eitaa logo
دکتر محمدرضا کرامتی
496 دنبال‌کننده
899 عکس
991 ویدیو
38 فایل
دکتر رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه فردوسی مشهد «نشر مطالب کانال، فقط همراه لینک آن رواست» نکات تفسیری نقد ترجمه‌های قرآن، آثار متفکران و... مفردات قرآن معرفی کتاب فرق کلمات طرح سؤال عقاید امامیه اخلاق احکام و... @mohammadrezakaramatitafsirdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
ازدواج موقت مقدمه توسط کرامتی: احکام اسلام از سوی خدای حکیم، عليم و مدبّر است. چون خدا حق است و جز حق از او نازل نمی‌شود پس تمام احکام اسلام قابل دفاع است و یکی از امور متکلمان اسلامی دفاع از آن‌ احکام است. کسی پیش یکی از متکلمان اسلامی (سید مرتضی، علَم الهدی) گفت چطور شده همین دستی که دیه‌اش خیلی بالاست در مسأله سرقت برای چیز کم‌اززشی طبق دستور اسلام باید قطع شود؟ مرحوم علم الهدی (برادر سید رضی جامع نهج البلاغه) فرمود: عزّ الأمانة اغلاها و ارخصها ذل الخيانة فافهم حکمة البارئ عزت امانتداری دست را گران‌قیمت کرده است و ذلت خیانت آن را ارزان کرده است پس حکمت (خدای) بارئ را بفهم. منظور این متکلم والامقام این بود که دست تا وقتی ارزشمند است که به دزدی آلوده نشود اما وقت آلوده شد به شدت ارزشش اُفت می‌کند پس باید حکمت خدا را فهمید. یکی از احکام قرآن، ازدواج موقت است. وقتی حکمت این حکم را نفهمیم به نظر ما غلط جلوه می‌کند و داستان ما می‌شود داستان یک بام و دو هوا (از سویی خدا و قرآن را حکیم می‌دانیم از طرف دیگر همین حکم ازدواج موقت را نمی‌پذیریم و در این اعتقاد، از عُمَر بن خطاب پیروی می‌کنیم چون او در مقابل نص قرآن اجتهاد کرد و ازدواج موقت را ممنوع کرد) با این مقدمه، فرمایش شهید علامه مطهری (عبارت دقیق شهید علامه مطهری را از علامه جوادی آملی یاد گرفته‌ام) را تقدیم شما خوانندگان محترم می‌کنم: یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری- که مذهب رسمی کشور ماست- این است که ازدواج به دو نحو می‌تواند صورت بگیرد: دائم و موقت. ازدواج موقت و دائم در پاره‌ای از آثار با هم یکی هستند و در قسمتی اختلاف دارند. آنچه در درجه اول این دو را از هم متمایز می‌کند، یکی این است که زن و مرد تصمیم می‌گیرند به طور موقت با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل بودند تمدید کنند تمدید می‌کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا می‌شوند. دیگر اینکه از لحاظ شرایط، آزادی بیشتری دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان می‌بندند. مثلاً در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده‌دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود، ولی در ازدواج موقت بستگی دارد به قرارداد آزادی که میان طرفین منعقد می‌گردد؛ ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند. در ازدواج دائم، زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند، اما در ازدواج موقت بسته به قراردادی است که میان آنها منعقد می‌گردد. در ازدواج دائم، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث می‌برند، اما در ازدواج موقت چنین نیست. پس تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود «آزاد» است، یعنی وابسته به اراده و قرارداد طرفین است؛ حتی موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعی آزادی به طرفین می‌بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار می‌دهد. در ازدواج دائم، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارند از بچه‌دار شدن و تولید نسل جلوگیری کنند، ولی در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت، این نیز نوعی آزادی دیگر است که به زوجین داده شده است. اثری که از این ازدواج تولید می‌شود یعنی فرزندی که به وجود می‌آید، با فرزند ناشی از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتی ندارد. مهر، هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نیست، مهرالمثل تعیین می‌شود. همان طوری که در عقد دائم، مادر و دختر زوجه بر زوج، و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و محرم می‌گردند، در عقد منقطع نیز چنین است، و همان طوری که خواستگاری کردن زوجه دائم بر دیگران حرام است خواستگاری زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است. همان طوری که زنای با زوجه دائم غیر، موجب حرمت ابدی می‌شود زنای با زوجه موقت نیز موجب حرمت ابدی می‌شود. همان طوری که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتی عده نگه دارد زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانه است و عده زن غیر دائم دو نوبت یا چهل و پنج روز. در ازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست، در ازدواج موقت نیز روا نیست. این است آن چیزی که به نام ازدواج موقت یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنی ما نیز عین آن را بیان کرده است. بدیهی است که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم. و اما اینکه مردم ما به نام این قانون سوء استفاده‌هایی کرده و می‌کنند، ربطی به قانون ندارد. لغو این قانون جلوی آن سوء استفاده‌ها را نمی‌گیرد بلکه شکل آنها را عوض می‌کند ادامه دارد👇 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بعلاوه صدها مفاسدی که از خود لغو قانون برمی‌خیزد. ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسی می‌کنیم: الف. زندگی امروز و ازدواج موقت. ب. مفاسد و معایب ازدواج موقت. زندگی امروز و ازدواج موقت‌ چنانکه قبلاً دانستیم ازدواج دائم مسؤولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین تولید می‌کند. به همین دلیل پسر یا دختری نمی‌توان یافت که از اول بلوغ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار می‌گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است. اگر در دوران ساده قدیم یک پسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر به عهده او گذاشته می‌شد بر می‌آمد، در دوران جدید ابداً امکان پذیر نیست. یک پسر موفق در دوران تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد، در 25 سالگی فارغ التحصیل می‌گردد و از این به بعد می‌تواند درآمدی داشته باشد. قطعاً سه چهار سال هم طول می‌کشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گردد. همچنین است یک دختر موفق که دوران تحصیل را می‌خواهد طی کند. جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی‌ شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسی او به اوج خود رسیده است تکلیف به ازدواج بکنید، به شما می‌خندند. همچنین است یک دختر محصل شانزده ساله. عملاً ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مسؤولیت یک زندگی را- که وظایف زیادی برای آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان آینده‌شان ایجاد می‌کند- بپذیرند. کدام‌یک؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم. جنسی یا ازدواج موقت؟ از شما می‌پرسم: آیا با این حال، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم؟ آیا طبیعت‌ به مرد معینی اختصاص پیدا کند قهراً هر مردی هم به زن معینی اختصاص پیدا می‌کند، مگر آنکه از یک طرف عدد بیشتری باشند. بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را می‌گذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند. استاد مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص 48 تا 51 کرامتی: لطفا ما بقی مطلب را از کتاب استاد شهید بخوانید. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
