eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
553 دنبال‌کننده
245 عکس
811 ویدیو
163 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠سوالاتی صریح از سعید جلیلی قبل از مناظره سه شنبه. سوال اول درباره گرانی‌ها اقای جلیلی! در دو هفته گذشته آقایان پزشکیان، پورمحمدی و حتی قالیباف بارها بحث فروش ارزان نفت، تخفیف‌های زیاد ایران و هزینه دلال‌ها و کاسبان تحریم را مطرح کردند تا به جامعه القا کنند ایران به خاطر تحریمها در حال حراج منابع خود است و برای توسعه و رفاه مردم جز برجام فلج کننده‌‌‌ای دیگر، راهی مقابل ایران نیست. شما به درستی گفتید که جهان به چند کشور غربی محدود نمی‌شود و در دوره شهید رئیسی ایران غل و زنجیر را از پاهای اقتصادش کَند و بازارهای فراوانی برای صادرات و وارداتش ایجاد کرد. حرفی که امروز جواد اوجی وزیر نفت هم تایید کرد. دیشب اما اقای پزشکیان از شما پرسید اگر اینطور است پس چرا قیمت گوشت و مرغ اینقدر بالا رفته؟ آقای جلیلی! شما جواب این سوال را بهتر از هرکسی می‌دانید. اگر می‌خواهید دولت سوم روحانی تکرار نشود باید تعارف را کنار بگذارید و امشب صریح بگویید چرا برغم اینهمه گشایش در سیاست خارجی و منطقه‌ای، سفره‌های مردم هنوز به حالت قبل از تحریم بازنگشته؟ باید امشب صریح بگویید چه کسانی در دولت و مجلس و اتاق‌های بازرگانی نگذاشتند پیروزی‌های قاطع دولت در خنثی‌سازی تحریم‌ها از یکسو و پیروزی‌های قاطع میدان در منطقه از سوی دیگر، باعث بهبود معیشت شود و کام ملت را شیرین کند و گوشت و مرغ را به سفره‌هایشان بازگرداند؟ آقای جلیلی! بحث سیاست بحث دانستن نیست. سیاست عرصه قدرت است و دفاع از یک سیاست‌گذاری نیازمند جنگندگی است. آیا شما توان مقابله با این محافل قدرت و ثروت را دارید؟ محافلی که منفعت خود را در گرانسازی مدام کالاها و ارزانسازی مدام دستمزد مردم می‌دانند؟ آیا تضمین می‌دهید که از سفره مردم مقابل این اشراف گرانساز دفاع کنید؟ اگر راجع به این مهمترین مسائل اکثریت فقیرشده‌ی جامعه ایران امشب با زبانی ساده سخن نگویید باید پیشاپیش به هشت سال قفس برجامی دیگری سلام و با یک دنیا فرصت خداحافظی کرد. در سه ساله اقای رییسی ما با جهش چندصددرصدی گوشت و مرغ و بقیه اقلام ضروری سفره مردم روبرو بودیم. تضمین بدهید که در دوره شما قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز اکثریت جامعه ایران جهش نمی‌کند. 🔗پانوشت: با بازنشر این متن آن را به دست سعید جلیلی برسانید. ✍علی علیزاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سوالاتی صریح از سعید جلیلی قبل از مناظره سه شنبه. سوال دوم درباره تشکل‌ها اقای جلیلی! دیشب شما بارها از کارگران ایرانی به صورت کلی صحبت کردید. اما این چیزی نیست که کارگرانی را که جمعه گذشته در خانه نشستند به کارزار انتخابات این جمعه بیاورد. شما از لزوم افزایش دستمزد‌شان گفتید. به امنیت شغلی‌شان اشاره کردید.از احیای این کارخانه‌ها در دوره شهید رئیسی گفتید. اینها همه مواردی ضروری است اما برای کارگران ایرانی که طاقت بسیاریشان طاق شده این به هیچ وجه کافی نیست. کارگران ایرانی اگرچه می‌دانند بازگشت به دوره روحانی به معنای تعطیلی واحد‌های تولیدی و بیکاری آنهاست اما مطالبات عقب مانده مشخصی دارند و درباره‌اش تضمین می‌خواهند. شما چند بار به دیدارهایتان با کارگران هفت‌تپه و هپکو و آذراب اشاره کردید و گفتید درِ اتاق‌تان به روی کارگران باز است. اما این راه شنیدن صدای پانزده میلیون کارگر و خانواده چهل میلون نفری کارگری ایران نیست. راه شنیدن صدای کارگران، قدرتمند کردن آنهاست تا آنها خود صدای خود باشند. همان تشکلهایی که فصل شش قانون کار جمهوری اسلامی در سال شصت و هشت حق مسلم کارگران دانسته ولی دولت رفسنجانی و خاتمی و احمدی‌نژاد و روحانی و حتی رئیسی به بهانه‌های مختلف مقابلشان ایستادند و مانع از شکوفاییشان شدند. کارگران ایرانی اعانه و صدقه نمی‌خواهند. خودشان بلدند از طریق تشکل‌هایشان برای دستمزد و حقوق خودشان چانه‌زنی کنند. پانزده میلیون کارگر ایرانی می‌پرسند چرا بازرگانان و واردکنندگان و صادرکنندگان و تاجران و مالکان و صاحبان ثروت باید تشکل‌های خود را در قالب اتاق اصناف و اتاق بازرگانی داشته باشند و آنقدر قوی باشند که نامزدهای ریاست جمهوری همه ابتدا با آنها دیدار ‌کنند و به آنها تضمین ‌‌دهند اما میلیونها کارگر و معلم و پرستار در ایران از ایجاد تشکل مستقل محروم باشند؟ آقای جلیلی! آیا جرات و جسارت شکستن این خط قرمز موهوم و ضدانقلابی را دارید؟ آیا تضمین می‌دهید بعد از چهل و پنج سال اجازه تشکل‌ها را صادر کنید و اجازه دهید کارگران توانمند و صاحب صدا شوند؟ آیا امشب تضمین می‌دهید که از تشکل کارگران و معلمان و پرستاران و بقیه اقشار ضعیف و مستضعف جامعه حمایت کنید؟ ✍علی علیزاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سه جمهوری در یک جمهوری! 🔹وقتی میگوییم جمهوریت، دقیقا کجا را نشان می دهیم؟! تحقق کامل جمهوریت و مردمسالاری عیناً حضور مردم در چه ظرفیت های نظام است؟! صرفاً مشارکت انتخاباتی و حضور در راهپیمائی، کفایتِ جمهوریت می کند؟! 🔹برای پاسخ، باید به سه لایه جمهوری و رابطه آن سه باهم توجه کنید. هر لایه را تسامحاً یک جمهوری می نامم: ۱.جمهوری معروف ۲.جمهوری مغفول ۳.جمهوری مهجور 🔹می گویم جمهوری، چون در همه صندوق رای و انتخابات هست. دولتهای پنهان، لابی ها و... در آن ظرفیت ها منظور نیست؛ که اگر باشد قصه جدی تر هم میشود! 1⃣جمهوری معروف: همان است که می شناسیم و با انتخابات عمومی شکل می گیرد: مجلس، دولت، خبرگان، شورای شهر و روستا و... 2⃣جمهوری مغفول: انتخابات های کوچک تر در لایه میانی قدرت که تأثیر و تأثر جدی در جمهوری معروف دارد: -اتاق بازرگانی معروف به پارلمان بخش خصوصی! با حداکثر ۲۰هزار واجد رای و ۵۰۰ منتخب! -سازمان نظام پزشکی با حدود ۴۰۰هزار واجد رای - سازمان نظام مهندسی با حدود ۵۰۰هزار واجد رای - کانون وکلا - اتاق اصناف - فدراسیون های ورزشی -و... مشارکت رای دهندگان در برخی ۱۰درصدی هم میشود اما اختیارِ نهاد برآمده، چشم گیر است! وقتی بازرگانیِ خارجی با سیاستهای اصل۴۴ از انحصار دولت درآمده و به بخش خصوصی داده میشود اتاق بازرگانی، واقعا پارلمان بخش خصوصی میشود! کارت بازرگانی بدون تایید او نمیشود! ۲۵۰بازرگان معرفی شده به قوه قضاییه که ۷میلیارد دلار ارز دولتی را پس نداده اند و ۷۰نفرش کارتن خوابند(!) یا وارد کردن ۷۰۰پورشه با کارت بازرگانی یک پیرزن در ظرفیت حول آن شکل می گیرد! نظام پزشکی، حق اعطای مطب به پزشکان و تعیین تعرفه خدمات پزشکی در بخش خصوصی را واجد میشود. سهمیه کنکور پزشکی بین او و وزارت خانه بسته میشود! و می دانی اینها چه تاثیر شگرفی بر سبد خانواده و شغل جوانان ما دارد! نزدیک به همین ها در بقیه ظرفیت های قدرت و حکمرانی جمهوری دوم هست! 3⃣جمهوری مهجور: ظرفیت قانونی و برای حکمرانی دیگری است که لایه سوم جمهوری ماست؛ البته کاملا متروک و رها شده! از قضا واجدین شرایط آن در قبال قبلی ها باور نکردنی است! ۱۱تا۱۳میلیون کارگر! ۱۵میلیون دانش آموز! بیش از ۳میلیون دانشجو! و... اصل۲۶ قانون اساسی اختیار انجمن های صنفی و انجمن های اسلامی به اینها داده و اینکه "هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد/ یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت". در اصل۱۰۴ "به منظور تامین قسط اسلامی و همکاری در تهیه برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور" شوراهای کارگری و دهقانی و کارمندی و آموزشی و... تعبیه شده است! تبصره۴ ماده۱۳۱ قانون کار، کارگران را فقط مجاز به شرکت در یکی از سه شورای کارگری موجود کرد! آنها هم نمیتوانند حقوق و دستمزد عقب افتاده را استیفاء کنند چه رسد به اثرگذاری در برنامه های واحد تولیدی! یا مطالبه۲۵٪ از اقتصاد کشور برای تعاونی های فراگیر(بند۱۵سال معطل مانده سیاستهای اصل۴۴!) دستمزد کارگر مثلا در شورایی مرکب از نمایندگان شوراهای کارگری و به همان تعداد نماینده کارفرمایان و نماینده دولت، تعیین میشود. هرسال، دولت هم مایل به کارفرما رای می دهد تا افزایش حقوق کارگران موجب، اخراج آنها نشود! پس به اقل بسنده میشود!