eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
97 عکس
16 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72 سایر فیش های مطالعاتی و پراکنده در این کانال گذاشته میشود: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات و روایات اجتماعی
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 1️⃣ ابوذر (بخش اول) 🔺#ابوذر دارای صراحت لهجه ای مختص به خود بود. او هرگا
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 1️⃣ ابوذر (بخش دوم) 🔺خلاصه که عثمان مجبور شد ابوذر را مجدد از شام به مدینه بازگرداند و از آنجا نیز به سوی تبعید کند، جایی که دیگر افشاگری های او اثری نبخشد. عثمان به دستور داد تا این کار را انجام دهد و به او گفت هیچ کس از مردم نباید به ابوذر بیاید و او باید در تنهایی و کامل به سوی ربذه تبعید گردد. 🔺اینجا بود که به همراه و برادرش و و ياسر به بدرقه ابوذر آمدند. مروان حضرت امیر را از این کار نهی کرد اما حضرت با تازيانه به او حمله برد و بر ميان دو گوش مركبش زد و فرمود: «دور شو! خداوند، تو را به آتش بيندازد!» و با ابوذر وداع کرد. چون حضرت خواست بازگردد، ابوذر شروع به کردن کرد و گفت: خداوند، شما اهل‌بيت را رحمت كند! اى ابو الحسن! هر گاه شما و فرزندانت را مى‌بينم، به ياد پيامبر خدا مى‌افتم. حضرت امیر نیز به ابوذر دلداری دادند. 🔺مروان از این حرکت حضرت ناراحت شد و به عثمان شکایت کرد. عثمان هم ناراحت شد و گفت حق او را کف دستش میگذاریم. وقتی حضرت نزد عثمان آمد، عثمان گفت مگر نگفته بودم کسی با ابوذر نرود و او را بدرقه نکند؟ 🔺حضرت در پاسخ فرمودند: بله شما این را گفتید اما اگر این فرمان شما، و حق بود، آیا باز هم باید از آن تبعیت کرد؟ به خدا سوگند که من از چنین فرمانی که خلاف خواست خداست، اطاعت نمیکنم. (أ وَ كُلُّ ما أمَرتَنا بِهِ مِن شَيءٍ نَرى طاعَةَ اللّهِ وَ الحَقَّ في خِلافِهِ اتَّبَعنا فيهِ أمرَكَ‌!!؟ بِاللّهِ لا نَفعَل) 🔺در ادامه بین عثمان و حضرت امیر درگیری ای ایجاد شد و عثمان با ناراحتی صحنه را ترک کرد و فردا مردم را به دور خود جمع کرد و نزد آنها از حضرت امیر شکایت کرد و گفت: او بر من مى‌گيرد و مرا[= و و...] نيز پشتيبانى مى‌كند. (إنَّهُ يَعيبُني و يُظاهِرُ مَن يَعيبُني يُريدُ بِذلِكَ أباذَرٍّ و عَمّارَ بنَ ياسِرٍ و غَيرَهُما) اما مردم پا در ميانى كرده و میان عثمان و حضرت ایجاد کردند. 🔺حضرت امیر نیز به عثمان فرمود: «به خدا سوگند، من جز به خاطر ، ابوذر را بدرقه نكردم». (وَاللّهِ‌، ما أرَدتُ بِتَشييعِ أبي ذَرٍّ إلّا اللّهَ تَعالى) 📌پ.ن: 1️⃣ سیره ابوذر قطعا باید مشی امروز ما هم باشد. اینکه اگر در جایی ، و هر ای دیدیم، با انواع و اقسام روش ها، آن را فریاد بزنیم. البته که در این مسیر، لحاظ نکات دیگری نیز لازم است. چیزی که هم در سیره حضرت امیر و دیگر معصومین دیده میشود و هم در سیره رهبران انقلاب. عدم توجه به عواملی مانند ، و...، نتیجه عدالت خواهی را گاهی اوقات به ضد خودش تبدیل میکند. 2️⃣ قطعا مدل عدالتخواهی در حاکمیت [=عثمان] و [=جمهوری اسلامی] متفاوت است لذا حتما باید به این نکته توجه کرد و به دنبال مدل و چگونگی عدالت خواهی در عصر حاکمیت دینی بود. البته اصل مسئله عدالتخواهی، هیچ تفاوتی در این دو حاکمیت نمیکند، بلکه مسئله سر و هاست. 3️⃣ همانگونه که حضرت امیر به حمایت از ابوذر پرداختند، امروز نیز هرگاه شخصی به درستی را عَلَم کرد و به شیوه صحیح به دنبال تحقق آن بود، وظیفه دیگران و از اوست. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 2️⃣ عمار (بخش اول) 🔺یکی از مهمترین تلاش های (ع) خصوصا در ، تربیت یک کادر تشکیلاتی و بواسطه آنها بود، تا بتواند تا آنجا که میشود دین الهی را کند. یکی از عرصه های مهم کنشگری اصحاب، مربوط به مبارزه با ، و ها بود. در یادداشت قبل، کنشگری ابوذر مرور شد و اکنون جناب عمار. 