eitaa logo
نردبان فقاهت
5.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ (49) ✔️ (3) ✔️ درس خارج فقه آیت الله 83/03/17 🔸 مرحوم فیض این روایت را حمل بر متعه نموده است... صاحب حدائق نیز با مرحوم فیض موافق است. صاحب وسائل هم چون این روایت را در باب متعه وارد کرده است، می‌توان استفاده نمود که با این بزرگان هم عقیده است. و ظاهراً عقیده کلینی هم با آنها یکی است چون در جواهر تعبیر می‌کند: «بعضی از ظاهریه از اصحاب ما چنین عقدی را صحیح می‌دانند» که مراد از ظاهریه که در کلام ایشان به چشم می‌خورد همان اخباری‌ها می‌باشد که تعدادشان یکی دو نفر نیست، بلکه جمعی هستند که از جمله آنها ممکن است مرحوم کلینی باشد، مضافاً بر اینکه مرحوم کلینی این روایت را در باب نکاح وارد کرده است که می‌توان استفاده کرد که از نظر وی این عمل زنا نبوده، بلکه تزویج شرعی تلقی شده است. 🔹 مرحوم فیض در کتاب الحدود آن را مفصل و در کتاب النکاح مختصر نقل نموده است. در کتاب الحدود می‌فرماید: «امیرالمؤمنین‌علیه السلام هم «تزویج والله» را فرموده و هم استدلال به آیه اضطرار نموده است منتهی آیه اضطرار را به طور علنی و در مقابل عمر مطرح نموده ولی «تزویج والله» را به اولاد و ائمه بعدی فرموده است نه به عمر خصوصاً. 🔸 بعضی‌ها روایت را حمل بر متعه کرده‌اند که عمر اعتقادی به حلیت آن نداشته است و هر دو کلام حضرت درست است، اما «مسئله اضطرار» برای اینکه عمر روی موازین خودش بپذیرد و قهراً حد آن ساقط شود و اما «مسئله تزویج» چون واقع مطلب عبارت از آن بوده است. 🔹 مرحوم فیض در ادامه می‌فرماید: «إن قلت»: این مباشرت چگونه تزویج می‌باشد، در حالی که خودش اعتراف به زنا می‌کند؟ بعد خودش جواب می‌دهد: «قلت»: میزان برای اینکه عقدی شرعاً صحیح باشد یا نباشد، اعتقاد طرف نیست؛ لذا با این که زن خیال می‌کرده که این نوع مباشرت مصداق برای زناست، زیرا او نیز تابع عمر بوده ولی در عین حال امام‌ (علیه‌السلام) آن را عقد صحیح از نوع متعه دانسته است. 🔸 مؤیّدی هم به عنوان شاهد بر مدعی اقامه شده است و آن اینکه امیرالمؤمنین‌ (علیه‌السلام) از زن سوال نفرمود که آیا شوهر دارد یا خیر؟ پس معلوم می‌شود که این مباشرت را «زنا» تلقی نفرموده است، زیرا در فرض زنا باید مشخص شود که آیا زن شوهر دار است یا بی‌شوهر و در صورت شوهر دار بودن، حکم آن رجم است نه در هر صورت. از عدم سوال حضرت معلوم می‌شود که اصلا از باب زنا نبوده تا نیاز به سؤال باشد. ما این مؤید و نیز اصل معنا را قبول نداریم و به زودی به آن اشاره خواهیم کرد. 🔹 نقدِ مؤيدِ مزبور: مطلبی که به عنوان مؤید مطرح شده بود قابل مناقشه است یعنی اینکه حضرت در مورد شوهردار بودن هیچ سوالی از زن ننمود مؤید مطلب نمی‌تواند باشد، زیرا محتمل است که حضرت آن زن را خارجاً می‌شناخته و از شوهردار بودن یا عدم آن اطلاع داشته و لذا سوال نفرموده است و نیز محتمل است که به علم امامت به این مطلب آگاهی داشته و نیازی به سوال نمودن از خود زن نبوده است، پس عدم سؤالِ حضرت منحصراً به معنای عدم تلقی زنا نمی‌باشد. @Nardebane_feghahat
✳️ (50) ✔️ (4) ✔️ درس خارج فقه آیت الله 83/03/17 🔸 مرحوم مجلسی در مرآة العقول و نیز صاحب جواهر در جواهر روایت را به معنای دیگری غیر از متعه حمل نموده‌اند و آن اینکه منظور حضرت از «تزویج والله» این است که این مباشرت تنزیلاً تزویج است، نه حقیقةً. و جهت اینکه تنزیلاً تزویج است، مسئله اضطراری است که پیش آمده و می‌دانیم که اضطرار مسوّغ و مجوز می‌باشد. بدین معنا که همان خدایی که با عقدِ صحیح اجازه وِقاع داده، در ظرف اضطرار هم وقاع را جایز و در حکم تزویج قرار داده است؛ نه اینکه واقعاً تزویج باشد. 🔹 به نظر ما این معنی معنای صحیح روایت می‌باشد. @Nardebane_feghahat
✳️ (51) ✔️ درس خارج فقه آیت الله 99/09/12 🔸 «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ» دارد که «قَذَفَ رَجُلٌ مَجُوسِیّاً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیه السَّلام» حضرت فرمود: «مَهْ»، «فَقَالَ الرَّجُلُ إِنَّهُ یَنْکِحُ أُمَّهُ وَ أُخْتَهُ فَقَالَ ذَاکَ عِنْدَهُمْ نِکَاحٌ فِی دِینِهِمْ» 🔹 این دین می‌تواند جهانی باشد. جریان «مباهله» که مسیحی‌ها با ناقوس آمدند حضرت آنها را در مسجد راه داد، فرمود فعلاً با همین وضع بیایند به مسجد تا کم‌کم خودشان آشنا بشوند دست بردارند. اینها با همان ابزار ناقوسی در مسجد آمدند. @Nardebane_feghahat
✳️ (52) 🔹 طبق نظرِ شیعه، آیه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» در مورد متعه می‌باشد. اما عامّه معتقدند آیه ربطی به متعه ندارد، زیرا اولاً لفظِ «اسْتَمْتَعْتُمْ» أعم است، و ثانیاً بحثِ پرداختِ أجر در آیه «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ» هم آمده و ارتباطی با بحث متعه ندارد. 🔸 از آن‌جا که ما شیعیان در ذیل آیه دلیلِ خاص و روایات متعدده داریم، حکم می‌کنیم که آیه در مورد متعه منقطعه است، وگرنه شاید آیه فی‌نفسه ظهوری در آن نداشته باشد. 🔹 البته ناگفته نماند که عامّه نیر روایاتی دارند مبنی بر این‌که این آیه در مورد نکاح موقّت است. ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ (53) ✔️ (1) 🔹 برخی از فقها در مورد نادرست‌بودنِ نکاح معاطاتی به این ادله استناد کرده‌اند: 1⃣ در روایت آمده: «إنّما يحلّل الکلام ويحرّم الکلام» لذا اصل بر اشتراط لفظ در عقود است، مگر آنکه دلیلی اقامه گردد (الّا ما خرج بالدّلیل) 2⃣ اسوة (عملِ پیغمبر اکرم و ائمه اطهار علیهم‌السلام) 3⃣ سیره متشرّعه: متشرّعه در مورد بیع و تقایل «تَعاطی» می‌نمایند اما در مورد نکاح و طلاق چنین رفتار نمی‌کنند. 4⃣ اجماع بر اشتراطِ لفظ @Nardebane_feghahat
✳️ (54) ✔️ (2) 🔹 في الصيغة: أجمع علماء الإسلام -كما صرّح به غير واحد- على اعتبار أصل الصيغة في عقد النكاح، و أنّ الفروج لا تباح بالإباحة و لا بالمعاطاة، و بذلك يمتاز النكاح عن السّفاح؛ لأنّ فيه التراضي أيضاً غالباً. 📚 كتاب النكاح، الشيخ مرتضى الأنصاري ج1 ص77 @Nardebane_feghahat
✔️ ماجرایِ متعه «أبان بن تغلب» ✔️ درس خارج فقه آیت الله شبیری زنجانی 83/03/18 🔹 «أبان بن تغلب» يك جرياني دارد كه در روايتي هست كه او در مكه متعه‌اي مي‌كند و او مرد ثروتمندي بوده. زنِ متعه‌اي، او را فريب مي‌دهد و او را در جعبه‌اي قرار مي‌دهد و درب آن را مي‌بندد و آن را به صفا مي‌آورد و از او مي‌خواهد تا پول فراواني بدهد، در غير اين صورت اعلام مي‌كنم كه تو قصد فجور داشتی و او مجبور مي‌شود ده هزار درهم بدهد. در آن روايت حضرت نهي مي‌كنند كه در مكه متعه كنند و در مدينه نيز از بعضي از روايات استفاده مي‌شود كه در آنجا متعه نكنيد، چون آنجا از نظر حكومتي تحت كنترل بوده، خصوصاً كه فقيه حكومتيِ مدينه «مالك» بود. @Nardebane_feghahat
4_5800679213891587537.mp3
442.4K
🔸 آیا ائمه(علیهم‌السلام) فعلِ مکروه انجام می‌دهند؟ 🎙 رضا حسینی @Nardebane_feghahat
4_5800679213891587543.mp3
380.9K
🔹 آیا پیغمبر اکرم و ائمه(علیهم‌السلام) از اهل ولایت خود درباره تصرف در اموال دیگران و... استفاده می‌فرمودند؟ 🎙 رضا حسینی @Nardebane_feghahat
4_5800679213891587553.mp3
8.6M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الطهارة» 59 🔸 ازاله نجاست از بدنِ میّت 🔹 اگر کسی در حال احرام بمیرد، با کافور او را غسل ندهند 🔸 طاعون در کربلا و سامرا 🔹 دستور مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی(ره) به زیارت عاشورا برای دفعِ طاعون 🔸 اگر سدر یا کافور پیدا نشود، آیا کلاً ساقط می‌شود یا بدیل دارد؟ 🔹 تعدّد مطلوب و وحدت مطلوب (بحث اصولی) 🔸 مستحب است میّت را بر چوبِ ساجه بگذارند 🔹 میّت هنگام غسل رو به قبله باشد 🔸 جلالتِ «ذریح محاربی» 🔹 اختلاف شیعه و سنی در موردِ استقبال قبله هنگام تغسیل 🔸 اوزانِ تصغیر در سیوطی 🔹 ماجرایی از مرحوم مدرس افغانی(رضوان الله علیه) 🔸 مدرس افغانی ۲۰ بار رسائل را در نجف تدریس کرد 🔹 فقرِ عجیب مرحوم مدرس افغانی(ره) 🔸 «هکذا تضیّفون شیعتکم؟» 🔹 خواندن ادبیات موجب فقر میشود؟ 🔸 معرفی دو کتاب در مورد مرحوم مدرس افغانی(ره) (فایل این دو کتاب در کانال قرار میگیرد) @Nardebane_feghahat
📚 کتاب: گوهر ادب (پرتوی از حیات علمی، عملی و معنوی مرحوم استاد مدرس افغانی) ✍ نویسنده: جواد معصومی دانلود کتاب ⬇️ @Nardebane_feghahat
4_5800679213891587590.pdf
9.22M
📚 دانلودِ کتاب: گوهر ادب (پرتوی از حیات علمی، عملی و معنوی مرحوم استاد مدرس افغانی) ✍ نویسنده: جواد معصومی @Nardebane_feghahat
4_5800679213891587592.mp3
6.1M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الطهارة» 60 🔸 شهدای کربلا از جمله قمر بنی هاشم(سلام الله علیه) غسل داده نشدند؟! مگر از نظر فقهی نباید غسل داده‌ شوند؟ 🔹 حنظله را با ماء الغُیوم غسل دادند و شهدای کربلا را با ماء الحیاة 🔸 سید مرتضی «غسل میّت» را مانند «غسل ثیاب» واجب توصلی میداند، خلافاً للمشهور آیا میّت را میتوان غسل ارتماسی داد؟ (نظر مرحوم خویی و آیت الله سیستانی) 🔹 نظر آیت الله سید سعید حکیم در مورد مضاف بودنِ غسل دوم و سومِ میّت 🔸 چرا گاهی فقها اهمیت کمتری به مکاتبات میدهند؟ 🔹 برای فَتْق قمیص، باید از وارث اجازه بگیرند 🔸 قمیصِ عربی و قمیصِ عجمی 🔹 ارتکار در نظر آیت الله وحید خراسانی 🔸 جایِ بحث از «ارتکاز» در کتب اصولیِ ما خالی است @Nardebane_feghahat
✳️ (55) ◾️(3) ✔️ درس خارج فقه آیت الله نوری 90/12/01 🔸 میرزای نائینی(ره) فرمودند که اگر در نکاح لفظِ ایجاب و قبول نباشد، می شود «زنا»، لذا ما نکاح معاطاتی نداریم. 🔹 حضرت امام(ره) و عده‌ای کلامِ ایشان را قبول نکردند و فرمودند این استدلال درست نیست، بلکه در نکاح نیز معاطات ثبوتاً متصوّر است، زیرا در میان عقلاء و اهل عرف، نکاح با زنا فرق دارد و این دو از دو مقوله جدای از هم می‌باشند. در نکاح بخلاف زنا عرفاً مراسماتی وجود دارد و مقدمات و لواحق و آثار و تبعات خاصی مترتّب بر آن می‌شود. البته اگر صیغه در نکاح نباشد، شرعاً صحیح نیست، {اما} معاطات در نکاح ثبوتاً متصوّر است و معقول و معمول می‌باشد و این طور نیست که نکاح معاطاتی «زنا» محسوب شود. @Nardebane_feghahat
