✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۸۸ و ۸۹ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 📛هیچ گاه همان
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۸۸ و ۸۹
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
آیه بعد، در واقع بیان یکى از جنبه هاى اعجاز قرآن، یعنى جامعیت آن است، مى گوید: ما براى مردم در این قرآن از هر نمونه اى از انواع معارف بیان کردیم (وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَل).
ولى با این حال، اکثر مردم جاهل و نادان جز انکار حق، و نادیده گرفتن دلائل هدایت، عکس العملى نشان ندادند (فَأَبى أَکْثَرُ النّاسِ إِلاّ کُفُوراً).
صَرَّفْنا از ریشه تصریف به معنى تغییر، یا تبدیل و از حالى به حالى کردن آمده است.
کُفُور به معنى انکار حق است.
به راستى این تنوع محتویات قرآن، آن هم از انسانى درس نخوانده، عجیب است; چرا که در این کتاب آسمانى، هم دلائل متین عقلى با ریزه کارى هاى مخصوصش در زمینه عقائد آمده، هم بیان احکام متین و استوار بر اساس نیازمندى هاى بشر در همه زمینه ها، هم بحث هاى تاریخى قرآن در نوع خود بى نظیر، هیجان انگیز، بیدارگر، دلچسب، تکان دهنده و خالى از هر گونه خرافه است.
و هم مباحث اخلاقیش که با دل هاى آماده همان کار را مى کند که باران بهار با زمین هاى مرده!
مسائل علمى که در قرآن مطرح شده، پرده از روى حقایقى برمى دارد که حداقل در آن زمان براى هیچ دانشمندى شناخته نشده بود.
خلاصه، قرآن در هر وادى گام مى نهد، عالى ترین نمونه را ارائه مى دهد.
آیا با توجه به این که: معلومات انسان محدود است (همان گونه که در آیات
گذشته به آن اشاره شده)، مخصوصاً با توجه به این که: پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در محیطى پرورش یافته بود که از همان علم و دانش محدود بشرى آن زمان نیز خبرى نبود، آیا وجود این همه محتواى متنوع در زمینه هاى توحیدى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و نظامى دلیل بر این نیست که: از مغز انسان تراوش نکرده، بلکه از ناحیه خدا است.
و به همین دلیل، اگر جنّ و انس جمع شوند که: همانند آن را بیاورند قادر نخواهند بود.
فرض کنیم، تمام دانشمندان امروز، و متخصصان علوم مختلف جمع شوند دائرة المعارفى تنظیم کنند و آن را در قالب بهترین عبارات بریزند، ممکن است این مجموعه براى امروز جامعیت داشته باشد، اما مسلماً براى یک صد سال بعد نه تنها ناقص و نارسا است، که آثار کهنگى از آن مى بارد.
در حالى که، قرآن در هر عصر و زمانى که خوانده مى شود ـ مخصوصاً در عصر ما ـ آن چنان است که گوئى امروز و براى امروز نازل شده و هیچ اثرى از گذشت زمان در آن دیده نمى شود.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش اول 🌧جود و بخشش بى انتهاى خداوند: همان گونه که در مقدّمه خطبه آمد، انگیز
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش اول
🌧جود و بخشش خداوند
↩️از آنجا که توجّه به نعمت هاى الهى، بر اساس این واقعیت که وجدان انسان، شکر مُنعم را لازم مى شمرد و توجّه بندگان را به او معطوف مى دارد، امام(علیه السلام) در آغاز این خطبه به سراغ این معنا مى رود، تا دل هاى شنوندگان را براى پذیرش بحث هاى آینده آماده سازد.
تعبیر به «منّان» (از ماده «منّ») به معناى بسیار بخشنده است و «فَوائِدُ النِّعَم»مفهوم وسیعى دارد که هرگونه نعمت مادّى و معنوى را شامل مى شود. در اینکه چه تفاوتى میان این جمله وجمله «عَوَائِدُ الْمَزِیدِ وَ الْقِسَمِ» مى باشد؟ چند احتمال وجود دارد; نخست اینکه، تعبیر اوّل اشاره به ضروریّات زندگى است و تعبیر دوم اشاره است به مسائل رفاهى و آنچه مایه آرامش و آسایش و لذّت و نشاط مى گردد.
