همان لحظه که دیدار مقدّر شده است خاک از ریشه تکاندی و تکانی دادی به جهانی که برای تو محقّر شده است در شب تیره‌ی دی رفتی و با ما گفتی دیدن چشمه‌ی خورشید میسّر شده است از غبار تن در باد رهایت ای سرو می‌رسد عطر بهاری که تناور شده است
🎇🎉🌺 به مناسبت میلاد (س) ............. در دل گهواره بود اما جهانی را تکان می داد با همان دستان کوچک، به خلایق آب و نان می داد مادر بابای خود بود و به پیغمبر توان می داد دختری که سوره ای دارد به نام خود، کم و محکم دختری که شأن او بالاتر است از هاجر و مریم آسمان وا شد ملائک آمدند از راه با تسبیح حال آن روز خدیجه، خارج است از هر رقم توضیح خنده ی زهرا خودش صد فتح مکه ست و... در این تشبیه می توان دید عاشقانش را که سوی کعبه می آیند کافرانی که مسلمان می شوند از هُرم یک لبخند او فراتر بود از هر چیز در تقویم اسلامی او که پایان داد بر دخترکشی، بر هر چه بدنامی روز میلادش همانا هست روز مرگ ناکامی دشمنش ابتر شد و نسل امامت نسل او باشد او که خیر این جهان و آن جهان، در وصل او باشد او که عمری دختری کرده برای مصطفی آنطور او که عمری همسری کرده برای مرتضی آنطور او که عمری مادری کرده برای مجتبی آنطور عمر گفتم، عمر او را تو مپنداری که قرنی بود او فقط هجده بهار از زندگی را دید و... پر زد زود! هرچه خوبی کرد او را بیشتر آزار می دادند ناسزا بر کودکانش در میان کوچه و بازار می دادند آشنایان، پاسخش را با در و دیوار می دادند یاسمن، اشکش گلاب است از همین رو آتش آوردند باغبان، غرقِ عرق شد با هیاهو آتش آوردند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💐 سلام بر مادر سادات 1⃣ اولین محفل شاعرانه ⛔️ ویژه بانوان 👌 با شعرخوانی بانوان شاعر بدین وسیله از بانوان محترمه دعوت می شود در جشن ولادت صدیقه کبری سلام الله علیها شرکت فرمایند. زمان: سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ساعت ۱۵:۳۰ مکان: بنیاد فرهنگی امامت 🆔 @bonyad_emamat 🆔 @emamateradat منتظر اخبار تکمیلی باشید: ۱) جشن های ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۲) محفل شعر ویژه بانوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😚🌷🙏 برای آنها که عشق اولشان، همسرشان هست و عشق دومشان، دخترشان دختر ............ دلم در موج غم ها، مونس و همراز می خواهد دلم در اوج تنهایی، صدای ساز می خواهد دو تا چشمی که عشق و آسمان از آن سرازیر است جهان چیزی برای آخرین آغاز... می خواهد نخواه از من که با یک بوسه ی خشکت شوم قانع دلم خرما پزانِ شرجی اهواز می خواهد چه می بینم!؟ شِکن از زلف و از ابروی خود وا کن که مرد خانه، رویی باز و مویی باز می خواهد تو را می خواهم و می خوانی از چشمم چه می خواهم دلم یک دختر شیرین زبان ناز می خواهد یکی مثل خودت آرام و مغرور و تماشایی یکی مثل خودت یکدنده و لجباز می خواهد پر از نیلوفرم بی تو، فقط بال و پرم... بی تو بیا ای قوی زیبا که دلم پرواز می خواهد پدر، شعر است و دختر استعاره؛ شاعری می گفت: پدر، تشبیه می داند ولی ایجاز می خواهد پسر، قند است و بابا بیشتر میل نمک دارد اگر دختر بیارد همسرش... او باز می خواهد به دنیای من و مادر، عجب خوش آمدی دختر که بابا نوعروسی دلبر و طناز می خواهد عصای دست موسی باش در جمع پریشانان که شهرِ ساحرانِ شب زده، اعجاز می خواهد قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند در مدح‌وثنای حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ سلام سلام بر تو که هم‌معنی سلام تویی دوام مذهب شیعه علی‌الدوام تویی دخیل یک نخ چادر نماز تو هستیم به‌استناد روایات «فیض‌عام» تویی گره‌گشای دوعالم فقط تو هستی و بس اگر که بر لب ما ذکر مستدام تویی تویی تمام نبی و تویی تمام علی به حیرتیم که از این دوتا کدام تویی؟ قسم به ساحت «ام‌الائمةالنّجبا» که بر تمام امامان‌مان امام تویی حماسه‌ی تو که هم‌سنگ خطبه‌ی فدک است نشانه‌ای‌ست که احیاگر قیام تویی به روز حشر شفاعت فقط به عهده‌ی توست چرا که صاحب این اختیار تام تویی خوش آمدی به جهان ای تمام جان جهان فدای مقدم تو جان شاعران جهان بدون لطف تو شادی به فکر غم شدن است وجود یکسره در معرض عدم شدن است به جلوه آمده در تو تمام "کن فیکون" جواب خواسته‌های تو لاجرم "شدن" است به بودن تو گره خورده است بودن ما به شوق توست که دم فکر بازدم شدن است برای از تو نوشتن درخت‌های جهان تمام حسرت‌شان کاغذ و قلم شدن است تویی که آینه‌ی کعبه‌ای و آن عملی که در برابر تو واجب است، خم‌شدن است کمال مرتبه‌ی شاعران دوره‌ی ما در آستان تو عمان و محتشم شدن است عزیز می‌شود از هم‌نشینی گل، خار که فضّه‌ی تو سزاوار محترم شدن است رسیده است به لطف تو تا خدا زهرا کسی‌که ذکر لبش بوده‌است؛ "یازهرا" خبر رسیده به شب موقع سپیده شده که روح صبح به جان سحر دمیده شده گناه راه ندارد به هردلی که بر آن نسیم مرحمت فاطمه وزیده شده کدام فاطمه؟ آن فاطمه که با لطفش گناه‌کارترین بنده‌ها خریده شده کدام فاطمه؟ آن فاطمه که در معراج صدای شوهرش از هر طرف شنیده شده کدام فاطمه؟ آن فاطمه که بی‌مثل است همان که هیچ‌کجا مثل او ندیده شده کدام فاطمه؟ آن که برای اهل زمین غبار معبر او سرمه‌ی دودیده شده فضائل تو زیادند، کم نباید گفت به این دلیل غزل‌های ما قصیده شده همین‌که نام تو در شعر شاعران آمد تمام قافیه‌هایش از آسمان آمد برای بردن نامت وضو گرفت قلم که از قبال تو نام نکو گرفت قلم تو را ندیده و یک‌عمر از تو دم زده است اگر سراغ تو را کو به کو گرفت قلم همین که نام تو را تا همیشه یاس سرود برای ساحت خود رنگ‌وبو گرفت قلم به هیچ واژه‌ی دیگر نمی‌شود آرام که از همان اول با تو خو گرفت قلم از آن زمان که به اجبار از غم تو نوشت چه بغض‌های بدی در گلو گرفت قلم به نام دشمن تو می‌رسید و می‌دیدم که از نوشتن آن نام رو گرفت قلم به روسیاهی خود راه چاره پیدا کرد نوشت فاطمه و آبرو گرفت قلم در آسمان امامت وجود تو بدر است که درک فضل تو درک فضیلت قدر است به‌جز تو رخت محبت به تن نداشت کسی توجهی به مقامات زن نداشت کسی اگر تو همسر مولا علی نمی‌بودی در این جهان پسری چون حسن نداشت کسی به سینه سنگ تو را می‌زنند عاشق‌ها وگرنه مستمع سینه‌زن نداشت کسی قسم به آیه‌ی فصل‌الخطاب خطبه‌ی تو که در حضور تو طبع سخن نداشت کسی اگر که ذره‌ای از برکت تو را می‌دید علاقه‌ای به پسر داشتن نداشت کسی اگر که قابل تقدیم خاک پای تو بود بدیهی است که سر در بدن نداشت کسی اگر تقاص ستم‌های رفته بر تو نبود به زیرلب دم یابن‌الحسن نداشت کسی به نیّت فرج عاجل امام زمان دعا کنیم برای دل امان زمان زمانه‌ای‌ست که شان امام گم شده است هزار رکن در این یک مقام گم شده است غبار شبهه نشسته‌ست روی آینه‌ها چرا که فرق حلال‌وحرام گم شده است چه روزگار بدی شد که فیض گمنامی میان این همه "دنبال نام" گم شده است چنان بدون تو بی‌ارزش است این دنیا که بین پیر و جوان احترام گم شده است نشسته‌ایم که صبح رسیدنت برسد نشسته‌ایم و شکوه قیام گم شده است مگر که چشم امید زمین به غیر از تو در انتظار ظهور کدام گمشده است؟ بیا که بی تو شب عید را نمی‌دانیم! که ماه بر سر این پشت بام گم شده است به شام تار، پگاه ظهور، خاتمه است می‌آید آن‌که دعای‌قنوت فاطمه است. 🆔@Mojtaba_khorsandi 🆔@Abedi_Aaeini
💜🌺💚🌹💛🌷❤️🌸 مادرم، رنگین کمان است و پدر، کوهی بلند من، همان رودی که با باران به دریا پا گذاشت 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا