eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
97 عکس
16 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72 سایر فیش های مطالعاتی و پراکنده در این کانال گذاشته میشود: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مدل حکمرانی بنی امیه و تفاوت آن با مدل حکمرانی علوی 🔺 یکی از مهمترین نقاطی که بین و تفاوت وجود دارد، در مسئله نوع نگاه به و تعامل با مردم است. در ادامه برخی شواهد مرتبط را می آوریم. 1️⃣ وقتی در کوفه دستگیر میشود، خطاب به عبارت مهمی دارد: ➕«فَقَالَ مُسْلِمٌ: 🔷 ما لِهَذَا أَتَيْتُ وَ لَكِنَّكُمْ أَظْهَرْتُمُ الْمُنْكَرَ وَ دَفَنْتُمُ الْمَعْرُوفَ: 🔸براى اين چيزها، به اين سرزمين نيامدم؛ امّا این مدل و مشی شما بوده که و زشتی ها را آشکار و کردید، و خوبی ها را پنهان کرده و مانع ترویج آنها شدید. شما و محو معروف بودید. 🔷 و تَأَمَّرْتُمْ‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ مِنْهُمْ: 🔸و ، خود را فرمانرواى آنها نموديد چرا که اساسا رضایت و برای شما مهم نبود. 🔷 و حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى غَيْرِ مَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ: 🔸 و را به كارهايى وا داشتيد كه نبود، 🔷 و عَمِلْتُمْ فِيهِمْ بِأَعْمَالِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ: 🔸 در واقع مدل و مشی حکمرانی شما میان مردم، همان مدل و مشی و در و بود. 🔷 فأَتَيْنَاهُمْ لِنَأْمُرَ فِيهِمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ نَدْعُوَهُمْ إِلَى حُكْمِ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ كُنَّا أَهْلَ ذَلِك‏.» 🔸 اما ما اهل بیت نزد مردم آمده ایم تا ميان آنان، و كنيم و آنها را به حكم كتاب و سنّت، فرا بخوانيم كه ما اهل آن هستيم. پ.ن: اساسا ذهنیت و و اصحاب در ابتدا اینگونه بوده: « و حکومت=+» اما بعدا با آمدن سلطان ها و پیاده کردن مشی بنی امیه ها، این نگاه شیعه فراموش شد. در اینجا یک شاهد برای کشف چنین ارتکازی در ذهن اصحاب آمد و در ادامه موارد دیگری هم ذکر میشود. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 اصلی ترین کارکرد «امر به معروف و نهی از منکر» ➕جناب در کافی[ج5،ص55] به نقل از (ع) میفرماید: 🔺در گروهى به وجود مى‌آيند كه در بين خود از فرقه‌اى پيروى مى‌كنند كه: 1️⃣ 2️⃣ 3️⃣ صرفا اهل انجام عبادات و و داراى حالتى زهدگونه 4️⃣ و تازه به دوران رسيده، و نادان‌اند. عملا بی بهره از خِرد و اند. 🔺 و را واجب نمى‌دانند مگر در صورتى كه از و ضرر در امان باشند. براى اینکه امر به معروف نکنند، برای خود و عذرها میتراشند. 🔺از لغزش و عمل اشتباهشان پیروی میکنند. تاکیدشان بر و و هر عملی است که برای جان و مال شان نداشته باشد. البته اگر همین نماز و روزه هم برای جان و مال شان ضررى داشته باشد، آن را نیز مانند بالاترین و بزرگترین واجبات که رها کردند، ترک میکنند. 🔺امر به معروف و نهى از منكر، و بزرگ است كه دیگر واجبات، تنها بوسیله آن و استوار خواهند شد. 🔺اين‌جاست كه ترک چنین واجبی، توده مردم، تر و خشک و مومن و کافر را با هم دچار غضب و کیفر الهى میکند لذاست که انسان های نیک در سرزمين بدكاران، و کودکان در سرزمين بزرگان، هلاك و نابود خواهند شد، چرا که مردم نسبت به این واجب بودند. 🔺امر به معروف و نهى از منكر، و نیکان است، واجبی است بزرگ كه دیگر واجبات به آن زنده و پابرجا میمانند، بواسطه آن، ایجاد میشود، کنار میرود، حلال میگردد، کنار رفته و زمين آباد مى‌شود، از دشمنان گرفته شده و امورات دين و دنيا به راه درستش كشيده شده و اصلاح میگردد. 🔺پس، اولا با هايتان، منكر و كارهای بد را زشت بدانید، ثانیا با زشتی منکرات را زده و اعتراض کنید و آن را به پیشانی شان بکوبید و در راه خدا از هيچ سرزنش كننده‌اى نترسيد. 🔺اگر پند گرفته و به مسیر حقّ‌ بازگشتند، ديگر با آنها کاری نداشته باشید. اما اگر پند نگرفته و به ظلم و ستم خویش ادامه دادند، همانگونه که قرآن کریم میفرماید: «راه نكوهش، تنها بر كسانى است كه به مردم ستم کرده و در زمين به ناحق حرکت میکنند.» 🔺در چنين حالتی، عملا با آنها به بپردازید و با دل‌هايتان بر آنان خشم بگيريد، البته بدون اين كه در پى باشيد و يا مالى را به ستم بگيريد يا بخواهيد با ستمگرى و بدون بر آنان پيروز شويد. 🔺خلاصه اين كارها را بكنيد تا به فرمان الهى بازگردند و مشغول اطاعت و فرمانبردارى از او شوند و دست از ظلم و ستم خویش بردارند. 