eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ۞ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا سرانجام (مریم) به او [= عیسى] باردار شد. و او را به نقطه دور دستى برد. (مریم/۲۲) " فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایى کشاند. (آن قدر ناراحت شد که) گفت: «اى کاش پیش از این مرده بودم، و کاملاً فراموش شده بودم!» (مریم/۲۳) * فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ناگهان از طرف پایین پایش او را صدا زد که: «غمگین مباش! پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است. (مریم/۲۴) * وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، تا رطب تازه اى بر تو فرو ریزد. (مریم/۲۵) * فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا ۖ فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا پس (از این غذاى لذیذ و آب گوارا) بخور و بنوش. و چشمت (به فرزندت) روشن باد! و هرگاه کسى از انسانها را دیدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه اى نذر کرده ام. بنابراین امروز با هیچ انسانى سخن نمى گویم. (و بدان که این نوزاد از تو دفاع خواهد کرد.)» (مریم/۲۶) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۷ الی ۲۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ از شنیدن این
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۲۲ الی ۲۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔷مریم در کشاکش سخت ترین طوفان هاى زندگى سرانجام مریم باردار شد و آن فرزند موعود در رحم او جاى گرفت (فَحَمَلَتْهُ). در این که: چگونه این فرزند به وجود آمد؟ آیا جبرئیل در پیراهن او دمید یا در دهان او، در قرآن سخنى از آن به میان نیامده است; چرا که نیازى به آن نبوده، هر چند کلمات مفسرین در این باره مختلف است. به هر حال این امر سبب شد که: او از بیت المقدس به مکان دوردستى برود (فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیّاً). او در این حالت، در میان یک بیم و امید، یک حالت نگرانى توأم با سرور به سر مى برد، گاهى به این مى اندیشید که این حمل، سرانجام فاش خواهد شد، به فرض که چند روز، یا چند ماهى از آنها که مرا مى شناسند دور بمانم، و در این نقطه به صورت ناشناس زندگى کنم، آخر چه خواهد شد؟! چه کسى از من قبول مى کند: زنى بدون داشتن همسر باردار شود مگر این که: آلوده دامان باشد؟ من با این اتهام چه کنم؟! و راستى براى دخترى که سال ها سمبل پاکى، عفت و تقوا و پرهیزگارى، و نمونه اى در عبادت و بندگى خدا بوده، زاهدان و عابدان بنى اسرائیل به کفالت او از طفولیت افتخار مى کردند، و زیر نظر پیامبر بزرگى پرورش یافته، و خلاصه، سجایاى اخلاقى و آوازه قداست او همه جا پیچیده است، بسیار دردناک است که یک روز احساس کند، همه این سرمایه معنویش به خطر افتاده است، و در گرداب اتهامى قرار گرفته که بدترین اتهامات محسوب مى شود، و این سومین لرزه اى بود که بر پیکر او افتاد. اما از سوى دیگر، احساس مى کرد: این فرزند پیامبر موعود الهى است یک تحفه بزرگ آسمانى مى باشد، خداوندى که مرا به چنین فرزندى بشارت داده و با چنین کیفیت معجزآسائى او را آفریده، چگونه تنهایم خواهد گذاشت؟ آیا ممکن است در برابر چنین اتهامى از من دفاع نکند؟ من که لطف او را همیشه آزموده ام، و دست رحمتش بر سر خود دیده ام. در این که: دوران حمل مریم چه اندازه بود؟ در میان مفسران گفتگو است ـ هر چند در قرآن به صورت سربسته بیان شده است ـ بعضى آن را یک ساعت، بعضى ۹ ساعت، بعضى شش ماه، بعضى هفت ماه، بعضى هشت ماه و بعضى ۹ ماه مانند سایر زنان دانسته اند، ولى این موضوع تأثیر چندانى در هدف این داستان ندارد. و روایات در این زمینه نیز مختلف است. اما این که: این مکان قصى (دوردست) کجا بوده؟ بسیارى معتقدند شهر ناصره بوده است و شاید در آن شهر نیز پیوسته در خانه مى ماند و کمتر قدم بیرون مى گذاشت. * * * هر چه بود دوران حمل پایان گرفت، و لحظات طوفانى زندگى مریم شروع شد، درد سخت زائیدن، به او دست داد آنچنان که او را از آبادى به بیابان کشاند بیابانى خالى از انسان ها، و خشک و بى آب و بى پناه! گر چه در این حالت زنان به آشنایان و دوستان خود پناه مى برند، تا براى تولد فرزند به آنها کمک کنند، ولى چون وضع مریم یک وضع استثنائى بود و هرگز نمى خواست کسى وضع حمل او را ببیند، با آغاز درد زائیدن، راه بیابان را پیش گرفت. قرآن در این زمینه، مى گوید: درد وضع حمل، او را به کنار درخت خرمائى کشاند (فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ). تعبیر به جِذْعِ النَّخْلَةِ با توجه به این که: جِذْع به معنى تنه درخت است نشان مى دهد: تنها بدنه اى از آن درخت باقى مانده بود، یعنى درختى خشکیده بود.(۱) در این حالت، طوفانى از غم و اندوه، سراسر وجود پاک مریم را فرا گرفت احساس کرد: لحظه اى را که از آن مى ترسید، فرا رسیده است، لحظه اى که هر چه پنهان است در آن آشکار مى شود و رگبار تیرهاى تهمت مردم بى ایمان متوجه او خواهد شد. به قدرى این طوفان سخت بود، و این بار بر دوشش سنگینى مى کرد که: بى اختیار گفت: اى کاش! پیش از این مرده بودم و به کلى فراموش مى شدم !. (قالَتْ یا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً). بدیهى است تنها ترس تهمت هاى آینده نبود که قلب مریم را مى فشرد، هر چند مشغله فکرى مریم بیش از همه، همین موضوع بود، ولى مشکلات و مصائب دیگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و یاور، در بیابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشیدن و غذا براى خوردن، وسیله براى نگاهدارى مولود جدید، اینها امورى بود که سخت او را تکان مى داد. و آنها که مى گویند: چگونه مریم با ایمان و داراى شناخت توحیدى که آن همه لطف و احسان الهى را دیده بود، چنین جمله اى را بر زبان راند که اى کاش! مرده بودم و فراموش شده بودم هرگز ترسیمى از حال مریم در آن ساعت در ذهن خود نکرده اند، و اگر خود به جزء کوچکى از این مشکلات گرفتار شوند چنان دست پاچه مى شوند که خود را نیز فراموش خواهند کرد. *** ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش ۱۲ 🌧 ابر و باران ✅ ابرهاى باران زا و حيات زمين هاى مرده امام(عليه السلا
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش دوازدهم 🌧 ابر و باران ↩️ تکيه بر باد جنوب (بادهايى که از جنوب به سمت شمال مى وزد) به خاطر آن است که بيشترين رطوبت و ابر به وسيله آن منتقل مى شود. سپس در ادامه اين سخن، از آثار حيات بخش باران در سرتاسر زمين و برکات و فوايد آن سخن مى گويد و مى فرمايد: «هنگامى که ابرها سينه بر زمين نهادند، و آبهاى فراوان (سنگينى) را که بر دوش داشتند فرو گذاردند خداوند به وسيله آن از زمين هاى خشک و بى گياه، نباتات فراوانى رويانيد و از دامنه کوههاى کم گياه، سبزه بسيار خارج ساخت». (فَلَمَّا أَلْقَتِ السَّحابُ بَرْکَ بِوَانَيْهَا) وَ بَعَاعَ مَا أسْتَقَلَّتْ بِهِ مِنَ الْعِبْءِ المَحْمُولِ عَلَيْهَا، أَخْرَجَ بِهِ مِنْ هَوَامِدِ الأَرْضِ النَّبَاتَ، وَ مِنْ زُعْرِ الْجِبَالِ الأَعْشَابَ). تعبيرات زيباى بالا چنين نشان مى دهد که گويى ابرها باردار