eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
554 دنبال‌کننده
245 عکس
808 ویدیو
162 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠شخصیت شناسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفتن افراد در مشاغل با توجه به شخصیت و استعداد می تواند نقش مهمی در موفقیت آنها داشته باشد، با توجه به سابقه 15 ساله ای در شخصیت شناسی و استعداد سنجی و شرایط حساس کنونی تصمیم گرفتم که با توجه به شواهد موجود به شخصیت شناسی نامزدهای دور دوم ریاست جمهوری تا بتواند کمکی در تصمیم گیری درست برای انتخاب شما داشته باشد. 🔹 آقای دکتر با توجه به شواهد فردی برون گرا، عاطفی، دارای جسارت بالا و ضریب هوشی خوب است. از ویژگی های مثبت این تیپ توان ارتباط گیری نسبتا بالا است، همچنین ایشان فردی دلسوز و متمایل به حل کردن مشکلات دیگران است، بلحاظ عاطفی احساسات ایشان قوی است، اینکه بعد از فوت همسر هنوز ازدواج نکرده اند می تواند ریشه در همین احساسات قوی داشته باشد؛ فرد دارای این ویژگی ها اگر اقتدار بالایی داشته باشد می تواند امداد گر خوبی باشد، شاید علت گرایش ایشان به رشته پزشکی و تخصص قلب ریشه در همین ویژگی ها داشته باشد، با توجه به شواهد ایشان بلحاظ شخصیتی اقتدار بالایی ندارد، اقتدار برای انسان ثبات در تصمیم گیری می آورد، ایشان در همین دوره کوتاه تبلیغات ریاست جمهوری بسرعت تصمیمات و نظرات خود را عوض می کند که ریشه در همین اقتدار کم دارد، فرد دارای اقتدار کم بمرور زمان در مواجهه با اتفاقات منفعل می شود و ثبات در تصمیم ها را از دست می دهد (می توانید بعنوان نمونه ببینید که ایشان در دوره ای از موافقین گشت ارشاد بوده و بخاطر عدم اجرای آن مطالبه طرح سئوال از ریاست جمهوری وقت را داشته است اما الان از آن بعنوان گشت تاریکی و... نام می برد. و البته از این نمونه می توان بسیار در گفتار و کارهای ایشان پیدا کرد) به همین خاطر نمی شود به قول و وعده های ایشان علی الخصوص مواردی که نیاز به زمان دارد و در اجرای آن تنش زیادی است اعتماد کرد. افراد برون گرای عاطفی بشدت تمایل به دیده شدن و بازخورد دیگران ولو بصورت منفی دارند، بهمین خاطر علی الخصوص اگر جسارت بالایی داشته باشند می توانند زبان تندی داشته و براحتی از دیگران انتقاد کنند اما در صورتی که از آنها انتقاد شود بشدت منفعل شده و توان تحمل آن را ندارند و اگر دقت کرده باشید در مناظرات تلویزیونی برافروخته شدن چهره ایشان در زمان انتقاد از ایشان مشهود بود. بصورت کلی بعنوان یک استعداد سنج حدس می زنم که در صورت با توجه به ویژگی هایی که ذکر شد کشور دوره پر تنشی را در مدیریت امور کشوری تجربه خواهد کرد و موفقیت بالایی در محقق کردن وعده های خود پیدا نخواهد کرد. 🔹اما در مورد جناب آقای دکتر با توجه به مشاهدات ایشان فردی درون گرا منطقی با جسارت و ضریب هوشی بالا و منضبط است، ایشان دارای گرایشات اجتماعی و مردم دوست است به همین خاطر از توان ارتباط گیری خوبی برخوردار است از کمک کردن بمردم و حل مسائل آنها لذت می برد، بواسطه درون گرا بودن ایشان بدنبال مقبولیت نیست و در ارتباطات متمرکز بر هدف است، بهمین خاطر علیرغم رزمندگی، جانباز شدن و همچنین حافظ قرآن بودن در تبلیغات ریاست جمهوری و مناظرات اشاره ای به این ویژگی ها نکرد چون آنها را در راستای هدف خود که خدمت در قالب ریاست جمهوری است نمی دید، با وجود این ویژگی در ارتباطات شاید این تصور پیش بیاید که ایشان فردی زمخت و خشن است اما درواقع ایشان فردی دارای عواطف قوی است(همانگونه که در فیلم تبلیغاتی ایشان و مواجهه ای که با مردم دارند مشاهده می کنیم) اما عواطف بر تصمیمات او اثرگذار نیست، با توجه به ضریب هوشی بالا و شخصیت منطقی در پیدا کردن ریشه مسائل قوی و از قدرت حل مساله و برنامه ریزی بالایی برخودار است و شاید بخاطر همین ویژگی تا کنون سعی داشته بجای ورود به مشاغل با رویکرد اجرایی به سمت مشاغلی برود که بعد نظری و حل مساله در آنها قوی تر است اما این بمعنای این نیست که ایشان در فضای اجرا ضعیف است. در پایان می توان گفت با توجه به اینکه ، منطقی و دارای ثبات در تصمیم گیری است و نیاز به مردمی بودن دارد و این ویژگی ها در مشهود است ایشان برای ریاست جمهوری مناسب ارزیابی می گردد و می توان به برنامه ها و قول های ایشان اعتماد کرد. ✍️محمود حسنی نژاد @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ما که مذاکره کردیم! از کجا معلوم دوباره زیر میز مذاکره نزنید! 🎥پزشکیان در حال زدن حرفهای دیشب جلیلی در مناظره 🔗پ.ن: چرا ایشان ثبات نظر ندارند؟! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠مناظره اول جلیلی_پزشکیان برای فهم مناظره و یافتن نقطه اصلی اختلاف، نه خودتان را معطل ادبیات کوچه‌بازاری پزشکیان کنید، نه ادبیات عجیب و نخبگانی جلیلی، نه خودتان را معطل "کارنامه‌ات چیست" پزشکیان کنید، نه "برنامه‌ات چیست" جلیلی، نه خودتان را معطل "کرد و ترک و سنی" پزشکیان کنید نه "زنان سرپرست خانه و روستاییان و کارگران" جلیلی. پس مساله چیست؟ مساله دقیقا و دقیقا دو راهبرد مختلف در اداره کشور است. یکی میگوید جوشش اراده های مردم، راه حل است. دیگری میگوید فروش دست‌آوردها و معامله با قدرتمندان. آنکه میگوید "جوشش اراده مردم"، باید ظرفیت‌ها و استعدادهای مردم را بشناسد، تا برای هر صنف و گروهی نقشی تعریف کند. خوب این کار ساده نیست، نیاز به ساعتها برنامه و فکر دارد. دیگری که میگوید "سرمایه ها را بفروشیم"، نیاز به متخصصین دارد چرا؟