باز نجوا می کنی با ربنای مادرت
اشک می ریزی برای گریه های مادرت
زیر لب آرام با او همنوایی می کنی
باصدای ناله های بی صدای مادرت
گوشه ای از پیکرش انگار برپا کرده ای
بیت الاحزان نخستین را برای مادرت
جز دعای خیر چیزی از لبش نشنیده ای
سهم مردم بود حاجات روای مادرت
یک به یک نام همه همسایه ها را از بری
بس که بوده نام آنها در دعای مادرت
روزهای روزه ی پی در پی اش تکرار شد
سهم خیلی سفره هاشان شدغذای مادرت
پشت درهستندحالاعده ای هیزم به دست
در جواب خوبی بی انتهای مادرت
هرکه با شر آمده یک روز خیری دیده است
از اجابت خانه ی مشکل گشای مادرت
خون به رگهایت به جوش آمد زغیرت سوختی
از شرار دشمنان بی حیای مادرت
جان فدایی را ز عشق مادرت آموختی
اوفدایی علی شد، تو فدای مادرت
زیر پای مادرت دیدی بهشت خویش را
مثل گل پرپر شدی در پیش پای مادرت
مادرت می خواست باشی کربلا یارحسین
تو ولی پرپر شدی در کربلای مادرت
محسن شش ماهه ای زهرا شهید راه حق
می روی تاعرش حالا پابه پای مادرت
#محسن_بن_علی
#شهادت_حضرت_زهرا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
سلام صبحترین صبحِ نابِ عالمِ امکان!
نبوده پیش و پس از تو به غیر شام غریبان
سلام جلوهٔ ذات خدا و طورِ هو النّور!
سلام عصمتِ محض و سلام ذاتِ درخشان!
نماز برده تو را هل اتی و کوثر و تطهیر
همیشهمستِ تو است آیه آیه آیهٔ قرآن
تمامِ آینههای شکوهِ فضلِ الهی
ظهورِ پاکِ تو را بودهاند آینهگردان
اگر به چشمهٔ باران، غبارِ چشم بشویند
به شست و شوی خود آمد به سوی چشم تو، باران
اگر به شانهٔ کوه، ابرها به گریه میافتند
به شانهٔ تو بگریند کوههای پریشان
علیست آینهٔ حق، علیست آینهٔ تو
چه رازی؟ وُ چه بگوید زبانِ گنگِ من از آن؟
دچارِ لطفِ توایم و علی و احمد و آلش
کسای مِهرِ تو بادا همیشه پرچم ایران
#مبین_اردستانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#امام_زمان_عج_فاطمیه
خزان شدیم و بهار لقا نیامده است
به دهرِ غربت ما، آشنا نیامده است
تمام عمر، به دل مردگی گذشت ولی
به سینه ها، دم آن جان فزا نیامده است
هر آنچه هست به دربار رحمت مهدی است
درست آمده سائل، خطا نیامده است
نمی رویم از این باب مرحمت، جایی
گدایی از کس دیگر به ما نیامده است
خدا کند که مرا از کرامتش بخرد
زمان وحشت در قبر تا نیامده است
نشد عزیز خدا هر کسی به عشق علی
به پایبوسی ایوان طلا نیامده است
چه خاک بر سر خود می کنم اگر دو ملک
صدا زنند که او کربلا نیامده است
به سوی مملکت صاحب الزمان، عمری است
به لطف گریه به زهرا بلا نیامده است
چنین هجوم جفا و ستم، به سوی زنی
به غیر حوریه ی مرتضی نیامده است
چه کرده با پر و بالش غلاف، بعد سه ماه
هنوز حالش از آن ضربه جا نیامده است
چنان زدند که هر روز و شب صدایی جز
صدای گریه ی خیرالنسا نیامده است
هزار شکر کفن داشت و خیالِ تنش...
