قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۹ 🔴 زمانى طوفانى در پيش است : امام(عليه السلام) در اين گفتار پرمعناى خويش از
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۹
🔴 مهجوریت اسلام و قرآن
↩️ آيا آنچه امام(عليه السلام) از اين اوصاف براى مردم آن زمان بيان كرده اشاره به زمان خود اوست كه براثر حكومت هاى خودكامه و سلطه بنى اميه و نفوذ بازماندگان عصر جاهليت در مراكز قدرت اسلامى، مردم گرفتار چنين شرايطى شدند و يا اشاره به زمان هاى آينده مثلا زمانى مثل زمان ماست. جمله «يأتى» كه به صورت فعل مضارع است و همچنين «لا يبقى» و افعال مضارع ديگرى كه در كلام امام(عليه السلام) پى درپى به كار رفته است نشان مى دهد كه امام(عليه السلام) از حادثه اى در آينده خبر مى دهد ولى جمله «وقد فعل» (خداوند اين كار را كرده است) نشان مى دهد كه چنين گروهى در عصر و زمان امام(عليه السلام) بودند و خداوند نيز مجازاتش را بر آن ها وارد ساخت.
ولى بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند كه ممكن است جمله «وقد فعل» اشاره به اين باشد كه خداوند شبيه اين عذاب را بر اقوام پيشين كه از راه حق منحرف مى شدند و گرفتار همين مفاسد اجتماعى و اخلاقى بودند، نازل كرده يعنى اين موضوع در تاريخ بشر سابقه دارد و بارها تكرار شده است. بعضى احتمال ضعيف سومى داده اند و آن اين كه جمله «قد فعل» تأكيد بر اين باشد كه خداوند چنين سوگندى را ياد كرده است. احتمال چهارمى نيز در اين جا وجود دارد كه فعل ماضى اشاره به مضارع متحقق الوقوع باشد; يعنى چيزى كه در آينده قطعاً واقع مى شود گاه به صورت فعل مضارع بيان مى گردد كه در قرآن مجيد نظاير متعددى دارد. البته فعل مضارع براى زمان حال و استقبال، هر دو مى آيد ولى استعمال آن منحصراً در زمان حال، قطعاً خلاف ظاهر است و احتياج به قرائن روشن دارد. (توضيح بيشترى در اين زمينه در قسمت نكته خواهد آمد).
امام(عليه السلام) در پايان اين سخن راه توبه را به مردم نشان مى دهد و مى فرمايد: «ما از خداوند خواستاريم كه از لغزش ها و غفلت هاى ما درگذرد»; (وَنَحْنُ نَسْتَقِيلُ اللّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ).
اشاره به اين كه اگر مردم بيدار شوند و به درگاه الهى روى آورند و از غفلت ها و لغزش هايى كه داشته اند از پيشگاه خدا آمرزش بطلبند اميد است كه آن بلاها و فتنه ها برطرف گردد.
*
نكته:
آيا زمان ما مصداق كلام بالاست؟
تعبيراتى كه امام(عليه السلام) در اين جمله هاى پرمعنا به كار برده و تمام آن به صورت فعل مضارع يا شبيه مضارع است خبر مى دهد كه اين شرايط نابسامان و اوضاع دردناك در آينده براى مسلمانان براثر غفلت ها و بيگانگى از تعليمات اسلام روى مى دهد اما جمله آخر آن كه مى فرمايد: «وَ قَدْ فَعَلَ، وَنَحْنُ نَسْتَقِيلُ اللَّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ; خداوند چنين فتنه اى را به دليل آن كارهاى ناشايست بر آن ها مسلط ساخته و ما از خدا مى خواهيم كه از لغزش ها و غفلت هاى ما بگذرد» نشان مى دهد كه در عصر امام(عليه السلام) چنين حادثه دردناكى روى داده است. از زمان خليفه سوم جامعه اسلامى به تدريج از اسلام فاصله گرفت و مال و ثروت هنگفت حاصل از غنائم آن ها را به خود مشغول ساخت و آلوده گناهان زيادى شدند و به دنبال آن، فتنه بنى اميه به وجود آمد و مردم را در حيرت شديدى فرو برد.