هستند و به هنگام نزول بارانهاى سنگين، بار خود را بر زمين مى نهند. همان بارى که سرچشمه حيات و زندگى و زيبايى و برکت است; نه تنها در دشت هاى بى آب و علف که در دامنه و قلّه کوهها - که آبيارى آن به دست انسانها بسيار دشوار است - گياهان و درختان فراوان مى رويد و منبع برکات و منافع مختلفى براى انسانها مى شود. در ادامه اين سخن امام(عليه السلام) زيبايى هاى جهان طبيعت را که زاييده نزول بارانهاست به تصوير کشيده، چنين مى فرمايد: «پس زمين به زيور باغهايش غرق نشاط و شادى شد، و با لباس نازک گلبرگ ها که بر خود پوشيده به ناز آمد، و از زينت و زيورى که از گردن بند گل هاى گوناگون يافته بود، در وجد و شادى فرو رفت!» (فَهِي تَبْهَجُ بِزِينَةِ رِيَاضِهَا، وَ تَزْدَهِي بِمَا أُلْبِسَتْهُ مِنْ رَيْطِ أَزَاهِيرِهَا، وَ حِلْيَةِ مَا سُمِطَتْ بِهِ مِنْ نَاضِرِ أَنْوَارِهَا)). ناگفته پيداست که زيبايى هاى جهان طبيعت در آرامش روح و رفع خستگى و ايجاد قدرت و نيرو براى فعاليّت حيات، نقش مهمى دارد; بنابراين، تنها سخن از زيبايى نيست، هر چند زيبايى ها نشانه اى از جمال و جلال خالق است; بلکه اين زيبايى ها يکى از عوامل بقاى حيات و ادامه زندگى انسان ها است و حتّى به گفته دانشمندان: در نشاط حيوانات نيز بسيار مؤثّر است و بخش مهمّى از زيبايى هاى طبيعت آن ها را در برنامه هاى مختلف فعّال مى کند. در پايان اين بخش مى فرمايد: «همه اينها را غذا و توشه انسانها، و روزى براى چهارپايان قرار داد». (وَ جَعَلَ ذلِکَ بَلاَغاً( لِلاَْنَامِ، وَ رِزْقاً للاَْنْعَامِ). انسانها نه تنها براى تغذيه از مواهب جهان طبيعت بهره مى گيرند، بلکه لباس و مسکن و مرکب آنها و در يک کلام: «همه نيازمندى هاى آنها» از اين طريق تأمين مى شود. همانگونه که قرآن مجيد مى فرمايد: (أَنَّا صَبَبْنَآ الْمَاءَ صَبّاً * ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقَّاً * فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبّاً * وَعِنَباً وَقْضَباً * وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلا * وَ حَدَائِقَ غُلْبَاً * وَ فَاکِهَةً وَ أَبّاً * مَتَاعاً لَکُمْ وَلأَنْعَامِکُمْ; ما آب فراوانى از آسمان فرو ريختيم. سپس زمين را از هم شکافتيم، و در آن دانه هاى فراوان رويانديم، و انگور و سبزى بسيار، و زيتون و نخل فراوان، و باغهاى پر درخت، و ميوه و چراگاه; تا وسيله اى براى بهره گيرى شما و چهارپايانتان باشد». ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: ماه رمضان، ماه خداست؛ ماهى كه خداوند، حسنات را در آن، دو برابر مى كند و سيّئات را محو مى كند، ماه بركت، ماه بازگشت به سوى خدا، ماه توبه، ماه آمرزش، ماه آزاد شدن از آتش و دست يافتن به بهشت. پس، در اين ماه از هر حرامى بپرهيزيد و در آن، زياد قرآن تلاوت كنيد و در آن، حاجت هاى خويش را بخواهيد و در آن، به ذكر پروردگارتان بپردازيد و مبادا ماه رمضان نزد شما، مانند ماه هاى ديگر باشد؛ چرا كه آن نزد خداوند، نسبت به ماه هاى ديگر، حرمت و برترى دارد و مبادا در ماه رمضان، روز روزه دارى تان مثل روز خوردنتان باشد 📚فضائل الأشهر الثلاثة، صفحه ۹۵ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجت الاسلام مومنی 02-12-25.mp3
27.54M
