eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.1هزار دنبال‌کننده
79 عکس
11 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 چگونگی تعامل با فرد گنهکار و خطاکار در جامعه اسلامی 🔺 به نقل از (ع) در سفارش به میفرمایند: 🔺اى پسر جُندَب! دربارۀ كه در ميان مخاطبان شما هستند، جز به سخن نگوييد. (لا تَقُل فِي المُذنِبينَ مِن أهلِ دَعوَتِكُم إلاّ خَيرا) 🔺و از خدا براى آنان، تقاضاى كنيد و درخواست نماييد 🔺 چون هر كه به سوى ما بیاید و و ما را بپذيرد، و ولايت ما را نپذيرد و دوستدار دشمن ما نباشد 🔺و آنچه را که ، بگوید و آنچه را که نمیداند يا فهمیدنش برای او مشکل است و در آن اشكال و ابهامى دارد، درباره آن کند و چیزی درباره آن نگوید 🔺آنگاه چنین شخصی خواهد بود. 📌پ.ن: اگر بخواهیم رفتار گنهکاران و خطاکاران را کنیم، راهی جز برای رفع خطای آنها نداریم که حضرت موارد آن را میشمارند. دایره ای که حضرت برای این مسئله ترسیم میکنند، و ملاکش، است، اگر در دل او جا گرفته بود، حق نداریم او را از خود کنیم و نباید گناه و خطای او را به او تعمیم بدهیم. عمل خطای او را تذکر بدهیم اما شخصیتش را نکوبیم بلکه جز نیکی از او نگوییم. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 چگونه بدون عمل، نامه اعمال، پُر میشود! 🔺کلینی در شریف به نقل از (ع) نقل میکند: «شخصى از شما نامۀ اعمالش پُر است، بدون آن كه عملى انجام داده باشد». گفتم: چگونه چنين چیزی اینگونه مى‌شود؟ (وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنكُم لَتُملَأُ صَحِيفَتُهُ مِن غَيرِ عَمَلٍ‌، قُلتُ‌: وَ كَيَف يَكُونُ ذَلِكَ؟) 🔺حضرت فرمود: «یکی از شیعیان ما، بر عدّه‌اى مى‌گذرد كه آنها از ما اهل بیت، مى‌كنند؛ امّا همين كه او را مى‌بينند، به يكديگر مى‌گويند: ساكت شويد؛ زيرا اين مرد، از آنهاست. (قالَ‌: يَمُرُّ بِالقَومِ يَنالُونَ مِنّا، فَإِذا رَأَوهُ قالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ‌: كُفُّوا، فَإِنَّ هَذا الرَّجُلَ مِن شِيعَتِهِم) 🔺يا شخصى از شيعيان ما، بر آنها مى‌گذرد و آنها به او مى‌زنند و در باره‌اش با حرف مى‌زنند. (وَ يَمُرُّ بِهِمُ الرَّجُلُ مِن شِيعَتِنا فَيَهمِزُونَهُ وَ يَقُولُونَ فِيهِ‌) 🔺خداوند در برابر آن، براى آن شیعه ما، آن قدر ثواب مى‌نويسد كه كارنامه‌اش پُر مى‌شود، بدون آن كه عملى انجام داده باشد». (فَيَكتُبُ اللّٰهُ لَهُ بِذلِكَ حَسَناتٍ حَتّٰى يَملَأَ صَحِيفَتَهُ مِن غَيرِ عَمَلٍ‌) 📌پ.ن: این روایت انگار دقیق برای امروز ما گفته شده است. چه افرادی که در مسیر دفاع از ، مورد طعن و بدگویی و تهمت واقع شدند... هنیئا لک. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 تمرکز بر قشر نوجوان 🔺امام صادق(ع) خطاب به اَحْوَل فرمود: «به رفتى‌؟». گفت: آرى. فرمود: «شوق مردم را در گرایش به و پذیرش و امامت ما را چگونه ديدى‌؟». (كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلىٰ هٰذَا الْأَمْرِ، وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ؟) 