eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
554 دنبال‌کننده
247 عکس
815 ویدیو
165 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠اسطوره‌ای در افق هستی 🔻این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگی‌های رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام توصیف شده است: 🔹 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمی‌شد؛ 🔹 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشه‌داری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ 🔹 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بی‌دغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغۀ چیزی داشت. 🔹«طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوت‌های طولانی بود. 🔹 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانی‌که لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، الا وقتی‌که حرف زدن، ضرورت و فایده‌ای میداشت. 🔹 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بی‌اراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچ‌وقت از او نمیترسیدیم. 🔹نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاه‌قاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت. 🔹رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ سیدالشهداء میفرماید: بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم». 🔹«مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بی‌جواب و با دست خالی برگردد؛ پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و به‌گونه‌ای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود. 🔹هیچ‌کس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون می‌آمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند. 🔹«و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچ‌کس بی‌دلیل، احترامی بیش از بقیه یا بی‌احترامی قائل نمیشد. اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، به‌طرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت. 🔹مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچ‌وقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگ‌ترها و مُسنّ‌ترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند. 🔹چهرۀ پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بی‌عدالتی یا منکری را میدید. 🔹 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد. 🔹«لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود. 🔹«و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیب‌گیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد. 🔹«و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود. ✍حسن رحیم‌پور ازغدی/محمد پیامبری برای همیشه ص ۲۹-۳۴ 📎پ.ن : تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانی‌ای است که در کتاب شریف «معانی‌الاخبار، ص۸۲» نقل شده است. https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 رئیس جمهور باید باشد 🔹جریانات سیاسی ممکن است کهنه شوند، ممکن است به فراموشی سپرده شوند، ممکن است دچار شکست و ورشستگی شوند، اما یکی از مفاهیم و شعارهایی که هیچوقت کهنه نمی شود است. مبارزه با بی عدالتی و تبعیض همیشه تاریخ زیباترین و جذاب ترین شعارها و اقدامات بوده است. 🔹امروز کشور در عدالت، دچار عقب ماندگی مفرط شده است. بی عدالتی هایی که گاه به قوانین و ساختارها و زیرساخت های قانونی و بودجه و برنامه ها بر می گردد و گاه به مدیران و سوءمدیریت آنان. 🔹حالا جامعه رئیس جمهوری می خواهد که عدالتخواه باشد. اما یک سؤال؛ رئیس جمهور باید عدالتخواه باشد یعنی چه؟ 🔻میتوان برای عدالتخواهی سه سطح یا سه حوزه اثر یا سه ساحت مشخص کرد: 1️⃣ کنش گری میدانی در مسائل اجتماعی و سیاسی: به نظر حداقل کاری که افراد عادی، فعالان اجتماعی و رسانه ای، تشکل های حوزوی و دانشگاهی و مجموعه های مردمی باید انجام دهند این حوزه است. کنشی که منجر به جریان سازی، گفتمان سازی، روشنگری، افشاگری و شود و از این طریق زمینه تأثیر بر روی تصمیمات دستگاه ها و مدیران فراهم می شود. فعالیت کف میدانی، مجازی و رسانه ای و تجمعات و اعتراضات در این سطح است. مثال؛ اعتراضات رسانه‌ای و میدانی و اعلام مواضع درباره مصادیق همچون ، و خصوصی‌خواری‌ها؛ اعتراض به روند فاجعه‌آمیز خصوصی‌سازی آموزش و درمان! 2️⃣ تولید اندیشه، علم، فکر و راهبرد؛ عدالت و بدون فکر، بدون اندیشه و بدون محتوا و مبانی به نتیجه مطلوب نمی رسد. تحقق عدالت نیازمند تولید اندیشه و محتوای مؤثر و مرتبط با موضوعات میدان است نه تئوری پردازی هایی که در خلاء صورت می گیرد. عدالت پژوهی در دانشگاه و کرسی های نظری عدالت در حوزه بسیار ضروری است. امروز حوزه و دانشگاه ما نه تنها کنشگر میدانی عدالت نیستند بلکه در عرصه تولید اندیشه و نظریه و عدالت‌پژوهی دچار ضعف مفرط‌ هستند. 3️⃣ سیاستگذاری، ریل گذاری و قانونگذاری: کنش گران این عرصه در وهله اول مسئولین و دستگاه ها و مکانیزم های دولتی و غیردولتی و حاکمیتی هستند که باید جهت تحقق عدالت، به سیاستگذاری، ریل گذاری و قانونگذاری بپردازند و این سه مقوله منتهی به تحقق عدالت در جامعه شود. سیاست های کلان و قوانین و مکانیزم ها باید مورد بازنگری قرار بگیرد. جدا از جایگاه و نقش رهبری و ریاست جمهوری و قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی، همه دستگاه های کلان و راهبردی و ستادی همچون شورای عالی امنیت ملی، وزارتخانه ها، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، نهادهای دولتی، نهادهای اقتصادی و امدادی ذیل رهبری و غیره در این زمینه وظیفه دارند. 🔺سه حوزه ی «کنش گری میدانی»، «تولید علم و اندیشه» و «سیاستگذاری و ریل گذاری و قانونگذاری» منفک و جدا از هم نیستند بلکه متصل و مؤثر از همدیگرند. 🔹حالا با نگاه به این سه ساحت، می توان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را نقد و بررسی کرد که در کدام حوزه، عدالتخواه بوده اند و کرده‌اند؟ با توجه به سوابق مبارزاتی، دانشگاهی، حوزوی و غیره و با توجه به سوابق کاری و مسئولیت های گذشته و حال آنها، باید بررسی کرد در کدام عرصه عدالتخواهی فعال بوده اند؟ خروجی اقدام آنان چه بوده؟ 🔹اگر نامزدی در هیچکدام از این سه سطح، عدالتخواه نبوده باشد نمی تواند در دایره انتخاب ما قرار بگیرد. افراد باتوجه به سوابق خود می‌بایست نشان داده باشند که اهل عدالت و عدالتخواهی بوده‌اند و هستند وگرنه نمی‌توان سابقه‌تراشی کرد! ✍داود مدرسی یان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠پروژۀ انتخاباتی عدالتخواهان، نجات فرهنگ سیاسی است عدالتخواهان انتخابات را صرفاً ابزاری برای رسیدن به کرسی‌های تصمیم‌گیری نمی‌دانند. آن‌ها برای خودِ انتخابات موضوعیت قائلند. پروژۀ انتخاباتی عدالتخواهان، نجات فرهنگ سیاسی نیروهای انقلابی است؛ فرهنگی که با رسوخ اصول قبیله‌ای و ورود به بازی‌های مسموم رو به انحطاط گذاشته است. عدالتخواهان می‌خواهند زیر میزِ این بازی بزنند و فرهنگ سیاسی را از محاصرۀ قبایل سیاسی و بازی‌های کثیف آن‌ها برهانند. عدالتخواهان دنبال سیاست‌ورزی شرافتمندانه و بازگرداندن فرآیند انتخابات به ریل اصیل خود هستند. انتخابات برای عدالتخواهان صحنۀ بردن و باختن نیست؛ امکانی است برای بروز فضائل ملت و اعمال ارادۀ آگاهانۀ جمهور در مسیر حکمرانی؛ از این رو دنبال به میدان آوردن استطاعت‌های واقعی و کنار زدنِ بازی‌های شب انتخاباتی پدرخواندگان و قبایل سیاسی‌اند. می‌خواهند انتخابات صحنۀ حقیقیِ رویارویی فضیلت‌ها و رذیلت‌ها باشد؛ عرصه‌ای برای «انتخاب» به معنای واقعی. عدالتخواهان به جامعه و توده‌های مردم به مثابه کلونی‌های رأیی که مسیر قدرت را تسهیل می‌کند نمی‌نگرند؛ آن‌ها هر صاحب رأیی را غایت می‌دانند و دنبال احیای کرامت انسان در مدینۀ سیاسی هستند. عدالتخواهان می‌خواهند بگویند که هر رأیی موضوعیت دارد و هم از این‌روست که صندوق رأی برای آنان نردبانی برای بالا رفتن نیست. آن‌ها دنبال احیای جمهوریت و واقعی‌تر کردن انتخابات‌اند و نتیجه -هر چه باشد- فرع بر آن است. ✍علی سلیمانیان @Kolbe_Andishe_Farhang
