💠 کنش و تعامل حجربن عدی از اصحاب برجسته اهل بیت با امام حسن بعد از ماجرای صلح با معاویه
🔺#انساب_الاشراف نقل میکند:
چون حسن(ع) با معاويه بيعت كرد و كارْ، پايان گرفت، #شيعيان همديگر را كه مىديدند، #حسرت و #پشيمانىِ خود را از وا نهادن #جهاد و پذيرش بيعت، اظهار مىكردند.
🔺گروهى نيز بلند شدند و حسن(ع) را در پذيرش صلح، #خطاكار دانستند و پيشنهاد #نقض_صلح را دادند؛ امّا حسن(ع) آن را نپذيرفت و پاسخى مخالف با خواستشان داد.
🔺گفتهاند: #حُجر_بن_عَدى، نخستين كسى بود كه حسن(ع) را به خاطر #صلح، نكوهيد
(كانَ حُجرُ بنُ عَدِيٍّ أوَّلَ مَن ذَمَّ الحَسَنَ عليه السلام عَلَى الصُّلح)
و قبل از خارج شدنش از #كوفه، به امام حسن(ع) گفت:
🔺«از #عدالت، بيرون آمديم و داخل در #ظلم و ستم شدیم. حقّى را كه بر آن بوديم، وا نهاديم و به باطلى كه آن را مىنكوهيديم، وارد شديم! به ما #خوارى عطا شد و به #پستى، تن داديم.
(خَرَجنا مِنَ العَدلِ و دَخَلنا فِي الجَورِ، و تَرَكنَا الحَقَّ الَّذي كُنّا عَلَيهِ و دَخَلنا فِي الباطِلِ الَّذي كُنّا نَذُمُّهُ! و اُعطينَا الدَّنِيَّةَ و رَضينا بِالخَسيسَةِ)
🔺آنان چيزى خواستند و ما چيزى خواستيم؛ امّا آنان #خشنود به آنچه دوست داشتند، بازگشتند و ما #ناخوش از آنچه نمىخواستيم، باز مىگرديم!».
(و طَلَبَ القَومُ أمراً و طَلَبنا أمراً، فَرَجَعوا بِما أحَبّوا مُسرورينَ، و رَجَعنا بِما كَرِهنا راغِمينَ!)
🔺حضرت در پاسخ به حُجر فرمودند:
«اى حجر! همۀ #مردم، آنچه را تو دوست دارى، دوست ندارند. من مردم را #آزمودم. اگر آنان در نيّت و #بينش، مانند تو بودند، من اقدام به #نبرد مىكردم اما چه کنم که اینگونه نیست».
(يا حُجرُ، لَيسَ كُلُّ النّاسِ يُحِبُّ ما أحبَبتَ، إنّي قَد بَلَوتُ النّاسَ، فَلَو كانوا مِثلَكَ في نِيَّتِكَ وبَصيرَتِكَ لَأَقدَمتُ.)
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 قانع نشدن حُجر از تبیین امام حسن و رجوع به امام حسین جهت قیام
🔺#انساب_الاشراف نقل میکند:
اصحابی که #مخالف_صلح بودند، وقتی دیدند کارشان با حسن(ع) به جایی نمیرسد، نزد حسين(ع) آمدند و آنچه را به حسن(ع) پيشنهاد داده بودند، با او نیز در ميان نهادند و پاسخ ردّ حسن(ع) را نيز بازگو كردند.
🔺حسين(ع) نیز در پاسخ فرمود:
«صلحى بود و بيعتى، و من آن را #ناخوش مىدارم؛ امّا تا آن گاه كه اين فرد (#معاويه) زنده است، #منتظر بمانيد و هر گاه هلاك شد، ما و شما دو باره كار را #بررسى مىكنيم».
(قَد كانَ صُلحٌ و كانَت بَيعَةٌ كُنتُ لَها #كارِهاً، فَانتَظِروا ما دامَ هٰذَا الرَّجُلُ [مُعاوِيَةَ] حَيّاً، فَإِن يَهلِك نَظَرنا و نَظَرتُم)
🔺لذا این دسته از اصحاب انقلابی، بعد از این توصیه حسین(ع)، با آن كه حقوق خود را از #بيت_المال میگرفتند و در نبردهاى مسلمانان با ديگران، شركت مىجستند اما هيچ چيز نزد آنها و ديگر شيعيان، محبوبتر از #هلاكت_معاويه نبود.
