قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۲ بخش دوم 🔴 پیش بینی فتنه های آینده 🔺به هوش باشيد، فتنه ها در پيش است! ↩️
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش اول
🔸 بی اعتباری دنیا
🔭 خطبه در يك نگاه:
همان گونه كه از تعبيرات مرحوم سيّد رضى (منها و منها) استفاده مى شود؛ آن بزرگوار تمام اين خطبه را در اينجا نياورده؛ بلكه گزيده هايى از آن را كه درخشش بيشترى داشته، در اينجا آورده است، و درمجموع چنين به نظر مى رسد كه اين خطبه اهداف متعدّدى را دنبال مى كند: نخست، تشويق به زهد و پارسايى و ترك دنياپرستى، و سپس، مسأله تفكّر و عبرت گرفتن و بينايى در امور؛ و بعد از آن، عالم واقعى را معرّفى مى كند و رهروان راه حقّ را از منحرفان- از طريق بيان اوصاف- جدا مى سازد؛ و در بخش آخر اين خطبه، مشكلات عظيم مؤمنان را در آخرالزّمان وسرنوشت اسلام را در آن شرايط، بيان مى فرمايد؛ تا افراد با ايمان، با كم كردن ضايعات از نظر ايمانى و اخلاقى، آمادگى پيدا كنند.
از مجموع اين خطبه، معجونى به دست مى آيد كه مى تواند انسان را در جهات مختلف زندگى معنوى و مادّى كمك كند، تا بر مشكلات چيره شود.
دنياى بى اعتبار!
امام(عليه السلام) در بخش اوّل اين خطبه - همانگونه که در بالا اشاره شد - به مسأله زهد در دنيا که سرچشمه همه نيکى ها و فضايل است، اشاره کرده، مى فرمايد: «اى مردم! به دنيا همچون زاهدان و بى اعتنايان نگاه کنيد!». (أَيَّهَا النَّاسُ! انْظُرُوا إِلى الدُّنْيَا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا، الصَّادِفِين(1) عَنْهَا).
مفهوم اين سخن آن نيست که انسان ترک دنيا کند و به رهبانيّت رو آورد; بلکه هدف، عدم دلباختگى و ترک دنياپرستى است; چرا که به روشنى ثابت شده است، دلدادگى و دلباختگى در برابر مال و مقام و لذّات دنيا، چشم وگوش انسان را کور و کر مى کند و به تمام گناهان آلوده مى سازد. همانگونه در حديث معروفى که از پيامبر اکرم و ائمه هدى نقل شده، آمده است: «حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ کُلِّ خَطِيئَة; محبّت و دلباختگى به دنيا، سرچشمه هر گناهى است».(2)
يک نگاه به وضع دنيايى که در آن زندگى مى کنيم، به روشنى نشان مى دهد، سرچشمه جنگ ها و جنايت ها و خون ريزى ها و آلودگى ها، عموماً دنياپرستى است.
سپس امام(عليه السلام) در عباراتى کوتاه، دلايل شش گانه اى براى اثبات اين حقيقت بيان مى نمايد.
نخست مى گويد: «زيرا به خدا سوگند! دنيا به زودى مقيمان و ساکنان خود را از ميان بر مى دارد». (فَإِنَّهَا وَاللهِ عَمَّا قَلِيل تُزِيلُ الثَّاوِيَ(3) السَّاکِنَ).
آرى! هر کس - بدون استثنا - روزى بايد جهان را وداع گويد; گروهى زودتر و گروهى کمى ديرتر! امّا به هر حال، همه طعم تلخ مرگ را مى چشند: «کُلُّ نَفْس ذَائِقَةُ الْمَوْتِ».(4)
فرق ميان «ثاوى» و «ساکن» اين است که «ثاوى» به کسى مى گويند که اقامت مستمرّ توأم با استقرار در جايى داشته باشد; در حالى که «ساکن» ممکن است چنين باشد و ممکن است نباشد.