🎥 حجت الاسلام و المسلمین مومنی ✅مراقبه از فرصت ها و نعمت های الهی @Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۲ تا ۲۶ سوره مبارکه مریم مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و هشت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﺭ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و نه 🔷 ↩️ (ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ) ﭼﻨﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﻱ ﻋﻤﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﺨﺪﺍﻭﻧﺪﻱ ﻛﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻴﺮ ﺑﺠﺎﻥ ﻛﻔﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﻭ ﻣﺸﻜﻠﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﺣﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺱ ﻣﻌﺮﻭﻓﻨﺪ. ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﺳﺪ ﺍﻟﻐﺎﺑﻪ " ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﺹ 6 ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺴﺎﻥ ﺗﺮﺳﻮﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﻃﻮﺍﻁ ﺩﺭ ﺹ 355 ﻛﺘﺎﺏ " ﻏﺮﺭ ﺍﻟﺨﺼﺎﻳﺺ " ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﻮﻫﺎ ﺑﺮ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺑﻦ ﻗﺘﻴﺒﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﻤﻌﺎﺭﻑ " ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺴﺎﻥ ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺟﻨﮕﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻜﺮﺩ، ﺻﻔﻴﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ ﻋﻤﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﮔﻮﻳﺪ ﺩﺭ ﻭﺯ ﺟﻨﮓ ﺧﻨﺪﻕ ﺣﺴﺎﻥ ﺩﺭﺣﺼﺎﺭ ﻓﺎﺭﻍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻬﻤﺮﺍﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺤﺼﺎﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻣﺮﺩﻱ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﮊ ﻭ ﺣﺼﺎﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺣﺼﺎﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﻛﺮﺩ، ﺑﻨﻮﻗﺮﻳﻈﻪ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﺴﻲ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﻨﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﮔﻠﺎﻭﻳﺰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻄﺮﻑ ﻣﺎ ﻣﻲ‌ﺁﻣﺪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺟﻨﮕﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻔﻆ ﻭ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﺻﻔﻴﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺑﺤﺴﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺍﻳﻤﻦ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﻱ ﻣﺎ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﻭ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺘﻴﻜﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻛﺎﺭﺯﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻗﻠﻌﻪ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻱ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻘﺘﻞ ﺑﺮﺳﺎﻥ. ﺣﺴﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯﺩ (ﺍﻱ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ) ﻣﻦ ﺷﺠﺎﻋﻲ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﺻﻔﻴﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭﻗﺘﻲ ﺣﺴﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﻭ ﺩﻟﻴﺮﻱ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻧﻜﺮﺩﻡ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﻋﻤﻮﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻄﺮﻑ ﺁﻥ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﻤﻮﺩ ﺑﻔﺮﻗﺶ [جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 110] ﻛﻮﺑﻴﺪﻡ ﻭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻄﺮﻑ ﻗﻠﻌﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻢ ﻭ ﺑﺤﺴﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻗﻠﻌﻪ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻱ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭﺟﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺗﻨﺶ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺯﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺪﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻛﻨﻢ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۲۲ الی ۲۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔷مریم در کشاکش
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۲۲ الی ۲۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ اما این حالت، زیاد به طول نیانجامید و همان نقطه روشن امید که همواره در اعماق قلبش وجود داشت درخشیدن گرفت، ناگهان صدائى به گوشش رسید که از طرف پائین پا بلند است و آشکارا مى گوید: غمگین مباش، درست بنگر پروردگارت از پائین پاى تو چشمه آب گوارائى را جارى ساخته است (فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاّ تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً). * * * و نظرى به بالاى سرت بیفکن بنگر چگونه ساقه خشکیده به درخت نخل بارورى تبدیل شده که میوه ها، شاخه هایش را زینت بخشیده اند تکانى به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد (وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً). * * * از این غذاى لذیذ و نیروبخش بخور، و از آن آب گوارا بنوش (فَکُلِی وَ اشْرَبِی). و چشمت را به این مولود جدید روشن دار (وَ قَرِّی عَیْناً). و اگر از آینده نگرانى آسوده خاطر باش! هر گاه بشرى دیدى و از تو در این زمینه توضیح خواست با اشاره بگو: من براى خداى رحمان روزه گرفته ام روزه سکوت، و به همین دلیل امروز با احدى سخن نمى گویم (فَإِمّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیّاً). خلاصه نیازى به این نیست که تو از خود دفاع کنى، آن کس که این مولود را به تو داده، وظیفه دفاع را هم نیز به خود او سپرده است. بنابراین، از هر نظر آسوده خاطر باش و غم و اندوه به خاطرت راه نیابد. این حوادث پى در پى که همچون جرقه هاى روشنى در یک فضاى فوق العاده تاریک و ظلمانى درخشیدن گرفت، سراسر قلب او را روشن کرد و حالت آرامش گوارائى به او دست داد. * * * نکته ها: ۱ ـ مریم در لابلاى مشکلات ورزیده شد حوادثى که در این مدت کوتاه بر مریم گذشت و صحنه هاى اعجاب انگیزى که از لطف خدا براى او پیش آمد، مسلماً او را براى پرورش یک پیامبر اولوا العزم آماده مى ساخت تا بتواند وظیفه مادرى خود را در انجام این امر خطیر، به خوبى اداء کند. مسیر حوادث او را تا آخرین مرحله مشکلات پیش برد، آن چنان که میان خود و پایان زندگى یک گام بیشتر نمى دید، اما ناگهان ورق بر مى گشت، همه چیز به کمک او مى شتافتند، و در محیطى آرام و مطمئن از هر نظر گام مى نهاد. جمله هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ که به مریم دستور مى دهد: درخت خرما را تکان دهد تا از میوه آن بهره گیرد، این درس آموزنده را به او و به همه انسان ها داد که: حتى در سخت ترین لحظات زندگى دست از تلاش و کوشش نباید برداشت. این سخن، پاسخى است به آنها که فکر مى کنند: چه نیازى داشت مریم با این که تازه وضع حمل کرده بود، برخیزد و درخت خرما را بتکاند؟ آیا بهتر نبود خدائى که به فرمان او چشمه آب گوارا در نزدیکى مریم جوشیدن گرفت، و نیز به فرمان او درخت خشکیده بارور شد، نسیمى بفرستد تا شاخه درخت را تکان دهد و خرما را در اطراف مریم بریزد؟ چه شد آنگاه که مریم سالم بود میوه بهشتى در کنار محرابش حاضر مى شد، اما آن زمان که در این طوفان شدید گرفتار است خود باید میوه بچیند؟! آرى، این دستور الهى به مریم نشان مى دهد: تا حرکتى از ما نباشد برکتى نخواهد بود، و به تعبیر دیگر، هر کس هنگام بروز مشکلات، باید حداکثر کوشش خود را به کار گیرد، و ماوراء آن را که از قدرت او بیرون است از خدا بخواهد و به گفته شاعر: برخیز و فشان درخت خرما * تا سیر شوى رسى ببارش! کان مریم تا درخت نفشاند * خرما نفتاد در کنارش! * * * ۲ ـ چرا مریم تقاضاى مرگ از خدا کرد؟ بدون شک تقاضاى مرگ از خدا کار درستى نیست، ولى گاه، در زندگى انسان حوادث سختى روى مى دهد که طعم حیات کاملاً تلخ و ناگوار مى شود، مخصوصاً در آنجا که انسان هدف هاى مقدس و یا شرف و حیثیت خود را در خطر مى بیند و توانائى دفاع در برابر آن را ندارد، در این گونه موارد، گاهى براى رهائى از شکنجه هاى روحى تقاضاى مرگ مى کند. مریم نیز چون در لحظات نخستین در فکرش این تصور پدید آمد که: تمام آبرو و حیثیت او در برابر مردم بى خرد با تولد این فرزند به خطر خواهد افتاد، اینجا بود که آرزوى مرگ و فراموش شدن کرد، و این خود، دلیل بر آن است که او عفت و پاکدامنى را حتى از جانش بیشتر دوست مى داشت و براى آبروى خود ارزشى بیش از حیات خود قائل بود،. اما این گونه افکار که شاید در لحظات بسیار کوتاهى صورت گرفت، دیرى نپائید و با دیدن دو اعجاز الهى جوشیدن چشمه آب و بارور شدن درخت خشکیده خرما تمام این افکار از روحش به کنار رفت، و نور اطمینان و آرامش تمام قلبش را فرا گرفت. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۷ ❌ پرهیز از دنیا طلبی ↩️ در خطبه 109 نهج البلاغه نيز آمده است: «وَ مَنْ عَش
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۷ 🔺 پرهیز از دنیا طلبی ↩️ اين بحث را با حديثى از امام صادق(عليه السلام) كه در كتاب شريف كافى آمده است پايان مى دهيم. امام(عليه السلام) مى فرمايد: عيسى بن مريم (با يارانش) از كنار قريه اى عبور مى كرد كه تمام اهل آن و حتى پرندگان و حيواناتشان مرده بودند، عيسى گفت: اين ها به مرگ طبيعى نمرده اند بلكه با خشم الهى از دنيا رفته اند اگر به طور طبيعى و متفرق از دنيا مى رفتند يكديگر را دفن مى نمودند. حواريون گفتند: اى روح اللَّه دعا كن خداوند آن ها را براى ما زنده كند تا به ما خبر دهند اعمالشان چه بوده است؟ تا از آن بپرهيزيم. حضرت عيسى از خداوند تقاضاى زنده شدن آن ها را كرد، ندايى از آسمان آمد كه آن ها را صدا كن، عيسى شب هنگام در كنار قطعه زمينى ايستاد و صدا زد: اى مردم قريه! يكى از آن ها پاسخ گفت: لبيك يا روح اللَّه! فرمود: واى بر شما، اعمال شما چه بود (كه اين گونه به غضب الهى گرفتار شديد)؟ او در پاسخ گفت: عبادت طاغوت و دنياپرستى با ترس كم (از خداوند) و آرزوهاى دراز و بى خبرى همراه با لهو و لعب. عيسى فرمود: عشق شما به دنيا چگونه بود؟ گفت: مانند عشق كودك به مادرش. هنگامى كه دنيا به سوى ما روى مى آورد خوشحال مى شديم و مسرور، و هنگامى كه پشت مى كرد گريه مى كرديم و محزون مى شديم. عيسى گفت: عبادت طاغوت شما چگونه بود؟ گفت: اطاعت از گنهكاران. گفت: پايان كار شما چگونه بود؟ عرض كرد: شب در نهايت عافيت و تندرستى بوديم، صبح در ميان جهنم... . در پايان عيسى به حواريون نگاه كرد و گفت: اى دوستان خدا، خوردن نان خشك با نمكى كه آن را درست نساييده باشند و خوابيدن بر روى خاك، بسيار بهتر است هنگامى كه توأم با عافيت در دنيا و آخرت باشى.[6] * شيوه مؤمنان راستين: امام(عليه السلام) در اين بخش به بيان حالات مؤمنانى مى پردازد كه به عكس دنياپرستان، قناعت پيشه و ساده زيست هستند، مى فرمايد: «انسان مؤمن، تنها با چشم عبرت به دنيا مى نگرد از مواهب آن به مقدار ضرورت بهره مى گيرد و آهنگ دلرباى آن را با بغض و دشمنى مى شنود»; (وَ إِنَّما يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الاِعْتِبَارِ، وَيَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الاِضْطِرَارِ، وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَالاِْبْغَاضِ). «يقتات» از مادّه «قوت» به معنى بهره گيرى از قوت دنياست و «مقت» به معنى غضب و «ابغاض» به معنى خشم است. آرى! مؤمنان راستين چشم عبرت بين دارند و گوشى كه حقايق را مى شنود و در برابر نداى شيطان و هواى نفس، بدبين و خشمگين اند آن ها بر اساس كفاف و عفاف زندگى مى كنند و به اندازه نياز از دنيا بهره مى گيرند و خود را آلوده آنچه دنياپرستان گرفتارش هستند، نمى كنند. درست است كه آنچه امام(عليه السلام) درباره مؤمنان مى فرمايد به صورت جمله خبريه است ولى در واقع، منظور، امر كردن است يعنى شخص مؤمن بايد به ديده عبرت به دنيا بنگرد و به مقدار ضرورت از آن قناعت كند و پيام دنيا و دنياپرستان را با خشم بشنود. مرحوم علامه مجلسى در جلد 22 بحارالانوار حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه مناسب اين مقام است. امام (عليه السلام) مى فرمايد: سلمان فارسى از بازار آهنگران در كوفه عبور مى كرد، جوانى را ديد كه ناگهان صيحه اى زد و به روى زمين افتاد، مردم اطراف او جمع شدند و هنگامى كه سلمان را ديدند به او گفتند: اى بنده مقرب خدا! اين جوان گرفتار بيمارى صرع است چيزى در گوش او بخوان تا شفا يابد. سلمان نزديك او شد جوان به هوش آمد و چشم باز كرد و به سلمان گفت: اى بنده خدا! آن گونه كه اين ها خيال مى كنند من بيمار نيستم از كنار اين آهنگران عبور مى كردم كه ديدم با پتك بر آهن مى كوبند; به ياد اين آيه شريفه افتادم كه مى فرمايد: «(وَلَهُمْ مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيد); و براى آنان گرزهايى از آهن (سوزان) است».[7] هنگامى كه به ياد اين آيه افتادم از ترس عذاب الهى هوش از سرم پريد، سلمان او را به عنوان برادر خويش برگزيد و در قلبش شيرينى محبت الهى وارد شد و همچنان با او بود تا زمانى كه آن جوان بيمار شد. سلمان به سراغ او آمد و در كنار بالينش نشست، جوان در حال جان دادن بود، سلمان به فرشته مرگ خطاب كرد و گفت: با اين برادرم مدارا كن، فرشته مرگ به او گفت: اى بنده خدا من با همه مؤمنان مدارا مى كنم.[8] ✍ پی نوشت: [6]. كافى، ج 2، ص 318، ح 11. [7]. حج، آيه 21 . [8]. بحارالانوار، ج 22، ص 385، ح 26. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ پيامبر مهربانی صلى الله عليه و آله: 🌺 هر گاه يكى از شما دعا كرد، براى همه دعا كند؛ زيرا اين، دعا را به اجابت نزديك تر مى سازد إذا دَعا أحَدُكُم فَليَعُمَّ؛ فَإِنَّهُ أوجَبُ لِلدُّعاءِ 🌸 الكافی جلد۲ صفحه۴۸۷ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجت الاسلام مومنی 26-12-402.mp3
28.99M
🎙 حجت الاسلام و المسلمین مومنی 🤲دعای حفظ ایمان در آخرالزمان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا