قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎤خطبه: (۷۵) @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_خطبه_۷۶و_۷۷.mp3
7.42M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه
🎤خطبه های: (۷۶و۷۷)
@Nahjolbalaghe2
🧡 هرگاه گناهی را مرتکب شدی
عمل نیکی را انجام بده
تا از بین برنده آن گناه باشد.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم
الامالی، ص ۱۸۶
@Nahjolbalaghe2
aqayi_tahdir_joz-15_120145.mp3
4.15M
تلاوت جزء پانزدهم قرآن کریم
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: هفدهم 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 13- ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻟﻴﻠﻲ (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: هجدهم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
↩️ﺳﭙﺲ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﮔﻮﻳﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﻤﺮ ﺑﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﻟﻲ ﻫﺮ ﻣﻮﻣﻦ ﮔﺸﺘﻲ، ﻭ ﺣﻤﻮﻳﻨﻲ ﺩﺭ " ﻓﺮﺍﻳﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﺑﺎﺏ ﺩﻫﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﻣﺮﺍ، ﺷﻴﺦ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺍﺳﻤﻌﻴﻞ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﻓﺴﻔﻠﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻴﺦ ﺣﻨﺒﻞ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺳﻌﺎﺩﻩ ﻣﻜﻲ ﺭﺻﺎﻓﻲ ﺑﻄﻮﺭ ﺳﻤﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻘﺎﺳﻢ ﻫﺒﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻮﺍﺣﺪ ﺑﻦ ﺣﺼﻴﻦ ﺑﻄﻮﺭ ﺳﻤﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻋﻠﻲ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻤﺬﻫﺐ ﺑﻄﻮﺭ ﺳﻤﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﻗﻄﻴﻔﻲ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﺒﻞ.. ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﻨﺪ ﻭ ﻟﻔﻆ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﻭ ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺟﺰﺭﻱ ﺩﺭ " ﺍﺳﻨﻲ ﺍﻟﻤﻄﺎﻟﺐ " ﺻﻔﺤﻪ 3 ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﻣﺮﺍ ﺍﺑﻮ ﺣﻔﺺ ﻋﻤﺮ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ ﻣﺮﺍﻏﻲ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺸﺎﻓﻬﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻔﺘﺢ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﺷﻴﺒﺎﻧﻲ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻴﻤﻦ ﺯﻳﺪ ﻛﻨﺪﻱ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﻗﺮﺍﺯ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ، ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻋﻤﺮ، ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﻨﺪ ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﻛﻤﻲ ﭘﻴﺶ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺘﻪ: ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﺟﻪ ﺣﺴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺘﻮﺍﺗﺮ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﻫﻴﺜﻤﻲ ﺁﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺑﻠﻔﻆ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 9 " ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﻳﺪ " ﺧﻮﺩ ﺻﻔﺤﻪ 105 ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ، ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺭﺟﺎﻝ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﻮﺛﻴﻖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﻭ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 5 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 211 ﺍﺯ ﺩﻭ ﻃﺮﻳﻖ ﻭ ﺑﺪﻭ ﻟﻔﻆ ﺍﺣﻤﺪ ﻛﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺑﻠﻔﻆ ﺩﻭﻡ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺎﻋﻠﻲ ﺍﺑﻦ ﻋﺎﻣﺮ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻟﻴﻠﻲ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺑﺪﻳﻦ ﻟﻔﻆ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 7 ﺻﻔﺤﻪ 346 ﺁﻥ ﻛﺘﺎﺏ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ [ ﺻﻔﺤﻪ 34] ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﻭ ﺍﺣﻤﺪ (ﺑﺪﻭ ﺍﺳﻨﺎﺩﺵ) ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺑﻮ ﺩﺍﻭﺩ ﻃﻬﻮﻱ (ﺑﻀﻢ ﻃﺎﺀ) ﻭ ﻧﺎﻣﺶ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﻦ ﻣﺴﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻫﻨﺪ ﺟﻤﻠﻲ ﻭ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺎﻋﻠﻲ ﺍﺑﻦ ﻋﺎﻣﺮ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﻭ ﺁﻧﺪﻭ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻬﻤﺎﻥ ﻧﺤﻮ ﺁﻧﺮﺍ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ، ﻭ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 6 " ﻛﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ " ﺻﻔﺤﻪ 397 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺍﺭ ﻗﻄﻨﻲ ﺩﺭ " ﺟﻤﻊ ﺍﻟﺠﻮﺍﻣﻊ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﻟﻔﻆ ﺍﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺧﻄﺒﻪ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ: ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﺑﺨﺪﺍ (ﺳﻮﮔﻨﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻣﻘﺮﺭ ﺍﺳﺖ) ﻫﺮ ﻓﺮﺩﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻳﺎ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﻲ (ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮ) ﺑﺸﻤﺎ ﺍﻱ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ
ﻧﻴﺴﺘﻢ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻠﻲ، ﻫﺴﺘﻲ ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ، ﭘﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ ﻭ ﺍﻧﺼﺮ ﻣﻦ ﻧﺼﺮﻩ ﻭ ﺍﺧﺬﻝ ﻣﻦ ﺧﺬﻟﻪ، ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﻫﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺪﻩ ﺗﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﺮﻓﺘﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﺮﺹ ﺷﺪﻧﺪ. ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 6 ﺻﻔﺤﻪ 407 ﺑﻠﻔﻆ ﺍﻭﻝ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﻤﺪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ، ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ، ﻭ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﻣﻮﺻﻠﻲ- ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻃﺒﺮﻱ، ﻭ ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ، ﻭ ﺿﻴﺎﺀ ﻣﻘﺪﺳﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﻭﺻﺎﺑﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺎﻛﺘﻔﺎﺀ " ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﻠﻔﻆ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻟﻔﻆ ﺍﺣﻤﺪ ﻛﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ " ﺯﻭﺍﻳﺪ ﺍﻟﻤﺴﻨﺪ " ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﺩﺭ ﻣﺴﻨﺪﺵ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ " ﺗﻬﺬﻳﺐ ﺍﻟﺎﺛﺎﺭ " ﻭ ﺍﺯ ﺧﻄﻴﺐ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﻭ ﺍﺯ ﺿﻴﺎﺀ ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﺨﺘﺎﺭﻩ " ﻉ 2 ﺻﻔﺤﻪ 132 ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 14- ﻋﻤﺮﻭ ﺫﻱ ﻣﺮ (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 123 ﺝ 1 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ)، ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﺒﻞ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 ﻣﺴﻨﺪﺵ ﺻﻔﺤﻪ 118 ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻃﺮﻳﻖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻮﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺣﻜﻴﻢ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﺮﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺍﺳﺤﻖ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺑﻲ ﺍﺳﺤﻖ ﺍﺯ ﺳﻌﻴﺪ ﻭ ﺯﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 21ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ
✔️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و یازدهم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻4. معاو
🌳شجره آشوب« قسمت صد و دوازدهم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻رسالت اشعث در حکومت امام اشعث پس از اینکه از آذربایجان عزل شد، به کوفه آمد. امام در اولین اقدام، شروع به محاسبه اموال اشعث کرد و آنچه را وی از بیت المال برداشته بود اخذ و به بیت المال برگرداند. اشعث در اثر این اقدام امام، کینه ایشان را به دل گرفت.
🔻در مروج الذهب مسعودی آمده است که: «اشعث بن قيس را كه از طرف عثمان حاكم آذربايجان و ارمنيه بود عزل كرد و نيز جرير بن عبدالله بجلى را كه از طرف عثمان حاكم همدان بود عزل كرد. اشعث به سبب همين عزل و اينكه هنگام بازگشت على درباره دخالت در اموال آنجا با او سخن داشته بود كينه او را بدل داشت.»
🔻 اشعث به حضرت اعتراض کرد و گفت درزمان عثمان، وی به محاسبه اموال نمی پرداخت. حضرت به وی فرمود اگر اموال را به ایشان پس ندهد با شیمشیر وی را خواهد زد. همچنین حضرت، سایر عمال عثمان را، احضار و اموال بیت المال را که در دست ایشان بود به جای خود بازگرداند. در بخش های بعد خواهیم گفت که اشعث برای مقابله با امیرالمومنین مسجدی را بنا کرده بود که حضرت از نماز خواندن در آن منع کرد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ
(اى پیامبر!) هرگز گمان مبر که خدا، از آنچه ستمکاران انجام مى دهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را براى روزى که چشمها در آن (بخاطر ترس و وحشت) از حرکت باز مى ایستد تأخیر مى اندازد.
(ابراهیم/۴۲)
*
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لَا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ ۖ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ
در حالى که (در آن روز) گردنها را کشیده، سرها را بالا نگهداشته، حتّى پلک چشمهایشان (به سبب وحشت) از حرکت باز مى ماند. و دلهایشان (فرو مى ریزد. و از اندیشه و امید،) خالى مى گردد.
(ابراهیم/۴۳)
*
وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ ۗ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ
و مردم رااز روزى که عذاب الهى به سراغشان مى آید، بترسان! آن روز که ستمکاران مى گویند: «پروردگارا! مدّت کوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریمو از پیامبران پیروى کنیم!» (امّا پاسخ مى شنوند که:) مگر شما نبودید که پیش از این سوگند یاد کردید که زوال و فنایى براى شما نیست؟!
(ابراهیم/۴۴)
***
وَسَكَنتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الْأَمْثَالَ
(آرى شما بودید که) در منازل (و کاخهاى) کسانى که به خویشتن ستم کردند، ساکن شدید. و براى شما آشکار شدچگونه با آنان رفتار کردیم. و براى شما، مثالها
(از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید)!
(ابراهیم/۴۵)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه ابراهیم آیات(۳۵تا،۴۱)🔹 ↩️۴. تابعان ابراهیم کیانند؟ در آیات مورد بحث خواندیم که
🔹تفسیر سوره مبارکه ابراهیم آیات(۴۲تا۴۵
🔴روزى که چشم ها از حرکت باز مى ایستند
چون در آیات گذشته سخن از روز حساب به میان آمد، به همین مناسبت آیات مورد بحث وضع ظالمان را در آن روز مجسّم مى سازد; تجسّمى تکان دهنده و بیدارگر. درصا ضمن با بیان این بخش از مسائل معاد، بخش هاى توحیدى گذشته تکمیل مى شود. نخست روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مچچ مى فرماید: گمان مبر که خدا از آنچه ظالمان انجام مى دهند غافل است (وَ لاَ تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ).
این سخن در حقیقت پاسخى است به کسانى که مى گویند اگر این عالَم خدایى دارد ـ خدایى عادل و دادگرـ ، چرا ظالمان را به حال خود رها کرده است؟ آیا از حالشان غافل است؟ یا مى داند و قدرت جلوگیرى ندارد؟
قرآن در برابر این پرسش مى گوید: خدا هرگز غافل نیست، اگر به فوریت آنها را مجازات نمى کند به خاطر این است که دنیا محلّ آزمایش و پرورش انسان هاست و این هدف بدون آزادى ممکن نیست. ولى سرانجام روزى حسابشان را خواهد رسید.
آن گاه مى فرماید: خدا کیفر آنان را براى روزى به تأخیر انداخته است که چشم ها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت باز مى ایستد (إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْم تَشْخَصُ فِیهِ الاَْبْصَارُ).
تَشخَص از مادّه شخوص به معنى از حرکت افتادن چشم و به نقطه اى خیره شدن است.
*
مجازات هاى قیامت آن قدر وحشتناک است که ستمگران از شدّت هول گردن ها را کشیده، سرها را به آسمان بلند کرده، حتّى پلک چشم هایشان از حرکت بازمى مانَد و دل هایشان (فرو مى ریزد و از اندیشه و امید) خالى مى شود (مُهْطِعِینَ مُقْنِعِى رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ).
مهطعین از مادّه اهطاع به معنى گردن کشیدن است. برخى آن را به معنى سرعت گرفتن و برخى نگاه کردن با ذلّت و خشوع دانسته اند. ولى با توجّه به جمله هاى دیگر آیه معنى اوّل مناسب تر به نظر مى رسد.
مقنى از مادّه اقناع به معنى سر به آسمان بلند کردن است.
جمله لا یَرتَدُّ إلَیهِم طَرفُهُم مفهومش این است که پلک چشم هایشان از هول و وحشت به هم نمى خورد، گویى همانند چشم مردگان از کار افتاده است.
جمله أفئدَتُهُم هَواءٌ به معنى تهى شدن دل هاى آنهاست. درست مانند آنچه در زبان فارسى مى گوییم فلان کس خبر وحشتناکى به من داد و یک مرتبه دلم خالى شد، یا قلبم فرو ریخت. در واقع ظالمان آن چنان دستپاچه مى شوند که همه چیز حتّى خودشان را فراموش مى کنند. گویى تمام معلومات از دل و جانشان به بیرون فرار کرده و هر گونه قوّت و قدرت را از دست داده اند.
بیان اوصافى نظیر خیره شدن چشم ها، کشیدن گردن ها، بلند کردن سرها، از حرکت افتادن پلک چشم ها و فراموش کردن اندیشه ها، توصیف بسیار گویایى
است از هول و وحشت شدیدى که در آن روز به ظالمان دست مى دهد. همان کسانى که همیشه با نگاه هاى مغرورانه و متکبّرانه همه چیز را به باد استهزا مى گرفتند، آن روز چنان بیچاره مى شوند که حتّى توانایى بستن پلک ها را از دست مى دهند.
براى ندیدن آن منظره هاى هولناک فقط چشم ها را خیره خیره به آسمان مى دوزند، زیرا به هر طرف نگاه کنند منظره وحشتناکى در برابر چشمشان است.
آنها که خود را عقل کل و دیگران را بى خرد مى انگاشتند، چنان عقل و هوششان از کف مى رود که نگاهشان به نگاه دیوانگان بلکه مردگان شباهت پیدا مى کند; نگاهى خشک، بى حرکت و پر از ترس و وحشت.
به راستى قرآن هنگامى که مى خواهد منظره اى را مجسّم سازد، در کوتاه ترین عبارت، کامل ترین توصیف ها را ارائه مى دهد که یکى از نمونه هاى آن، همین آیه است.
*
سپس براى اینکه تصوّر نشود مجازات الهى به گروه خاصّى مربوط است، به عنوان یک دستور کلّى، به پیامبرش مى فرماید: و مردم را از روزى که عذاب الهى به سراغشان مى آید بترسان! آن روز که ظالمان (چون نتایج اعمالشان را مى بینند پشیمان مى شوند و به فکر جبران مى افتند و) مى گویند: پروردگارا، مدّت کوتاهى ما را مهلت ده (وَ أَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَل قَرِیب).
تا با استفاده از این مهلت،) دعوت تو را بپذیریم و از پیامبران پیروى کنیم (نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ).
امّا فوراً دست رد بر سینه شان گذارده مى شود و به آنها این پیام تکان دهنده را مى دهند که: چنین چیزى محال است، دوران عمل پایان یافت مگر قبلاً سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنایى براى شما نیست؟! (أَوَلَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَکُمْ مِنْ زَوَال)⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه ابراهیم آیات(۴۲تا۴۵ 🔴روزى که چشم ها از حرکت باز مى ایستند چون در آیات گذشته سخ
↩️آرى، شما بودید که در منازل (و کاخ هاى) کسانى که به خویشتن ستم کردند ساکن شدید (وَ سَکَنتُمْ فِى مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ).
و براى شما این واقعیّت به خوبى آشکار شد که چگونه با آنان رفتار کردیم (وَ تَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ).
و براى شما مثَل ها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم ، باز هم بیدار نشدید (وَ ضَرَبْنَا لَکُمُ الاَْمْثَالَ).
امّا هیچ یک از این درس هاى عبرت در شما مؤثّر نیفتاد و همچنان به اعمال ننگین و ستمگرانه خویش ادامه دادید و اکنون که در چنگال کیفر الهى گرفتار شده اید تقاضاى تمدید مدّت و ادامه مهلت مى کنید! کدام تمدید و کدام مهلت؟ هر چه بود پایان یافت.
نکته ها:
۱. چرا مخاطب در اینجا پیامبر است؟
بى گمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) هرگز تصوّر نمى کند که خداوند از کار ظالمان غافل است، ولى با این حال در آیات مورد بحث روى سخن به حضرت است و مى گوید: مبادا گمان کنى خداوند از اعمال ستمگران غافل است.
این در حقیقت از قبیل رساندن پیام به طور غیر مستقیم به دیگران است که یکى از فنون فصاحت است که گاهى فردى را مخاطب مى سازند ولى منظور، دیگرى یا دیگران هستند.
به علاوه این تعبیر اصولاً کنایه از تهدید است، همان گونه که گاه حتّى به شخص مقصّر مى گوییم: فکر نکن تقصیراتت را فراموش کردم. یعنى به موقع خود حسابت را مى رسم.
به هر حال اساس زندگى دنیا بر این است که به همه افراد به حدّ کافى مهلت داده شود، تا آنچه در درون دارند بیرون بریزند و میدان آزمایش تکامل به حدّ کافى وسعت یابد، تا عذر و بهانه اى براى کسى نمانَد و امکان بازگشت و اصلاح و جبران به همه داده شود و مهلت گناهکاران به خاطر همین است.
۲. یَومَ یَأتیهِم العَذاب چه روزى است؟
در آیات مورد بحث خواندیم که پیامبر(صلى الله علیه وآله) مأمور مى شود مردم را از آن روزى که عذاب الهى به سراغشان مى آید انذار کند.
در اینکه منظور از این روز کدام روز است، مفسّران سه احتمال داده اند: نخست اینکه روز قیامت و رستاخیز است. دوم اینکه روز فرا رسیدن مرگ است که مقدّمه مجازات هاى الهى از همان روز به سراغ ظالمان مى آید. سوم اینکه منظور روز نزول پاره اى از بلاها و مجازات دنیوى است، مانند عذاب هایى که بر قوم لوط، قوم عاد، قوم ثمود، قوم نوح و فرعونیان نازل گردید که در میان امواج خروشان دریا، یا در زمین لرزه، یا با تندباد سخت و ویرانگر از میان رفتند.
گرچه بسیارى از مفسّران احتمال اوّل را ترجیح داده اند، جمله هایى که به دنبال آن آمده است به خوبى احتمال سوم را تقویت مى کند و نشان مى دهد که منظور، مجازات هاى نابودکننده دنیوى است، زیرا به دنبال این جمله مى خوانیم: ستمکاران با مشاهده آثار عذاب مى گویند: پروردگارا، مهلت کوتاهى براى جبران به ما بده!
تعبیر أخّرنا (ما را به تأخیر انداز) قرینه روشنى است بر تقاضاى ادامه حیات در دنیا و اگر این سخن را در قیامت به هنگام مشاهده آثار عذاب مى گفتند باید بگویند: خداوندا، ما را به دنیا بازگردان. در آیه ۲۷ سوره انعام مى فرماید: وَ لَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَ لاَ نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ: اگر حال آنها را در آن هنگام که در برابر آتش ایستاده اند ببینى که مى گویند: اى کاش بار دیگر (به دنیا) بازمى گشتیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمى کردیم، و از مؤمنان مى شدیم (به حالشان تأسّف خواهى خورد) .
و بلافاصله در آیه بعد از آن، پاسخ آنها را چنین مى گوید:... وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ: اگر باز هم برگردند، به همان اعمالى که از آن نهى شده بودند مشغول مى شوند. آنها دروغ مى گویند .
در اینجا این پرسش پیش مى آید که اگر این آیه انذار به عذاب دنیاست و در آیه قبل (وَ لاَ تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلاً...) انذار به عذاب آخرت شده، چگونه با یکدیگر سازگار مى باشند با اینکه کلمه إنَّما دلیل بر این است که فقط مجازاتشان در قیامت خواهد بود نه در دنیا؟
با توجّه به یک نکته پاسخ این پرسش روشن مى شود و آن اینکه مجازاتى که هیچ تغییر و تبدیلى در آن راه ندارد، مجازات قیامت است که همه ظالمان را شامل مى شود، ولى کیفرهاى دنیوى، علاوه بر اینکه عمومیّت ندارد، قابل بازگشت است.
ذکر این نکته نیز لازم است که مجازات هاى نابودکننده دنیوى مانند مجازات هاى دردناکى که دامنگیر قوم نوح و فرعونیان و امثال آنها شد، بعد از شروع آن، درهاى توبه به کلّى بسته مى شود و هیچ راه بازگشت در آن نیست، زیرا اغلب گناهکاران هنگامى که در برابر چنین کیفرهایى قرار مى گیرند اظهار پشیمانى مى کنند و در واقع یک نوع حالت ندامت اضطرارى به آنها دست مى دهد که بى ارزش است. بنابراین قبل از وقوع و شروع آن عذاب ها باید در صدد جبران برآیند.(⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
↩️آرى، شما بودید که در منازل (و کاخ هاى) کسانى که به خویشتن ستم کردند ساکن شدید (وَ سَکَنتُمْ فِى
↩️۳. چرا تقاضاى مهلت پذیرفته نمى شود؟
در آیات مختلفى از قرآن مجید مى خوانیم که بدکاران و ستمکاران در مواقف گوناگون، براى جبران گذشته خویش تقاضاى بازگشت به دنیا مى کنند.
بعضى از این آیات مربوط به روز قیامت است، مانند آیه ۲۷ سوره انعام که در بالا اشاره کردیم، بعضى دیگر مربوط به فرارسیدن زمان مرگ است، مانند آیه ۹۹ و ۱٠٠ سوره مؤمنون که مى گوید: حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ: این وضع همچنان ادامه دارد تا هنگامى که مرگ یکى از آنها فرارسد. در این هنگام عرض مى کند: خداوندا، مرا بازگردان ـ شاید آنچه را که کوتاهى کرده ام جبران کنم و عمل صالح انجام دهم .
و گاه در مورد نزول عذاب هاى نابودکننده وارد شده است، مانند آیات مورد بحث که مى گوید هنگام نزول عذاب، ظالمان تقاضاى تمدید مدّت و ادامه مهلت مى کنند.
ولى جالب اینکه در تمام این موارد پاسخ منفى به آنها داده مى شود. دلیل آن هم معلوم است، زیرا هیچ یک از این تقاضاها جنبه واقعى و جدّى ندارد، اینها عکس العمل آن حالت اضطرار و پریشانى فوق العاده است که در بدترین اشخاص نیز پیدا مى شود و هرگز دلیل بر دگرگونى و انقلاب درونى و تصمیم واقعى بر تغییر مسیر زندگى نیست.
این درست به حالت مشرکانى مى مانَد که هنگام گرفتار شدن در گرداب هولناک دریا، مخلصانه خدا را مى خواندند ولى به محض اینکه طوفان فرومى نشست و به ساحل نجات مى رسیدند، همه چیز را فراموش مى کردند.
لذا قرآن در بعضى از آیات که در بالا به آن اشاره شد، صریحاً مى گوید: لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ: اگر اینها بار دیگر به زندگى عادى برگردند، باز همان برنامه ها را ادامه مى دهند و به اصطلاح همان آش و همان کاسه است و هیچ تغییرى در روش آنان پدیدار نخواهد گشت.
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🌷افضل ترین اعمال درقیامت
🍀پیغمبر عظیم الشان (صلی الله علیه وآله وسلم) یک روز در جمع اصحاب فرمودند :
من دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عمویم جعفرطیار را که هر دو شهید شدند را در خواب دیدم که از غذا های بهشتی میل میکنند .
از انها سوال کردم،
که در ان عالم بهترین اعمال کدام است؟
گفتند :پدر ومادرمان به قربان شما
🌺این جا سه چیز افضل اعمال است:
✅ محبت نسبت به حضرت علی(علیه السلام)
✅ آب دادن به تشنه ها است
✅ صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)است.
📚مستدرک الوسائل،ج۵،ص۳۲۸
@Nahjolbalaghe2