💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان
🔺#أنساب_الأشراف نقل میکند #عبداللّه_بن_سعد بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی #کاتب_پیامبر بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد.
بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مىكرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مىنوشت. به او «عزيز حكيم» املا مىكرد اما او «عليم حكيم» مىنوشت و مانند اين موارد.
🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مىگويد، مىگويم و مانند آنچه محمّد مىآورد، مىآورم. یعنی به نحوی #ادعای_نبوت کرد.
اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد:
➕«و كيست ستمكارتر از آن كسكه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مىكنم»؟».
🔺عبدالله بن سعد عملا #مرتد شد و به #مكّه فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) #عثمان بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد.
🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين #سگ(عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه #امانش دهم، او را بكشد؟».
#عمر گفت: اگر با چشم به ما اشاره مىكردى، او را مىكشتيم. پيامبر فرمود:
➕من، كسى را با #اشاره نمىكشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید.
➕#کلید_واژه: «قالَ: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ!!»
📌پ.ن:
▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین #نظر_امام و #تصمیم_امام خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به #امام_معصوم است و هم نسبت به امام و #پیشوای_غیرمعصوم.
▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر #حضرت_امیر این نبود که #محمدبن_ابی_بکر والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا #عبدالله_بن_جعفر تصمیمش انتخاب او شد.
یا در #جنگ_احد نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ #حکمیت بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر.
▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است.
#سیره_رهبران_انقلاب این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل #نظر_خواص، به شدت در آن اثرگذار است.
▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند
مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش #معاویه به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به #سوریه، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست.
▫️رهبران انقلاب، نه #معصوم اند و نه #دیکتاتور! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به #نظرات_کارشناسان و نهادهای رسمی و همینطور #مصالح_اجتماعی و #افکار_عمومی نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند.
▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف #قابلیّت_ها، #کارشناسی، #کنشگری و #بلوغ ما سمت و سو پیدا میکند،
بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند.
▫️به عنوان نمونه مسئله #برجام، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی #خواص و #شرایط_اجتماعی ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام #نظر_رهبری نبود اما #تصمیم ایشان بود.
‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر #وعده_صادق2 نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 1️⃣ ابوذر (بخش اول) 🔺#ابوذر دارای صراحت لهجه ای مختص به خود بود. او هرگا
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
1️⃣ ابوذر (بخش دوم)
🔺خلاصه که عثمان مجبور شد ابوذر را مجدد از شام به مدینه بازگرداند و از آنجا نیز به سوی #ربذه تبعید کند، جایی که دیگر افشاگری های او اثری نبخشد.
عثمان به #مروان دستور داد تا این کار را انجام دهد و به او گفت هیچ کس از مردم نباید به #بدرقه ابوذر بیاید و او باید در #تنهایی تنهایی و #غربت کامل به سوی ربذه تبعید گردد.
🔺اینجا بود که #حضرت_امیر به همراه #حسنین و برادرش #عقيل و #عبداللّه_بن_جعفر و #عمّار ياسر به بدرقه ابوذر آمدند. مروان حضرت امیر را از این کار نهی کرد اما حضرت با تازيانه به او حمله برد و بر ميان دو گوش مركبش زد و فرمود: «دور شو! خداوند، تو را به آتش بيندازد!» و با ابوذر وداع کرد.
چون حضرت خواست بازگردد، ابوذر شروع به #گریه کردن کرد و گفت: خداوند، شما اهلبيت را رحمت كند! اى ابو الحسن! هر گاه شما و فرزندانت را مىبينم، به ياد پيامبر خدا مىافتم.
حضرت امیر نیز به ابوذر دلداری دادند.
🔺مروان از این حرکت حضرت ناراحت شد و به عثمان شکایت کرد. عثمان هم ناراحت شد و گفت حق او را کف دستش میگذاریم. وقتی حضرت نزد عثمان آمد، عثمان گفت مگر نگفته بودم کسی با ابوذر نرود و او را بدرقه نکند؟
🔺حضرت در پاسخ فرمودند:
بله شما این را گفتید اما اگر این فرمان شما، #خلاف_اطاعت_از_خدا و حق بود، آیا باز هم باید از آن تبعیت کرد؟ به خدا سوگند که من از چنین فرمانی که خلاف خواست خداست، اطاعت نمیکنم.
(أ وَ كُلُّ ما أمَرتَنا بِهِ مِن شَيءٍ نَرى طاعَةَ اللّهِ وَ الحَقَّ في خِلافِهِ اتَّبَعنا فيهِ أمرَكَ!!؟ بِاللّهِ لا نَفعَل)
🔺در ادامه بین عثمان و حضرت امیر درگیری ای ایجاد شد و عثمان با ناراحتی صحنه را ترک کرد و فردا مردم را به دور خود جمع کرد و نزد آنها از حضرت امیر شکایت کرد و گفت:
او بر من #عيب مىگيرد و #عيبجويانِ مرا[=#ابوذر و #عمار و...] نيز پشتيبانى مىكند.
(إنَّهُ يَعيبُني و يُظاهِرُ مَن يَعيبُني يُريدُ بِذلِكَ أباذَرٍّ و عَمّارَ بنَ ياسِرٍ و غَيرَهُما)
اما مردم پا در ميانى كرده و میان عثمان و حضرت #صلح ایجاد کردند.
🔺حضرت امیر نیز به عثمان فرمود:
«به خدا سوگند، من جز به خاطر #رضاى_خدا، ابوذر را بدرقه نكردم».
(وَاللّهِ، ما أرَدتُ بِتَشييعِ أبي ذَرٍّ إلّا اللّهَ تَعالى)
📌پ.ن:
1️⃣ سیره ابوذر قطعا باید مشی امروز ما هم باشد. اینکه اگر در جایی #فساد، #تبعیض و هر #ناعدالتی ای دیدیم، با انواع و اقسام روش ها، آن را فریاد بزنیم.
البته که در این مسیر، لحاظ نکات دیگری نیز لازم است. چیزی که هم در سیره حضرت امیر و دیگر معصومین دیده میشود و هم در سیره رهبران انقلاب.
عدم توجه به عواملی مانند #معنویت، #عقلانیت و...، نتیجه عدالت خواهی را گاهی اوقات به ضد خودش تبدیل میکند.
2️⃣ قطعا مدل عدالتخواهی در حاکمیت #طاغوت[=عثمان] و #حاکمیت_دینی[=جمهوری اسلامی] متفاوت است لذا حتما باید به این نکته توجه کرد و به دنبال مدل و چگونگی عدالت خواهی در عصر حاکمیت دینی بود.
البته اصل مسئله عدالتخواهی، هیچ تفاوتی در این دو حاکمیت نمیکند، بلکه مسئله سر #چگونگی و #روش هاست.
3️⃣ همانگونه که حضرت امیر به حمایت از ابوذر پرداختند، امروز نیز هرگاه شخصی به درستی #پرچم_عدالتخواهی را عَلَم کرد و به شیوه صحیح به دنبال تحقق آن بود، وظیفه دیگران #حمایت و #پشتیبانی از اوست.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 استقامت درمقابل عذرهای شرعی
#مصلحت_سنجی
#عقلانیت
#شجاعت
🔺يكى از عواملى كه در كارهاى بزرگ، جلوِ انسان را سدّ میكند، #عذرهاى_به_ظاهر_شرعى است. گاهی انسان باید كار #واجب و تكليفى را انجام دهد اما انجام چنین کاری مستلزم یک اشکال بزرگ است، مثلا لازمه چنین کاری #کشته_شدن عده زیادی است، اینجا آن شخص احساس میكند كه ديگر #تكليف ندارد.
در مقابل امام حسين(ع) از اينگونه عذرهاى شرعى كه میتوانست هر انسان ظاهر بينى را از ادامه راه منصرف كند، خیلی زیاد بود:
🔺از اِعراض مردم كوفه و كشته شدن مسلم گرفته تا حادثه کربلا، از شهادت اصحاب گرفته تا اسارت آل الله. امام حسین(ع) میتوانست بگوید شرایط محیا نیست، مردم تحمّل نمیكنند، #مصلحت اقتضا میکند کنار بیاییم.
يكوقت به كسى میگويند: «اين راه را نرو؛ ممكن است شكنجه یا کشته شوى.» انسانِ قوى میگويد: «شكنجه شوم! کشته شوم، چه مانعى دارد؟»
🔺اما يكوقت میگويند: «نرو؛ ممكن است گروهى از #مردم، به خاطر اين حركت تو #سختی کشده و #كشته شوند.» اينجا ديگر پاى جان ديگران در میان است.
مصلحت چه اقتضا میکند؟ مگر دیگر بزرگان اسلام، #مصلحت_سنجی نکردند؟
🔺#عبدالله_بن_عباس، #عبدالله_بن_جعفر، #محمد_بن_حنفیه و... چگونه با این مسئله برخورد کردند؟ تمام تلاش خود را کردند تا این مصلحت سنجی خود را بر امام خود نیز تحمیل کنند اما زورشان نرسید. چه اینکه امروز نیز عده ای مشی شان چنین است.
🔺مطلب مهم و اساسی این است که اگر امام حسين(ع) میخواست در مقابل حوادثِ بسيار تلخ و دشواری که برای او پیش آمد با ديدِ يك متشرّعِ معمولى نگاه كند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشى بسپارد، قدم به قدم میتوانست #عقب نشينى كند و بگويد ديگر تكليف نداريم. #مصلحت در بیعت با یزید است.
🔺اما ایشان چنين نكرد. اين، نشان از #استقامت او دارد، اما نه استقامت به نحو مرسوم بلکه استقامت در مقابل #موازین_شرعی، عرفی و عقلی. تحمل این سنخ مشکلات، خیلی سخت تر از دیگر مشکلات است چرا که در ظاهر #خلاف_مصلحت به نظر می آيد.
🔺کسی میتواند در مقابل این مصلحت سنجی ها و عذرهای به ظاهر شرعی استقامت کند که اوّلًا در حد اعلى #بصيرت داشته و بفهمد چه كار بزرگى انجام میدهد.
ثانياً #قدرت_نفس داشته و ضعفِ نفسش او را نگيرد، چنین شخصی دیگر پایش نخواهد لرزید. امام حسين(ع) اين دو خصوصيت را در كربلا به خوبی از خود نشان داد. لذا حادثه كربلا مثل خورشيدى بر تارك تاريخ درخشيد؛ هنوز هم میدرخشد، و تا ابدالدّهر هم خواهد درخشيد.
🔺#امام_راحل نیز در اين خصوصيت، به طور كامل دنباله رو امام حسين(ع) شد. یک روز به او گفتند با این کارت، حوزه علمیه قم را به تعطیلی میکشانی، روز دیگر گفتند همه علما و مراجع علیه شما تحریک میشوند و بین علما #اختلاف می افتد، روز دیگر گفتند جواب این خون های ریخته شده را چه کسی میدهد؟
🔺اين طرز فكرهاست که فشار مى آورد و ممكن است هركسى را از ادامه حركت منصرف كند. اما امام، #استقامت ورزيد و پای او در هیچ کدام از این موارد نلرزيد. عظمت روح او و عمق بصيرتى كه بر او حاكم بود، در اين جاها ديده میشود.
💢 اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان👇
https://eitaa.com/joinchat/1389690894C341de0b3be
هدایت شده از آیات و روایات اجتماعی
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان
🔺#أنساب_الأشراف نقل میکند #عبداللّه_بن_سعد بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی #کاتب_پیامبر بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد.
بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مىكرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مىنوشت. به او «عزيز حكيم» املا مىكرد اما او «عليم حكيم» مىنوشت و مانند اين موارد.
🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مىگويد، مىگويم و مانند آنچه محمّد مىآورد، مىآورم. یعنی به نحوی #ادعای_نبوت کرد.
اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد:
➕«و كيست ستمكارتر از آن كسكه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مىكنم»؟».
🔺عبدالله بن سعد عملا #مرتد شد و به #مكّه فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) #عثمان بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد.
🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين #سگ(عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه #امانش دهم، او را بكشد؟».
#عمر گفت: اگر با چشم به ما اشاره مىكردى، او را مىكشتيم. پيامبر فرمود:
➕من، كسى را با #اشاره نمىكشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید.
➕#کلید_واژه: «قالَ: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ!!»
📌پ.ن:
▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین #نظر_امام و #تصمیم_امام خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به #امام_معصوم است و هم نسبت به امام و #پیشوای_غیرمعصوم.
▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر #حضرت_امیر این نبود که #محمدبن_ابی_بکر والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا #عبدالله_بن_جعفر تصمیمش انتخاب او شد.
یا در #جنگ_احد نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ #حکمیت بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر.
▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است.
#سیره_رهبران_انقلاب این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل #نظر_خواص، به شدت در آن اثرگذار است.
▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند
مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش #معاویه به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به #سوریه، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست.
▫️رهبران انقلاب، نه #معصوم اند و نه #دیکتاتور! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به #نظرات_کارشناسان و نهادهای رسمی و همینطور #مصالح_اجتماعی و #افکار_عمومی نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند.
▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف #قابلیّت_ها، #کارشناسی، #کنشگری و #بلوغ ما سمت و سو پیدا میکند،
بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند.
▫️به عنوان نمونه مسئله #برجام، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی #خواص و #شرایط_اجتماعی ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام #نظر_رهبری نبود اما #تصمیم ایشان بود.
‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر #وعده_صادق2 نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جنگ «موته» و عبرت مهم آن برای امروز ما
(بخش اول)
🔺منطقه #شامات که تحت نفوذ #پادشاهی_روم بود، برای پیامبر دارای اهمیت خاصی بود لذا حضرت در تلاش بود تا بتواند اسلام را تا آن مناطق نیز گسترش بدهد.
🔺به همین جهت، پیامبر در سال هشتم هجری و دو ماه پس از نبرد خیبر، «حارث بن عمير أزدى» را با نامه اى نزد فرمانروای شام فرستاد و خواست آنها را به اسلام دعوت کند.
وقتی «حارث» به منطقه «مؤته» رسيد، «شرحبيل بن عمرو غسّانى»، فرماندار مرزی آنجا، راه را بر او بسته و او را میکشد.
🔺مقارن اين جريان، حادثه جانگدازترى نیز رخ داد. اين حادثه، تصميم پيامبر را براى ادب كردن مرزنشينان شام كه آزادى #تبليغ را از مبلغان اسلام سلب نموده و ناجوانمردانه سفير پيامبر و سپاه تبليغ او را كشته بودند، جدى تر ساخت.
🔺در ماه ربيع سال هشتم، «كعب بن عمير غفارى» از طرف پيامبر مأموريت يافت كه با پانزده نفر كه همگى به سلاح تبليغ مجهز بودند، به سرزمين «#ذات_اطلاح» كه در پشت «وادى القرى» قرار دارد، روانه شوند و اهالى آنجا را به آيين يكتاپرستى و رسالت دعوت كنند.
🔺#سپاه_تبليغ در آن محل فرود آمده و با منطق نيرومند و محكم اسلام، آنان را به يكتاپرستى دعوت كردند. ناگهان مردم مخالفت شديدى با آنان كرده و به آنها حمله ور شدند.
🔺سپاه تبليغ، خود را در محاصره جمعيت انبوهى ديدند و جانانه از خود دفاع كرده و شهادت را بر ذلت و خوارى ترجيح دادند. فقط يك نفر از آنها كه با بدن مجروح در ميان كشتگان افتاده بود، نيمه شب از جاى خود برخاست و راه مدينه را پيش گرفت و جريان را به عرض پيامبر رسانيد.
🔺كشتن سپاه تبليغ و نیز سفیر حضرت،
بر رسول خدا سخت و دشوار آمد و سبب شد تا در ماه جمادى، #فرمان_جهاد توسط پیامبر صادر گردد و سپاهى مركب از سه هزار نفر براى سركوبى ياغيان و مزاحمان تبليغ اسلام اعزام شوند.
🔺پیامبر، #جعفر_بن_ابی_طالب را به عنوان فرمانده اصلی لشکر و #زید_بن_حارثه و #عبدالله_بن_رواحه را به عنوان جانشینان او تعیین میکند.
رسول خدا به لشکریان توصیه هایی کرده و تاکید میکنند ابتدا آنها را به #پذیرش_اسلام دعوت کنید.
🔺اگر پذیرفتند، از آنها بخواهید به مدینه هجرت کنند مانند مهاجرین، در غیر این صورت مانند اعراب مسلمان خواهند بود که در سرزمین خود مانده اند.
اما اگر اسلام را نپذیرفتند، به قبول #جزیه آنها را دعوت کنید، و در غیر این صورت، با آنها وارد #جهاد شوید.
🔺همچنین تاکید کردند:
اگر به کسی امان دادید، به آن پای بند باشید، به افرادی که در صومعه ها هستند آسیب نرسانید، متعرض زنان، کودکان و پیران نشوید، درختان را قطع نکرده و هیچ خانه ای را تخریب نکنید.
🔺بعد از حرکت سپاه اسلام، دشمن از این حرکت آگاه شده و یک لشکر بزرگ و عظیم از شامیان و رومیان(در نقل ها، حدود 100 هزار نفر نقل شده است) جمع کردند.
🔺وقتی مسلمانان متوجه لشکر بزرگ آنها شدند، در ورود به این جنگ مردد شده و بنا داشتند که از پیامبر کسب اجازه کنند
که #عبدالله_بن_رواحه، معاون دوم سپاه که شاعر و خطیبی بلیغ بود، سپاهیان را به نبرد #تشجیع کرد.
🔺او گفت آنچه از آن ترس داريد، همان است كه در جستجوى آن از خانه بيرون آمده ايد، يعنى: #شهادت يافتن در راه خدا،
ما به اتّكاى تعداد نفرات و امکانات با دشمن نمیجنگيم بلکه تنها اتّكاى ما خدا و اسلام است.
لذا یکی از دو راه مقابل ماست: یا #پیروزی و فتح یا #شهادت.
🔺این خطابه روح #جهاد را در لشکریان تقویت کرد و سپاهیان همراهی کرده و جنگ آغاز شد. سپاهیان اسلام نبردی شجاعانه داشته و با ایمان بالای خود، به دشمن نشان دادند که امکانات و ابزار آلات جنگی مهم نیست بلکه مهم، ایمان و اعتقاد به خداست. این روحیه بالای جهاد، به شدت در سپاهیان دشمن اثر گذار بود و آنها را به تعجب واداشته بود.
🔺پس از یک نبرد سنگین، سه فرمانده اصلی سپاهیان اسلام به شهادت رسیده و سپاهیان، #خالد_بن_ولید را که تازه مسلمان شده بود، به عنوان فرمانده خود انتخاب کردند.
خالد در لحظه ای بسیار حساس، تصمیم به عقب نشینی گرفت، و سپاهیان را به عقب بازگرداند.
🔺پيش از ورود رزمندگان به مدينه، گزارش هايى از وضع نبرد و #عقب_نشينى سربازان اسلام، به مدينه رسيده بود.
لذا وقتی سپاهیان به مدینه نزدیک شدند، پیامبر و مسلمانان به استقبال آنان رفتند و كودكان نيز دوان دوان به استقبال آمدند.
رسول خدا فرمود این کودکان را سوار كنند و خود نیز «#عبداللّه_بن_جعفر» را پيش روى خود سوار كرد.