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠احیای رویای ایرانی؟! 🔻این بازخوانی آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی حلقه مفقوده این روزهای ماست؛ انتخابات بستری است برای بازخوانی این حرف ها و در نهایت با روی کار آمدن دولتی انقلابی بستری برای تحقق و عینیت بخشیدن به رویای۵۷ مردم ایران... 🎥محمد صادق شهبازی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠این بار برای مشارکت ۵ کار «نکنیم» شما هم معتقدید که مشارکت مهم بلکه اهم است. اگر همراهید که همراهید، بیائید برای رشد مشارکت ۵ کار نکنیم؛ خودش کار است. البته در انتها یک پیشنهاد هم دارم. 🔹چه نکنیم؟ 1⃣گردن مردم نیندازیم. مشکلات امروز کشور را بگوئیم و نقد کنیم، ولی زنجیر نکنیم و گردن رای دهنده ها بیاندازیم. طبیعی است که ملت بگویند اگر ما مقصریم خب چه کاریست؟ رای نمی دهیدم که چنین شود. برخی جدی جدی فکر می کنند مردم اگر از این دولت ناراضی باشند به نامزد مورد علاقه آنها رای می دهند؛ خیر، الزاما اینطور نیست. بله امروز باید تجربه رای دیروز شود. اما باید تجربه ساخت؛ نه مچ گرفت و مقصر ساخت. بین مقصر کردن و تجربه ساختن یک مرز باریک است. دلسوزی کنیم نه جگرسوزی. معلم باشیم نه رقیب. 2⃣حیثیتی نکنیم. دوست خوبم مردم رای می دهند که اوضاع تغییر کند و مشکلات زندگی شان حل شود. رقابت را جایی نبرید که کسی متوجهش نشود و دردش نباشد. ملت می پرسند چه کسی بهتر میتواند کشور را با این قوانین موجود و اسناد بالادستی بهتر اداره کند که صف مرغ نباشد و روغن قحطی نشود. دعوا را جائی نبریم که مساله مردم نباشد و مساله سازی بی ثمرشود. اینجاست که خیلی ها می گویند "خب چه کاریه؟ این دعواها ما را چه سود؟ زرگری است و کار به سفره ما ندارد." ضمن اینکه فرصت خوبی است برای بی هنران دغلباز که کلیات ابوالبقا ببافند و هیجان بسازند و مسخ کنند و رای بخرند. هرکس هر گفتمانی دارد باید کارآمدی اش را بر حل مشکل روی زمین مردم نشان دهد واگرنه هرچه هست مهم نیست. 3⃣هیولا نسازیم. وضع موجود را نقد کنیم؛ اما نه اینکه گوئی یک هیولایی اهریمنی وجود دارد که کشور را خاکستر ساخته و کلا هرچه هست و رفته است هیچ و پوچ است. خب ملت می گویند "چنین سطحی از شیطان مجسم، کار به رای من و شما ندارد و این آتش جهنمی با صندوق رای سرد نمی شود .خود رهبری انقلاب یک نفر را انتخاب کند و خلاص. اصلا دیکتاتوری بهتر است." 4⃣شورای نگهبان نشویم. شورای نگهبان کار خودش را می کند؛ اما ما جای شورای نگهبان ننشینیم. پیروزی نامزد مورد علاقه ما در حذف رقیب نیست. طوری رفتار و تبلیغ سلبی نکنیم که رقیب بی حیثیت شود و از بیخ حذف شود. افراد برای پای صندوق آمدن، نیاز دارند ردپای علاقه و گرایش خودشان را در رقابت ها ببینند. حذف رقیب به معنی اقبال به نامزد مورد علاقه ما نیست. ملت میگویند "اگر فکرما و علاقه ما و نامزد ما انقدر فاسد است که خب پس هیچی به هیچی.چه کاریه؟" نقد فکرها و روش ها کنیم و شخصیت آدم ها را تباه نکنیم. 5⃣دوقطبی نسازیم. این آخری برخلاف قبلی ها ظاهرا مشارکت می سازد اما در باطن دقیقا ضدمشارکت است. مشارکت خودش که مهم نیست، ثمره اش مهم است. مشارکت قدرت اجتماعی می سازد. صندوق را عامل شکل گیری وحدت می کند. دوقطبی ها تعداد رای دهنده ها را زیاد می کند اما مردم را پاره پاره می کند. بدتر اینکه این انشقاق با نتیجه آرا هم تمام نمی شود و به بعد از صندوق هم منتقل می شود و تا سرسفره خانه ها هم کشیده می شود. 🔹و اما چه باید کرد؟! ساخت «امید» ؛ امیدبه «تغییر» از طریق «صندوق رای». همین. چطور؟ باید در نقد وضع موجود و یا تبلیغ نامزدمان این گزاره را جا انداخت که: «راه هست» چطوری راه هست؟ با «بوک» ب: برنامه. و: وعده. ک: کارنامه حرف های کلی و آسمانی و خیال انگیز نه؛ دقیقا برنامه روشن برای حل مشکلات روی زمین و سرصحنه زندگی مردم. مثل اینکه اگر تحریم ها ادامه یابد و نفت نفروشیم، دقیقا برای اداره کشور پول از کجا می آورید؟ چطوری دکان زدن را تسهیل می کنید؟ چه راهی دارید برای اینکه ملت پیاز گران نخرند و کشاورز پیازش را آتش نزند؟ چه میکنید صف مرغ نشود؟ برای قطحی روغن چطور؟ ارز را چطور پائین میآورید؟ بجز برنامه باید «وعده» دهند تا بشود ارزیابی کرد. اجمالا هم باید «کارنامه» داشته باشند که بشود تخمین زد و تطبیق داد. 🔺پس خلاصه: یکم. وضع موجود و مشکلات را به اندازه واقعی خودش نشان دهیم. دوم. بگوئیم به چه دلیل ومطابق کدام ایده و مسیر به اینجا رسیدیم. سوم. بگوئیم برای حل این مشکل چه قوانینی روی زمین مانده است و چه کاری نکردند؟ چهارم. و در نهایت اینکه چه کاری باید صورت بگیرد؟ انشالله موثر است. ✍محسن مهدیان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠صورت بندی جریان های فکری در ایران امروز 🔻ما بخواهیم یا نخواهیم در متن یک وضعیتی هستیم که به شکل ساختاری ما را احاطه کرده است. این وضعیت، نوعی سازماندهی خاص جامعه بعلاوه اندیشه مدرن است. برای مسلمانان از حمله ناپلئون به مصر در اواخر قرن هجدهم و برای ایرانیان از شکست در جنگ های ایران و روس در آغاز قرن نوزدهم این وضعیت مورد توجه بوده است و در هر عصری رهیافت متفاوتی نسبت به آن وجود داشته است. اینک با تجربه دویست ساله، همچنان اندیشه و جهان مدرن بعلاوه معرفت پست مدرن مسئله ماست و براساس نحوه مواجهه با آن می توان گرایش های فکری در ایران امروز را دسته بندی کرد 1⃣بی توجه به مسئله سازی اندیشه مدرن این گروه مسایل و پرابلم های اندیشه و جهان مدرن و در چند دهه گذشته معرفت پست مدرن را به رسمیت نمی شناسد و عملا قطع نظر از وجود آن به فکر و عمل خود سازمان می دهد. اسلام گرایان سنتی و افرادی نظیر محمد رضا حکیمی از جمله مصادیق این گرایش اند. 2⃣بدفهمی از اندیشه مدرن و معرفت پست مدرن دسته دوم بر اساس نوعی بدفهمی اشکار و واضح از این اندیشه وارد نقد و حتی طرح مباحث ایجابی خود در آن حوزه شده است. آیت الله جوادی املی از جمله این چهره هاست و کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و برخی تفاسیر ایشان مثلا تفسیر آیه25 سوره حدید به عنوان تفکیک قوا از جمله این آثار است. سید مهدی میرباقری و جریان فرهنگستان نیز در این دسته قرار می گیرند که تقریبا بدون هیچ ارجاعی به متون اصلی سازندگان اندیشه مدرن، فهم خود را از غرب ابراز و نقد میکنند 3⃣ساده سازی اندیشه مدرن و پست مدرن جریان سوم که در محیط روشنفکری ایران و نیز جریان دینی رواج دارد با فهم ساده سازانه با این جهان جدید مواجهه شده اند. برخی مثل مرحوم بازرگان و شریعتی و حتی سیدجمال تلاش کرده اند آن را با فکر دینی مطابقت بدهند و به نوعی آن راشبیه سازی کنند و گاهی نیز بر اساس این فهم ساده سازانه، به نقد تفکر و اندیشه مدرن و پست مدرن پرداخته اند و به قول معروف با یک فن آنها را ضربه فنی کرده اند. شمول افراد در این جریان هم اکنون نیز بالاست. 