🔺انساب الاشراف نقل میکند: عثمان از بیت المال جواهری را برای خانواده اش برداشت و مردم به او اعتراض کرده و با تندی با او برخورد کردند. خشمگین شده و در خطبه ای گفت: ما نیازمان را از بیت المال برمیداریم، هرچند برخی از این کار خوششان نیاید و هیچ کس هم نمیتواند اعتراض کند. (لَنأخُذَنَّ حاجَتَنا مِن هذَا الفَيءِ و إن رَغِمَت انوفُ أقوام) 🔸 به عثمان گفت: چنین نکن چرا که کارت به جاهای باریک میکشد و جلوی تو را خواهند گرفت. (إذا تُمنَعُ مِن ذلِكَ و يُحالُ بَينَكَ و بَينَهُ‌) 🔸 نیز به او گفت: من اولین کسی هستم که این کار تو را نمیپسندم و به آن خواهم کرد. (اشهِدُ اللّهَ أنَّ أنفي أوَّلُ راغِمٍ مِن ذلِك) اینجا بود که عثمان عصبانی شد و دستور داد عمار را حسابی بزنند. 🔺الامامة و السیاسة نقل میکند: عده ای از اصحاب پیامبر جمع شده و شروع به نوشتن یک نامه کردند و در آن به ها، ، بی عدالتی ها و انحرافات عثمان اشاره کردند. 🔹نامه که تمام شد، نویسندگان نامه(ده نفر از اصحاب مانند ، ، و...) به سمت عثمان حرکت کردند تا نامه را به او داده و نسبت به مشی او اعتراض کنند. 🔹نامه به دست عمار بود و در مسیر رسیدن به عثمان، یک به یک از آن اصحاب، خود را از جمع جدا کردند تا آنجا که عمار خود تنها ماند. (وَ الكِتابُ في يَدِ عَمّارٍ، جَعَلوا يَتَسَلَّلونَ عَن عَمّارٍ حَتّى بَقِيَ وَحدَه / نقل دیگر: فَلَمّا بَلَغوا البابَ نَكَلوا إلّا عَمّارَ بنَ ياسِر) 🔹همه ترسیده بودند و عقب کشیدند و تنها ماند، تا بار دیگر به تنهایی هم که شده، در مقابل بی عدالتی ها فریاد بزند، تا بلکه جان های مرده، بیدار بشوند. عمار وقتی نامه را به عثمان داد، عثمان پرسید: افراد دیگری هم با تو بودند؟ عمار گفت: بله، چند نفری بودند که از تو پراکنده شدند. 🔹عثمان گفت: چه کسانی بودند؟ عمار اطلاعات را لو نداد و گفت به تو نخواهم گفت. عثمان عصبانی شد و گفت: پس تو چگونه کردی که از بین آنها، فقط تو نزد من بیایی؟ در نقل انساب الاشراف آمده که عمار پاسخ داد: چون من از همه آنها نسبت به تو هستم. (لِأَنّي أنصَحُهُم لَك) 🔹اما ، داماد عثمان که از بیت المال های هنگفتی گرفته بود، به عثمان گفت: ای امیر! این بنده سیاه، و را علیه تو گستاخ کرده، اگر او را بکشی، برای دیگران مایه خواهد شد و دیگر کسی علیه تو نخواهد کرد. (إنَّ هذَا العَبدَ الأسوَدَ يَعني عَمّارا قَد جَرَّأَ عَلَيكَ النّاسَ‌ و إنَّكَ إن قَتَلتَهُ نَكَّلتَ بِهِ مَن‌ وَراءَهُ‌) خب طبیعی است که پیشنهاد یک که تا خرخره از بیت المال خورده هم باید این باشد. 🔹عثمان دستور داد تا او را بزنند. در نقل ها دارد که آنقدر عمار را زدند تا آنکه شکمش کرده و شد. دارد که اینجا همسر پیامبر او را به خانه اش برد و از او مراقبت کرد. 🔺تاریخ المدینة نقل میکند: 🔸آنقدر عمار را زدند و بر بیضه های او کوفتند که عمار دچار شد و قادر به نگه داشتن ادرار خویش نبود. عمار در واکنش به این اذیت و آزار آنها گفت: 🔸هر چه میکشم از این است. در صدر اسلام به خاطر اسلام آوردنم، آنگونه من را زدند و امروز نیز به خاطر و عثمان اینچنین من را میزنند که حتی قادر به نگه داشتن ادرارم هم نیستم. 🔺قبیله که هم پیمان عمار بودند، وقتی متوجه ماجرا شدند، خشمگین شده و به عثمان گفتند: بدان! به خدا قسم اگر عمار با این ضربه تو کشته شود، ما مردی بزرگ از را به جای آن خواهیم کرد. عثمان پاسخ داد: شما مرد آن نیستید و هیچ غلطی نخواهید کرد. ➕ ادامه...👇 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 وقتی یک جامعه، تُهی و خالی از روحیه جهاد، مبارزه و شهادت طلبی بشود... 