، چون تخصص، زاویه نگاه تمدن غرب است به امور مختلف، در این رویکرد اتفاقا لازم است با آن نگاه امور را بشناسیم، که بتوانیم قدرتهای دنیا را توجیه کنیم که بخرند. اصل این است، چه چیز برای فروش و معامله داریم، و چگونه معامله کنیم و بفروشیم. نگاه دنیا و زبان دنیا را لازم داریم برای فروش. به اقتصاد به فرهنگ به تربیت به تعاملات به ابزارها به سرمایه ها و.... آنکه میگوید "جوشش اراده مردم" فضای مجازی را محیط جوشش محتوا و کسب درآمد از این راه میکند، دیگری فضای مجازی برایش محیط مناسبی برای داد و ستد با بازارهای جهانی و کسب درآمد از محیطهای اقتصادیِ تحت حکمرانی قدرتهای دنیا است. آنکه میگوید "جوشش اراده مردم"، میگوید منشا اصلی قدرت من همین است، با این، هم طلبم را میگیرم، هم دشمن را از تحریم پشیمان میکنم، هم تحریم را بی فایده میکنم، دیگری که میگوید "سرمایه ها را بفروشیم" میگوید باید بگردیم در داخل هر چه داریم و به چشم غرب میآید فعلا بفروشیم ، نفت را نمیخرند، هسته ای، نشد موشکی، نشد تعاملات منطقه ای، نشد تعاملات با محور مقاومت، نشد سرپرستی تربیت نیروی انسانی، برجام یک ، برجام دو، برجام سه، اف ای تی اف، بیست سی و .... چون راه دیگری نیست پس معامله بعد معامله. طرف بشکند، رها کند، دبه کند، توهین کند، تحقیر کند، راهی به جز این نیست. پس باز هم معامله. آنکه میگوید "جوشش اراده مردم"، راه "افزایش مشارکت مردم در انتخابات" را عبور از همین جاده میداند(نقش آفرینی)، راه تنظیم آزادی را عبور از همین دالان میداند(مسوولیت)، راه اعتراض و مطالبه را قرار گرفتن در این پوزیشن میداند(ماموریت مشخص)، آن دیگری که بنایش "فروش سرمایه ها" است، کلا ساختار مدیریت شما را متهم میکند به بی عرضگی، قدرت طلبی، فساد، رانت و غیره که نشان دهد اینجا مشکل است نه راه حل، به اینجا امید نبند، راه حل در علوم غربی و تخصصی است و سپردن کشور به بیرون از اراده مردم. اینقدر گیر ندهید چطور پزشکیان دست در جیب، بدون کارنامه بدون برنامه با خیال راحت وارد شده، چون این مسیر نه به کارنامه نیاز دارد نه برنامه، همه چیزش فراهم است، آن مسیر دولت مبتنی بر جوشش اراده مردم است که باید سالها نشسته باشد فکر کرده باشد برای تمام ظرفیت‌های کشور. باید بین دو نوع امید یکی را انتخاب کنند. امید به "جوشش اراده مردم"، ایجاد قدرت درونی و گرفتن حقمان از دنیا با زور قدرت و قوت مردم، یا تدبیر و امید به "فروش سرمایه‌های مردم ایران به حاکمان دنیا" و از طریق آن کمک به رفاه و آسایش و نقش آفرینی مردم. 🔗پ.ن. جلیلی هوشمندانه و با اخلاق خوشش، به درستی، خیلی تلاش کرد دو قطبی نسازد، اما این دو راهبرد متقابل قابل جمع نیستند به هیچ وجه. لذا انتهای کار دیگر احسنت احسنت گفتن هم نتیجه نداشت. ✍علی مهدیان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ما رای دهندگان به شما نگرانیم آقای دکتر پزشکیان! سلام برشما. ما رای دهندگان به شما نگرانیم که: یک: تبارگماری و قوم‌گرایی بر دولت شما سایه افکند؛ دو:‌ دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولت‌های قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛ سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت‌ صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانه‌زنی‌های مدیران سالخورده دولت‌های قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛ چهار: آسیب‌دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده‌ گرفته شوند و برای درمان و استیفای حق‌شان حمایت نشوند؛ پنج: قیمت بنزین با شوک‌درمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛ شش: وعده‌های امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد. لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما می‌خواهیم تصمیم بگیریم. و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیس‌جمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاست‌جمهوری، پویش مطالبه‌گری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و به‌صورت ادواری به مردم گزارش می دهند. این‌بار ما نمی‌توانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیت‌ها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را به‌امیدِ برآمدنِ یک دولت توسعه‌خواه گذاشته‌اند، بازی شود. به ما بگویید ما چگونه از اکنون می‌توانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه می‌توانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟ ✍محسن رنانی، ۱۲ تیر ۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠اگه قانون پزشکیان اجرائی میشد! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نمی‌خواهید مسئولیت هیچ هدف روشن و عینی و ملموسی را بپذیرید! در برابر هر پرسشی از «لزومِ برنامه‌داشتن رئیس جمهور» می‌فرمایند «قانون برنامهٔ پنج‌ساله داریم، همین کافیست و نیازی نیست من دوباره برنامه بنویسم» و با همین یک پاسخِ ملال‌آور و تکراری، تقریباً همهٔ تکالیف ریاست جمهوری را رفع‌ و رجوع می‌کنند. اما وقتی رقیبشان، یکی از تکالیف همین «قانون برنامه» را به عنوان «هدف» یادآور می‌شود، پاسخ تکراری بعدی را حواله می‌کنند: «نمی‌شود، نمی‌توانیم، نمی‌توانید»! بالاخره تکلیف چیست؟ تکالیف همان قانون برنامه را که خودتان در حد یک سند مقدس جا می‌زنید، می پذیرید یا نمی‌پذیرید؟ روشن است که قانون برنامه، برای شما صرفاً یک راه دررو است تا ناآمادگی و عدم مسئولیت‌پذیری خود در برابر انبوه مسائل جامعه را در پناه آن، پوشش دهید. شما نمی‌خواهید مسئولیت هیچ هدف روشن و عینی و ملموسی را بپذیرید. چون می‌دانید که بعداً برایتان دردسر می‌شود. پس مشاورانتان می‌گویند «همان بهتر که با حرف‌های کلی و نصایح پدرانه و ملامتگرانه، وقت را سپری کنید»! ✍روح الله رشیدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠جدالی دیرین در حکمرانی! دوگانه پزشکی_مهندسی و علوم انسانی در عرصه حکمرانی و مدیریت کلان اجرایی کشور بار دیگر و البته بیش از هر زمان دیگر در مواجهه نامزدهای ریاست جمهوری با مسائل متبلور شده است. تجربه بیش از ۳ دهه حاکمیت پزشکان و مهندسان بر ساختارهای اجرایی کشور با غلبه رویکردهای پوزیتیویستی(اثبات‌گرایانه) و تکنوکراتیک(فن‌سالارانه) در اجزای مختلف سیستم حکمرانی حکایت از شکل‌‌‌گیری چالش‌های جدی در حوزه فرهنگ دارد. رویکردهایی که با تقلیل امر اجتماعی و فرهنگی به عینیت و کمیتی قابل مطالعه(مانند مواجهه خود با پدیده‌های طبیعی) از آن انسانیت‌زدایی و آن را از معنا تهی می‌کند. به همین دلیل قادر نیست فهم دقیق و عمیقی از مسئله فرهنگی و اجتماعی به دست دهد و متعقاباً سیاست فرهنگی و اجتماعی آن بیش از آن که ناظر به حل مسئله باشد، یک مُسَکن و مخدر مقطعی است که جنبه ویترینی و نمایشی گزارش محور کمیّت‌پذیر در آن غالب است. جدال بین رویکردهای پاتولوژیک که مسائل اجتماعی را در حد آسیب یا بیماری فرومی‌کاهند و منفعلانه به دنبال تسکین آن هستند با واقع‌گرایی اجتماعی انتقادی که در نقد وضعیت موجود متوقف نشده و آگاهانه فرصت‌ها را پی می‌جوید، جدالی دیرین در حکمرانی سال‌های پس از انقلاب اسلامی است. این بار روزنه امیدی ایجاد شده که رویکرد فرصت‌محور با پشتوانه علوم انسانی در حکمرانی نقش آفرینی کند و تکنیک و ابزار را به خدمت انسان و بوم فرهنگی درآورد و نه بالعکس. هر چند که گشودن چنین مسیری در میانه شبکه سرمایه‌داری و غرب‌گرا که با عقلانیت ابزاری خو گرفته، بسیار دشوار است. ✍دکتر حسین مهربانی فر @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نمی‌خواهید مسئولیت هیچ هدف روشن و عینی و ملموسی را بپذیرید! در برابر هر پرسشی از «لزومِ برنامه‌داشتن رئیس جمهور» می‌فرمایند «قانون برنامهٔ پنج‌ساله داریم، همین کافیست و نیازی نیست من دوباره برنامه بنویسم» و با همین یک پاسخِ ملال‌آور و تکراری، تقریباً همهٔ تکالیف ریاست جمهوری را رفع‌ و رجوع می‌کنند. اما وقتی رقیبشان، یکی از تکالیف همین «قانون برنامه» را به عنوان «هدف» یادآور می‌شود، پاسخ تکراری بعدی را حواله می‌کنند: «نمی‌شود، نمی‌توانیم، نمی‌توانید»! بالاخره تکلیف چیست؟ تکالیف همان قانون برنامه را که خودتان در حد یک سند مقدس جا می‌زنید، می پذیرید یا نمی‌پذیرید؟ روشن است که قانون برنامه، برای شما صرفاً یک راه دررو است تا ناآمادگی و عدم مسئولیت‌پذیری خود در برابر انبوه مسائل جامعه را در پناه آن، پوشش دهید. شما نمی‌خواهید مسئولیت هیچ هدف روشن و عینی و ملموسی را بپذیرید. چون می‌دانید که بعداً برایتان دردسر می‌شود. پس مشاورانتان می‌گویند «همان بهتر که با حرف‌های کلی و نصایح پدرانه و ملامتگرانه، وقت را سپری کنید»! ✍روح الله رشیدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تکنوکراسی یا دموکراسی حکمرانی جدید با ایده بازگشت به دموکراسی بنا شد این بازگشت به دموکراسی به این معنا نیست که در گذشته مردم رای نمی دادند و اکنون رای دهند؛ بلکه به این معناست که حکمرانی جدید به تعداد معدودی تکنوکرات، متخصص و یا کارشناس واگذار نگردد. سوال اساسی این است که اگر قرارست حل مسائل به کارشناسان و تکنوکرات‌ها واگذار شود پس منش برابری خواهانه دموکراتیک چه می شود؟ دوراهی کارشناس گرایی و مردم گرایی یکی از مسائل غامض حکمرانی و سیاست گذاری است که سیاست مداران باید آن را حل کنند. به بیان دیگر باید توضیح دهند در چه سطحی مردم در حکمرانی مداخله خواهند کرد و دولت چه شأنی برای مردم قائل است؟ به عنوان یک مثال عینی اگر همه مردم بخواهند قیمت بنزین افزایش نیابد و تمام کارشناسان افزایش قیمت بنزین را تجویز کنند، دولت چه خواهد کرد؟ چه راه میانه ای برای جمع تکنوکراسی و دموکراسی وجود دارد؟ دو نامزد ریاست جمهوری هر دو در عمل تکنوکراسی را پذیرفته اند اما هنوز نسبت خود را با دموس یا مردم روشن نکرده اند. حتی جلیلی نیز با اینکه می گوید هر ایرانی یک نقش پرشکوه نقش را برای هر ایرانی، خود تعریف کرده است و این نگاه بیرونی به مردم و حقنه نقش به مردم نشان از غلبه تکنوکراسی بر دموکراسی دارد. ایشان باید بگوید چگونه مردم نقش شان را خودشان انتخاب کنند. در چه فرآیندی این امر ممکن است؟ ✍محمدرضا مالکی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تفکیک سیاست و دستگاه دولت «قانون پندلتون» ریشه در اروپا و مخصوصاً اصلاحات «نورث کوت- ترویلیان» داشت، که یک دهه قبل در بریتانیا اجرا شده بود. در سال ۱۸۷۹ دورمان ایتون، وکیل سرشناس نیویورکی و بنیانگذار لیگ ملی اصلاح خدمات کشوری به درخواست رئیس‌جمهور روتر فورد هِیز کتابی درباره خدمات کشوری در بریتانیا منتشر کرد. اما اصلی‌ترین حامی بوروکراسی اروپایی، رئیس‌جمهور بعدی «وودرو ویلسون» بود که در دهه‌ی ۱۸۸۰ دکترای علوم سیاسی خود را در دانشگاه جان هاپکینز تمام کرده و در سال ۱۸۸۷ مقاله‌ای با عنوان «مطالعه‌ای در باب دستگاه دولت» چاپ کرد. ويلسون معتقد بود علم اداره‌ی دولت در اروپا رشد کرده ولی در آمریکا وجود ندارد، جایی که «بر رفتارهای اداری آن بی‌طرفی علمی حاکم نیست. فضای مسموم فرمانداری‌ها، اسرار عیان شده از ضعف اداره‌ی دولتی، سرگشتگی، جیره‌خواری و فسادی که همیشه بوده و اخیراً در اداراتِ واشنگتن هم کشف شده است، همگی مانع از آن می‌شوند که بپذیریم در ایالات متحده فهم روشنی از اداره‌ی خوب و اجزای تشکیل دهنده آن وجود دارد». نظام اداری مطلوب ویلسون در اصل همان چیزی بود که ماکس وبر بعدها آن را تشریح کرد و با پیش‌بینی چارچوب رئیس-کارگزار، خواهان تفکیک سیاست و دستگاه دولت از یک‌دیگر می‌شد. رؤسا صرفاً کارگزارانی بودند که کار اصلی آن‌ها، مثل بوروکراسی شرکت‌های مدرنی که در حال ظهور بودند، اجرای مؤثر دستورالعمل‌ها بود. ویلسون که زبان آلمانی را یاد گرفته بود، به آثار هگل و مدل‌های بوروکراتیک پروس و فرانسه ارجاع می‌داد، که در آن‌ها دولت‌ها «به قدری خود را کارآمد کرده بودند که نمی‌شد آن‌ها را نادیده گرفت». این مدل‌ها چندان مناسب شرایط دموکراتیک آمریکا نبودند. با این حال، ستون‌هایی بودند که می‌شد اصلاحات را با تکیه بر آن‌ها پیش برد. از همه مهم‌تر آن‌که ویلسون از سنّت الکساندر همیلتون تبعیت کرد و مدعی شد ایجاد یک حکومت متمرکز قوی، لازمه‌ی تحقق هر نوع هدفی است –از مقررات‌گذاری در زمینه‌ی خط آهن و تلگراف گرفته تا کنترل شرکت‌های بزرگی که در اغلب موارد به دنبال ایجاد انحصار در بازارهای موضوع فعالیت خود بودند. او در اظهار نظری، معضل حکومت در آمریکا را به صورت خلاصه اما کامل بیان کرد: «نژاد انگلیسی، هنر مهار قوه‌ی مجریه را به قیمت نادیده گرفتن دائمی هنر تکمیل روش‌های اجرایی یاد گرفته و با موفقیت به اجرا گذاشته است. نژاد انگلیسی، بیش‌تر از آن‌که درصدد تقویت حکومت باشد، به دنبال مهار آن بوده و به جای روان‌سازی، منظم کردن و کارآمد نمودن حکومت، درصدد است آن را به عدالت و اعتدال مزین کند». خواهیم دید که پدر اداره‌ی عمومی آمریکا، زمانی که رئیس‌جمهور شد در عملی کردن نظریات خود با دشواری‌های زیادی مواجه شد. ✍فرانسیس فوکویاما، نظم و زوال سیاسی @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠رئیس‌جمهور باید درک حداقلی از فرآیندهای اقتصادی داشته باشد 🎥 مهدی غضنفری: وجود یک وزیر اقتصاد لایق، طبیعتا مانع بروز اختلاف نظر در کابینه نمی‌شود. به همین دلیل رئیس جمهور باید از حداقل دانش و بینش اقتصادی برخوردار باشد تا بتواند اختلاف نظر را به نفع مردم حل کند. اگر رئیس جمهور قدرت تشخیص راه‌حل را نداشته باشد ممکن است با انتخاب غلط به‌خطا برود! رئیس‌جمهور باید درک حداقلی از مسائل و فرآیندهای اقتصادی داشته باشد تا تصمیمات درست اتخاذ کند. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠صدای بی‌قدرتان باشید ‏آقای جلیلی عزیز! در مناظره‌ی امشب از مطالبات کارگران ایران صحبت کنید. دست‌کم نیمی از جمعیت ایران را کارگران و خانواده‌هایشان تشکیل می‌دهند. صدای آنان شوید که بی‌صداترین رکن اقتصاد تولیدی و متعهّدترین نیروی اجتماعی به خیر جمعی و توسعه‌ی توأم با عدالت هستند. مثلاً از کارزار ۱۴-۱۴ کارگران پارس جنوبی بگویید. دست‌کم ۲۲هزار کارگر در این کارزار مشارکت دارند. از کارگران ایران تایر که اکنون در حمایت از شما تجمّع کرده‌اند. از وضعیت دردناک کارگران معدن بگویید که به برده‌داری تنه می‌زند. شما پیشاپیش در خلال بحث‌ها و گفتگوهایتان به بخشی از مطالبات آن‌ها اشاره کرده‌اید. به کارگران و خانواده‌های آنان تضمین بدهید که کرامت کارگران را فدای منفعت هیچ باند و الیگارشی نخواهید کرد. مطالبات کارگران در سراسر ایران به ویژه در صنایع مادر موارد مشخصی است. از این مطالبات به روشنی سخن بگویید: متناسب‌سازی تعداد روزهای کاری با روزهای تعطیلی در مشاغل سخت افزایش حقوق و دستمزدها متناسب با تورّم و سختی کار حذف پیمانکاران و واسطه‌ها برای تضمین امنیت شغلی کارگران و امنیت روانی و معیشتی خانواده‌هایشان اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل بهبود ایمنی کار، بهبود شرایط عمومی کارگران در محیط کار (اعم از خوابگاه‌ها، سرویس‌های بهداشتی، کیفیت غذا و... که برای کارگران پروژه‌ای بسیار اسفناک و ناگوار است.) صدای قدرتمند بی‌قدرتان باشید و کارگران را پشتیبان خود کنید! ✍پریسا نصر آبادی @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠قدر این اعتراضات را بدانید! 🎥رهبر انقلاب: اعتراض‌هایی در محیط کارگری وجود داشته، بعضی از این اعتراضات تا جایی که بنده سراغ دارم اعتراضات به جایی بوده: اعتراض تاخیر حقوق، اعتراض واگذاری غلط و... این کمک به نظام و دولت و آگاه کردن نظام است! هرجا هم در این چنین موارد دستگاه‌های مسئول دنبال قضیه رفتند، دیدند حق با اینها است؛ منتهی در همین قضایا جامعه‌ی کارگری با دشمن مرزبندی کردند؛ نگذاشتند دشمن از این اعتراض سوء استفاده کند. حرکت کارگری این است. 🔗پ.ن ۱: ای کاش برخی از کسانی که دغدغه کمک به نظام و دولت را دارند، از نگاه‌های امنیت‌زده و تهدیدمحور در رسانه‌ها و نهادها کوتاه بیایند و اعتراض را ظرفیتی برای حل مشکلات ببینند و به جای سیاست سانسور و سرکوب، اعتراض را علامت جمهوریت و مردمسالاری دینی بدانند! ۲: نمونه‌ی خوب اعتراض کارگری با مرزبندی و در چارچوب قانونی را در اعتراض اخیر کارگران پالایشگاه‌های گاز عسلویه دیدیم که متاسفانه آنجا هم تحمل نشد و نهایتاً با فشار رسانه‌ای و کلی پیگیری و البته همراهی دولت، ماجرا ختم به خیر شد. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 آیا کسی حق اعتراض دارد؟! ۱۲ دی‌ماه، «کانون انجمن‌های صنفی کارگران پالایشگاه‌های گاز استان بوشهر» به عنوان بزرگترین تشکل رسمی کارگری کشور با ۱۴۰۰۰ عضو، نامه‌ای به می‌نویسد و از وی درخواست مجوز برای برگزاری تجمع صنفی مسالمت‌آمیز می‌کند. علی‌رغم وعده‌ی استاندار بوشهر مبنی بر تعیین مکان برای اعتراضات، اعتنایی به درخواست کانون نمی‌شود تا نامه دوم و سوم هم زده شود. اما واکنش استاندار بوشهر همچنان سکوت است. در نهایت کارگران تصمیم می‌گیرند با صدور اطلاعیه‌ای، زمان، مکان و مدت تجمع را اعلام کنند. صدور اطلاعیه با واکنش شورای تأمین عسلویه مواجه می‌شود و پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات، در نهایت علیرضا میرغفاری رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگران، شب قبل از تجمع بازداشت می‌شود که پس از پاره‌ای گفتگو‌ها و مذاکرات، عصر روز بعد بدون قید آزاد می‌شود. با این حال تا اطلاع ثانوی حضور وی در محل کار ممنوع است. از طرف دیگر ۱۰ نفر از کارگران هم به اتهام شرکت در تجمع اول اسفند بازداشت می‌شوند. این برخوردها در شرایطی است که این کانون در بحبوحه‌ی اغتشاشات از تجمعات سیاسی برخی کارگران اعلام برائت کرده و در بیانیه‌های متعدد بر صنفی بودن تجمع خود تاکید کرده‌اند. حتی در آخرین اطلاعیه تاکید شده که صرفاً کارگرانی در تجمع شرکت کنند که شیفت کاری ندارند تا کار و تولید دچار وقفه نشود! 📎پ.ن: ساختاری است که بخشی از کارگران به آن اعتماد دارند. این ساختار می‌تواند پل ارتباطی بین حاکمیت و کارگران باشد برای روز مبادا؛ و شما دارید این پل ارتباطی را خراب می‌کنید! این یعنی حکمرانی بد! تجمع کسانی که اینقدر دارند در چارچوب نظام کار می‌کنند را اگر نپذیرید، فضا برای اغتشاش باز می‌شود و این کار شما بازی با ایران است. می‌خواهند نمایش دموکراسی بدهند؛ نمایش بدهند که درون کارگران می‌توانند بیایند گفتگو کنند، حق خودشان را هم بگیرند، پس این نظام اصلاح‌پذیر است و دارد کار می‌کند. همانطور که در اغتشاشات مقابل بی‌بی‌سی و ایران‌اینترنشنال و... ایستادیم، اینجا هم در کنار شما (انجمن صنفی کارگران) هستیم چرا که معتقدیم شما سربازان امنیت ملی ایران هستید. شما باعث می‌شوید که هم پالایشگاه عسلویه از کار باز نماند، هم مسیح علی‌نژاد و bbc نتواند کاری کند و هم حق اولیه کارگران ضایع نشود. در این قضیه فارغ از مطالبات، مسئله‌ی اصلی پایمال شدن فجیع است. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠حق عمومی و تکلیف انقلابی ها 🔹سوال، انتقاد و اعتراض نه تنها حق عمومی است که تکلیفی برای انقلابی هاست. یکجایی ابهام است، سؤال میکنیم. یکجایی اشکال روشن است، می باید انتقاد کنیم. یکجایی هم اصرار بر آن هست باید اعتراض کنیم. 🔹اصلا یکی از تمایزات نگاه انقلابی با محافظه کاری همین توجه و بهاء دادن به انتقاد و اعتراض است. 🔹انقلاب اسلامی با اعتراض به‌وجود آمده، نمی‌توان از یک مقطعی به بعد جلوی آن را گرفت، این خلف وعده است. طبیعتا در در هر جامعه‌ای ساختار رسمی همه مسائل را فهم نمی‌کند اما ماهیت اعتراض می‌تواند ساختار را آگاه کند. 🔹ما نیازمند تغییر رویکرد به مقوله انتقاد و اعتراض هستیم. ما در موقعیتی هستیم که اعتراض را بر نمی‌تابیم. این برنتافتن هم در رسانه‌های ماست و هم در ساختارهای ما ولی قبل آن در درک اجتماعی ماست. 🔹حضرت امیر(ع) اعتراض را امکان بنای جامعه قدسی معرفی می‌کند (نامه۵۳): فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يَقُولُ فِي غَيْرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ. یا در فراز دیگری از موضع حاکمیتی دعوت به اعتراض به نابرابری اجتماعی می‌کند (خطبه۱۲۹) @Kolbe_Andishe_Farhang
اعتراض - استاد رحیم پور ازغدی.mp3
3.01M
💠اعتراض 🎙پادکست شنیدنی از حسن رحیم پور ازغدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سوالاتی صریح از سعید جلیلی قبل از مناظره سه شنبه. سوال اول درباره گرانی‌ها اقای جلیلی! در دو هفته گذشته آقایان پزشکیان، پورمحمدی و حتی قالیباف بارها بحث فروش ارزان نفت، تخفیف‌های زیاد ایران و هزینه دلال‌ها و کاسبان تحریم را مطرح کردند تا به جامعه القا کنند ایران به خاطر تحریمها در حال حراج منابع خود است و برای توسعه و رفاه مردم جز برجام فلج کننده‌‌‌ای دیگر، راهی مقابل ایران نیست. شما به درستی گفتید که جهان به چند کشور غربی محدود نمی‌شود و در دوره شهید رئیسی ایران غل و زنجیر را از پاهای اقتصادش کَند و بازارهای فراوانی برای صادرات و وارداتش ایجاد کرد. حرفی که امروز جواد اوجی وزیر نفت هم تایید کرد. دیشب اما اقای پزشکیان از شما پرسید اگر اینطور است پس چرا قیمت گوشت و مرغ اینقدر بالا رفته؟ آقای جلیلی! شما جواب این سوال را بهتر از هرکسی می‌دانید. اگر می‌خواهید دولت سوم روحانی تکرار نشود باید تعارف را کنار بگذارید و امشب صریح بگویید چرا برغم اینهمه گشایش در سیاست خارجی و منطقه‌ای، سفره‌های مردم هنوز به حالت قبل از تحریم بازنگشته؟ باید امشب صریح بگویید چه کسانی در دولت و مجلس و اتاق‌های بازرگانی نگذاشتند پیروزی‌های قاطع دولت در خنثی‌سازی تحریم‌ها از یکسو و پیروزی‌های قاطع میدان در منطقه از سوی دیگر، باعث بهبود معیشت شود و کام ملت را شیرین کند و گوشت و مرغ را به سفره‌هایشان بازگرداند؟ آقای جلیلی! بحث سیاست بحث دانستن نیست. سیاست عرصه قدرت است و دفاع از یک سیاست‌گذاری نیازمند جنگندگی است. آیا شما توان مقابله با این محافل قدرت و ثروت را دارید؟ محافلی که منفعت خود را در گرانسازی مدام کالاها و ارزانسازی مدام دستمزد مردم می‌دانند؟ آیا تضمین می‌دهید که از سفره مردم مقابل این اشراف گرانساز دفاع کنید؟ اگر راجع به این مهمترین مسائل اکثریت فقیرشده‌ی جامعه ایران امشب با زبانی ساده سخن نگویید باید پیشاپیش به هشت سال قفس برجامی دیگری سلام و با یک دنیا فرصت خداحافظی کرد. در سه ساله اقای رییسی ما با جهش چندصددرصدی گوشت و مرغ و بقیه اقلام ضروری سفره مردم روبرو بودیم. تضمین بدهید که در دوره شما قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز اکثریت جامعه ایران جهش نمی‌کند. 🔗پانوشت: با بازنشر این متن آن را به دست سعید جلیلی برسانید. ✍علی علیزاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سوالاتی صریح از سعید جلیلی قبل از مناظره سه شنبه. سوال دوم درباره تشکل‌ها اقای جلیلی! دیشب شما بارها از کارگران ایرانی به صورت کلی صحبت کردید. اما این چیزی نیست که کارگرانی را که جمعه گذشته در خانه نشستند به کارزار انتخابات این جمعه بیاورد. شما از لزوم افزایش دستمزد‌شان گفتید. به امنیت شغلی‌شان اشاره کردید.از احیای این کارخانه‌ها در دوره شهید رئیسی گفتید. اینها همه مواردی ضروری است اما برای کارگران ایرانی که طاقت بسیاریشان طاق شده این به هیچ وجه کافی نیست. کارگران ایرانی اگرچه می‌دانند بازگشت به دوره روحانی به معنای تعطیلی واحد‌های تولیدی و بیکاری آنهاست اما مطالبات عقب مانده مشخصی دارند و درباره‌اش تضمین می‌خواهند. شما چند بار به دیدارهایتان با کارگران هفت‌تپه و هپکو و آذراب اشاره کردید و گفتید درِ اتاق‌تان به روی کارگران باز است. اما این راه شنیدن صدای پانزده میلیون کارگر و خانواده چهل میلون نفری کارگری ایران نیست. راه شنیدن صدای کارگران، قدرتمند کردن آنهاست تا آنها خود صدای خود باشند. همان تشکلهایی که فصل شش قانون کار جمهوری اسلامی در سال شصت و هشت حق مسلم کارگران دانسته ولی دولت رفسنجانی و خاتمی و احمدی‌نژاد و روحانی و حتی رئیسی به بهانه‌های مختلف مقابلشان ایستادند و مانع از شکوفاییشان شدند. کارگران ایرانی اعانه و صدقه نمی‌خواهند. خودشان بلدند از طریق تشکل‌هایشان برای دستمزد و حقوق خودشان چانه‌زنی کنند. پانزده میلیون کارگر ایرانی می‌پرسند چرا بازرگانان و واردکنندگان و صادرکنندگان و تاجران و مالکان و صاحبان ثروت باید تشکل‌های خود را در قالب اتاق اصناف و اتاق بازرگانی داشته باشند و آنقدر قوی باشند که نامزدهای ریاست جمهوری همه ابتدا با آنها دیدار ‌کنند و به آنها تضمین ‌‌دهند اما میلیونها کارگر و معلم و پرستار در ایران از ایجاد تشکل مستقل محروم باشند؟ آقای جلیلی! آیا جرات و جسارت شکستن این خط قرمز موهوم و ضدانقلابی را دارید؟ آیا تضمین می‌دهید بعد از چهل و پنج سال اجازه تشکل‌ها را صادر کنید و اجازه دهید کارگران توانمند و صاحب صدا شوند؟ آیا امشب تضمین می‌دهید که از تشکل کارگران و معلمان و پرستاران و بقیه اقشار ضعیف و مستضعف جامعه حمایت کنید؟ ✍علی علیزاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سه جمهوری در یک جمهوری! 🔹وقتی میگوییم جمهوریت، دقیقا کجا را نشان می دهیم؟! تحقق کامل جمهوریت و مردمسالاری عیناً حضور مردم در چه ظرفیت های نظام است؟! صرفاً مشارکت انتخاباتی و حضور در راهپیمائی، کفایتِ جمهوریت می کند؟! 🔹برای پاسخ، باید به سه لایه جمهوری و رابطه آن سه باهم توجه کنید. هر لایه را تسامحاً یک جمهوری می نامم: ۱.جمهوری معروف ۲.جمهوری مغفول ۳.جمهوری مهجور 🔹می گویم جمهوری، چون در همه صندوق رای و انتخابات هست. دولتهای پنهان، لابی ها و... در آن ظرفیت ها منظور نیست؛ که اگر باشد قصه جدی تر هم میشود! 