(مقایسه کنید به نحوه تعیین تعرفه پزشکی و مهندسی و...)! 🔹وقتی شوراهای این اصناف و نخبگان، جدی و اثر گذار نباشد؛ حضور دائمی این مردم(بیشترین درصدِ مردم) در حکمرانی جدی نخواهد بود. پارلمان همه آنها مثل پارلمان دانش آموزی، نمادین و تمرینی جلوه و عملا خالی از مشارکت میشود. اگر پارلمانها و دولتهای بخش خصوصی یا لابی های آنها توانست پیشرانِ جمهوری معروف شود؛ می دانی چه میشود؟! مثلا درتعامل با مجلس شورای اسلامی مانع افزایش مالیات اصناف خود شوند(مثل ماجرای کارت خوان پزشکان)! یا موجب کاهش تعرفه گمرکی واردات خودروهای لوکس شوند! در اینصورت جمهوری معروف، روی طبقه متوسط رو به مرفه قرار میگیرد و بنام جمهوری اسلامی به مرور به یک دمکراسی لیبرال تنزّل می کند. کانون های ثروت پیرامون آن لایه هم قدرت سازی می کند و جمهوری اول را شکل می دهد! مردمسالاری بدون تحقق جدی لایه سوم و اثرپذیری جمهوری معروف از آن، واقعی نخواهد بود؛ و در بهترین صورت یک جمهوری نخبگان(نخبگان ثروت، مدیریت، علم، دین) خواهد بود همان که امام نگران بود نشود:"یعنی در امور سیاسی در ایران ۵۰۰نفر دخالت کنند، باقی شان بروند سراغ کارشان...اگر ملت نظارت نکنند در امور مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد"(اینرا درباره نخبگان دینی می فرمود. تئوری ای که سیاست را حق مجتهدین می خواند)! ✍حجت الاسلام محسن قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠پرت بودن از سیاست خارجی پزشکیان آدم ناصادقی نیست. هدفش در این مناظره هم عصبی کردن جلیلی نیست. مساله ساده‌تر است. پزشکیان به شکلی بسیار صادقانه و معصومانه با الفبای سیاست خارجی غریبه است. او از فهم بدیهیات روابط بین‌الملل عاجز و فهمش از آنچه در سالهای زهرناک برجام رفت از متوسط مردم کوچه و خیابان کمتر است. پزشکیان با همه نیت خیرش، برغم برتری‌هایش در فهم حکمرانی و مسائل فرهنگی و اجتماعی، فقط به خاطر این پرت بودن از سیاست خارجی می‌تواند ایران را تا مرز نابودی و جنگ داخلی و خارجی ببرد. ✍علی علیزاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شب عجیبی بود! جلیلی بر خلاف هر شب از همان ب بسم الله تهاجمی شروع کرد. در بیان دیدگاه‌ها و دفاع از حق مردم چنان پرشور و حرارت از خود مایه گذاشت که دست ها و صدایش می لرزید. پزشکیان با دیدن عزم جزم جلیلی، رو به توهین آورد. مدام به جلیلی می گفت "این"، "تو" و به جوانان نخبه دولت سایه گفت مشتی که معلوم نیست کی هستند و مثل یک ضدانقلاب واژه بسیجی را مترادف بی سواد به کار برد. جلیلی بارها با برنامه های خود پزشکیان را آچمز کرد و با پریدن های به موقع در صحبت پزشکیان نشان داد که او واقعا برای هیچ چیزی راهکار ندارد. پزشکیان مثل گذشته نزدیک ترین افراد ستاد خود را به گردن نگرفت و از روحانی برائت جست. حال اعضای ستاد او و حال روحانی و دیگرانی که از او حمایت کردند امشب واقعا دیدنی است. صحنه خیلی شبیه ٨٨ بود. به نظرم مردم خوب این چیزها را می فهمند. از بی ادبی و توهین بدشان می آید و درک می کنند چه کسی واقعا روی هوا و بدون کار کارشناسی و برنامه ریزی شده حرف می زند. جلیلی امشب قاطعانه پیروز مناظره شد و این قطعا در آرای روز جمعه تاثیر جدی می گذارد. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠باید تحریم را بی اثر کنیم! ما در موضوعاتی مانند برجام و FATF طلبکاریم و باید با گفتگو مساله را دنبال کنیم. ولی آلترناتیو هم به قول ایشان(پزشکیان) باید داشته باشیم! مثل اینکه ایشان تازه با این اصطلاح آشنا شده است. باید تحریم را عملاً بی اثر کنیم تا خود وزیر خارجه آمریکا بیاید بگوید ما نمیخواستیم اینها نفت بفروشند ولی الان ۲ میلیون بشکه نفت می‌فروشند! یک جریان خودتحقیر در کنار آقای پزشکیان می گوید که آنها نخواستند جلوی ما را بگیرند؛ ما موفق نشدیم! این دیدگاه خیلی فاجعه است. باید طرف مقابل را به لحاظ اقتصادی از تحریم کردن پشیمان کنیم و برایش تحریم کردن پرهزینه شود. اینها برنامه و کار می خواهد. مطالعه و برنامه در قاموس اینها (آقای پزشکیان) شده است ضدفضیلت! عجیب است! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠اقتصاد رئیسی را چگونه با روحانی مقایسه کنیم؟ استفاده درست از آمار اقتصادی خودش یک هنر است. جریان‎های سیاسی خیلی ساده از آمار واحد به نفع خود بهره‎برداری می‎کنند و شما را مسحور نمودارهایشان می‎کنند. نباید فریب نمودارها را خورد؛ هر چند برایمان ملموس و واقعی به نظر برسند. در اینجا تلاش می‎کنم به زبان غیرتخصصی از نحوه مقایسه درست بنویسم. نهادگرایان در اقتصاد از مفهوم "وابستگی به مسیر" سخن می‎گویند. فرض کنید قرار است راننده اتوبوسی باشید که راننده قبلی آورده‎اش وسط یک جاده خاکی و سنگ‎لاخ. عملکرد شما، نرخ تورم شما با جایی که ماشین را در اتوبان تحویل‎تان داده باشند، تفاوتی نمی‎کند؟ شما وابسته به مسیرید. مسیر فقط گذشته نیست؛ وظعیتی که در آن هستید را هم تعیین می‎کند. ماشین‎هایی را می‎توان به معنای واقعی کلمه با هم مقایسه کرد که در مسیر مشابه باشند. شاخص‎ها گاهی پین می‎شوند و واقعیت را مثل آب پشت سد حبس می‎کنند. فرض کنید در یک مسیر رودخانه قرار دارید که عملاً تبدیل به جوی آب شده یا آبی ندارد. آیا می‎توانید قضاوت کنید که در این منطقه خشکسالی است؟ کمی بالاتر بروید، سد را می‎بینید و متوجه می‎شوید ماجرا چیز دیگری بوده. شاخص‎هایی واقع‎نما هستند که با مداخله و به خاطر مصالح سیاسی پین نشده باشند. مجموع این دو نکته که ذکر شد در یک مفهوم خلاصه می‎شود و آن شاید همان چیزی است که کینز از آن تحت عنوان شهود در اقتصاد سخن می‎گوید. شما می‎توانید با اعداد کار کنید اما به شرطی که قبلش در واقعیت غرقه شده باشید و واقعیت را حس کرده باشید. اعداد روح ندارند؛ این حس شما از واقعیت است که آنها را معنادار می‎کند و موجب می‎شود شما بتوانید آنها را درست یا غلط معنا کنید. سه سال دولت رئیسی را با کدام سال‎های روحانی مقایسه کنیم؟ چون سه سال اول بوده، با سه سال اول روحانی؟ با توجه به توضیحات بالا پاسخ شما چیست؟ سه سال اول، سه سال دلبستگی به برجام است و اقتصاد خوشبینانه معطل فرداست. انتظار توری جدی وجود ندارد. کرونا نیست. بعد از توافق هم ترامپ از توافق خارج نشده. روسیه به اکراین حمله نکرده. جنگ اسرائیل و فلسطین در نگرفته و... . دولت روحانی دلار را با قیمت 3200 تحویل گرفت و تا آخر دولت اول هم نهایتاً این رقم 18.7 درصد رشد کرد. اگر شما این سه سال را با سه سال اول رئیسی مقایسه کنید دقیقاً مرتکب همان اشتباه مقایسه در خصوص ماشین‎ها شده‎اید. اگر بخواهیم شرایط مشابه‎تری را لحاظ کنیم چه باید بکنیم؟ سه سال پایانی دولت روحانی می‎تواند به ما کمک کند. در این سال‎ها ما شرایط مشابه کرونا مواجهیم، شرایط مبادلات مالی بعد از خروج ترامپ به نحو مشابهی تشدید شده، ماجرای شهادت شهید سلیمانی، حمله به عین‎الاسد و هواپیمای اوکراینی هم هست. نرخ تورم به یکباره از حدود 10 درصد در ابتدای سال 1397 تا 64.6 درصد افزایش پیدا کرد. قیمت دلار از 8 هزار تومان در تیرماه 97 به 25 هزار 600 رسید. یعنی در سه سال پایانی 3.2 برابر شد. نسبت به آغاز دولت هم که حدودا 8.5 برابر. با این همه اما این مقایسه درست است؟ باز هم نه! ما مسیر مشابه را لحاظ کردیم اما پین‎شدگی اقتصاد را لحاظ نکردیم. فاصله ارز 4200 تومانی با 25600 تومانی، 21400 تومان است. این یعنی قیمت ارز رسمی، 83 درصد با قیمت واقعی فاصله دارد. دولت روحانی ارز را پین کرده بود و از همان آغاز دولت رئیسی چگونگی مواجهه با ارز 4200 تومانی به دلمشغولی تمام اقتصاددانان بدل شد. سراغ دولت رئیسی بیاییم. تورم با وجود حذف ارز 4200 تومانی، از 64.6 درصد به 37 درصد در اردیبهشت 1403 رسید. نرخ ارز اما به جهت محدودیت‎های مبادلاتی، شرایط منطقه و... در حال افزایش است و از 25 هزار و 600 به کانال 60 هزار تومانی وارد شده؛ یعنی حدود 2.3 برابر؛ یعنی 0.9 کمتر از سه سال روحانی. ممکن است بگویید الان هم اقتصاد پین شده و بین ارز 28500 با ارز بازار فاصله است. پاسخ این است که اولاً این فاصله حدوداً 47 درصد است یعنی حدوداً نصف فاصله زمان روحانی! ثانیاً دولت همه قیمت‎ها را پین نکرده. مانند حذف ارز 28500 تومانیِ شکر. شاخص‎های مهم دیگری مثل نقدینگی هم هست که در اینجا به آنها اشاره نمی‎کنم. فقط این نکته را یادآوری می‎کنم که اصلاح اقتصادی نیازمند زمان است و باید قضاوت باید روندها را دید. در اقتصاد نمی‎توان یک‎شبه معجزه کرد اما می‎توان به سمت بهبود گام برداشت. در آخر یادآوری این جمله رهبرانقلاب خالی از لطف نیست: اگر این دولت [دولت سیزدهم] ادامه پیدا می‌کرد، بنده احتمال زیاد می‌دهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می شد. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠انتخاب میان بودن و نبودن ایران! به نام خداوند جان و خرد انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات می تواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است. اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود. البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگی های بسیار دارد و به آنچه می گوید عمل می کند. در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی چون توسعه دوره های تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود می کوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که می تواند مشکلات را رفع کند و دردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است. او گرفتار سوداها و اوهام بیهوده ای که ایران را به سوی ورطه های خطر و تباهی می برد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمی توان مقاومت منفی خواند زیرا نتیجه زودهنگام آن می تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد. مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی کنند. ایران می ماند و باید بماند تا زخم هایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد. ✍رضا داوری اردکانی، ۱۲تیر ۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠داوری فیلسوف، داوری شهروند 1) کسانی که با آراء دکتر داوری اردکانی در آثارش، کمابیش آشنایی دارند می دانند که او علیرغم آنکه مسئله اش، سیاست است، اما شیوۀ تفکر او، تجویز نیست، بلکه دعوت به تفکر است. اگر این مبنا را بپذیریم، ناگزیر امروز دکتر داوری نباید چنین موضعی را می گرفت و سخن از تمام شدن ایران و بقاء و عدم بقای ایران به دلیل یک انتخاب سیاسی سخن می گفت. او حتی اگر مخالف رای دادن به دکتر جلیلی و موافق با رای دادن به دکتر پزشکیان بود، بازهم بایستی به همان شیوۀ همیشگی ما را دعوت به تفکر می کرد تا از خلال این تفکر، ما به بهترین انتخاب برسیم، نه آنکه صریحاً چنین موضع گیری کند. 2) آنهایی که در سال 84، رقاب شدید میان مرحوم اقای هاشمی رفسنجانی و دکتر احمدی نژاد را در انتخابات ریاست جمهوری به یاد داشته باشند و در آن دوره، به مرحوم رفسنجانی رای نداده باشند، کمابیش با وضعیتی مشابه امروز روبرو بودند، وقتی که آیت الله جوادی آملی، هم در آن مقطع و هم در مقاطع بعدی، حمایت تام و تمامی از مرحوم هاشمی رفسنجانی انجام دادند. «مردان الهی با انفاق، خود را تثبیت می کنند، نمی لرزند، نمی لغزند، گِله نمی کنند، آشفته نمی شوند، جامعه را آشفته نمی کنند؛ و اگر جامعه ای بخواهد بلرزد و بلغزد و متشتّت شود و آشفته شود، آنها نمی گذارند. آیت الله هاشمی رفسنجانی (رضوان الله تعالی علیه) اینچنین بود. دیدید، او از تخت به تخته کشانده شده و هیچ تکان نخورد!» و یا «برخی از افراد، کسانی اند که علم مناسبی را اندوختند؛ ولی آن درایت و مدیریت و سیاست و تدبیر سیاسی و عقلانی را تجربه نکردند. برخی به عکس، امور تدبیر و سیاست را تجربه کرده اند، ولی علم لازم را فراهم نکرده اند. برخی ها هر دو را جمع کرده اند، امّا به صورت جمع مکسّر. کسی که در حدّ خود مقدار لازم علم فراهم کرده باشد، جهاد را خوب تجربه کرده باشد، شهامت و شجاعت را تجربه کرده باشد، سیاست را تجربه کرده باشد، مدیریت و مدبریت را تجربه کرده باشد، کشوردانی و کشورداری و کشورآرایی را با این مجموعه تجربه کرده باشد و جمع این فضائل جمع مکسّر نباشد، جمع سالم باشد؛ آیت الله_هاشمی رفسنجانی (رضوان الله تعالی علیه) است». این عبارات تنها بخشی از عبارات حکیم متعالیۀ معاصر، آیت الله جوادی آملی دربارۀ مرحوم هاشمی رفسنجانی است که بعد از عدم اقبال های متعددِ مردم در انتخابات های بعد از 1384 مطرح شده اند. در فضای سیاسی، مرحوم هاشمی رفسنجانی، نماد تفکر لیبرال و توسعۀ سرمایه داری شناخته می شود و آیت الله جوادی آملی، حکیم متعالیه معاصر محسوب می شوند. 3) با توجه به این دو مواجهه تقریباً یکسان، چند موضع می توان گرفت؛ موضع اول آن است که موضع گیری سیاسی این دو استاد را به مبانیِ آنها برگردانیم و نتیجه بگیریم که پس اساساً دیدگاه های فلسفیِ دکتر داوری، درنهایت منجر به چنین موضع سیاسی در انتخابات 1403 شده و بنابراین عدم قبول مواضع سیاسی امروز اصلاح طلبان و اعتدالیون پیرامون دکتر پزشکیان، به نفیِ دیدگاه های فلسفیِ دکتر داوری اردکانی اقدام کنیم؛ همانطور که بعضی در سال 84 به بعد، با نفیِ سیاست های مرحوم هاشمی، به نفی دیدگاه های فلسفیِ ایت الله جوادی آملی رسیدند. موضع دوم آن است که با اساتید مذکور همراه شویم و پا بر روی تشخیص سیاسی خودمان بنهیم و علیرغم آنکه با تحقیق، به دکتر جلیلی رسیده ایم، به دلیل رایِ دکتری داوری، از دکتر پزشکیان حمایت کنیم؛ چنانکه بعضی با استناد به دیدگاه آیت الله جوادی آملی، علیرغم آنکه با تحقیق به دکتر احمدی نژاد رسیده بودند، اما تغییر رای دادند. اما موضع سومی هم هست و آن اینکه اساساً سیاست در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی، هنوز به مرحلۀ تامل سیاسی جامع نرسیده است. دولت، در جمهوری اسلامی، پدیده پیچیده است که نه می توان آن را با نظریات فلسفۀ سیاسی مدرن از ماکیاولی تا هابز و هگل و دیگران توضیح داد و نه توضیح آن با تکیه بر حکمت متعالیه یا حتی فلسفۀ سیاسی فارابی یا حتی فقه سیاسی موجودِ ما ممکن است. ما در وضعیتِ خاص دولت در جمهوری اسلامی، با پدیدۀ جدیدی روبرو هستیم که هنوز توان صورت بندیِ فلسفی آن را نداریم؛ از این منظر، شاید نتوان میان بنیان های اندیشۀ اساتید فلسفۀ معاصر و کنونی مان با مواضع سیاسیِ آنها، آنهم دربارۀ انتخاب رئیس دولت، سنخیتی و ضرورتی برقرار کرد. اگرچه اساتید فلسفه می کوشند دربارۀ فلسفۀ سیاسی ایده هایی مطرح کنند، اما صورت بندیِ تا توضیحِ نظریۀ دولت، فاصلۀ زیادی دارد. از این منظر، مواضعِ آنها دربارۀ یک نامزد یا نامزدی دیگر، در مقام فیلسوف نیست، بلکه در مقام یک شهروند فرهیخته است. ✍محمدرضا قائمی نیک @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مشارکت مردم برای نظام جمهوری اسلامی، پشتوانه است هستند کسانی که از فلان مسئول خوش‌شان نیاید... هستند کسانی که از اصل نظام خوش‌شان نیاید، داریم... اما این‌که هر کس رأی نداد را جزئی از این‌ها حساب کنیم، اشتباه است. ان‌شاءالله در مرحله دوم اجتماع مردم مایه‌ی آبرو برای نظام باشد. ✍رهبر انقلاب - ۱۳تیرماه۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
قانون شفافیت قوای سه‌گانه (1).pdf
1.48M
💠قانون شفافیت قوای سه‌گانه پیروز انتخابات هر که باشد، اگر «قانون شفافیت قوای سه‌گانه، دستگاه‌های اجرایی و سایر نهادها» در زمان مقرر، که چهار ماه پس از ابلاغ است، اجرا شود؛ ما از دهم شهریور با سیمای متفاوتی از حکمرانی مواجه خواهیم شد. یکی از مهم‌ترین مسئله‌های سیاست پس از نیمه تیر ۱۴۰۳، ایجاد سازوکار مطالبه اجرای این قانون است، پیروز انتخابات هر که باشد. همچنین باید تلاش کرد تا در گام بعد شفافیت عمومیِ حاصل از اجرای این قانون به سود فرایند عدالت اجتماعی فرآوری گردد. سازوکار مطالبه اجتماعی شفافیت و اجرای این قانون اما از بازخوانی شکست پیشین؛ از عدم اجرای شفافیت برنامه شمم و از بی‌توجهی به الزامات آن در ادوار مختلف قوای سه‌گانه بر می‌خیزد. به هر روی شفافیت حکمرانی یکی از مهم‌ترین گام‌های پروژه عدالت‌خواهی در فردای انتخابات ۱۴۰۳ است. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تحریم یا مشارکت؟ 🎥مناظره محسن برهانی و محمدتقی اکبرنژاد محسن برهانی: مشارکت نکردن اکثر مردم در انتخابات پیام مهمی برای حاکمیت داشت، اما اگر مردم در دور دوم انتخابات مشارکت نکنند، فردای ۱۵ تیر شاهد سلطه متوهمان بر ایران خواهیم بود. با رای ندادن اتفاقی برای نظام سیاسی نخواهد افتاد. بعد از ماجراهای سال ۸۸ یا «زن، زندگی‌‌، آزادی» محدودیت‌ها تشدید شد. پس از عدم مشارکت در انتخابات ۱۴۰۲ طرح نور را آغاز کردند. باید راهکاری داد که با واقعیت‌های جامعه تناسب داشته باشد. محمدتقی اکبرنژاد:‌ ۶۰ درصد عدم مشارکت به حاکمیت این پیام را داد که اگر تن به تغییر ندهد، قدم بعدی خیابان است. به هیچ وجه خشونت را تایید نمی‌کنم، اما جامعه بر اساس آرزوهای ما پیش نمی‌رود. بین این دو فردی که قرار است در ۱۵ تیر با یکدیگر رقابت کنند، تفاوت بنیادینی وجود ندارد. آقای پزشکیان جلیلیِ اصلاح‌طلب‌هاست. با رای دادن به او اتفاق خاصی نمی‌افتد و تنها قدرت فراکنی در طرف مقابل ایجاد می‌شود. @Kolbe_Andishe_Farhang
48.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠دولت سایه یا دولت تصویر؟! 🎥سید مهدی ناظمی @Kolbe_Andishe_Farhang
کامل.mp3
97.77M
💠ایران و انتخابات دولت چهاردهم 🔻چگونه می‌توان از اقتصاد ایران سخن گفت؟ 🎥گفتگوی علیرضا شفاه و صادق الحسینی، ۱۲ تیر ۱۴۰۳ @simafekr_com @Kolbe_Andishe_Farhang
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠آخرین فرصت طبقه متوسط 🎥قطعه‌ای از مناظره علیرضا شفاه و صادق الحسینی این گفتگو که در گردهمایی انسجام طراحی و برنامه‌ریزی شده، با همکاری سیمافکر، ائتلاف انسجام و ستاد آقای دکتر جلیلی برگزار شده است. @simafekr_com @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 دلواپسی ها فردا عاقبت انتخابات تمام می شود و پس فردا، مشخص می شود رئیس جمهور کیست و کشور بین 4 الی 8 سال در کنترل کدام جریان خواهد بود. اما هر کدام از این دو نامزد که به قدرت برسد، من برای کشور نگرانی هایی دارم. 🔹اول نگرانی عمومی ام از فردا برای درصد است که اگر چندان تکانی نخورد ما با یک جامعه دوساحتی مانند مصر روبرو باشیم. جامعه ای که خوشبینانه به دو قسمت 50 - 50 تبدیل شده (بدبینانه 30 - 70 است) و میانشان بجای وفاق و وحدت، کینه و خشم جای بگیرد. که در این مورد بیشتر خواهم نوشت. 🔹در باب دکتر پزشکیان باید گفت پزشکیان پدیده این انتخابات بود و کسی حداقل در ش. نگهبان تصور این اقبال عمومی از ایشان را نداشت. بنظرم اگر ایشان رد صلاحیت می شد، ما با یک انتخابات حداکثر 30 درصدی مواجه بودیم. وجه قوت ایشان بنظرم دادن شعارهای است که نوید برگشت می دهد. و از حیث توانسته قسمت قابل توجهی از سبد رای سنتی اصولگرایان را به خودش اختصاص دهد. او می تواند تا حدی شکاف میان دولت - ملت را التیام دهد و جو روانی مشوش جامعه را کمی التیام دهد. از سوی دیگر ایشان با شخص رهبری دارای رابطه حسنه است که می تواند ترمیم کننده شکاف میان احزاب با رهبری باشد. اما نگرانی هایم: 1- روی کار آوردن تیمی که در دهه 90 مردم از آنها خاطره خوبی ندارند. که البته با وجود مجلس انقلابی بعید است به این طیف رای اعتماد دهد. 2- تکیه بیش از حد بر خارج از کشور و غافل شدن از توان داخلی 3-شیوع اصطکاک با نهادهای انتصابی و انقلابی که قدرت نهادهای بسیاری را در اختیار دارند و می توانند برای دولت منتخب دست انداز درست کنند. 4- توان مدیریت کشور در حالت ابقا و تشدید تحریم ها با فعال شدن مکانیسم ماشه. آقای پزشکیان باید دارای برنامه ای منسجم در رویارویی با جهان باشد. 🔹 در باب سعید جلیلی ایشان و حلقه اطرافیانش را می توان جزو اصلی ترین اجزا هسته سخت نظام دانست. شخصیتی که در این انتخابات با شعار ادامه راه دولت مرحوم رئیسی، رسما خود را نماینده وضعیت موجود و حرکت نظام با دست فرمان کنونی قلمداد کرد. ایشان از سال 92 در اندیشه تصاحب پاستور بوده و برای این کار بیش از یک دهه مطالعه و تحقیق کرده است که جای تحسین دارد. در سیاست منطقه ای حضور جلیلی سبب تقویت بیشتر جبهه مقاومت و هماهنگی های منطقه ای خواهد شد. تیم ها و کارگروه های ایشان پیرامون شیر مرغ تا جان آدمیزاد برای ایشان طرح و برنامه تدوین کرده اند که بنظرم ایشان را با مواجه کرده. این تیم با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، غالبا جذب دولت شدند و بنظرم نفوذ آقای جلیلی از وزرا و معاونان کمتر نبود. اما نگرانی هایم 1- ادامه مسیر دولت شهید رئیسی. کاهش مشارکت مردم از 48 درصد در 1400 به 40 درصد در 1403 نشان دهنده عدم موفقیت ایشان در احیای اعتماد به نظام بود. بخصوص که آقای جلیلی هیچ نقدی به روند سه ساله گذشته نداشته که نگران کننده است. 2-ادامه نزاع دولت - ملت با استمرار طرح( های ایدولوژیک. 3-کم شدن امید و زندگی در میان مردم و استمرار سیر صعودی انباشت خشم و نفرت عمومی و جدایی بیشتر عامه مردم از نظام و انقلاب. تداوم فیلترینگ و نزاع با زنان. 4- عدم هماهنگی با سایر دستگاه ها و ایجاد اختلاف میان حامیان نظام (بحران میان اصولگرایان معتدل و اصولگرایان رادیکال) . بخاطر روحیه مرکز گرا و سخت تعامل آقای جلیلی. 5-عدم گشایش در سیاست خارجی، تقویت جو ضد ایران در فضای بین الملل و تقویت اپوزیسیون 6-روی کار آمدن تیمی با علقه های ایدولوژیک، تقویت حلقه بسته مدیران و حکمرانان و ادامه مدیریت محفلی نظام 7- ایجاد حاکمیت یکدست که مستعد خود رایی و فشار بر کنشگران و منتقدان است. 8-تبدیل کشور به آزمایشگاه طرح های غیرقابل اجرا ✍سلمان کدیور @Kolbe_Andishe_Farhang
💠آخرین تلاش ها 🔹آنچه بنده از آخرین پیمایش ها دیدم یک رقابت بسیار نزدیک و شکننده است، در یکی از معروفترین نظرسنجی‌ها که به ملاحظاتی نام نمی‌برم، اختلاف رای یک درصد بود یعنی ۴۶ - ۴۷ 🔹ظاهراً باید امیدوار باشیم که رشد دو سه درصدی مشارکت را هم شاهدیم. عده ای ممکن است گمان کنند ماشین ترس و فریب اصلاحات است که به کار افتاده و جواب داده اما پیش‌بینی بنده به میدان آمدن مستضعفین حامی انقلاب است. بعد از مناظره دوم دکتر جلیلی رشد رای شروع شده است. 🔹در چنین شرایطی «موج پیروز انتخابات کدام است؟» میتواند ده درصد آراء را در روز آخر جابجا کند. ما برای این پیشنهادهایی طراحی کرده بودیم که به هر دلیل بخشی از آنها پیش نرفت، تجربه چنین انتخابات پایاپایی را هم بنده در تاریخ انقلاب به خاطر ندارم. اینکه چه بر سر موج پیروزی و اثرش در تکانه رای روز آخری خواهد آمد اینبار معلوم نیست. 🔹وقتی اختلاف آرا در نظرسنجی ها بعضا به ۱ درصد رسیده یعنی در مشارکت ۴۳ درصدی، فقط ۲۶۲ هزار رای! که چون رقابت دو نفره است، در واقع ۱۳۱ هزار رایی که با تصور غلط و نا آگاهی میخواهد به پزشکیان رای بدهد را باید منصرف کرد که به جلیلی رای دهد! یا اگر جلوتر باشیم با همین میزان تلاش اندک ممکن است رقیب پیروز گردد. درنتیجه: ۱. بیستکال و پیامک در همین بیست و چهار ساعت میتواند سرنوشت چند سال کشور را جابجا کند! ۲. نظارت مردمی و ممانعت از تخلفات رقیب - که بنابر گزارشات واصله مردمی تخلفات مهمی را در دور اول انجام دادند، اعم از اجبار رای در پادگان، خرید رای با شناسنامه، خرید افراد موثر روستاها، دروغ هرکس دور اول رأی داده کافی است و...- همچنین حضور موثر سر صندوق آراء و کمک به مردم عادی که سوال دارند و خسته نشدن از این فرآیند نظارت و حضور مردمی، میتواند کل ماجرای انتخابات را با نتیجه دیگری رقم بزند. به سامانه سعیدیار ( saeedyar.com ) برای کمک به نظارت مردمی بپیوندید. ۳. پدران عملیات روانی و فریب در ستاد رقیبند، امروز و فردا روز پرفشارتری از پنجشنبه گذشته خواهد بود، مراقب باشید خسته و منفعل از دروغ ها نشوید. بایستید و عملیات کنید چه در دفاع چه در تهاجم ۴. مجددا و با تاکید توسل و تضرع خالصانه به درگاه احدیت جهت رقم خوردن خیر کشور و متمایل شدن دلها به سوی فرد اصلح را جدی بگیریم. دعا، توسل جمعی، ختم صلوات، روضه حضرت مادر سلام الله علیها و قربانی را جدی دنبال کنیم. ✍ مجتبی عرب @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠رقم تخفیف در فروش نفت؟ 🎥پاسخ وزیر نفت به ادعاهای پزشکیان در مناظرات انتخابات می‌گویند ایران نفت را به چین با تخفیف بالا می‌فروشد و پولش را نمی‌گیرد، این حرف واقعیت ندارد. رقم تخفیف نفت کمتر از ۵ دلار است و ایران به ۱۷ کشور دنیا حتی اروپا نفت صادر می‌کند، اما به دروغ می‌گویند آمریکا تحریم را شل کرده. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تاملی در بازگشت نئولیبرال ها و سیاست هایشان! هدف غایی لیبرال سرمایه داری سپردن عنان کار به بازار است؛ دولت حداقلی و دولت زدایی نتیجه آن قوچانی سال‌هاست این ایده را در نشریات خود به ذهن مخاطب حقنه می کند و در فرصتی که دولت روحانی در اختیار او گذاشت تا حدودی با کمک امثال آخوندی به مرحله اجرا نیز آورد. در کارزار انتخابات؛ آقای پزشکیان نشان داد که در هیچ کدام از ماموریت های دولت ایده ای ندارد و با افتخار چند بار هم اعلام کرد در مباحث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی : " می فهمم که نمی فهمم" ایشان وقتی با پرسشی در این موارد مواجه می شود آن را به کارشناسان حواله می دهد و بیان می کند که نسخه آنها را اجرا خواهد کرد هر چه آنها بگویند! مثلا نمونه ای از عدم ادراک عجیب ایشان از ابتدائیات اقتصاد در مناظره با آقای سعید جلیلی نمود داشت: آنجا که با نشان دادن نمودار در دولت های مختلف به عنوان یک متغیر انباشته (حتی فارغ از روند کاهشی آن در دولت شهید رئیسی) نتیجه گیری کرد: که این مقدار نقدینگی ناشی از چاپ پول توسط دولت است و را نیز ناشی از آن فهم کرد! در حالی که آنچه که در اقتصاد کلاسیک و مبتنی بر تئوری بیان می شود؛ پدیده پولی که همیشه و همه جا عامل تورم محسوب می شود است و نه مقدار آن که یک متغیر انباشته است.(ن.ک به رحیمی) بنابراین کارشناسانی که او مدام به آنها استناد می کند آنها هستند که در ستاد و دور او جمع شده اند که عبارت اند از: شاگردان موسی غنی نژاد و ارادتمندان که در تیم قوچانی و عبده تبریزی ( علاوه بر همراهی در میزگرد اقتصادی، چند بار هم اسم بر زبان پزشکیان جاری شد) و شبیه آنها تبلور یافته است. آنها نقطه ثقل طیف راست نئولیبرال در ایران هستند. دولت احتمالی آقای پزشکیان محملی خواهد بود برای سپردن کار به دست بازار که نتیجه آن سرکوب مستضعفان زیر چرخ های نئولیبرالیسم خواهد بود. راه حل اقتصاد نئولیبرال برای حل مسائل اقتصادی استفاده از است. آنچه که بر می آید کارگزاران دولت احتمالی آقای پزشکیان؛ تکنوکرات هایی چون آخوندی، قوچانی، مرعشی، نیلی، سریع القلم و... خواهند بود. نظر او درباره آزادسازی بنزین نیز در همین کانتکست قابل فهم است. بر این اساس با رای به آقای پزشکیان به دوران روحانی با چند گام پیش تر به سمت اجرای نسخه های بر خواهیم گشت؛ او بهترین گزینه برای دولت زدایی در ایران است. نسخه های نئولیبرال در هر جای دنیا اجرایی شده است منجر به سقوط دولت ها و فروپاشی ملت ها شده است از آرژانتین تا پرو... در توسعه نئولیبرالی؛ در تولید کالاها حتی از نوع استراتژیک آن مثل گندم نیز مقرون به صرفه نیست، به قیمت های جهانی باید محاسبه شوند و در مقابل باید سرکوب شوند ارزانی حامل های انرژی علت قاچاق و مصرف زیاد تلقی می شود و افزایش دستمزدها خاصه برای کارگران عامل نقدینگی و در نتیجه ایجاد تورم! در دکترین نئولیبرال ها برای پیشگیری از قاچاق و مصرف زیاد به اصلاح قیمت حامل های انرژی دست می یازند در حالی که بدون زیرساخت حمل و نقل پیشرفته یا سبد توسعه یافته سوختی؛ نه تنها مصرف کاهش پیدا نمی کند که با شوکی که ایجاد می شود نارضایتی اجتماعی پدید می آید و اینگونه است که مستضعفان هزینه جراحی تکنوکرات های نئولیبرال را می پردازند و بدنه اصلی حامی نظام را به خیابان می کشانند. به نظر می رسد قانون بقای اصلح (داروینیسم اجتماعی) در ایدئولوژی نئولیبرالیسم که جامه علمی به تن کرده حاکم است و فقرا در زیر چرخ های توسعه موهوم له می شوند و این هزینه توسعه به این سبک است. نئولیبرالیسم به جای اجرای سیاست های (که در برنامه سعید جلیلی هست)؛ به ایجاد خیریه و گسترش آن می پردازد که بیشترین هدف آن تسکین وجدان ناآرام اغنیاست آنها از سر بزرگواری در مدیریت خیریه ها وارد می شوند و صله ای جمع می کنند و با رضایتی که از آن در دلشان حاصل می شود وجدانشان را آرام می کنند بعد با خیالی آسوده ثروتی که _به جهت اجرای سیاست های نئولیبرالی_ از غارت فرودستان به چنگ آورده اند بالا می کشند، کارزار راه می اندازند و گلریزان برگزار می کنند و برای فقرا اعانه جمع می کنند. روی سخنم با شماست که دغدغه مستضعفان را دارید یا خود عضوی از آنها هستید با دست خود تیشه به ریشه نزنیم دارد صدای نئولیبرالیسم می آید... ✍ یحیی حمدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دوراهی انتخابات و شناخت من از سعید جلیلی هرگاه موسم انتخابات فرا می‌رسد بسیاری از ما کسانی که، از یک طرف، دل در گروی آرمان‌های حیاتی انقلاب ـــ استقلال، آزادی، و حکومت عدالت اسلامی ـــ داریم و از طرف دیگر، بسیاری از رویه‌های حکمرانی جاری را برخلاف مسیرهای عدالت اسلامی می‌بینیم و بعلاوه برخی از اصول مهم قانون اساسی را تعطیل و یا مورد نقض می‌بینیم و نظام را مصمّم به ادامة رویه‌های روی‌هم‌رفته غیردموکراتیک جاری می‌بینیم دچار سردرگمی می‌شویم که چه باید کرد. از طرفی نظام از هرگونه اظهارنظر جمعی و سیاسی منتقد و معترض خود رویگردان است و اگر بتواند از آن ممانعت میکند. از طرفی دیگر، تلاش زیادی می‌کند