ولى اين احتمال وجود دارد كه گفتار امام(عليه السلام) داراى چند مرحله است، يك مرحله آن در آن عصر اتفاق افتاد و مرحله شديدترش در اعصار بعد. آن گونه كه نمونه آن را با چشم خود در بسيارى از كشورهاى اسلامى مى بينيم كه قرآن، زياد مى خوانند ولى از عمل به قرآن خبرى نيست، داد اسلام زياد مى زنند ولى از تعليمات اسلام بى گانه اند، مساجد فراوانى دارند، بسيار آباد و پرشكوه ولى نور هدايت در آن ها نيست، فتنه ها از آن ها مى جوشد و همه جا را فرامى گيرد به خصوص اين گفتار درباره سلفى هاى تكفيرى و متعصب، كاملاً صادق است و فتنه اى كه بر آن ها مسلط شده فتنه يهود و بعضى از كشورهاى بزرگ است كه قبله اول مسلمين را گرفته اند و همواره كشورهاى اسلامى را تهديد كرده مسلمين را حيران و سرگردان مى كنند. البته اين احتمال را نيز كه فعل ماضى «قد فعل» اشاره به مضارع متحقق الوقوع و مسلم باشد نبايد ازنظر دور داشت.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ رسول خدا صلیالله علیهوآله:
إنّما سُمّیَ الرَّمَضانُ لأنّهُ یَرمَضُ الذُّنوبَ
💎رمضان، بدین سبب رمضان نامیده شده است که گناهان را میسوزاند.
📚منتخب میزان الحکمة، ص ۲۴۲
💌ماه رمضان به تمام معنایش برای از بین رفتن گناهان، تطهیر انسان و رسیدن به مقام تقوا وضع شده است و نورانیترین نفحه عالم است که برای رشد معنوی نواخته شده است.
@Nahjolbalaghe2
D1738493T16336118(Web)-mc.mp3
20.08M
#موعظه
🔹 امام علی علیه السلام و عدالت
#شب_قدر
🎙 علامه جعفری
🏴 سالروز شهادت اول مظلوم عالم، قرآن ناطق آقا امیر المومنین علی علیه السلام بر شیعیان و آزادگان جهان تسلیت باد
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و شصت و هشت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻭﻡ ﺳﺒﻂ ﭘﻴﺎﻣﺒ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و شصت و نه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺳﺨﻦ ﺍﻭ ﺑﻤﺎﻟﻚ ﺍﺷﺘﺮ (ﻣﺎﻟﻚ ﭼﻪ ﻣﺎﻟﻜﻲ ﻭ ﺗﻮ ﻧﺪﺍﻧﻲ ﻣﺎﻟﻚ ﻛﻴﺴﺖ؟ ) ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻋﻘﻞ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﻧﻴﻜﻮ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﺍﻭ، ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﻜﻤﺖﻫﺎﻱ ﺗﺎﺑﻨﺪﻩ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ، ﺷﻴﺦ ﺍﻟﻄﺎﻳﻔﻪ ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻲ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺹ 86 " ﺍﻣﺎﻟﻲ " ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﺎﻟﻚ ﺍﺷﺘﺮ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۱۲۵]
ﺑﺎﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺘﺨﻠﻒ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻨﻤﺎﻳﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻳﻮﺭﺷﻲ ﺁﻭﺭﻡ. ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺎﻟﻚ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺮﺩﺍﺭ. ﻣﺎﻟﻚ ﺍﺷﺘﺮ ﻏﻀﺒﻨﺎﻙ ﻭ ﺧﺸﻢ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ ﻭ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ.
ﻗﻴﺲ ﺭﻭ ﺑﻤﺎﻟﻚ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻱ ﻣﺎﻟﻚ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﻠﺎﻳﻤﺎﺕ ﺗﻨﮓ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺯﻱ ﻭ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻛﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻣﻲﭘﻨﺪﺍﺭﻱ ﺑﺴﻮﻱ ﺁﻥ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲﻛﻨﻲ، ﺍﻱ ﻣﺎﻟﻚ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺁﺋﻴﻦ ﺷﻜﻴﺒﺎﺋﻲ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺷﺘﺎﺏ ﻭ ﻋﺠﻠﻪ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﺳﺖ، ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺳﺨﻨﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺯﺷﺘﻲ ﻭ ﻋﻴﺐ ﻧﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪﻫﺎ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻬﻤﺖ ﻭ ﺑﺪﮔﻤﺎﻧﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺩﭼﺎﺭ ﭼﻴﺰﻱ ﺷﺪﻱ ﺑﭙﺮﺱ ﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﻳﺘﻲ ﻳﺎﻓﺘﻲ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺑﺎﺵ، ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﮕﺸﺎﻱ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭﻱ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻜﻠﻒ ﻣﺴﺎﺯ ﻭ ﺑﺰﺣﻤﺖ ﻣﻴﺎﻧﺪﺍﺯ، ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﻣﻲﮔﺬﺭﺩ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻱ ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﺑﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺳﺨﺖ ﻣﮕﻴﺮ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Joze21.mp3
4.29M
💚 هدیه به مولای متقیان امیر بیان آقا امیر المومنین علیه السلام
📖 تلاوت جزء بیست و یکم قرآن کریم
🎙استاد: معتز آقایی
@Nahjolbalaghe2
🔴 تقویم شیعه/ ۲۱ رمضان/ شهادت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام
🔲◾️▪️ امام المتقين اميرالمؤمنين عليه السلام در شب بيست و يكم ماه رمضان مقارن طلوع فجر به شهادت رسيد، در حالى كه از سن مبارك حضرتش 63 سال گذشته بود.
