بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#مفردات_قرآن
سورهی فلق
"فَلْق" بعنی شكافتن و جدا كردن. "فَلَق" صفت مشبهه است و معناى مفعول دارد [کرامتی: فَلَق به معنای مفلوق (شکافته شده) است]. نظير"قَصَص" كه به معناى مقصوص (حكايت شده) است، و غالبا اين كلمه به صبح اطلاق میشود چون صبح، شکافته شده از تاریکی است.
"غَسَق" یعنی اول تاریکی شب.
"وَقَبَ" یعنی داخل شد.
در نتيجه معناى آيهی «و من شر غاسق إذا وقب» اين است: و از شر شب وقتى كه با ظلمتش داخل میشود. و اگر در آيه شريفه شر را به شب نسبت داده، به خاطر اين بوده كه شب با تاريكي، فرد بدکار را در رساندن شر، كمك میكند، و به همين جهت میبينيم شرورى كه در شب واقع میشود بيشتر از شرور واقع در روز است. علاوه بر اين، انسان كه مورد حمله شرور است، در شب ناتوانتر از روز است.
"وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ" يعنى و از شر زنان جادوگر، كه در گرهها عليه شخص جادو شده میدمند، و او را جادو میكنند. و اگر از ميان جادوگران، خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر در بين زنان بيشتر است تا مردان، و از اين آيه استفاده میشود كه قرآن كريم تاثير سحر را فى الجمله تصديق دارد.
از تفسیر المیزان علامه طباطبایی رضوان الله علیه.
کرامتی: نفاثات جمع نفاثة است. علامه طباطبایی، تای نفاثة رو تای تأنيث (مؤنث) در نظر گرفته اما شاید تای مبالغه باشه مانند تای علامة (کسی که خیلی علم دارد) و راوية (بسیار روایت کننده) لذا نفاثات منحصر به زنان نیست (و شامل مردان هم میشه).
به دو سوره «فلق + ناس» مُعَوِّذَتان (اسم فاعل) گویند. چون این دو سوره، تلاوت کننده را از شرّ، نگه میدارند. در خیلی از کتابها وجه دیگر این کلمه نوشته شده (مُعَوِّذَتَیْن).
پس تِلاوت این دو سوره خوبه.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈‼️یه روایت از کتب اهل سنت در مورد خلافت امام علی علیه السلام به درخواست یه برادر سنی
💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم
#غدیر
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🇮🇷
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#معرفی_کتاب
#عقائد_امامیه
یکی از کتب مفید، کتاب «عقائد الإمامیة» به زبان عربی، تألیف مرحوم شیخ محمدرضا مظفر است که حاوی عقاید شیعه دوازده امامی (إثنا عشری، جعفری) است.
بخشی از این کتاب، عبارت ذیل است:
عقيده ما (شیعیان إثنا عشری) در مورد اللّه تعالى:
خدای تعالی، واحد، أحد، بیمانند، قدیم، أول، آخر، عليم، حكيم، عادل، حیّ، قادر، غنیّ، سميع، بصير است. جسم نیست، سبکی یا سنگینی، حرکت یا سکون، مکان و زمان، ضد، همسر، فرزند و شریک ندارد، قابل اشاره نیست. دیدگان، او را درک نمیکنند اما او دیدگان رو درک میکند. کسی که قائل به تشبیه خدا شود بدین طریق که او را دارای صورت، دست و چشم بداند و یا معتقد باشد که او به سمای نزدیکتر، نازل میشود یا مانند قمر برای بهشتیان ظاهر میگردد، چنین کسی به منزله کافر به او و جاهل به حقیقتِ خالقِ منزه از نقص است.
از کتاب عقائد الإمامية، ص: 36 که تلخیص، ترجَمه و تقدیم شد.
ویکی پدیا: محمدرضا مظفر، فقیه، اصولی، متکلم، از محققان شیعی در حوزه فقه و اصول، منطق، کلام و عقاید بود. او صاحب سه کتاب مشهور اصول الفقه، المنطق و عقائد الإمامیه میباشد که در حوزههای علمیه شیعه به صورت رسمی تدریس میشوند.
تاریخ تولد: ۱۹۰۴، نجف اشرف، عراق
وفات: ۱۹۶۴، نجف اشرف، عراق
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
محمدرضا کرامتی محرم 1.m4a
25.18M
#سخنرانی_کرامتی
شب دوم (سخنرانی شب اول یا ضبط نشده یا...) دهه عاشورای چند سال پیش در مسجد امام محمد باقر علیه السلام بجنورد که برادر عزیزم هوشنگ رحمتی ضبط کرده اند. از ایشون خیلی متشکرم.