تا کمترین نشانه‌ها و نمادهای دموکراسی از قبیل انتخابات را با مشارکت قابل قبولی به نمایش بگذارد تا وجاهتی ملّی و هم بین‌المللی برای مشروعیت و مقبولیت خود فراهم کند. از طرفی دیگر، برخی از جریانها و شخصیت‌های سیاسی در این سالهای اخیر به فکر افتاده‌اند تا تحریم انتخاباتها را بمنزله تنها گزینه باقیمانده برای اظهار نارضایتی مدنیِ خشونت‌پرهیز از رویه‌های غیر دموکراتیک نظام پیشه خود کنند. اینک امّا معتقدم که برغم اعتبار سیاست تحریم انتخابات بمنزله ابزار اعتراض، در مورد انتخابات این دوره ریاست جمهوری اوضاع بگونه‌ای است که آن سیاست را عجالتاً باید تعلیق کرد. تبیین این اعتقاد در ضمن مطالبی که درباره نامزدها اینک می‌خواهم بگویم روشن می‌شود. صرف‌نظر از اینکه در مقابل آقای پزشکیان چه نامزدی قرار دارد باید صادقانه اعلام کنم که رايحه بسیار گزنده هشت سال فشار شدید اقتصادی به معیشت مردم و گره‌خوردن جدّی فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشور به مذاکرات هسته‌ای طی دولتهای شوم یازدهم و دوازدهم به مشامم می‌رسد. از سلامت اقتصادی و بویژه سلامت سیاسی آقای پزشکیان هیچ اطلاعی ندارم امّا این مقدار مثل روز برایم روشن است که ایشان به‌استثنای بخشی از سیاست خارجی برای هیچ حوزه‌ای از حکمرانی قوه مجریه هیچ برنامه و سیاستی ندارد. این قضاوت هم مستقیماً حاصل اظهارات ایشان در کارزارهای انتخاباتی است. در حوزه سیاست خارجی هم تمام قرائن و شواهد قویاً حکایت می‌کند که دولت ایشان، همچون دو دولت آقای روحانی، بشدت متمرکز بر مذاکراتی خواهد شد که امتیازدهی هر چه بیشتر به آمریکاییان موتور پیشران آن خواهد بود. باضافه، جریان اقتصادی کلّ کشور به طور گسترده به مذاکرات گره خواهد خورد و وضعیت معیشتی عموم مردم و بویژه دهک‌های پایین بشدت در فشار و مضیقه قرار خواهد گرفت. و امّا نامزد دیگر! آقای جلیلی را بیش از بیست سالست که می‌شناسم. اگر چه در برخی سیاستها و رویکردهای سیاسی با ایشان تفاوت یا اختلاف نظر دارم امّا امانتدارانه می‌دانم که فهم و شناختم از وی را با هموطنانم در میان بگذارم. نخست اینکه، بنده آقای جلیلی را یکی از معدود رجال کاملاً پاکدستی می‌شناسم که نه تنها خود مطلقاً به بیت‌المال مردم ذره‌ای تجاوز نمی‌کند که آن را همچون ناموس خود می‌داند بطوری که نسبت به هرگونه رانت‌خواری یا فساد هر یک از مدیران دستگاه تابع خود، از بالاترین مقام تا پایین‌ترین، واکنش بسیار جدی و فسادستیزانه‌ای خواهد داشت. دوم ویژگی فوق‌العاده سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده دیگر جلیلی سلامت سیاسی اوست. می‌دانم عموم هموطنانم بدرستی بر این باورند که اکثر رجال سیاسی ما بنحوی از انحاء اهل معامله و زدوبند سیاسی‌اند. این ویژگی که به حکمرانی ما صدمات عمیق و دردناکی در چند دهة گذشته زده است بنظر من بسیار ویرانگرتر از فساد اقتصادی و مالی است. جلیلی از جهت سلامت سیاسی یکی از نوادر رجال سیاسی ماست. هر نوع اقدام یا مراوده و ارتباط با هر رجل یا جمع و گروهی که در آن احساس زدوبند و ساخت‌وپاختی به هزینة بیت‌المال یا منافع ملّی و آرمانهای انقلاب کند وی بدون کمترین مماشات و درنگی از آن صرفنظر کرده و رویگردان می‌شود. به اشارتی بسنده کرده می‌گویم که بنده تردید ندارم که با وجود این دو ویژگی بنیانی، بسیاری از رجال با وی سرشاخ خواهند شد. والله اعلم بحقایق الامور. سوم ویژگی بازهم بسیار نادر در میان رجال سیاسی ما اینست که وی در حوزه‌های متعدد حکمرانی شخصا هم اهل مطالعه است و هم اهل مشاوره. اینکه گفته می‌شود ایشان طی یکی دو دهه گذشته دولت سایه‌ای تشکیل داده ناظر به جریان مشورتیِ کارشناسانه‌ای است که در عرصه‌های مهم حکمرانی همچون مسکن و یارانه‌ها و انرژی و سیاست خارجی، شخصا و با مشورت و همراهی جمعی از فرهیختگان متعهد و وطندوست دانشگاهی تشکیل داده است. از خدای رحمان استدعا دارم آنچه مایه اعتلا و بهبود معیشت و فرهنگ و رشد و عزت هموطنانم می‌شود حاصل این انتخابات شود. و سلام و رحمت خدا بر صدیقان و شفیقان و آخرت‌اندیشان. ✍سعید زیباکلام @Kolbe_Andishe_Farhang
💠یک جریان درونزا و اصیل در مورد سعید جلیلی ما تسلیم انگاره‌های پیشینی پُر خطایی هستیم. این خطا نیز در مورد بخشی از الیت نوگرای جریان اصولگرا نیز قابل تعمیم است. نسل جدیدی از اصولگرایان کنجکاو و خردمند شکل گرفته است که در زیر سایه‌ی سنگین پدرخوانده‌های مرتجع خود به درستی دیده نمی‌شوند . این یک جریان درونزا و اصیل است. از جایی خارج از منظومه ایران به عاریه و قرض گرفته نشده است. تکاملش را مدیون خودش است. آنتی‌تزی کاملا منطبق با تز. آنتی‌تزی که از بیرون تحمیل نشده است. برخلاف این پوست اندازی و جهش مثبت در بدنه ی اصولگرایان سنتی ، ما شاهد هیچگونه پویش امید بخشی در بخش نوگرای اصلاح طلبان نوگرا نیستیم. بر عکس سیر حرکت این جریان همواره روندی قهقرایی داشته و امروز به وضعیتی فلاکت بار دچار شده است. اقتصاد سیاسی این جریان فکری و اجتماعی، همپوشانی‌های گسترده‌تری با اقتصاد سیاسی تبهکاران و غارتگران اقتصادی اجتماعی دلباخته‌ی جریان‌ غرب دارد. پزشکیان این بخش ایران بر باد ده را نمایندگی می‌کند.‌ پزشکیان بی‌آن‌که و خودش ملتفت باشد ، اینجا نقش محلل را بر عهده گرفته و سوگند و عهدی که با مردم بسته، در لابلای چرخ‌دنده‌های فساد موجود خرد و خمیر خواهد شد. تا زمانی که نتوانیم‌ آثار پر خسارت و مصیبت بار ویروس لیبرال را از پستوها و تاریکخانه‌های ذهنی‌مان پاک کنیم، امید هیچ گشایش پایدار و پیوسته ای را نباید داشته باشیم. ما محکومیم که سعید جلیلی را انتخاب کنیم. ✍فرنوش اعتمادی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شورش، جنبش و پایش مقدمه‌ای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳ بخش اول همه می‌دانیم سعید جلیلی در دور اول انتخابات گزینه مطلوب ساختارها و سازوکارهای متعدد و قدرتمند جناح اصولگرا نبود؛ هنوز هم نیست. برآمدن او محصول شورشِ یک نیروی اجتماعی در بدنه جامعه بر علیه سازوکار و صاحبان قدرت بود. این شورش در گام نخست توانست موفقیت مهمی کسب کند و صحنه انتخابات را پیش ببرد و بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاسی را تحقیر کرد. البته بسیاری از کسانی که به رئیس مجلس رای دادند هم مطلقا به خاطر حمایت نیروهای اصولگرا از او رای ندادند، بلکه ویژگی‌های شخصی او برایشان جذاب بود. بنابراین تحقیر بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاست، در واقعیت بسیار حادتر از روی کاغذ بوده و هست. این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. این‌ها هست ولی صورت مهم‌تری دارد. شورش آنان که به رسمیت شناخته نشده‌اند علیه نیروهای اجتماعی‌ای که به دلیل وابستگی‌های ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شده‌اند. این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند. این بازسازی‌ها یک امر زمان‌بر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج می‌زند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است. همان طور که می‌دانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوه‌هایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد می‌کنند. تأکید می‌کنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را می‌کنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آن‌ها را را نادیده می‌گیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» می‌خوانند. می‌خواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد می‌کند. در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیم‌بندی می‌شود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، تکوین این شورش مهم‌تر از کسب پیروزی در انتخابات است. چرا مهم‌تر است؟ نمی‌خواهم بگویم قدرت سیاسی و دولت اهمیت ندارد؛ اما یک دلیل مهم این اهمیت این است ما اکنون با مسئله‌هایی مواجهیم که راه‌حل آن بیش از قدرت رسمی، نیازمند قدرت غیر رسمی است و بیش از قدرت کلان نیازمند قدرت خُرد است. این شورش می‌تواند، تأکید می‌کنم می‌تواند، یعنی ممکن است بتواند، مسئله و بحران نانمایندگی را حل کند. این شورش و طغیان تنها در میان نیروهای دربند اصولگرایان نیست که محتمل و ممکن بوده و خواهد بود. در طرف مقابل آنان هم محتمل بود بخشی از نسل جدیدی که در سازوکارهای جناح موسوم به اصلاح‌طلب تخته‌بند شده‌اند، بتوانند حرکت رهایی خودشان را ایجاد کنند؛ اما همان طور که می‌دانیم سیطره نیروهای رسمی در آن طرف موفق‌تر هستند چون میل به استیلا را کمتر بروز می‌دهند و بیشتر سازوکارهایی برای اعمال آن و مهار طغیان طراحی می‌کنند. برای مثال کافی است در نظر بگیریم سازوکار تصنعی، بسته‌، غیراجتماعی و خلق‌الساعه‌ای که در همین انتخابات اصولگرایان برای وحدت طراحی کردند با سازوکاری که تحت عنوان جبهه اصلاحات در طرف دیگر بود. این ناکارآمدی اصولگرایان به بروز گاه و بیگاه این شورش کمک می‌کند و بالعکس به واسطه توانایی اصلاح‌طلبان، اغلب منتفی می‌شود. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شورش، جنبش و پایش مقدمه‌ای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳ بخش دوم مسئله‌ی اکنونِ جامعه ما یک ثبات و رکود گسترده است. این به این معنا نیست که تحرک اجتماعی وجود ندارد؛ تحرک هست و بسیار هم گسترده است اما اغلب صرف آیین‌های مذهبی و یاریگری در مواقع بحرانی می‌شود. از این منظر تکوین این شورش از آن‌جا که می‌تواند نویدبخش یک تغییر در آینده باشد، خود یک پیروزی است. مسئله مهم پایش این شورش است. در دور دوم به طور طبیعی بسیاری از نیروها و نهادهای رسمی به حمایت از آقای جلیلی پرداختند چون مسئله‌شان دیگر نادیده‌گرفت یا تقابل با این شورش نبود، تقابل با نیروهای رسمی دیگری بود که رقیب‌شان هستند. پس از هفته جاری، یعنی پس از فاصله دور اول و دور دوم برای این شورش مهم‌تر است. نتیجه انتخابات هر چه باشد، اگر این شورش نتواند به جنبش تبدیل بشود، نخواهد توانست نقشی در سیاست ایفا کند. این بی‌نقشی این نیرو را سرخورده خواهد کرد. یعنی همان اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داد. نیروی طغیان اگر امکانی برای بودن نیابد، بر نبودن متکرکز خواهد شد. برخی توهم‌ها درباره موضوع طب اسلامی، نظام آموزش، فضای مجازی، حجاب، پیشرفت و مانند آن از همین مسیر طی یکی دو دهه اخیر کم و بیش مقبول مطرح شده است. به تعبیر امام خمینی باید مراقب بود تحجر از «لایه‌های تفکر اهل جمود» به طلاب جوان «سرایت» نکند. یکی از مهم‌ترین مراقبت‌ها این است که اجازه ندهیم نفی‌زدایی‌هایی که سیاست‌مدران رسمی از ایده انقلاب می‌کنند، فضا را برای پرخاشگری اخلاقی فراهم کند. دینامیسم اصلی انقلاب اسلامی همین نیرویی است که سیاستمداران رسمی آن را «دیوانه» می‌خوانند. باید پیش از این که وضع موجود با عاملیت عاقلان و منتفعان تثبت گردد؛ پیش از آن که نیروی جامعه و انقلاب در ساختار رسمی مضمحل و یا از آن طرد گردد، آن را فهمید و کشف کرد. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠کاش دولت پزشکیان، دولت سوم‌ روحانی بود! دارم به این جمع بندی می رسم که بنشینیم و دعا کنیم، دولت احتمالی پزشکیان، دولت سوم روحانی باشد ولی مشکل این است که دولت پزشکیان، اصلا دولت نیست، اصلا هیچ چیز نیست، بگذارید راحت تر بگویم: دولت احتمالی پزشکیان چیزی نیست جز پوچ! احیانا کسی به ذهنش هم خطور نکند که من طرفدار دولت روحانی باشم ولی حقیقتا روحانی را به پزشکیان ترجیح می دهم، لااقل می دانستیم که آخرِ روحانی و دولتش چیست ولی درباره پزشکیان حتی این را هم نمی دانیم یعنی پزشکیان چیزی نیست جز چند گزاره کلی، مبهم و بدون پشتوانه! اگر یک هفته بعد از مراسم احتمالی تحلیف، پزشکیان چند گزاره کلی و به درد نخور بیان کرد و نهایتا با استنادهای معیوب و مخدوش به برخی احادیث و روایات، ریاست جمهوری را هم رها کرد و رفت، لااقل من هیچ تعجبی نمی کنم! گویی (شما بخوانید حتما) پزشکیان فکرش را هم نمی کرده است که تائید صلاحیت می شود، او احساس تکلیف کرده و در انتخابات نامزد شده است به یکباره چشم باز کرده و دیده که عجب، حالا باید در مناظره شرکت کند، حرف و برنامه داشته باشد، جمع کننده باشد، حرف کارشناسی بزند، مدیریت عالی داشته باشد ولی ... ! ولی آمادگی هیچ کدام را ندارد ... مثل پسران و دخترانی که سودای ازدواج را در سر می پرورانند و تصورشان فقط جشن عروسی و پوشیدن لباس دامادی و عروسی و جیغ و دست و هوراست ... و حالا در فضایی ناخواسته، الان داماد یا عروس شده اند ولی هیچ آمادگی برای زندگی مشترک ندارند ... وای به آن لحظه ای که در این میان، فرزندی هم متولد شده باشد که ظاهرا هم دارد می شود! پزشکیان، در جاهایی از مناظره نقش بازی می کند و می شود بلندگوی افراد پشت پرده! اتفاقا در این لحظات حتی تسلط حالت عادی اش را هم ندارد یعنی حتی بلد نیست نقش هم بازی کند و این یعنی فضاحت سیاست ورزی در ایران! ولی پزشکیان خیلی جاها خودش است، خودِ خودش؛ اصلا نقش بازی نمی کند و تازه در این لحظات، عیارش معلوم می شود، جاهایی که عصبانی می شود کاملا خودش می شود و معلوم می شود که پُر است از خالی، یعنی خالیِ خالی! پزشکیان در تمام عمر کوشیده است که یک زندگی معمولیِ قابل احترام داشته باشد، سرش را انداخته پایین، سر کلاس رفته و درس خوانده، متخصص جراحی قلب شده است، به عنوان یک پزشک قابل احترام بوده و هست، نهج البلاغه و متون مذهبی هم خوانده (البته ظاهرا همان را هم‌بدون استاد خوانده لذا برداشتش از دین نظام مند و جامع نیست)، چون علایق کنشگری اجتماعی هم داشته، وارد عالم سیاست شده و تمام! ولی همچنان از نقش و کالبد اصلی اش خارج نشده است او حتی در عالم سیاست، رشد هدفمندی نداشته است آرمان شهری فانتزی و کلی برای خودش ساخته و پرداخته کرده است و اتفاقا در تمام این سال ها چه در کسوت وزیر بهداشت و چه در قامت نماینده ادوار مجلس، حتی اندکی دانش سیاست و اقتصاد را نیاموخته است و چه بسا در یادگیری، مقاومت زیادی هم داشته است چون اگر در تمامی این سال ها همین مفاهیم را به صورت جسته و گریخته هم می شنید الان وضعیت بهتری داشت! خلاصه اینکه حرف و دولتِ پزشکیان ماقبلِ نقد است یعنی حتی نمی شود نقدش کرد، حرف های پزشکیان مبنا و چارچوب اولیه را هم ندارد، چرا که از فکر و ذهن منسجمی تراوش نمی شود که بشود بر اساسش حرفی زد و قضاوتی نمود! او اساسا حرفی برای گفتن ندارد و در آرمان شهر فانتزی اش، کارشناس ها می نشینند و فکر می کنند و به جمع بندی می رسند و او در قامت رئیس جمهور، فقط دعوت کننده از کارشناس ها است، خلاصه اینکه دولت احتمالی پزشکیان هیچ چیز نیست حتی دولت سوم روحانی! ✍محمد نوروزی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 شام آخر! شنبه صبح ساعت 8 همه چیز معلوم شده. همین پس فردا صبح. رقابت ها تمام شده و رئیس جمهور مشخص شده. من داشتم فکر می کردم اگر جلیلی یا پزشکیان، هرکدام رئیس جمهور شود و شکست بخورد، کلیت نظام جمهوری اسلامی به صورت غیرقابل بازگشتی زمین می خورد و دیگر محال است این ملت پای انتخابات بیایند. من این حرف را برای آقای رئیسی هم زده بودم منتها شرایط تحت تاثیر شهادت ایشان قرار گرفت و یک وقت اضافه برای ج. اسلامی خرید. برایم مهم است که فردا مردم پای صندوق بیاید و نگذارند چراغ مشارکت که سوسو می کند خاموش شود. من به دوستی از حامیان سرسخت آقای جلیلی گفتم اگر بدانید و درک کنید که کم شدن مشارکت چه ضربه ای به اصل نظام می زند، صب تا شب عده ای تان می رفتید برای پزشکیان پوستر می چسباند. اگر رئیس جمهور می شد با جان و جیب کمکش می کردیم موفق شود نه امامان جمعه را چاق کنیم تا هر جمعه بیانیه بدهند علیه دولتش. رئیس جمهوری پزشکیان با مشارکت 60 درصد، خیلی از رئیس جمهوری جلیلی با  30 درصد برای ج. اسلامی بهتر است.  