eitaa logo
احمد حیدری
149 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
206 ویدیو
4 فایل
سلام ! گاهی برخی احادیث اهل بیت علیهم السّلام دل می برند؛ این کمترین چنین می پندارد که اگر لذّت مطالعه آن را با شما خوبان به اشتراک بگذارد، نیک خواهد بود. آدرس کانال: https://eitaa.com/Ahmadheydari12 انتقاد و پیشنهاد: @AhmadHeydari54
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ عوامل پیدایش نهضت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ: براى روشن شدن پاسخ این سؤال لازم است مقدمتاً یادآور شویم که برخلاف پدیده هاى طبیعى که معمولا تک ماهیتى هستند، پدیده هاى اجتماعى ممکن است چند ماهیتى باشند مثلا یک فلز نمى تواند در یک زمان، هم ماهیت طلا داشته باشد و هم ماهیت مس، ولى پدیده هاى اجتماعى مى توانند در آن واحد چند بعد داشته باشند و عوامل مختلفى در پیدایش آن ها موثر باشد. مثلا یک نهضت مى تواند داراى ماهیت عکس العملى باشد؛ یعنى صرفاً یک عکس العمل باشد، و در عین حال ماهیت تهاجمى نیز داشته باشد و در صورت داشتن ماهیت عکس العملى، ممکن است در برابر یک جریان، عکس العمل منفى و در برابر جریان دیگر عکس العمل مثبت به شمار برود. قیام امام حسین(ع) از این گونه پدیده ها بود و همه اینها در نهضت آن حضرت وجود داشت؛ زیرا عوامل مختلف در آن اثر داشت که ذیلا توضیح مى دهیم: سه عامل یاد شده در زیر، در پیدایش این قیام و نهضت اثر داشت: ۱- درخواست بیعت از امام حسین(ع) براى یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور؛ ۲- دعوت مردم کوفه از امام حسین(ع) به عراق؛ ۳- عامل امر به معروف و نهى از منکر که امام حسین(ع) از روز نخست از مدینه با این شعار حرکت کرد. این هر سه عامل در قیام و نهضت عظیم امام حسین(ع) نقش داشتند و هر کدام یک نوع تکلیف و وظیفه براى امام ایجاب مى کردند و موضع حضرت در برابر هر کدام، فرق مى کرد: از نظر عامل اول، امام حسین حالت دفاعى داشت؛ زیرا از او به زور بیعت مى خواستند و او خوددارى مى ورزید. از نظر عامل دوم، حضرت موضع تعاون و همکارى داشت؛ زیرا او را به همکارى دعوت کردند و او نیز پاسخ مثبت داد. اما از نظر عامل سوم، او مهاجم و معترض بود؛ زیرا اگر هم از او بیعت نمى خواستند باز به حکومت هجوم برده، آن را غیر اسلامى مى خواند. ____ 📚 پی نوشت: makarem.ir/maaref/l/0321357 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 شهادت حسین(ع) رمز تداوم اسلام امام حسین(ع) با قیام بی نظیر خود و دادن هفتاد و دو قربانی از بهترین فرزندان اسلام، و فداکردن جان پاکش در این راه سکوت مرگباری را که به جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که پشت ماسک‌های اسلامی نهفته بود آشکار ساخت. او با حماسه‌ای که در کربلا آفرید افکار خواب آلوده را بیدار کرد، و با طوفانی که از امواج خروشان خونش در تمام جهان اسلام به وجود آورد ثابت کرد که «بنی‌امیه» نه تنها جانشینان پیامبر اسلام نیستند بلکه عوامل نفوذی خطرناکی بر ضد اسلام‌اند که برای نابودی این انقلاب ریشه دار که ثمره خون‌های شهیدان است کمر بسته اند. مگر جانشین پیامبر - ویا حتی یک مسلمان ساده - ممکن است فرزند پاک و با تقوا و مجاهد و مبارز پیامبر را به خاک و خون بکشد؟ مگر ممکن است مسلمانی به خود اجازه دهد که فرزند شیرخوار نسل پیامبر را شهید کند و خیمه‌های دختران فاطمه(س) را به آتش کشد؟ حماسه‌هائی که امام سجاد و زینب کبری، ادامه دهندگان راه حسین، در کوفه و کربلا و سپس در مدینه آفریدند این برنامه را تکمیل کرد و پرده‌ها کنار رفت و چهره‌های اصلی روشن شد، توطئه‌ها آشکارگشت و به دنبال آن قیام‌ها یکی پس از دیگری آغاز شد. و عجب نیست که در تمام انقلاب‌هائی که بعد از حادثه کربلا بر ضد بنی‌امیه خونخوار و حتی بر ضد «بنی عباس» خون آشام صورت گرفت شعار اصلی «خونخواهی شهیدان کربلا» و «الرضا لآل محمد(ص)» بود. و به این ترتیب حسین و یارانش رسالت بزرگ و تاریخی خود را انجام دادند و توانستند اسلام را از این مرحله حساس و خطرناک به سلامت بگذرانند و به این آئین پاک حیات بخش تداوم ببخشند. اینجاست که تحلیل مفهوم حدیث معروف پیامبر(ص) درباره حسین عزیز(ع) روشن می‌شود که فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»؛ (حسین از من است و من از او). و نیز شعر معروفی که زبان حال آن سالار شهیدان است: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی»؛ (اگر آئین محمد(ص) جز به شهادت من برپا نمی شود، ‌ای شمشیر‌ها مرا بگیرید). 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0419931 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ علت بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید؟ ✍️ پاسخ: امام حسین(ع) طی خطبه ای پس از آن که نامه نگاری کوفیان و خیانتشان در این وعده ها، و بدی تکیه بر فریبهای معاویه را به آن ها گوشزد کرد دلائل خود برای بیعت نکردن با یزید را چنین تشریح فرمود: «أَلا إِنَّ الدَّعِىَّ ابْنَ الدَّعيّ قَدْ رَكَزَنی بَيْنَ اثْنَتَيْنِ، بَيْنَ الْقَتْلَةِ وَ الذِّلَّةِ، وَ هَيْهاتَ ما آخِذُ الدَّنِيَّةَ أَبَى اللّهُ ذلِكَ وَ رَسُولُهُ، وَ جُدُودٌ طابَتْ، وَ حُجُورٌ طَهُرَتْ، وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ، وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ، لا تُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْكِرامِ، أَلا قَدْ أَعْذَرْتُ وَ أَنْذَرْتُ، أَلا إِنِّي زاحِفٌ بِهذِهِ الْاُسْرَةِ عَلى قِلَّةِ الْعِتادِ، وَ خَذَلَةِ الْاَصْحابِ». (هان بهوش باشيد! كه اين [يزيد] ناپاك زاده، فرزند ناپاك زاده مرا در ميان دو انتخاب قرار داده است: كشته شدن يا قبول ذلّت و چقدر دور است كه ما تن به ذلّت دهيم، خداوند و پيامبر او هرگز براى ما ذلّت و زبونى نمى پسندند و نياكان پاك سرشت و دامن هاى پاكى كه ما را پرورانده اند و بزرگ مردان غيرتمند و انسان هاى با شرافت اين را از ما نمى پذيرند. هرگز! ما هيچگاه فرمانبردارى فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح نخواهيم داد. بدانيد من با شما اتمام حجّت كردم و شما را از عاقبت كارتان بيم دادم. به هوش باشيد! من با همين خاندانم و آمادگى كم و ياران اندك، با شما پيكار مى كنم وآماده شهادتم!). آنگاه اين اشعار را خواند: «فَاِنْ نَهْزِمْ فَهَزّامُونَ قِدْماً وَ إِنْ نُهْزَمْ فَغَيْرُ مُهَزَّمينا وَ ما إِنْ طِبُّنا جُبْنٌ وَ لكِنْ مَنايانا وَ دَوْلَةُ آخِرينا»؛ (اگر ما در جنگ، دشمن را درهم بشكنيم، اين شيوه ديرين ما است و اگر [به ظاهر] شكست بخوريم باز هم شكست از ما نيست [و در حقيقت دشمنان ما شكست خورده اند]. ترس زيبنده ما