🌹شب یلدا ۱۴۰۰: در جمع ایتام و کودکان معلول 🌹شب یلدا ۱۴۰۱: در منزل شهید آرمان علی‌وردی 🌹شب یلدا ۱۴۰۲: در جمع سربازان گلستانی به یاد شهید سید ابراهیم رئیسی https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
🔰 امام خمینی و مخالفتی که فهم نشد 🔸۲۹ آذر سالروز درگذشت آیت‌الله منتظری است. او تنها کسی در ایران است که برای زمانی چند ساله عنوان «قائم مقام رهبری» داشت که عبارتی جایگزین برای رهبری آینده نظام بود. گرچه او پس از امام خمینی رهبر نشد و حضرت امام، در فروردین ۶۸ تصریح کردند که «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آن‌ها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید...» او پس از این نامه، استعفایی خطاب به امام خمینی نوشت و امام هم آن را پذیرفتند. 🔸تصور غالب در افکار عمومی این بود که امام خمینی با قائم مقامی مرحوم منتظری موافق هستند، اما یکی از مهم‌ترین بخش‌های نامه 6 فروردین امام این جمله خطاب به آیت‌الله منتظری است که «والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم» البته امام در آن عبارات سه قسم جلاله یاد می‌کنند برای سه موضوع: ««والله قسم‌ من‌ از ابتدا با انتخاب‌ شما مخالف‌ بودم‌.... والله قسم‌ من‌ با نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ مخالف‌ بودم‌... والله قسم‌ من‌ رأی‌ به‌ ریاست‌ جمهوری‌ بنی‌صدر ندادم‌ و در تمام‌ موارد، نظر دوستان‌ را پذیرفتم‌». 🔸جالب آنکه در هر سه مورد هم تصور بسیاری از مردم این بود که امام هم موافق هستند. این یعنی که بسیاری از مردم در شناخت نظر ولی جامعه اسلامی دچار اشتباه شده بود و طبعاً نقش خواص در این عدم درک برجسته است. 🔸امام خمینی در پاسخ به استعفای آیت‌الله منتظری هم این مخالفت خود را تصریح می‌کنند و می‌نویسند: «هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم، و در‌‎ ‌‏این زمینه هر دو مثل هم فکر می‌کردیم. ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند؛ و من هم‌‎ ‌‏نمی‌خواستم در محدودۀ قانونی آنها دخالت کنم.» 🔸سخن صریحی هم از آیت‌الله گیلانی وجود دارد که امام موافق طرح مسئله قائم مقامی در خبرگان نبودند، اما صریحاً هم مقابل تصمیم خبرگان نمی‌ایستند. مشی حضرت امام اینگونه بوده که وارد مداخله در وظایف قانونی نهادهای دیگر نمی‌شدند و اجازه می‌دادند امور از مسیر عادی خود پیگیری شود، مگر در جایی که نظام اسلامی و انقلابی را که حاصل دسترنج مردم و خون دادن آنهاست، در خطر ببینند. چنانچه ۴ سال بعد إبایی نداشتند که تصریح کنند آقای منتظری صلاحیت رهبری نظام را ندارد. البته ۴ سال بعد شناخت مردم از مرحوم منتظری هم تغییراتی کرده بود و پذیرش نظر امام برایشان راحت‌تر بود. 🔸امام پس از علنی شدن مصوبه خبرگان در مورد قائم مقامی آیت‌الله منتظری هم سکوت می‌کنند و سخنی در تایید نمی‌فرمایند. توجه به همین سکوت معنادار هم می‌توانست قرینه‌ای مبنی بر مخالفت ایشان باشد. حتی امام در دیدار با اعضای خبرگان هم در این زمینه صحبتی نمی‌کنند. 