در بخشی از این سخنرانی گفته ام امام خمینی يزيد و معاویه رو به رضا شاه و محمدرضا شاه تشبیه کرده اند اما باید بر عکس میگفتم.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
1.75M
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#نقد_ترجمه_قرآن
نقد ترجمههای فارسی قرآن در مورد «واو» در عبارت «و لیکون من الموقنین» در آیهی 75 أنعام و توضیح شفاهی در مورد فلسفه وجود این واو.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
برکات فراوان شهود ملکوت
بر خلاف گفته برخی مفسران، «واو» در «و لِیَکونَ مِنَ الموقِنین» نه زائد است و نه برای استیناف بلکه عطف به محذوف است؛ یعنی ما ملکوت آسمان ها و زمین را برای اهداف فراوانی به ابراهیم نمایاندیم که یکی از آن ها به یقین رسیدن اوست .
گاهی معارف کلیدی و مطالب اساسی قرآن کریم طبق ادراک توده مردم بیان می شود و به دلیل ضعف قابل و عدم ادراک مخاطب و… فقط بخشی از مطلب اظهار می شود و بخش دیگر آن میان خدا و اولیایش می ماند و بسیاری از راز و رمزها برای عموم فاش نمی شود ، از این رو گاه با عطف به محذوف یاد می شود ؛ مانند آیه مورد بحث : « و لِیَکونَ مِنَ الموقِنین » و « و لِنُعَلِّمَهُ مِن تَأویلِ الا َحادیث » . 1
ارائه ملکوت نکات و برکات فراوانی دارد که جز برای حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) و انسان سالکِ واصل ، که خود باطن عالم و حقیقت هستی را می نگرد ، برای دیگران حتی برای ناظران در ملکوت معلوم نیست . به گفته قرآن یکی از آن برکات ، حصول یقین است که نعمتی بسیار بزرگ است و در پرتو آن سالک و اهل شهود مطالب را بر پایه یقین و باور قطعی خود برای دیگران بیان می کنند .
پاورقی: ______________________
[ 1 ] . سورهٴ یوسف ، آیهٴ 21 .
از تسنیم، ج 26 صص 77 و 78
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
2.27M
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تلفظ_صحیح
در این صوت، در مورد تلفظ و خوندن درست این عبارتها صحبت شده:
یا لثارات الحسين، ثاریکم، اللهم اجعل محیای محيا محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله)، وادی السلام، اقلّاً، اکثراً، تولّی، تبرّی، نبوّت و حییم.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
محمدرضا کرامتی محرم 3.m4a
28.84M
#سخنرانی_کرامتی
شب سوم دهه عاشورای چند سال پیش در مسجد امام محمد باقر علیه السلام بجنورد که برادر عزیزم هوشنگ رحمتی ضبط کرده اند. از ایشون خیلی متشکرم.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تشخیص_اشتباه
متن ذیل👇 بخشی از خطبه قاصعه (خطبه 192) نهج البلاغه و در مورد سابقه پرستش ابلیس است.
در سطر دوم، علامتگذاریِ اشتباه وجود داره. لطفا بفرمایید:
یک. کدوم عبارت اشتباه علامتگذاری شده است؟
دو. عبارتِ درست چیست؟
سه. چرا اونجوری اشتباه است و اینجوری درست است؟
جواب أسَدّ و أخصَر (محکمتر و کوتاهتر) رو تا فردا یکشنبه 5 شهریور ساعت 09:00 برام بفرستین.
اگه مایل بودین، اسمتونو بنویسین.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
این عکس، از نهج البلاغه مرحوم محمد دشتی چاپ زمستان 1379 است. اما امروز (5 شهریور) که به چاپ سال 1385 دسترسی پیدا کردم، علامتگذاری رو اصلاح کرده اند.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
noormags-نقد_و_بررسی_کتاب_تفسیری_«روضه_الامثال»-1387494.pdf
396.1K
#مقاله_علمی_پژوهشی #محمدرضا_کرامتی به نام «نقد و بررسی کتاب تفسیری روضة الأمثال» تأليف شیخ احمد بن عبد الله کوزهکُنانی. مربوط به رساله دکتری
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
نقد استاد شهید مطهری بر مورخان در مورد علت سرپرستی علی علیه السلام توسط پیامدار اسلام صلی الله علیه و آله.