✳️ (56) ◾️ (1) ✔️ آیت الله سیستانی(مدظله العالی): 🔸 الأحوط ان يكون الإيجاب في النكاح الدائم بلفظ «النكاح» أو «التزويج»، و إن كان لا يبعد جواز إنشائه بلفظ «المتعة» أيضاً إذا اقترن بما يدل على إرادة الدوام. 📚 منهاج الصالحين، السيستاني، السيد علي ج3 ص16 @Nardebane_feghahat
✳️ (58) ◾️ (3) عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) کَیْفَ‌ أَقُولُ‌ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُکِ مُتْعَةً عَلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ(ص) لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً کَذَا وَ کَذَا یَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ کَذَا وَ کَذَا سَنَةً بِکَذَا وَ کَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّی مِنَ الْأَجْرِ مَا تَرَاضَیْتُمَا عَلَیْهِ قَلِیلًا کَانَ أَمْ کَثِیراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ فَقَدْ رَضِیَتْ فَهِیَ امْرَأَتُکَ وَ أَنْتَ أَوْلَی النَّاسِ بِهَا قُلْتُ فَإِنِّی أَسْتَحْیِی أَنْ أَذْکُرَ شَرْطَ الْأَیَّامِ قَالَ هُوَ أَضَرُّ عَلَیْکَ قُلْتُ: وَ کَیْفَ؟ قَالَ: إِنَّکَ إِنْ لَمْ تَشْتَرِطْ کَانَ تَزْوِیجَ مُقَامٍ وَ لَزِمَتْکَ النَّفَقَةُ فِی الْعِدَّةِ وَ کَانَتْ وَارِثَةً وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَی أَنْ تُطَلِّقَهَا إِلَّا طَلَاقَ السُّنَّةِ. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌5 ص455 @Nardebane_feghahat
✳️ زیارت عاشورا و بلایِ عمومی 🔹 علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی از استاد خود مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل فرمود: 🔸 اوقاتی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند، و همه روزه عده‌ای می‌مردند. 🔹 روزی به همراه جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی بودیم، ناگاه میرزا محمّدتقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. 🔸 مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلی. 🔹 سپس فرمود : من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن شوند، و ثواب آن‌ را هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمایند تا این بلاء از آنها دور شود. 🔸 اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند، و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند . 🔹 از فردای ختم، تلف شدن شیعه متوقف شد، و همه روزه غیر شیعی‌ها می‌مردند به طوری‌که بر همه آشکار گردیده، برخی از آن‌ها از آشناهای خود از شیعه‌ها پرسیدند‌: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمی‌شوند چیست؟ 🔹 به آنها گفته بودند: زیارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند، و بلاء از آنها هم بر طرف گردید! 📚 داستان های شگفت، آیت الله دستغیب(ره) @Nardebane_feghahat
