eitaa logo
دکتر محمدرضا کرامتی
496 دنبال‌کننده
899 عکس
991 ویدیو
38 فایل
دکتر رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه فردوسی مشهد «نشر مطالب کانال، فقط همراه لینک آن رواست» نکات تفسیری نقد ترجمه‌های قرآن، آثار متفکران و... مفردات قرآن معرفی کتاب فرق کلمات طرح سؤال عقاید امامیه اخلاق احکام و... @mohammadrezakaramatitafsirdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
(فَتَيات)[1] ، همچنين اينكه كنيزان را اصل و صاحبان را اهل آنان قلمداد فرمود: (فانكِحوهُنَّ بِاِذنِ اَهلِهِنّ)، تكريم كنيزان و بنيانگذاري ارزشي اخلاقي است. ضمير «كُم» در (اَيمانُكُم) و (فَتَياتِكُم) يعني افراد جامعه تان نه خصوص خانواده تان. راز تعبير به «كنيز خودتان» همانا تنزيل جامعه اسلامي در حكم اصل واحد است؛ يعني همگي از يك اصل و واقعيتيد. ايمان در همسر شرط است و ازدواج با زن مشرك ممنوع و باطل است.[2] قيد ايمان براي كنيزان: (فَتَياتِكُمُ المُؤمِنات) نيز شرط فقهي و لزومي است؛ برخلاف احصان و عدم سفاح و عدم اتخاذ اخدان در (مُحصَناتٍ غَيرَ =========== [1]ـ «فتيات» جمع «فتاة» است. «فتي» (مذكر) و «فتاة» (مؤنث) به معناي نوجوان باطراوت است و به صورت كنايي براي بردگان براي هر دو حالت جواني و پيري به كار مي رود (ر.ك: مفردات، ص625؛ المصباح المنير، ص462، «ف ت ي»). [2]ـ سوره بقره، آيه 221. مُسفِحاتٍ ولامُتَّخِذاتِ اَخدان) كه قيدي ارشادي و شرط رجحان اند نه قيد لزومي؛ يعني نه احصانِ به معناي عفت شرط صحت عقد است و نه سفاح و نه دوست پسرگيري مانع صحت آن. ظاهراً قيد ايمان در (فَتَياتِكُمُ المُؤمِنات) در برابر شرك است، بنابراين، طبق اطلاق آيه، با حفظ دو شرط عدم تمكن و خوف عنت، ازدواج دائم يا موقت با كنيزان اهل كتاب نيز جايز است؛ مگر آنكه درباره كنيز كتابي، نصوصي معتبر بين نكاح دائم و منقطع فرق گذارند. در ازدواج بايد زن و مرد كفو و همتاي يكديگر باشند و در كفو بودن، اصلِ ايمان كافي است و راه اثبات آن، سيره ظاهر شخص است و به آگاهي آن دو از درون يكديگر نيازي نيست، زيرا تنها خداوند از اسرار و ضماير باخبر است: (واللهُ اَعلَمُ بِايمنِكُم). اين جمله، هشدار و تأكيد است كه ايمان را كم ارزش نشماريد. تعبير (بَعضُكُم مِن بَعض) براي نفي تمايزهاي لغو و بي اساس مادي است؛ مانند نفي تمايز فقير و غني از يك سو، و مالك كنيز و فقير ناتوان از ازدواج با زن آزاد از سوي ديگر و انسان آزاد و برده از سوي سوم در آيه مورد بحث. اگر ازدواج با زن آزاد مقدور باشد، ازدواج با كنيز ممنوع است. خداي سبحان پس از اعلام اين حَظْر و منع، چنين مي فرمايد: (فانكِحوهُنّ) معناي اين امر به سبب آمدن آن پس از حَظْر و منع، اباحه نكاح با كنيزان در صورت حصول و پيدايش شرايط است نه وجوب و لزوم آن. طبق اطلاق(فانكِحوهُنّ)همانند(...