فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
☀️ حضرت علی (ع) می فرمایند: شهوت پرست هم معلول فکریست هم بیمار نفسی است.
🎥دکتر رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و چهل و ششم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﻗﺮﻳﻨﻪ ﻫﺠﺪﻫﻢ- ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و چهل و هفتم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻗﺮﻳﻨﻪ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ- ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺣﺎﺭﺙ ﻓﻬﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺴﺨﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ 137- 127 ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺠﻠﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺹ 293 ﻣﻮﻛﺪﺍ ﺷﺮﺡ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻏﻴﺮ " ﺍﻭﻟﻲ " ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻣﻮﻟﻲ ﺳﺎﺯﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻗﺮﻳﻨﻪ ﺑﻴﺴﺘﻢ- ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﺳﻤﺎﻥ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 2 " ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ ﺍﻟﻨﻀﺮﻩ " ﺹ 170 ﻭ " ﺫﺧﺎﻳﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ " ﺗﺎﻟﻴﻒ ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ ﺹ 68 ﻭ " ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻟﻤﺎﻝ " ﺗﺎﻟﻴﻒ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺑﺎﻛﺜﻴﺮ ﻣﻜﻲ، ﻭ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺹ 97، ﻭ " ﺻﻮﺍﻋﻖ " ﺹ 107 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺣﺎﻓﻆ ﺩﺍﺭ ﻗﻄﻨﻲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: ﺩﻭ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺻﺤﺮﺍﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﺼﻮﻣﺖ ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺣﻜﻢ ﻛﻦ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺪﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ، ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﺑﻴﻦ ﻣﺎ؟ (ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺍﺳﺘﺨﻔﺎﻑ ﻭ ﺗﺤﻘﻴﺮ)، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺟﺴﺖ ﻭ ﮔﺮﻳﺒﺎﻥ ﺁ
ﻧﻤﺮﺩ
ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻣﻴﺪﺍﻧ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﺍﻳﻦ، ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻫﺮ ﻣﻮﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺍﻭ ﻣﻮﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: ﻣﺮﺩﻱ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﻱ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﻧﻤﻮﺩ، ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﻛﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ (ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻌﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﻤﻮﺩ) ﺑﻴﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ (ﺣﻜﻢ) ﺑﺎﺷﺪ، ﺁﻧﻤﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ، ﺷﻜﻢ ﮔﻨﺪﻩ (ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺍﺳﺘﺨﻔﺎﻑ) ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﮔﺮﻳﺒﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ، ﺳﭙﺲ ﺑﺎﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻮﭼﻚ ﺷﻤﺮﺩﻱ؟ ﺍﻳﻦ، ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻢ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۹۰ الی ۹۳ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️اصولاً ـ
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۹۰ الی ۹۳
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ اما اگر این بهانه جویان عصر ما، همچون دوستان بهانه جویشان در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نباشند، پاسخشان در همین آیات به روشنى بیان شده است; زیرا:
۱ ـ بعضى از این درخواست هاى ششگانه اصولاً، درخواستى مضحک و نامعقول بوده است، مانند احضار کردن خداوند و فرشتگان. و یا نامه مخصوص از آسمان، لابد به نام و نشان آنها آوردن!
بعضى دیگر اقتراحى بوده که اگر عملى مى شد، اثرى از تقاضاکنندگان باقى نمى ماند، تا ایمان بیاورند یا نیاورند (مانند نازل شدن سنگ هاى آسمانى بر سر آنها).
بقیه پیشنهادهاى آنان در داشتن یک زندگى مرفه، و کاملاً تجملاتى با مال و ثروت فراوان خلاصه مى شده است، در حالى که مى دانیم: پیامبران براى چنین کارى نیامده اند.
و اگر فرض کنیم: بعضى از اینها هیچ یک از این اشکالات را نداشته، مى دانیم: صرفاً به منظور بهانه جوئى بوده است، به قرینه بخش هاى دیگر این آیات.
و مى دانیم وظیفه پیامبر این نیست که در مقابل پیشنهادات بهانه جویان تسلیم گردد، بلکه وظیفه او ارائه معجزه است به مقدارى که صدق دعوت او ثابت شود، و بیش از این چیزى بر او نیست .
۲ ـ پاره اى از این تعبیرات، با صراحت شهادت مى دهد: این درخواست کنندگان تا چه اندازه بهانه جو و لجوج بودند، آنها در حالى که پیشنهاد صعود بر آسمان را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى کنند، با صراحت مى گویند: اگر به آسمان هم صعود کنى ما ایمان نخواهیم آورد، مگر این که: نامه اى براى ما از آسمان با خود آورى.