📚 كافى: ج ٢، ص ٤٦٥
🔲◾️▪️ در بيستم ماه رمضان اثرات سم در پاهاى مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام ظاهر شد و پاهاى مبارك ورم كرد.
📚 الوقايع و الحوادث: ج ١، ص ٢٦٥، ٢٧١، ٢٩٤
🔲◾️▪️ در شب بيست و يكم اثر زهر بر بدن مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام بسيار شد. حضرت فرزندان و اهل بيت خود را جمع كرد و با آنها وداع نمود و وصيت هاى خود را فرمود.
🔲◾️▪️ در آن شب هر چه خوردنى و آشاميدنى آوردند تناول نفرمود، و لب هاى مباركش به ذكر خدا حركت مى كرد، و مانند مرواريد عرق از پيشانى نازنينش مى ريخت و با دست مبارك خود آن را بر طرف مى كرد.
🔲◾️▪️ به امام مجتبى عليه السلام فرمود: تو را به برادرت حسين عليه السلام وصيت مى كنم. به فرزندان ديگر كه از فاطمه زهرا عليها السلام نبودند، فرمود: شما را وصيت مى كنم به اطاعت از حسن و حسين.
🔲◾️▪️ سپس فرمودند: خداوند شما را صبر نيكو كرامت فرمايد. امشب از ميان شما مى روم و به حبيب خود محمد مصطفى صلى الله عليه و آله ملحق مى شوم چنانچه مرا وعده داده است.صداى گريه از اهل بيت بلند شد.
🔲◾️▪️ آنگاه دستوراتى در مورد غسل، كفن، نماز و محل دفن به امام مجتبى عليه السلام فرمودند و با امام حسين عليه السلام و حضرت زينب عليها السلام كلماتى از كربلاء فرمودند.
🔲◾️▪️ بعد از وداع با همگان دست و پاى مبارك را به طرف قبله كشيدند و فرمودند: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، و چشمان مبارك را بستند و بهشت را به قدوم خويش مبارك فرمودند.
🔲◾️▪️ صداى شيون و گريه از خانه آن حضرت بلند شد. اهل كوفه كه با خبر شدند، صداى شيون و ناله از تمامى شهر برخواست، مانند روزى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفتند. در آن شب آفاق آسمان متغير گشت و زمين لرزيد و صداى تسبيح و تقديس فرشتگان از هوا شنيده شد.
🔲◾️▪️ سپس مشغول غسل آن حضرت شدند. بعد از غسل و كفن، امام حسن و امام حسين عليه السلام پشت سر تابوت را همانطور كه حضرت فرموده بودند برداشته، جلو تابوت خودش حركت مى كرد، تا در مكانى فرود آمد.
🔲◾️▪️ بعد از نماز بر آن حضرت توسط امام مجتبى عليه السلام، مقدارى از زير تابوت را كندند و قبرى آماده يافتند كه داخل آن لوحى مسى يا سفالى بود و بر آن نوشته شده بود: "بسم الله الرحمن الرحيم، اين قبرى است كه نوح پيامبر براى بنده صالح خدا على بن ابى طالب حفر نمود است."
🔲◾️▪️بدن مطهر آن حضرت را دفن نمودند و حسب وصيت آن حضرت، قبر مطهرش را مخفى نمودند تا در زمان هارون بر همگان معلوم شد.
🔲◾️▪️ فرزندان آن حضرت از همسران مختلف 28 دختر و پسرند.