4⃣سپراندازی در برابر اندیشه مدرن و پست مدرن این جریان با فرض ناتوانی مواجهه فکر دینی در برابر فکر مدرن و پست مدرن، به کلی عطای فکر دینی را به لقایش بخشیده اند و به مرور از دامنه فکر دینی فاصله گرفته اند. ملکیان، سروش بعد از رویای رسولانه و مجتهد شبستری و شماری از افراد دیگر تحت عنوان روشنفکری دینی در برابر جریانی که خود را نواندیشی دینی معرفی میکند، در این گروه قرار میگیرند.در این گروه برخی نیز هستند که از ادعاهای سابق خود دست شسته اند و دعاوی خود در آغاز انقلاب را در غروب تجدد و آغاز عصری دیگر، همانند فوکو و آوینی خوشبینانه می دانند و در یک دهه اخیر هم امکان علوم انسانی اسلامی را نفی کرده اند و هم توسعه را فعلا اولویت جامعه معرفی کرده اند و تا مرز حمایت مطلق از پدیدارهای سیاسی مثل برجام نیز پیش رفته اند. رضا داوری اردکانی مصداق این جریان است. 5⃣مدرن و حتی پست مدرن سازی اندیشه دینی این گروه صریح و غیر صریح معتقدند با فکر دینی نمی توان با اقتضایات جدید زندگی مدرن و اندیشه مدرن و پست مدرن مواجه شد اما از طرف دیگر معتقدند با توجه به سنت ستبرمذهبی در ایران بدون تایید دین نمی توان اندیشه مدرن را بومی و مال خود کرد. این گروه با پیش فرض گرفتن اندیشه تجدد و پساتجدد می خواهند با مراجعه به سنت دینی،قرائتی به دست دهند که بتوان با سنت دینی اموزه های مدرن را موجه کرد. مرحوم فیرحی در این دسته قرار میگیرد که تلاش میکرد به تناسب در آموزه هاو در روش از لاک و فوکو و این اواخر راولز برای دمکراسی سازی و لیبرالیسم باوری در سنت فقهی راهی باز کند. 6⃣نوستالژیک گرایان این گروه ایران پیش از اسلام را ایده ال فکری وتجربی خود میدانند و با فرض تصلب سنت و قابل استفاده نبودن اندیشه و مفاهیم مدرن به همان شکلی که در غرب تکوین پیدا کرده است در ایران، در تلاش اند ذیل اندیشه ایرانشهری که معتقدند ظرفیت های نهفته و قابل انکشافی دارد به مواجهه با جهان جدید بپردازند.جواد طباطبایی در این دسته قرار میگیرد 7⃣ناتمام دانستن فهم، نقد و پاسخ ایجابی به فکر مدرن و معرفت پست مدرن دسته آخر که جریان اقلیتی است با فهم تجربه تاریخی مواجهه با جهان جدید در دویست سال اخیر و ناموفق دانستن آن، معتقد است که ما همچنان در فهم این اندیشه ها عقب ماندگی داریم و بدون فهم درست و عمیق،نقدها و ایجاب ها نیز از مرز ساده سازی فراتر نخواهد رفت و به طریق اولی در سازماندهی عینی زندگی اجتماعی کاربستی نخواهد داشت.این گروه فهم ما از جهان مدرن و نیز تفکر مدرن و معرفت پست مدرن را ناتمام می دانند و اولویت را برای تنظیم مواجهه با این اندیشه و نوع زیست اجتماعی اش را به فهم و بازاندیشی در فهم جهان جدید می دهند. ✍پرویز امینی @Kolbe_Andishe_Farhang
4_5776362328832346657.pdf
1.61M
💠کتاب بازگشت به مردم ✍این کتاب با تلاش جمعی از پژوهشگران برای ترویج گفتمان بازگشت به مردم برای حل مشکلات کشور تهیه شده و برای اولین بار در آستانۀ انتخابات۱۴۰۰ منتشر می‌گردد. در اندیشۀ امامین انقلاب اسلامی، شکل‌گیری و تداوم و پیشرفت حکومت وابسته به منشأ اصلی قدرت در اجتماع یعنی همان مردم است. پس اگر به دنبال راه حل ریشه‌ای مشکلات کشور هستیم، باید راهکارهایی را بیابیم تا بتوانیم مردم را به صحنۀ حل مشکلات کشور آوریم. کتاب بازگشت به مردم برای تبیین این اندیشه نگاشته شده و هر کسی از دانشجویان، طلاب و انقلابیونی که بخواهند در صحنۀ انتخابات نقش‌آفرینی داشته باشند لازم است تا این کتاب را خوانده و با نگاه امامین انقلاب اسلامی در این حوزه آشنا شوند. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 میدان تره بار را نمي‌توانند مدیریت کنند، انتظار دارند میدان امنیت را هزینه دیپلماسی کنند/دیپلماسی انتحاری از نامرد نامزد نمی‌سازد! 🔹٨ سال به رب‌النوع دیپلماسی فرصت داده شد تا به معجزه‌ی مذاکره با شیطان رجیم، اقتصاد افلیج را شفا دهد. از قضا سرکنگبین صفرا فزود و پهلوان‌پنبه‌ای که برای شکستن سد تحریم رفته بود، کارش به بتن‌ریزی در اقتصاد کشید. شد غلامی که آب جوی آرَد آب جوی آمد و غلام ببُرد 🔹این روزها مرغ هوا و آبزی دریا در مدیریت تخم‌مرغی حقوق‌دانان از فرش به عرش پریده‌اند و در بَر و بحر و سماوات و ارضین هیچ جنبنده‌ای را از تیغ دروگر تدبیر و امید، زنهار نیست. میدان تره‌بار را نمی‌توانند مدیریت کنند و انتظار دارند میدان امنیت منطقه‌ای ایران برای دیپلماسی هزینه شود. چاه ویل مذاکره، قوت لایموت مردم را هم هورت کشیده اما آقایان دوقورت‌و‌نیمشان باقی است و «هل من مزید» می‌خوانند. 🔹قوه‌ی عاقله‌ی نظام، از مؤلفه‌های قدرت ایران تنها امنیت منطقه را از سبد داد بی‌ستد برجام خارج کرده بود و امروز امیرکبیر خودخوانده‌ی زمان، در حسرت وادادن این امتیاز نقد به غرب، داد و بیداد می‌کند. آنها که در جهاز هاضمه‌ی غرب جویده شده‌اند، از نگاه به شرق ویار می‌گیرند و عُق می‌زنند. در دایرة‌المعارف حقوق‌خوانده‌های بین‌الملل، منافع ملی در آغوش گشودن برای غرب و لگد زدن به شرق ترجمه می‌شود. 🔹تغییر پارادایم از دیپلماسی التماسی به دیپلماسی انتحاری، نمی‌تواند از نامرد، نامزد بسازد. رادیکال کردن فضا، معادله‌ی پر ابهام لیبرال‌ها را در انتخابات حل نمی‌کند. دیگی که اصلاح‌طلبان برای انتخابات بار گذاشته‌اند، با قربانی عظیم هم نمی‌جوشد. برگ برنده‌ی غرب‌باوران گاهی با نفوذ مویرگی، مهره‌ی سوخته می‌شود. یاران گواهند که رازهای سر به مهر زم‌ها، زنده‌به‌گور نخواهد شد. 🔹دست سردار نمک نداشت یا آش مذاکرات وین برای نمک‌پرورده‌‌های غرب شور شده است؟ یادشان رفته که سدشکن میدان حماسه، خود را جلوی رئیس‌جمهور سپر کرد تا حریف قمارباز شود. یادشان رفته در مجلس، عبوسا قمطریرا ژست رفاقت با قهرمان می‌گرفتند تا از استیضاح فرار کنند. او مراقب نظام بود اما آنها او را هنوز هم رقیب خود می‌پندارند. قدم زدن با کفتار، گفتارشان را گزنده کرده است. 🔹خون شهید شاید هزینه شود، اما هدر نمی‌رود. پمپئو حتما نمی‌فهمد اما ما می‌دانیم که حاج قاسم آن شب در فرودگاه بغداد زنده شد تا فاتحه‌ی غرب و غرب‌یاوران را یکجا بخواند. مردان خدا با ترور شخصیت، زنده‌تر می‌شوند. سلیمانی شهید، شخصیت نظام است؛ وجودش هزینه برای جهان تک‌قطبی بود و هست. آنها که در دوقطبی سخیف میدان-دیپلماسی از خون او هزینه می‌کنند، از گندم پاستور نمی‌خورند. ✍‌ زهرا محسنی فر @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 آرایش غلیظ 🔻بازخوانی یک پروژه‌ی تبلیغاتی که به شکل فاجعه‌باری ضدتبلیغ شد 🔹‏داستان ‎ داستان نشت و درز و سرقت نیست. با یک پروژه تبلیغاتی کاملاً «هماهنگ» و «طراحی شده» انتخاباتی مواجه هستیم که حتی زمان‌بندی انتشار هم با سفر «سوژه» هماهنگ شده تا نباشد که بخواهد توضیحی دهد. البته طراحان برخی محاسبات را اشتباه کردند و سخت پشیمان خواهند شد. 🔹‏اما برای آنها که شک دارند این پروژه با وزیر «هماهنگ شده» است، علاوه بر سکوت معنادار چند روزه‌ی آقای وزیر، شاید این نکته جالب باشد که جناب شعبانی معروف - مشاور سابق دکتر ظریف - هم گفته‌ که انتشار این مصاحبه به نفع نامزدی دکتر ظریف در انتخابات است. 