اَن يَنكِحَ المُحصَناتِ المُؤمِنات)، كه هر دو نوع نكاح دائم و منقطع را دربر مي گيرد، كسي كه از نكاح دائم يامنقطع با زنان آزاد ناتوان است و خوف عنت دارد، مجاز است با كنيزان ازدواج دائم يا موقت كند. در نكاح كنيز، اذن صريح مولاي وي شرط است و رضا يا اذن فحوا كفايت نمي كند و در آيه شريفه نيز سخن از «اذن» است نه رضا: (فانكِحوهُنَّ بِاِذنِ اَهلِهِنّ). خداي سبحان در اين تعبير براي دعوت موالي و مالكان كنيزان به احترام و رفتار نيكوي خانوادگي، از آنان (موالي) به «اهل» ياد كرده است نه موالي و مانند آن. از كلمه (اَهلِهِنّ) برمي آيد كه كنيزان با مالكان آن ها اهليت دارند و عضوي از اعضاي پيكر خانواده اند. خداوند در اين تعبير براي اجلال و تكريم كنيزان آنان را اصل قرار داده و صاحبان آنان را اهل آن ها دانسته است نه آن ها را اهل موالي. ظاهر اضافه اجر (مهر) به كنيز: (اُجورَهُنّ) آن است كه وي مالك مهر است و ظاهر ايتاي اجر به كنيز: (وآتوهُنَّ اُجورَهُنّ) نيز همان اعطاي تمليكي و تسليم به مالك مهر است. طبق اين دو شاهد، مهر متعلق به كنيز است؛ ليكن طبق ادله ديگر، برده مالك چيزي نمي شود، زيرا عبد و كنيز در امور مالي و كسب يا اصلاً مالك مال نيستند يا در مالكيت آن استقلال ندارندمگر عبد مكاتب كه بدين لحاظ مستقل است و از اين رو تمام مهر كنيز در اختيار مالك او قرار مي گيرد و خود او جز با اجازه مولايش براي قبض يا عفو مهر، نمي تواند مهر خويش را ببخشد يا بگيرد. «معروف» يعني به گونه اي شرع پسند و راه كشف رضاي شارع يا عقل است يا نقل معتبر. ايتاي مهريه به شكل معروف: (وآتوهُنَّ اُجورَهُنَّ بِالمَعروف) آن است كه حق مسلم آنان را بدون هيچ نقصي در كميت يا كيفيت ادا كرده، هم از مقدار آن هيچ نكاهند و هم در دادن آن بدرفتاري نكرده و بي سهل انگاري يا تأخير و مماطله بپردازند. خداوند سبحان همراه مسائل فقهي ياد شده به اين نكته اخلاقي نيز توجه مي دهد كه با عفايف ازدواج كنيد. برخي كنيزان علني اهل فساد و بزهكاري اند كه به اهل سفاح (زنا) معروف اند: (مُسافِحت) و برخي كنيزان با دوستيابي سرّي، دوستان پنهاني دارند: (مُتَّخِذاتِ اَخدان) آيه شريفه به تفصيل از اين دو قسم نهي كرده و مي فرمايد: با كنيزاني ازدواج كنيد كه نه آشكارا به گناه بي عفتي آلوده شده و زنا كنند و نه براي تبهكاري، دوستاني مخفي و ارتباط دوستانه پنهان و غيرشرعي داشته باشند. ادامه دارد 👇
مراد از «محصنات» در جمله (مُحصَناتٍ غَيرَ مُسافِحات) كنيزان پاكدامن است نه زنان آزاد و نه زنان شوهردار. اشتراط پاكدامني در ازدواج، حكمي اخلاقي است نه فقهي. پاكدامني براي همگان مطلوب و باارزش است. تأكيد آن براي كنيزان از آن روست كه آنان بر اثر تحميل و سودجويي مادي برخي مالكان بيشتر در معرض فساد اخلاقي، اجتماعي و بزهكاري بودند. كنيزاني كه زمينه طهارت را يافته و به احصان درآيند، يعني خود از درون اراده تحصّن و ابقا بر اين حالت دارند و از بيرون نيز مولا آنان را به تن دادن به فحشا مجبور نكرده و فسادي بر آنان تحميل نمي شود، اگر آلوده و مرتكب فحشا شوند، حدّشان نصف حدّ افراد آزاد است؛ ولي چنانچه اراده مختارانه نباشد بلكه اكراه و اجبار بر زنا باشد، به دليل حديث رفع، حدّي ندارند. آنان همان گونه كه زندگي ساده، حقوق كمتر، سطح علمي و فرهنگي پايين تري دارند، حدّشان نيز در محدوده ترك حقوق الله (نه حقوق الناس) كمتر است. الف و لام در (العَذاب) براي عهد است؛ و مراد از آن همان يكصد تازيانه اي است كه در آيه دوم سوره «نور» آمده است، چون رجم عذابي تنصيف ناپذير است و عذاب نصف بردار كه هر دو نيمش عذاب است، منحصر به تازيانه است. افزون بر عدم توانايي مالي از ازدواج با زن آزاد، شرط ديگر جواز و حليت ازدواج با كنيز، نياز