1⃣جمهوری معروف: همان است که می شناسیم و با انتخابات عمومی شکل می گیرد: مجلس، دولت، خبرگان، شورای شهر و روستا و... 2⃣جمهوری مغفول: انتخابات های کوچک تر در لایه میانی قدرت که تأثیر و تأثر جدی در جمهوری معروف دارد: -اتاق بازرگانی معروف به پارلمان بخش خصوصی! با حداکثر ۲۰هزار واجد رای و ۵۰۰ منتخب! -سازمان نظام پزشکی با حدود ۴۰۰هزار واجد رای - سازمان نظام مهندسی با حدود ۵۰۰هزار واجد رای - کانون وکلا - اتاق اصناف - فدراسیون های ورزشی -و... مشارکت رای دهندگان در برخی ۱۰درصدی هم میشود اما اختیارِ نهاد برآمده، چشم گیر است! وقتی بازرگانیِ خارجی با سیاستهای اصل۴۴ از انحصار دولت درآمده و به بخش خصوصی داده میشود اتاق بازرگانی، واقعا پارلمان بخش خصوصی میشود! کارت بازرگانی بدون تایید او نمیشود! ۲۵۰بازرگان معرفی شده به قوه قضاییه که ۷میلیارد دلار ارز دولتی را پس نداده اند و ۷۰نفرش کارتن خوابند(!) یا وارد کردن ۷۰۰پورشه با کارت بازرگانی یک پیرزن در ظرفیت حول آن شکل می گیرد! نظام پزشکی، حق اعطای مطب به پزشکان و تعیین تعرفه خدمات پزشکی در بخش خصوصی را واجد میشود. سهمیه کنکور پزشکی بین او و وزارت خانه بسته میشود! و می دانی اینها چه تاثیر شگرفی بر سبد خانواده و شغل جوانان ما دارد! نزدیک به همین ها در بقیه ظرفیت های قدرت و حکمرانی جمهوری دوم هست! 3⃣جمهوری مهجور: ظرفیت قانونی و برای حکمرانی دیگری است که لایه سوم جمهوری ماست؛ البته کاملا متروک و رها شده! از قضا واجدین شرایط آن در قبال قبلی ها باور نکردنی است! ۱۱تا۱۳میلیون کارگر! ۱۵میلیون دانش آموز! بیش از ۳میلیون دانشجو! و... اصل۲۶ قانون اساسی اختیار انجمن های صنفی و انجمن های اسلامی به اینها داده و اینکه "هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد/ یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت". در اصل۱۰۴ "به منظور تامین قسط اسلامی و همکاری در تهیه برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور" شوراهای کارگری و دهقانی و کارمندی و آموزشی و... تعبیه شده است! تبصره۴ ماده۱۳۱ قانون کار، کارگران را فقط مجاز به شرکت در یکی از سه شورای کارگری موجود کرد! آنها هم نمیتوانند حقوق و دستمزد عقب افتاده را استیفاء کنند چه رسد به اثرگذاری در برنامه های واحد تولیدی! یا مطالبه۲۵٪ از اقتصاد کشور برای تعاونی های فراگیر(بند۱۵سال معطل مانده سیاستهای اصل۴۴!) دستمزد کارگر مثلا در شورایی مرکب از نمایندگان شوراهای کارگری و به همان تعداد نماینده کارفرمایان و نماینده دولت، تعیین میشود. هرسال، دولت هم مایل به کارفرما رای می دهد تا افزایش حقوق کارگران موجب، اخراج آنها نشود! پس به اقل بسنده میشود!(مقایسه کنید به نحوه تعیین تعرفه پزشکی و مهندسی و...)! 🔹وقتی شوراهای این اصناف و نخبگان، جدی و اثر گذار نباشد؛ حضور دائمی این مردم(بیشترین درصدِ مردم) در حکمرانی جدی نخواهد بود. پارلمان همه آنها مثل پارلمان دانش آموزی، نمادین و تمرینی جلوه و عملا خالی از مشارکت میشود. اگر پارلمانها و دولتهای بخش خصوصی یا لابی های آنها توانست پیشرانِ جمهوری معروف شود؛ می دانی چه میشود؟! مثلا درتعامل با مجلس شورای اسلامی مانع افزایش مالیات اصناف خود شوند(مثل ماجرای کارت خوان پزشکان)! یا موجب کاهش تعرفه گمرکی واردات خودروهای لوکس شوند! در اینصورت جمهوری معروف، روی طبقه متوسط رو به مرفه قرار میگیرد و بنام جمهوری اسلامی به مرور به یک دمکراسی لیبرال تنزّل می کند. کانون های ثروت پیرامون آن لایه هم قدرت سازی می کند و جمهوری اول را شکل می دهد! مردمسالاری بدون تحقق جدی لایه سوم و اثرپذیری جمهوری معروف از آن، واقعی نخواهد بود؛ و در بهترین صورت یک جمهوری نخبگان(نخبگان ثروت، مدیریت، علم، دین) خواهد بود همان که امام نگران بود نشود:"یعنی در امور سیاسی در ایران ۵۰۰نفر دخالت کنند، باقی شان بروند سراغ کارشان...اگر ملت نظارت نکنند در امور مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد"(اینرا درباره نخبگان دینی می فرمود. تئوری ای که سیاست را حق مجتهدین می خواند)! ✍حجت الاسلام محسن قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠پرت بودن از سیاست خارجی پزشکیان آدم ناصادقی نیست. هدفش در این مناظره هم عصبی کردن جلیلی نیست. مساله ساده‌تر است. پزشکیان به شکلی بسیار صادقانه و معصومانه با الفبای سیاست خارجی غریبه است. او از فهم بدیهیات روابط بین‌الملل عاجز و فهمش از آنچه در سالهای زهرناک برجام رفت از متوسط مردم کوچه و خیابان کمتر است. پزشکیان با همه نیت خیرش، برغم برتری‌هایش در فهم حکمرانی و مسائل فرهنگی و اجتماعی، فقط به خاطر این پرت بودن از سیاست خارجی می‌تواند ایران را تا مرز نابودی و جنگ داخلی و خارجی ببرد. ✍علی علیزاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شب عجیبی بود! جلیلی بر خلاف هر شب از همان ب بسم الله تهاجمی شروع کرد. در بیان دیدگاه‌ها و دفاع از حق مردم چنان پرشور و حرارت از خود مایه گذاشت که دست ها و صدایش می لرزید. پزشکیان با دیدن عزم جزم جلیلی، رو به توهین آورد. مدام به جلیلی می گفت "این"، "تو" و به جوانان نخبه دولت سایه گفت مشتی که معلوم نیست کی هستند و مثل یک ضدانقلاب واژه بسیجی را مترادف بی سواد به کار برد. جلیلی بارها با برنامه های خود پزشکیان را آچمز کرد و با پریدن های به موقع در صحبت پزشکیان نشان داد که او واقعا برای هیچ چیزی راهکار ندارد. پزشکیان مثل گذشته نزدیک ترین افراد ستاد خود را به گردن نگرفت و از روحانی برائت جست. حال اعضای ستاد او و حال روحانی و دیگرانی که از او حمایت کردند امشب واقعا دیدنی است. صحنه خیلی شبیه ٨٨ بود. به نظرم مردم خوب این چیزها را می فهمند. از بی ادبی و توهین بدشان می آید و درک می کنند چه کسی واقعا روی هوا و بدون کار کارشناسی و برنامه ریزی شده حرف می زند. جلیلی امشب قاطعانه پیروز مناظره شد و این قطعا در آرای روز جمعه تاثیر جدی می گذارد. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠باید تحریم را بی اثر کنیم! ما در موضوعاتی مانند برجام و FATF طلبکاریم و باید با گفتگو مساله را دنبال کنیم. ولی آلترناتیو هم به قول ایشان(پزشکیان) باید داشته باشیم! مثل اینکه ایشان تازه با این اصطلاح آشنا شده است. باید تحریم را عملاً بی اثر کنیم تا خود وزیر خارجه آمریکا بیاید بگوید ما نمیخواستیم اینها نفت بفروشند ولی الان ۲ میلیون بشکه نفت می‌فروشند! یک جریان خودتحقیر در کنار آقای پزشکیان می گوید که آنها نخواستند جلوی ما را بگیرند؛ ما موفق نشدیم! این دیدگاه خیلی فاجعه است. باید طرف مقابل را به لحاظ اقتصادی از تحریم کردن پشیمان کنیم و برایش تحریم کردن پرهزینه شود. اینها برنامه و کار می خواهد. مطالعه و برنامه در قاموس اینها (آقای پزشکیان) شده است ضدفضیلت! عجیب است! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠اقتصاد رئیسی را چگونه با روحانی مقایسه کنیم؟ استفاده درست از آمار اقتصادی خودش یک هنر است. جریان‎های سیاسی خیلی ساده از آمار واحد به نفع خود بهره‎برداری می‎کنند و شما را مسحور نمودارهایشان می‎کنند. نباید فریب نمودارها را خورد؛ هر چند برایمان ملموس و واقعی به نظر برسند. در اینجا تلاش می‎کنم به زبان غیرتخصصی از نحوه مقایسه درست بنویسم. نهادگرایان در اقتصاد از مفهوم "وابستگی به مسیر" سخن می‎گویند. فرض کنید قرار است راننده اتوبوسی باشید که راننده قبلی آورده‎اش وسط یک جاده خاکی و سنگ‎لاخ. عملکرد شما، نرخ تورم شما با جایی که ماشین را در اتوبان تحویل‎تان داده باشند، تفاوتی نمی‎کند؟ شما وابسته به مسیرید. مسیر فقط گذشته نیست؛ وظعیتی که در آن هستید را هم تعیین می‎کند. ماشین‎هایی را می‎توان به معنای واقعی کلمه با هم مقایسه کرد که در مسیر مشابه باشند. شاخص‎ها گاهی پین می‎شوند و واقعیت را مثل آب پشت سد حبس می‎کنند. فرض کنید در یک مسیر رودخانه قرار دارید که عملاً تبدیل به جوی آب شده یا آبی ندارد. آیا می‎توانید قضاوت کنید که در این منطقه خشکسالی است؟ کمی بالاتر بروید، سد را می‎بینید و متوجه می‎شوید ماجرا چیز دیگری بوده. شاخص‎هایی واقع‎نما هستند که با مداخله و به خاطر مصالح سیاسی پین نشده باشند. مجموع این دو نکته که ذکر شد در یک مفهوم خلاصه می‎شود و آن شاید همان چیزی است که کینز از آن تحت عنوان شهود در اقتصاد سخن می‎گوید. شما می‎توانید با اعداد کار کنید اما به شرطی که قبلش در واقعیت غرقه شده باشید و واقعیت را حس کرده باشید. اعداد روح ندارند؛ این حس شما از واقعیت است که آنها را معنادار می‎کند و موجب می‎شود شما بتوانید آنها را درست یا غلط معنا کنید. سه سال دولت رئیسی را با کدام سال‎های روحانی مقایسه کنیم؟ چون سه سال اول بوده، با سه سال اول روحانی؟ با توجه به توضیحات بالا پاسخ شما چیست؟ سه سال اول، سه سال دلبستگی به برجام است و اقتصاد خوشبینانه معطل فرداست. انتظار توری جدی وجود ندارد. کرونا نیست. بعد از توافق هم ترامپ از توافق خارج نشده. روسیه به اکراین حمله نکرده. جنگ اسرائیل و فلسطین در نگرفته و... . دولت روحانی دلار را با قیمت 3200 تحویل گرفت و تا آخر دولت اول هم نهایتاً این رقم 18.7 درصد رشد کرد. اگر شما این سه سال را با سه سال اول رئیسی مقایسه کنید دقیقاً مرتکب همان اشتباه مقایسه در خصوص ماشین‎ها شده‎اید. اگر بخواهیم شرایط مشابه‎تری را لحاظ کنیم چه باید بکنیم؟ سه سال پایانی دولت روحانی می‎تواند به ما کمک کند. در این سال‎ها ما شرایط مشابه کرونا مواجهیم، شرایط مبادلات مالی بعد از خروج ترامپ به نحو مشابهی تشدید شده، ماجرای شهادت شهید سلیمانی، حمله به عین‎الاسد و هواپیمای اوکراینی هم هست. نرخ تورم به یکباره از حدود 10 درصد در ابتدای سال 1397 تا 64.6 درصد افزایش پیدا کرد. قیمت دلار از 8 هزار تومان در تیرماه 97 به 25 هزار 600 رسید. یعنی در سه سال پایانی 3.2 برابر شد. نسبت به آغاز دولت هم که حدودا 8.5 برابر. با این همه اما این مقایسه درست است؟ باز هم نه! ما مسیر مشابه را لحاظ کردیم اما پین‎شدگی اقتصاد را لحاظ نکردیم. فاصله ارز 4200 تومانی با 25600 تومانی، 21400 تومان است. این یعنی قیمت ارز رسمی، 83 درصد با قیمت واقعی فاصله دارد. دولت روحانی ارز را پین کرده بود و از همان آغاز دولت رئیسی چگونگی مواجهه با ارز 4200 تومانی به دلمشغولی تمام اقتصاددانان بدل شد. سراغ دولت رئیسی بیاییم. تورم با وجود حذف ارز 4200 تومانی، از 64.6 درصد به 37 درصد در اردیبهشت 1403 رسید. نرخ ارز اما به جهت محدودیت‎های مبادلاتی، شرایط منطقه و... در حال افزایش است و از 25 هزار و 600 به کانال 60 هزار تومانی وارد شده؛ یعنی حدود 2.3 برابر؛ یعنی 0.9 کمتر از سه سال روحانی. ممکن است بگویید الان هم اقتصاد پین شده و بین ارز 28500 با ارز بازار فاصله است. پاسخ این است که اولاً این فاصله حدوداً 47 درصد است یعنی حدوداً نصف فاصله زمان روحانی! ثانیاً دولت همه قیمت‎ها را پین نکرده. مانند حذف ارز 28500 تومانیِ شکر. شاخص‎های مهم دیگری مثل نقدینگی هم هست که در اینجا به آنها اشاره نمی‎کنم. فقط این نکته را یادآوری می‎کنم که اصلاح اقتصادی نیازمند زمان است و باید قضاوت باید روندها را دید. در اقتصاد نمی‎توان یک‎شبه معجزه کرد اما می‎توان به سمت بهبود گام برداشت. در آخر یادآوری این جمله رهبرانقلاب خالی از لطف نیست: اگر این دولت [دولت سیزدهم] ادامه پیدا می‌کرد، بنده احتمال زیاد می‌دهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می شد. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠انتخاب میان بودن و نبودن ایران! به نام خداوند جان و خرد انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات می تواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است. اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود. البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگی های بسیار دارد و به آنچه می گوید عمل می کند. در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی چون توسعه دوره های تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود می کوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که می تواند مشکلات را رفع کند و دردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است. او گرفتار سوداها و اوهام بیهوده ای که ایران را به سوی ورطه های خطر و تباهی می برد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمی توان مقاومت منفی خواند زیرا نتیجه زودهنگام آن می تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد. مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی کنند. ایران می ماند و باید بماند تا زخم هایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد. ✍رضا داوری اردکانی، ۱۲تیر ۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠داوری فیلسوف، داوری شهروند 1) کسانی که با آراء دکتر داوری اردکانی در آثارش، کمابیش آشنایی دارند می دانند که او علیرغم آنکه مسئله اش، سیاست است، اما شیوۀ تفکر او، تجویز نیست، بلکه دعوت به تفکر است. اگر این مبنا را بپذیریم، ناگزیر امروز دکتر داوری نباید چنین موضعی را می گرفت و سخن از تمام شدن ایران و بقاء و عدم بقای ایران به دلیل یک انتخاب سیاسی سخن می گفت. او حتی اگر مخالف رای دادن به دکتر جلیلی و موافق با رای دادن به دکتر پزشکیان بود، بازهم بایستی به همان شیوۀ همیشگی ما را دعوت به تفکر می کرد تا از خلال این تفکر، ما به بهترین انتخاب برسیم، نه آنکه صریحاً چنین موضع گیری کند. 2) آنهایی که در سال 84، رقاب شدید میان مرحوم اقای هاشمی رفسنجانی و دکتر