🔹‏به نظرم «تِم» این فایل صوتی منتشر شده، کاملا در امتداد «تِم» مصاحبه‌ دکتر ظریف با روزنامه اعتماد بود. آن مصاحبه هم یک پروژه تبلیغاتی در راستای «ری-برندینگ» دکتر ظریف بود‌. یک «گریم ملایم» برای انتقال از نقش وزیر امور خارجه، به نقش نامزد ریاست‌جمهوری. 🔹‏گزاره‌ی معروف آن مصاحبه که کاملاً حساب‌شده در متن کاشته شده و شاید از قبل طراحی و تمرین هم شده بود، «صفر بود اختیارات وزیر خارجه» و «مأمور و معذور» بودن او بود. قرار بود دکتر ظریف «غسل تعمید» داده شده و تطهیر شود تا برای «تولدی دیگر» آماده شود. 🔹‏وزیری که چند هفته قبل در کلاب‌هاوس دعوت شدن سردار سلیمانی به مسکو و مذاکره در مورد سوریه را با افتخار جزء ثمرات برجام به ملت می‌فروخت، در این نمایش تبلیغاتی می‌گوید اساسا این سفر و رایزنی روس‌ها با سلیمانی برای بر هم زدن برجام بود! تقدم و تأخر گفته‌ها مهم نیست. تناقض مهم است. 🔹‏اصلا به فرض روس‌ها بعد از برجام حاضر شده باشند با ایران در سوریه همکاری کنند. چرا باید وزیر خارجه ایران از این که یک فرقه‌ی وحشی و خطرناک مثل داعش شکست بخورد و نابود شود ناراحت است؟ نکند قول و قراری بوده که پس از صنعت هسته‌ای، سوریه را هم دو دستی تحویل آمریکا دهند؟ 🔹‏ظاهرا برای مغزهای کوچک استعمارزده، اهمیت خرید هواپیما برای تسهیل مسافرت‌های خارجی طبقه‌ای که آنها بدان تعلق دارند، از شکست سلطه‌ی داعش بر سوریه و عراق و دفع داعش از نزدیکی مرزهای ایران و حفظ نفوذ راهبردی و دست برتر ایران در معادلات منطقه اهمیت بیشتری دارد. 🔹‏آیا طراحان این پروژه‌ی تبلیغاتی و نشر دهندگان فایل صوتی حاضرند نامه‌نگاری‌های مسئولان وزارت امور خارجه به مسئولان عالی‌رتبه نظام برای گرفتن پرونده سوریه از سردار سلیمانی و تقدیم آن به وزارت خارجه برای «نقد شدن» در مذاکرات را هم منتشر کنند؟ 🔹‏آیا طراحان این پروژه حاضرند توضیح دهند که ماجرای قهر وزیر خارجه با رییس جمهور در شهریور ۹۹ چه بود؟ علت اصرار وزیر خارجه برای پذیرش طرح پوتین چه بود؟ چرا دکتر ظریف اصرار داشت رئیس جمهور ایران با قاتل سردار سلیمانی در جلسه آنلاین سران ۵+۱ شرکت کند و با ترامپ گفت‌وگو کند؟ 🔹‏چه بسا بی اعتنایی‌های تحقیرآمیزی که دکتر ظریف پس از روی کار آمدن دولت بایدن تحمل کرد و شرط و شروط دولت بایدن برای بازگشت به برجام هم ناشی از این باشد که آنها هم خبر داشتند که وزیر خارجه ایران چقدر برای مذاکره با دولت ترامپ دست و پا زده و لابی کرده است. 🔹‏وزیری که در مصاحبه با اعتماد گفت مراسم تشییع باشکوه سردار سلیمانی نشان داد قهرمان مردم ما کسی است که در برابر امریکا بایستد، اکنون با غصه و حسرت کاهش محبوبیت خودش را با افزایش محبوبیت سردار سلیمانی مقایسه می‌کند و تلویحا مردم را سرزنش می‌کند که ارزش «دیپلماسی» را نمی‌فهمند. 🔹‏اما وزیری که در کارنامه‌اش هیچ دستاوردی ندارد، برای توجیه ناتوانی خود مذبوحانه بر چهره‌ی تابناک اسطوره‌ی بین‌المللی مقاومت پنجه می‌کشد. وزیری که از «بچگی» دیپلمات بوده و «سربازی‌»اش را هم در نیویورک گذرانده، حتی تاریخ حضور مدافعان حرم در سوریه را نمی‌داند. 🔹‏طراحان این پروژه‌ی تبلیغاتی، که متأسفانه دکتر ظریف هم داوطلبانه و مشتاقانه در «سیاه‌بازی» آنها ایفای نقش کرده، مانند آرایشگران ناشی یک آرایش غلیظ بی‌ربط و نامتناسب با شخصیت و مجلس به این «عروس انتخاباتی» خود داده‌اند. در واقع او را با چهره‌ی «بدکارها» بیرون فرستاده‌اند. ✍شهاب اسفندیاری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دوقطبی چیست و بامغز چه می کند؟ 🔻این روزها زیاد تعبیر دوقطبی می شنویم؛ مختصری تامل کنیم. رهبرانقلاب سال۹۶ به احمدی نژاد توصیه کردند وارد انتخابات نشود. فرمود موجب دوقطبی میشوید.  پیشتر نیز جامعه را از برخی دوقطبی های سیاسی شبیه سال۵۹ و دوران بنی صدر برحذر داشتند. دوقطبی آنقدر زیانده است که حتا افزایش مشارکت از طریق دوقطبی نیز مذموم است. چرا؟ 🔹دوقطبی چه نیست؟ هر دوئی و دوگانه ای دوقطبی نیست. هر اختلاف و رقابتی هم. حتا بداخلاقی های سیاسی نیز الزما نیز دوقطبی نمی سازد.   🔹دوقطبی چیست؟ دوقطبی زمانی شکل می گیرد که یک سوی ماجرا را حق مطلق و سوی دیگر را باطل محض بدانیم. چنین جبهه بندی رقابت را حیثیتی و یک تعصب ایدئولوژیک درست می کند. 🔹کسی که دوقطبی میسازد دنبال چیست؟ یک. پروژه اهریمن سازی برای قطب مقابل. به نحوی که کاملا حذف شود. دوم. هیچ صدای دیگری بجز دوصدای موجود یادوقطب اصلی شنیده نشود. یعنی با حیثیتی کردن فضا باعث میشود مستقل ها ویاحرف های خاکستری و میانی دیده نشود و رقیب، دشمن فرض شده و کامل حذف شود. 🔹از کجا شناخته می شود؟ یکم نزاع ساز است. دوقطبی ها تا پائین ترین سطح نهاداجتماعی یعنی خانواده امتداد دارد. در میان شخصیت های سیاسی ورسانه ها متوقف نمی شود و تا سرسفره مردم کشیده می شود واختلاف را در سطح خانواده ها و فامیل و دوستان و حتا افراد نامرتبط به موضوع توسعه می دهد. دوم رخوت ساز است. افراد یا در نزاعند یا ساکت و گوشه نشین در سیاست. هرکس خود را در دوقطبی ها نبیند دچار مارپیچ سکوت شده و خود به خود حذف می شود. 🔹چرا برای مشارکت مفید نیست؟ چون ثمره مشارکت را از بین می برد. ثمره مشارکت وحدت اجتماعی است. همه پای صندوق رای می آیند تا در نهایت سرمایه اجتماعی شکل بگیرد. اما دوقطبی دقیقا همین ثمره را از بین می برد. یعنی مشارکت را زیاد می کند اما کاملا سرمایه سوزاجتماعی است. نزاع های دوقطبی پایان ندارد. با صندوق رای اختلاف ها تمام نمی شود و امتداد دارد. به همین دلیل است که اقلیت بعد از صندوق رای هم برای اکثریت مشروعیت قائل نیست و نزاع ادامه دارد. مثل۸۸. 🔹با ذهن چه می کند؟ ذهن دردوقطبی ها قالب بندی می شود بین این و آن. صفر یا یک.سیاه یا سفید. استقلال یا پرسپولیس. نتیجه اینکه ذهن نمی تواند طیفی تحلیل کند. مخاطب هرنوع فرد یا فکری را تنها در این دو دسته تحلیل می کند. یا با منی یا با او. یا اهل جنگ یا سازش. یا اهل میدان یا دیپلماسی. یا مرگ یا زندگی. یا اصلاح طلب یا اصولگرا. 🔹چه بلایی سر اراده می آورد؟ افراد دو بینی پیدا می کنند. ذهن نمی تواند روی هیچ موضوعی متمرکزشود. قدرت تحلیل و استنباط را منهدم میکند. ذهن هیچ کس و هیچ موضوعی را بدون برچسب نمیتواند تحلیل کند.کوررنگی تحلیلی ایجاد می شود و ذهن هیچ موضوع مهم دیگری را جز دوقطبی نمی بیند و فهم نمی کند. در نهایت اینکه قضاوت ها حدی و هیجانی می شود و اراده و رفتارها و واکنش ها عصبی و نابخردانه میشود. 🔹قانون بقای دوقطبی چیست؟ افراد برای دیده شدن ناچارند در دوقطبی ها جلوه کنند. حرفی خارج از دوقطبی شنیده نمی شود. همین باعث می شود دوقطبی ها قدرت بگیرند. چرخه بقای دوقطبی از همینجا شکل می گیرد. 🔹چه بلائی سر کشور می آید؟ یکم. به شدت اختلاف انگیز و وحدت شکن است. دوم. دشمن توهمی می سازد و دشمن اصلی فراموش میشود. 🔹دوقطبی مقدس هم داریم؟ هرنوع دوقطبی به غیر از دوقطبی حق وباطل یا به تعبیر رهبرانقلاب انقلابی و ضدانقلابی توهم است. این دوقطبی مقدس در داخل وحدت می سازد و کل جامعه را با همه اختلافات رنگین کمانی مقابل دشمن به وحدت می برد. اما دوقطبی حق وباطل حقیقی نه توهمی. 🔹چه باید کرد؟ این 2 گزاره را به خاطر بسپاریم. یکم. هر کس با هر نوع گرایش در جبهه انقلاب تعریف می شود. قطب مقابل تنها و تنها ضدانقلاب است نه حتا غیرانقلابی. یعنی کسی که مقابل انقلاب شمشیر کشیده است. جبهه انقلاب طیف است. یک سویش مجاهدین ویک سو قاعدین. اما همه در سایه انقلابند. دوم. هیچ موضوع یا راه حلی حیثیتی نیست و قابل بحث و گفت وگو است. هر کس ممکن است یک موضوع را از زوایای مختلف ببیند. بنابراین رقیب نباید حذف شود. به روشنگری اندیشه نیاز داریم و نه حذف اندیشه. ✍محسن مهدیان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 حق‌تعالی‌کارگر است همه کارگرند، کار احاطه دارد بر همه عوالم. از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همه موجودات است. حق تعالی‌ مبدأ کارگری است و کارگر است، فعال است...کار مثلِ جلوه حق تعالی‌ می‌ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آنها هست و با کار درست شده‌اند. همه ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست، اینها کارگر هستند با هوشیاری. همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می‌کنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَی‌ءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی‌ هستند؛ و کار در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می‌کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدا کار است. ✍امام خمینی(ره)، پیام رادیوتلویزیونی به مناسبت روز کارگر، ۱۱اردیبهشت۱۳۵۸ @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روز کارگر 🔹سفره خانوارهای کارگری هر سال محقرتر می‌شود و جامعه کارگری بی‌بضاعت‌تر، اما مشکلات کارگران به فشار معیشتی محدود نیست. اقتصاد نحیف و واحدهای صنعتی در حال احتضار، امنیت شغلی این طبقه را تهدید می‌‌کند. به ازای تعطیلی هر کارخانه و کارگاه، ده‌ها و صدها کارگر بیکار می‌‌شوند و خصوصی سازی کمر آنها را شکسته است. 🔹جامعه کارگری ایران امروز وضعیت خوبی ندارد و همین خود باعث ایجاد گسست های اجتماعی و فاصله طبقاتی بزرگ در ایران شده است. 🔗 ویدیو: سرود نوستالژیک کارگری پیش از انقلاب @Kolbe_Andishe_Farhang
💠کارگر ستون فقرات تولید در تحلیل و تصریحی که رهبر انقلاب درباره اقتصاد و نظام اقتصادی دارند، تولید ستون فقرات اقتصاد است و کارگر ستون فقرات تولید. ای کاش در جهت شعارهایی که برای پشتیبانی و مانع زدایی از تولید سرمی دهیم، متوجه باشیم که ستونِ فقراتِ تولید را چه بارهای گرانباری سنگین و بلکه خم کرده: ✔️فاصله و مصوب ده- بیست برابری دستمزد کارگران و حقوق مدیران! ✔️رویه های سخت گیرانه در مورد اعتراض‌های کارگری که به عنوان نمونه و نشانه به تازیانه بر گُرده کارگران منتهی می‌شود. ✔️فوران نگاه های به کنش‌های کارگری (مطالبات و اعتراضات کارگری و ...) ✔️دالان تو در تو و اغلب بن‌بست پیشِ روی کارگران برای . بن‌بست‌های حقوقی پیش روی کارگران برای موثر ✔️نابرابری رسانه‌ای (به عنوان نمونه مقایسه کنیم حق السهم و تشکل های کارگری را از آنتن صدا و سیما) ✔️چالش پیش روی شوراهای کارگری و مسئله تشکل و ساماندهی @Kolbe_Andishe_Farhang
4_6008310126392377395.pdf
999.4K
💠کتاب علی(ع) و شهر بی آرمان ✍ این مجموعه شامل چهار جلسه بحث و گفتگوی حسن رحیم پور درباره حکومت و دولت علوی، اقتصاد اسلامی، بازگشت به اصول، آزادی و قرائت ها و بحث خودی و غیرخودی در حکومت امیرالمؤمنین(ع) است. رحیم پور در این گفتگوها، صریح و روشن از سیره حکومتی امام اوّل شیعیان بحث می کند و گفته های خود را با استناد به آیات و روایات مستند می سازد. تحلیل های او این امتیاز را دارد که فقط و نیست، بلکه بازخوانی ایده ها و سخنان امیرالمؤمنین(ع) است که پرسش روز و درد دینداران معاصر ماست و نشان می دهد اندیشه های تشیع همواره پویا و تازه است. t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
4_5796229219751037323.pdf
140.3K
💠ائتلاف عدالت و آزادی در حکومت علوی ✍حجت الاسلام قنبریان ✔️تقابل عدالت و آزادی در غرب جدید ✔️ائتلاف زیبای عدالت و آزادی در حکومت علی(ع) ✔️عده ای آزادی او را برنتابیدند! ➖رئیس شرطه و فرمانده انتظامی اش...! ➖امام شهرک ۱۲۰۰۰نفری خوارج را علیرغم درخواست سرکوب، اجازه داد تا وقتی دست به اسلحه بردند... ➖ماجرای ۳۰نفری که میخواستند دیگر اطاعتش نکنند و مقاومت امام درقبال درخواست زندان کردن آنها... ✔️عده ای هم عدالت او را برنتابیدند! ➖از معاویه و عمرو عاص ها تا طلحه و زبیرها... ➖حتی برادرش عقیل! ➖حتی حامی نظامی-فرهنگی اش نجاشی! همو که در صفین بیعت خون بسته بود و با شعرش هم از امام دفاع می کرد... اما امام حد براو جاری کرد بی تسامح! ➖به معاویه فاش گفتند: تحمل عدالت علی(ع) را نداشتیم! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 اگر ما يك مطهرى داشتيم... احسان طبرى تئوريسين حزب توده در ايران بود. او آدم خيلى مهمى بود. كتابهايش در كشورهاى مختلف آسيايى در گروههاى چپ تدريس ميشد. آخر عمر بازداشت شد و مسائلى پيش آمد و واقعا منقلب شد. دو سه تا كتاب نوشت وتجديد نظر كرد در كل زندگى اش و به نظر من همين بخش آخر زندگى اش نشان داد كه او آدم عادى نبود و انسان بزرگى بود. نقل ميكردند از احسان طبرى كه گفته بود اگر ما يك مطهرى داشتيم به اين آسانى رهايش نميكرديم و صدها شاعر و نويسنده و خواننده و كارگردان و قصه نويس كودك ، اطرافش حلقه ميزدند و هر كدام در حيطه كار خودشان از اواستفاده ميكردند و آن هسته اصلى اين فكر را گسترش ميدادند در شاخه هاى مختلفش. اما شما ها انگار امثال اين مطهرى ها را از سر راه مياوريد و برايتان خيلى اهميتى ندارند.تجليل هم كه ميكنيد تجليل هاى صورى و ظاهرى است. تمام فلسفه هاى دنيا و فرهنگ هاى غرب و شرق را برويد ببينيد. در هر فلسفه اى ٧-٨ نفر قله هاى آن فلسفه اند. تاريخ فلسفه غرب مجموعا ١٠-١٢ تا اسم است، بقيه همه پيروان و زيرشاخه هاى اينها هستند. عرفان هندى را بخوانيد، حكماى چين را ببينيد، مجموعه اسم هايى را كه فرهنگ بشريت را ساخته اند و سلسله جنبانان مكاتب و ايدئولوژى هاى خوب يا بد تاريخ شدند، مجموعشان ٥٠-٦٠ نفر بيشتر نيست. منتها اينها در آكادمى هاى خودشان راجع به كانت و لاك و روسو و هايدگر دهه ها و قرنها ميگذرد و همچنان بحث مى كنند و پز ميدهند من در فلان دانشگاه ،فلان مقاله ايشان را به عنوان پايان نامه ، اجازه دادند به آن حاشيه بزنم! اما بعضى مطالبى كه اينها گفته اند از حيث ارزش عقلى ، يك دهم حرفهايى كه آقاى مطهرى زدند، نيست. يكدهم اينها استدلال پشتش نيست. ✍استاد حسن رحیم پور ازغدی سخنرانی عقل، آزادى وكليشه، دانشگاه شيراز، ارديبشت ٨٣ @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 توطئه خطرناک تر، سیاست حق مجتهدین است! 🎥 سخنرانی امام خمینی(ره) در جمع مدیران و کارکنان صدا و سیما، ۹ اسفند ۱۳۶۲، صحیفه ج۱۸، ص ۳۶۷و۳۶۶ 🔹 آن وقت شیطنت این بود که سیاست از مذهب خارج است و بسیار ضرر به ما زدند؛ این مطلب شکست خورده. حالا می‌گویند که سیاست حق مجتهدین است یعنی، در امور سیاسی در ایران پانصد نفر دخالت کنند، باقیشان بروند سراغ کارشان. 🔹 یعنی مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعی نداشته باشند، و چند نفر پیرمرد ملّا بیایند دخالت بکنند. این از آن توطئه سابق بدتر است برای ایران. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بی اعتنایی به فرهنگ محصول بی اهمیتی به جمهویت است 🎥 وحید جلیلی 🔹بعضی ها خودشان را مذهبی و اصولگرا می نامند اما ته دلشان خوشحالند که مردم در انتخابات شرکت نکنند! 🔹چطور برای بی حجابی ناراحتید ولی برای رای ندادن مردم نه؟! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠قواعد بازی در دهه پنجم نسبت انقلابی گری با نظام سیاسی درگیر چالشهای جدیدی است. گشت و گذاری در تایم لاین نیروهای انقلابی نشان می دهد امروز بیش از همیشه جوانان انقلابی نسبت به نتیجه بخش بودن ساختار سیاسی موجود به نفع انقلاب بدبین اند. آنها به دلایلی که دقیق نمی توانند توضیحش بدهند، نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات را به اندازه کافی انقلابی نمی دانند. هم منتخبین را (چه دولت منتخب و چه مجلس منتخب) غالبا نمی پسندند و هم روالی را که به فرسودگی شعارهای انقلابی می انجامد. بنابراین گاهی با لحنی افسرده علیه شکل انتخابات یا حتی مشارکت حداکثری سخن می گویند. گویی جوانان انقلابی با چپ های رادیکال هم صدا شده اند که نظامهای دموکراسی پارلمانتاریستی نهایتاً به نفع هیچ نوع انقلابی گری نیست. چنانکه پذیرفتن قواعد بازی در نظام سیاسی گویی به کُند شدن تیغ تند آرمانگراها منجر شده است. آنها دست کم در دو دهه اخیر دیده اند که بسیاری از چهره های انقلابی پس از ورود به ساختار سیاسی با آنچه پیش از انتخابات بوده اند، فرق کرده اند. لحن شان عوض شده و «میانه رو» شده اند. این اتفاق شبیه همان کاری است که دولت حسن روحانی با تندروی های اصلاح طلبان انجام داد. در واقع خدمت واقعی روحانی به ساختار سیاسی، متاثر کردن کنشگران تندروی اصلاح طلب از نوعی واقعگرایی سیاسی تعاملگرا و به خدمت درآوردن آنها زیر پرچم ساختار سیاسی موجود بود. همین وظیفه را برخی پرچم داران سیاسی اصولگرا برای سر عقل آوردن نیروهای سیاسی انقلابی رادیکال انجام می دهند و این همان فرآیند میانه رو سازی رادیکالهای دو طرف (سنتر اکستریم) است که بر عهده نظام های انتخابات محور است. تصویری که از میدان سیاست مخابره می شود اینگونه است که اصولگرا و اصلاح طلب با آموختن «قواعد بازی» و با فاصله کمی از هم، در کانون قدرت سیاسی می ایستند و تندروهای دو طرف خود به خود حذف می شوند. همان اتفاقی که در شباهت دو حزب دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات در آلمان یا دو حزب سوسیالیست و محافظه کار در فرانسه رخ داده است. صرف نظر از اختلاف نظرهای سنتی در رویکردهای فرهنگی و مذهبی، میانه روهای دو طرف به تدریج می فهمند امکان های اداره کشور که در اختیار آنها قرار خواهد گرفت چندان متفاوت و متنوع نیست و هرکسی که قدرت را به دست بگیرد کم و بیش همان راهی را خواهد رفت که دیگری رفته است و این همان هژمونی لیبرال سرمایه داری است که خود را به عنوان قواعد واقع بینانه ی بازی بر ما تحمیل کرده است.(به یاد بیاورید که تمام کاندیداهای حاضر در انتخابات پیشین با برجام، به عنوان مهمترین مساله راهبردی جمهوری اسلامی، موافق بودند و تفاوت ها در میزان اعتماد عمومی به نقد کردن چک برجام خلاصه شد. صحنه ای که هنوز هم برای بسیاری از جوانان انقلابی قابل درک نیست.) جوانان انقلابی کم کم میدان سیاست را تهی از قهرمان های خالص و صریحی می بینند که آرمان ها را با صدای بلند فریاد بزنند. چون نسل قهرمانها اغلب یا با شرکت در بازی سیاسی قواعد آنرا پذیرفته و خنجر تند و تیز نقد رادیکال را غلاف کرده اند و یا فهمیده اند نپذیرفتن بازی به معنای ساختن تصویری «دن کیشوت»وار از آنهاست و لذا سکوت کرده اند.(به سرنوشت و نوع کنشگری بسیج دانشجویی و تغییر رویه صنف خطبا، وعاظ و مداحان در ده سال اخیر بنگرید.) حالا گروهی از جوانان انقلابی که تحت تاثیر معلم های آرمانگرایشان، شعار انقلابی سر داده و راه برون رفت از همه مشکلات را نفی جریان های سیاسی موجود و بازگشت خالصانه به سرچشمه خالص انقلابی گری می دانند، به سازوکارهای سیاسی به دیده تردید می نگرند. به گمان من دهه پیش رو –دهه پنجم- فارغ از اینکه کدام جریان سیاسی میانه رو بر سرکار باشد، دورانی است بی قهرمان. قهرمانها پیشتر یا به سیاستمداران عاقل و میانه رو تبدیل شده و به بخشی از قدرت متصل شده¬اند و یا به دن کیشوت هایی که کمتر کسی آنها را جدی می گیرد. بسیاری جوانان انقلابی که دلمشغولی اصلی شان حفظ میراث اصیل انقلاب اسلامی است راه دیگری می جویند و این راه بیش از آنکه از دل سیاست ورزی بگذرد، در همسایگی هنر و فرهنگ یا کنشگری مدنی و اجتماعی قرار گرفته است. ✍وحید یامین پور @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 مفهوم امید را در مدرسه هفت‌تپه بیاموزید! 🔹کاش مسئولان یکی را داشته باشند که این یکی دو روزه چرخی در تایملاین و استوری‌های ملت بزند و ببیند تا چه اندازه ملی‌شدن ، به کاربران و کارگران شادی و امید را هدیه کرده است. 🔹 بررسی‌های مختلف می‌گویند در جامعه کنونی ما ناامیدی، چالشی جدی است. مهم تر از ناامیدی اما درک ما از امید و ناامیدی است. مدرسه هفت تپه به ما می گوید ناامیدی بیشتر از آن‌که ناشی از مغلوبه شدن در باشد ناشی از شکست در ست. 🔹بین این دو تلقی از ناامیدی تفاوت زیادی وجود دارد. اگر ناامیدی معلول جنگ روایت‌ها باشد، راه حل آن این است که میلیاردی هزینه کنیم و گردان و لشکر سایبری به خط می‌کنیم تا کشتگانِ جنگ هیبریدی را با حقنه کردن روایت های موسوم به ، احیا و امیدوار کنند. 🔹 اگر ناامیدی را فراتر از یک بحث اعتقادی، یک برساخته تبلیغاتی و چالش ذهنی و روان‌شناختی ببینیم و آن را یک «واقعیت اجتماعی» بدانیم، تلاش می‌کنیم برای حل آن «پاسخ اجتماعی» بیابیم. تلاش می کنیم بلدوزرهای سرمایه‌داری را اگر نه متوقف، دست‌کم اندکی کُند کنیم و را برای کنشگری در میدان جنگ فقر و غنا احیا کنیم. 🔹قریب به نیم قرن قبل مرحوم مطهری از «فقر تفکر اجتماعی»، «فقر فلسفه اجتماعی» و تفوق «تفکر فردی» می‌گفت و این که فقر تفکر اجتماعی باعث شده تصور کنیم مفاهیمی همچون جود، احسان (و مواسات)، برتر از عدالت اجتماعی هستند. 🔹ما همچنان در تفکر اجتماعی فقیریم بلکه جای افسوس دارد که طی این نیم قرن، ما در تفکر و فلسفه اجتماعی فقیرتر هم شده‌ایم. اگر امروز در تحلیل بحران ناامیدی برای آن هیچ بستر اجتماعی‌ای قائل نیستیم؛ اگر را نمی‌بینیم و ناامیدی را تنها و تنها محصول جنگ روانی و جنگ روایت و «شبهات» سیاسی و اعتقادی می‌دانیم، از جمله، به خاطر همین فقر تفکر اجتماعی است. 🔹قبل‌تر و در بحبوحه اعتراض‌ها، مفصل نوشتم که به ما درس‌هایی درباره آینده مشارکت آموخته است. اکنون و در پایان بندی خوشِ این فصل از قصه هفت‌تپه، مدرسه هفت تپه برای ما حرف‌های مهمی درباره جامعه‌شناسی امید دارد. ✍حجت‌الاسلام نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ارتش صهیونیستی به ارتشی تبدیل شده که دیگر رنگ پیروزی نخواهد دید. 🎥 در سخنرانی روز قدس: 🔹جوان فلسطینی که روزی با سنگ دفاع می‌کرد، امروز با موشک نقطه‌زن پاسخ می‌دهد. موازنه‌ قوا به نفع فلسطینی‌ها بشدّت تغییر کرده است. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 به خواست اکثریت مردم تمکین کنید 1️⃣ منتقد جدی برخی افکار، برنامه‌ها و رفتارهای احمدی‌نژاد هستم و او را گزینۀ مناسبی برای ریاست جمهوری اسلامی ایران نمی‌دانم. 2️⃣ حضور او در انتخابات، خواست میلیون‌ها ایرانی خصوصا طبقات محروم در گوشه و کنار کشور است که به دلایل درست یا غلط خواستار بازگشت او به قدرتند. 