بنابراين، هم جوانانى که تصوّر مى شود براى مدّت زياد در اين دنيا مستقرّ خواهند بود، در معرض زوالند و هم پيرانى که به حسب ظاهر سکونت آنها موقّتى و محدود است، همه راهيان ديار فنا و سير کنندگان به سوى عالم بقا هستند.
در دومين دليل مى فرمايد: «دنيا، هوسبازانِ غرق نعمت را که بر آن تکيه کرده اند، ناگهان به مصيبت مى کشاند». (وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ(5) الآمِنَ).
آرى! در آن هنگام که سفره عيش و نوش را گسترده اند و فرياد شادى آنها گوش فلک را کر کرده، ناگهان «بانگى بر مى آيد که خواجه مرد» و چه عبرت انگيز است اين مرگ و ميرهاى ناگهانى، که درهر عصر و زمان بوده و در اين زمان فزونى يافته است! و چه عبرت انگيز است حال کسانى که شب، در ناز و نعمت مى خوابند و صبحگاهان در حالى بيدار مى شوند که همه امکانات خود را از دست داده اند!!
✍ پی نوشت:
. «صادف» از مادّه «صَدْف» (بر وزن حرف) به معناى اعراض و روى گردانى از چيزى است.
2. اين حديث با تعبيرات مختلف از پيامبر اکرم، اميرمؤمنان، امام صادق و حتّى انبياى پيشين (عليهم السلام) نقل شده است. (ميزان الحکمه، جلد 2، حديث 5813 - 5823) در حديثى که مرحوم کلينى در کافى از امام سجّاد(عليه السلام) نقل کرده، بعد از شرح سرچشمه هاى گناه، مى فرمايد: «فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِى حُبِّ الدُّنْيَا. فَقَالَ الأَنْبِيَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ - بعد مَعْرِفَةِ ذلِکَ -: حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ کُلِّ خَطِيِئَة; تمام ريشه هاى گناه درحب دنيا جمع است و به همين دليل انبيا و دانشمندان بعد از آگاهى بر اين موضوع گفته اند: دنياپرستى سرچشمه هر گناهى است!» (اصول کافى، جلد 2، صفحه 131).
3. «ثاوى» از مادّه «ثواء» به معناى اقامتِ توأم با استقرار است.
4. سوره آل عمران، آيه 185.
5. «مُتْرف» از مادّه «ترف» (بر وزن تلف) به معناى تنعّم است و «مُترف» به کسى مى گويند که فزونى نعمت او را غافل و مغرور ساخته و به طغيان وا داشته است.
6. «جَلَد» به معناى قوّت و قدرت و صلابت است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎙 خطبه: ۱۰۱ ✅ ازليّت و ابديّت خداوند @Nahjolbalaghe2
شرح_خطبه_۱۰۲.mp3
8.89M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه
🎙 خطبه: ۱۰۲
⚖ حسابرسی اعمال در قیامت
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🏷با گامهاى دشمنش، هشيار مىشود!
☀️ امام علی علیه السلام :
🔺 «هركس از يارى رسانى به ولیش غفلت ورزد، با گامهاى دشمنش، هشيار مىگردد».
⁙ « مَن نامَ عَن نُصرَةِ وَلِيِّه انتَبَهَ بِوَطأَةِ عَدُوِّهِ».