🔸امام یک هفته پس از علنی شدن این مصوبه در سال ۶۴ با مسئولین نظام دیدار داشتند و یک کلمه هم در مورد جانشینی خود صحبت نکردند. هفدهم آذر ماه هم همان سال هم ۲۰۰ نفر از نمایندگان مجلس بیانیه تبریک و تهیت به امام برای این انتخاب را در صحن علنی خواندند که باز هم واکنش امام سکوت بود. در واقع نه تنها نظر واقعی امام از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی درک نشده بود، بلکه حتی نامه تبریک هم به ایشان نوشته بودند! 🔸نباید از ولی‌فقیه انتظار داشت در همه امور تصریح به نظر خود کنند و پشت بلندگو همه چیز را بگویند؛ گاه مصالحی وجود دارد که رهبر جامعه اسلامی ترجیح می‌دهد بی آنکه صراحتاً مداخله کند، نکاتی را تلویحی یا از مسیری غیر از بلندگو و تریبون رسمی بیان کنند. این قرائن و شواهد و مسیرها را باید شناخت و به وقتش درک کرد. کبری آسوپار @Kayhan_online
😭😭😭😭 شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 🌟😔فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟😔 ┈•••⊰❀⚜️❀⊱•••┈ 🇮🇷 بچه‌های انقلاب 🌐 @b_enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج واِنَّ مِن اَهلِ الكِتابِ لَمَن يُؤمِنُ بِاللهِ وما اُنزِلَ اِلَيكُم وما اُنزِلَ إلَيهِم خاشِعينَ لِلّهِ لايَشتَرونَ بِآياتِ اللهِ ثَمَناً قَليلاً اُولئِكَ لَهُم أجرُهُم عِندَ رَبِّهِم إن اللهَ سَريعُ الحِساب (199) فرق گذاردن ميان رسولان الهي(عليهم‌السلام)، كتمان ميثاق خداوند در مورد بيان آيات و فروختن آن به بهاي اندك، از صفات نكوهيده برخي از اهل كتاب بود؛ ولي بعضي ديگرشان خود را از آلودگي هايي كه همكيشانشان بدان مبتلا بودند پاك نگه داشتند و خداي سبحان نيز با نفي صفات ياد شده از ايشان، آنان را مي ستايد و از الطاف خاص خويش بهره مند مي كند و به آن ها سرعت در حساب را وعده مي دهد. نخستين كمال از كمال هاي پنج گانه مذكور در اين آيه براي گروه مزبور، ايمان موحدانه به خداست كه كمال هاي ديگر مترتب بر آن اند. ايمان اين دسته از آسيب شرك خفي و خفيف و از گزند ادعايي (نه واقعي) بودن مصون بود. واجدان ايمان توحيدي ناب، بعد از ايمان به خدا به مهم ترين كتاب او يعني قرآن مؤمن اند؛ سپس به كتاب هاي آسماني ديگر، زيرا قرآن بر همه آن كتاب ها مهيمن است و تقدّم رتبي دارد. قرآن مخصوص نژاد يا ملتي خاص نيست و تعبير (اُنزِلَ إلَيكُم) به سبب خطاب آن به عده اي خاص در آغاز نزول است. پيروان انبياي پيشين همچون مسلمانان بايد به همه پيامبران و كتاب هاي آسماني، به ويژه به پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم ايمان داشته باشند. بعضي از اهل كتاب به امتثال اين حكم موفق اند. همه ايمان هاي گروه ياد شده از اهل كتاب، همراه خشوع و متواضعانه است. آنان با ايمان به قرآن و آورنده آن، عملاً از تبشير كتاب ها و پيامبران پيشين كه به دست دينفروشان مستور شده بود پرده برداشتند، بنابراين «عدم اشتراي بهاي اندك با فروش آيات الهي»، ضمن آنكه صفت سلبي است، افشاگري ثبوتي و نيز تلميح به گمراهاني است كه حق را به باطل فروختند. تسنيم ج 16 صص 758 و 759 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