📚 ارشاد مفيد: ج ١، ص ٣٥٤، ٣٥٥
♦️در شب 21 ماه رمضان حضرت عيسى بن مريم عليه السلام به آسمان برده شد؛
📚 بحار الانوار: ج ١٣، ص ٣٧٦
♦️و در همين شب است که حضرت موسى بن عمران و يوشع بن نون عليهم السلام رحلت نمودند.
📚 بحار الانوار: ج ١٣، ص ٣٧٦
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ ۖ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا
گفت: «اى ابراهیم! آیا تو از معبودهاى من روى گردانى؟! اگر (از این کار) دست برندارى، تو را سنگسار مى کنم.
و براى مدتى طولانى از من دور شو!»
(مریم/۴۶)
*
قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي ۖ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا
(ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! من بزودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى طلبم. چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است.
(مریم/۴۷)
*
وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَىٰ أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا
و از شما، و
آنچه غیر خدا مى خوانید، کناره گیرى مى کنم. و پروردگارم را مى خوانم. و امیدوارم در خواندن پروردگارم محروم و بى پاسخ نمانم!»
(مریم/۴۸)
*
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا
هنگامى که از آنان و آنچه غیر خدا مى پرستیدند
کناره گیرى کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم. و هر یک را پیامبرى (بزرگ) قرار دادیم.
(مریم/۴۹)
*
وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا
و از رحمت خود به آنان عطا کردیم. و براى آنها نام نیک و مقام برجسته اى (در میان همه امّتها)
قرار دادیم.
(مریم/۵۰)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۴۱ الی ۴۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ از پیامبر(صل
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۴۶ الی ۵۰
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✅ نتیجه دورى از شرک و مشرکان
در آیات گذشته سخنان منطقى ابراهیم(علیه السلام) که آمیخته با لطف و محبت خاصى بود، در طریق هدایت پدرش گذشت.
اکنون، نوبت بازگو کردن پاسخ هاى آزر است تا از مقایسه این دو، با یکدیگر، حقیقت و واقعیت آشکار و روشن شود.
قرآن، مى گوید: نه تنها دلسوزى هاى ابراهیم و بیان پربارش به قلب آزر ننشست بلکه او از شنیدن این سخنان، سخت برآشفته گفت: اى ابراهیم! آیا تو از خدایان من روى گردانى ؟! (قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ).
اگر از این کار، خوددارى نکنى، به طور قطع تو را سنگسار خواهم کرد (لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لاَ َرْجُمَنَّکَ).
و اکنون از من دور شو دیگر تو را نبینم (وَ اهْجُرْنِی مَلِیّاً).
جالب این که: اولاً آزر حتى مایل نبود تعبیر انکار بت ها و یا مخالفت و بدگوئى نسبت به آنها را بر زبان آورد، بلکه، به همین اندازه، گفت:
آیا تو از بت ها روى گردان هستى مبادا به بت ها جسارت شود.
ثانیاً، به هنگام تهدید ابراهیم، او را به سنگسار کردن تهدید نمود، آن هم با تأکیدى که از لام و نون تأکید ثقیله در لاَ َرْجُمَنَّکَ استفاده مى شود و مى دانیم: سنگسار کردن یکى از بدترین انواع کشتن است.
ثالثاً، به این تهدید مشروط، قناعت نکرد بلکه در همان حال ابراهیم(علیه السلام) را وجودى غیر قابل تحمل شمرد، و به او گفت: براى همیشه از نظرم دور شو (کلمه مَلِیّا به گفته راغب در مفردات از ماده املاء به معنى مهلت دادن طولانى آمده است و در اینجا مفهومش آن است که براى مدت طولانى یا همیشه از من دور شو).
این تعبیر بسیار توهین آمیزى است که افراد خشن نسبت به مخالفین خود به کار مى برند، و در فارسى گاهى به جاى آن گورت را گم کن مى گوئیم، یعنى نه تنها خودت براى همیشه از من پنهان شو، بلکه جائى برو که حتى قبرت را هم نبینم!
بعضى، از مفسران جمله لاَ َرْجُمَنَّکَ را به معنى سنگسار کردن، نگرفته اند بلکه، به معنى بدگوئى یا متهم کردن، تفسیر کرده اند.
ولى، این تفسیر بعید به نظر مى رسد، بررسى سایر آیات قرآن که با همین تعبیر وارد شده است، به آنچه گفتیم گواهى مى دهد.