به همسر و ترس از به زحمت افتادن است. بدون حصول اين شرط نيز عقد حرّ با كنيز باطل است. مشقت و اضطرار معتبر در اينجا به امور جنسي و غريزي منحصر نيست تا عنت را خصوص فروافتادن در دام زنا بدانيم، بلكه مرد مضطر به همسرداري با هرگونه اضطرار كه توان مالي ازدواج با زن آزاد را ندارد مي تواند با كنيز به شكل دائم يا موقت ازدواج كند. بر اين اساس، (خَيرٌ لَكُم) در جمله (واَن تَصبِروا خَيرٌ لَكُم) حكمي اخلاقي است؛ يعني در موردي كه ازدواج با كنيز جايز است اگر دشواري ها را تحمل كرده و با كنيز ازدواج نكنيد براي شما بهتر است، چون كنيز تحت امر و نهي مولاي خود است و جدايي و طلاقش به دست اوست و بر اثر وضعيت زندگي و ضعف اخلاقي در معرض آلودگي است. اگر كسي به اين اشتباه دچار شود و توبه كند، به يقين خداوند مي بخشد: (واللهُ غَفورٌ رَحيم). اما اگر مراد از (واَن تَصبِروا خَيرٌ لَكُم)، صبر بر تحمّل مشقت و عنت باشد ـ تا موجب بزهكاري نشود ـ نه نكاح با كنيز، به ديگر سخن، عنت به معناي زنا دانسته شود، (اَن تَصبِروا خَيرٌ لَكُم) بدين معناست كه واجب است بر شما كه از زنا صبر كنيد، پس مراد خير تعييني و لزومي است نه تفضيلي و مستحب، چون پرهيز از زنا واجب و لازم است نه راجح و مستحب. بر اساس اين معنا جمله مزبور نمي تواند قرينه و مؤيد ادعاي ارشادي و اخلاقي بودن اصل حكم و شرط عدم استطاعت از ازدواج با زن آزاد براي جواز و حليت ازدواج با كنيزان قرار گيرد و گفته شود: چون در اينجا واژه «خير» نشان الزامي نبودن حكم است، در صدر آيه نيز شرط عدم استطاعت قيدي غيرلزومي است و ازدواج با كنيز در صورت استطاعت مزبور محكوم به كراهت ارشادي است نه حرمت تكليفي و نه بطلان وضعي. گفتني است كه منافاتي ندارد كه در پي حكم لزومي صدر آيه درباره بطلان ازدواج با كنيز، جمله مزبور ارشاد به اين باشد كه در صورت دشوار بودن ازدواج با زن آزاد، اگر مشكلات را صابرانه تحمل كند، برايش بهتر است از ازدواج با كنيز (هرچند جايز باشد)، چون دشوار است كه كنيزي هم خدمتگزار مولاي خود باشد و هم همسر ديگري. تعبير (واللهُ غَفورٌ رَحيم) نشانه اباحه يا استحبابِ حكم مزبور نيست و در اينجا نيز كه مقتضي منع قطعي و لزوم ترك نكاح با كنيز هست، اباحه نكاح با كنيز و عدم لزوم ترك را نمي رساند. تسنيم ج 18 صص 366 تا 373 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
کاربرد حساب شده‌ی کلمات بعد از شهادت سپهبد شهید، علی صیّاد شیرازی از فردی که در مورد این شهیدِ صیادِ دلِ رهبر، صحبت می‌کرد شنیدم که ایشان در کاربرد کلمات دقت می‌کردند. بعد از این شنیدن، هر وقت در صحبت‌های ایشان که از تلویزیون پخش می‌شد، دقت می‌کردم، می‌دیدم که آن ادعا درست است. این خوبی به طور کامل در من محقق نشده‌ است. محمدرضا کرامتی https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
؟ ۵ بهاء الدين خرمشاهی: کافر و بی‌دین هم خودی است. روزنامه صبح امروز_ شهریور 78 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