نيست ولى اينك دولت و حكومت ديگران با كشتن ما هموار گشته است). ____ 📚 پی نوشت: makarem.ir/maaref/l/0321475 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ ورود ابن زياد به كوفه و نقش آن در تصميم گيری كوفيان درباره قيام امام حسين(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: کمتر مردمی را می‌توان یافت که بتوانند با وجود دیکتاتوری مسلط و جسور، دست به مخالفت زده و در برابر قدرت حاکم، اظهار سرکشی بکنند. هنگامی که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، مردم با سهل‌گیری او، به راحتی اظهار تشیّع کردند و زمانی که مسلم به کوفه آمد، بشدّت از او حمایت کردند. عوض شدن حاکم و جایگزینی ابن زیاد به جای ابن بشیر، اوضاع را به کلّی عوض کرد. خشونت ابن زیاد، بسیاری از مردم را به هراس انداخت و کسانی که زودرنج بوده و عجولانه تصمیم‌گیری می‌کردند، نه تنها از ناحیه ابن زیاد خود را در معرض تهدید دیدند، بلکه در اثر تبلیغات ابن زیاد دایر بر آمدن قریب الوقوع سپاه شام، به کلی خود را باختند. هنوز چند روزی نگذشته بود که عقب‌نشینی هواداران مسلم شدّت یافت. اشراف شهر که اکنون اطمینان به حکومت کوفه داشته و تثبیت امویان را آشکار می‌دیدند به روشنی به حمایت از امویان پرداختند. به طور طبیعی بسیاری از مردم نیز مخالفت با رؤسای قبایل را چندان به مصلحت خود نمی‌دانستند. وقتی که مسلم به قصر ابن زیاد حمله کرد، همین اشراف با تهدید و تطمیع، یاران او را به حداقل رساندند و قدرت خود را بر مهار مردم خویش نشان دادند. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412521 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ نقش انحرافات فکری و عقیدتی در به وجود آمدن حادثه كربلا؟ ✍️ پاسخ اجمالی: سیر پیدایش انحراف به همان سال‌های اولیّه بعد از رحلت پیامبر(ص) مي‌رسد. انحرافات مزبور در زمینه‌هایی بود که اهل سیاست می‌توانستند به راحتی از آنها بهره‌گیری کرده و در تحمیق مردم و نیز توجیه استبداد و زورگویی خود از آنها استفاده کنند. بنی امیّه در پیدایش و گسترش این انحرافات، نقشی عظیم داشتند. سه مفهوم «اطاعت از ائمه»، «لزوم جماعت»، «حرمت نقض بیعت» از رایج‌ترین اصطلاحاتی سیاسی بود که خلفا به کار می‌بردند. شاید بتوان گفت سه مفهوم مزبور، پایه خلافت و نیز دوام آن را تضمین می‌کرد. خلفای بنی امیّه و بعدها بنی عبّاس با به ‌کارگیری این مفاهیم در شکل تحریف ‌شده آن، که هیچ قید و شرطی نداشت، مردم را وادار به پذیرش حکومت خود می‌کردند. نتیجه این انحرافات برای آینده نیز این بود که هیچ‌گاه حرکت امام حسین(ع) برای اهل سنّت، یک قیام علیه فساد قلمداد نشده و تنها آن را یک «شورش» غیر قانونی شناختند. یکی دیگر از انحرافات دینی در جامعه اسلامی «اعتقاد به جبر» بود. معاویه با ترویج این عقیده از آن به نفع سیاست های خویش استفاده کرد و هنگام گرفتن بیعت برای یزید می‌گفت: «مسأله یزید، قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد». وقتی عمر بن سعد مورد اعتراض قرار گرفت که چرا به سبب حکومت ری، امام حسین(ع) را کشت؟ گفت: «این کار از جانب خدا مقدّر شده بود». کعب الاحبار نیز تا زنده بود، غیبگویی می‌کرد که حکومت به بنی هاشم نخواهد رسید! ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412484 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ حضرت علی اصغر(ع) چگونه به شهادت رسید؟ ✍️ پاسخ اجمالی: هنگامى كه امام(ع) شهادت خاندان وفرزندانش را ديد در هنگام وداع با خیام فرمود: «فرزند خردسالم (على) را به من بدهيد تا با او وداع كنم». هنوز طفل در آغوش امام آرام نگرفته بود كه حرملة بن كاهل اسدى او را هدف قرار داد و گلوى او را دريد. در نقل دیگری آمده: چون این طفل تشنه لب بود امام(ع) طفلش را گرفت و به سوى دشمن روانه شد و از آن ها برای طفلش طلب آب کرد، كه بناگاه تيرى از سوى حرملة بن كامل اسدى حلقوم طفل را پاره كرد و از گوش تا گوش را دريد. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0320649 (ع) (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 آماده ساختن زمینه انقلاب مهدوی(عج) ✍️ اشاره: قبل از هرچیز باید این اشتباه را از خود دور کنیم که "برنامه قیام مصلح بزرگ جهانی برای گسترش و تعمیم اصول آزادی و عدالت در همه جا بر محور «اعجاز» دور می زند، و همه پیروزیها، پیشرفتها، دگرگونیها، تحولها و انقلاب همه جانبه اش عموما شکل معجزه و جنبه استثنائی دارد". نه هرگز چنین نیست؛ آنها که گمان می کنند آن مصلح بزرگ و چند تن از یارانش بپا می خیزند و دنیائی را که هیچگونه آمادگی برای حکومت واحد عادلانه جهانی ندارد، یک شبه با یک دم مسیحائی آماده می کنند، و برق آسا عناصر غیرقابل اصلاح را نابود می سازند، و همچنین به طور خارق العاده و برق آسا آنچنان رشد فکری و اخلاقی به باقیمانده مردم جهان می دهند که همگی در زیر پرچم حق و عدالت جمع می شوند و گلستانی به جای خارستان کنونی جایگزین می شود! چنین کسانی بدون شک در اشتباهند. مگر شخص پیامبر اسلام(ص) برای تحقق بخشیدن به انقلاب تکاملی اسلام از همه اسباب طبیعی و امکانات موجود و فراهم ساختن زمینه ها و تربیت رهبران گروه و نفرات و آحاد استفاده نمی کرد؟! ... مگر مصلح بزرگ جهانی یک استثناء در عالم خلقت است؟! بنابراین نباید تردید کرد که او نیز تا آنجا که امکان دارد از عوامل و اسباب طبیعی استفاده می کند؛ و امدادها و کمکهای خاص و خارق العاده الهی مخصوص به مواردی است که تلاشها و کوششها از طرق طبیعی به جائی نرسد، البته پس از استفاده از همه زمینه های مساعد، با مساعد کردن زمینه های نامساعد، اگر کار به بن بست کشید کمکهای خدائی بن بست را درهم می شکند. 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0419485
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 پی آمدهای انتظار یک «انقلاب جهانی»؟ ✍️ اشاره: دانستیم که انتظار ظهور یک «اصلاح عمومی» در وضع جهان بشریت، از اعماق روح آدمی سرچشمه می گیرد؛ و ورود این عقیده در تعلیمات اسلامی جنبه "وارداتی" ندارد؛ بلکه از قطعی ترین مباحثی است که از شخص پایه گذار اسلام گرفته شده و عموم فرق اسلامی در این زمینه متفق اند و احادیث در این زمینه «متواتر» می باشد. اکنون به سراغ پی آمدهای این انتظار در وضع کنونی جوامع اسلامی برویم و ببینیم آیا ایمان به چنین ظهوری انسان را در افکار رؤیائی فرو می برد و از وضع موجود خود غافل می سازد و تسلیم هر گونه شرایطی می کند؟! و یا این که به راستی این عقیده یک نوع دعوت به قیام و سازندگی فرد و اجتماع است؟ 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0419483 https://chat.whatsapp.com/HU4JRS1FVL4KWNqaXo6GBv
