لینک برگ ۳۵
https://eitaa.com/In_heaventime/4962
لینک برگ۴۰
https://eitaa.com/In_heaventime/5623
لینک برگ۴۵
https://eitaa.com/In_heaventime/6433
لینک برگ۵۰
https://eitaa.com/In_heaventime/7310
لینک برگ۵۵
https://eitaa.com/In_heaventime/8442
لینک برگ۶۰
https://eitaa.com/In_heaventime/8606
لینک برگ۸۰
https://eitaa.com/In_heaventime/9566
لینک برگ۱۰۰
https://eitaa.com/In_heaventime/10543
لینک برگ۱۲۰
https://eitaa.com/In_heaventime/11745
لینک برگ۱۴۰
https://eitaa.com/In_heaventime/12902
لینک برگ۱۶۰
https://eitaa.com/In_heaventime/14262
لینک برگ۱۸۰
https://eitaa.com/In_heaventime/15406
#زیارتنامهشهدا 🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
✍🏼 برای محفوظ ماندن هر صبح و غروب سه بار بگوید:
🌟 اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من ترید
خداوندا، مرا در زره قوی و نگهدارنده خود، که هر کس را بخواهی در آن قرار می دهی، قرار بده!
کلام_بزرگان
#کلامی_از_بهجت
💢 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 💢
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ثواب یک بار #صلوات فرستادن...
حتمن گوش بدین وببینید
حجم یک دقیقه
💠اللهمعجللولیّکالفرج 🌷🌷
یک صبح به بام آی و ز رخ پرده برانداز
آوازه به عالم زن و خورشید برانداز
🖊محتشم کاشانی
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚫🚫
امیر تتلو هم راجع به حجاب نظر داد!
گفته بیحجابی مادرم به من ضربه زد.✅
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
🚨سردار سلامی: انتقام خون شهدای جنایت جمعه سیاه زاهدان را دستور کار خود میدانیم
🔹️فرمانده کل سپاه: انتقام از خون شهدای سپاه و بسیج و مردمانی که قربانی جنایت جمعه سیاه زاهدان شدند را در دستور کار خود میدانیم و به مردمان صبور و نجیب این استان اطمینان میدهیم راه مقابله بیوقفه با توطئههای استکبار جهانی و تروریستهای مزدور و اجیر شده توسط سرویسهای امنیتی بیگانه تا سر حد شهادت ادامه خواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تو دهنی محکم به مهران مدیری و علی کریمی وتمامی سلبریتی های دوزاری
اولتیماتوم جدی به سازمان صدا و سیما و شخص آقای جبلی به عنوان رئیس سازمان
#حجاب
#ایران
#سلبریتی_خائن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شعری که آقای شروین خوند ، درستش اینه...
چقدر شهید دادیم برای این نظام..
ولی نمیدونم چرا هر کی معروف میشه ، دست نظامو گاز میگیره..
این خواننده تازه از تخم دراومده خواست اینطور ایران اسلامی رو محکوم کنه، که انقلابیون جوابشو اینطور با این تصاویر دادن..
💠💠💠✨
💠💠✨
💠✨
⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜
#رمان_بشری
#به_قلم_مخلیلی
#برگ283
کپیحرام🚫
از ماشین پیاده شد. رنگ تازهی در توجهاش را جلب کرد. طاها کلید انداخت و رفتند تو. بشری در را به هم زد: چی بود اونوقتا؟ صداش رو اعصاب بود.
_خونه قدیمیه دیگه.
بشری سر حوض ایستاد. دستهایش را کشید و بالای سرش برد: خیلی خستهام! خدا به داد تو برسه که چشات رو جاده بود.
_بیا حالا تلافی کن.
_گفتنیا رو بهش گفتم. نوبت تو خودت رو جا کنی تو دلش.
طاها کفشهای جلوی در سالن را نگاه کرد. بشری پرسید: دنبال فاطمه میگردی؟
_ضحا نیست؟
بشری پشت سرش راه افتاد. طاها با قد بلندش قند توی دل او آب میکرد.
جدی جدی داری متاهل میشی!
نفس سنگینی کشید. هوای توی ریهاش یکجا خالی شد.
کی فکر میکردیم یه روز یاسین نباشه و طاها فاطمه رو بگیره.
طهورا را سر پلهها دید. قدمهایش را تندتر برداشت. همدیگر را بغل کردند. بشری صورتش را بوسید: دلم برات تنگ شده بود!
چشمهای مهربان طهورا، برق زد. دوباره بغلش کرد: خدا رو شکر که حالت خوبه.
خبری از صدای گرفته و صورت تکیدهی طهورا نبود. کنار گوشش گفت: شبی نبود که تو حرم یادت نباشم!
_حال خوبمو مدیون دعای شماهام. خیلی باهام راه اومدین! اگه نه من همون دلمردهای که بودم میموندم.
طاها چمدان را برد بالا: تو این خونه رسم شده هر از گاهی یکی فاز غم برمیداره. یه مدت درگیر بشری بودیم یه مدت تو!
چمدان را گذاشت جلوی در: بعدیو خدا به خیر کنه.
طهورا با طاها دست داد: خسته نباشی آقادوماد.
طاها سر پایین انداخت. دست کشید به ریشش.
طهورا زد زیر چانهاش: این خجالتا رو باور نمیکنم!
طاها چشمهایش را باریک کرد: از بشری یاد بگیر. چطور هوای داداششو داره.
_همین لوست کرده!
زهراسادات رفت توی بالکن: چرا نمیاین بچهها؟!
پیشانی طاها را بوسید: انقدر ضحی منتظرت موند که دلش سررفت.
_مگه اینجاست؟ دلم براش یه ذره شده!
رفت توی سالن. ضحی مثل فرشته روی مبل خوابیده بود. نشست کنارش. موهایش را نوازش کرد: هر چی بزرگتر میشه بیشتر شبیه بشری میشه!
گونهی ضحی را بوسید. دلش میخواست فاطمه را ببیند. حداقل در حد یک سلام و احوالپرسی.
دور هم نشستند. طهورا چای آورد.
طاها کنار ضحی نشست: بیار خدا خیرت بده که خستهام.
زهراسادات آنطرف طاها نشست. نیمنگاهی به او کرد. حرف فاطمه را پیش کشید: فاطمهم صبح اینجا بود. پیش پای شما میخواست بره که ضحی خوابش برد. دلش نیومد بیدارش کنه، تنهایی رفت.
طاها میدانست اینها از حیای فاطمه بود که بیشتر از هر چیز برای طاها جذابیت داشت. دل طاها را گیر خودش کره بود: غیر از این ازت توقع نمیرفت فاطمه خانم!
دست گذاشت پشت گردن مادرش: بابا کجاس؟
_یکی بهش زنگ زد. رفت بیرون.
طاها پشت گوش را خاراند: مگه قرار نشد دیگه نره!
_حتما کاری داشتن که رفته.
✍🏻 #مخلیلی (مهاجر)
کپی یا انتشار به هر شکل #حرام است🚫
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