احمدی نژاد را در انتخابات ریاست جمهوری به یاد داشته باشند و در آن دوره، به مرحوم رفسنجانی رای نداده باشند، کمابیش با وضعیتی مشابه امروز روبرو بودند، وقتی که آیت الله جوادی آملی، هم در آن مقطع و هم در مقاطع بعدی، حمایت تام و تمامی از مرحوم هاشمی رفسنجانی انجام دادند. «مردان الهی با انفاق، خود را تثبیت می کنند، نمی لرزند، نمی لغزند، گِله نمی کنند، آشفته نمی شوند، جامعه را آشفته نمی کنند؛ و اگر جامعه ای بخواهد بلرزد و بلغزد و متشتّت شود و آشفته شود، آنها نمی گذارند. آیت الله هاشمی رفسنجانی (رضوان الله تعالی علیه) اینچنین بود. دیدید، او از تخت به تخته کشانده شده و هیچ تکان نخورد!» و یا «برخی از افراد، کسانی اند که علم مناسبی را اندوختند؛ ولی آن درایت و مدیریت و سیاست و تدبیر سیاسی و عقلانی را تجربه نکردند. برخی به عکس، امور تدبیر و سیاست را تجربه کرده اند، ولی علم لازم را فراهم نکرده اند. برخی ها هر دو را جمع کرده اند، امّا به صورت جمع مکسّر. کسی که در حدّ خود مقدار لازم علم فراهم کرده باشد، جهاد را خوب تجربه کرده باشد، شهامت و شجاعت را تجربه کرده باشد، سیاست را تجربه کرده باشد، مدیریت و مدبریت را تجربه کرده باشد، کشوردانی و کشورداری و کشورآرایی را با این مجموعه تجربه کرده باشد و جمع این فضائل جمع مکسّر نباشد، جمع سالم باشد؛ آیت الله_هاشمی رفسنجانی (رضوان الله تعالی علیه) است». این عبارات تنها بخشی از عبارات حکیم متعالیۀ معاصر، آیت الله جوادی آملی دربارۀ مرحوم هاشمی رفسنجانی است که بعد از عدم اقبال های متعددِ مردم در انتخابات های بعد از 1384 مطرح شده اند. در فضای سیاسی، مرحوم هاشمی رفسنجانی، نماد تفکر لیبرال و توسعۀ سرمایه داری شناخته می شود و آیت الله جوادی آملی، حکیم متعالیه معاصر محسوب می شوند. 3) با توجه به این دو مواجهه تقریباً یکسان، چند موضع می توان گرفت؛ موضع اول آن است که موضع گیری سیاسی این دو استاد را به مبانیِ آنها برگردانیم و نتیجه بگیریم که پس اساساً دیدگاه های فلسفیِ دکتر داوری، درنهایت منجر به چنین موضع سیاسی در انتخابات 1403 شده و بنابراین عدم قبول مواضع سیاسی امروز اصلاح طلبان و اعتدالیون پیرامون دکتر پزشکیان، به نفیِ دیدگاه های فلسفیِ دکتر داوری اردکانی اقدام کنیم؛ همانطور که بعضی در سال 84 به بعد، با نفیِ سیاست های مرحوم هاشمی، به نفی دیدگاه های فلسفیِ ایت الله جوادی آملی رسیدند. موضع دوم آن است که با اساتید مذکور همراه شویم و پا بر روی تشخیص سیاسی خودمان بنهیم و علیرغم آنکه با تحقیق، به دکتر جلیلی رسیده ایم، به دلیل رایِ دکتری داوری، از دکتر پزشکیان حمایت کنیم؛ چنانکه بعضی با استناد به دیدگاه آیت الله جوادی آملی، علیرغم آنکه با تحقیق به دکتر احمدی نژاد رسیده بودند، اما تغییر رای دادند. اما موضع سومی هم هست و آن اینکه اساساً سیاست در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی، هنوز به مرحلۀ تامل سیاسی جامع نرسیده است. دولت، در جمهوری اسلامی، پدیده پیچیده است که نه می توان آن را با نظریات فلسفۀ سیاسی مدرن از ماکیاولی تا هابز و هگل و دیگران توضیح داد و نه توضیح آن با تکیه بر حکمت متعالیه یا حتی فلسفۀ سیاسی فارابی یا حتی فقه سیاسی موجودِ ما ممکن است. ما در وضعیتِ خاص دولت در جمهوری اسلامی، با پدیدۀ جدیدی روبرو هستیم که هنوز توان صورت بندیِ فلسفی آن را نداریم؛ از این منظر، شاید نتوان میان بنیان های اندیشۀ اساتید فلسفۀ معاصر و کنونی مان با مواضع سیاسیِ آنها، آنهم دربارۀ انتخاب رئیس دولت، سنخیتی و ضرورتی برقرار کرد. اگرچه اساتید فلسفه می کوشند دربارۀ فلسفۀ سیاسی ایده هایی مطرح کنند، اما صورت بندیِ تا توضیحِ نظریۀ دولت، فاصلۀ زیادی دارد. از این منظر، مواضعِ آنها دربارۀ یک نامزد یا نامزدی دیگر، در مقام فیلسوف نیست، بلکه در مقام یک شهروند فرهیخته است. ✍محمدرضا قائمی نیک @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مشارکت مردم برای نظام جمهوری اسلامی، پشتوانه است هستند کسانی که از فلان مسئول خوش‌شان نیاید... هستند کسانی که از اصل نظام خوش‌شان نیاید، داریم... اما این‌که هر کس رأی نداد را جزئی از این‌ها حساب کنیم، اشتباه است. ان‌شاءالله در مرحله دوم اجتماع مردم مایه‌ی آبرو برای نظام باشد. ✍رهبر انقلاب - ۱۳تیرماه۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
قانون شفافیت قوای سه‌گانه (1).pdf
1.48M
💠قانون شفافیت قوای سه‌گانه پیروز انتخابات هر که باشد، اگر «قانون شفافیت قوای سه‌گانه، دستگاه‌های اجرایی و سایر نهادها» در زمان مقرر، که چهار ماه پس از ابلاغ است، اجرا شود؛ ما از دهم شهریور با سیمای متفاوتی از حکمرانی مواجه خواهیم شد. یکی از مهم‌ترین مسئله‌های سیاست پس از نیمه تیر ۱۴۰۳، ایجاد سازوکار مطالبه اجرای این قانون است، پیروز انتخابات هر که باشد. همچنین باید تلاش کرد تا در گام بعد شفافیت عمومیِ حاصل از اجرای این قانون به سود فرایند عدالت اجتماعی فرآوری گردد. سازوکار مطالبه اجتماعی شفافیت و اجرای این قانون اما از بازخوانی شکست پیشین؛ از عدم اجرای شفافیت برنامه شمم و از بی‌توجهی به الزامات آن در ادوار مختلف قوای سه‌گانه بر می‌خیزد. به هر روی شفافیت حکمرانی یکی از مهم‌ترین گام‌های پروژه عدالت‌خواهی در فردای انتخابات ۱۴۰۳ است. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تحریم یا مشارکت؟ 🎥مناظره محسن برهانی و محمدتقی اکبرنژاد محسن برهانی: مشارکت نکردن اکثر مردم در انتخابات پیام مهمی برای حاکمیت داشت، اما اگر مردم در دور دوم انتخابات مشارکت نکنند، فردای ۱۵ تیر شاهد سلطه متوهمان بر ایران خواهیم بود. با رای ندادن اتفاقی برای نظام سیاسی نخواهد افتاد. بعد از ماجراهای سال ۸۸ یا «زن، زندگی‌‌، آزادی» محدودیت‌ها تشدید شد. پس از عدم مشارکت در انتخابات ۱۴۰۲ طرح نور را آغاز کردند. باید راهکاری داد که با واقعیت‌های جامعه تناسب داشته باشد. محمدتقی اکبرنژاد:‌ ۶۰ درصد عدم مشارکت به حاکمیت این پیام را داد که اگر تن به تغییر ندهد، قدم بعدی خیابان است. به هیچ وجه خشونت را تایید نمی‌کنم، اما جامعه بر اساس آرزوهای ما پیش نمی‌رود. بین این دو فردی که قرار است در ۱۵ تیر با یکدیگر رقابت کنند، تفاوت بنیادینی وجود ندارد. آقای پزشکیان جلیلیِ اصلاح‌طلب‌هاست. با رای دادن به او اتفاق خاصی نمی‌افتد و تنها قدرت فراکنی در طرف مقابل ایجاد می‌شود. @Kolbe_Andishe_Farhang