ادامه دارد...
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 عباس و ما ادراک عباس
برای مورخان عجیب است که چرا بعد از تصمیم سیدالشهدا برای خروج از مدینه، کلامی از #عباس(ع) نقل نشده و او سخنی با حسین(ع) نگفته!
اما از سوی مقابل #محمدبن_حنفیه، عبدالله بن زبیر، #عبدالله_بن_جعفر، عبدالله بن عمر، #عبدالله_بن_عباس و عبدالله بن مطیع، چقدر راه و چاه نشان امام شان دادند!
آه چقدر «عبدالله» مقابل «أباعبدالله»!
حسین(ع) از #مقام_مشورت، عبور کرده و در #مقام_عزم ایستاده بود، اما عدهای همچنان به او مشورت میدادند که چه کند
ولی دریغ از ذرهای عزم و حرکت، حال آنکه روز، روز عزم بود، عزم کربلایی شدن.
حسین(ع) راهش را انتخاب کرده و فقط به دنبال همراه میگشت:
«مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ فَإِنِّي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه» لهوف سيّد بن طاوس، ص 25.
هان بهوش باشيد كه هر كدام از شما آماده است تا در راه آرمان بلند ما قطره قطره خون قلبش را ايثار كند و جان خويش را در راه شهادت و ديدار خدا نثار نمايد، بر اوست كه بار سفر ببندد و همراهى ما را برگزيند؛ چرا كه من به خواست خدا و در پرتو مهر و لطف او بامداد فردا حركت خواهم كرد.
و چه زیبا همراه ولیّ شد، مطیع او شد،
این است بصیرت نافذ عباس(ع).
ابوالفضل العباس، #قهرمان_میدان_اقامه_دین شد
و محمدبن حنفیه ها، عبرتی ابدی برای امروز ما.
📌کتاب جای خالی عباس، نوشته سیدعلی اصغر علوی را حتما بخوانید، بسیار زیبا و جذاب. این عبارات، استفاده شده از آن کتاب بود.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 عباس و ما ادراک عباس
برای مورخان عجیب است که چرا بعد از تصمیم سیدالشهدا برای خروج از مدینه، کلامی از #عباس(ع) نقل نشده و او سخنی با حسین(ع) نگفته!
اما از سوی مقابل #محمدبن_حنفیه، عبدالله بن زبیر، #عبدالله_بن_جعفر، عبدالله بن عمر، #عبدالله_بن_عباس و عبدالله بن مطیع، چقدر راه و چاه نشان امام شان دادند!
آه چقدر «عبدالله» مقابل «أباعبدالله»!
حسین(ع) از #مقام_مشورت، عبور کرده و در #مقام_عزم ایستاده بود، اما عدهای همچنان به او مشورت میدادند که چه کند
ولی دریغ از ذرهای عزم و حرکت، حال آنکه روز، روز عزم بود، عزم کربلایی شدن.
حسین(ع) راهش را انتخاب کرده و فقط به دنبال همراه میگشت:
«مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ فَإِنِّي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه» لهوف سيّد بن طاوس، ص 25.
هان بهوش باشيد كه هر كدام از شما آماده است تا در راه آرمان بلند ما قطره قطره خون قلبش را ايثار كند و جان خويش را در راه شهادت و ديدار خدا نثار نمايد، بر اوست كه بار سفر ببندد و همراهى ما را برگزيند؛ چرا كه من به خواست خدا و در پرتو مهر و لطف او بامداد فردا حركت خواهم كرد.
و چه زیبا همراه ولیّ شد، مطیع او شد،
این است بصیرت نافذ عباس(ع).
ابوالفضل العباس، #قهرمان_میدان_اقامه_دین شد
و محمدبن حنفیه ها، عبرتی ابدی برای امروز ما.
📌کتاب جای خالی عباس، نوشته سیدعلی اصغر علوی را حتما بخوانید، بسیار زیبا و جذاب. این عبارات، استفاده شده از آن کتاب بود.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9