* * *
ولى با این همه، ابراهیم(علیه السلام) همانند همه پیامبران و رهبران آسمانى، تسلط بر اعصاب خویش را همچنان حفظ کرد، و در برابر این تندى و خشونت شدید، با نهایت بزرگوارى گفت: سلام بر تو (قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ).
این سلام ممکن است تودیع و خداحافظى باشد که با گفتن آن و چند جمله بعد، ابراهیم(علیه السلام)، آزر را ترک گفت، و ممکن است سلامى باشد که به عنوان ترک دعوى گفته مى شود همان گونه در آیه ۵۵ سوره قصص مى خوانیم: لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لانَبْتَغِى الْجاهِلِیْنَ:
اکنون که از ما نمى پذیرید، اعمال ما براى ما و اعمال شما براى خودتان، سلام بر شما ما هواخواه جاهلان نیستیم .
سپس اضافه کرد: من به زودى براى تو از پروردگارم تقاضاى آمرزش مى کنم; چرا که او نسبت به من، رحیم و لطیف و مهربان است (سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیّاً).
در واقع، ابراهیم(علیه السلام) در مقابل خشونت و تهدید آزر ، مقابله به ضد نمود، وعده استغفار و تقاضاى بخشش پروردگار را به او داد.
در اینجا سؤالى مطرح مى شود که: چرا ابراهیم(علیه السلام) به او وعده استغفار داد با این که مى دانیم آزر ، هرگز ایمان نیاورد، و استغفار براى مشرکان، طبق صریح آیه ۱۱۳ سوره توبه ممنوع است.
پاسخ این سؤال را به طور مشروح ذیل همان آیه سوره توبه ذکر کرده ایم.(۱)
* * *
پس از آن چنین گفت: من از شما (از تو و این قوم بت پرست) کناره گیرى مى کنم، و همچنین از آنچه غیر از خدا مى خوانید یعنى از بت ها (وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ).
و تنها پروردگارم را مى خوانم، و امیدوارم که دعاى من در پیشگاه پروردگارم بى پاسخ نماند (وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیّاً).
این آیه از یکسو، ادب ابراهیم(علیه السلام) را در مقابل آزر نشان مى دهد، که او گفت: از من دور شو، ابراهیم هم پذیرفت، و از سوى دیگر، قاطعیت او را در عقیده اش مشخص مى کند، که این دورى من از شما به این دلیل نیست که دست از اعتقاد راسخم به توحید برداشته باشم، بلکه، به خاطر عدم آمادگیتان براى پذیرش حق است و لذا من در اعتقاد خودم همچنان پا بر جا مى مانم.
ضمناً، مى گوید: من اگر خدایم را بخوانم اجابت مى کند اما بیچاره شما که بیچاره تر از خود را مى خوانید و هرگز دعایتان مستجاب نمى شود و حتى سخنانتان را نمى شنود.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۴۶ تا ۵۰ سوره مبارکه مریم
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش چهاردهم 🔺روزى و عمر وسيله بزرگ آزمايش انسان در ادامه بحث هاى گذشته پي
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش چهاردهم
🔺رزق و عمر وسیله آزمایش
«سرانجام مرگ را با عوامل پايان عمر، پيوند داد; (و بيمارى ها را بهانه هايى براى سرآمدِ زندگى مقرّر داشت.) و با آن رشته هاى طولانى حيات را درهم پيچيد، و پيوندهاى محکم زندگى (توانمندان و اقويا) را با آن قطع کرد!» (وَ وَصَلَ بِالْمَوْتِ أَسْبَابَهَا، وَ جَعَلَهُ خَالِجاً(3) لأَشْطَانِهَا(4)، وَ قَاطِعاً لَمَرائِرِ(5) أَقْرَانِهَا).
امام(عليه السلام) در اين عبارت کوتاه به نکته هاى فراوانى اشاره فرموده، از جمله اين که بعضى به طور طبيعى عمر طولانى دارند و بعضى عمر کوتاه و در عين حال، گاهى همان عمر طولانى بر اثر اعمال بى رويه، يا انواع گناهان کوتاه مى شود و گاه آن عمر کوتاه به خاطر رعايت مسايل مربوط به تندرستى و يا بر اثر اعمال و کارهاى نيک طولانى مى شود. همچنين به اين نکته اشاره فرموده که براى مرگ اسباب فراوانى است; اگر انسان بتواند از بعضى بگريزد، در چنگال ديگرى گرفتار خواهد شد و حتّى نيرومندترين نيرومندان از مرگ در امان نيست! بنابراين، هيچکس نبايد به سلامتى و تندرستى و جوانى و نيرومندى مغرور گردد و هر کس در هر سن و سال و در هر شرايطى بايد با اعمال صالحه آماده سفر آخرت باشد.(6)
بعضى از «شارحان نهج البلاغه» اين احتمال را نيز داده اند که مراد از تقديم و تأخير، اين است که خداوند طبق مصالحى بعضى را در زمان هاى گذشته آفريده و زمان آنها را مقدّم داشته و بعضى را در زمان هاى بعد آفريده است، ولى معناى اوّل مناسبتر و آموزنده تر است.