یا اینکه تعبیر اوّل اشاره به نعمت هاى فردى است و تعبیر دوم (با توجّه به تعبیر «أَلْقِسَم» که از مادّه قسمت است) اشاره به بهره هاى اجتماعى است.
یا اینکه «فَوَائِدُ النِّعمَ» اشاره به روزى هایى است که به هر حال به سراغ انسان مى آید، مانند: آب و هوا و نور آفتاب و روزى هاى ناخواسته و بى تلاش; و تعبیر به «عَوَائِدُ الْمَزِیدِ وَ الْقِسَم» ناظر به روزى هایى است که با تلاش و کوشش و مدیریّت صحیح و درایت و هوشیارى نصیب انسان مى شود. این احتمال وجود دارد که دو تعبیر فوق اشاره به همه این تفسیرها باشد.
در توصیف بعد و ادامه همین مطلب، مى افزاید: «همه بندگان، جیره خوار اویند، و روزى همه آنها را تضمین کرده، و قوت آنها را معیّن ساخته است». (عِیَالُهُ الْخَلاَئِقُ، ضَمِنَ أَرْزَاقَهُمْ، وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهُمْ).
تعبیر به «عیال» از یک سو، اشاره به محبّت و عنایت پروردگار نسبت به بندگان است، و از سوى دیگر مقدّمه اى است براى بیان تضمین ارزاق آنها; چرا که هر کس در برابر عیال و اهل بیت خود، احساس مسئولیّت مى کند. امکان ندارد خداوند بنده اى را بیافریند، ولى روزى او را مقدّر نساخته باشد و اگر مى بینیم در جهان امروز و دیروز، جمعى از گرسنگى جان مى بازند، به دلیل مظالم و افزون طلبى هایى است که ظالمان و ستمگران دارند و بهره دیگران را، غاصبانه به خود اختصاص مى دهند. و گاه نیز به دلیل عدم تلاش و کوشش و به کار نبستن مدیریّت صحیح است; و گرنه این سفره گسترده الهى، پاسخگوى نیازهاى همه انسانها تا پایان جهان است.
سپس به نعمت هاى معنوى پرداخته، مى فرماید: «خداوند راه را به علاقه مندان خود، و جویندگانِ آنچه نزد اوست، نشان داده است، (تا هر کس طالب او و عاشق اوست، در این راه گام نهد و به جوار قرب او بشتابد)». (وَ نَهَجَ سَبِیِلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیْهِ، وَ الطّالِبِینَ مَالَدَیْهِ).
به این ترتیب، تمام اسباب سعادت انسانها را در جنبه هاى مادّى و معنوى، فراهم ساخته است و راه را از چاه نشان داده، بى آنکه کسى را اجبار به پیمودن، یا ترک سلوک این راه کند; این انسانها هستند که با تصمیم و اراده خویش، از این منابعِ نعمت، مى توانند بهره بگیرند.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️امیرالمؤمنین عليه السلام:
لم تَخْلُ مِن لُطفِهِ مَطْرِفَ عَينٍ، فی نِعمَةٍ يُحدِثُها لَكَ، أو سَيِّئةٍ يَستُرُها علَيكَ، أو بَلِيَّةٍ يَصرِفُها عنكَ
در نعمتى كه براى تو پديد آورده، يا گناهى كه از تو فرو پوشانده، يا بلايى كه از تو دور ساخته، چشم بر هم زدنى از لطف او بى بهره نبوده اى
نهج البلاغه، از خطبه ۲۲۳
@Nahjolbalaghe2
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موعظه
❌ بین دختر و پسر فرق نگذاریم!