✳️ (59) ✔️ (1) 🔸 محلِّ بحث است که آیا حتماً باید صیغه نکاح به عربی خوانده شود یا می‌توان به فارسی یا زبان دیگری نیز خواند؟ سه قول در این زمینه مطرح است: 1⃣ قول مشهور: عدم جواز به غیر عربی 2⃣ برخی: جواز به غير عربی مرحوم حکیم (صاحب مستمسک) و جماعتی از فقها قائل به این نظر هستند. این بزرگواران به اطلاق ادلّه تمسک کرده‌اند. (البته طبیعی است که الإحتیاط حسنٌ علی کل حال ما لم ینته إلی الوسوسة) 3⃣ برخی قائل به تفصیل هستند و معتقدند اگر به زبان خودشان خوانده شود، جایز است (مثلا اگر فارس‌ها فارسی بخوانند) اما اگر به زبان سوّمی (غیر عربی و غیر منطقه خودشان) بخوانند، جایز نیست زیرا خرقِ اجماع مرکّب است. @Nardebane_feghahat
✳️ (60) ✔️ (2) 🔹 و اعلم أنه لا بدّ في كل عقد لازم و لو من أحد الطرفين من وقوعه باللفظ الصحيح الشرعي العربي، فلا يقع بغيره، إلا إذا لم يعلم المتعاقدان أو أحدهما ذلك، و يشق تعلمه عادة. 📚 رسائل المحقق الكركي، المحقق الثاني (المحقق الكركي) ج1 ص177 @Nardebane_feghahat
✳️ (61) ✔️ (1) 🔸 صاحب عروه می‌فرماید: (مسألة ٦): إذا لحن في الصيغة، فان كان مغيّراً للمعنى لم يكف. وإن لم يكن مغيّراً فلا بأس به إذا كان في المتعلقات. وإن كان في نفس اللفظين ـ كأن يقول: «جوّزتك» بدل «زوّجتك» ـ فالأحوط عدم الاكتفاء به. وكذا اللحن في الاعراب. 🔹 اما مرحوم سید محسن حکیم(قدس الله نفسه) درباره گفتنِ «جوّزتك» به جایِ «زوّجتك» می‌نویسد: «لكنّ الظاهر أنه ليس من المستنكر عرفاً، فيشمله إطلاق النفوذ» 📚 مستمسك العروة الوثقى، الحكيم، السيد محسن ج14 ص378 @Nardebane_feghahat
🔹 و في خبر السكوني عن الصادق عليه‌السلام عن النبي (صلى‌الله‌عليه‌وآله): «أنّ الرجل الأعجمي من أمّتي ليقرأ القرآن بعجمته فترفعه الملائكة على عربيّته» و في الخبر: «أنّ سين بلال شين عند الله» 📚 مصباح الفقيه، الهمداني، آقا رضا ج12 ص135 @Nardebane_feghahat
✳️ (1) ✔️ آیت اللّه شبیری_زنجانی(حفظه الله): 🔸 مرحوم حاج میرزا حسین نوری صاحب «» بسیار محقّق و عظیم الشأن بود . 🔹 «خاتمه مستدرک» ایشان در علم ، بسیار پُرفایده است. نزد اهل تحقیق،این کتاب بسیار ارزشمند است . 🔸 ممکن است منشأ قضاوت مخالفان ، بازتاب «» ایشان باشد که آن نیز درست فهم نشده است . 🔹 استناد «فصل الخطاب» به حاجی نوری قطعی است . 📚 جرعه‌ای از دریا ج3 ص 335 و 334 @Nardebane_feghahat
✳️ (2) ✔️ مطلبی از آیت الله شبیری زنجانی(حفظه الله تعالی) پیرامون کتاب فصل الخطاب محدث نوری(ره) @Nardebane_feghahat
✳️ (3) ✔️ نقدی بر قصه «فصل الخطاب» 📚 جرعه‌ای از دریا ج۳ ص۳۳۳ @Nardebane_feghahat
✳️ (4) 🔸 و ردّ عليه الشيخ محمود الطهراني الشهير بالمعرب، برسالة سمّاها «كشف الإرتياب عن تحريف الكتاب». 🔹 فلمّا بلغ ذلك الشيخ النوري كتب رسالة فارسية مفردة في الجواب عن شبهات كشف الإرتياب كما مر في ج10 ص220 و كان ذلك بعد طبع فصل الخطاب و نشره. فكان شيخنا يقول: «لا أرضى عمن يطالع فصل الخطاب و يترك النظر إلى تلك الرسالة». 🔸 ذكر في أول الرسالة الجوابية ما معناه: «أن الإعتراض مبني على المغالطة في لفظ التحريف، فإنه ليس مرادي من التحريف التغيير و التبديل، بل خصوص الإسقاط لبعض المنزل المحفوظ عند اهله، و ليس مرادي من الكتاب القرآن الموجود بين الدّفّتين، فإنه باق على الحالة التي وضع بين الدّفتين في عصر عثمان، لم يلحقه زيادة و لا نقصان، بل المراد الكتاب الإلهي المنزل». 