📚 غرر الحكم : ح ٨٦٧٣
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🔺 مرز عزت و تکبر نزدیک است
🎥حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و چهل و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ " ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ " ﺩ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و چهل و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ " ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﻲ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 150 ﺟﻠﺪ 11 " ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ " ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺗﺎﻟﻴﻔﺎﺕ ﺍﺻﺤﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ " ﺳﻬﻞ ﺑﻦ ﺫﺑﻴﺎﻥ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﻱ ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﻣﺤﻀﺮ " ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ (ﻉ) " ﺷﺪﻡ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺩﺭ ﺁﻳﺪ. ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻓﺮﻳﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﺫﺑﻴﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﺕ ﺁﻳﺪ ﻭ ﺗﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮ ﻣﺎ ﺁﺭﺩ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻱ؟ ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺑﻲ ﻛﻪ ﺩﻳﺸﺐ ﺩﻳﺪﻩﺍﻡ ﻭ ﭘﺮﻳﺸﺎﻥ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻧﺸﺎﺀ
ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺧﻴﺮ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺫﺑﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﮔﻮﺋﻲ ﻧﺮﺩﺑﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ 100 ﭘﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﭘﻠﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﻟﺎﺭﻓﺘﻢ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺳﺮﻭﺭ ﻣﻦ ﺗﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺍﺯﻱ ﻋﻤﺮ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﻣﻲﮔﻮﻳﻢ، ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻛﻪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻲ، ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺷﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﺫﺑﻴﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﭘﻠﻪ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻣﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﮔﻮﺋﻲ ﺑﻪ ﮔﻨﺒﺪﻱ ﺧﻀﺮﺍﺀ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﺮﻭﻧﺶ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﺍﺩ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺟﺪﻡ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺩﻳﺪﻡ. ﺩﺭ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﭗ ﺍﻳﺸﺎﻥ، ﺩﻭ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻳﺒﺎ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﺭﺧﺸﻴﺪ. ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻱ ﺁﺭﺍﺱ ﺗﻪ ﺧﻠﻘﺖ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻣﺮﺩﻱ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ: ﻟﺎﻡ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﺎﻟﻠﻮﻱ ﻣﺮﺑﻊ ﭼﻮﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﺮﺍ ﺩﻳﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻓﺮﻳﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ، ﺍﻱ " ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ " ﺑﺮ ﭘﺪﺭﺕ " ﻋﻠﻲ ﻉ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﻦ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ، ﭘﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮ ﻣﺎﺩﺭﺕ
(جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 67]
" ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ ﻉ " ﻧﻴﺰ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻔﺮﺳﺖ. ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ ﭘﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﺖ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻧﻴﺰ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﻦ، ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻴﺰ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮ ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺸﮕﺮ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﻱ ﺩﻧﻴﺎ، ﺳﻴﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻧﻴﺰ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻔﺮﺳﺖ. ﻣﻦ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﭘﺲ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺳﻴﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻧﺸﺎﺀ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩﻳﻢ، ﺍﻋﺎﺩﻩ ﻛﻦ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪﻥ ﭘﺮﺍﺩﺧﺖ ﻛﻪ: ﻟﺎﻡ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﺎﻟﻠﻮﻱ ﻣﺮﺑﻊ. ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ: ﻭ ﻭﺟﻬﻪ ﻛﺎﻟﺸﻤﺲ ﺗﻄﻠﻊ " ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ " ﻭ " ﻓﺎﻃﻤﻪ " ﻭ ﻫﻤﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ: ﻗﺎﻟﻮﺍ ﻟﻪ ﻟﻮ ﺷﺌﺖ ﺍﻋﻠﻤﺘﻨﺎ ﺍﻟﻲ ﻣﻦ ﺍﻟﻐﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻟﻤﻔﺰﻉ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ، ﺩﺳﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺩﺍﺩﻡ ﻛﻪ ﺳﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺭﺱ " ﻭﺍﻗﻌﻲ " ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺑﻪ ﻋﻠﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻳﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺷﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۷،۲۶ و۲۸ سوره مبارکه حج مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی ↩️ مفسر معروف اب
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۷،۲۶ و۲۸ سوره مبارکه حج
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
↩️ و در پایان آیه مى فرماید: از گوشت حیوانات قربانى، هم خودتان بخورید و هم بینوایان فقیر را اطعام نمائید (فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ).
* * *
نکته ها:
۱ ـ ایام معلومات چیست؟
در آیات فوق، خداوند دستور مى دهد در ایام معلومات یاد او کنید، و در آیه ۲٠۳ سوره بقره همین امر به صورت دیگرى آمده است: وَ اذْکُرُوا اللّهَ فِى أَیّام مَعْدُودات: خدا را در ایام معدودى یاد کنید .
در این که ایام معلومات چیست؟ و آیا با ایام معدودات که در سوره بقره آمده یکى است یا متفاوت مى باشد؟ میان مفسران گفتگو است و روایات نیز در این زمینه متفاوت است:
گروهى از مفسران، طبق بعضى از روایات اسلامى، معتقدند: منظور از ایام معلومات ده روز آغاز ذیحجه است، و ایام معدودات، ایام التشریق یعنى روزهاى یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذیحجه مى باشد، روزهائى که نورانى و روشنى بخش همه دل ها است.
در حالى که گروهى دیگر، طبق بعضى دیگر از روایات، گفته اند: هر دو اشاره به ایام التشریق است، و ایام تشریق را گاهى همان سه روز گرفته اند و گاهى روز دهم یعنى عید قربان را نیز بر آن افزوده اند.
جمله: فَمَنْ تَعَجَّلَ فِى یَوْمَیْنِ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ: کسى که در دو روز مراسم ذکر خدا را به جا آورد گناهى بر او نیست که در سوره بقره آمده نشان مى دهد: ایام تشریق بیش از سه روز نیست; زیرا تعجیل در آن، سبب مى شود: یک روز از آن کاسته و تبدیل به دو روز گردد.
ولى با توجه به این که: در آیات مورد بحث، بعد از ذکر ایام معلومات مسأله قربانى آمده، و مى دانیم قربانى معمولاً در روز دهم انجام مى گیرد، این موضوع تأیید مى شود که ایام معلومات ده روز آغاز ذى الحجه است که به روز دهم، روز قربانى ختم مى گردد، و به این ترتیب، تفسیر اول که دوگانگى مفهوم ایام معلومات با ایام معدودات باشد، تقویت مى گردد.
اما با توجه به وحدت تعبیرهائى که در دو آیه وارد شده، بیشتر این مسأله به ذهن مى رسد که هر دو اشاره به یک مطلب است، هدف در هر دو توجه به یاد خدا و نام خدا در ایام معینى است که از دهم ذى الحجه شروع مى شود و به سیزدهم پایان مى یابد. البته، یکى از موارد ذکر نام خدا، ذکر نام او به هنگام قربانى است.(۱٠)
* * *
۲ ـ ذکر خدا در سرزمین منى
در روایات متعددى مى خوانیم: منظور از ذکر خداوند در این ایام، تکبیر مخصوصى است که بعد از نماز ظهر روز عید قربان، گفته مى شود، و تا پانزده نماز ادامه دارد (یعنى بعد از نماز صبح سیزدهم خاتمه مى یابد) و آن ذکر این است: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ، لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ، اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ، اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا، اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الأَنْعَامِ .(۱۱)
ضمناً، در پاره اى از روایات تصریح شده: تکبیر در این پانزده نوبت مخصوص کسانى است که در سرزمین منى و ایام حج باشند، اما کسانى که در سایر بلادند این تکبیرات را تنها بعد از ده نماز مى خوانند (از نماز ظهر روز عید شروع مى شود و به نماز صبح روز دوازدهم ختم مى گردد).(۱۲)
قابل توجه این که: روایات تکبیر، شاهد دیگرى است بر این که ذکر در آیات فوق، جنبه کلى دارد و مخصوص ذکر خدا به هنگام قربانى کردن نیست هر چند این مفهوم کلى شامل آن مصداق نیز مى شود (دقت کنید).
✍ پی نوشت:
۱٠ ـ و به این ترتیب، تضادى که در میان دو قول در تفسیر و یذکر اسم اللّه وجود داشت که بعضى آن را به ذکر نام خدا به هنگام ذبح قربانى و بعضى آن را به ذکر نام خدا به طور مطلق تفسیر کرده اند بر طرف مى شود، و در حقیقت تفسیر اول مصداقى براى تفسیر دوم خواهد بود، و تفسیر دوم یک مفهوم کلى و وسیع است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2