کاربرد درجات و درکات پس محرّكِ هر متحرك خداست. حال اگر متحركْ راه خوب را برگزيد خدا او را در همان راه بالا مي برد و به درجاتي رفيع مي رساند: (يرفَعِ الله الذين آمنوا منكم والذين أُوتوا العلم درجات) [2] و اگر راه سقوط به طرف دَرَكات را در پيش گرفت و از راه خداي سبحان و رسول گرامي (صلي الله عليه و آله و سلم) فاصله گرفت باز هم مولّي و محرك او در اين راه خداي سبحان است و او را تا به مقصدش كه همان دوزخ است مي رساند: (ومن يُشاقِقِ الرسول من بعد ما تبيّن له الهدي ويتّبع غير سبيل المؤمنين نُولّه ما تولّي ونُصْلِه جهنّم وساءت مصيراً)[3]. =========== [2]ـ سوره‌ي مجادله، آيه‌ي 11. [3]ـ سوره‌ي نساء، آيه‌ي 115. تسنيم 492/1 کرامتی: نتیجه می‌گیریم که برای مراحل امور مطلوب و پسندیده، درجات را به کار ببریم و برای مراحل امور نامطلوب و ناپسند، دَرَکات را. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟ ولی خوشبختانه در این صد ساله اخیر این مسائل از نو مطرح شد. حرف من این است: حالا که مطرح شده است ما بر سر یک دوراهی قرار گرفته‌ایم. گفتیم که اسلام با انقلاب پیوند دارد، بذر انقلاب در اسلام وجود دارد. ولی ما مسلمان‌های به اصطلاح انقلابی، ما که الان، هم مسلمانیم و هم معتقد به انقلاب، بر سر یک دوراهی قرار گرفته‌ایم و این دوراهی خیلی دقیق است یعنی در ابتدا تشخیص داده نمی‌شود که دو راه است اما واقعا دو راه است و تدریجا با یکدیگر زیاد فاصله می‌گیرند و آن این است که انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟ آینده ما چه باید باشد؟ راه آینده ما راه انقلاب اسلامی باید باشد یا راه اسلام انقلابی؟ انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف اسلام و ارزش‌های اسلامی است، انقلاب و مبارزه برای برقراری ارزش‌های اسلامی است، یعنی مبارزه برای ما هدف نیست وسیله است، اسلام و ارزش‌های اسلامی برای ما هدف است. ما انقلاب می‌کنیم برای ارزش‌های اسلامی، مبارزه می‌کنیم برای ارزش‌های اسلامی، پس هدف برای ما اسلام است، مبارزه و انقلاب برای ما وسیله است. اما عده‌ای میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی اشتباه می‌کنند یعنی برای آنها مبارزه و انقلاب هدف است، اسلام وسیله‌ای است برای مبارزه و انقلاب. نتیجه‌اش این است که از اسلام انتخاب می‌کنیم؛ هر چه از اسلام ما را در مسیر مبارزه قرار بدهد آن را قبول می‌کنیم و هر چه از اسلام- لااقل فکر کنیم- ما را در مسیر مبارزه قرار ندهد آن را از اسلام طرد می‌کنیم. آنوقت بر اساس این که ما اسلام را هدف و مبارزه و جهاد را وسیله‌ای برای برقراری ارزش‌های اسلامی بدانیم یا مبارزه را هدف بدانیم تفسیرها از اسلام، انسان، توحید، تاریخ، جامعه و تفسیرها از آیات قرآن متضاد و متناقض می‌شود. آن که مبارزه را هدف می‌داند می‌گوید من همیشه باید در حال مبارزه باشم و اصلا اسلام آمده برای مبارزه. نه، اسلام نیامده برای مبارزه، در اسلام عنصر مبارزه هست. اسلام خیلی دستورها آورده است یکی از آنها مبارزه‏ است اما نه این که اسلام آمده فقط برای مبارزه و هدفی جز مبارزه ندارد. اسلام آمده برای این که بشریت را به سعادت برساند، یکی از وسایلی که در شرایط خاص از آن وسایل استفاده می‌کند مبارزه است. استاد مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، صص 92 و 93 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پای درس استاد فخرآور! ♦️تحولی در ادبیات عرب 😂 🌎@Shakhes3🔜
دکتر محمدرضا کرامتی
⭕️ پای درس استاد فخرآور! ♦️تحولی در ادبیات عرب 😂 🌎@Shakhes3🔜#شاخص
وقتی این را دیدم به خودم گفتم بعضی از دشمنان بی‌منطق اسلام چقدر جاهل‌اند! بعدش به یاد حديث «الناس أعداء ما جهلوا: مردم دشمن چیزی هستند که نسبت به آن جاهل‌اند. نهج البلاغه» افتادم. سپس به یاد این کلام افتادم که: اگر کسی موافق فلسفه است باید فلسفه بخواند و اگر می‌خواهد با آن مخالفت هم کند باید فلسفه بداند تا بفهمد دارد با چه چیزی مخالفت می‌کند. محمدرضا کرامتی https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402