🎥حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و چهل و چهار 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﻗﺮﻳﻨﻪ ﭼﻬﺎﺭﺩﻡ- ﺩﺭ ﺻﻔ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و چهل و پنجم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻗﺮﻳﻨﻪ ﭘﺎﻧﺰﺩﻫﻢ- ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺤﺪﻳﺚ (ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ) ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺣﺒﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﺎﻭ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﮔﺸﺖ ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﺭﺩ ﺑﺮ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩ، ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 296 ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺠﻠﺪ ﮔﺬﺷﺖ، ﻭ ﺧﻤﻮﺷﻲ ﻭ ﺑﻠﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ (ﮔﻮﺍﻫﺎﻥ) ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺁﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻣﻮﻟﻲ (ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ) ﻓﺮﺽ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺣﺐ ﻭ ﻧﺼﺮﺕ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﻠﺎﺯﻣﻪ ﺑﺎ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺑﺮ ﺧﻠﻖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ، ﭼﻪ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﻴﻠﻲ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻟﻞ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﻭ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﺑﺎﻥ ﺍﺳﺘﺸﻬﺎﺩ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺣﺎﺿﺮﻳﻦ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﺭﺍ (ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺣﺒﻪ
ﺑﻮﺩﻧﺪ) ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﻫﻨﺪ؟ ﻗﺮﻳﻨﻪ ﺷﺎﻧﺰﺩﻫﻢ- ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻛﺒﺎﻥ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ 52- 46 ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺠﻠﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻪ: ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺑﻮ ﺍﻳﻮﺏ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ: " ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ " ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻦ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﺷﻤﺎﻳﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺘﻴﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺍﺯ (ﺻﺤﺮﺍﻧﺸﻴﻨﺎﻥ) ﻋﺮﺏ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: " ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ " ﻭ ﺗﻮ (ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻋﺰﻳﺰ) ﺑﺨﻮﺑﻲ ﻋﻠﻢ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎﻳﻨﻜﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ (ﺍﺯ ﭘﺎﺳﺦ ﺁﻧﺎﻥ) ﻳﺎ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﺸﻒ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻭﻩ ﺣﺎﺿﺮﻳﻦ ﺑﺠﻬﺖ ﻣﻌﻨﻲ ﻣﺒﺘﺬﻝ (ﺣﺐ ﻭ ﻧﺼﺮﺕ) ﻛﻪ ﺳﻴﺮﻩ ﻣﺴﺎﻭﻱ ﻭ ﻣﺘﻘﺎﺑﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ (ﻣﺜﻠﺎ) ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺳﺨﻦ ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﻣﺰﺑﻮﺭ: " ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ " ﺍﻳﻨﺴﺖ: " ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ ﻣﺤﺒﻨﺎ ﺍﻭ ﻧﺎﺻﺮﻧﺎ "، ﺧﺎﺻﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻌﻠﻴﻞ ﺑﺎﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ: " ﻭ ﺍﻧﺘﻢ ﺭﻫﻂ ﻣﻦ ﺍﻟﻌﺮﺏ " (ﻳﻌﻨﻲ- ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺍﺯ ﺻﺤﺮﺍﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﻋﺮﺏ ﻫﺴﺘﻴﺪ) ﺯﻳﺮﺍ ﻧﻔﻮﺱ ﻋﺮﺑﻲ ﺍﺳﺘﻨﻜﺎﻓﻲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﺼﺮﺕ ﺑﻴﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻠﻜﻪ
ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻣﻬﻢ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﻣﻴﺸﺪﻩ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻤﻮﻟﻮﻳﺖ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ (ﺑﻤﻌﻨﺎﻱ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻣﺎ) ﻣﺨﺼﻮﺹ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﺎﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﭽﻨﻴﻦ ﻣﻌﻨﺎﺋﻲ ﺍﺫﻋﺎﻥ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﻧﻤﻲ ﻧﻬﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﺎ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻫﻤﮕﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻔﻮﻕ ﮔﻴﺮﺩ ﻳﺎ ﻧﺺ ﺧﺪﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻥ ﻣﻠﺰﻡ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﻫﻤﺎﻥ (ﺍﻭﻟﻲ) ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩﻑ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻣﻄﻠﻘﻪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﻳﺮ ﺑﺎﻥ ﻛﺴﺐ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﺑﺤﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2