اگر آقای جلیلی هم آمد همینطور. ایشان باید دولت وفاق ملی شکل دهد و مطالبات آن 60 درصد تحریمی را تابلو کند بزند در اتاق کارش و هر روز پیگیر شود که آنها هم از ایران بی سهم نمانند. درست است با رای اقلیتی رئیس جمهور شده اما باید خواست آن اکثریت تحریمی را اولویت قرار دهد. این 60 درصد، غالبا دشمن ج. اسلامی نیستند اما عمیقا از آن نا امید اند. اینها این پتانسیل را دارند که اگر اپوزیسیون آلترناتيوی برای نظام بسازد، به آن بپیوندند. طرفداران دو نامزد کاری نکنید که روز شنبه با هم قهر باشیم. نه رای دهنده به پزشکیان، مردم کوفه و غرب گرا و مزدور است نه رای دهنده به جلیلی طالبانی نه آنکه تحریم کرده، ضدنظام و... امشب اگر کسی را می شناسید که رای نمی دهد، راضیش کنید که برای تغییر ولو کوچک فردا حاضر شود. ✍سلمان کدیور @Kolbe_Andishe_Farhang
💠انتخاب در میان دو رویکرد حکمرانی: در این انتخابات دو رویکرد در برابر هم صف آرایی کردن، صرفنظر از ضعف نامزدهایشان اما دو دیدگاه از وضعیت جمهوری اسلامی ایران و شیوه پیشبرد امور متمایز است: ۱- ایران در قفس است و باید آن را با تعامل نجات داد. این دیدگاه ایران را در قفس تحریم ها می بیند و معتقد است اولویت اصلی خروج از این قفس با حسن تعامل با دیگر قدرت های جهانی است تا فرصت سرمایه گذاری و رشد اقتصادی فراهم شود. همچنین این دیدگاه سیاست های اعمال شده از سوی حکومت نظیر پالایش را هم بمثابه قفس های درونی تلقی می کند. این قفس ها با تعامل و توافق داخلی برای رهایی شهروندان باید شکسته شود. ۲- ایران حرم است و باید آن را با قدرت شکوفا کرد . این دیدگاه ایران را به منزله حرم مقدسی می بیند که از آن باید در برابر دست اندازی و استعمار قدرت های زیاده خواه جهانی باید حفاظت شود. لذا مقاومت ملی را اولویت خود می داند. همچنین این دیدگاه با اتکا به سرمایه های اقتصادی و اجتماعی داخلی در صدد شکوفایی و جهش ملی است تا شهروندان به آرمان های انقلاب اسلامی دست یابند. به کدام یک رأی میدهید؟ ✍سیدآرش وکیلیان @Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠آخرین فرصت طبقه متوسط 🎥قطعه‌ای از مناظره علیرضا شفاه و صادق الحسینی این گفتگو که در گردهمایی انسج
💠فیلم سه دقیقه‌ای و سوال یک کلمه‌ای آقای شفاه را از دور و نزدیک می‌شناسم. از کل برنامه هم همین سه دقیقه را دیدم. مضمونی در این دو دقیقه آخرش بود که درکش می‌کردم. دقیقا وقتی صادق الحسینی می‌پرسد طرح آقای جلیلی چیست؟ حقیقت این است که جمهوری اسلامی را همان آدمهایی پیش میبرند که آنچه میفهمند را دنبال میکنند. این همان تلفیق آگاهی و آزادی و بروز اراده مردم است. باید به این اراده احترام گذاشت و آن را دنبال کرد. من یکی دو بار بیشتر مرحوم حسینعلی عظیمی رو ندیدم. اواخر عمرش و خیلی کوتاه! یکبارش یکی از او پرسید چرا پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد -که نزدیک به چهل گردان یعنی حدود ۳۰ هزار نفر- استعداد انسانی داشت و بسیار کارآمد بود با دولت همکاری نکرد؟ او گفت اتفاقا آقای هاشمی بود که اینها را نخواست و علیرغم درخواستهای زیاد مسئولیتی را به اینها واگذار نکرد! تنها سوالی که از مرحوم عظیمی در زمان حیاتش پرسیدم همین بک کلمه‌ای بود که از دهانم پرید! چرا؟ خندید و جواب داد. جملاتش یادم نیست اما آنچه فهمیدم تا الان در قلب من است. جهادی‌ها به فهم خودشان در نسبت با انقلاب و امام عمل میکردند. اگر میخواستی کاری برای تو انجام بدهند باید اول توجیه‌شان میکردی و با تو بحث میکردند تا قانع‌شان کنی! اصلا مکانیزم تصمیم در جهاد هم تا حد امکان همین بود و مدلهای دیگر تنها در ضرورت استفاده میشد! گفتگو و اقناع! حتی جلسات تخصیص بودجه هم در جهاد همین شکل بوده است. حسینعلی عظیمی می‌گفت مدل حکمرانی سیاسی هاشمی رفسنجانی چیز دیگری را طلب میکرد. او از نیروهای وفادار نظام و انقلاب استفاده کرد اما به شکل پیمانکار مثل قرارگاه خاتم یا قرارگاه کوثر نور یا به کارگیری پایگاه بسیج در طرح‌هایی مثل واکسیناسیون کشوری فلج اطفال یا درختکاری گسترده دهه هفتاد! پیمانکار فرمان‌پذیری بسیار بیشتری دارد. برایش کار تعریف میکنند و او انجام میدهد! اگر بگوید این کار درست نیست میگویند: برای من آب نداشته باشد برای تو نان دارد پس کارت را بکن! اینگونه است که اصلی‌ترین سوال انتخاب‌آور -یعنی کار درست کدام است؟- رنگ میبازد. این سوال به متخصصین واگذار میشود و ساحت عمومی تنها کار آنها را انجام میدهد و مانند بازو که از مغز دستور میگیرد تنها انجام دهنده است! کاری که فهیم‌ترها می‌گویند را بکن این فقط مربوط به امر اجتماعی نیست. حتی در ساخت تخصصی هم جاری است. خاطرات جهادی جالب است مثلا چند آرماتور بند چهارساعت در شب رانندگی میکنند که به اهواز بروند و به مهندسین بگویند طراحی‌شان در ساخت پل اشکال دارد و در بررسی معلوم میشود هست و اصلاح میکنند. یا اینکه پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد در یکی از عملیاتها چگونه بدون درخواست سپاه و حتی با بی اعتنایی فرماندهان آن، اقدام به ساخت جاده‌ای میکند که هنگام عملیات جان بسیاری از رزمندگان را نجات میدهد. خلاصه در هر ساحتی نیروی عمومی هست و تصمیم‌گیرانی! و هاشمی رفسنجانی نمی‌خواست نیروی عمومی موی دماغش شود چون تجربه‌اش را در سالهای اول دهه شست داشت! جهاد فناوری شهید بهشتی در ساماندهی مردمسالار بود بود. در جهاد اراده انسان بروز می‌کرد. در وجهه ارتباط با بیرون جهادی‌ها به فرمان بهشتی حق نداشتند در جایی که مشارکت مردمی زیر ۵۰ درصد باشد کار کنند. در سازکارهای خود جهاد هم اقناع و گفتگو راهکار بود. تصمیم از پایین به بالا بود و بالادست با همان فرآیند اقناع، پایین دست را هماهنگ میکرد! انتخابات امسال محل بروز اراده مردم بود. آدمهایی که بی هیچ چشم‌داشت برای جلیلی جنگیدند و تقریبا یقین داشتند که رای اوردنش برایشان هیچ آورده‌ شخصی نخواهد داشت، اگر وضعشان بدتر نشود! مساله این بود آنها فهمی داشتند و طرف مقابل نه تنها با آنها گفتگو نمیکرد بلکه حتی آنها را هم به رسمیت نمی‌شناخت. تلاش برای طراحی بازی در لایه بزرگان، این آدمها را برانگیخت تا هر طور شده بازی را به هم بزنند. بازی نادیده گرفتن جوهره مردمسالاری: فهم و اراده انسان‌ها! 🔗پ ن: ۱: نتیجه انتخابات یک جهت نتیجه است. نتیجه مهم‌تر به نظرم بیدار شدن این کنشگران صحنه است. ۲: ما مساله گفتگو داریم. با همانی که نتوانستیم پای صندوق بیاوریمش! این را فراموش نکنیم. انشاءالله اینجا خواهم نوشت. ✍حمید آقانوری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠مشارکت ۱۰درصد افزایش یافت نتایج رسمی و نهایی انتخابات ریاست‌جمهوری: 🔹مشارکت ۴۹.۸ شد 🔹 کل آرای شمارش‌شده: ۳۰.۵۳۰.۱۵۷ رأی 🔹مسعود پزشکیان: ۱۶.۳۸۴.۴۰۳ رأی 🔹سعید جلیلی: ۱۳.۵۳۸.۱۷۹ رأی منبع: ایرنا 🔗پ.ن: مبارک هشتاد و نه میلیون ایرانی و به کوری چشم آمریکا، اسرائیل و برانداز و تجزیه طلب✌️ @Kolbe_Andishe_Farhang