🔺(ع) پس از جنگ ، بارها از مردم خواست تا برای جنگ با آماده شوند اما مردم همراهی نکردند تا اینکه معاویه شروع به تجاوز به محدوده حکومت حضرت امیر کرد، هرچند همان حکومت شام نیز در دست او بود. 🔺اینجا بود که به نقل از میگوید: على(ع) میگفت: بدانيد كه پس از من، به سه گرفتار خواهيد شد: 1️⃣ و خوارى فرا‏گير(ذُلًّا شَامِلا) 2️⃣ و شمشيرى كشنده (سَيفا قاتِلا) 3️⃣ در بیت المال و خودكامگى ستمكاران كه آن را به‌ صورت سنّتى بر ضدّ شما در خواهند آورد (أثَرَةً‌ يَتَّخِذُهَا الظّالِمونَ عَلَيكُم سُنَّة) ▫️وقتی این بلاها بر سر شما آمد، آنگاه منِ علی را ياد خواهيد كرد و آرزو میكنيد كه ای كاش مرا میديديد و من را و ياري میكرديد و هایتان را در راه من میريختيد و خدا جز ستمكار را از خویش دور نمیسازد. (فَسَتَذكُروني عِندَ تِلكَ الحالاتِ‌، فَتَمَنَّونَ لَو رَأَيتُموني و نَصَرتُموني و أهرَقتُم دِماءَكُم دونَ دمي، فَلا يُبعِدُ اللّهُ إلّا مَن ظَلَم) 🔺پس از آن، هرگاه حادثه ناگواری میدید، به یاد همین سخن حضرت می افتاد و میگفت: خداوند جز ستمكار را از خویش دور نمیسازد. (و كانَ جُندَبٌ بَعدَ ذلِكَ إذا رَأى شَيئا يَكرَهُهُ‌، قالَ‌: لا يُبعِدُ اللّهُ إلّا مَن ظَلَم) 📌پ.ن: ▫️ای کاش و ما متوجه باشند که نیست، جنگ طلب نیست، جنگ طلب نیست، جنگ طلب نیست، جنگ طلب نیست، ما فقط در حال از و خود هستیم، چیزی که آنها در حال نابودی آن هستند. ▫️این است که چون ، به جان افتاده و در حال نابودی آن است و تا او هست، هست و تا جنگ هست، فرهنگ خواهد بود ▫️اگر دست از برداریم، همان اتفاقی بر خواهد آمد که حضرت امیر بیان کردند، چه اینکه در همان عصر نیز بر جامعه اسلامی آمد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 نپرداختن حق مردم، عامل هلاکت حکومت ها 🔺(ع) در ابتدای حکومتش در نامه ای خطاب به امیران و فرماندهانش مینویسد: ➕ «فَإِنَّما أهلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم أنَّهُم مَنَعُوا النّاسَ الحَقَّ فَاشتَرَوهُ‌، و أَخَذوهُم بِالباطِلِ فَاقتَدَوه»(نهج البلاغه: نامه79) ▫️اقوام گذشته و پيشينيان شما، در حقيقت به اين علت به افتادند كه‌ را از حقّ خود محروم كردند یعنی را نسبت به توده های مردم رعایت نکردند و مردم نیز به ناچار، مجبور شدند حق خود را با و انواع و اقسام روش های دیگر، به چنگ آورند. ▫️در واقع مردم نیز این را پذیرفته و به آن تن دادند. لذا این رفتار و کنش حکمرانان، موجب شد مردم به راه غلط و سوق پیدا کنند و مردم نیز ناگزیر برای احقاق حق خود، از باطل پيروى و كردند. 🔺(ج18، ص77) در شرح این کلام حضرت مى‌گويد: يعنى ، مردم را از حق خود محروم كردند و در نتيجه، مردم با پول و ، حق را از آنان خريدند. ▫️به عبارت ديگر، كارها را در جاى خود قرار ندادند و و حكومتى را به افرادى كه استحقاق و شايستگى آن را دارند، نسپردند و كارهاى دين و دنياى آنها براساس و پيش مى‌رفت. ▫️لذا مردم ميراث و حقوق شان را، مانند ، با پول خريدارى مى‌كردند. سپس فرمود: «آنان را به راه باطل سوق دادند و مردم هم پيروى كردند»، يعنى آنان را در انداختند ▫️و نسل هاى بعد هم كه روى كار مى‌آمدند، چون براساس همان شيوۀ باطل رشد يافته بودند، تصوّر مى‌كردند كه این روش، روشى حق و درست است و لذا از پدران و گذشتگان خود پيروى کرده و همان شيوۀ آنان را دنبال کردند. 📌پ.ن: ▪️این از است که یک حکومت اگر بخواهد استوار و بماند، باید باشد. ، و... که نتیجه اش چیزی نیست جز ، سرانجامش قطعا آن حکومت و جامعه است. ▪️لذا این است که آن چارچوب فاسد را نپذیرفته و به جهت اصلاح آن، کنند. آن جامعه، هم مشی غلط است و هم پذیرش آن توسط . ▪️درست است که غلط است اما های مردم میتواند ختم به شده و آن ساختار را اصلاح کند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9