💠 نپرداختن حق مردم، عامل هلاکت حکومت ها 🔺#امیرالمومنین(ع) در ابتدای حکومتش در نامه ای خطاب به امیران و فرماندهانش مینویسد: ➕ «فَإِنَّما أهلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم أنَّهُم مَنَعُوا النّاسَ الحَقَّ فَاشتَرَوهُ‌، و أَخَذوهُم بِالباطِلِ فَاقتَدَوه»(نهج البلاغه: نامه79) ▫️اقوام گذشته و پيشينيان شما، در حقيقت به اين علت به #هلاكت افتادند كه‌ #مردم‌ را از حقّ خود محروم كردند یعنی #عدالت را نسبت به توده های مردم رعایت نکردند و مردم نیز به ناچار، مجبور شدند حق خود را با #رشوه و انواع و اقسام روش های دیگر، به چنگ آورند. ▫️در واقع مردم نیز این #چارچوب_فاسد را پذیرفته و به آن تن دادند. لذا این رفتار و کنش حکمرانان، موجب شد مردم به راه غلط و #باطل سوق پیدا کنند و مردم نیز ناگزیر برای احقاق حق خود، از باطل پيروى و #تبعیت كردند. 🔺#ابن_ابى_الحديد(ج18، ص77) در شرح این کلام حضرت مى‌گويد: يعنى #حکمرانان، مردم را از حق خود محروم كردند و در نتيجه، مردم با پول و #رشوه، حق را از آنان خريدند. ▫️به عبارت ديگر، كارها را در جاى خود قرار ندادند و #مناصب_دولتى و حكومتى را به افرادى كه استحقاق و شايستگى آن را دارند، نسپردند و كارهاى دين و دنياى آنها براساس #اميال و #اغراض_فاسد پيش مى‌رفت. ▫️لذا مردم ميراث و حقوق شان را، مانند #كالا، با پول خريدارى مى‌كردند. سپس فرمود: «آنان را به راه باطل سوق دادند و مردم هم پيروى كردند»، يعنى آنان را در #مسير_باطل انداختند ▫️و نسل هاى بعد هم كه روى كار مى‌آمدند، چون براساس همان شيوۀ باطل رشد يافته بودند، تصوّر مى‌كردند كه این روش، روشى حق و درست است و لذا از پدران و گذشتگان خود پيروى کرده و همان شيوۀ آنان را دنبال کردند. 📌پ.ن: ▪️این از #سنن_الهی است که یک حکومت اگر بخواهد استوار و #با_دوام بماند، باید #عدالت_محور باشد. #فساد، #تبعیض و... که نتیجه اش چیزی نیست جز #اختلاف_طبقاتی، سرانجامش قطعا #هلاکت آن حکومت و جامعه است. ▪️لذا این #وظیفه_مردم است که آن چارچوب فاسد را نپذیرفته و به جهت اصلاح آن، #قیام کنند. #عامل_هلاکت آن جامعه، هم مشی غلط #حکمرانان است و هم پذیرش آن توسط #مردم. ▪️درست است که #ساختار غلط است اما #اراده های مردم میتواند ختم به #معجزه_اجتماعی شده و آن ساختار را اصلاح کند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | #عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9

💠 پای زخمی یک زائر و متأثر شدن امام 🔺برَيد بن معاويه میگوید: در خيمۀ امام باقر(ع) در مِنا، خدمت ايشان بودم. چشم حضرت به #زيادِ_اَسوَد افتاد كه پايش #زخم‌آلود بود. دلش به حال او سوخت و فرمود: «چه بر سرِ پاهايت آمده است‌؟». 🔺زياد گفت: من با شتر جوانِ نحيفى آمدم. بدين جهت، بيشتر راه را #پياده مى‌پيمودم و این از آثار پیاده روی است. حضرت #متأثّر شد. 🔺در اين هنگام، زياد از فرصت استفاده کرده و به حضرت گفت: من گاهى اوقات، مرتكب #گناهانی مى‌شوم، تا آنجا كه گمان مى‌کنم به #هلاكت افتاده‌ام. امّا همینکه #محبّت_شما به یادم مى‌آید و میبینم كه شما را دوست دارم، به #نجات، اميدوار مى‌شوم و اين پندارم برطرف مى‌گردد. 🔺حضرت فرمود: «آيا دين، جز #محبّت و دوستی است‌؟! ▫️خداوند مى‌فرمايد: «ايمان را محبوب شما گردانيد و آن را در دل‌هايتان آراسته نمود»، ▫️و مى‌فرمايد: «اگر خدا را دوست مى‌داريد، پس، از من پيروى كنيد تا خدا نيز شما را دوست بدارد» ▫️و نيز مى‌فرمايد: «كسى را كه به سوى آنان مهاجرت كرده، دوست مى‌دارند»». 📚کافی، ج8، ص79. 💢 @AyatRevayatEjtemai