🔺#الأخبار_الطوال(ص220) و #انساب_الاشراف نقل میکنند:
#حُجر_بن_عَدى و #عُبَيدة_بن_عَمرو، نزد حسين(ع) آمدند و گفتند:
🔺«اى اباعبد اللّٰه! با #عزّت، #ذلّت را خريديد، كم را پذيرفتيد و فراوان را وا نهاديد. امروز به #سخن_ما گوش كن و بقيّۀ روزگار، سخن ما را گوش مكن.
(شَرَيتُمُ الذُّلَّ بِالعِزِّ، و قَبِلتُمُ القَليلَ و تَرَكتُمُ الكَثيرَ، أطِعنَا اليَومَ وَ اعصِنَا الدَّهرَ)
🔺#حسن(ع) و #انديشۀ_صلحطلبى اش را كنار بگذار و پيروانت را از كوفه و ديگر جاها، به دور خود جمع کن.
(دَعِ الحَسَنَ عليه السلام و ما رَأىٰ مِن هٰذَا الصُّلحِ، وَ اجمَع إلَيكَ شيعَتَكَ مِن أهلِ الكوفَةِ و غَيرِها)
🔺من (#حجر) و همراهم (#عُبيده) را بر طلايۀ سپاه بگمار كه پيش از آن كه #پسر_هند(معاویه) بفهمد، ما او را با شمشير مىكوبيم.
(و وَلِّني و صاحِبي هٰذِهِ المُقَدِّمَةَ، فَلا يُشعِرُ ابنُ هِندٍ إلّا و نَحنُ نُقارِعُهُ بِالسُّيوفِ)
🔺حسين(ع) در پاسخ به آنها فرمود: «ما با #معاويه بيعت كردهايم و #پيمان بستهايم. هيچ راهى براى #پيمانشكنى ما نيست».
(إنّا قَد بايَعنا وعاهَدنا ولا سَبيلَ لِنَقضِ بَيعَتِنا)
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان
🔺#أنساب_الأشراف نقل میکند #عبداللّه_بن_سعد بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی #کاتب_پیامبر بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد.
بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مىكرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مىنوشت. به او «عزيز حكيم» املا مىكرد اما او «عليم حكيم» مىنوشت و مانند اين موارد.
🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مىگويد، مىگويم و مانند آنچه محمّد مىآورد، مىآورم. یعنی به نحوی #ادعای_نبوت کرد.
اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد:
➕«و كيست ستمكارتر از آن كسكه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مىكنم»؟».
🔺عبدالله بن سعد عملا #مرتد شد و به #مكّه فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) #عثمان بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد.
🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين #سگ(عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه #امانش دهم، او را بكشد؟».
#عمر گفت: اگر با چشم به ما اشاره مىكردى، او را مىكشتيم. پيامبر فرمود:
➕من، كسى را با #اشاره نمىكشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید.
➕#کلید_واژه: «قالَ: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ!!»
📌پ.ن:
▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین #نظر_امام و #تصمیم_امام خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به #امام_معصوم است و هم نسبت به امام و #پیشوای_غیرمعصوم.
▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر #حضرت_امیر این نبود که #محمدبن_ابی_بکر والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا #عبدالله_بن_جعفر تصمیمش انتخاب او شد.
یا در #جنگ_احد نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ #حکمیت بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر.
▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است.
#سیره_رهبران_انقلاب این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل #نظر_خواص، به شدت در آن اثرگذار است.
▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند
مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش #معاویه به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به #سوریه، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست.
▫️رهبران انقلاب، نه #معصوم اند و نه #دیکتاتور! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به #نظرات_کارشناسان و نهادهای رسمی و همینطور #مصالح_اجتماعی و #افکار_عمومی نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند.
▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف #قابلیّت_ها، #کارشناسی، #کنشگری و #بلوغ ما سمت و سو پیدا میکند،
بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند.
▫️به عنوان نمونه مسئله #برجام، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی #خواص و #شرایط_اجتماعی ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام #نظر_رهبری نبود اما #تصمیم ایشان بود.
‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر #وعده_صادق2 نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
3️⃣ ماجرای یک نامه و رویش یک جوان انقلابی(بخش اول)
🔺#أنساب_الأشراف نقل میکند: گروهى از #قاريان_كوفه که در آن عصر، جزو افراد دارای اعتبار و احترام توده های مردم بودند، نامه ای اعتراضی به #عثمان نوشتند. برخی از نویسندگان نامه عبارتند از:
1. حُجر بن عَدىِّ: از اصحاب پیامبر و یاران خاص امیرالمومنین و از بزرگان کوفه که در جمل، صفین و نهروان نقش بسزایی داشت/ البته از مخالفین صلح امام حسن بود که در نهایت توسط معاویه به شهادت رسید.
2. عمرو بن حَمِق: نقش و وضعیت او نیز همانند جناب حجر است./ او نخستین شخصی بود که پس از شهادت، سَرش شهر به شهر گردانده شد.
3. سليمان بن صُرَد: از شیعیان بزرگ کوفه و از صحابی پیامبر و امیرالمومنین بود./ از مخالفین صلح امام حسن بود/ جزو دعوت کنندگان سیدالشهدا به کوفه بود اما در کربلا حاضر نبود ولی بعدا قیام توابین را به راه انداخت و شهید شد.
4. مُسَيَّب بن نَجْبه: از اصحاب حضرت امیر/ از مخالفین صلح امام حسن/ از رهبران قیام توابین که در نهایت در همین نبرد به شهادت رسید.
5. مَعقِل بن قيس: از اصحاب حضرت امیر و از فرماندهان سپاه ایشان در جمل، صفین و نهروان/ از کسانی که در سپاه امام حسن حضور داشت و در نهایت نیز در همین مسیر به شهادت رسید.
6. عبد اللّه بن طُفَيل: از اصحاب پیامبر و حضرت امیر که در جنگ های سه گانه حضرت نیز حضور داشت که حضرت در یکی از نبردها، برای او دعای خیر کرد.
7. مالك بن حبيب: از اصحاب حضرت امیر که در جنگ صفین، حضرت او را جانشین خود در کوفه قرار داد.
8. يزيد بن قيس: از اصحاب حضرت امیر که توسط ایشان به عنوان والی مدائن، و پس از آن ری، همدان و اصفهان منصوب شد.
9. زيد بن حِصن طايى: از اصحاب حضرت امیر بود که پس از ماجرای صفین، جزو سران خوارج شد و در نهروان توسط سپاه حضرت کشته شد.
10. زياد بن نَضْر: از اصحاب حضرت امیر که در جنگ های سه گانه حضرت، نقش ویژه ای داشت و تا آخر هم ثابت قدم ماند.
11. مسلمة بن عبد القارى: اطلاعات خاصی درباره او در منابع ذکر نشده.
12. كعب بن عبده: از اصحاب متاخر حضرت امیر بود که به همراه مالک بن حبیب، یزید بن قیس به عنوان یاران جدید، در زمره گروه بزرگانی مانند ابوذر، عمار، مقداد و... قرار گرفتند. او در نهایت، توسط عمال معاویه به شهادت رسید.
🔺این اصحاب در نامه اعتراضی خود به عثمان نوشتند:
▫️#سعید_بن_عاص، والی کوفه، درباره گروهى از انسان های با تقوا و درست کار، حرف های غلط و ناصواب میزند و درباره آنها به تو نیز گزارش غلط داده و تو را مجبور کرده تصمیم غلطی درباره آنها بگیری و این تصمیم تو درباره آنها چهره خوبی ندارد.
▫️ما به تو يادآورى كرده و #تذكّر مىدهيم كه #دستورات_خدا را در حقّ امّت پیامبر رعايت کرده و #عدالت را دنبال کنی، چرا كه مىترسيم تباهى و نابودی این امّت، به دست تو باشد؛ چون تو #خویشاوندانت را بر گُرده مردم سوار كرده ای و هرچه قدرت است را به دست آنها داده و از بیت المال آنگونه که میخواهی ولخرجی میکنی.
(إنّا نُذَكِّرُكَ اللّهَ في امَّةِ مُحَمَّدٍ؛ فَقَد خِفنا أن يَكونَ فَسادُ أمرِهِم عَلى يَدَيكَ؛ لِأَنَّكَ قَد حَمَلتَ بَني أبيكَ عَلى رِقابِهِم)
▫️بدان كه تو ياورانى ستمگر و ناراضيانى ستمديده و #مظلوم دارى و هر گاه ستمگران به يارىات بيايند و ناراضيان از تو انتقاد كنند، ميان دو گروه، جدايى مىافتد و عملا در جامعه، #اختلاف كلمه و #افتراق پيش مىآيد.
(وَ اعلَم أنَّ لَكَ ناصِرا ظالِما و ناقِما عَلَيكَ مَظلوما، فَمتى نَصَرَكَ الظّالِمُ و نَقَمَ عَلَيك النّاقِمُ تَبايَنَ الفَريقانِ وَ اختَلَفَتِ الكَلِمَة)
▫️پس ای عثمان بدان! تا وقتی كه خدا را اطاعت كنى و در راه مستقيم باشى، امير ما هستى؛ و بدان که به جز خدا، پناه و به جز از سوى او، راه نجاتى نمىيابى.
🔺جالب اینکه هیچ یک از این اصحاب، نام خود را ذیل این نامه ننوشتند، چرا که خب روشن بود که عثمان با آنها #برخورد_تند و خشن میکرد.
اما جالب تر اینکه #كعب_بن_عبده که یکی از نویسندگان نامه بود، جداگانه نیز نامهاى از سوى خودش نوشت و نامش را در آن آورد.
🔺کعب یک #جوان تازه آشنا شده با #مسلک_علی(ع) بود که شیوه امثال #ابوذر و #عمار را دیده و این مشی را پسندیده بود و این مسیر را حق میدانست، لذا #شجاعت خود را با نوشتن نام خود ذیل نامه، نشان داد.
او مثل ابوذر و عمار معتقد بود باید #فساد درباریان را فریاد زد تا جامعه #بیدار شود، هرچند در این مسیر، دچار سختی هایی هم بشویم که نهایت آن، #شهادت است.
➕ادامه دارد....
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
هدایت شده از آیات و روایات اجتماعی
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان
🔺#أنساب_الأشراف نقل میکند #عبداللّه_بن_سعد بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی #کاتب_پیامبر بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد.
بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مىكرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مىنوشت. به او «عزيز حكيم» املا مىكرد اما او «عليم حكيم» مىنوشت و مانند اين موارد.
🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مىگويد، مىگويم و مانند آنچه محمّد مىآورد، مىآورم. یعنی به نحوی #ادعای_نبوت کرد.
اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد:
➕«و كيست ستمكارتر از آن كسكه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مىكنم»؟».
🔺عبدالله بن سعد عملا #مرتد شد و به #مكّه فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) #عثمان بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد.
🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين #سگ(عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه #امانش دهم، او را بكشد؟».
#عمر گفت: اگر با چشم به ما اشاره مىكردى، او را مىكشتيم. پيامبر فرمود:
➕من، كسى را با #اشاره نمىكشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید.
➕#کلید_واژه: «قالَ: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ!!»
📌پ.ن:
▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین #نظر_امام و #تصمیم_امام خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به #امام_معصوم است و هم نسبت به امام و #پیشوای_غیرمعصوم.
▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر #حضرت_امیر این نبود که #محمدبن_ابی_بکر والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا #عبدالله_بن_جعفر تصمیمش انتخاب او شد.
یا در #جنگ_احد نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ #حکمیت بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر.
▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است.
#سیره_رهبران_انقلاب این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل #نظر_خواص، به شدت در آن اثرگذار است.
▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند
مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش #معاویه به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به #سوریه، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست.
▫️رهبران انقلاب، نه #معصوم اند و نه #دیکتاتور! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به #نظرات_کارشناسان و نهادهای رسمی و همینطور #مصالح_اجتماعی و #افکار_عمومی نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند.
▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف #قابلیّت_ها، #کارشناسی، #کنشگری و #بلوغ ما سمت و سو پیدا میکند،
بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند.
▫️به عنوان نمونه مسئله #برجام، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی #خواص و #شرایط_اجتماعی ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام #نظر_رهبری نبود اما #تصمیم ایشان بود.
‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر #وعده_صادق2 نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9