اگر به راستى آنها تقاضاى معجزه داشتند، پس چرا مى گویند: صعود بر آسمان نیز براى ما کافى نیست؟
آیا قرینه اى از این واضح تر براى غیر منطقى بودن آنها پیدا مى شود؟
۳ ـ از همه اینها گذشته، ما مى دانیم: معجزه، کار خدا است نه کار پیامبر، در حالى که لحن سخن این بهانه جویان، به وضوح نشان مى دهد: آنها معجزه را کار پیامبر مى دانستند، لذا تمام افعال را به شخص پیامبر نسبت مى دادند:
تو باید این زمین را بشکافى و نهرهاى آب در آن جارى کنى، تو باید سنگ هاى آسمان را بر سرمان فرود آورى، تو باید خدا و فرشتگان را نزد ما ظاهر کنى!.
در حالى که بر پیامبر لازم است: این پندار را از مغز آنها بیرون کند و به آنها ثابت نماید که من نه خدا هستم، نه شریک خدا و اعجاز تنها کار او است، من بشرى هستم همانند انسان هاى دیگر، با این تفاوت که وحى بر من نازل مى شود. و آن مقدار که از اعجاز نیز لازم بوده، خودش در اختیارم گذارده است، بیش از این کارى از دست من ساخته نیست.
مخصوصاً جمله سُبْحانَ رَبِّى گواهى است بر همین معنى; چرا که مقام پروردگار را از داشتن هر گونه شریک و شبیه پاک مى شمرد.
به همین دلیل، با این که: در قرآن معجزات متعددى به عیسى (علیه السلام) نسبت داده شده است از قبیل زنده کردن مردگان، شفاى بیماران غیر قابل علاج و یا کور مادرزاد ولى با این حال در تمام این موارد کلمه بِإِذْنِى یا بَإِذْنِ اللّه که آن را منحصراً منوط به فرمان پروردگار مى داند، آمده است، تا روشن شود، این معجزات گر چه به دست مسیح (علیه السلام) ظاهر شده، اما از خود او نبوده است بلکه، همه به فرمان خدا بوده.(۲)
۴ ـ وانگهى، کدام عقل باور مى کند، انسانى دعوى پیامبرى نماید، حتى خود را خاتم پیامبران بداند و براى انبیاى گذشته در کتاب آسمانیش هر گونه معجزات ذکر کند، ولى خودش از آوردن هر گونه معجزه سر باز زند؟!
آیا مردم نخواهند گفت: تو چگونه پیامبرى هستى که نمى توانى هیچ یک از معجزاتى را که خودت براى دیگران قائلى، بیاورى؟!
تو مدّعى هستى از همه آنها برترى و سرآمدى در حالى که شاگرد آنها هم نخواهى شد.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مقابل این گونه سخنان چه مى توانست بگوید؟
و این خود نشانه زنده اى است بر این که: او در موقع لزوم، معجزاتى عرضه کرده است.
بنابراین، روشن مى شود: اگر پیامبر در این آیات تسلیم پیشنهادهاى آنها نشده، حتماً پیشنهادهاى بى پایه و بهانه جوئى هاى بى اساسى بوده است، و گرنه در برابر پیشنهاد منطقى و معقول، تسلیم بوده است.
✔️پی نوشت:
۲ ـ به آیات ۱۱٠ سوره مائده و ۴۹ سوره آل عمران مراجعه شود.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش اول 🌧جود و بخشش خداوند ↩️در آخرین جمله در رابطه با همین نعمت ها به یکى د
📝شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش اول
🌧جود و بخشش خداوند
↩️ نه چشم ظاهر او را مى بیند، چرا که جسم نیست و مکان و جهت ندارد و نه چشم باطن کنه ذاتش را مشاهده مى کند، چرا که محدود، توان دیدن نامحدود را ندارد. بنابراین، تعبیر به «رادع» (بازدارنده) به این معنا نیست که حجابى ایجاد کرده; بلکه کنایه از این است که ذات او برتر و بالاتر از این است که با چشم ظاهر یا باطن دیده شود.