شاه رفت مناسبتی از سال قمری بود. کلاس چهارم بودم با حدود نه سال و نیم سن. در مسجد تاتار بالا نشسته بودم. شاید اولین بار بود که در عمرم روزنامه می‌دیدیم و احتمالا نمی‌دانستم که به آن برگه‌های بزرگ روزنامه می‌گویند. مرد غریبه‌ای روزنامه به دست داشت و داشت صفحات وسط آن را می‌خواند اما صفحه اول روزنامه به طرف ما بود. دیدم با خط درشت نوشته است: «شاه رفت». فهمیدم که این جمله، بسیار مهم است و مراد از فعل «رفت» برایم روشن بود. برای اولین بار، عکس و نام امام خمینی را از یک حوزوی هم‌روستایی که عکس امام را به منزل ما آورده بود و به مرحوم پدرم داد (گمان می‌کنم دوره قرآن در منزل ما بود) دیدم و شنیدم. یادم نیست دیدن آن روزنامه زودتر بود یا دیدن عکس امام خمینی. محمدرضا کرامتی https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دکتر محمدرضا کرامتی
یکی از برادران عزیزم بعد از خواندن خاطره‌ی حقیر، این صفحه‌ی اول روزنامه را برایم فرستاده‌اند. خدا خیرشان دهد که برای تبیین، خیلی جهاد دارند. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج يُريدُ اللهُ لِيُبَيِّنَ لَكُم ويَهدِيَكُم سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبلِكُم ويَتوبَ عَلَيكُم واللهُ عَليمٌ حَكيم (نساء، 26) واللهُ يُريدُ اَن يَتوبَ عَلَيكُم ويُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعونَ الشَّهَواتِ اَن تَميلوا مَيلاً عَظيما(نساء، 27) يُريدُ اللهُ اَن... (28) اين آيات هدف از تشريع احكام ياد شده در آيات پيشين را بيان مي كند. البته مضمون اين آيات مي تواند راجع به همه احكام و حِكَم قرآن باشد؛ ليكن قدرمتيقّن از آن ها احكام نكاح دائم و منقطع و ازدواج با آزاد و كنيز از يك سو و بيان ضعف انسان در برابر غريزه جنسي از سوي ديگر است. جمله (يُريدُ اللهُ لِيُبَيِّنَ لَكُم) چنانچه در آن مفعول (يُريد) محذوف و تقدير آن «يريد الله تبصيركم ليبيّن لكم» باشد، بدين معناست كه خداوند اراده كرد به شما بصيرت عطا كند تا معارف را براي شما بيان كند، زيرا پيش از شرح صدر و شكوفايي استعداد و فراهم شدن زمينه ادراك معارف، تبيين آن ها سودمند نخواهد بود. اگر (سُنَن) هم مفعول (لِيُبَيِّن) و هم مفعول (يَهدِيَكُم) باشد، آيه شريفه بدين معناست كه خداوند مي خواهد با اين آيات، مؤمنان را با سنت هاي صالح پيشينيان آشنا و آنان را بدان راهنمايي كند؛ اما چنانچه (سُنَن) فقط مفعول (يَهدِيَكُم) باشد، بدين معناست كه بيان احكام گذشته براي دو هدف است: 1. بيان معارف و قوانين الهي براي مؤمنان؛ 2. هدايت مؤمنان به سنت هاي صالح گذشتگان و دور كردن آنان از روش هاي باطل. تبيين و هدايت و توبه: (لِيُبَيِّنَ لَكُم ويَهدِيَكُم سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبلِكُم ويَتوبَ عَلَيكُم) همان «تعليم كتاب و حكمت» و «تزكيه و تربيت» است كه دو هدف سامي فرستادن پيامبر و فروفرستادن وحي الهي اند. «تبيين» به بخش علمي و نظري رهاورد وحي اشاره دارد و «هدايت و توبه و عطف توجه پروردگار به گرايش فلاح و صلاح امت»، به بخش عملي آن. چون ذيل آيه نخست به همه مطالب مزبور بازمي گردد نه خصوص توبه، وصف (عَليمٌ حَكيم) آمده است نه «غفور رحيم». گفتني است كه ذكر اقسام نكاح در اين آيات و تعبير «هدايت سنت هاي سلف صالح» در اين باره، مستلزم تطابق كامل و يكي بودن احكام شرايع انبياي گذشته(عليهم‌السلام) درباره زن آزاد و كنيز با احكام مذكور در قرآن نيست. جمله (يَتوبَ عَلَيكُم) در پايان آيه نخست و نيز آغاز آيه دوم آمده است. چنانچه معناي توبه اول غير از مقصود از توبه دوم باشد، تكرار براي تأكيد نيست. تكرار توبه در جمله (واللهُ يُريدُ اَن يَتوبَ عَلَيكُم) مي فهماند كه جمله (ويُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعونَ الشَّهَوات) تنها به فقره پاياني آيه قبلي تعلق دارد نه همه آيه. خداي سبحان راه هاي پاكي و حفظ عفت را بيان مي كند تا مسلمانان با عمل به پيام ها و رهنمودهاي آيات پيشين و رو آوردن به ازدواج دائم و موقت با زنان آزاد يا كنيز، پاكدامن باشند و هدايت يابند و خداوند با پذيرش توبه و بازگشت آنان، به آن ها رجوع و تعطف كند ـ و اين، توبه دوم الهي است ـ ولي خواسته اهل شهوت و دشمنان دين، ميل عظيم مسلمانان به شهوت هاست. آنان مي خواهند مسلمانان كاملاً از مسير دين جدا و منحرف شوند و به فساد بگروند، از اين رو مي كوشند مسلمانان را از راه هاي پاكي بازدارند. ذكر (يَتَّبِعونَ الشَّهَوات) قرينه اي بر اين خواست و كوشش آن هاست. خداوند متعالي با تشريع و نزول احكام ياد شده مي خواهد تخفيف دهد و بار انسان را سبك كند، زيرا انسان ضعيف آفريده شده و در بسياري از امور ناتوان است، از اين رو اگر ميل و خواهش نفساني عظيم باشد، هيچ چيز مانع آن نيست. تسنيم ج 18 صص 412 تا 414 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
و 49- لا يتتبّع العورة؛ زشتي هاي ديگران را پي گيري نمي كند، تا خدا پي گير زشتي هاي او نباشد؛ زيرا اگر خدا پي گير عيوب كسي باشد بالاخره او را رسوا خواهد كرد: «لا تتبّعوا عورات المؤمنين فإنّه من تتبّع عوْرات المؤمنين تتبّع الله عورته ومن تتبّع الله عورته فَضَحَه ولوْ فى جوْف بيته»[3]. 50- وقوراً؛ بسيار با وقار است. 51- صبوراً؛ بسيار صابر است. ادب فنای مقربان ج 1 ص 285 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
وظيفه عالمان در عصر امام زمان(عليه السلام) 1. پرهيزگارى و پيشوايى پرهيزگاران نمونه‌اى از ولايت اولياى خدا 2. جهاد همه جانبه فرهنگى 3. دستگيرى از نسل جوان 4. تجهيز به سلاح علم و حكمت مصباح یزدی، آفتاب ولايت https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
السلام علیکِ یا زینبُ یا بنتَ فاطمةَ علیهما السلام. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
. 🌐 شریعتمداری: آقای پزشکیان! شما صاحب ایران نیستید ♦️مدیرمسئول کیهان: رئیس‌جمهور در مصاحبه با شبکه NBC آمریکا گفته است «ایران اصولاً آماده گفت‌وگو با دولت دوم ترامپ است‌»! که با عرض پوزش باید گفت: جناب پزشکیان شما صاحب ایران نیستید! شما رئیس‌جمهور ایران هستید که مسئولیت قوه اجرایی کشور برای ۴ سال به عنوان «یک امانت‌» به شما سپرده شده است و ساز‌و‌کار به‌کار‌گیری این امانت و میزان اختیارات شما نیز به وضوح در قانون مشخص شده و جنابعالی ملزم به حرکت در چارچوب قوانین یادشده هستید. ♦️از این رو، اظهار‌نظر حضرتعالی در مصاحبه با شبکه NBC آمریکا، اولاً؛ بیرون از حوزه اختیارات شماست، ثانیاً؛ به دلایلی که اشاره می‌کنیم، در تضاد کامل با منافع ملی کشورمان است و ثالثاً؛ پیام ذلت به دشمن قسم‌خورده ایران اسلامی است. دشمنی که تاکنون از هیچ جنایتی علیه ایران و مردم این مرز و بوم دریغ نکرده است. 🔗متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید 🇮🇷@Mohammad_Khajavi313🇵🇸