زمان دفن، روی بوریا نیامده است
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
• کشتیِ موعود •
به پیشگاه حضرت موعود عج الله
گفتند از اين کوه مهآلود میآيد
از قله سرازير شده، زود میآيد
ميبينم از اين صخره پلنگان چه خموشند
از کوه مگر نغمة داوود ميآيد
گفتند زمين! پلک بزن، دست بيفشان
فانوس بگير، آينه فرمود ميآيد
گفتند به خونخواهي گلهاي شهيدي
با حنجرهاي زخم نمکسود ميآيد
بيتابي تو جزء علامات ظهور است
دريا! مگر آن کشتي موعود ميآيد؟
قد راست کن اي تپة زيتون! به تماشا
او با غم تو هيچ نياسود ميآيد
در معرکه خونينکفناني که شکفتند
گفتند به ما لحظة بدرود، ميآيد
اين زمزمهی کيست؟ سواري که پياپي
دلواپس ما گمشدگان بود میآید
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🔸صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا🔸
شهر چندی است که آرام تر از هر روز است
شهر چندی است که آرام ولی مرموز است
شهر ماتم زده این بار چه در سر دارد
نقشه ای شوم پس از مرگ پیمبر دارد
شهر آبستن یک فتنه ی نا مشروع است
بعد از این گفتن اوصاف علی ممنوع است
با علی، شهر نبی یکسره دشمن شده است
"کفر پنهانی این جامعه روشن شده است"
در دل سنگی شان سوسوی ایمانی نیست
پس به جز پنج نفر هیچ مسلمانی نیست
ریشه ی بغض علی در دلشان پا برجاست
کینه های شتری، خوی بیابانی هاست
سالیانی به خداوند خیانت کردند
چونکه از لات ترین لات اطاعت کردند
بوی گندم همه حیثیت آدم را برد
دیو انگشتر پیغمبر خاتم را برد
رفت پیغمبر و این طایفه مستی کردند
بعد از او قوم عرب گاو پرستی کردند
روز و شب آیه ی تبلیغ بخوان جبرائیل
باز بر پا شده آیین بنی اسراییل
با نبی کیست هم اندیشه و هم خون باشد؟
و علی نص صریح است که هارون باشد
تا فقط پیرهنی کهنه بماند از دین
جانشین، خانه نشینی بکند بعد از این
این همه معجزه دیدند ولی کور و کرند
از ابوجهل هم این قوم ابوجهل ترند
قاری و حافظشان نیت قربت کردند
و به قرآن خداوند جسارت کردند
اگر این عده ی نامرد چهل تن مردند
پس چرا هیزم افروخته می آوردند؟
ناگهان می شود از بیت خدا دود بلند
از دل بتکده ها خنده ی نمرود بلند
هر نفس می چکد از چشم علی صبر جزیل
ای خدا معجزه ای مثل گلستان خلیل...
چه بگویم که کمی قابل باور باشد
در دل شعله محال است که کوثر باشد
یا محال است که دستان خدا بسته شود
معنی زندگی از زندگی اش خسته شود
آتش خشم علی شعله به عالم نزند
ذوالفقار دو دمش بغض کند دم نزند
اندکی بعد علی نیمه ی شب راه افتاد
دیده اش خون دلش آشوب، سکوتش فریاد
مثل کوهی ست بلا دیده، چه حالی دارد
بر سر شانه ی خود ماه هلالی دارد
صد و ده بار علی کشته شد از بی تابی
تا که بر آیه ی تطهیر بریزد آبی
کیست در غربت تشییع کند یاری او؟
انبیا آمده بودند عزاداری او
مردم اما همه در خواب فراموشی ها
شهر ماند و شب و تاریکی و خاموشی ها
#محمد_مهدی_خانمحمدی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
زمزمه ی وداع
عزیز من از زندگی نا امیده
زمان خداحافظی ها رسیده
خداحافظ ای ناامید از جوونی
جوون شکسته پر قد کمونی
حلالم کن ای یاس نشکفته پر پر
حلالم کن ای یار پر درد حیدر
خداحافظ ای یاس هجده بهارم
پس از تو امیدی به دنیا ندارم
برا حفظ جونِ منِ بی طرفدار
با خون یادگاری نوشتی رو دیوار
صدات مثله دستات می لرزه عزیزم
ببین با چه حالی برات اشک می ریزم
خداحافظ ای دست و بازوی خسته
خداحافظ ای یار ابرو شکسته
خداحافظ ای یار پهلو گرفته
خداحافظ ای محرمِ رو گرفته
می ری از پیش من تو با روی زخمی
می مونم من و غسل پهلوی زخمی
برو اما یادت باشه ای حبیبه
علی بی تو تا آخر عمر غریبه
اونی که توو قلبش ز من کینه داشته
ردّ پنجه شو زیر چشم تو کاشته
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اثر_جدید #حسن_کردی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع فاطمیه مدح و مرثیهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها با گریزِ روضهیِ کربلا
تار و پودِ چادرِ رویِ سرش حبلُالمتین
قائمه یعنی ستونِ آسمانها و زمین
علّتِ زیباترین لبخندِ ختمالمرسلین
حضرتِ زهرا علمدارِ امیرالمؤمنين
دخترِ بدرُالدُّجا آیاتِ نابِ کوثر است
مادرِ سادات تسبیحِ قنوتِ حیدر است
دستِ خلقت تا قیامت خالی از مانندِ او
زندگیِ مرتضی وابسته بر لبخندِ او
نغمهیِ یافاطِرُ یافاطمه سوگندِ او
نامِ زهرا حک شده بر رویِ بازوبندِ او
قبلهیِ قلبِ محبّان بیتُالاحزانش شده
جانِ ما قربانِ قرآنی که گریانش شده
جانِ قرآن بر لب آمد کوثرش جانبرلب است
خانهدارِ بیتِ غصّه بعدِ زهرا زینب است
چاه تنها مَحرمِ دردِ امیرِ مذهب است
عصرِ عاشورا نَمی از روضههایِ امشب است
گوشهیِ گودال تا چکمه بر آن پیکر نشست
سینهیِ ارباب مثلِ سینهیِ مادر شکست
گوشهیِ گودال هم مانند کوچه بیحیاست
رویِ چادر رویِ سینه رویِ قرآن ردِّ پاست
قاتلِ جانِ حرم زخمِ زبان و طعنههاست
جایِ قنفذ پیرِ ملعونی که در دستش عصاست ....