بعضى از مورخين نوشتهاند سال گرانى و سختى پيش آمد. رسول اكرم به عموهايش عباس و حمزه پيشنهاد كرد كه چون ابوطالب تنگدست است و عائلهاش زياد است، در كفالت عائلهاش شركت كنيم. از ابوطالب خواهش كردند. ابوطالب گفت: عقيل براى خودم، ساير فرزندان مرا هركدام مىخواهيد ببريد. عباس طالب را و حمزه جعفر را و رسول اكرم على را گرفتند و با خود بردند. اين داستان به اين صورت، بعيد به نظر مىرسد حقيقت داشته باشد، زيرا همه على را در آن وقت طفل پنج شش سالهاى نوشتهاند و همه نوشتهاند كه جعفر از على ده سال بزرگتر بود و عقيل از جعفر ده سال بزرگتر بود و طالب از عقيل ده سال بزرگتر بود. بنابراين طالب در آن وقت مردى در حدود سى و پنج ساله و عقيل جوانى تقريباً بيست و پنج ساله و جعفر نورسى پانزده ساله بوده. باورى نيست مردانى در حدود سى و پنج ساله و بيست و پنج ساله احتياج به كفالت داشته باشند. سن حمزه كه در اين نقل نامش آمده و همچنين سن خود رسول اكرم نيز در آن وقت در حدود سى و پنج سال بوده؛ يعنى با طالب كه پسر بزرگ ابوطالب بوده تقريباً همسن بودهاند.
معلوم نيست اين داستان اساسى دارد يا ندارد، خصوصاً اينكه تكفّل رسول اكرم على عليه السلام را مربوط به يك سال و دو سال نيست؛ على تا آخر در خانه پيغمبر و تحت تربيت پيغمبر بود و حتى در مواقع عبادت و خلوات عبادت، على را همراه خود میبرد. گذشته از همه اينها طرز رفتار و محبت رسول خدا نسبت به اميرالمؤمنين در همان دوره كودكى، مىرساند كه رسول اكرم شخصاً به على عنايت مخصوص داشت، تنها به خاطر حق شناسى از ابوطالب نبود.
ابن ابى الحديد از فضل بن عباس نقل میكند كه از پدرم عباس پرسيدم: پيغمبر كدام يك از فرزندان خود را از همه بيشتر دوست میداشت؟ گفت: على را. من گفتم: من از تو از فرزندانش میپرسم كه كدام يك را بيشتر دوست میداشت گفت: پيغمبر به اندازهاى كه على را دوست میداشت هيچ كدام از فرزندان خود را دوست نمیداشت.
آن عنايت مخصوص پيغمبر به على از زمان كودكى، میرساند كه علت اصلى اين تكفّل و تحت نظر گرفتن نشأت و تربيت آن حضرت، مناسبات معنوى بوده، او را تربيت میكرد كه در آينده همان سمتى را براى او داشته باشد كه هارون براى موسى داشت يعنى معين و كمك و وزير او بوده باشد. خود على عليه السلام درباره رسول اكرم و تربيت خودش در زير دست پيغمبر میفرمايد: خداوند متعال موجودى غيبى و فرشتهاى بزرگ همراه پيغمبرش كرد كه او را به فضايل، شب و روز رهبرى و تأييد میكرد و من مانند بچه كه دنبال مادر میرود، هميشه او را دنبال میكردم، هرچه از آن دست از تأييد الهى میگرفت از دست ديگر به من بهره میرساند و امر میكرد در عمل به او اقتدا كنم.
اين بود نشأت و تربيت و تعليم على عليه السلام كه برايش شبيه و نظيرى نمیتوان تصور كرد. خودش میفرمايد: من و پيغمبر مانند دو درخت توأم بوديم كه يك ريشه داشته باشد، و من براى او مانند ذراع براى بازو بودم.
اين اتصال و پيوستگى، در تمام شئون زندگى اميرالمؤمنين ظاهر است. سيّد رضى میگويد: سخنان على نشانهاى از علم الهى و بويى از سخنان رسول خدا دارد.
نهج البلاغه گذشته از اينكه آيت فصاحت و بلاغت است، يك گنجينه نفيسى است از معارف اسلامى و بعد از قرآن بهترين اثرى است كه از اسلام در دست است. كلمات اميرالمؤمنين از همان صدر اسلام مورد عنايت و توجه دوست و دشمن بوده.
مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى، ج22، صص 252 تا 254
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402