هدایت شده از makarem.ir
بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پایان جلسه تدوین شرح صحیفه سجادیه، به مناسبت فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند: هنگامی که امام راحل قدّس سرّه اعلام جمهوری اسلامی کردند، بسیاری از تنگ نظران تصور می کردند این انقلاب چند روزی بیشتر نمی پاید. الحمدلله الان چهل و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است. سرّ این طول عمر، با وجود توطئه های دشمنان اتحاد میان مردم است. اگر این هماهنگی و اتحاد ادامه یابد، این انقلاب ان شاءالله تا ظهور امام زمان ارواحنا له الفداء ادامه خواهد یافت. اینجانب از همه مردم عزیز تقاضا می کنم که با حضور پرشور، در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کنند و صدایشان را به گوش جهانیان برسانند که تأثیر بسیار مهمی در تزلزل روحیه دشمنان و رسوایی آنان دارد. http://mk6.ir/VdKgB 🆔 @makarem_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ ورود ابن زياد به كوفه و نقش آن در تصميم گيری كوفيان درباره قيام امام حسين(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: کمتر مردمی را می‌توان یافت که بتوانند با وجود دیکتاتوری مسلط و جسور، دست به مخالفت زده و در برابر قدرت حاکم، اظهار سرکشی بکنند. هنگامی که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، مردم با سهل‌گیری او، به راحتی اظهار تشیّع کردند و زمانی که مسلم به کوفه آمد، بشدّت از او حمایت کردند. عوض شدن حاکم و جایگزینی ابن زیاد به جای ابن بشیر، اوضاع را به کلّی عوض کرد. خشونت ابن زیاد، بسیاری از مردم را به هراس انداخت و کسانی که زودرنج بوده و عجولانه تصمیم‌گیری می‌کردند، نه تنها از ناحیه ابن زیاد خود را در معرض تهدید دیدند، بلکه در اثر تبلیغات ابن زیاد دایر بر آمدن قریب الوقوع سپاه شام، به کلی خود را باختند. هنوز چند روزی نگذشته بود که عقب‌نشینی هواداران مسلم شدّت یافت. اشراف شهر که اکنون اطمینان به حکومت کوفه داشته و تثبیت امویان را آشکار می‌دیدند به روشنی به حمایت از امویان پرداختند. به طور طبیعی بسیاری از مردم نیز مخالفت با رؤسای قبایل را چندان به مصلحت خود نمی‌دانستند. وقتی که مسلم به قصر ابن زیاد حمله کرد، همین اشراف با تهدید و تطمیع، یاران او را به حداقل رساندند و قدرت خود را بر مهار مردم خویش نشان دادند. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412521 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ عوامل پیدایش نهضت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ: براى روشن شدن پاسخ این سؤال لازم است مقدمتاً یادآور شویم که برخلاف پدیده هاى طبیعى که معمولا تک ماهیتى هستند، پدیده هاى اجتماعى ممکن است چند ماهیتى باشند مثلا یک فلز نمى تواند در یک زمان، هم ماهیت طلا داشته باشد و هم ماهیت مس، ولى پدیده هاى اجتماعى مى توانند در آن واحد چند بعد داشته باشند و عوامل مختلفى در پیدایش آن ها موثر باشد. مثلا یک نهضت مى تواند داراى ماهیت عکس العملى باشد؛ یعنى صرفاً یک عکس العمل باشد، و در عین حال ماهیت تهاجمى نیز داشته باشد و در صورت داشتن ماهیت عکس العملى، ممکن است در برابر یک جریان، عکس العمل منفى و در برابر جریان دیگر عکس العمل مثبت به شمار برود. قیام امام حسین(ع) از این گونه پدیده ها بود و همه اینها در نهضت آن حضرت وجود داشت؛ زیرا عوامل مختلف در آن اثر داشت که ذیلا توضیح مى دهیم: سه عامل یاد شده در زیر، در پیدایش این قیام و نهضت اثر داشت: ۱- درخواست بیعت از امام حسین(ع) براى یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور؛ ۲- دعوت مردم کوفه از امام حسین(ع) به عراق؛ ۳- عامل امر به معروف و نهى از منکر که امام حسین(ع) از روز نخست از مدینه با این شعار حرکت کرد. این هر سه عامل در قیام و نهضت عظیم امام حسین(ع) نقش داشتند و هر کدام یک نوع تکلیف و وظیفه براى امام ایجاب مى کردند و موضع حضرت در برابر هر کدام، فرق مى کرد: از نظر عامل اول، امام حسین حالت دفاعى داشت؛ زیرا از او به زور بیعت مى خواستند و او خوددارى مى ورزید. از نظر عامل دوم، حضرت موضع تعاون و همکارى داشت؛ زیرا او را به همکارى دعوت کردند و او نیز پاسخ مثبت داد. اما از نظر عامل سوم، او مهاجم و معترض بود؛ زیرا اگر هم از او بیعت نمى خواستند باز به حکومت هجوم برده، آن را غیر اسلامى مى خواند. ____ 📚 پی نوشت: makarem.ir/maaref/l/0321357 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 شهادت حسین(ع) رمز تداوم اسلام امام حسین(ع) با قیام بی نظیر خود و دادن هفتاد و دو قربانی از بهترین فرزندان اسلام، و فداکردن جان پاکش در این راه سکوت مرگباری را که به جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که پشت ماسک‌های اسلامی نهفته بود آشکار ساخت. او با حماسه‌ای که در کربلا آفرید افکار خواب آلوده را بیدار کرد، و با طوفانی که از امواج خروشان خونش در تمام جهان اسلام به وجود آورد ثابت کرد که «بنی‌امیه» نه تنها جانشینان پیامبر اسلام نیستند بلکه عوامل نفوذی خطرناکی بر ضد اسلام‌اند که برای نابودی این انقلاب ریشه دار که ثمره خون‌های شهیدان است کمر بسته اند. مگر جانشین پیامبر - ویا حتی یک مسلمان ساده - ممکن است فرزند پاک و با تقوا و مجاهد و مبارز پیامبر را به خاک و خون بکشد؟ مگر ممکن است مسلمانی به خود اجازه دهد که فرزند شیرخوار نسل پیامبر را شهید کند و خیمه‌های دختران فاطمه(س) را به آتش کشد؟ حماسه‌هائی که امام سجاد و زینب کبری، ادامه دهندگان راه حسین، در کوفه و کربلا و سپس در مدینه آفریدند این برنامه را تکمیل کرد و پرده‌ها کنار رفت و چهره‌های اصلی روشن شد، توطئه‌ها آشکارگشت و به دنبال آن قیام‌ها یکی پس از دیگری آغاز شد. و عجب نیست که در تمام انقلاب‌هائی که بعد از حادثه کربلا بر ضد بنی‌امیه خونخوار و حتی بر ضد «بنی عباس» خون آشام صورت گرفت شعار اصلی «خونخواهی شهیدان کربلا» و «الرضا لآل محمد(ص)» بود. و به این ترتیب حسین و یارانش رسالت بزرگ و تاریخی خود را انجام دادند و توانستند اسلام را از این مرحله حساس و خطرناک به سلامت بگذرانند و به این آئین پاک حیات بخش تداوم ببخشند. اینجاست که تحلیل مفهوم حدیث معروف پیامبر(ص) درباره حسین عزیز(ع) روشن می‌شود که فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»؛ (حسین از من است و من از او). و نیز شعر معروفی که زبان حال آن سالار شهیدان است: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی»؛ (اگر آئین محمد(ص) جز به شهادت من برپا نمی شود، ‌ای شمشیر‌ها مرا بگیرید). 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0419931 (ع)