eitaa logo
به وقت بهشت 🌱
6.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
2 فایل
💠وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَی‌اللَّه إِنَّ‌اللهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَاد 🚫کپی یا انتشار حتی با ذکر نام نویسنده حرام است🚫 تبلیغات ارزان https://eitaa.com/tablighattarzan عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨                 ⚜بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَنِ‌الرَّحیم⚜ کپی‌حرام🚫 بشری موبایل و دفترچه‌اش را برداشت. دست گذاشت روی زانو که بلند شود. امیر دلخور نگاهش کرد: کاش همین بود. چشم‌های بشری گرد شد. پانشده نشست. سوالی به صورت امیر نگاه کرد. امیر زل زده‌بود توی صورتش. بشری نگاهش را دزدید. امیر پوفی کشید: حامد بعد برگشتن، یه خونه ازم اجاره کرد. چندماهه و کوتاه‌مدت. از خونه‌های مبله‌ای که برای اجاره به توریست‌ها وکالتی به من سپرده بودن. یکی دو هفته بعدم خواست با چند تا از دفاتر در ارتباطمون تماس بگیرم و تو اصفهان و تبریز و مشهد و تهران براش واحدایی رو پیدا کنم. برای یه هفته تا یه ماه. می‌گفت برای همکارای خارجیش که هوس ایران‌گردی کردن می‌خواد. رو حساب رفاقت ازش مدرک کامل نمی‌خواستم. نه از خودش، نه از همکاراش‌. بشری دست گذاشت روی صورت. انگشت‌های باریکش نمی‌گذاشت امیر بفهمد او چه حالی دارد. خسته است یا دلش نمی‌خواهد به حرف‌های او گوش کند. ساکت شد. بشری چند نفس بلند کشید. دستش را پایین آورد. گردن کج کرد. امیر نمی‌فهمید نگاه بشری به کجا می‌رسد. لبش را دندان گرفت. بشری خسته نبود، کلافه بود. تن صدای امیر پایین آمد: اونا هم‌تیمای جاسوسی حامد بودن. من اعتماد داشتم به حامد. اشک توی چشم بشری حلقه زد اما نگذاشت بریزد. صبر کرد امیر باز حرف بزند تا بفهمد زندگی عاشقانه‌اش چطور خزان‌زده شد. امیر نگاه از بشری گرفت: تنها درخواستم از اونا این بود که می‌شه بدون آبروریزی محاکمه و اعدام کنن؟ متوجه‌ شد بشری یک‌باره به طرفش چرخید. قند آب شدن ته دلش را بی‌خیال شد. می‌خواست از آن برزخی که تویش دست و پا می‌زد دربیاید. _فکر این‌که مامان بابام قضیه رو بفهمن داغونم می‌کرد. اونا تاب نمیاوردن. مخصوصا بابا. فکر تو یه طرف بود، آبروی خونواده‌ام یه طرف. نمی‌تونستم حاشا کنم. هیچ راهی نبود. اما اونا یه پیشنهاد بهم دادن. حامد و شبکه‌اش داخل ایران کشف شده بود ولی ارتباط حامد تو خارج مبهم بود. شبکه‌ای که حامد داشت باهاشون کار می‌کرد مشخص نبود. هدف حامد از جذب دانشجوهای نخبه‌ی رشته‌های استراتژیک دقیقاً چی بود؟ بشری اخم کرد. با خود گفت نصیری! امیر ادامه داد: نخبه‌ها رو برای کدوم مرکز می‌خواستند؟ بشری لبش کش آمد. پوزخند زد: نصیری واقعا هم نخبه بود! امیر باز به بشری نگاه کرد: من و تو هم جزء کیس‌های جذب حامد بودیم. به نظرم مسخره بود که منم هدف جذب باشم! ابروهای بشری بالا رفت. لبخندش را جمع کرد. امیر گفت: درست فکر می‌کنی. هدف تو بودی. یه نابغه‌ی مقید. چیزی که اونا نمی‌تونستن تحملش کنن. ✍🏻 (مهاجر) کپی یا انتشار به هر شکل است🚫 ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
به وقت بهشت 🌱
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨                 ⚜بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَنِ‌الرَّحیم⚜ #رمان_بشری #به_قلم_م‌خلیلی #برگ378
آیا رواست که تحلیل نفرماییییید؟!! ☹️☹️☹️☹️☹️ https://eitaa.com/joinchat/2480472136C484dfe0c30 تحلیل ندید فرداشب خبری از بشری‌جونتون نیست😎😎
‌هر روز صبح به یادت هستم سلام بر پدر همه عالم صبح بخیر امام مهربانم دستی به روی سینه و دستی به سوی تو روی لبم گــل می کند آقا سـلام از دور
❌❌❌❌ سلام امشب رمان نیست😔 ببخشید ❌❌❌❌❌
تو را گم می‌كنم هر روز و پیدا می‌كنم هر شب بدین سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌كنم هر شب ...! شبتون خوش 🌙 ‌‌‎‌‌
❄️🍃سلام به آولین صبح اسفند 🌸🍃سلام به دوستان مهربان 🌼🍃سلام به گرمای محبت تان ❄️🍃امروزتان به زیبایی 🌸🍃نگاه خدا❣ 🌼🍃امروز شادتر باش ❄️🍃عاشق تر باش 🌸🍃مهربان تر باش 🌼🍃شكر گزارتر باش ❄️🍃ودرپناه عشق به خداباش
اسفند آمد❄️ ودرجیب هایش بوی بهار است🌸 وکمی غم ازگذرناگزیرعمر درجیب جلیقه اش🎈 حبه قند هایی ست تاکام سال کهنه راشیرین کند🎈 الهی خوش قدم باشی وشادی آورده باشی ❤️
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴 نماز روز آخر ماه و فضایل آن 🍁 ده رکعت نماز (پنج نماز دو رکعتی) در هر رکعت: ✅ یک مرتبه سوره حمد ✅ سه مرتبه سوره توحید ✅ سه مرتبه سوره کافرون ✅ پس از سلام دست‌ها را رو به آسمان بگیرد و بگوید: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ [الطَّيِّبِينَ] وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. ✅ سپس دست‌ها را به‌ صورت بکشد و حاجتش را از خدا بخواهد که دعایش مستجاب است و خدا بین او و جهنم هفت خندق فاصله قرار می‌دهد که اندازه هر خندق به فاصله آسمان تا زمین است. 🔻هرکه این نماز را بخواند برایش نوشته می‌شود: ✅ به‌ازای هر رکعت، یک میلیون رکعت ✅ دوری و برائت از آتش ✅ جواز عبور از صراط 📕به نقل از کتاب اقبال‌الاعمال سید بن طاووس جلد دوم ص 854 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
امام علی (علیه السلام)- پس از خواب غفلت بیدار شوید و پیش از رسیدن مرگ برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان به پیش تازید؛ قبل از آنکه دیواری بین شما زده شود که باطنش رحمت خدا و ظاهرش عذاب خدا باشد. پس هرچه فریاد زنید کسی گوش به فریاد شما نمی‌دهد و هر چه ضجّه و ناله کنید بر ناله و ضجّه شما کسی جمع نمی‌شود و توجه نمی‌کند و به‌خود آئید قبل از آنکه التماس کنید و دادرسی نباشد. قبل از آنکه وقت را از دست بدهید به سوی طاعت خدا بشتابید. 📚 بحارالأنوار، ج۹۴، ص۱۱۶
امام حسن "علیه السلام" بخشیدن پیش از طلب كردن از بزرگترین سروری هاست. 🔷🔸💠🔸🔷
💚 چشم دیدار ندارم شده ام کورِ رو که رو نیست ولی تشنه‌دیدار توام آرزو بر من آلوده روا نیست ، ولی .. کاش یک روز ببینم که ز انصار توام