قرآن مجید نیز مى فرماید: «لاتُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ; چشمها او را نمى بیند و او چشمها را مى بیند».(7)
و هنگامى که بنى اسرائیل تقاضاى مشاهده او را کردند، به موسى فرمود: «نگاهى به کوه کن، اگر در برابر جلوه ذات من پا بر جا ماند مرا خواهى دید، ولى کوه در برابر تجلّى حق چنان از هم متلاشى شد که همه بنى اسرائیل به خاک افتادند و هنگامى که به حال نخست بازگشتند اعتراف کردند که ذات پاک او برتر از آن است که انسان آن را ببیند.»(8)
در چهارمین و پنجمین وصف که مکمّل اوصاف پیشین است مى افزاید: «زمانى بر او نگذشته تا حالش دگرگون گردد، و در مکانى نبوده که جابه جایى براى او تصوّر شود». (مَا اخْتَلَفَ عَلَیْهِ دَهْرٌ فَیَخْتَلِفُ مِنْهُ الْحالُ، وَ لاَ کَانَ فِی مَکَان فَیَجُوزَ عَلَیْهِ الإِنْتِقالُ).
در واقع این دو وصف اشاره به نفى زمان و مکان و عوارض آنها از ذات پاک خداوند است; ذاتى که بى نهایت است حرکتى در آن تصوّر نمى شود و به همین دلیل تحت سیطره زمان واقع نخواهد شد و نیز به همین دلیل حالات مختلف و حرکت به سوى کمال یا نقصان در آن راه ندارد; او جسم نیست، تا مکان بخواهد; محدود نیست، تا جاى معیّنى داشته باشد و به همین دلیل، جابه جایى براى او متصوّر نیست.
بار دیگر امام(علیه السلام) به وصف جود و بخشش خداوند باز مى گردد و سخن از دریاى بى کران جود و سخایش مى گوید تا حسّ شکرگزارى بندگان را برانگیزد و به ذات پاکش امیدوار سازد و به معرفت صفات جلال و جمالش رهنمون گردد. مى فرماید: «اگر آن چه از درون سینه معادن کوهها بیرون مى ریزد یا از دهان صدفهاى دریا خارج مى شود، از نقره خالص و طلاى ناب و دانه هاى درّ و شاخه هاى مرجان (و در یک کلمه تمام ذخایر جهان) را ببخشد، در جود و سخایش کمترین اثرى نمى گذارد و از وسعت نعمت هایش نمى کاهد و آنقدر نزد او از ذخایر نعمتهاست که تقاضاهاى مردم آن را از میان نمى برد; چرا که او سخاوتمندى است که پاسخ گویى به درخواست سائلان چیزى از او کم نمى کند; و اصرار اصرار کنندگان او را به بخل وا نمى دارد». (وَلَوْ وَهَبَ مَا تَنَفَّسَتْ عَنْهُ مَعَادِنُ الْجِبالِ، وَ ضَحِکَتْ عَنْهُ أَصْدَافُ الْبِحَارِ، مِنْ فِلِزِّ اللُّجَیْنِ(9) وَ الْعِقْیَانِ،(10) وَ نُثَارَةِ(11) الدُّرِّ، وَ حَصِیدِ الْمَرْجَانِ، مَا أَثَّرَ ذلِکَ فِی جُودِهِ، وَ لاَأَنْفَدَ سَعَةَ مَا عِنْدَهُ، وَ لَکَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَخَائِرِ الأَنْعَامِ، مَا لاَ تُنْفِدُهُ مَطَالِبُ الأَنَامِ، لاَِنَّهُ الْجَوَادُ الَّذِی لاَ یَغِیضُهُ(12) سُؤَالُ السَّائِلِینَ، وَ لاَیُبْخِلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّیَنَ).
✔️پی نوشت:
. «نُثاره» از مادّه «نثر» (بر وزن نصر) به معناى پراکندن است و از آنجا که دهانه صدفها در درياها شکافته مى گردد و دانه هاى درّ به هر سو پراکنده مى شود، اين تعبير به کار رفته است.
8. «يغيض» از ماده «غيض» (بر وزن فيض) به معناى نقصان يافتن و فرورفتن آب در زمين است و در جمله بالا اشاره به اين است که چشمه جوشان فيض ح» از مادّه «کَدْى» (بر وزن کسب) به معنى بخل ورزيدن، محبوس ساختن و تقاضاى کردن از ديگرى است.
11. منهاج البراعه، جلد 6، صفحه 288.
12. بحار الانوار، جلد 68، صفحه 140، حديث 31.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام باقر عليه السلام:
صدقه، هفتاد بلا از بلاياى دنيوى و مردن بد و دل خراش را دفع مى كند. صدقه دهنده هرگز به مرگ دل خراش نمى ميرد.
📙 ميزان الحكمه ج۶ ص۲۲۰
@Nahjolbalaghe2