🔺در ادامه حضرت به ماجرای حضرت اشاره میکنند که خداوند به شعیب وحى كرد: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب مى‌كنم، چهل هزار نفر از اشرار این قوم و شصت هزار نفر از بهترين‌هاي این قوم. 🔺شعيب گفت: پروردگار من! عذاب درست اما علت عذاب نیکان قوم من چیست؟ خداوند فرمود: چون تو با معصيت‌كاران كنار آمده و به خاطر خشم و غضب من، خشمگين نشدند و عملا مشی را دنبال کردند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 2️⃣ عمار (بخش اول) 🔺یکی از مهمترین تلاش های (ع) خصوصا در ، تربیت یک کادر تشکیلاتی و بواسطه آنها بود، تا بتواند تا آنجا که میشود دین الهی را کند. یکی از عرصه های مهم کنشگری اصحاب، مربوط به مبارزه با ، و ها بود. در یادداشت قبل، کنشگری ابوذر مرور شد و اکنون جناب عمار. 🔺انساب الاشراف نقل میکند: عثمان از بیت المال جواهری را برای خانواده اش برداشت و مردم به او اعتراض کرده و با تندی با او برخورد کردند. خشمگین شده و در خطبه ای گفت: ما نیازمان را از بیت المال برمیداریم، هرچند برخی از این کار خوششان نیاید و هیچ کس هم نمیتواند اعتراض کند. (لَنأخُذَنَّ حاجَتَنا مِن هذَا الفَيءِ و إن رَغِمَت انوفُ أقوام) 🔸 به عثمان گفت: چنین نکن چرا که کارت به جاهای باریک میکشد و جلوی تو را خواهند گرفت. (إذا تُمنَعُ مِن ذلِكَ و يُحالُ بَينَكَ و بَينَهُ‌) 🔸 نیز به او گفت: من اولین کسی هستم که این کار تو را نمیپسندم و به آن خواهم کرد. (اشهِدُ اللّهَ أنَّ أنفي أوَّلُ راغِمٍ مِن ذلِك) اینجا بود که عثمان عصبانی شد و دستور داد عمار را حسابی بزنند. 🔺الامامة و السیاسة نقل میکند: عده ای از اصحاب پیامبر جمع شده و شروع به نوشتن یک نامه کردند و در آن به ها، ، بی عدالتی ها و انحرافات عثمان اشاره کردند. 🔹نامه که تمام شد، نویسندگان نامه(ده نفر از اصحاب مانند ، ، و...) به سمت عثمان حرکت کردند تا نامه را به او داده و نسبت به مشی او اعتراض کنند. 🔹نامه به دست عمار بود و در مسیر رسیدن به عثمان، یک به یک از آن اصحاب، خود را از جمع جدا کردند تا آنجا که عمار خود تنها ماند. (وَ الكِتابُ في يَدِ عَمّارٍ، جَعَلوا يَتَسَلَّلونَ عَن عَمّارٍ حَتّى بَقِيَ وَحدَه / نقل دیگر: فَلَمّا بَلَغوا البابَ نَكَلوا إلّا عَمّارَ بنَ ياسِر) 🔹همه ترسیده بودند و عقب کشیدند و تنها ماند، تا بار دیگر به تنهایی هم که شده، در مقابل بی عدالتی ها فریاد بزند، تا بلکه جان های مرده، بیدار بشوند. عمار وقتی نامه را به عثمان داد، عثمان پرسید: افراد دیگری هم با تو بودند؟ عمار گفت: بله، چند نفری بودند که از تو پراکنده شدند. 🔹عثمان گفت: چه کسانی بودند؟ عمار اطلاعات را لو نداد و گفت به تو نخواهم گفت. عثمان عصبانی شد و گفت: پس تو چگونه کردی که از بین آنها، فقط تو نزد من بیایی؟ در نقل انساب الاشراف آمده که عمار پاسخ داد: چون من از همه آنها نسبت به تو هستم. (لِأَنّي أنصَحُهُم لَك) 🔹اما ، داماد عثمان که از بیت المال های هنگفتی گرفته بود، به عثمان گفت: ای امیر! این بنده سیاه، و را علیه تو گستاخ کرده، اگر او را بکشی، برای دیگران مایه خواهد شد و دیگر کسی علیه تو نخواهد کرد. (إنَّ هذَا العَبدَ الأسوَدَ يَعني عَمّارا قَد جَرَّأَ عَلَيكَ النّاسَ‌ و إنَّكَ إن قَتَلتَهُ نَكَّلتَ بِهِ مَن‌ وَراءَهُ‌) خب طبیعی است که پیشنهاد یک که تا خرخره از بیت المال خورده هم باید این باشد. 🔹عثمان دستور داد تا او را بزنند. در نقل ها دارد که آنقدر عمار را زدند تا آنکه شکمش کرده و شد. دارد که اینجا همسر پیامبر او را به خانه اش برد و از او مراقبت کرد. 🔺تاریخ المدینة نقل میکند: 🔸آنقدر عمار را زدند و بر بیضه های او کوفتند که عمار دچار شد و قادر به نگه داشتن ادرار خویش نبود. عمار در واکنش به این اذیت و آزار آنها گفت: 🔸هر چه میکشم از این است. در صدر اسلام به خاطر اسلام آوردنم، آنگونه من را زدند و امروز نیز به خاطر و عثمان اینچنین من را میزنند که حتی قادر به نگه داشتن ادرارم هم نیستم. 🔺قبیله که هم پیمان عمار بودند، وقتی متوجه ماجرا شدند، خشمگین شده و به عثمان گفتند: بدان! به خدا قسم اگر عمار با این ضربه تو کشته شود، ما مردی بزرگ از را به جای آن خواهیم کرد. عثمان پاسخ داد: شما مرد آن نیستید و هیچ غلطی نخواهید کرد. ➕ ادامه...👇 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9