🔹 و سمعت عنه شفاها يقول: أثبت في هذا الكتاب أن هذا الموجود المجموع بين الدفتين كذلك باق على ما كان عليه في أول جمعه كذلك في عصر عثمان، و لم يطرء عليه تغيير و تبديل كما وقع على سائر الكتب السماوية، فكان حرياً بأن يسمى «فصل الخطاب في تحريف الكتاب. فتسميته بهذا الاسم الذي يحمله الناس على خلاف مرادي، خطأ في التسمية، لكنّي لم أرد ما يحملوه عليه، بل مرادي إسقاط بعض الوحى المنزل الإلهي، و إن شئت قلت اسمه «القول الفاصل في إسقاط بعض الوحى النازل.» 📚 الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة، الطهراني، آقا بزرك ج16 ص231و 232 @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید هادی میلانی(ره) در بالایِ سر خود نامِ مبارکِ حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) را زده بودند و زیر نام حضرت، نوشته بودند: «بالای سرم نام تو را نقش نمودم یعنی که سر من به فدای قدم تو» @Nardebane_feghahat
✔️ درس خارج اصول آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی (۲۹ بهمن۱۳۸۶) 🔸 دليل اول اخبارى‌‌ها بر اين كه ظاهر قرآن حجيت ندارد، رواياتى بود كه دلالت داشتند براى فهم قرآن بايد به كسانى مراجعه كنيم كه قرآن در بيت آنها نازل شده و راسخين در علم هستند، و همه خصوصيات قرآن را می‌‌توانند بفهمند. و در اين روايت كه امام صادق(ع) به ابوحنيفه فرمودند: «ما ورثك الله من كتابه حرفاً»، عرض کرديم که «حرفاً» با توجه به «ما ورّث»، يعنى فهم قرآن، فهم ناسخ و منسوخ و متشابه و محكم قرآن مربوط به عدّه خاصى از ذرّيه پيامبر(ص) است؛ و ابوحنيفه و امثال او بهره‌‌اى از قرآن، حتى حرفى از قرآن ندارند. 🔹 در جواب از اين روايت گفتيم: اولاً اين روايت دلالت بر اين ندارد كه هيچ ظاهرى در قرآن وجود ندارد، بلکه اين روايت دلالت دارد كه باطن قرآن، ناسخ قرآن، منسوخ قرآن، متشابه و محكم را فقط ائمه(ع) می‌‌دانند، اما به اين معنا نيست كه هيچ كسى ديگرى نتواند چيزي از قرآن بفهمد. و ثانياً اصولي‌‌‌ها كه می‌‌گويند ظاهر قرآن حجيت دارد، مرادشان اين است که بعد از فحص قرينه بر خلاف، و عدم وجود آن، به ظاهر عمل می‌‌كنند؛ يعنى اگر قرآن ظهور در معنايى داشت و فحص و تتبع كرديم در مورد اين که آيا در روايات قرينه بر خلاف آمده يا نه، اگر نبود، به آن ظاهر عمل می‌‌كنيم؛ لذا، احدى از اصوليين قائل به اين نيست كه ظاهر قرآن حجيت دارد حتى بدون فحص از قرينه بر خلاف. @Nardebane_feghahat
✳️ (67) 🔸 و يستحب أن يبدأ بعد ذلك بشق رأسه الأيمن لما في‌ خبر الكاهلي «ثم تحول إلى رأسه و ابدأ بشقه الأيمن من لحيته و رأسه» و ما في سنده من الطّعن لو سلّم لا ينافي إثبات مثله، على أنها مجبورة بما في المعتبر والتذكرة ، قال في الأول: «و يبدأ بغسل يديه قبل رأسه ثم يبدأ بشقه الأيمن ثم الأيسر، و يغسل كل عضو ثلاثا في كل غسلة، و هو مذهب فقهائنا أجمع ـ إلى أن ذكر خبر الكاهلي و قال ـ: عمل الأصحاب على مضمونه» وقال في الثاني: «يستحب أن يبدأ بغسل يديه قبل رأسه ثم غسل رأسه يبدأ بشقة الأيمن ثم الأيسر، و يغسل كل عضو منه ثلاث مرات، قاله علماؤنا» انتهى. 📚 جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن ج4 ص153 @Nardebane_feghahat