3️⃣ مطابق تمام نظرسنجی‌های صورت گرفته، احمدی‌نژاد محبوب‌ترین نامزد انتخابات است و در صورت حضور در صحنه، رقابت را در دور اول خواهد برد. 4️⃣ رد صلاحیت او در چنین شرایطی چند نتیجه دارد: - بی‌آبرویی بیشتر برای شورای نگهبان - دلسردی طیف وسیعی از مردم از ایجاد تغییر - تعمیق ساختار دو قطبی سیاسی - کاهش مشارکت مردم در انتخابات - تداوم روند افزایش محبوبیت احمدی‌نژاد 5️⃣ تردید ندارم که احمدی‌نژاد تایید صلاحیت نخواهد شد و همه موارد ذکر شده در بند چهار اتفاق خواهد افتاد. 🔹امام خمینی به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی نظرش را بطور صریح دربارۀ این مناقشه به مسوولان کشور اعلام کرده است؛ آنجا که می‌گوید: «آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیده‌تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می‌خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می‌خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است.» (۲۷ مرداد ۱۳۵۸ ، سخنرانی در جمع منتخبین مجلس خبرگان) ✍امیر تفرشی @Kolbe_Andishe_Farhang
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کدامیک به نفع جامعه است؟ ✔️تحمیل یک‌ فرد (ولو فرد اصلح) از سوی حاکمیت، یا انتخاب توسط مردم ولو انتخابی نادرست؟! 🎥استاد شهید مرتضی مطهری @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هرچه اکثریت مردم بگویند همان معتبر است ولو به ضررشان باشد ✔️شما ولی مردم نیستید، شما وکیل مردم هستید 🎥تذکرات صریح امام خمینی(ره) به مجلس خبرگان قانون اساسی، ۲۷ مرداد۱۳۵۸ @Kolbe_Andishe_Farhang
4_5942532118138585482.mp3
1.78M
💠کی می توانیم این روز را برای خودمان عید قرار بدهیم؟ 🎙رهبر معظم انقلاب اسلامی 🔹این روز را خداوند عید مسلمانان قرار داده است. ذخیره است برای پیغمبر، شرف است برای نبی اکرم، کرامت است و مزید است، مایه افزایش و گسترش میراث معنوی نبی اکرم است. 🔹کی می توانیم ما امت اسلامی برای خودمان عید قرار بدهیم این روز را و برای پیامبر مکرمان مایه شرف و سربلندی و کرامت بسازیم؟ آن وقتی که به اشاره دست پیامبر توجه کنیم و برطبق آن حرکت کنیم... حافظ منشین بی می و معشوق زمانی که ایام گل و یاسمن و عید است عید سعید مبارک💐 @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سه جمهوری در یک جمهوری! 🔹وقتی میگوییم جمهوریت، دقیقا کجا را نشان می دهیم؟! تحقق کامل جمهوریت و مردمسالاری عیناً حضور مردم در چه ظرفیت های نظام است؟! صرفاً مشارکت انتخاباتی و حضور در راهپیمائی، کفایتِ جمهوریت می کند؟! 🔹برای پاسخ، باید به سه لایه جمهوری و رابطه آن سه باهم توجه کنید. هر لایه را تسامحاً یک جمهوری می نامم: ۱.جمهوری معروف ۲.جمهوری مغفول ۳.جمهوری مهجور 🔹می گویم جمهوری، چون در همه صندوق رای و انتخابات هست. دولتهای پنهان، لابی ها و... در آن ظرفیت ها منظور نیست؛ که اگر باشد قصه جدی تر هم میشود! 1⃣جمهوری معروف: همان است که می شناسیم و با انتخابات عمومی شکل می گیرد: مجلس، دولت، خبرگان، شورای شهر و روستا و... 2⃣جمهوری مغفول: انتخابات های کوچک تر در لایه میانی قدرت که تأثیر و تأثر جدی در جمهوری معروف دارد: -اتاق بازرگانی معروف به پارلمان بخش خصوصی! با حداکثر ۲۰هزار واجد رای و ۵۰۰ منتخب! -سازمان نظام پزشکی با حدود ۴۰۰هزار واجد رای - سازمان نظام مهندسی با حدود ۵۰۰هزار واجد رای - کانون وکلا - اتاق اصناف - فدراسیون های ورزشی -و... مشارکت رای دهندگان در برخی ۱۰درصدی هم میشود اما اختیارِ نهاد برآمده، چشم گیر است! وقتی بازرگانیِ خارجی با سیاستهای اصل۴۴ از انحصار دولت درآمده و به بخش خصوصی داده میشود اتاق بازرگانی، واقعا پارلمان بخش خصوصی میشود! کارت بازرگانی بدون تایید او نمیشود! ۲۵۰بازرگان معرفی شده به قوه قضاییه که ۷میلیارد دلار ارز دولتی را پس نداده اند و ۷۰نفرش کارتن خوابند(!) یا وارد کردن ۷۰۰پورشه با کارت بازرگانی یک پیرزن در ظرفیت حول آن شکل می گیرد! نظام پزشکی، حق اعطای مطب به پزشکان و تعیین تعرفه خدمات پزشکی در بخش خصوصی را واجد میشود. سهمیه کنکور پزشکی بین او و وزارت خانه بسته میشود! و می دانی اینها چه تاثیر شگرفی بر سبد خانواده و شغل جوانان ما دارد! نزدیک به همین ها در بقیه ظرفیت های قدرت و حکمرانی جمهوری دوم هست! 3⃣جمهوری مهجور: ظرفیت قانونی و برای حکمرانی دیگری است که لایه سوم جمهوری ماست؛ البته کاملا متروک و رها شده! از قضا واجدین شرایط آن در قبال قبلی ها باور نکردنی است! ۱۱تا۱۳میلیون کارگر! ۱۵میلیون دانش آموز! بیش از ۳میلیون دانشجو! و... اصل۲۶ قانون اساسی اختیار انجمن های صنفی و انجمن های اسلامی به اینها داده و اینکه "هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد/ یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت". در اصل۱۰۴ "به منظور تامین قسط اسلامی و همکاری در تهیه برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور" شوراهای کارگری و دهقانی و کارمندی و آموزشی و... تعبیه شده است! تبصره۴ ماده۱۳۱ قانون کار، کارگران را فقط مجاز به شرکت در یکی از سه شورای کارگری موجود کرد! آنها هم نمیتوانند حقوق و دستمزد عقب افتاده را استیفاء کنند چه رسد به اثرگذاری در برنامه های واحد تولیدی! یا مطالبه۲۵٪ از اقتصاد کشور برای تعاونی های فراگیر(بند۱۵سال معطل مانده سیاستهای اصل۴۴!) دستمزد کارگر مثلا در شورایی مرکب از نمایندگان شوراهای کارگری و به همان تعداد نماینده کارفرمایان و نماینده دولت، تعیین میشود. هرسال، دولت هم مایل به کارفرما رای می دهد تا افزایش حقوق کارگران موجب، اخراج آنها نشود! پس به اقل بسنده میشود!(مقایسه کنید به نحوه تعیین تعرفه پزشکی و مهندسی و...)! 🔹وقتی شوراهای این اصناف و نخبگان، جدی و اثر گذار نباشد؛ حضور دائمی این مردم(بیشترین درصدِ مردم) در حکمرانی جدی نخواهد بود. پارلمان همه آنها مثل پارلمان دانش آموزی، نمادین و تمرینی جلوه و عملا خالی از مشارکت میشود. اگر پارلمانها و دولتهای بخش خصوصی یا لابی های آنها توانست پیشرانِ جمهوری معروف شود؛ می دانی چه میشود؟! مثلا درتعامل با مجلس شورای اسلامی مانع افزایش مالیات اصناف خود شوند(مثل ماجرای کارت خوان پزشکان)! یا موجب کاهش تعرفه گمرکی واردات خودروهای لوکس شوند! در اینصورت جمهوری معروف، روی طبقه متوسط رو به مرفه قرار میگیرد و بنام جمهوری اسلامی به مرور به یک دمکراسی لیبرال تنزّل می کند. کانون های ثروت پیرامون آن لایه هم قدرت سازی می کند و جمهوری اول را شکل می دهد! مردمسالاری بدون تحقق جدی لایه سوم و اثرپذیری جمهوری معروف از آن، واقعی نخواهد بود؛ و در بهترین صورت یک جمهوری نخبگان(نخبگان ثروت، مدیریت، علم، دین) خواهد بود همان که امام نگران بود نشود:"یعنی در امور سیاسی در ایران ۵۰۰نفر دخالت کنند، باقی شان بروند سراغ کارشان...اگر ملت نظارت نکنند در امور مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد"(اینرا درباره نخبگان دینی می فرمود. تئوری ای که سیاست را حق مجتهدین می خواند)! ✍حجت الاسلام محسن قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠علیه سیاست‌«ورزی»؛ تصویر محافظه­‌کارانه از کنشگری سیاسی 🔹 در به بن‌بست می‌رسد. محافظه کارانی که هدف‌شان تنها حفظ نظام است. حفظ نظام را هم در بسط هر چه بیشتر عدالت و عدالت‌خواهی، به مثابه فلسفه مشروعیت نظام نمی‌بینند بلکه بیشتر در پی آن هستند که از طریق به نشستن خود(ها) بر کرسی قدرت، نظام را حفظ کنند! دست‌کم در طول مدت طولانی پس از جنگ هیچ ایده مشخصی برای حفظ نظام مطرح نکرده‌اند و همه­‌ی راه­ حل‌هاشان برای حفظ نظام از به قدرت رسیدن خودشان می­‌گذرد. 🔹می‌گویند و زیادی هم می­‌گویند می‌خواهیم از عبور کنیم اما تمام منظورشان از وضع موجود و تمام وضع موجود در منظرشان، عبارت است از این که لحاف قدرت، روانداز دیگری است نه آن­ها. جز قدرت و جابجایی در آن به چیزی نمی‌اندیشند و اگر هم از فیش‌های نجومی و اشرافیت می‌نالند؛ به این معنی نیست که خوشان از ده برابر یک کارگر ساده، کمتر حقوق می‌گیرند؛ به این خاطر نیست که در بین خودشان بده‌بستان‌هایی که جرم میلیاردی‌ش قطعی اعلام شده ولی نادیده‌‌اش گرفته‌اند وجود ندارد؛ به این دلیل نیست که دل‌شان لک زده برای ساده‌زیستی؛ بلکه به این دلیل است که در راه تنها هدف‌شان که عبارت است از پایین کشیدن دیگری‌شان از قدرت، این مفاهیم کاربرد و فایده دارد. هم از این روی گرنه کسی ندیده روزی این جماعت گوشه‌ای از این مفاهیم (نقد اشرافیت و غیره) را برای کسی غیر از رقیب‌ سیاسی‌شان به کار ببرند. 🔹الغرض دیرزمانی است جماعت فتوای‌شان این است «الیوم پایین کشیدن رقیب از سریر قدرت بأی نحو کان واجب است»! استعمال‌شان مَر مفاهیم انقلابی را نیز از باب همین «بأی نحو» است. والّا از این جماعت بیشتر از سیاست‌ورزی که عبارت است از لابی و جبهه و نظرسنجی، چیزی بر نمی‌آید که نمی‌آید و روشن است که توفیر چندانی نمی‌کند این محافظه‌کارانه را در حجره‌های بازار و ذیل شیخوخیت ریش‌‌سفیدها دنبال کنند یا به زعم خودشان نوگرایی کنند و بساط سیاست‌ورزی‌شان را در تحلیل‌ها و ترهات جامعه‌شناسانه و استراتجیک پهن کنند. 🔹اقتضای محافظه‌کاری و بی‌آرمانی،‌ تکیه بر سیاست‌ورزی است؛ والا نه توفیق آرمان‌خواهی در عرصه سیاست، از خرداد 1342 به بعد معلول نبوغ شخصی است و نه بلاهت محافظه‌کارها، از خرداد 1342 به بعد، معلول نابلدی سیاست‌ورزی. سیاست‌ورزی یعنی تقلیل امر سیاسی، با همه‌ی ذوجوهی خود به زبان بدن، نحوه گفتار در مناظره‌ها و مانند آن. راه حلش هم عبارت است ست‌کردن کت و شلوار کاندیدا با پرده‌ی پشت‌ سرش! سیاست‌ورزی بسط تکنوکراتیسم به عرصه‌ی امر انسانی و سیاسی است. سیاست‌ورزی زایشگاه و زیست‌گاه سوداگران حرفه‌ای قدرت است؛ سیاست‌ورزانی که جز تاکتیک‌های سیاسی چیزی بلد نیستند و جز راه‌های کسب قدرت به چیز دیگری نمی‌اندیشند. گذشته را نمی‌دانم اما بیشتر از پنجاه سال است که مردم در حال مدیریت کردن سیاست‌ورزان حرفه‌ایِ نشسته در اتاق‌های فکر هستند. چه اصراری هست باز هم امتحان کنند؟ سیاست‌ورزی قوام روش‌شناختی محافظه‌کاری است. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 موانع تحقق نظریه نظام انقلابی ✍سخنرانی حمید محمدپور، دبیر جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در محضر رهبر انقلاب: 🔹از مهم‌ترین مسائل پرداخته‌شده در بیانیه گام دوم، نظریه نظام انقلابی است. نظامی که ضمن پافشاری بر ارزش‌ها، از انقلاب در زمینه‌های معیوبش ابایی ندارد. منظور از «نظام» نظم سیاسی و دیوان‌سالاری‌هاست و مفهوم «انقلابی» نیز به دو معنا اشاره دارد؛ یکی پایبندی به مبانی انقلاب و دیگری تغییر پی‌درپی به‌سمت وضع مطلوب. اما بیم آن می‌رود که در دوگانه دیوان‌سالاری و نظام امت‌وامامت؛ دیوان‌سالاری اولی شود و خواستِ خواص و سیاسیون بر رضایت عوام و مستضعفین غلبه‌کند. این نیز از نبوغ امام بود که ولایت‌فقیه را به‌عنوان ضامن نظام انقلابی در راس جمهوری اسلامی طراحی کرد. ما نیز امروز اینجاییم تا از موانع مسیر تحقق این نظام، چاره‌جویی کنیم: ✔️مانعی به‌نام اصالتِ ثُبات ✔️نبود نهاد ارزیاب در حوزه تحقق اهداف ✔️نگاه منحط به جمهوریت ✔️تصورهای غلط از ولایت فقیه ✔️چالش های دفتر رهبری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠جشن پیروزی مقاومت فلسطین در جنگ۱۱روزه بعداز آغاز آتش بس میان رژیم صهیونیستی و حماس 🎥فلسطینیان ساکن قدس امروز صبح با شعار الله اکبر در حمایت از حماس وارد مسجد الاقصی شدند. واکنش پلیس و نظامیان صهیونسیتی حاضر در مسجد را ببینید. 🔹رژیم صهیونیستی از منطقه شیخ جراح عقب نشینی کرد و متعهد به حفظ امنیت فلسطینی‌ها در مسجدالاقصی شد. به امید پیروزی نهایی جبهه حق و ظهور حضرت مهدی موعود(عج) @Kolbe_Andishe_Farhang
💠مسئله 🔹پیش‌فرض می‌گیرند که جناح راست در دوره پسا دهه شصت یا دست کم در حال حاضر، «جبهه انقلاب» است و تنها مشکل این جاست که نیروهای انقلاب نتوانستند مردم را اقناع کنند که راه حل مسائل در داخل است، به همین دلیل مردم فریب غرب‌گراها را خوردند و جبهه موسوم به انقلاب از رقیب، شکست گفتمانی خورد. پس بروید و بدوید از فرصت‌ها کمال استفاده را ببریم برای تبلیغ گفتمان موسوم به انقلاب و برای گفتمان سازی و تکرار کلیاتی از قبیل آن که بیانیه گام دوم خوب است و برجام خسارت محض بود و غیره. 🔹وقتی مسئله‌ها را بی‌تبار و وارونه ببینیم؛ چه باید کردهامان هم این چنین واژگونه خواهد بود؛ این که به مجموعه‌ای از پیر و جوان‌هایِ یک جناح سیاسی بگوییم جبهه انقلاب، خودِ این حرف آغاز مسئله است. جبهه‌ای که جز با مشارکت اندک، ۲۰ و چند درصدی یا کمی بیشتر، امکان و وقوعی برای پیروزی نداشته و ندارد؛ این جبهه/ الیت را چه به انقلاب همگانی در سال ۱۳۵۷؟ اگر از انقلابیگری سیاست‌زده کنونی فاصله بگیریم و این همه میان جامعه/انقلاب دیوار نکشیم، آن‌گاه می‌بینیم که چندین دهه است جامعه/انقلاب اساساً سازوکارهای نمایندگی خواست‌های اجتماعی سیاسی خود را نداشته و ندارد، چه رسد به این که امکان رقابت انتخاباتی داشته باشد. نباید بگذاریم شکست‌هاشان را به نام جبهه انقلاب، چیزی که نیست، فاکتور کنند. 🔹به عنوان یک مثال، دعوای ۹۶ دعوای پاس کردنِ چکِ برجام بود و تشخیص مردم اشتباه نبود؛ چه کسی برای پاس کردن چک برجام، بهتر از همان کسی که چک را کشیده است؟! چرا یک‌سره از اشتباه مردم و لزوم اقناع آن‌ها حرف زده می‌شود اما احتمال روی‌دادن کوچک‌ترین اشتباهی در الیت را منتفی می‌دانند؟ 🔹چه باید کرد؟ از قضا مسئله نه در سمت مردم، که در سمت الیت است. مسئله این نیست که باید مردم را اقناع کرده و به راهِ [جناح] راست هدایت کرد. مسئله این است که الیت‌های موجود به دلیل آن‌که ویژگی‌های الیکارشیک پیدا کرده‌اند، جامعه/انقلاب را نمایندگی نمی‌کنند. الیت‌های فربهی که روزاروز مناسبات اجتماعی و ساختاریِ بیشتری را از خود متأثر می‌کنند و جامعه‌ای که روزاروز لاغرتر از قبل می‌شود. مسئله جامعه در میدان سیاست و سیاست‌گذاری است و راه‌حل هم این است که برای جامعه/انقلاب، سازوکارهای نمایندگی خواست هایش را به وجود بیاوریم. 🔹تصور می‌کنم جز این، الباقی کارها جملگی سیاست‌زدگی باشد و لابی‌بازی و پروپاگاندا و تکرار؛ تکرار یک سری حرف‌های تکراری، به گمان این که تکرار همان گفتمان‌سازی است در حالی که کلیشه‌سازی است. ای کاش پروسه/ پروژه ایجاد امکان‌های نمایندگی جامعه/انقلاب، بر پروژه/عملیات گفتمان(کلیشه)سازی مفاهیم انقلاب پیشی بگیرد؛ قبل از آن‌که تتمه معنای انقلاب مصرف شود. ✍مجتبی نامخواه 📎تصویر: مجسمه‌ای معروف از آلبرتو جاکومتی https://www.instagram.com/p/CNUfwhqhayB/?igshid=27rn24k7jrs7 @Kolbe_Andishe_Farhang