***
نکته:
آيا روزى هر کس مقدّر است؟
نه تنها از عبارت بالا، بلکه از بسيارى از آيات قرآن و روايات مقدّر بودن روزى استفاده مى شود و در منابع مختلف مى بينيم که وسعت و فراخى روزى يا تنگى و ضيق آن، به اراده و مشيّت خداوند نسبت داده شده است، تا بندگان خود را بيازمايد.
به تعبير ديگر: به هر کس آنچه مصلحتش بوده است داده و براى هر کس آنچه مايه صلاح حالش بوده مقرّر فرموده. اين تعبيرات سؤالات متعدّدى بر مى انگيزد.
نخست اينکه: اگر چنين است پس تلاش و کوشش، براى رزق و روزى چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟
ديگر اينکه: اين گونه برداشت ها سبب رکود فعّاليت هاى اجتماعى و عقب ماندگى جامعه مى گردد; جامعه اى که بايد پرنشاط و پراميد به فعّاليت هاى گسترده بپردازد و در ميدان رقابت از جوامع غير مسلمان عقب نماند.
قرآن مجيد مى فرمايد: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيَشَتَهُمْ فِي الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجَات; ما معيشيت و (روزى) آنها در حيات دنيا در ميانشان تقسيم کرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم».(7)
ولى پاسخ اين سؤال ها در روايات اسلامى آمده است که هرگاه کنار هم چيده شود، ابهامى باقى نمى ماند.
از يک سو، در همين نهج البلاغه و کلمات مولا مى خوانيم: «إِنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ يَطْلُبُکَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتاکَ; روزى بر دو گونه است: قسمتى از آن، تو بايد به دنبالش بروى و قسمتى از آن، او به دنبال تو مى آيد به گونه اى که اگر به سراغش نروى به سراغ تو خواهد آمد».(8)
واقعيت نيز چنين است که قسمت مهمّى از روزى چيزى است که انسان بايد در راه آن تلاش و کوشش کند و تمام هوش و استعداد و توان خود را به کار گيرد و بدون اينها هرگز به آن نخواهد رسيد; ولى بخش ديگرى روزى هاى ناخواسته است که به سراغ انسان مى آيد و به او نشان مى دهد که اگر چه تلاش و کوشش يک اصل مهم است، امّا رازقيّت خدا منحصر به آن نيست و در همه حال بايد به او دل بست و همه چيز را از او دانست.
✍ پی نوشت:
3. «خالج» از مادّه «خلج» (بر وزن خرج) به معناى جذب کردن است و خلجان چيزى در ذهن انسان به معناى مجذوب شدن ذهن در برابر چيزى است; و «خليج» را از آن جهت «خليج» گفته اند که بخش عظيمى از آب دريا را به خود جذب مى کند.
4. «أشطان» جمع «شطن» (بر وزن وطن) به معناى طناب يا طناب طويل است. اين واژه گاهى به معناى دورى نيز آمده است و «شيطان» را به اين مناسبت شيطان مى گويند که دور از هدايت و رحمت خداست.
5. «مَرائر» جمع «مرير» به معناى طناب محکم است.
6. درباره مسأله «أجل و سرآمد عمر» بحث مشروحى در جلد سوم ذيل خطبه 62 بيان شد.
7. سوره زخرف، آيه 32.
8. نهج البلاغه، نامه 31.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
💌حدیث خانواده
☀️ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
خَيْرُ الرِّجالِ مِنْ اُمَّتِى الَّذينَ لايَتَطاوَلونَ عَلى اَهْليهِم و يَحِنُّونَ عَلَيهِم وَ لايَظلِمونَهُم
بهترین مردان امت من کسانى هستند که نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نکنند و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نکنند.
📚 مکارم الاخلاق/ص۲۱۶
@Nahjolbalaghe2