🔺گفت: به خدا سوگند، . كارهايى كرده‌اند؛ امّا كم است. (قَالَ‌: وَ الله إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ‌، وَ لَقَدْ فَعَلُوا، وَ إِنَّ ذٰلِكَ لَقَلِيلٌ‌) 🔺حضرت فرمود: «بر تو باد ؛ زيرا آنان، در پذيرش هر نوع خوبى، بيشترى نشان مى‌دهند». (عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ‌، فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلىٰ كُلِّ خَيْر) 📌پ.ن: تاکید حضرت در این روایت بر معاشرت و رفت و آمد با قشر نوجوان و جوان جامعه است. البته که کار و خصوصا با این قشر، سختی های خودش را دارد، اما چاره چیست؟ کنار کشیدن؟ اینکه توقع داریم همه چیز آماده باشد تا کار کنیم، توقع زیادی است، اساسا یعنی مبارزه با همین سختی ها. اینکه سیستم آموزش و پرورش، ما را خسته کرده و به آنها اجازه کار درست و حسابی نمیدهد، اگر هم درست باشد، اما کنار کشیدن از آن، مانند این است که سربازان در خط مقدم، اسلحه را کنار بگذارند. جهاد یعنی و حرکت در دل همین سختی ها... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 شیوه حکمرانی اسلام در تربیت اجتماعی 🔺 در خصال، روایتی از امام صادق(ع) نقل میکند که بخشی از آن بین عوام مشهور است، همان ماجرای مسلمانی که یک همسایه و رفیق داشت و بعد از مدتی او را مسلمان کرد اما با خود در اینکه او را شبانه روز به عبادت بست، او نیز مجدد از اسلام به مسیحیت برگشت. (کامل روایت) 🔺اما این روایت قبل و بعدی دارد که کمتر به آن توجه شده است. راوی از حضرت میپرسد: در میان ما برخی مردم قائل به امیرالمومنین(ع) هستند و او را بر دیگر مردم مقدم میدارند اما آنچنان که ما معتقد به ولایت و فضیلت شما هستیم، آنها اینگونه نیستند. آیا آنها را بداریم و از خود بدانیم؟ 🔺حضرت میفرماید: اجمالا آرى. بعد حضرت میفرمایند خداوند اسلام را بر هفت بخش قرار داده: 1. 2. 3. 4. 5. 6. 7. 🔺سپس این موارد را ميان مردم تقسيم كرده و كسى كه همه اين هفت بخش را داشته باشد، او داراى است. اما برخى از مردم دارای يك بخش از آنها بوده، برخی دو بخش، برخی سه بخش و... 🔺سپس حضرت تاکید میکنند: شما به كسى كه دارای يك بخش است، دو بخش را نكنيد و از او چنین توقع زیادتری از وسعش را نداشته باشید. و به كسى كه دو بخش دارد، سه بخش را تحميل نكنيد و... 🔺بعد میفرمایند اگر شما توقع زیاد از وسع هر شخص از او داشته باشید، در اين صورت بار آنان را سنگين کرده و آنها را دچار می‏سازيد اما توصیه من به شما این است که با آنان با مهربانى رفتار كنيد و بر آنان كار را آسان بگيريد. (فَتُثَقِّلُوهُمْ وَ تُنَفِّرُوهُمْ وَ لَكِنْ تَرَفَّقُوا بِهِمْ وَ سَهِّلُوا لَهُمُ الْمَدْخَل‏) 🔺اینجاست که حضرت همان ماجرای معروف را از باب مثال ذکر میکنند. حضرت در اینجا میخواهند اشاره به ، ملاک و شاخصی مهم در اسلامی کنند لذا میگویند: پس شما با آنان سخت نگيريد و بیش از وسع هر شخص بر او تحمیل نکنید. 🔺در ادامه نیز میفرمایند: آيا نمیدانى كه حكومت با ، ، جور و کارش را پیش میبرد اما حكومت ما با ، دلجويى، وقار، ، ، پرهيزگارى و كوشش اهداف خود را دنبال میکند؟ پس شما نیز مردم را به دين خود و راهى كه در آن هستيد، راغب سازيد اما با همین شیوه ای که گفته شد. (أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ‏ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ) 📌پ.ن: ▫️البته که این روایت به دنبال تقریر نیست بلکه همین دین که اینجا دستور به مهربانی با مردم میدهد، درجای دیگر که لازم است با خاطیان برخورد شود، آن روحیه جلالی و خشن خود را نیز ظهور میبخشد که البته همین برخورد تند نیز از سر رحمت و اوست. ▫️اساسا در ، تاکید اسلام بر این است که «دین برای همه مردم است اما همه دین، برای همه مردم نیست.» این نکته خیلی و مهم است چرا که میخواهد ما را به اختلاف در تربیت و هدایت توجه بدهد. ▫️ای کاش ما انقلابیون نیز در مواضع اجتماعی خود، همین قاعده و اصل را رعایت کرده و آن را ستون خود قرار میدادیم. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 علت یابی ترس پیامبر در ماجرای ابلاغ ولایت (بخش اول) 🔰 در منابع شیعه و سنی چندین عامل برای این ترس پیامبر ذکر شده که در ادامه بررسی خواهیم کرد. مرحوم در شریف روایت مهمی رو از امام باقر ع نقل میکنند. خصوصا به خط آخر روایت توجه کنید: ➕عنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ‌: ➖أمَرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ‌ بِوَلاَيَةِ عَلِيٍّ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ‌: «إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ اَلصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ اَلزَّكٰاةَ‌» وَ فَرَضَ وَلاَيَةَ أُولِي اَلْأَمْرِ فَلَمْ يَدْرُوا مَا هِيَ فَأَمَرَ اَللَّهُ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‌ أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمُ اَلْوَلاَيَةَ كَمَا فَسَّرَ لَهُمُ اَلصَّلاَةَ وَ اَلزَّكَاةَ وَ اَلصَّوْمَ وَ اَلْحَجَّ ➖فلَمَّا أَتَاهُ ذَلِكَ مِنَ اَللَّهِ ضَاقَ بِذَلِكَ صَدْرُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تَخَوَّفَ أَنْ يَرْتَدُّوا عَنْ دِينِهِمْ وَ أَنْ يُكَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُه. 📌وقتی به امر میکند که مسئله را برای مردم ابلاغ کن، حضرت سینه اش به تنگ آمد و ترسی وجودش را فرا گرفت، ترس از اینکه نکند مردم با این ابلاغ ولایت علی ع، از دین خدا برگردند و بشوند و آن را کنند و از من این نکته را نپذیرند لذا به خاطر این ترس، سینه شان به تنگ آمد. 🔸خب سوال مهم: چرا حضرت میترسند که اگر رو ابلاغ کنند، مردم شده و آن را نپذیرند؟ 🔰 یکی از کتب معتبر تفسیر روایی شیعه است. هم جزو کتب معتبر و قدیمی تفسیر روایی اهل سنت هست که به فضائل و مناقب حضرت امیر پرداخته. این دو کتاب یک روایت مهمی رو نقل کردند: ➕إنَّ جَبرَئيلَ هَبَطَ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَقالَ لَهُ‌: إنَّ اللّهَ يَأمُرُكَ أن تَدُلَّ امَّتَكَ عَلى صَلاتِهِم، فَدَلَّهُم عَلَيها. ثُمَّ هَبَطَ فَقالَ‌: إنَّ اللّهَ يَأمُرُكَ أن تَدُلَّ امَّتَكَ عَلى زَكاتِهِم، فَدَلَّهُم عَلَيها. ثُمَّ هَبَطَ فَقالَ‌: إنَّ اللّهَ يَأمُرُكَ أن تَدُلَّ امَّتَكَ عَلى صِيامِهِم، فَدَلَّهُم. ثُمَّ هَبَطَ فَقالَ‌: إنَّ اللّهَ يَأمُرُكَ أن تَدُلَّ امَّتَكَ عَلى حَجِّهِم، فَفَعَلَ‌. ثُمَّ هَبَطَ فَقالَ‌: إنَّ اللّهَ يَأمُرُكَ أن تَدُلَّ امَّتَكَ عَلى وَلِيِّهِم عَلى مِثلِ ما دَلَلتَهُم عَلَيهِ‌؛ مِن صَلاتِهِم، وزَكاتِهِم، وصِيامِهِم، وحَجِّهِم لِيُلزِمَهُمُ الحُجَّةَ في جَميعِ ذلِكَ‌. 🔸 خطاب به پیامبر میفرمایند خداوند امر کرده اند که امت را به امام شان هدایت و راهنمایی کنی. اما پاسخ پیامبر چیست؟ ➖فقالَ رَسولُ اللّهِ‌: يا رَبِّ‌، إنَّ قَومي قَريبو عَهدٍ بِالجاهِلِيَّةِ‌، و فيهِم تَنافُسٌ و فَخرٌ، و ما مِنهُم رَجُلٌ إلّا و قَد وَتَرَهُ وَلِيُّهُم، و إنّي أخافُ‌!! 🔸پیامبر در پاسخ به جبرئیل میفرمایند: قوم من تازه از به در آمده اند و هنوز گرفتار و هستند، هنوز به مرده های خود فخر فروشی میکنند. و هیچ کسی از این امت نیست الا اینکه علی ع یک از آنها را ریخته چون خیلی ها به شمشیر علی ایمان آورده اند و من پیامبر به خاطر اینهاست که . ➖فأَنزَلَ اللّهُ تَعالى: «يٰا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمٰا بَلَّغْتَ رِسٰالَتَهُ‌» ؛ يُريدُ فَما بَلَّغتَها تامَّةً‌، «وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاسِ‌» . فَلَمّا ضَمِنَ اللّهُ لَهُ بِالعِصمَةِ‌ وخَوَّفَهُ أخَذَ بِيَدِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ‌، ثُمَّ قالَ‌: يا أيُّهَا النّاسُ‌، مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاه 🔸اینجاست که خداوند پیامبرش را از ولایت علی(ع)، بیم میدهد همچنین خداوند میدهد به پیامبرش که من تو را حفظ خواهم کرد و منِ خدا دارم صحنه گردانی میکنم لذا نترس و ولایت علی(ع) را ابلاغ کن لذا پیامبر بعد از این ماجراست که ولایت حضرت را ابلاغ میکنند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 علت یابی ترس پیامبر در ماجرای ابلاغ ولایت (بخش سوم) 🔰 در روایت مهم دیگری که به نقل از ع در سیدبن طاووس آمده و علامه مجلسی هم در آورده اند، ابعاد جدیدی از این ماجرا روشن میشود: 🔺جبرئیل خدمت پیامبر رسیده و میگوید: خداوند میفرماید، الان وقت اعلان (ع) است. (فَهَبَطَ إلَيهِ و قالَ لَهُ‌: حَبيبي مُحَمَّدُ! إنَّ اللّهَ يُقرِئُكَ السَّلامَ‌، و يَقولُ لَكَ‌: قُم في هذَا اليَومِ بِوِلايَةِ عَلِيٍّ عليه السلام؛ لِيَكونَ عَلَما لِاُمَّتِكَ بَعدَكَ‌، يَرجِعونَ إلَيهِ‌، و يَكونُ لَهُم كَأَنتَ‌) 🔺حضرت در پاسخ میفرمایند: جبرئیل! من از این اقدام ، از اینکه بواسطه این اعلان، اصحاب و مردم بهم ریخته و علی را نپذیرند، چرا؟ به خاطر هایی که علی(ع) از آنها ریخته، و این باعث بشود آنها، شان را آشکار کنند. (حَبيبي جَبرَئيلُ‌! إنّي أخافُ تَغَيُّرَ أصحابي لِما قَد وُتِروهُ‌، و أن يُبدوا ما يُضمِرونَ فيهِ‌.) 🔺جبرئيل بالا رفته و پس از اندکی مجدد بازگشته و را برای حضرت میخواند: «اى پيامبر! آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ كن، كه اگر نكنى، پيامش را نرسانده‌اى و خدا تو را از [گزند] مردم، حفظ مى‌كند». 