بر رویِ بازو که نَه رویِ لبِ ارباب زد
با لگد یک بیحیا طفلی که رفته خواب زد
لشکرِ هیزی به سویِ خیمهها میآمدند
پایِ نیزه فاطمیون را خدایا بد زدند
هِی زدند و هِی به هم گفتند اینها مُرتدند
کربلا بد کوفه بدتر شامیان خیلی بَدَند
دخترِ زهرا شبیه مادرش شد قدکمان
دست بر دیوار شد أدرکنی یا صاحبزمان
#فاطمیه #مدح_مرثیه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه #کربلا
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
آن روز درب خانه ی مادر شکسته بود
او پشت در،مدافع حیدر نشسته بود
یک سوی خشم وشعله وهیزم،سوی دگر مادر ولی نه مثل همیشه؛شکسته پر
گلبرگ یاس زخمی مسمار دیده ای؟
یاس کبود از در و دیوار دیده ای؟
لرزیدعرش،کینه ی دشمن که جان گرفت خورشید روضه خواند ودل آسمان گرفت
مادر اسیر در ، پر نامرد کوچه ها
دلگیر و بی فروغ و چه پر درد ،کوچه ها
این"کوچه ها"به روی من آوار می شود وقتی کنار قافیه تکرار می شود
مادر اجازه هست از اینجا به بعد را
طوفان به پا کنم وهیاهوی رعدرا
تا شعله های سرکش این درب سوخته
این درب با لگد به شما گشته دوخته
شال عزا و چادرتان را رها کند
بازویتان نسوخته باشد؛خداکند
ای کاش شعله های در و میخ و پیرهن آرام گیرد از قطرات سرشک من
هر چند سیل اشک امانم نمی دهد
این اتفاق رخ به گمانم نمی دهد
در مجلس عزای تو طوفان به پا شده دلها عجیب راهی آن کوچه ها شده
آتش زده سرودن این شعر جان من
جبریل هم ز ماتمتان گشته سینه زن
بایاد پهلوی تو "قلم"ضجه می زند حتی"ردیف"و"قافیه"هم ضجه می زند
شام وداع،دفن شبانه،غم علی اُستُرجِعَت وَدیعه ی ختم رسل،ولی...
از هجر یاس دیده ی مولا نمور بود ای یارمهربان علی،رفته ای چه زود
تو اُم زینبی،به خدا می سپارمت ای دختر نبی،به خدا می سپارمت
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔸چه زود رفت🔸
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت
آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود
بر شانههای زخمی دریا، چو رود رفت
روشنتر از زلالی نور آمد و چه حیف
با چند یادگاری سرخ و کبود رفت
بال و پری پس از شب طوفان نمانده بود!
آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟
رحمی به قبر خاکی او هم نمیکنند
این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت
مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان
میگفت بعد فاطمهام هر چه بود رفت
هرشب کنار تربت او ياس کوچکش
دم میگرفت: مادر خوبم چه زود رفت
✍🏻 #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
مدینه مرکز پیکار نابرابر بود
علی نشانه، ولی جنگ با پیمبر بود
به حفظ جان علی، فاطمه سپر گردید
قد خمیدهی او ذوالفقارِ حیدر بود
نگاه زینب کبری به غربت مادر
نگاه فاطمه بر اشکِ چشمِ دختر بود
رُخی که رنگ جسارت گرفت قرآن بود
تنی که روی زمین اوفتاد، کوثر بود
چهار کودک معصوم با تنی لرزان
دعایشان به پدر، چشمشان به مادر بود
چهل نفر به سر بضعۀ پیمبر ریخت
شرورتر ز همه «قنفذِ» ستمگر بود
برای همسر مولا نه خانه، نه کوچه
«مدینه» و «اُحد» و قبر «حمزه» سنگر بود
خدا گواست که یک ضربه بر تنش نزدند
به قصد کشتن او، ضربهها مکرّر بود
به فتح خیبر و بازوی شیر حق سوگند
که قتل دخت نبی، انتقام خیبر بود
برای فاطمه میسوخت از ازل «میثم»
که بیت بیت کتابش شرار آذر بود
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9