🔺اینجاست که پيامبر، ، ترسان و هراسان برمیخیزد و در حالیكه پاهايشان از شدّت گرما مى‌سوخت، فرمان میدهند تا بستر برای نماز و سپس ابلاغ ولایت آماده شود. در ميان آنان، ، ، و ديگر مهاجران و انصار نیز بودند. (فَقامَ رَسولُ اللّهِ ص ذَعِرا مَرعوبا خائِفا مِن شِدَّةِ الرَّمضاءِ و قَدَماهُ تُشوَيانِ‌... ثُمَّ نادى بِالصَّلاةِ جامِعَةً‌، فَاجتَمَعَ المُسلِمونَ‌، و فيمَنِ اجتَمَعَ أبوبَكرٍ و عُمَرُ و عُثمانُ و سائِرُ المُهاجِرينَ وَ الأَنصارِ.) 🔺پس از نماز، حضرت به سخنرانى برخاست و مسئله ولایت را ابلاغ فرموده و آن را بر همه مردم، واجب نمودند. اینجا بود که عده ای شروع کردند به پچ پچ کردن و مخفیانه با یکدیگر زمزمه کردن. اینجاست که زمزمه های آغاز میشود و یک عده شروع کردند به صحبت کردن که نتیجه اش را بعدا در سقیفه میبینیم. (ثُمَّ قامَ خَطيبا و ذَكَرَ بَعدَهُ الوِلايَةَ‌، فَأَلزَمَها لِلنّاسِ جَميعا، فَأَعلَمَهُم أمرَ اللّهِ بِذلِكَ، فَقالَ قَومٌ ما قالوا، و تَناجَوا بما أسَرّوا) 🔰 نسبت به همین ، در گزارشی شواهد التنزیل نقل میکند که بعد از اینکه پیامبر ولایت حضرت امیر رو ابلاغ کرد، بن یمان از اصحاب برجسته پیامبر چنین گفت: 🔺سوگند به خدا دیدم که برخواست و با تکبر و عصبانیت از مجلس خارج شد در حالی که دست راست خود را بر دوش اشعری و دست چپش را بر دوش گذارده بود و با این حال راه می‌رفت، می‌گفت: (فَقَالَ حُذَيْفَةُ‌ : فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ مُعَاوِيَةَ‌ قَامَ - وَ تَمَطَّى وَ خَرَجَ مُغْضَباً وَاضِعٌ يَمِينَهُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ قَيْسٍ اَلْأَشْعَرِيِّ‌ وَ يَسَارَهُ عَلَى اَلْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ ثُمَّ قَامَ يَمْشِي مُتَمَطِّياً وَ هُوَ يَقُولُ‌:) 🔺معاویه: «ما سخنان محمد را تصدیق نمی‌کنیم و به ولایت علی اقرار نخواهیم کرد.» در این هنگام خدوند این آیات را نازل نمود: «او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند. بلکه تکذیب کرد و روی‌گردان شد، سپس بسوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبّرانه قدم بر می‌داشت!» (لاَ نُصَدِّقُ مُحَمَّداً عَلَى مَقَالَتِهِ وَ لاَ نُقِرُّ لِعَلِيٍّ‌ بِوَلاَيَتِهِ‌، فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى: «فَلاٰ صَدَّقَ وَ لاٰ صَلّٰى، وَ لٰكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّٰى، ثُمَّ ذَهَبَ إِلىٰ أَهْلِهِ يَتَمَطّٰى») 🔺و رسول خدا (ص) فهمید که باید او را بازگردانده و به قتل رساند، در این هنگام جبرئیل این آیه را تلاوت نمود: «زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن حرکت مده» و پیامبر سکوت کرد. (فَهَمَّ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ يَرُدَّهُ فَيَقْتُلَهُ فَقَالَ‌: لَهُ جَبْرَئِيلُ‌ : لاٰ تُحَرِّكْ بِهِ لِسٰانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ‌. فَسَكَتَ عَنْهُ‌.) 📌پ.ن: هر چند این روایت در منابع آمده و ممکن است بخشی از آن را تلقی به قبول نکنیم اما با توجه به شواهد و قرائن تاریخی، این کنش و اطرافیانش طبیعی به نظر میرسد و این موضع او دور از انتظار نبوده و نشان میدهد یک جریانی به دنبال ایجاد در این مسئله بوده اند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9